گردشگری

قلب گردشگری در این روستاها می‌تپد

روستاهای هدف گردشگری در خراسان جنوبی هرکدام یک ویژگی متمایز برای دیدئه شدن و جذب توریست دارند؛ ویژگی‌هایی که نظیرشان در دنیا وجود نداشته و این روستاها را در دل کویر منشا گردشگری ساخته است.

گردشگری روستایی یکی از اشکال گردشگری است که توانسته است گردشگران بسیار زیادی را از طریق جاذبه‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی جذب کند و اهمیت زیادی در بهبود شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نواحی روستایی داراست. باید اعتراف کرد که همه روستاهای کشور قابلیت توسعه صنعت گردشگری را ندارند به‌همین علت سازمان میراث فرهنگی_گردشگری و صنایع‌دستی گروهی از روستاها را که دارای قابلیت گردشگری‌اند به‌عنوان روستاهای هدف گردشگری انتخاب کرده است که این دسته از روستاها دارای پتانسیل‌های طبیعی، تاریخی و فرهنگی برای جذب گردشگر و همچنین سرمایه‌گذاری مناسب هستند.

به گزارش ایسنا، این روستاها هرکدام یک یا چند ویژگی متمایز دارند که آن‌ها را بر دیگر روستاهای کشور برتری داده است. این برتری در دل چندین رو.ستا در خراسان جنوبی وجود دارد؛ روستاهایی که از حیث طبیعت، ویژگی‌های مردم شناختی، نوع زندگی، آداب و رسوم و صنایع دستی مانندشان در کشور و حتی هیچ جای جهان نیست.

چنشتِ هفت رنگ

روستای چنشت در ادوار گذشته تاریخی جزء دهستان نهار جان بوده، در حال حاضر از توابع شهرستان سربیشه است، آب و هوای آن معتدل و ارتفاع آن از سطح دریا ۲۱۵۰ متر است. در وجه تسمیه روستای چنشت چنین می‌گویند که روستای چنشت به دلیل داشتن چندین رودخانه که از کنار آن می‌گذشته و باغات این منطقه را سیراب می‌کرده است در قدیم به چند شط معروف بوده ‌است که به مرور زمان به «چن‌شط» و «چن‌شت» و بالاخره به «چنشت» تبدیل شده‌ است.

قول دیگری که در مورد وجه تسمیه چنشت وجود دارد چنین است، چنشت بر وزن بهشت است که در گذشته به دلیل خوش آب و هوا بودن و داشتن میوه‌های فراوان و رودخانه‌های متعدد که از زیر درختان می‌گذشته است و شباهت این منطقه به بهشت، گروهی دامدار این نقطه را به عنوان محل زندگی خود انتخاب می‌کنند و نام این منطقه را بهشت می‌گذارند که بعدها بر اثر گذر زمان به چنشت تغییر نام می‌دهد. امروزه نیز روستای چنشت دارای باغات بسیار و رودخانه‌های فصلی است و این روستا را همچون بهشتی زیبا و دلنشین تبدیل کرده‌است.

جاذبه‌های گردشگری چنشت

استقرار روستا در منطقه میانکوهی، چشم‌انداز کوهستانی زیبا و جذابی به آن بخشیده است روستا در میان باغات گردو و دیگر میوه‌ها محصور شده‌ و مناظر زیبایی از تلفیق طبیعت و بافت مسکونی پدید آورده است. از دیگر جاذبه‌های مهم و طبیعی روستا می ‌توان به غار چنشت و غار چهل چاه، مزار سید حامد علوی و بافت تاریخی چنشت اشاره کرد.

شاید اسرار آمیزترین پدیده تاریخی بیرجند غار چنشت در روستای چنشت در ۶۰ کیلومتری جنوب شرقی بیرجند باشد غار چنشت براساس متون تاریخی، ۶۱۴ سال پیش به‏ وسیله سید محمد مشعشع کشف شده است. سید محمد براساس اسنادی که در دست داشته از عربستان به قهستان می‌آید و پس از کشف غار مذکور، نسبت به انتقال اجساد سید حامد علوی و دو فرزندش و به خاک سپردن آنها در درون یک بقعه که به این منظور می‌سازد، اقدام می‌‏کند.

