برخورد با تورهای غیرمجاز گردشگری باید تشدید شود

معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد گفت: با تشکیل تیم‌های نظارتی با هرگونه فعالیت گروه‌های گردشکری غیرمجازی که در فضای مجازی فعالیت دارند برخورد و فضاهای مورد استفاده آن‌ها از طریق پلیس فتا نیز مسدود خواهد شد.اسماعیل رحمانی در جلسه بررسی نظارت بر تورهای گردشگری دفاتر و شرکت‌های خدمات مسافرتی که با حضور معاون گردشگری اداره‌کل میراث ‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی و رئیس پلیس امنیت اخلاقی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: در راستای ساماندهی شرکت‌ها و دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری و جلوگیری از صدور مجوز برای برگزاری سفرهای گروهی که با ارزش‌های جامعه غیرمنطبق است، تمام شرکت‌ها و دفاتر باید از صدور هرگونه مجوز سفر گروهی غیرمشروع خودداری کنند.

وی ادامه داد: مسئولیت عدم توجه به دستورالعمل‌های بهداشتی و موازین قانونی، متوجه مدیر شرکت یا دفتر خدمات مسافرتی و گردشگری و راهنمای اعزامی که برگزاری چنین سفرهایی را فراهم کرده‌، خواهد بود. برگزاری تورهای خانوادگی با رعایت شئونات اسلامی و موازین قانونی از سوی دفاتر و شرکت‌های مجاز بلامانع است؛ در واقع هدف ما کمک به توسعه گردشگری و برخورد با متخلفان است.

معاون دادستان عمومی و انقلاب مشهد در خصوص همراهی افراد مجرد در تورهای گردشگری بیان کرد: با همراهی افراد مجرد در تورهای گردشگری مشکلی نداریم اما باید شرایط و مقررات تعیین شده، موازین و شئونات اسلامی رعایت شود. شرکت‌ها و دفاتر خدمات مسافرتی و گردشگری، باید در زمان صدور بیمه‌نامه به هویت افراد ثبت ‎نام کننده به منظور جلوگیری از وقوع بزه توجه کنند.

رحمانی با اشاره به ضرورت برخورد با تورهای غیرمجاز خاطرنشان کرد: با تشکیل تیم‌های نظارتی از نمایندگان اداره‌کل میراث‌ فرهنگی، انجمن صنفی دفاتر و خدمات مسافرتی و راهنمایان تور، با هرگونه فعالیت گروهای غیرمجازی که در فضای مجازی فعالیت می‌کنند برخورد و فضاهای مورد استفاده آن‌ها از طریق پلیس فتا نیز مسدود خواهد شد.

وی ادامه داد: فعالیت تورهای گردشگری در فضای مجازی و حقیقی رصد می‌شود و متخلفان هر هفته معرفی خواهند شد تا از طریق پلیس فتا فعالیت آن‌ها مورد بررسی قرار گرفته و از تخلف آنان جلوگیری شود. معتقدیم اگر با متخلفان قاطعانه برخورد شود تور غیرمجاز برگزار نخواهد شد.

معاون گردشگری اداره‌کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‎دستی خراسان رضوی همچنین در این جلسه عنوان کرد: فعالیت شرکت‌ها و دفاتر خدمات مسافرتی باید منطبق با آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های ابلاغی که مرتبط با برگزاری تورها احصا شده است، باشد. دفتر یا شرکت خدمات مسافرتی و گردشگری موظف است با همان نام و مجوزی که از اداره‌کل میراث فرهنگی دریافت کرده در فضای مجازی فعالیت داشته باشد.

بر اساس گزارش روابط‌عمومی اداره ‌کل میراث‌ فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی، بیدخوری ادامه داد: فعالیت با سایر عناوین از نظر اداره‌کل میراث فرهنگی غیرمجاز محسوب می‌شود. کمیته نظارت بر تورهای گردشگری دفاتر و شرکت‌های گردشگری تشکیل شده و فعالیت‌هایی که به گردشگری لطمه وارد می‌کند، رصد خواهد شد.

منبع:ایسنا

اعطای جایزه بین‌المللی JIAPICH ۲۰۲۱ به پاسداران میراث‌فرهنگی ناملموس

به‌گزارش میراث‌آریا به نقل از مرکز روابط‌عمومی و اطلاع‌رسانی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، جایزه بین‌­المللی سالانه JIAPICH (جایزه بین‌المللی جونجو برای پاسداری از میراث‌فرهنگی ناملموس) توسط مرکز مطالعات فرهنگ ناملموس واقع در کره‌ ­جنوبی باهدف ترویج میراث‌فرهنگی ناملموس از سال ۲۰۱۹ میلادی به افراد، گروه­‌ها، سمن­‌ها، جوامع محلی و مؤسسات برگزیده­ که در پاسداری از میراث‌فرهنگی ناملموس و تنوع فرهنگی، فعالیت کارآمد و برجسته‌­ای داشته‌اند، اعطا می‌­شود.

متقاضیان واجد شرایط برای شرکت در رقابت سال ۲۰۲۱ میلادی، می‌توانند ضمن تکمیل فرم ثبت­‌نام در سامانه https://jiapich.org  به زبان انگلیسی و اخذ معرفی‌­نامه از متولیان ذی­‌ربط،  مدارک مورد نیاز را حداکثر تا روز جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ (۳۰ آوریل۲۰۲۱) به دبیرخانه مرکز به نشانی cics.center@gmail.com ارسال کنند.

منبع:میراث آریا

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست!

زمانی که نام «زورخانه» آورده می‌شود، یاد یک گود، مرشد و چند ورزشکار برایمان تداعی می‌شود که میل‌هایی به دست گرفته و در حالی که آنها را با دست‌هایشان جا به جا می‌کنند، صدای آواز مرشد فضا را دربرگرفته است. این ورزش باستانی که امروزه شاید حتی از ۵۰ سال پیش کمرنگ‌تر شده باشد، زمانی اصلی‌ترین ورزش مردان ایران زمین محسوب می شد که راه و رسم جوانمردی و پهلوانی را به آنها می‌آموخت.

ورزش زورخانه‌ای موسیقی خاص خود را دارد و در حقیقت تمام مراحل آن با موسیقی پیوند خورده است. بر همین اساس درباره تاریخچه زورخانه، ابزار آن، عناوینش و موسیقی آن با یک پژوهشگر و کارشناس حوزه موسیقی گفت وگویی داشته ام.

اسناد ما از تاریخ زورخانه محدود و پراکنده است

علی مغازه‌ای ـ کارشناس و پژوهشگر موسیقی ـ درباره موسیقی زورخانه به ایسنا می‌گوید: در مبحث تاریخچه زورخانه باید گفت این مقوله نیز همانند بسیاری از آداب و فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های ملی یا ایرانی در میان لایه‌های غبار فراموشی مدفون یا ناآشکار می‌نماید و ما تنها بر اساس اسناد و شواهد بسیار پراکنده با نظرورزی و چیدن قطعات پراکنده در کنار یکدیگر می‌توانیم به سطوحی از ماهیت وجودی آن پی ببریم. و طبیعی‌ است این نظرورزی‌ها ممکن است دارای اشکالات و اختلالاتی هم باشد. در این ارتباط می‌توان اشاره داشت که در پی گسست‌های تاریخی و اجتماعی و جابجایی‌های حاکمیتی و دگرگونی‌های عظیم فرهنگی، این سنت ورزشی و فرهنگی تغییرات و تحولات پیچیده‌ای به خود دیده که ریشه و منشأ تاریخ آن را گنگ و محو، ناپیدا و شاید دور از دسترس می‌کند. تمام اندیشمندان، مورخان و پژوهشگران هر کدام از منظر و دریچه‌ای به این بحث نگاه کرده‌اند که اینها همه بر پایه شکل کل اجرایی موجود یا بر پایه اسناد متأخر بوده است. به همین جهت جز گمانه‌زنی درباره تاریخچه این ورزش که آن هم توسط پژوهشگران برجسته تاریخ ایران باستان صورت گرفته که در آنها تنها اشاراتی به گذشته باستانی این ورزش شده است. چاره‌ای هم نیست و در حال حاضر باید همان اشارات را با شرح و بسط بیشتر مورد توجه قرار دهیم.

او ادامه می‌دهد: در وهله اول باید بگویم که اصولاً ورزش باستانی و موضوع زورخانه، مسئله‌ای میان رشته‌ای است که الزاماً باید میان رشته‌ای به آن نگاه کرد؛ چراکه مفهوم زورخانه آمیخته‌ای است از اسطوره، تاریخ، فلسفه، عرفان، ادبیات، شعر، جنگاوری، کار، شکار، موسیقی و رقص. که در وجه و ساحت کلی‌تر و نمادین خود، ورزش، زورمندی و قدرتمندی را به نمایش می‌گذارد. این مباحث همه در مفهوم زورخانه درآمیخته‌اند. به این اعتبار، این آمیزش مفهومی ما را موظف و مجبور می‌کند که نتوانیم تنها از یک دریچه به آن نگاه کنیم.

