صنعت گردشگری پایدار و نقش آن در توزیع عادلانه ثروت
صنعت گردشگری به دلیل ویژگیهای منحصربهفرد خود میتواند به عنوان ابزاری برای کاهش پدیده فقر و حتی مبارزه با آن به کار گرفته شود. گردشگری به دلیل درآمدزایی بالا، کمک به ایجاد تعادل در دستمزدها، سرمایهگذاری در بخشهای زیربنایی، کمک به خلق پیوندهای ارتباطی در درون بخشهای اقتصادی، ایجاد اشتغالی که برای تمامی سطوح و طبقات اجتماع دارد و همچنین به دلیل نقشی که در توزیع عادلانه درآمد و هدایت پول از سمت طبقات ثروتمند و متوسط اجتماع به جوامع روستایی و فقیر ایفا میکند، فرصتهای طلایی را در اختیار جوامع گذاشته و بدین وسیله میتواند تاثیر بسزایی در بهبود اقتصاد کشورهای کمتر توسعه یافته داشته باشد، بهطوری که امروزه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه از آن برای کاهش فقر استفاده میشود.
فقر پدیدهای است چندبعدی و به تبع آن، به طرق گوناگون بر زندگی مردم تاثیرگذار است و فقرا مستعد بالاترین درجه آسیبپذیری در عرصههای سلامتی، آشفتگی اقتصادی و بیماریهای طبیعیاند. فقدان درآمد و دارایی برای دستیابی به نیازهای اساسی یکی از اصلیترین علل فقر است. در کل، با رشد اقتصادی و درآمد، فقر کاهش مییابد و کاهش درآمد، فقر را افزایش میدهد. از این رو است که در کشورهای توسعه یافته، دولتها با اهتمام بیشتر بر گردشگری به عنوان منبع گوناگونی، رشد و پایداری اقتصادی به مبارزه با فقر میپردازند.
طبق نظر سازمانهای بینالمللی، مانند سازمان گردشگری جهانی (WTO)، از دهه ۱۹۷۰، «گردشگری» ابزاری برای توسعه معرفی شد و نقش آن در کاهش فقر از اواخر دهه ۱۹۹۰ مورد توجه قرار گرفت و از آن زمان عموماً توسعه گردشگری را با پتانسیلی برای کاهش فقر مرتبط میسازند و گردشگری را به عنوان موتور توسعه اقتصادی برای کمک به کشورهای فقیر در کاهش فقر شناسایی کردهاند. از آن زمان گردشگری حامی فقرا یا فقرزدا (PPT (Pro-Poor Tourism به سرعت به روشی شناخته شده تبدیل شده است و عبارت است از مجموعه اقداماتی که سعی بر آن دارد تا مزایای حاصل از گردشگری و این صنعت ارزشمند را برای فقرای جامعه افزایش دهد و از این مجرا تأثیر خود را به روی کاهش سطوح فقر ملی نشان دهد.
گردشگری حامی فقرا روش و دیدگاهی نسبتاً جدید در توسعه گردشگری است که به منظور افزایش دریافت سود خالص توسط قشر فقیر از گردشگری و با اطمینان از اینکه رشد گردشگری به کاهش فقر کمک میکند، طراحی شده است. این نوع گردشگری در پی فراهم کردن مزایایی ویژه برای فقرا است که ممکن است اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی یا فرهنگی باشد و فقرا را قادر میسازد تا به گونهای فعال در فعالیتهای اقتصادی شرکت کرده و از آن منتفع شوند.
اهداف این نوع گردشگری از افزایش اشتغال محلی تا مشارکت فعال مردم محلی در فرآیند تصمیمگیری و برنامههای توسعه را شامل میشود و تا زمانی که فقرا مزایایی از گردشگری به دست میآورند میتوان آن را «گردشگری حامی فقرا» نامید، حتی اگر سهم افراد متمول بیشتر از فقرا باشد.
به بیان سادهتر، گردشگری حامی فقرا ابتکاری اجرایی است که در پی افزایش منافع خالص گردشگری برای فقرا است و با بهبود دسترسی فقرا به بخش گردشگری و فراهم کردن منبع درآمد برای آنها تلاش میکند نحوه توزیع منافع اقتصادی همه انواع گردشگری را به نفع افراد فقیر تغییر دهد که خارج از بخش گردشگری قرار دارند یا توانایی دسترسی به این بخش را ندارند.
صنعت گردشگری، در زمانی که سود فعالیتهای دیگر بخشهای اقتصادی در کشور در حال کاهش است، بهترین جایگزین برای آن صنایع و راهبردی برای توسعه کشور است. صنعت گردشگری به عنوان یکی از مهمترین و پردرآمدترین صنایع جهان در آغاز هزاره سوم بوده که با درآمد سالانه نزدیک به هزارمیلیارد دلار در جهان، علاوه بر فقرزدایی، عدالت گستری و اشتغالزایی، درآمد بالایی را ایجاد کرده و برای اقشار آسیبپذیر جامعه از جمله فقرا نیز ایجاد شغل کند.