غار چنشت، بیش از ۵۹ متر طول دارد و احتمال دارد که هزاران سال پیش در اثر زلزله، دو سمت کوه سر به هم نهاده و فضای متفاوتی ایجاد کرده‌ است. این فضاها گاه عریض و با ارتفاع زیاد و گاه بسیار تنگ با ارتفاع کم هستند و عبور از آن‌ها به سختی انجام می‌گیرد.

در این غار استخوان اجساد مردگان (در وضعیت‌های مختلف) و نیز آثار و نشانه‌های متعددی از زندگی گذشتگان مانند سفال، چوب، پارچه، چرخ نخ‌ ریسی و دیوارهای گچی مشاهده شده است. ظاهراً از این غار به عنوان پناهگاهی طی اعصار استفاده می‌شده و یا اینکه ممکن است زلزله، خانه‌های مسکونی را همراه با ساکنان آن منهدم ساخته باشد.

غار چنشت در مجاورت بقعه امامزاده سید حامد علوی واقع شده است طبیعت بکر و سرسبز اطراف غار، نزدیکی آن به زیارتگاه و جذابیت تاریخی غار، موجب بازدید گردشگران بسیاری در ایام مختلف سال شده است مردم محلی در مورد این غار عقاید مذهبی ویژه‌ای دارند. در فاصله صد متری غار چنشت، غار دیگری به نام چهل چاه وجود دارد که در آن استخوان اجساد ۱۴ مرد و زن و کودک مشاهده می‌شود به نظر می‌رسد، در غار پس از پناه بردن این افراد به داخل آن، با گل اندود شده و راه فرار آنها بسته شده است.

غار چهل‌چاه در مجاورت غار چنشت واقع شده و بیش از هزار و چهار صد سال قدمت دارد براساس متون تاریخی نخستین بار، حدود ۶۰۰ سال پیش توسط سید محمد مشعشع کشف شده است در وسط غار، حوضی ساخته شده از آجر و سنگ و آثار زندگی انسان مانند سفال، چوب و پارچه به‌جا مانده است.

بقعه سید حامد علوی از اماکن تاریخی ـ مذهبی این روستا است بنابر روایات، وی از فرزندان امام جعفر صادق(ع) بوده است که توسط عمال خلیفه عباسی در چنشت زخمی و در محل بیتوته خود یعنی غار چنشت فوت کرده است.

پس از کشف غار، نسبت به انتقال اجساد سید حامد علوی و دو فرزندش به درون بقعه‌ای که به این منظور ساخته شده بود، اقدام می ‌شود این بقعه هم اکنون یکی از زیارتگاه‌های مهم منطقه به شمار می‌رود از دیگران امکان مورد احترام مردم روستا، بقعه بی‌بی زینب خاتون(س) است که در هفت کیلومتری روستای چنشت واقع شده‌است.

تمایزی ناشی از پوشیدن لباس‌های رنگی

لباس مردم این روستا از نوع خاصی است که کمتر در نقاط دیگر استان یافت می‌شو. البته لباس مردان در چند سال اخیر به لباس سایر مردم منطقه شبیه شده اما بزرگان و پیران از لباس دیگری که شامل یک پالتوی بلند که تمام بدن را می‌پوشد و شال سر و در برخی مواقع از کلاه معمولی استفاده می‌کنند. لباس زنان آنها که در نوع خود یک جاذبه است، از رنگ‌های شاد و متنوع تشکیل شده و شامل سه قسمت چارقد قرمز یا آبی گلدار، کلاه نقره‌ای و نقره‌دوزی شده و پیراهن زنانه به رنگ‌های سبز و قرمز یا آبی است.

مردم روستای چنشت به‌ویژه زنان و دختران اغلب از پوشاک محلی و سنتی استفاده می‌کنند دختران چنشتی از لباس‌های بلندی مانند دامن پاچین‌دار، قبای بلند، روسری و سربند و شلیته‌های خراسانی استفاده می‌کنند. تنوع رنگ در لباس‌های محلی مردم روستا جلوه خاصی به آنها می‌بخشد به‌طوری که به روستا لقب سرزمین رنگ‌ها داده‌اند.