مغازه‌ای تصریح می‌کند: کسانی از جمله پهلوانان وقتی به این موضوع نظری می‌کنند و سعی دارند نوشته‌ای برای آشنایی مخاطبان و مردم با مفهوم زورخانه طراحی و تدوین کنند، نوشته‌ها و تحقیقاتشان بسیار نارسا و ضعیف است؛ چراکه تنها از منظر ورزش، پهلوانی و مفاهیمی چون عیاری، جوانمردی و فتوت به آن نگاه کرده‌اند. این مفاهیمی در کلیت موضوع زورخانه وجود دارد ولی خود همین‌ها هر کدام تاریخ و تاریخچه بس دراز آهنگ دارند.
ایده و بنیان اجتماعی زورخانه را چهار مفهوم ساختاری تشکیل می‌دهند

او در این زمینه اظهار می‌کند: چهار مفهوم در راستای یکدیگر ساختار متاخر زورخانه را تشکیل می‌دهند؛ نخست امر و موضوع، پهلوانی است که بر زورمندی و قدرت مردانه مبتنی است. دوم جوانمردی، فتوت و رادمردی، سوم خردورزی، خردمندی و هوشمندی و چهارم موسیقی است. عنصر موسیقی عامل نظم دهنده و ابزار راهبردی و رهبری ورزشکاران در محیط زورخانه است.

مغازه‌ای با بیان اینکه البته عناصر دیگری هم هستند که در ذیل این مفهوم زیرشاخه‌ها را تشکیل می‌دهند، می‌گوید: اما برای بررسی این چهار مفهومی که به طور تفکیکی به آنها اشاره کردم، باید در بستر تاریخی، اسطوره‌ای و فلسفی به آنها نگاه شود. وقتی بخواهیم به سابقه زورخانه توجه کنیم، مجبور هستیم چند برش تاریخی به آن دهیم؛ این برش‌های تاریخی ناخواسته و لاجرم مفاهیمی را در خود دارند. بر اساس برخی شواهد که بسیار هم قوی هستند، می‌توانیم زورخانه و گود زورخانه را به معبد و ‌مهرابه‌های کیش مهری ایران و معابد میترایی در روم شرقی پیوند دهیم.

پیوند زورخانه با زروان‌پرستی در ایران

مغازه‌ای بیان می‌کند: می‌دانیم که زروان‌پرستی یا دین مهر یا مهرپرستی دین برجسته و رسمی اواخر هخامنشی و در امتداد تاریخی کیش برجسته دوره اشکانیان است. یعنی در زمان اشکانیان زروان‌پرستی به طور کامل در تمام طبقات اجتماعی نفوذ و اعتبار داشته است. ریشه‌های آن را نیز می‌توان در منابع باستانی مربوط در دو دسته کتیبه‌های متأخر و متقدم دوران هخامنشیان جست‌وجو کرد.

او ادامه می‌دهد: در اینجا منبع بحثم دیدگاه‌های استاد مهرداد بهار است که دو مقاله درخشان در پیوند زروان و مهرپرستی با زورخانه نوشته است که یکی در کتاب «از اسطوره تا تاریخ» چاپ شده و دیگری متأسفانه به صورت رسمی و درست به چاپ نرسیده است. چند سال پیش که برای آینه‌دار روی مقوله زورخانه تحقیق می‌کردم، به کپی این تحقیق استاد بهار برخوردم که البته نسخه آشفته و تحریف شده‌ای بود که توسط فدراسیون ورزش‌های زورخانه‌ای به صورت پی‌دی‌اف منتشر شده است. در این نسخه آقای بهار به وضوح و زیبایی شباهت‌ها و اشتراکات زورخانه و میترائیزم را بررسی می‌کند.

ورود میترائیزم از ایران به اروپا

این کارشناس موسیقی با بیان اینکه مسیحیت در قرن چهارم میلادی رسمیت پیدا کرد، بیان می‌کند: آیین مهرپرستی از زمان اشکانیان در حدود ۲۰۰۰ سال پیش در ایران رسمیت گرفته بود؛ این دین و آیین‌های آن توسط سربازان و در پی مراودات اروپاییان، رومیان و ایرانیانی که در ارتباط و آمد و شد فرهنگی و تجاری میان ایران و اروپا بودند، در روم هم رواج و گسترشی پیدا می‌کند. اما در ایران با سقوط امپراطوری اشکانیان، ساسانیان با برگزیدن دین زرتشتی به عنوان دین رسمی خود با زروان‌پرستی و مهرکیشی به شکل خیلی سنگینی برخورد و آن را  سرکوب می‌کنند. در نتیجه مهرپرستی یا میتراییزم در ایران منسوخ و برانداخته شده و حتا سعی شده آثارش هم از بین برود در حالی که در همان زمان این کیش و باور در روم شرقی به شدت مورد استقبال قرار گرفته و در آنجا معابد یا مهرابه‌های زیادی برای پیروان آن درست می‌شود. درباره این گونه معابد و مهرابه‌ها در ایران نمونه‌های چندانی در دست نیست جز یکسری شواهد در مراغه و چند نمونه‌ دیگر و همچنین تداوم ایده آن در محراب‌های مساجد در ایران. البته پژوهشگر ارجمند حسین پرتو بیضایی فرم ساختمان زورخانه را با خانقاه‌ها و تکیه‌ها مقایسه‌پذیر می‌داند و با این فرض و استناد به همگِنی معابد مهری با زورخانه می‌توانیم پیوندی میان خانقاه و تکیه و زورخانه با معبد و مهرابه مهری در نظر بگیریم و پیرامون آن شواهد و اسناد را کنار هم قرار دهیم.

این کارشناس موسیقی ادامه می‌دهد: در اروپا، بخش‌هایی از ترکیه امروزی و ایتالیا معبدها و مهرابه‌هایی حتا در زیر کلیساها پیدا شده که تمامشان مدل زورخانه‌های قدیم ایران هستند؛ به گونه‌ای که کلیه آنها شکلی زیرزمینی، دالان مانند، دارای ورودی‌های تنگ رو به پایین یا پایین رونده هستند یا حتا در غار بوده‌اند، غارهایی که در آنها چشمه‌ها یا منابع آب هم بوده است و به اعماق زمین می‌رفته‌اند. درواقع در معابد میترایی منافذ ورود نور نداشته و روشنایی آنها، نورهای آتشی بوده‌ که پیروان مهر برمی‌افروختند. همین نسبت در زورخانه‌ها هم دیده می‌شود و ورودی زورخانه‌های قدیم نیز به همین شکل بوده است؛ به این صورت که پلکان تنگ رو به پایینی داشته که باید با قدی خمیده از آنها گذر می‌کردند و برای عبور از در اصلی نیز باید سر را خم می‌کردند به این ترتیب از همان منظر ورودی گود را همانند مهرابه‌ها می‌دیدند. در گذشته در زورخانه‌ها گودهایی چهار ضلعی، شش ضلعی و هشت ضلعی ساخته می‌شده که دقیقاً مشابه معبد و مهرابه‌ها در کنار یا دو سمت‌ گودها صندلی‌ها یا نیمکت‌هایی برای نشستن پیروان یا مهمانان و هم‌کیشان قرار می‌گرفتند. در زورخانه‌ها نیز درست شبیه به معابد مهری در کنار ورودی زورخانه، سر دم قرار دارد، جایی که مرشد می‌نشیند بلندایی دارد که حالت سکو پیدا می‌کند و آتشدانی زیر آن برای گرم کردن ضرب است و زنگی در کنار مرشد آویخته بر چوب قرار دارد.

بررسی تاریخی شواهد زورخانه باید چگونه صورت بگیرد؟

او می‌گوید: تطور زورخانه در سه مقطع تاریخی صورت می‌گیرد؛ مقطع پیش از اسلام که خواه ناخواه براساس گمانه‌زنی‌ها و استناد به اوستا و ‌مهریَشت و تحقیقات پرتو بیضایی و بهار و پژوهشگران دیگری همانند غلامرضا انصاف‌پور و دیگران دست کم تا به دوران اشکانی برمی‌گردد که می‌توان ریشه‌های آن را در متونی چون «سمک عیار» نیز دید. مهرداد بهار درباره سمک عیار معتقد است که این متن برخلاف آنچه که گفته می‌شود در قرن ششم هجری نوشته نشده است و بر اساس تمام شواهد ادبیاتی و نشانه‌شناسی این متن را می‌توان به دوران اشکانیان منتصب دانست. او معتقد است این متن به گونه‌ای ناشناخته باقی مانده و به دست کسی رسیده است که در قرن ششم هجری آن را بازنویسی و منتشر کرده است. من هم بر اساس نظریه بهار معتقدم به وضوح شواهد زیادی مبنی بر کهن بودن این متن وجود دارد و همچون اسم اثر در سرتاسر این متن کهن واژه‌ی عیار را می‌خوانیم؛ پس به این اعتبار، مفهوم و مسئله عیاری و شطاری به پیش از اسلام مربوط می‌شود.