ضروری است در مورد گردشگری فقرزدا بیان شود که گردشگری حامی فقرا حیطه و یا نوعی از انواع گردشگری نیست، بلکه در حقیقت رویکردی است که یک کشور به این صنعت دارد. مزایای حاصل از این نوع از نگاه به گردشگری، در انواعی اعم از مزایای اقتصادی، اجتماعی، محیطی یا فرهنگی بروز مییابد.
راهبردهای اجرایی در زمینه گردشگری فقرزدا، در پی آن است تا بتواند فرصتهایی را برای فقرا از مجرای گردشگری به وجود آورد، خواه این دسته از مزایا از نوع مزایای اقتصادی باشد، مزایای رفاه اجتماعی را در بر گیرد یا آنکه آنها را در فرایندهای تصمیمسازی در حیطه گردشگری در کشور فعال سازد.
به منظور تمرکز مزایای گردشگری بر کاهش فقر و همچنین فقرا، اقدامات و مسیرهای اجرایی بسیاری لازم است. فعالیتهای بسیاری در زمینه بازاریابی، کارگزینی، گسترش روابط بین بخش خصوصی و ساختارهای ملی، خطمشیگذاری و قوانین و مشارکت در تصمیمسازی باید انجام شود تا شاهد تبلور آنها در سطح برنامههای ملی به منظور کاهش فقر باشیم.
راهبردهای به کار گرفته شده در این حیطه را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم کرد: گسترش مزایای اقتصادی به اقشار فقیر جامعه، پیگیری و تعقیب معیارها و تاثیرات غیرمستقیم حاصل شده از گردشگری فقرزدا و گسترش فعالیتها در زمینه گردشگری فقرزدا اعم از بسط خطوط مشی و فرآیندهای مربوطه یا گسترش شرکتهای تجاری در این زمینه.
به منظور بهینگی اجرای گردشگری فقرزدا، لازم است مولفههای مختلفی مورد مداقه قرار گیرد: میزان دسترسی قشر فقیر جامعه به بازارها (اعم از دسترسی به موقعیتهای فیزیکی، دسترسی به نخبگان اقتصادی یا محدودیتهای اجتماعی تحمیل شده به تولیدکنندگان فقیر)، حیات تجاری (اعم از کیفیت و قیمت کالاهای تولید شده، بازاریابی و قدرت مقاصد)، ساختارها و چارچوبهای خط مشیگذاری (حق تصدی زمین، ماهیت و محتوای قانونی، فرایندهای برنامهریزی، نگرشهای دولتی و ظرفیتهای ملی) و مسائل و چالشهای مربوط به اجرای منطقهای برنامههای تدوین شده (پرکردن شکافهای مهارتی در محیطهای منطقهای، مدیریت هزینهها و انتظارات، گسترش همکاریها در بین زنجیره ذینفعان).
در نتیجه، به منظور مبارزه با فقر در طول زمان سیاستهای مختلفی اتخاذ شده است. امروزه کشورها، خصوصا کشورهای در حال توسعه، به این حقیقت پی بردهاند که برای کاهش فقر میتوانند از گردشگری بهره ببرند، اما وجود ساختار نهادی قوی برای اجرای موفق برنامهها ضروری است. افزایش سرمایهگذاری در بخش گردشگری و توجه و اهتمام بیشتر به بخش گردشگری و سرمایهگذاریهای لازم دولتی و خصوصی برای توسعه این صنعت منجر به افزایش رشد اقتصادی و کاهش فقر و نابرابری میشود و میتواند از جمله ارکان اصلی توسعه پایدار کشور مدنظر دولت و مسئولان کشور قرار گیرد و این صنعت از طریق ایجاد اشتغال، کسب درآمد و تقویت زیرساختها بر جوانب مختلف زندگی مردم تاثیر گذاشته و موجب کاهش فقر و نابرابری و بهبود توزیع درآمد در کشور شود. از این رو توجه به موارد ذیل در این راستا میتواند راهگشا باشد:
– افزایش مشارکت افراد فقیر در فرایند تصمیمگیری
– حداکثر کردن به کارگیری عرضهکنندگان و کارکنان محلی
– ایجاد و توسعه زیرساختها (جاده، آب، برق و…) و فراهم کردن امکانات مناسب در جهت توسعه گردشگری در مناطق مختلف، به ویژه مناطق محروم کشور
– ایجاد زمینه مناسب اشتغال فقرا در فعالیتها و مؤسسات گردشگری
– تشویق عرضهکنندگان محلی به تامین کالا و خدمات از محل تا حد امکان
– ایجاد انگیزه لازم در بخش خصوصی به منظور تشویق سرمایهگذاری در مناطق محروم
– افزایش آگاهی فقرا از گردشگری و تاثیرات آن
– آموزش فقرا به منظور افزایش مهارت آنان برای کسب و کارهای کوچک
امید است با اجرای برنامههایی با رویکرد گردشگری به نفع فقرا، به این مقاصد به عنوان مکانی برای تجارت نگریسته شود تا در یک سیستم کلی، هر مقصد گردشگری به عنوان یک زیربخش توسعه به شمار آید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.