روستای چنشت به نسبت سایر روستاهای خراسان جنوبی، کمتر دچار تحولات و تغییرات فرهنگی شده و فرهنگ روستایی آن محفوظ مانده است. مهم‌ترین صنایع دستی روستای چنشت، شامل انواع فرش‌های دست‌باف، قالیچه‌های کوچک و گلیم‌های زیبا است ریسندگی، گیوه‌ دوزی، سبدبافی، زیلوبافی و جاجیم بافی از دیگر صنایع دستی قدیمی این روستا است.

سوغاتی‌های معرف روستای چنشت عبارتند از زعفران، کشک محلی، زرشک، گردو و بادام خشک، میوه‌های خشک، قالیچه‌های بسیار کوچک و نوعیگبه نیز از دیگر سوغاتی‌های این روستا است.

از غذاهای رایج و لذیذ این روستا می‌توان به انواع آش‌ها، آبگوشت‌های محلی، اشکنه و کشک محلی اشاره کرد، این روستا به‌عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری استان خراسان جنوبی شناخته شده است که همه ساله در ایام تعطیلات پذیرای گردشگرانی زیادی از سایر نقاط ایران است.

افین و تاریخی از جنس بناهای قدیمی

روستای افین از مراکز مهم تاریخی شهرستان قاین در 85 کیلو متری جنوب شرقی قاین قرار گرفته است. وجود چندین اثر تاریخی از جمله مسجد جامع، قلعه، بافت تاریخی، کاروانسرا، آسیاب‌های آبی، برج‌ها، حوض‌ها و… مجموعه ای از جاذبه‌های تاریخی را درخود گنجانده است که به دلیل قرار گرفتن در حاشیه ارتفاعات و همجواری با درختچه‌های زرشک مجموعه بی نظیری از جاذبه‌های مختلف را با خود به همراه دارد.

یکی از جنبه های دیدنی و سرسبز روستا، باغستان روستا به طول تقریبی 15 کیلومتر است. نمای درختان بیشمار زرشک در 4 فصل سال، بسیار زیبا و دلنشین است . در کنار بخش جنگلی و درختی افین، بخش وسیعی نیز به کشت یونجه و چغندر برای تأمین خوراک دام ها اختصاص دارد که در کنار باغ ها و چسبیده به آن ها وجود دارد.

اقتصادی بر مبنای زرشک

بیش از 96 درصد زرشک ایران در خراسان جنوبی تولید می‌شود. اقتصاد روستای افین از سالیان دور بر مبنای کشاورزی و محصول شاخص زرشک بوده است. بیشترین زرشک تولیدی کشور در روستای افین به ثمر می رسید . در منابع تاریخی آمده است اولین کشت و تولید زرشک بی دانه در روستای افین از بخش زیرکوه قاین بنیان گذاشته شده و قدمت تاریخی دارد. درختچه زرشک دارای 2 تا 7 متر ارتفاع و  قهوه ای، قرمز یا زرد است. برگ های آن بیضی شکل با دندانه های اره ای و گل های خوشه ای و زرد رنگ است. شاخه های زرشک تیغ های زیادی دارند. یاقوت سرخ قاینات بیضوی شکل بوده و دارای طعمی ترش است.  وجود آثار تاریخی و فرهنگی در افین باعث شده است تا افین در استان خراسان جنوبی جزو یکی از  روستاهای  هدف گردشگری کشور واقع شود.

دهسلم؛ دروازه‌ای به سوی کویر لوت

روستای دهسلم در استان خراسان جنوبی یکی از این نمونه‌هاست که یکی از روستاهای هدف گردشگری استان هم در طرح‌های چند سال گذشته در نظر گرفته شده است. همچنین در بحث ثبت جهانی کویر لوت و متعلقات آن، این روستا از اهمیت بیشتری در طرح‌های مربوط، برخوردار شده است.

از شهر بیرجند، مرکز استان خراسان جنوبی، حدود دو ساعت رانندگی لازم است برای رسیدن به شهر نهبندان در جنوب استان. پس از آن، با حدود یک ساعت رانندگی به سمت غرب و درواقع به‌سمت دل منطقه‌ی کویر لوت، روستای دهسلم قرار دارد. در این مسیر، آس‌بادهای خوان‌شرف در فاصله‌ی کمی از شهر نهبندان، از شهرت میراثی ویژه‌ای برخوردارند. همچنین در مسیر نهبندان به دهسلم، مجموعه‌ای از کوه‌های مینیاتوری (مریخی) قرار دارد که هرچند نسبت به کوه‌های مشابه در چابهار و قشم، کاستی‌هایی دارند اما ویژگی‌هایی منحصر به خود هم دارند که آن‌ها را متمایز می‌سازد.