مغازه‌ای ادامه می‌دهد: بخش دوم تاریخی آن به پس از اسلام برمی‌گردد که درواقع از سده‌های اول هجری شمسی که به «ناصرالدین‌الله» آخرین خلیفه عباسی می‌رسد؛ فردی که به آیین فتوت علاقه‌مند بوده، با سواد و اهل مطالعه‌ بوده، در تصوف تحقیق و کار کرده و از حامیان تشیع بوده است. ایرانیان بسیاری بعد از فاطمیان که تشیع خیلی جدی در بسیاری از نقاط رسمی شده بود در دربار او شیعه شده و نقش مهمی داشتند. درواقع ناصرالدین‌الله زمانی که به تصوف و مسائل عرفانی توجه می‌کند از همان دوره عرفان، عیاری و شاطری خیلی در هم تنیده می‌شود، به گونه‌ای که به مرور پهلوان نامدار ایرانی «پوریای ولی» وارد عرصه حضور اجتماعی می‌شود و مسائل اهل تصوف نیز وارد مقوله ورزش باستانی شده و به این ترتیب زورخانه و عرفان به سمت هم گرایش می‌یابند.

پیوندهای عرفان‌گرایی و ورزش

او همچنین درباره ارتباط عرفان گرایی و ورزش توضیح می‌دهد: عرفان گرایی در ورزش دلایل زیادی دارد از جمله دلایل سیاسی. تصوف از بعضی جهات نه در تقابل ولی موازی با تشیع آن دوره تبلور و تعیُّن می‌یابد که این تصوف ایرانی باعث می‌شود مفاهیم عمیق تمدن باستانی ایرانی به ورزش و گود زورخانه ورود پیدا کند. پس از پوریای ولی و رشد و گسترش امر ورزش باستانی از دوره صفویان، تحول دیگری در ورزش باستانی رخ می‌دهد که آن هم حکومت شیعه ایرانی است که به ورزش باستانی بسیار توجه ویژه‌ای مبذول و از آن تاریخ به بعد مفاهیم اسطوره‌ای اسلام شیعه وارد ورزش باستانی می‌شود و در نهایت به جایی می‌رسد که نماد اصلی ورزش باستانی و گود زورخانه به نام امام اول شیعیان امام علی (ع) پیوند می‌خورد. در نهایت پوریای ولی نماد پهلوانی ایرانیان می‌شود و امام علی (ع) اسطوره مردانگی، فتوت اخلاق و باورهای مذهبی و رادمردی در نزد پهلوانان زورخانه‌ای ایران. آنچه که ما امروز از فرهنگ زورخانه داریم به طور کلی میراث‌دار تحولات متأخر و از دوره صفویان به بعد است اما ساختار کلی آن به طور پیوسته، آبشخور معبد و مهرابه‌های میترایی است.

مغازه‌ای ادامه می‌دهد: آنچه که امروز به آن گود مقدس می‌گویند در مهرپرستی نیز گود معابد مقدس بوده است. و آنچه که امروز ما در ورزش باستانی داریم، ریشه در همان سبک زیست ایرانی مبتنی بر زورمندی و قدرتمندی و دلیری و رادی به منظور دفاع از جان، مال، ناموس، وطن، خاک و سرزمین و در سطحی کلان‌تر دفاع از تمدن و میراث نیاکان است که از اواخر هخامنشیان در ایران به شکل خیلی عمیق و عظیم در جامعه ایرانی شکل گرفته است؛ چراکه ما از همان زمان در متون تاریخی براساس کتیبه‌های هخامنشی می‌بینیم که زروان‌پرستی دین طبقه اشرافی نبوده بلکه در ابتدا دین طبقه دهقان و پیشه وران آزاد و مردمان عادی جامعه ایرانی بوده که به مرور چون طبقه اشراف به دنبال دفاع از کشور خود یا گسترش مرزهای خود و یا جنگ بودند، پس مجبور بودند از سردمداران، توانمندان و زورداران مردم عادی یاری بگیرند. این ارتباط طبقه عادی و اشراف باعث شد آیین مهرپرستی در هخامنشیان متأخر نفوذ کند تا تبلور و نمود اصلی آن در دوران اشکانی رخ دهد. پس مفهوم زورمندی که در ایران باستان شکل گرفته بود، در نهایت پس از اسلام هم به نوعی به نام عیاری و شاطری مشاهده می‌شود.

شوالیه‌ها یا همان پهلوانان!

او درباره موارد مشابه عیاری و جوانمردی در اروپا توضیح می‌دهد: همانگونه که فرهنگ عیاری و جوانمردی را در ایران داریم، پس از سقوط مهرپرستی در روم در قرن چهارم میلادی با پذیرش دین مسیحیت توسط کنستانتین اول (امپراتور روم) به عنوان دین رسمی، می‌بینیم که چند قرن بعد جنگ‌هایی بین مسلمان‌ها و مسیحیان رخ می‌دهد که به جنگ‌های صلیبی معروف هستند. در همین بین با رسمیت‌یابی دین مسیحی، بنیان‌های مهرستیزی در اروپا تقویت می‌شود. از حدود ۱۰۰۰ میلادی که جنگ‌های صلیبی کم کم شروع می‌شوند، ۹ جنگ صورت گرفته است که «صلاح‌الدین ایوبی» هم در حدود جنگ‌های سوم و چهارم در سمت مسلمانان حضور داشته که حضور او منجر می‌شود که در ۱۲۲۰ میلادی، اورشلیم به طور کامل در اختیار مسلمانان درآید.

این کارشناس موسیقی ادامه می‌دهد: در نهایت در جنگ‌های صلیبی گروهی با نام شوالیه به فارسی به معنای شهسوار توسط کلیسا سازماندهی می‌شود. این گروه که بعدها خودشان به چند دسته تقسیم می‌شوند، به شوالیه‌های معبد و شوالیه‌های هیکل معروف بودند. این افراد جوانمردان و پهلوانان و در واقع جنگاوران دلیری بودند که قرار بود از مردم مسیحی که برای زیارت به سوی اورشلیم رهسپار می‌شوند محافظت کنند ولی بعد از چند قرن کلیسا نسبت به آنها احساس خطر می‌کند و آنها را با بهانه‌هایی از بین می‌برد. شوالیه‌ها دگره‌ای از عیاران ایران پیش و پس از اسلام بودند و درواقع پهلوانان و جوانمردان پیش از اسلام که در سمک عیار به آنها اشاره می‌شود، الگوهای اولیه همین شوالیه‌های صلیبی و مسیحی هستند.

ورود موسیقی به زورخانه

مغازه ای می گوید: اینکه از چه تاریخی موسیقی وارد زورخانه شده است، شواهد دقیقی و متقنی در دست نیست ولی به نظر می‌رسد براساس برخی شواهد، ریشه‌های موسیقایی که امروز از آن صحبت می‌کنیم، می‌بینیم و اجرا می‌کنیم به صفویان برمی‌گردد اما به این معنا نیست که موسیقی یا استفاده از موسیقی در زورخانه‌های پیش از صفویان وجود نداشته است. طبیعی است هر حرکت گروهی خواه ناخواه یک رهبری و هدایت نیاز دارد که فردی که ما پس از اسلام به او مرشد می‌گوییم، پیش از اسلام نیز در میان ورزشکاران و کسانی که عیاری می‌کردند و به شکلی فعالیت عملی و در قالب‌های دیگر همچون کهنه‌سواران، پیران و قلندران حضور داشته است.

زورخانه دارای چه عبارات و اصطلاحاتی است؟

این پژوهشگر موسیقی درباره‌ فرهنگ و لغات و عبارات و ابزارهای مهم زورخانه توضیح می‌دهد: در این باره باید به واژه‌های کارکرددار در فرهنگ زورخانه همانند فتوت (جوانمردی)، شاطری (چالاک و باهوش)، جوانمردی، عیاری (زرنگ و جسور بودن) و … توجه کرد. اینها مفاهیمی هستند که به پهلوانان و فرهنگ پهلوانی در زورخانه بسیار مورد توجه ورزشکاران و پژوهشگران ورزشی قرار داشته است.