دهسلم در مجاورت کویری قرار دارد که معروف است گرم‌ترین نقطه‌ی زمین را در دل خود جای داده است. البته برای رسیدن به نخستین ایستگاه تپه‌های ماسه‌ای کویری، بیش از 35 کیلومتر مسیر خاکی را از روستا به‌سمت دل کویر باید طی کرد؛ اما با توجه به بکر بودن منطقه، که از نظر گردشگران طبیعت حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای خارجی، یک مزیت ویژه محسوب می‌شود، یکی از پتانسیل‌های منطقه برای توسعه‌ محسوب می‌شود. درواقع استان خراسان جنوبی این ویژگی را دارد تا با توجه به بین‌المللی بودن پروازهای مشهد در استان خراسانی رضوی و کرمان و یزد در مرکز کشور، به‌عنوان یک مسیر جدید برای گردشگران خارجی در نظر گرفته شود.

ضمن آن‌که به‌دلیل وجود قناتی به‌نسبت پرآب، با آب به‌نسبت گرم، دهسلم نخلستان‌های منحصر به‌فردی در منطقه‌ خراسان جنوبی دارد. علاوه بر کشاورزی که به‌خاطر وجود آب بیشتر در این روستا رواج دارد، پرورش شتر نیز یکی از مشغله‌های اهالی محسوب می‌شود.
همچنین صنایع دستی خاص منطقه نیز یکی از دارایی‌های آن است که بیشتر توسط بانوان تولید و عرضه می‌شود. این اتکا در روستایی به‌نسبت دور، تنها حضور چشمگیر خانم‌ها در امور یک جامعه‌ی روستایی نیست؛ بلکه دهسلم یک دهیار خانم هم دارد که تقریبا تمام مسؤولان استانی، او را به‌واسطه‌ی پیگیری‌هایش برای امور رفاهی و توسعه‌ای مربوط به روستا، به‌خوبی می‌شناسند. به‌خاطر همین پیگیری و تاثیرگذاری است که دهیار زن روستای دهسلم، هم در میان مسؤولان محلی و هم مردم منطقه، از احترام ویژه‌ای برخوردار است.

روستای دهسلم مانند بیشتر نقاط خراسان جنوبی، از فقدان دسترسی‌های جاده‌ای مطلوب در رنج است اما همین نقص، خود یک ویژگی مثبت برای اهداف توسعه گردشگری آن محسوب می‌شود. شاید همین امر موجب شده که این روستا، بافت تاریخی خود را بیشتر حفظ کند و مردم آن نیز سنت‌های رفتاری و فرهنگی خویش را در نوع پوشش و حتا نوع زندگی، به‌خوبی حفظ کرده‌اند. البته همین حالا هم ساختن برخی سازه‌ها و اتاقک‌ها با استفاده از مصالح مدرن، خطری برای اخلال در روند تبدیل شدن روستای دهسلم به یک منطقه‌ی هدف و نمونه‌ی گردشگری محسوب می‌شود.

فورگ؛ آب و هوای معتدل با بناهایی تاریخی

فورگ درست در مرکز دو شهر درمیان و بیرجند جای دارد و ۱۰ کیلومتر دورتر از شهر اسدیه، مرکز شهرستان درمیان است. این فاصله چنان اندک است که می‌توان فورگ و اسدیه را همسایه و بهره‌ور از یک اقلیم و آب‌وهوا دانست. فورگ از قائن و سربیشه، دو شهر دیگر خراسان جنوبی، نیز چندان دور نیست.

روستای فورگ گرداگرد دژ تاریخی‌اش شکل‌گرفته است. تاریخ فورگ بسیار دیرینه‌تر از دژی است که در سده دوازدهم قمری ساخته شده است. کوه‌ها نیز مانند باروهای طبیعی، فورگ را نگهبانی می‌کنند. روستا در دامنه کوه مومن‌آباد پاگرفته و بالیده است. کوهی بلند که از شمال باختری تا جنوب کشیده شده است.