او ادامه می‌دهد: عناوین مختلفی برای زورخانه، ورزشکاران آن و ساختارش داریم؛ مثلاً در ساختمان زورخانه جایگاه مرشد یا ضرب‌گیر را داریم که به آن سردَم می‌گویند که ارتفاع بیشتری دارد و منقل یا آتشدانی برای گرم کردن ضرب وجود دارد که البته امروز با بخاری برقی و هیتر انجام می‌شود. ضرب زورخانه ضربی است سفالین و بزرگتر از تمبک که دهانه‌ای گشاد دارد ولی نفیر و انتهای آن تنگ‌تر و کوچک‌تر است. بنا بر روایاتی، این ساز در گذشته‌های دورتر از جنس چوب و مس و برنج نیر ساخته می‌شد. زنگ زورخانه یک ساز خودصدای کوبه‌ای است و معمولاً رنگ طلایی دارد که با رنگ نقره‌ای نیز ساخته می‌شود که زنگ‌های مورد استفاده در ورزش کشتی هم بر همین اساس و ایده پهلوانی استوار است. در کنار مسئله موسیقی، ابزارهای ورزشی را داریم که اصل کاری و آنچه که بیشتر به عنوان نماد ورزش باستانی شناخته می‌شود، میل، تخت شنا، سنگ، کباده است که هر کدام روش مختص به خود را دارند.

مغازه‌ای تصریح می‌کند: همچنین لباس‌های ورزشی داریم که تُنکه یا تنبان نام دارند. تنکه (پیژامه یا زیرشلواری) که اسم قدیمی‌تری است، حالتی چرمی داشته است. نیم‌تنه بدن در این ورزش باید عریان باشد ولی برای رعایت ادب امروز جامعه ورزشکاران در حضور میهمان پیراهنی بر تن می‌کنند. زمین زورخانه هم پیشتر خاکی بوده که آب می‌پاشیدند که گردهای خاک به هوا بلند نشود ولی امروز با سنگ‌های سیقل‌خورده پوشیده شده‌اند.

افراد حاضر در زورخانه‌ها چه نقش‌هایی دارند؟

او اظهار می‌کند: نقش مرشد هدایت ورزشکاران با ریتم و اشعاری است که می‌خواند. اشعار انتخابی اصولاً از فردوسی، مولانا و سعدی و در کلام شاعران جدید آثاری از بهار و شهریار خوانده می‌شود. وظایف دیگری در زورخانه همچون پیشکسوت، میاندار، مشت و مال چی، نوچه و یا پهلوان داریم. ریتم‌های موسیقی در زورخانه، دو چهار، چهار چهار، شش هشت، چهار هشت، شش چهارم است. اینها ریتم‌هایی هستند که استاد بهمن رجبی در کتاب «تنبک و نگرشی به ریتم از زوایای مختلف» به آنها اشاره کرده است. میاندار ورزشکاران را به داخل گود دعوت می‌کند. «میانداری» یکی از نقش‌های اصلی این ورزش باستانی است. میاندار به مرور و به ترتیب ورزشکاران را به اجرای مراحل مختلف این ورزش همچون چرخ زدن دعوت می‌کند و این نقش گاه در میان ورزشکاران تعویض می‌شود. چرخ زدن نیز دارای چند نوع چرخ سبک، چرخ تک‌پر داریم و چرخ جنگلی است.

مغازه‌ای همچنین درباره یکی از ابزار ورزش ورزشکاران زورخانه که خود دارای نوایی آهنگین است، می‌گوید: کباده کمانی است که خیلی سنگین است و ورزشکاران آن را بالای سر خود می‌گیرند که زنگ‌هایی وسط زنجیر به آن آویزان است به هم کوبیده می‌شوند و حین اجرا صدای شنیدنی و شورآفرینی توام با خش‌خش دارد.

او در ارتباط با این ابزار زورخانه می‌افزاید: محمدرضا درویشی این وسیله را جزو سازهای خودصدای کوبه‌ای در جلد دوم دایره‌المعارف سازها وارد کرده است.

منبع:ایسنا

لیگ دانشجویان UNWTO برگزار می‌شود

به‌گزارش میراث‌آریا، سازمان جهانی گردشگری قصد دارد با برگزاری یک رقابت بین‌المللی بین دانش‌آموزان و دانشجویان سراسر دنیا، راه‌حل‌های مبتکرانه و نوآورانه‌ای برای دو چالش مهم گردشگری پیدا کند: موانع موجود بر سر راه توسعه روستایی و آلودگی‌های ناشی از پلاستیک‌ها. دانشجویان و دانش‌آموزان می‌توانند در قالب تیم یا به‌صورت انفرادی، به نمایندگی از طرف مدرسه، مؤسسه یا دانشگاه در این لیگ شرکت کنند و در صورت برنده شدن از مزایایی همچون یافتن سرمایه‌گذاری و فضای مناسب برای ارائه کارهای خود، استفاده ببرند.

لیگ دانشجویان UNWTO چیست؟

لیگ دانشجویان UNWTO یک محیط ابتکاری ایجاد می‌کند که به سهامداران بخش دولتی و خصوصی کمک می‌کند تا استعدادها را پرورش دهند و راه‌حل‌های پایدار ابتکاری را برای چالش‌های پیش‌روی خود به‌دست آورند. این طرح با خلق و ارائه راه‌حل‌های نوآورانه برای چالش‌هایی که امروزه این بخش با آن روبه‌رو است، دانشجویان سفر و گردشگری را قادر می‌سازد تا در این صنعت درگیر شوند و در این لیگ جهانی گردشگری دانشجویان شرکت کنند و با ایجاد و ارائه راه‌‌حل‌های مبتکرانه برای چالش‌های روز، از این بخش تجربه‌ای زنده و واقعی داشته باشند. این ابزار همچنین فاصله‌ بین آموزش دانش‌آموزان و واقعیت‌های بخش گردشگری را از بین می‌برد، زیرا این جوانان پس از تلاش برای ایجاد راه‌حل‌های پایدار، به‌عنوان متخصصانی با مهارت و ماهر كه قادر به سازگاری با هر شرایطی هستند ، وارد بازار كار می‌شوند.

چالش‌های موردنظر در راستای اهداف توسعه پایدار است و دانش‌آموزان باید شرایط زیر را برآورده کنند:

  • دانش‌آموزان می‌توانند یکی از دو چالش مستقل را انتخاب کنند:
  • گردشگری برای توسعه روستایی
  • آلودگی ناشی از پلاستیک‌ها
  • مؤسسات آموزشی (دسته ۱۱‌ـ‌۱۳ساله‌ها) یا تیم‌های دانشجویی (دسته‌های ۱۴ـ‌۱۸ ساله، مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد) از مؤسسات مختلف شرکت‌کننده در رقابت با یکدیگر برای دستیابی به بهترین ایده‌های نوآورانه برای حل چالش‌های تعیین‌ شده تلاش خواهند کرد
  • هر چالش برای یک سطح خاص از مطالعات ایجاد می‌شود تا تیم‌ها در سطحی برابر رقابت کنند
  • راه‌حل‌ها به زبان انگلیسی ارائه خواهد شد
  • راه‌حل‌های ارائه‌شده توسط دانشجویان توسط هیئت‌منصفه ارزیابی می‌شود
  • چهار تیم برتر در پایان از هر گروه در مسابقات فینال آنلاین مربوطه شرکت می‌کنند
  • راه‌حل‌های برنده در یک نشریه دیجیتال UNWTO جمع‌آوری خواهد شد
  • تیم‌های برنده* در مجمع عمومی UNWTO شرکت خواهند کرد و این فرصت را خواهند داشت تا با نمایندگان کشورهای عضو UNWTO ملاقات کرده و به بینندگان نظرات خود را در مورد بخش گردشگری، آینده آن و وضعیت خودشان در این بخش ارائه دهند

* در گروه ۱۱-۱۳ ساله‌ها، نماینده مؤسسه (دانش‌آموزان) در مجمع شرکت خواهد کرد.

هر دانشگاه یا مؤسسه در هر رده سنی یا چالش فقط می‌تواند یک تیم ثبت‌نام کند و برای این منظور باید یک نامه رسمی از مؤسسه/دانشگاه مربوطه ارائه دهند که نام و تعداد اعضای تیم در آن ذکر شده باشد. دانشجویان/دانش‌آموزان نمی‌توانند در بیش از یک چالش مستقل شرکت داشته باشند و اعضای تیم برای هر چالش باید متفاوت باشد.

رده‌های سنی به قرار زیر هستند:

  • مدرسه راهنمایی: دانش‌آموزان ۱۱تا ۱۳ ساله – مشارکت در هر مدرسه (دانش‌آموزان به‌صورت انفرادی یا تیم‌های چندنفره که توسط مدرسه تعیین می‌شود) با اعلام یک دانش‌آموز به‌عنوان نماینده
  • دبیرستان: دانش‌آموزان ۱۴تا ۱۸ ساله – تیم پنج نفره بعلاوه یک نماینده مؤسسه/ معلم
  • دانشجویان کارشناسی گردشگری*: حداکثر ۲۵ سال (قبل از آخرین یا آخرین سال تحصیل در مقطع کارشناسی گردشگری) – تیم پنج نفره بعلاوه یک نماینده مؤسسه/ معلم
  • دانشجویان کارشناسی ارشد گردشگری*: حداکثر ۲۹ سال (قبل از آخرین یا آخرین سال تحصیل در دوره کارشناسی ارشد گردشگری) – تیم پنج نفره بعلاوه یک نماینده مؤسسه/ معلم

* دانشجویانی که مقاطع قبلی را در سایر دروس گذرانده‌اند پذیرفته نمی‌شوند تا به این ترتیب بی‌طرفی در گروه‌های سنی و تجربه زندگی بین تیم‌ها رعایت شود.

نیازمندی‌های شرکت برای افراد و تیم‌ها

  • دانش‌آموزان/ تیم‌ها باید از مؤسسات آموزشی (دولتی/خصوصی) کشورهای عضو سازمان ملل باشند
  • برای گروه مدرسه راهنمایی (۱۱-۱۳ ساله)، ارسال‌ها توسط مدرسه انجام می‌شود (تیم دانش‌آموزان یک یا چندنفره را مدرسه تعیین می‌کند) و یک دانش‌آموز به‌عنوان نماینده معرفی می‌شود.
  • برای گروه دبیرستان (۱۴ تا ۱۸ سال)، دانشجویان مقطع کارشناسی (حداکثر ۲۵ سال) و دانشجویان کارشناسی ارشد (حداکثر ۲۹ سال)، ارسال‌ها توسط تیم‌های پنج نفره بعلاوه یک نماینده مؤسسه/ معلم انجام می‌شود.
  • تیم‌ها دارای پنج عضو ثابت هستند و امکان جذب یک عضو تیم اضافی از یک مقطع با توجه به سطح تحصیلات تعیین‌شده را دارند.
  • الزامات:
  • تفکر خلاق و توانایی حل مسئله
  • توانایی تفکر خارج از چارچوب
  • تیم‌ها باید توانایی برقراری ارتباط مؤثر را داشته باشند درک خوبی از قواعد اخلاقی جهانی گردشگری داشته باشند

زمان‌بندی

شروع ثبت‌نام از تاریخ ۱۵ مارس (۲۵ اسفند ۱۳۹۹) است و تا ۳۰ آپریل (۱۰ اردیبهشت) ادامه خواهد داشت. چالش‌ها از ما می راه‌اندازی می‌شوند و فرصت ارسال راه‌حل‌ها تا ماه ژوئن خواهد بود. رده‌بندی و اعلام چهار فینالیست در ماه جولای انجام می‌شود.

مدارک مورد نیاز

  • نامه رسمی از مؤسسه/مدرسه برای دانش‌آموزان ۱۱-۱۳ ساله
  • نام اعضای تیم و معلم/نماینده در یک نامه رسمی از سوی مؤسسه/دانشگاه
  • رزومه تمام اعضای تیم
  • تصویر تمام اعضای تیم (با زمینه سفید)
  • ویدئوی کوتاه یک دقیقه‌ای که به معرفی مؤسسه و اعضای تیم می‌پردازد
  • نامه حمایت از سوی دانشگاهی که تیم نماینده آن است.

قوانین شرکت در لیگ

  • مؤسسه/ تیم‌های شرکت‌کننده از طریق فرم‌های ثبت نام آنلاین با پر کردن تمام اطلاعات مورد نیاز و ضمیمه تمام اسناد لازم قبل از مهلت منتشرشده ثبت‌نام می‌کنند. ثبت‌نام تضمینی برای مشارکت حتمی تیم‌ها نیست. پس از بسته شدن مهلت ثبت نام‌، غربالگری ثبت‌نام‌ها انجام می‌شود و فقط آن دسته از دانشجویانی که پذیرفته شده‌اند، ایمیل تأیید مشارکت را دریافت می‌کنند.
  • مؤسسه یا تیم‌های شرکت‌کننده بر اساس تقویم لیگ منتشر شده، از طریق بستر آنلاین لیگ دانشجویان جهانی UNWTO معرفی می‌شوند.
  • قوانین لیگ در پلتفرم لیگ دانشجویان UNWTO منتشر می‌شود و مؤسسه/ دانشجو/ تیم با شرکت در رقابت‌ها به‌طور خودکار آن‌ها را پذیرفته است.
  • چالش‌ها (که باید توسط دانشجویان/تیم‌ها حل شوند) در تاریخ منتشر شده در تقویم لیگ در فضای آنلاین ذکرشده بارگذاری می‌شوند.
  • تیم‌ها برای ارائه راه‌حل آنلاین خود مهلت معینی خواند داشت تا محتوا و قالب هر سطح چالش را بر اساس قواعد تعیین‌شده ارائه دهند.
  • تیم‌ها برای ارائه‌/ نوشتن راه‌حل‌های خود از زبان انگلیسی استفاده می‌کنند
  • تیم‌ها بر اساس ارزیابی هیئت داوران برای راه‌حل‌های خود امتیاز کسب می‌کنند
  • ۴چهار  تیم برتر در پایان هر لیگ (ملی، منطقه‌ای یا جهانی) در مسابقات آنلاین Final۴ جهانی UNWTO شرکت می‌کنند.
  • تیم‌های برنده مسابقه Final۴ ملی و منطقه‌ای سپس در یک مسابقه نهایی جهانی شرکت می‌کنند که UNWTO سالی یک بار برگزار می‌کند.

برای آگاهی از جزئیات قوانین شرکت در لیگ، به این فایل مراجعه کنید.

برای ثبت‌نام در بخش آلودگی پلاستیک به اینجا مراجعه کنید.

برای ثبت‌نام در بخش توسعه روستایی به اینجا مراجعه کنید.

منبع:میراث آریا

تبدیل مدرسه‌ای ۷۰۰ ساله‌ در یزد به موزه اوقاف

معاون سرمایه‌گذاری اداره کل اوقاف و امور خیریه‌ی استان یزد از تبدیل مدرسه‌ی ۷۰۰ ساله‌ی قاسم طراز به موزه آثار اوقاف خبر داد و گفت: هم‌اکنون در حال ساماندهی آثار این موزه و راه‌اندازی آن در محل این مدرسه تاریخی هستیم.

«علی پورسلمان» در گفت‌وگو با خبرنگار ایسنا از تبدیل بخشی از مدرسه تاریخی و موقوفه شاه ابوالقاسم طراز به موزه موقوفه استان خبر داد و گفت: اوقاف علاوه بر ابنیه قدیمی، آثار تاریخی زیادی دارد که بعضاً ارزش آنها بسیار بالاست و توسط کارشناسان میراث فرهنگی ارزش گذاری شده‎اند که در حال حاضر به دنبال ساماندهی این آثار و راه اندازی موزه اوقاف در محل این مدرسه تاریخی هستیم.

وی با اشاره به این که وظیفه عمران و آبادانی، تعمیر و مرمت و سرمایه‌گذاری روی موقوفات از وظایف اوقاف و امور خیریه است، اظهار کرد: در حوزه عمرانی، تقریباً پنج طرح مطلوب در سال گذشته کلید خورده که بخشی از این طرح‌ها شامل صحن ولایت در امامزاده جعفر(ع) به عنوان یکی از امام‌زاده‌های شاخص استان با اعتبار دو میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان و تحت نظارت اداره کل میراث فرهنگی یزد در حال انجام است.

این مسئول با بیان این که در خصوص بازارچه صنایع دستی نیز اوقاف اقدامات خوبی را انجام داده است، گفت: این طرح نیز با مشارکت شهرداری و اوقاف و به دنبال ناهنجاری‌های موجود و با بودجه دولتی شهرداری به بهره بردرای رسید.

وی با بیان این که مسجد «علاقبندی» یکی از مساجد اولیه هسته تاریخی شهر یزد نیز آسیب شناسی شده است، گفت: خوشبختانه مرمت این مسجد نیز انجام و این موقوفه دارای اعتبار و هزینه و رقبه‌هایی است که با اخذ مجوز از سازمان اوقاف در خصوص سرمایه‌گذاری بر آن‌ها طی هفته جاری اقدام می‌کنیم.

پورسلمان با اشاره به این که دو خانه مسکونی در بافت تاریخی با نگاه توانمندی بافت مرمت شده است، خاطرنشان کرد: یکی از این خانه‌ها به مجموعه پلیس +۱۰ مرمت و دیگری به محلی آموزشی در قالب مهدکودک تبدیل خواهد شد که تا یک ماه آینده سرمایه گذار در این باره اقدام می‌کند.