فورگ بافتی کهن دارد و ازآن‌رو که سازه‌ها و خانه‌هایش در دامنه کوه ساخته شده‌اند، شکل پلکانی پیدا کرده است. کوچه‌های روستای فورگ باریک و تنگ است؛ نه آن اندازه که گذر از آنها دشوار باشد. کوچه‌ها را به آن شکل ساخته‌اند تا سایه دیوارهای بلندش تابش تند خورشید را بگیرد. افزون بر اینکه ساباط‌هایی که در جای‌جای کوچه‌ها برآورده‌اند، دمی آسودن و گریز از گرمای روز را شدنی می‌سازد. خانه‌های روستا از سنگ، خشت و آجر برپا شده‌اند. ایوان خانه‌ها و درگاه‌های خوش‌نقش آنها نیز از دیگر ویژگی‌های کم مانند فورگ است. کوی‌های روستا که همگی کوچه‌هایی آجرفرش با دیوارهایی کاه‌گلی هستند با نام‌های سرده، پایین‌ده، چهکاب و بلال شناخته می‌شوند. کهن‌ترین کوی فورگ سراوان نام دارد که همسایه دیواربه‌دیوار دژ است. آب‌ و هوای فورگ سرد و کوهستانی است؛ در سال‌های دور، رودخانه‌ای از میان روستای فورگ می‌گذشت که اکنون نشانی از آن نیست.

فورگ را بیشتر به خاطر قلعه ی فورگ که یکی از زیباترین قلعه‌های ایرانی است می شناسند. قلعه فورگ بعد از قلعه الموت مهمترین مقر حضور فدائیان اسماعیلیه بوده است. ساخت این قلعه در زمان میرزا بقاخان حاکم منطقه ای که از سوی نادر شاه به این سمت گمارده شده بود آغاز شد. بعد از وی پسرش میرزا رفیع خان ساختن قله را تمام کرد. سنگ، آجر، خشت ،گچ، آهک و ساروج از مصالح به کار رفته در ساخت این بنا است.

دژ فورگ یکی از دست‌نخورده‌ترین دژهای ایران است. آن را در نیمه دوم سده دوازدهم قمری ساخته‌اند. در سالیانی که نادرشاه افشار بر ایران فرمان می‌راند. این دژ بر روی صخره‌ای طبیعی برپا شده است و هیچ پی یا بنیادی ندارد. ویژگی جغرافیایی آنجا، ساختن دژی بلند و گسترده را بدون پی ریختن شدنی می‌ساخته است. اندکی بیش از ۹ هزار مترمربع نیز گستردگی آن است و از ۳ بخش مرکزی که به آن کهن‌دژ می‌گفتند، شارسان که جای زندگی دژنشینان بود و رَبض یا باروی دژ، شکل‌گرفته است. این دژ راهروهایی باریک و برج و باروهایی بلند دارد. هرچند در سال‌های گذشته چند برج از برج‌های هجده‌گانه دژ فروریخت. به آن برج و باروها دو حصار درهم‌تنیده را هم باید افزود. زمانی که نادرشاه کشته شد و آشوب سراسر ایران را درنوردید، دژ فورگ جایی برای کشمکش‌ها و زدوخوردهای بسیار بود. در فورگ نشانه‌های تاریخی و گردشگری دیگری نیز یافت می‌شود مانند: گرمابه و حوض میرزا و چند خانه دیرینه.

قلعه خور میر

روستای خور، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان خوسف ، که دو روستای نوغاب و سروباد جزو آن هستند ، واقع در استان خراسان جنوبی ۸۵ کیلومتری بیرجند که بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ مرکز آمار ایران، جمعیت آن بالغ بر ۸۱۳ نفر بوده‌است. بافت تاریخی روستای خور متأثر از شرایط اقلیمی و جغرافیایی محیط خود است.

خانه‌های گلی، پوشش گنبدی، حیاط مرکزی، بادگیرها، اتاق‌های دور تا دور حیاط، هشتی‌ها و دهلیزها، دیوارهای قطور، حوض و باغچه وسط حیاط به صورت هماهنگ و یکنواخت از ویژگی‌های معماری خانه‌های روستای خور بوده که مطابق با اقلیم منطقه به وجود آمده‌است. تراکم خانه‌ها و کوچه‌های پرپیچ و خم و همچنین بادگیرها از شاخص‌های عمده روستایی خور بوده که جهت مقابله با اوضاع اقلیمی منطقه به وجود آمده‌است، در بافت خور بناهایی همچون قلعه، آب انبار، مسجد، حسینیه، حمام و خانه‌های قدیمی وجود دارد که اکثراً متعلق به دوره صفویه‌است. قلعه خور از قلعه های بسیار قدیمی استان خراسان جنوبی است ، و نبرد های زیادی را به چشم خود دیده است.

از جاذبه‌های طبیعی این روستا نیز می‌توان به آب گرم، چشم‌انداز کویری و آسمان پرستاره آن را نام برد. موسیقی و استفاده از سازهای بادی، در مراسم عمومی روستا رواج دارد. از زیباترین جلوه‌های موسیقی روستا می‌توان به رقص چوب‌بازی، آواها و ترانه‌های آهنگ آزاد، کنار به خاک، وسط به خاک، پک پک، دست به خواب، پشت و گندم کاری اشاره کرد. آهنگ‌هایی نیز در مراسم عروسی و شادی‌های عمومی نواخته می‌شوند.

ماخونیک؛ روستایی با آدم‌های خاص

هرچند ممکن است که با شنیدن نام ماخونیک اولین چیزی که ذهنتان می‌رسد، روستایی باشد که مردمان آن قدی کوتاه دارند و به روستای آدم کوتوله‌ها معروف شده است؛ اما قطعا بیشتر تعجب خواهید اگر با فرهنگ و باورهای خاص و عجیب و غریب اهالی ماخونیک آشنا شوید.

ماخونیک روستای شگفت‌انگیز و دورافتاده و پنهان در میان کوه‌ها است و از روستاهای دیدنی بیرجند به شمار می‌آید. روستایی که به خاطر آداب و رسوم و فرهنگی که مردمان زحمت کش و مهربانش دارند، نه‌تنها در ایران بلکه در جهان نیز معروف شده است. روستای ماخونیک در منطقه ماخونیک و در نزدیکی مرز افغانستان قرار دارد.

روستای ماخونیک یکی از هفت روستای شگفت‌انگیز جهان است

همین دور بودن ماخونیک عاملی برای انزوا و تاثیرپذیری کمتر آن از محیط بیرونی شده است؛ به‌گونه‌ای که مسافران و سیاحانی که در قرن ۱۹ میلادی از این روستا دیدن کردند، از انزوای مردمان آن حیرت زده شدند. ماخونیک حتی تا ۴۰ سال پیش ارتباط بسیار محدودی با جامعه بیرون داشت و از دهه‌های اخیر است که این روستا به برخی از امکانات رفاهی دست پیدا کرده است.

از دیدنی‌های این روستا می‌توان به سنگ سیاه یا سنگ‌نگاره، بنای برج و قلعه، برج گل انجیر، منزل سرگردونی و نادر مرده اشاره کرد. یک برج سنگی در طبقات بالای روستا ساخته شده است؛ به‌طوری که به اطراف روستا اشراف داشته باشد. از این برج جهت دیده بانی استفاده می‌کردند تا در صورت حمله احتمالی دشمن، به همه اهالی روستا اطلاع دهند.

شاید تنها منبع تاریخی که به توان نام و نشانی از روستای ماخونیک را در آن پیدا کرد، سفرنامه خراسان و سیستان کلنل چارلز ادوارد دبیت باشد که در دوره قاجار و در عهد ناصری به ایران آمده بود و در کتاب خود به توصیف منطقه ماخونیک پرداخته است؛ اما اینکه چرا این روستا به این نام خوانده می‎شود چندین روایت وجود دارد.

گفته می‌شود که در گذشته‌ عده‌ای از مأموران دولتی به این روستا آمدند و ماخونیکی‌ها به گرمی از آن‌ها استقبال نکردند و با آن‌ها برخورد سردی داشتند و آن‌ها این نام را برای روستا انتخاب کردند. برخی وجود شکافی در کوه نزدیک روستا دلیل این نام‌گذاری می‌دانند که این شکاف ماده خونیک نام داشته و به مرور زمان به ماخونیک تغییر نام یافته است.

در برخی اسناد قدیمی نام این روستا مادخنیک ذکر شده است که مرکب از «ماد» و «خنیک» است. ماد در زبان پهلوی و پارسی باستان به ماه تبدیل شده که یکی از معانی آن شهر و مملکت است و درمجموع به ‌معنای شهر ماخونیک است.