وی با اشاره به این که اداره کل اوقاف یزد دارای آثار نفیس تاریخی زیادی است، گفت: تبدیل بخشی از مساجد تاریخی به موزه نیز در سال کلید خورد و امسال شاهد افتتاح موزه – مسجد میرخضرشاه در مسجدی به همین عنوان بودیم که بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد.

این مسئول از اجرای طرح توسعه حرم‌های مطهر امام زادگان خبر داد و گفت: براساس این طرح، امامزاده سید جعفر محمد(ع) با اعتبار ۱۴ میلیارد برای فاز اول در مرحله عملیات عمرانی قرار گرفته و علاوه بر آن نیز طرح جامع امام زاده سید نصرالله(ع) (امام‌زاده شنبه) و ساماندهی این مجموعه با نظارت مشاور ذی‌صلاح در دست اجراست.

وی با بیان این که در طرح جامع توسعه امام زادگان، ضوابط معماری اسلامی رعایت می‎شود، تاکید کرد: هویت بخشی به اماکن مذهبی و حفظ حس مکان خصوصاً در زمینه تاریخی بودن آن‌ها از مقوله‌های مهمی است که حتماً رعایت می‏‌شود و البته این طرح در قالب ساماندهی عمرانی و هماهنگی قبور و رفع فضاهای معماری از هم گسیخته، است و مشمول ساخت و سازهای جدید و اضافه و غیرهمگون نیست.

این مسئول در پایان با بیان این که بخشی از کاروانسرای پسته در عرصه تاریخی نیز وقفی است، گفت: این کاروانسرا در لرد کیوان نیز در مرحله تملک اعیان برای حفظ بنا و واگذاری به سرمایه گذار برای تبدیل شدن به یک مجموعه گردشگری است.

منبع:ایسنا

برگزاری مراسم معرفی «شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر»

مراسم پایانی معرفی شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود.

به گزارش ایسنا به نقل از ستاد اطلاع‌رسانی شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر، آیین معرفی نخستین دوره شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر  به صورت مجازی و با حضور سیدعباس صالحی و معاونان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیران نهادها و سازمان‌های همکار، ساعت ۱۴:۳۰ روز یکشنبه (پنجم اردیبهشت‌ماه) برگزار می‌شود.

شبکه شهرهای خلاق  فرهنگ و هنر در هفت حوزه ادبیات، موسیقی، صنایع‌دستی و سنتی، مد و لباس، سینما، هنرهای تجسمی و هنرهای نمایشی تشکیل می‌شود. در این دوره شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر در دو حوزه چاپ و بسته‌بندی و رسانه و مطبوعات به دلیل به حد نصاب نرسیدن تشکیل نمی‎‌شود.

ابراهیم حیدری، مدیرکل دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دبیر اجرایی طرح شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر گفت: با توجه به شیوع ویروس کرونا و رعایت کامل شیوه‌نامه‌های بهداشتی و همچنین در نظر گرفتن سلامت همکاران، این مراسم با محدودیت تعداد حاضران و به صورت مجازی برگزار و از درگاه اسکای روم پخش خواهد شد.

او افزود: در این رویداد ۳۶۷ شهر از ۳۱ استان کشور برنامه‌های خود را به دبیرخانه ارسال کردند و بالغ بر ۹۶۰۰ نفر ساعت کارگاه  آموزشی در مراکز استان‌های سراسر کشور با همکاری ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری‌ها و انجمن‌های هنری و فرهنگی  برگزار شده است. پس از چند مرحله داوری تعداد ۱۴۳ شهر به مرحله نیمه‌نهایی راه یافتند و در مرحله نهایی نیز ۶۰ شهر توانستند امتیاز حضور در اولین دوره شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر را به دست آورند.

شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر عنوان طرحی برای شناسایی ظرفیت‌های فرهنگی و هنری در شهرها و مناطق جغرافیایی ایران با نگاه آمایش سرزمینی و ایجاد شبکه‌هایی برای تعریف همکاری‌ها و برنامه‌های مشترک میان آن‌ها است. اولین دوره شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر  با محوریت معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین با مشارکت نهادها و دستگاه‌های فعال فرهنگی و هنری از جمله سازمان شهرداری و دهیاری‌های کشور، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و کمیسیون ملی یونسکو اجرا شد.

بر اساس این گزارش، علاقه‏‌مندان برای شرکت در این مراسم می‏‌توانند در روز و ساعت برگزاری مراسم به لینک پخش زنده نخستین دوره شبکه شهرهای خلاق فرهنگ و هنر به آدرس www.skyroom.onlione مراجعه کنند و در بخش یوزر کلمه daftar  و در بخش گذرواژه ۱۴۰۰ را تایپ کنند.

منبع:ایسنا

تقویت همبستگی و حفظ هویت ملی با بازی غنی قئیش گوتدی

بازی‌ها از جمله نمودهای اجتماعی و فرهنگی هر اجتماع به حساب می‌آیند که هر کدام از آنها علاوه بر تخلیه روانی و کارکردهای جسمانی، مزیت‌های فراوانی دارند، این بازی‌ها تبلوری از فرهنگ و میراث هر اجتماعی به شمار می‌روند.

ویژگی اصلی بازی‌ها، درس‌آموزی و سازگاری با نظام و محیط طبیعی اجتماعی اطراف است و در این میان بازی‌های بومی و محلی و بازی‌های پرورشی یکی از راه‌های پرورش کودک از لحاظ روانی، عاطفی، فکری، اجتماعی و جسمانی محسوب می‌شود.

هر یک از این بازی‌های سنتی و بومی، با توجه به نوع الگوی اجرا و پیچیدگی مهارتی آن، کمک شایانی به افزایش آمادگی جسمانی، حرکتی و مهارتی در سنین پایه برای ورود به عرصه ورزش قهرمانی است، قانون‌پذیری، مسئولیت‌پذیری، تمرین هم‌افزایی و کارگروهی، احترام به حقوق دیگران، مدیریت رفتار و نیل به برتری در قالب این بازی‌ها گنجانده شده است.‌

تعمق در بازی‌های بومی و محلی و بررسی آنها از منظر حسی حرکتی و شناختی در هر فعالیت، ظرفیت‌های بالای حسی حرکتی نهفته در آنها را آشکار می‌کند و ایده‌های فراوانی را برای طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی و ورزشی برخاسته از بازی‌های بومی در ذهن متبلور می‌کند.

بازی‌های بومی و محلی یکی از مؤثرترین و پرمعناترین راه‌های یادگیری و تمرین هوش هستند چرا که در هنگام بازی، کودکان به فکر پیدا کردن راه‌های تازه‌ای برای پیروزی می‌افتند و همان طور که از انرژی خود استفاده می‌کنند، قوای فکری خود را نیز به کار می‌گیرند و در تمام مدت بازی، تجربه می‌اندوزند.

بازی قئیش گوتدی با اسم‌های دیگر شلاق‌بازی، کمربندبازی و قیش‌بازی هم مشهور بوده و به معنی برداشتن کمربند  است، این بازی در مناطق مختلف کشور اجرا می‌شود و بسیار مورد توجه است و هیجان بالایی را برای افراد حاضر در بازی به دنبال دارد، امکانات مورد نیاز این بازی بسیار محدود و قابل تهیه است، مانند بسیاری از بازی‌های محلی دیگر، این بازی به صورت گروهی و با کمربند یا قطعه‌ای طناب قابل اجراست.

نحوه انجام بازی قئیش گوتدی

برای انجام این بازی در ابتدا باید دایره‌ای به اندازه تعداد افراد بازی‌کننده کشیده شود، افراد بازی‌کننده از چهار نفر به بالا باید باشد و حتما باید تعداد، زوج باشد، سپس بین افراد قرعه‌کشی می‌شود و گروهی داخل دایره و گروهی در بیرون دایره قرار می‌گیرند.

 بعد کمربندها را با فاصله مساوی در داخل دایره به گونه‌ای قرار می‌دهند که یک سر آن نزديک با روی خط محیط و سر ديگر آن (در وضعیت کشیده) به طرف مرکز از دایره گذاشته شوند، فاصله سر کمربند از خط محیط دایره باید به اندازه یک وجب باشد.

افراد خارج از دایره باید تلاش کنند تا کمربند را بردارند، قوانینی در برداشتن کمربند وجود دارد، از جمله اینکه افراد داخل دایره نباید پا رو کمربند بگذارند و یا اینکه حتما یک پای آنها باید در داخل دایره باشد، در موقع برداشتن کمربند هر دو گروه می‌توانند به پای طرف مقابل ضربه بزنند.

در صورتی که تیم بیرون از دایره بتوانند کمربند را بردارند، اولین تلاشی که انجام می‌دهند تلاش برای برداشتن باقی کمربندهاست و چنان‌چه بتوانند تمام کمربندها را بردارند، تیم داخل دایره بازنده محسوب شده و تیم بیرون از دایره شروع به زدن آنها با استفاده از کمربند می‌کنند.

در این قسمت از بازی هم قوانینی وجود دارد، از جمله اینکه کمربند را باید فقط به ساق پا بزنند و چنانچه گروه داخل دایره بتوانند یکی از اعضای گروه خارج از دایره را بزنند، بازی تمام می‌شود و دوباره جای گروه‌ها باهم عوض می‌شود. یکی از قوانین بازی این است که اگر یکی از افراد داخل دایره به بیرون کشیده شد، دیگر نمی‌تواند به داخل دایره برگردد.

افرادی که دارای سنین بین ۵۰ تا ۹۰ ساله هستند نقل می‌کنند که این بازی را از پدران در کودکی آموخته‌‏اند، اما متاسفانه با توجه به ثبت نشدن و مکتوب نشدن آیین‌‏های گذشتگان، اسناد و مدارکی بر جای نمانده است و با توجه به لزوم حفظ این مواریث معنوی، این بازی در فهرست آثار ناملموس ملی به ثبت رسید.

بازی‌های محلی از جمله سرگرمی‏‌های گروهی و خانوادگی از گذشته تاکنون بوده است که به ویژه در مراسم نوروزی همچون سیزده بدر برگزار می‌‏شده است. برخی از این بازی‌های بومی و محلی تمام افراد از هر گروه سنی  مردان، زنان، دختران و پسران را دربر می‌گرفته است که بازی قئیش گوتدی از این دسته است، این بازی‌ها و آیین‌‏ها صدها سال است سینه به سینه منتقل شده و در طول زمان تکامل و گسترش پیدا کرده است.

آموزش و انتقال این بازی همچون دیگر بازی‌های محلی از نسلی به نسل دیگر انجام می‌شود و افراد از سنین مختلف در کنار هم به بازی می‏‌پردازند، به‌طوری‌که در یک بازی ممکن است افرادی از سه نسل در کنار هم بازی کنند که این خود سبب تحکیم ارتباط نوجوانان و جوانان با افراد سالمند می‌‏شود.

این بازی مهارت‌های ضربه زدن، پرش طول، زمان‌بندی و همکاری گروهی را در نوجوانان و جوانان تقویت کرده و سبب می‏‌شود نوجوانان و جوانان اوقات بیکاری خود را در هوای آزاد در کنار بزرگترهایشان به بهترین شکل ممکن سپری کنند و ساعات شاد و مفرحی را داشته باشند.

شاخصه‌های بازی قئیش گوتدی

غنی و بکر بودن این بازی مهمترین شاخصه آن است، این بازی سده‌‏هاست که سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و جزو تفریحات نوروزی و آیین‏‌های روز سیزده بدر است که همچنان در این روز انجام می‌شود.

شادی و هیجان ایجاد شده در بازی و تاثیر مثبت آن بر سلامتی روح و جسم افراد، انجام بازی در هوای باز و گروهی بودن آن و تقویت حس همکاری و همبستگی میان افراد روستا از دیگر شاخصه‌های این بازی است.

مهمترین عامل تهدیدکننده بازی‌های محلی، هجوم فرهنگ شهری به روستاها است به‌طوری‌ که کودکان و نوجوانان آرام آرام از فرهنگ غنی و کهن خود فاصله گرفته و با روی آوردن به بازی‌های کامپیوتری و موبایل، بازی‌های بومی و محلی خود را به آرامی به‌دست فراموشی می‏‌سپارند.

با توجه به گسترش بازی‌های رایانه‌ای در تمام نقاط و حتی در روستاها، کودکان دیگر علاقه‌ای به بازی‌های محلی و یادگیری و اجرای آن ندارند و این امر زمینه را برای فراموشی بازی‌های بومی و محلی به دنبال دارد، به ویژه که بازی قئیش گوتدی جزوی از فرهنگ منطقه آذربایجان است و اکثرا به صورت گروهی انجام می‌شده و همچون بازی‌های دیگر نقش بسزایی در افزایش توانایی‌های کودکان به خصوص به صورت گروهی داشته است.

مهاجرت تدریجی روستانشینان به شهرها، نبود ساز و کار مدرن برای تشویق نسل جدید به ادامه بازی‌ها در مدارس و جشن‏‌های گروهی، اهمیت ندادن به بخش تحقیقات میدانی در مورد بازی‌های موجود از سوی مراکز مربوطه و بی‌توجهی رسانه‌‏ها به فرهنگ‌های بومی از مواردی است که برای احیای بازی‌های بومی و محلی باید به آنها توجه شود.

برای دستیابی به این امر راهکارهایی نظیر برگزاری و انجام خودجوش بازی‌های محلی در گردهمایی‌‏های خانوادگی به ویژه در نوروز، برگزاری جشنواره بازی‌های محلی در برخی مناسبت‌ها، ایجاد امکان تحقیقات میدانی و تهیه مدارک مستند از مراحل انجام این بازی در روستاها و انجام تحقیقات میدانی شخصی و خودجوش و تهیه فیلم و مصاحبه با پیران و پیشکوتان روستایی و عشایری از سوی پژوهشگران می‌تواند برای حفظ این میراث معنوی کارساز باشد.

در کنار این اقدامات ثبت این بازی‌ها در فهرست میراث ناملموس ملی می‌تواند زمینه برای احیای آنها را فراهم کند که با توجه به ضرورت آن، زمینه برای ثبت این بازی در سال گذشته فراهم شد تا با شناسایی و گسترش آن گامی در مسیر حفظ هویت ملی و قومی این منطقه برداشته شود.

منبع:میراث آریا

گردشگری فرهنگی

گردشگری دارای انواع و اصناف گوناگون است پس مناسب است که پیش از هر چیز، مراد خود از گردشگر را روشن کنیم. البته فعالان هر دو بخش خصوصی و دولتی، همواره تصوری از گردشگر داشته و دارند اما از آنجایی که در اینجا مراد ما از گردشگر، گردشگر فرهنگی است، مناسب می‌دانم که تعریفی درست از گردشگری فرهنگی ارائه شود.

هرگاه سخن از هویت باشد، ناچار به سراغ کیستی و چیستی مردمان آن سرزمین می‌رویم. به نظر می‌رسد که ایرانی بودن، آن ویژگی است که ما را از هر غیر ایرانی متمایز می‌کند و از رهگذر حفظ توجه به همین نکته است که می‌توان به تعریفی درست از فرهنگ ایرانی رسید.

علما، فقها، ادیبان، شاعران، دانشمندان و سیاستمداران در طول تاریخ به ایران کیفیتی بخشیده‌اند که امروز ایران، ایران است. این کهنه سرباز زمین، به اندازه تاریخ مدنیت، خاطره در سینه دارد و مردمش برای این که سرزمینشان خانه خوبان شود، خون دل‌ها خورده‌اند. از ۸ سال دفاع مقدس، انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام مهربانی‌ها تا تمدن باشکوهی که مایه افتخار ایران و ایرانی است، این‌ها همه داناییِ حاصل از تعامل ایرانیان با محیط اطرافشان را به وجود آورده که فرهنگ ایرانی را می‌سازد.

به تعبیر یکی از متفکران معاصر، در گردشگری فرهنگی، گردشگران به محضر ایران و شهرهایش حاضر می‌شوند و گویا آداب صاحب‌خانه را رعایت می‌کنند چون می‌دانند به کجا می‌روند، فرهنگ ایرانی را محترم می‌شمرند و سعی می‌کنند که همرنگ و همسو با جامعه ایرانی شوند. این نوع گردشگر، زائر است. پس گردشگر فرهنگی، زائری است که به زیارت شهرهای ایران آمده است تا فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی را با خود به یادگار ببرد.

اکنون فرض کنیم این جایگاه تغییر کند و ایران به محضر گردشگر حاضر شود، به نظر می‌رسد که در این صورت دیگر خبری از رعایت آداب و حفظ حرمت صاحب‌خانه نیست و گردشگر نمی‌داند که به کجا آمده و چگونه آداب فرهنگ غنی ایرانی را رعایت کند؛ اینجاست که تفاوت زائر با سیاح مشخص می‌شود. چنین گردشگری سیاحی است که با فرهنگ و جامعه ایرانی هیچ ارتباطی ندارد.

چه کنیم به جای سیاح، زائر داشته باشیم؟

منطقاً راه حل این است که تاریخ سرزمینمان را بدانیم و بشناسیم تا بتوانیم به جهانیان معرفی کنیم. مسلماً تاکنون نتوانسته‌ایم آنچنان که شایسته این سرزمین است این فرهنگ را شناسایی کنیم تا در مرحله بعد با شیوه‌های نوین ارائه کنیم و در نتیجه کیفیت ایران و ایرانی شناخته شود و گردشگر با علم به این فرهنگ غنی، وارد این سرزمین شود.

گردشگری فرهنگی مانند کاشت گندم است، کشاورزان با کاشت بذر گندم روزشماری می‌کنند تا هنگام برداشت محصولات فرا برسد و گندم‌ها را برداشت کنند. آنان البته از ساقه گندم نیز برای علوفه و یا کاربری‌های دیگر استفاده می‌کنند، اما پر واضح است که کشاورز، گندم را برای برداشت ساقه برای تأمین علوفه نمی‌کارد بلکه در وهله نخست به دنبال برداشت گندم است.

گردشگری نیز گندم و ساقه‌ای دارد، گندم گردشگری فرهنگی که هدف اصلی ماست تصویرسازی ذهنی (image building) مناسب از کشور ایران است که در ذهن گردشگر به وجود می‌آید و این بهترین سوغاتی است که او می‌تواند با خود به کشورش به ببرد. اکثر قریب به اتفاق گردشگران خارجی پس از بازدید از ایران، این کشور را با ذهنیتی مطلوب ترک می‌کنند؛ این در حالی است که هیچ‌یک از مسئولان حوزه فرهنگی و گردشگری نمی‌توانند مانند این گردشگران، سفیران فرهنگی و مبلغانی تاثیرگذار برای ساخت این ذهنیت در جوامع خارجی باشند. روشن است که این مهم، بهترین راه مقابله با ایران‌هراسی وسیعی است که دشمنان ما برای آن سرمایه‌گذاری وسیع و جدی کرده‌اند.

و اما ساقه گندم، این ساقه در گردشگری به مثابه ارزِ قابل توجهی است که به واسطه هتل‌ها، شرکت‌های هواپیمایی، رستوران‌ها، خرید سوغات و صنایع‌دستی، بیمارستان‌ها (گردشگری پزشکی) و امثال آن، که از انواع دیگر گردشگری هستند، وارد کشور می‌شود. این ارزآوری هزاران تأثیر مثبت در اقتصاد کشور دارد، به ویژه با توجه به آمار دولت مبنی بر جذب سالیانه ۹ میلیون گردشگر تا پیش از کرونا و رشدی قابل توجه که نسبت به گذشته در صنعت گردشگری ایران به وجود آمده است.

با این وجود، در قیاس با ظرفیت‌های موجود در کشور، ما همچنان از چشم‌اندازها و اهداف کلانی که شایسته ایران و ایرانی است، بسیار دور هستیم. عوامل و راهکارهای جبران این نقاط ضعف، در یادداشت بعدی به همراه ظرفیت‌های گردشگری اردکان به تفصیل بیان خواهد شد و فعلا به ذکر این نکته بسنده می‌کنم که تجربه موفق و برنامه‌ریزی کلان و بلند مدت کشورهای شرق آسیا در بهبود تصویرسازی ذهنی (image building) می‌تواند الگویی مطلوب در برنامه‌ریزی کلان عرصه گردشگری ما باشد. شاید از رهگذر بومی‌سازی و ایرانی کردن همین الگوها و تجربه‌هاست که می‌توان راه صحیح رسیدن به اوضاع و احوال شایستۀ ایران و ایرانی را یافت.

منبع:میراث آریا

توصیف سفیر جمهوری ونیز از میدان تاریخی صاحب آباد تبریز

در نوشته او شکوه، عظمت و زیبایی مجموعه صاحب آباد تبریز توصیف شده است.

در بخشی از این نوشته آمده است:

«کاخی که در آنجا به پیشگاه شاه بار یافتم بدین شرح بود. نخست دروازه‌ای بود با جلوخانی به مساحت چهار یا پنج قدم مربع که هشت یا ده تن از رجال دربار شاه در آنجا نشسته بودند. سپس دری دیگر بود نزدیک درِ نخستین و دربانی که چماق کوچکی در دست داشت و کنارش ایستاده بود.

چون به این دروازه وارد شدم از باغی سبز و خرم گذشتم که مانند چمنی پر از دنبلان بود با دیوارهای گلی، که در سمت راست آن پیاده‌رویی ساخته بودند. سی گام بالاتر سرایی بود به فراخور حال ما. چهارصد پانصد قدم بلندتر از پیاده‌رویی که یاد کردم. در وسط این حوض‌خانه‌ای بود کوچک و پیوسته پر از آب و شاه در مدخل آن روی بالشی زربفت نشسته و بر بالشی دیگر تکیه داده بود. در کنارش نگهبانی با شمشیر آخته ایستاده بود.

در سراپای سراچه فرش گسترده و مهم‌ترین شاهزادگان گرداگرد نشسته بودند. در همه جای سراچه موزاییک به کار برده‌اند نه به کوچکی موزاییک‌هایی که ما به کار می‌بریم بلکه بزرگ، بسیار زیبا و به رنگ‌های مختلف.»

در ادامه باربارو سفیر ونیز به دعوت حسن پادشاه برای تماشای تفرج در میدان اشاره کرده و می‌نویسد:

«شاه پیغام داده بود که باید به میدان بروم و تماشای تفرج یعنی بازی کنم. من سوار بر اسب به آنجا رفتم و در آنجا سه هزار سوار دیدم و بیش از دو برابر این عده پیاده. از این گذشته فرزندان خردسال شاه در آنجا بودند که از بعضی پنجره‌ها بیرون را نظاره می‌کردند. چند تا گرگ که به پاهایشان ریسمان بسته بودند به میدان آوردند و آن‌ها را یکایک رها کردند تا به میان میدان بروند.

اسب‌ها از ترس از میان میدان گریختند و بسیاری از آن‌ها بر زمین افتادند، گروهی در خود میدان و برخی دیگر در رودخانه‌ای که در میان شهر جاری است.

هر روز آدینه این بازی برقرار است. پس از این تفرج و تماشا مرا به پیشگاه شاه به محلی که پیش از این یاد کرده‌ام بردند و با عزت و احترام در جایی نشاندند. دیگران نیز هر کدام در جاهای خود به نسبت گنجایش سراچه قرار گرفتند و بقیه به نسبت درجات و مقاماتی که داشتند به رسم مسلمانان بر روی فرش نشستند.

در این اثنا چند مرد که از جانب پادشاه هند فرستاده شده بودند، آمدند که جانورانی عجیب همراه داشتند. آنگاه مرا به بالاخانه بردند و در آنجا ناهار خوردم.»

باربارو به تشریفاتی که برای ورود سفیر هند برپا شده بود نیز اشاره کرده و می‌نویسد:

«او در محلی بود که پیش از این یاد کرده‌ام و به دستور او مانند دفعه قبل در حضورش نشستم. آن روز، روز تعطیل بود و برای ورود سفیر هند تشریفاتی مهم برقرار کرده بودند. درباریان جامه‌های زربافت و ابریشمین و پشمین به رنگ‌های گوناگون در برداشتند. چهل تنی از محترم‌ترین رجال در کوشک نشسته بودند و در مدخل‌های آن صد تن و در خارج از مدخل‌ها حدود دویست تن و در میان دو دروازه کوشک نزدیک به پنجاه تن و در کوچه‌های خارج قریب بیست تن، همه آماده پذیرا شدن سفیر بودند و در میان میدان چهار هزار سوار دیده می‌شد. همه با این نظم و ترتیب ایستاده بودند که دو سفیر هند وارد شدند و ایشان را در برابر شاه نشاندند.»

او در دیدار دیگری که با حسن پادشاه داشته به توصیف سایر فضاهای باغ دولت‌خانه نیز پرداخته است:

«وقت دیگر هنگامی که به نزدش رفتم، او را در تالاری یافتم که در زیر قبه‌ای بود به راستی آن بنایی بود سخت زیبا. زیرا چوب و تیر را به شکل قبه گنبد در آورده و از اطراف آن پارچه‌های ابریشمین گلدوزی و زربافت آویخته و بر کف تالار خرگاه، خیمه فرش‌های بسیار عالی گسترده بودند که بیش از چهارده قدم، طول هر یک از آن‌ها بود. در آن‌سوی تالار چادر چهارگوش بزرگ قلاب‌دوزی دیده می‌شد که میان چهار ردیف درخت بر پا کرده بودند تا بر آن سایه افکند، و میان این چادر و آن قبه، سراپرده‌ای بود از بوکازین که درونش همه گلدوزی بود. درب تالار از چوب صندل بود که از داخل شبکه‌های گلابتون دوزی و مرواریددوزی روی آن کار کرده بودند. شاه در آنجا نشسته بود و بزرگان بر گردش.»

منبع:میراث آریا

میدان نبرد گلادیاتورها در ترکیه کشف شد

باستان‌شناسان در ترکیه بقایای مکانی را کشف کرده‌اند که معتقدند زمانی میدان نبرد گلادیاتورها بوده است.