اهالی ماخونیک افغان‌هایی هستند که چندین قرن پیش به ایران مهاجرت کردند و با زبان فارسی و با لهجه خاص محل تکلم می‌کنند. این مردمان اهل تسنن و پیرو ابوحنیفه نعمان بن ثابت، از ائمه چهارگانه اهل سنت هستند و علاقه بسیاری به آموزش مسائل دینی دارند. به‌طوری که در این روستا یک موسسه علوم قرآنی وجود دارد و در میان روستاها منطقه مرکزیت دارد. روستاییان اطراف نیز، که از هم‌کیشان ماخونیکی‌ها هستند، ترجیح می‌دهند به‌جای مدارس دولتی، فرزندانشان را برای آموزش‌ به مدارس دینی بفرستند.

آداب و رسوم و باورهای مردمان ماخونیک بسیار جالب و شنیدنی است و حتما از شنیدن آن‌ها متعجب خواهید شد. مهاجرت و رفتن به شهر در بین ماخونیکی‌ها یعنی طرد جامعه و جابه‌جایی آن‌ها نیز منحصر به کلاته‌های منطقه ماخونیک است. آنان حتی با وجود فقر و مشکلاتی که داشته‌اند، حاضر به ترک روستا نمی‌شدند؛ هرچند که برای کارهای موقت و فصلی به‌جای دیگر می‌رفتند که تعداد آن‌ها بسیار کم بوده است.

در باورها و عقاید ماخونیکی‌ها تجاوز و غارت اموال دیگران معنایی ندارد و مردمانی صلح‌طلب هستند که حتی شکار هم نمی‌کردند. بسیاری از آداب و رسوم نیز از نحوه قضاوت تا شیوه کشاورزی و از چگونگی تقسیم ارث تا بازی‌ها، همگی از گذشته‌های دور جریان داشته و اغلب آن‌ها دست نخورده باقی مانده است.

زمین‌های کشاورزی این روستا کوچک و مینیاتوری بود و رعایت عدالت و شراکت را بسیار رعایت می‌کردند؛ به گونه‌‎ای که حتی یک دانه زردآلو را به چندین قسمت مساوی قسمت می‌کنند. گاهی سهم یک خانواده از درخت عناب تنها چهار دانه عناب در سال است. تا ۸۰ سال پیش نیز گندم را نمی‌شناختند و نان گندم نمی‌خوردند.

این مردمان تا همین ۵۰ سال پیش کارهای عادی و رایج را نیز انجام نمی‌دادند. مثلا چای نمی‌نوشیدند، گوشت نمی‌خوردند و سیگار نمی‌کشیدند و این‌گونه کارها را گناه می‌دانستند. جالب‌تر آن که آن‌ها تلویزیون نداشتند و به آن شیطان می‌گفتند و هرگز اجازه نمی‌دادند کودکانشان تلویزیون تماشا کنند تا جادو نشوند. با قرنطینه کردن نیز آشنا بودند و چنانچه فردی بیمار می‌شد، او را به شکافی غار مانند در کوه می‌بردند و مداوا می‌کردند. با این نوع درمان، مردمان روستای ماخونیک به‌دنبال این بودند که از سرایت بیماری به دیگر افراد خانواده جلوگیری شود.

خویشاوندی در بافت روستا بی‌تاثیر نبوده و بر اساس قوانین اجتماعی روستا، هر شخصی علاوه بر مالکیت خانه خود، مالک محدوده جلوی خانه‌اش نیز هست و به غیر از خانواده و اقوام نزدیک کسی حق ندارد در جلوی خانه‌اش خانه‌ای بسازد.

بی تردید روستاها که زمانی محل اصلی تراکم انسان‌ها از هر قشری و از هر نوع کاری بوده‌اند، اکنون نیز می‌توانند تداعی گر زندگی گذشتگان باشند و منبعی برای جذب گردشگر. نباید از خاطر ببریم که این روستاها نیز به دیده شدن نیاز دارند و تنها نام گردشگری بر آن‌ها گذاشتن کافی نیست؛ حال این دیده شدن با نوشتن صدها مقاله و کار پژوهشی باشد یا با شناسایی راه‌های جدید جذب گردشگران خارجی.

منبع:ایسنا

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *