گلین چیخدی، آیین دیرینه مردم اردبیل

ازدواج آیین بسیار مقدسی است که در بین اقوام و ادیان مختلف به طرق مختلف اجرا می‌شود، از زیبایی‌های سرزمین ایران، تنوع فرهنگی آن است و از جلوه‌های باشکوهی که این مقوله را صدچندان به رخ می‌کشد، برگزاری آیین مقدس ازدواج است.

در آذربایجان که ریشه‌های فرهنگی و اجتماعی بس دیرینه‌ای دارد، آداب و رسوم بسیار ویژه و جذابی در زمینه ازدواج جریان دارد که این آداب و رسوم و نحوه اجرای آن‌ها از سال‌های بسیار دور تا کنون ادامه داشته است.

در آذربایجان مراسم ازدواج عموما به یک شکل برگزار می‌شود، در این دیار زیبا در ماه‌های مقدس محرم، صفر و رمضان مراسم ازدواج انجام نمی‌شود.

در بعضی از مناطق آذربایجان و به‌ویژه در روستاها و قصبات، ازدواج با مراسم خواستگاری آغاز شده و نوعروسان بدین ترتیب انتخاب می‌شوند، این بخش که در زبان ترکی الچیلیک نامیده شده و در مراسم ازدواج از اهمیت فراوانی برخوردار است، معمولا به وسیله مادر و خواهران داماد انجام می‌شود.

در این مراسم نزدیکان داماد ترانه‌هایی نیز می‌خوانند و عروس را به‌نوعی خواستگاری می‌کنند. به‌عنوان مثال:

ال آلمایا گلمیشم
شال آلمایا گلمیشم
گوزل گؤز بی‌اوغلانا
یار آلمایا گلمیشم

در بعضی از مناطق آذربایجان خواستگاران با ضیافتی که محور آن را غذاهای لذیذی همانند خورشت و پلو تشکیل می‌دهد، پذیرایی می‌شوند و سپس بزرگان و سالمندان هر دو طرف گرد هم آمده و در مورد شرایط عقد و روز آن به توافق می‌رسند.

در آذربایجان به این مراسم روز نشان گفته و در آن بزرگان خانواده داماد آینده به خانه نوعروس دعوت می‌شوند تا در مورد مهریه به بحث و تبادل نظر بپردازند، در بعضی از خانواده‌های کوچ‌نشین آذربایجان هنوز سنت اخذ شیر بها اجرا می‌شود.

بعد از دریافت پاسخ مثبت، کله قندی که از طرف خانواده داماد آورده شده شکسته شده و نوک کله قند نیز به مادر عروس داده می‌شود و بعد از مراسم روز نشان، نوبت به خرید زیورآلات، پارچه‌ها و هدایایی می‌رسد که در روز عقد بین طرفین رد و بدل می‌شود.

عقد یا نکاح مابین عروس و داماد در روزی که معنای خوبی داشته و از طرف خانواده‌ها مورد قبول قرار گیرد، بسته می‌شود، این مراسم معمولا در حضور نزدیکان و خویشاوندان داماد و عروس و با وساطت ماموری رسمی در خانه نوعروس برگزار می‌شود، به هنگام قرائت خطبه عقد، پارچه‌ای سفید رنگ بر روی سر داماد و عروس قرار گرفته و دو تکه قند برای آغاز زندگی شیرین و ادامه آن به همین شکل به یکدیگر سابیده می‌شوند.

در گذشته دختران و پسرانی که از همدیگر خوششان می‌آمد، برای دیدار یکدیگر شب‌ها به خارج خانه می‌آمدند، نامزدها و عاشق‌ها برای همدیگر ترانه و بیاتی خوانده و بدین شکل شب را سحر می‌کردند، در شب‌های چهارشنبه‌سوری نیز داماد پشت بام خانه‌ها رفته و از آنجا شال و یا دستمالی را به داخل خانه محبوبشان می‌انداختند.

شهریار شاعر بزرگ آذربایجان در این مورد چنین می‌سراید:

بایرامدی، گئجه گوشو اوخوردو

آداخلی قیز بیگ جورابینی توخوردو

آی نه گؤزل قایدادیر شال ساللاماخ

بیگ شالینا بایرام سنین باغلاماخ

نوعروس در هر عیدی که در خانه داماد آینده بگذراند، هدایای فراوانی دریافت می‌کند، در آذربایجان بعد از مراسم عقد، خانواده‌ها همدیگر را برای اولین بار به خانه همدیگر دعوت می‌کنند که به آن ایاق آچما (پاگشا) می‌گویند، در واقع با این مراسم خانواده‌ها با همدیگر بیشتر آشنا شده و رفت و آمدشان تسهیل می‌شود.

قبل از برگزاری مراسم عروسی خصوصیت قابل توجه دیگری وجود دارد بدین ترتیب که باید از خانواده‌های خویشاوندی که عزادار هستند، اجازه گرفته شود و بعد از این امر خانواده‌ها دور هم جمع شده و عروسی با شادی آغاز می‌شود و در خانه داماد گوسفندی قربانی شده و با گوشت آن از میهمانان پذیرایی می‌شود.

در بخش دیگری از مراسم عروسی، در میان دوستان نزدیک داماد دو نفر به عنوان ساقدوش و سولدوش انتخاب شده و از طرف پدر داماد به آن‌ها هدیه داده می‌شود و در این میان در خانواده‌های داماد و عروس جشن و پایکوبی همچنان ادامه می‌یابد.

قبل از حرکت نوعروس به خانه داماد، پدر عروس در نزد خویشاوندانش در گوش دخترش چنین می‌گوید: «صاحب دختران و پسران بسیاری شویی، ثروتمند و خوشبخت باشی، به حرف پدر شوهر و مادر شوهرت گوش بدهی، روزهای خوشی داشته باشی…انشاالله» که به این رسم خیردعا گفته می‌شود.

نوعروس بعد از ورود به خانه بر روی صندلی نشسته و بر روی سرش کاسه‌ای کوچک به نام دوواخ می‌گذارند که معمولا ساقدوش آن را گرفته و فرار می‌کند، برای اخذ مجدد این کاسه و یا دوواخ باید به ساقدوش نیز هدایایی داده شود.

بسیاری از این مراسم و آداب و رسوم زیبای آذربایجان امروزه در نتیجه شرایط اقتصادی و اجتماعی و با توجه با بالا رفتن هزینه‌ها، گسست فرهنگی و احساسی بین مردم، عدم توجه به آیین‌ها و تقلید از آداب غرب، رنگ و روی خود را از دست داده و به شدت متغییر شده و بیشتر در مناطق روستایی قابل مشاهده است.

مراسم سنتی ازدواج به دلیل ذات و نوع برگزاری آن، موجب افزایش پیوندهای اجتماعی بین افراد و خانواده‌ها شده و به دلیل همیاری و همکاری بسیار در این نوع ازدواج‌ها، کاهش فشار مالی را در ادامه خواهد داشت.

با توجه به اینکه ثبت و مستندنگاری این آیین‌ها، در حفظ آن بسیار موثر خواهد بود، مراسم گلین چیخدی سال گذشته در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسید که در کنار این اقدام برگزاری برنامه‌هایی نظیر انجام خودجوش مراسم ازدواج سنتی در بین مردم آذربایجان، جشنواره ازدواج عشایر و تحقیقات میدانی و انتشار نتایج این تحقیقات می‌تواند در احیای این آیین تاثیرگذار باشد.

منبع:میراث آریا

موزه‌های کرمان سندی بر هویت چندهزارساله

باغ‌موزه هرندی

 باغ هرندی و ساختمان آن از بناهای جالب توجه دوران اخیر است، بانی این باغ عدل السلطان است. این باغ که به مناسبت توقف تاریخی رضاخان در مسیر آخرین سفر تبعیدی‌‌اش اهمیت تاریخی یافته‌ است، امروزه به موزه باستان‌شناسی و موزه سازهای سنتی ایران تبدیل شده‌است، این باغ حدود یک صد سال قدمت دارد.

ساختمان مرکزی در دو طبقه و در میان باغ بنا شده و امروزه به عنوان موزه منطقه‌‌ای استان کرمان مورد بهره‌‌برداری قرار گرفته است. در حال حاضر در طبقه همکف این ساختمان موزه سازهای سنتی و در طبقه فوقانی آن موزه باستان‌‌شناسی قرار دارد. استاد حسین مسعود یکی از هنرمندان عرصه موسیقی با اهدای ۲۱ عدد ساز، انگیزه ایجاد موزه سازهای سنتی را در محل باغ هرندی تقویت کرد و به کوشش مسئولان وقت در سال ۱۳۸۰ این موزه افتتاح شد. هدف اصلی این موزه، آشنا کردن بازدیدکنندگان با سازهای بومی و سنتی این مرز و بوم و همسایگان ایران است. از اهداف مهم موزه باستان‌‌شناسی، معرفی تمدن‌های کهن منطقه جنوب‌شرق ایران و ارتباط آنها با تمدن‌های همجوار است.

موزه گنجعلی‌خان

طبق اسناد تاریخی مجموعه گنجعلی خان در دوره‌ صفوی و به دستور گنجعلی خان، حاکم وقت کرمان ساخته شده است. این مجموعه اکنون از مهم‌ترین مکان‌های دیدنی استان کرمان به شمار می‌رود و همه ساله میزبان گردشگران زیاد داخلی و خارجی است. معمار و طراح این بنای تاریخی، شخصی به‌ نام استاد سلطان محمد، معمار یزدی بوده است. همچنین، به نظر می‌رسد این اثر تاریخی از سوی علیمردان خان، پسر گنجعلی خان تکمیل شد و شکل امروزی به خود گرفت. از زمانی که مرمت این حمام در دستور کار قرار گرفت، به موزه‌ مردم‌شناسی تغییر کاربری داد.

این موزه به دو قسمت موزه مردانه و زنانه گنجعلی‌خان تقسیم شده است که هرساله میزبان تعداد زیادی از گردشگران ایرانی و خارجی است.

موزه سکه

در ضلع شمال میدان گنجعلی‌خان، داخل بازار مسگری شمالی و روبروی حمام، ضرابخانه گنجعلی‌خان واقع است که با گچ‌بری زیبایی تزیین شده ‌است. در گذشته در آن مسکوکات طلا و نقره دولتی را ضرب می‌کردند، در سال ۱۳۷۰ همزمان با بزرگداشت خواجوی کرمانی، این مکان به عنوان موزه سکه مورد بهره‌برداری قرار گرفت. در این موزه مسکوکات متعلق به ادوار مختلف تاریخی از قبیل اشکانی، ساسانی، اموی، عباسی و … قاجاری و پهلوی به همراه اطلاعات مربوط در معرض دید بازدید‌کنندگان قرار دارد.

 موزه سنگ جبلیه

در منتهی علیه شرقی کرمان گنبد بزرگ و عجیبی قرار دارد، این گنبد هشت ضلعی به صورت کامل از سنگ است. در هشت طرف آن هشت در به عرض ۲ متر قرار گرفته است که برای استحکام بنا و جلوگیری از خرابی آن، درگاه‌ها را با سنگ مسدود کرده و فقط یکی را باز گذاشته‌اند. قدمت این گنبد را می‌توان به پیش از اسلام مربوط دانست. این گنبد در سال ۱۳۸۳ به موزه سنگ جبلیه تبدیل شد.

موزه باستان‌‌شناسی جیرفت

این موزه محلی برای نمایش تاریخ و فرهنگ غنی شهر جیرفت است، جیرفت شهری با آثار تاریخی و باستانی زیادی است که قدمت هفت هزار ساله دارد. در این موزه زیبا می‌توانید حدود ۵۰۰ شی و ظروف کنده‌کاری شده با نقش‌های پیچیده و پر رمز و راز از انسان‌ها، جانوران، موجودات افسانه‌ای و …را تماشا کنید. همچنین چندین مورد تندیس مرمری از انسان و جانوران، مجسمه‌های مفرغی، سفال‌های منقوش و سفال‌‌های ساده و اشیای کوچک مانند مهره‌های مسطح و استوانه‌ای در این موزه نگهداری می‌شود.

همه اشیای موجود در موزه باستان‌شناسی جیرفت بینندگان را برای چند لحظه به خود خیره می‌‌کنند. آثار نگهداری شده در موزه باستان شناسی جیرفت به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح بر می‌گردد که بیشترشان از تپه باستانی کنار صندل کشف شده‌اند، تعدادی نیز مربوط به دوره اسلامی هستند. اکثر اشیای این موزه از جنس مفرغ هستند که یکی از معروف‌‌ترین آثار تندیس انسان عقرب است (نمادی با سر انسان و دم عقرب).

 موزه شهید باهنر

 موزه شهید باهنر کرمان از آثار ماندگار و ارزشمند کنگره بزرگداشت شهید دکتر محمد جواد باهنر است که در بیستمین سالگرد شهادت آن شهید والامقام با هدف حفظ و احیای نام آن شهید به همت سردار سرتیپ پاسدار دکتر عبدالمحمدرئوفی‌‌نژاد فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله بنا و در تاریخ هفتم شهریور ۱۳۸۰ افتتاح شد.

 موزه دفاع‌مقدس

این موزه یکی از نتایج ماندگار و پدیده‌‌های منحصر به‌فرد کنگره‌ بزرگداشت سردار و هشت‌ هزار شهید استان‌های کرمان و سيستان و بلوچستان است که به همت و تدبیر فرمانده‌ وقت لشکر ۴۱ ثارالله سرتیپ پاسدار شهید قاسم سلیمانی در کرمان بنا شد. این موزه را ‌خان‌‌محمدی از استادان دانشگاه علم و صنعت تهران طراحی کرد که در زمینی به مساحت ۲۳ هزار متر مربع و زیربنای ۲۵۵۰ متر مربع ساخته شده ‌است و در تاریخ ۳ خرداد ۱۳۷۷ در سالروز فتح خرمشهر افتتاح شد. قسمت‌های مختلف موزه عبارتند از  ساختمان اصلی موزه (در سه طبقه و هشت تالار)،  مرقد مطهر هشت شهید گمنام دفاع مقدس، ماکت بزرگ عملیات کربلای ۵، ماکت پویای عملیات والفجر ۸، تالار عبرت و تالار بصیرت، ورودی موزه، مزار شهدا و بوستان شهدا.

 موزه ارتش

این موزه در سال ۱۳۸۸ در ساختمان باشگاه قدیم ارتش که دارای قدمتی بیش از ۱۰۰ سال است افتتاح شد. این بنای تاریخی دارای ۸۰۰ متر مربع زیربنا و بدون ستون است. موزه دارای ۴هزار تجهیزات نظامی از زمان قاجاریه است که از استان‌های زاهدان، تهران، اهواز و گرگان جمع آوری شده ‌است. همچنین ۵۰ قطعه عکس از رهبر معظم انقلاب در زمان جنگ، ۵۰ قطعه عکس از تجاوز رژیم عراق در سال ۱۳۵۸، اسنادی از شهادت مردم کرمان، وصیت نامه‌ها و آثار باقی‌مانده از شهیدان، ۲ تابلوی نفیس با بیش از ۱۰۰ سال قدمت در این موزه به نمایش گذاشته شده است.

 موزه صنعتی

این بنا که در خیابان شهید بهشتی (دکتر شریعتی) قرار دارد نمونه‌ای از همت و حمیت حاج علی‌اکبر صنعتی از خیرین کرمانی است که بنای پرورشگاهی برای نگهداری ایتام را پی ‌‌ریخت، در جوار آن موزه‌‌ای بنا نهاد که امروزه آثار ارزشمندی از استاد علی‌اکبر صنعتی یکی از فرزندان همین پرورشگاه در آن به نمایش درآمده است.  موزه صنعتی در سال ۱۳۵۶ افتتاح شد و بعد از انقلاب  به مدت ۱۷ سال تعطیل بود و در سال ۱۳۷۲ بازگشایی شد. موزه هنرهای معاصر از سال ۱۳۸۶ در این محل مورد بهره‌‌برداری قرار گرفت.

موزه زرتشتیان

موزه زرتشتیان واقع در شهر کرمان و اولین و تنها موزه مردم شناسی زرتشتیان جهان است که در سال ۱۳۸۰ به همت بهدنیان فرزانه، هرمز اشیدری و مهیندخت سیاوشیان ساخته شد و به صورت رسمی در مراسم جشن تیرگان سال ۱۳۸۴ از سوی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری وقت افتتاح شد.

این موزه از بخش‌های مختلفی تشکیل شده که هر بخش به یکی از جنبه‌های آداب و رسوم زرتشتیان می‌پردازد.

منبع:میراث آریا

عکس‌های صدساله نشنال جئوگرافیک از ایران

مجله نشنال جئوگرافیک یک قرن پیش در سال ۱۹۲۱ میلادی شماره ویژه‌ای را همراه با عکس‌های متنوع به سرزمین ایران اختصاص داده بود.

از تلنگر به جسم و جان تا طلب مغفرت الهی در «سحوری‌خوانی»

 ارتباط تنگانگ آیین‌های مرتبط با لحظات سحر در ایام ماه رمضان با حال و قال مومنان روزه‌دار؛ از تلنگر به جسم و جان تا طلب مغفرت و رحمت الهی در پس نیایش‌های بامدادی را می‌توان در آیین پرپیشینه و جذاب «سحوری‌خوانی» به نظاره نشست.

تاریخ، پیشینه و به بیان ساده‌تر اگر نگوییم عامیانه‌تر، سن و سال آئین و کنش‌های آیین‌مند با کتاب قطور تاریخ تمدن بشر یکسان و هم‌تراز است. در حقیقت در طول شکل‌گیری و تکوینِ فرهنگ و تمدن بشر از نخستین گام‌های پیمایش مسیر توسعه و پیشرفت،‌ خرده فرهنگ‌ها و در ادامه کنش‌های فرهنگی و رفتارهای آیینی، بخشی جدایی‌ناپذیر از نحوه زیست و زندگی انسان در تواتر تاریخ بوده‌است.

با شکل‌گیری مفهوم پژوهش و جایگاه نگاه‌های علمی و آکادمیک در حوزه شکل‌گیری و تکوین مفهوم فرهنگ و تمدن که یکی از اصلی‌ترین انگاره‌های آن بر مفهوم دین استوار است، ثابت شده شکل‌گیری رفتارهای آئینی و کنش‌مند دینی ریشه‌ای عمیق در نخستین گام‌های بشر در حوزه شکل‌دهی فرهنگ و تمدن در قالب خرده فرهنگ‌های آیینی داشته‌است.

به همین سبب با ظهور و بروز ادیان و آموزه‌های خداوند در قالب وحی و سخنان رسولان هدایت‌بخشش برای تبیین مسیر سعادت و رستگاری انسان‌ها، در اغلب مناسک دینی، شاهد رفتار آئین‌مند از سوی مردمان دین‌باور در طول تاریخ بشر بوده‌ایم.

ایران به‌عنوان یکی از کشورهای شکل‌دهنده تمدن جهانی دارای یکی از غنی‌ترین رفتارهای آیین‌مند در تمامی مناسبت‌های ملی و مذهبی است. حتی پیش‌از شکل‌گیری مفاهیم ملی و مذهبی، با مداقه در رفتارها و کنش‌های منطبق با نحوه زیست نیاکان و پیشینیان‌مان در این سرزمین پهناور و گسترده به‌ویژه در ارتباط با مفهوم طبیعت و ستایش پروردگار شاهد کنش‌های آیینی و شکل گیری خرده فرهنگ‌های آیین‌مند بودیم.

به‌گونه‌ای که در گران‌سنگ‌ترین کتاب‌های تاریخ تمدن جهان نیز می‌توان ریشه رفتارهای آیینی بیش‌از پنج هزار ساله (تا ۶ هزار سال) را در رفتار ایرانیان آیین‌مند به‌خوبی رصد کرد.

تطبیق آیین‌ها و رفتارهای آیین‌مند ایرانیان همزمان با پذیرش اسلام

هم‌زمان با ورود اسلام و پذیرش این دین هدایتگر و مبین توسط ایرانیان، بسیاری رفتارهای آئینی با رویکرد مذهبی راه خود را به سمت باورها و بنیان‌های آداب، رسوم و شعائر دین مبین اسلام در زیست ایرانیان باز کرد. به گونه‌ای که غنی‌ترین تجلی آن رفتارهای آیینی را می‌توان در دو ماه محرم و رمضان به‌ عنوان ماه‌های بسیار مهم برای مسلمانان و شیعیان به‌خوبی مشاهده کرد.

رمضان ۱۴۰۰ خورشیدی مطابق با ( ۱۴۴۲ قمری) دومین سالی‌ است که ایرانیان روزه خود را در سایه ویروس کرونا به افطار می‌رسانند. این بحران، بخش مهمی از رفتارهای آیینی مردمان مسلمان ایران‌زمین در این ماه را دست‌خوش تغییر کرد.

شاید مهم‌ترین آن‌ها آیین‌های مرتبط با پهن کردن سفره‌های نذری و سفره‌های افطاری برای اقوام، خانواده، دوستان و نیازمندان است. همچنین مفهوم صله رحم در سایه قرنطینه خانگی فصلی دیگر از آئین‌های ایرانیان باورمند به سیر و سلوک عارفانه ماه صیام را دست‌خوش تغییر قرار داد.

تعدد و تکثر و آئین‌های مرتبط با ماه رمضان آن‌چنان زیاد است که با فروکاست تعدادی از آن‌ها شاهد پررنگ شدن برخی دیگر هستیم. آن برخی دیگر که در سلسله گزارش‌های ایام ماه مبارک رمضان به بازتاب آن‌ها می‌پردازیم به آن دست از رفتارهای آئینی اختصاص دارد که این روزها در سایه خانه‌نشینی و قرنطینه خانگی می‌تواند فرصتی برای مومنان روزه دار باشد که در منزل خود سفره‌های سحری و افطار را با همان کنش‌های آئین‌مندی گره بزنند که پیش‌از این پدران و مادران و نیاکانمان بر آن نمط استوار بودند.

در این سلسله گزارش‌ها در کنار رصد آئین‌ها به بازتاب آن دسته از آیین‌های نمایشی ماه رمضان خواهیم پرداخت که امکان انجام آن، امروز نیز توسط خانواده‌ها در محیط خانوادگی‌شان مقدور باشد.

در رفتار آیینی جایی برای تعصبات قومی و نژادی نیست

همسویی با رفتارهای آیینی در ماه مبارک رمضان، به وضوح به ما نشان می‌دهد مهمترین و در عین حال جذاب‌ترین رفتارهای آیینی در مراسم و شعائر این ماه به هنگام سحر و آغاز روزه‌داری مسلمانان بروز و ظهور پیدا کرده است.

در سده‌های گذشته که مفهومی به عنوان ساعت برای اعلان و بیدارباش مسلمانان روزه دار جهت برگزاری ضیافت‌های سحر و آغاز اعمال و مناسک روزه‌داری مانند خوراک سحر و آماده شدن جهت اقامه نماز صبح وجود نداشت؛ افرادی در روستا، قریه، دهکده و میدان‌های اصلی شهرها بودند که وظیفه اعلام و نزدیک شدن به ساعات سحر را برعهده داشتند. افرادی که در تاریخ آیین های نمایشی ماه صیام از آنها به عنوان «سحری خوان‌ها» یا «سحوری خوانان» یاد می‌شود.

نمایشگران آیین «سحوری خوانی» افرادی مومن، محترم و از معتمدان روستاها، قریه و شهرها بودند که ساعتی قبل از اذان صبح بر بام خانه‌ها می‌رفتند و یا در کوی و برزن شروع به حرکت می کردند و با بهره‌مندی از صدای خوش علاوه بر بیدار کردن مردم جهت آماده شدن برای برگزاری مراسم سحری، با نیایش‌ها، ستایش‌ها، ذکرها و صلوات فرستادن بر رسول خدا، صاحبخانه و افراد آن خانه را بیدار می کردند.

راویان این آیین در تمام مناطق کشورمان از شمال گرفته تا منطقه فلات مرکزی و زاگرس نشینان همچنین در جنوب در کنار بهره‌مندی از صدای خوش، سازهای مختص آن نواحی را نیز با خود همراه داشتند؛ از نقاره در شمال و شمال شرقی گرفته تا سرنا و کرنا میان زاگرس نشینان و استفاده کردن از دمام در جنوب کشور.

رسالت «سحوری خوانان» علاوه بر بیدارکردن مردمان برای آغاز مراسم سحر و فراهم کردن خوان سحری آن بود که مردم را در نخستین ساعات بامدادی به دعا و نیایش دعوت کنند؛ تا پیش از برقراری و اقامه نماز صبح روزه داران هر یک خانه‌های خود را معطر به ذکرها، ادعیه و نیایش‌های فردی کنند و بعد از خوردن سحری نیز تمام افراد قریه و روستا در مسجد جمع شده و نماز صبح را اقامه کنند.

رسالت دیگر سحری خوانان این تذکار به مسلمانان روزه‌دار برای شناختن هرچه بیشتر ذات احدیت و تحکیم رابطه مردمان مسلمان با رحمت و بخشایش خالق مطلق است. آنگونه که هوشنگ جاوید پژوهشگر آیین‌های اقوام ایران در کتاب آیین‌های ماه رمضان نوشته است که «سحوری خوانی» به شکل یک هنر، ساخت و پیشینه‌ای طولانی، جدی و قابل تامل دارد.

هر چند این آیین در طول تاریخ با تحولات و تغییرات فراوانی روبرو بوده است زهی سعادت که این آیین عظیم در همراهی مسلمانان روزه‌دار ایرانی در ماه صیام تا به امروز نیز برقرار است.

جاوید درباره رسالت سحوری خوانان اینگونه نوشته: بخش پراهمیت از بهره‌های سحوری‌خوانی، شناساندن ذات احدیت برای دیگران است، یعنی گونه‌ای بیان برداشت اندیشه خود از خدا برای شنوندگان. به همین دلیل کار نیایشگر – سحوری خوان – برای ارائه مفاهیم دشوار می‌شود، زیرا بیان ساده و راحت، مخاطب را به سویی می‌کشاند تا با بیان بی‌پرده دردها و رنج‌های درونی‌اش به آرامش روانی دست یابد.

در رفتار مشترک آیینی مانند ذکر و دعا و مناجات است که تعصبات قومی، نژادی و منطقه‌ای کنار گذاشته می‌شود و آنچه مدنظر است خدا، ایمان و یقین افراد و مخاطب است. همین قدرت موجب شده تا نگاه ژرف‌تری از سوی ایرانیان قدیم به این آیین شده باشد و نمی توان ساده‌انگارانه از کنار آن گذر کرد.

منبع:ایرنا

رمزگشایی از کتیبه تاریخی در خرم‌آباد

کتیبه یا سنگ‌نوشته به نوشته‌ای گفته می‌شود که بر روی سنگ در حاشیه سردر ساختمان‌ها و یا سایر بناهای تاریخی حک شده باشد.

از ایران باستان سنگ‌نوشته‌های بی‌شماری در نقاط مختلف تاریخی کشور به یادگار مانده است. کتیبه سنگ‌نوشته خرم‌آباد یکی از این کتیبه‌های کهن و فرهنگی است که افشاگر راز قدمت، تاریخ، فرهنگ و سیر و سلوک سبک زندگی ایرانیان باستان است.

رمزگشایی از کتیبه تاریخی در خرم‌آباد

سنگ‌نوشته خرم‌آباد یادمانی فرهنگی و تاریخی به تاریخ ۵۱۳ هجری قمری از قرن ششم هجری است. این اثر مربوط به زمان حمکرانی طغرل تکین ابوسعید از حمکرانان ملک‌شاه سلجوقی در قرن ششم هجری است‌ که حاکم شهر شاپورخواست بوده است.

آل‌ برسق در قرن ششم هجری در لرستان حکومت گسترده و قدرتمندی داشته‌اند و کتیبه سنگ‌نوشته از این گروه در شهر قدیم شاپورخواست(خرم‌آباد کنونی) به یادگار مانده است.

سنگ‌نوشته سندی معتبر بر اثبات موجودیت شهر شاپورخواست در این مکان است که بقایا و عناصر معماری این شهر هنوز هم در چند صد متری جنوب خرم‌آباد در آثاری چون مناره آجری و آسیاب گبری موجود است.

زبان سنگ‌نوشته

کتیبه سنگ‌نوشته به خط کوفی و با زبان فارسی در چهار سطر نوشته شده است. به طوری که سطور دور تا دور سنگ‌نوشته مکعبی شکل را دربر می‌گیرند. بر روی این سنگ‌نوشته قوانین شهر نوشته شده است.

قوانین حک شده بر روی سنگ‌نوشته

از جمله قوانین مهم که بر روی این سنگ‌نوشته حک شده است می‌توان به بخشش علف‌چر یا تعیین محدوده چراگاه برای ایلات در منطقه گرکاه در جنوب شهرخرم‌آباد اشاره کرد و با توجه به اینکه ایل‌راه‌های باستان در عبور از کرگاه ملزم به رعایت قانون حفظ مراتع لرستان برای نسل آینده بودند، این سنگ‌نوشته اولین و کهن‌ترین سند منابع ملی در ایران محسوب می‌شود.

در کنار این قانون، قوانین دیگری از حاکم شهر در آن زمان روی این سنگ‌نوشته به تحریر درآمده است که مردم شهر شاپورخواست در قرن ششم هجری ملزم به اجرای آن بوده‌اند.

سنگ‌نوشته، کتیبه ورودی شهر

در اواخر دهه ۸۰ در قسمت غربی این سنگ‌نوشته بقایای یک دیوار سنگی به‌دست آمد که احتمالاً بیانگر این است که دیوار ورودی شهر در این قسمت بوده است. یعنی کسانی که قصد ورود به شهر شاپورخواست را داشتند ابتدا باید از این دروازه عبور می‌کردند و در بدو ورود با کتیبه قوانین شهر مواجه می‌شدند و ملزم به اجرای این قوانین بودند.

جنس کتیبه سنگ‌نوشته

کتیبه سنگ‌نوشته بخشی از صخره منفرد از کوه مدبه خرم‌آباد است که در حال‌حاضر در کنار جاده‌ سراسری خرم‌آباد به تهران قرار گرفته‌ است و در منظر عموم گردشگران قرار دارد.

ارتفاع سنگ‌نوشته نیز با احتساب دو پله در چهار ضلع آن به حدود ۲ و نیم متر می‌رسد.

این اثر فرهنگی- تاریخی در خیابان شریعتی شهر خرم‌آباد قرار دارد و به شماره ۳۹۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

حمام شیخ بهایی، رازها و نیازها

در عالم گردشگری، بیش از آن که میزان مساحت یا حقایق تاریخی مهم باشد، قصه و افسانه مهم است و حمام شیخ بهایی، پر از این قصه‌هاست.

در کوی جمالۀ دردشت، چند قدم بالاتر از عصارخانۀ صفوی شیخ بهایی و خانۀ تاریخی عباس بهشتیان، سر درِ یک بازار به آدم سلام می‌کند و کوچۀ باریکی در نهایت سخاوت، منظرۀ خیره‌کننده‌ای از گنبدِ جهانی تاج‌الملک را در سبد تعارف می‌گذارد. حمام شیخ بهایی، درست در فاصلۀ بین همین بازار و کوچۀ دلگشا قرار دارد و از آنجا که بی راهنما، گم‌شدن در هزارتوی این حمام بزرگ محتمل است، منصور عسکری خوراسگانی، ناظر مرمت آثار تاریخی و کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان گروه خبری ایسنا را همراهی می‌کند.

او می‌گوید: شاردن در سفرنامه خود اذعان کرده زمانی که اروپایی‌ها در بشکه حمام می‌کرده‌اند، در اصفهان ۲۷۰ حمام وجود داشته و این، حاکی از رشد فرهنگی و بهداشتی مردم آن زمانه بوده است اما متأسفانه در طول زمان، برخی از این حمام‌ها مثل حمام خسروآغا تخریب‌شده  و برخی هم مثل حمام شاهزاده، شاه، قاضی، رهنان، نقاشی، علی‌قلی آقا و البته حمام شیخ بهایی، هنوز سرپاست.

این کارشناس میراث فرهنگی تصریح می‌کند که نمونه کامل ساختار شهرسازی را در میدان نقش‌جهان می‌توان دید و یادآور می‌شود که پیش‌تر از نقش‌جهان، میدان عتیق تمام آنچه را که مورد نیاز زندگی شهری بوده، در خود داشته است.

عسکری، توضیح می‌دهد: آن زمان در هر محله، بازار، مدرسه، مسجد، حمام، سقاخانه، عصارخانه و کاروانسرا در مجاورت هم وجود داشته و این، چیزی نیست جز همان پیوست فرهنگی که امروزه اهمیت وجود آن بر همگان آشکار شده است.

او می‌افزاید: جالب است بدانید که وجود بنایی مثل عصارخانه جماله یا شیخ بهایی، در مجاورت حمام شیخ بهایی و مسجد جامع عتیق، به تأمین روشنایی این مکان‌ها کمک می‌کرده و امروزه کف میدان عتیق یا محوطه پیرامون آن، هر جا که حفاری شود، به سفالینه‌های کروی شکلی به نام پی‌سوز برمی‌خوریم که به‌واسطه روغن عصارخانه، روشنایی مورد نیاز مردم را فراهم می‌کرده است؛ دانستن این موارد باعث می‌شود که بدانیم فرهنگ شهرنشینی خیلی جلوتر از تمام دنیا، در ایران و اصفهان حرکت خود را آغاز کرده بوده است.

کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان خاطر نشان می‌کند: تعداد آثاری که در اصفهان به نام شیخ بهایی شناخته می‌شود کم نیست و مهم‌ترین و معروف‌ترین آن، همان مادی‌هاست که حقابه را عادلانه بین مناطق مختلف شهر تقسیم می‌کرده و اجرای آن به علم و دانش خاصی نیاز داشته است. حمام شیخ بهایی نیز که اوایل دوره صفویه ساخته‌شده، دیگر اثر معروف منتسب به شیخ بهایی است که دارای سیستم گرمایشی منحصربه‌فردی بوده؛ تا جایی که عموم مردم هنوز بر این باورند که آب حمامی به این عظمت، به لطف نبوغ شیخ، تنها با یک شمع گرم می‌شده است.

عسکری، با اشاره به ویژگی‌های حمام شیخ بهایی می‌گوید: وسعت این حمام بالغ بر هزار متر است و بخش‌هایی از آن مثل شربت خانه، حوض‌خانه، اتاق ماساژ و محل گاو چاه که به گفته افراد مسن در ضلع جنوبی بازار قرار داشته، طی سالیان متمادی و به‌مرور، توسط اهالی تصرف‌شده است. در ضلع شمالی حمام شیخ بهایی، کاروانسرایی وجود داشته که تخریب‌شده و فضای پشت حمام هم که زمانی محل جمع شدن فاضلاب این مکان و مسجد جامع عتیق بوده، امروزه تحت تملک مالکان شخصی است.

از او دربارۀ سیستم گرمایشی اعجاب‌آور حمام شیخ بهایی می‌پرسم و آنچه می‌داند، این‌گونه شرح می‌دهد: معروف است که آب حمام بزرگ شیخ بهایی تنها به‌وسیلۀ یک شمع گرم می‌شده و همین امر باعث شده در دوره‌های مختلف بررسی‌های گوناگونی برای کشف راز گرم بودن آب حمام انجام شود که البته و متأسفانه، برخی از این بررسی‌ها باعث آسیب رسیدن به این مکان هم شده است.

ناظر مرمت آثار تاریخی اصفهان می‌افزاید: از داده‌هایی که تا کنون به‌دست‌آمده، آنچه به واقعیت نزدیک‌تر است فرضیه‌ای است که می‌گوید از تجمع فاضلاب حمام و مسجد جامع عتیق، بیوگازی انتشار پیدا می‌کرده که به‌واسطه تنبوشه های سفالی به تون‌های حمام شیخ بهایی منتقل می‌شده و به دیگی می‌رسیده که جنس آن ترکیبی از طلا و مس بوده و از آنجا که این فلزات، رساناترین فلزها هستند، آب در کوتاه‌ترین زمان ممکن گرم می‌شده است.

عسکری می‌گوید: شاید برای حفاظت از این دیگ با ارزش بوده که قصۀ گرم شدن آب با یک شمع، خلق‌شده و به لطف جذابیت، دهان‌به‌دهان چرخیده است. به‌هرحال، ما می‌دانیم که تا اواسط دوره پهلوی این حمام با همان سیستم صفوی خود کار می‌کرده و پذیرای مردم بوده اما به‌مرور که کاربری فضا از آن گرفته‌شده، مورد تعرض و دستبردهای فراوان قرار گرفته است به‌طوری‌که امروزه دیگر نه از آن دیگ خبری هست و نه از شمع؛ بااین‌وجود اگر پای حرف‌های ساکنان قدیمی کوی جماله بنشینید، احتمالاً به شما خواهند گفت که آب حمام شیخ بهایی شفا دهنده بوده و خیلی از زنان برای رفع مشکل نازایی به این حمام می‌آمده‌اند تا مقداری از آب حمام را با کاسه مسی قلم‌زنی شده‌ای که اینجا وجود داشته روی سرشان بریزند و حاجت‌روا شوند.

به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، سیستم گرمایش از کف حمام‌های دوره صفوی به‌واسطه تون‌هایی با کانال‌کشی‌های گربه‌رو در زیر حمام فعال می‌شده و هورنوهای سقف حمام نیز به‌خوبی نقش خود را در جذب نور، تعدیل رطوبت و گرم نگه‌داشتن فضا ایفا می‌کرده‌ است.

او خاطر نشان می‌کند: حمام شیخ بهایی از معدود حمام‌هایی است که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و زنان و مردان می‌توانسته‌اند هم‌زمان در ساعات روز از آن استفاده کنند.

او بخش‌های مختلف این حمام را چنین شرح می‌دهد: درِ بخش مردانۀ حمام به بازار باز می‌شود و درِ زنانه در کوچه کنار بازار قرار دارد. از در زنانه که وارد حمام شوید و از هشتی عبور کنید، به قسمت بینه می‌رسید. بینه، حکم رختکن را داشته و حوضی وسط آن است که هوا را متعادل و مرطوب می‌کرده؛ بعد از بینه هم «میان در» بوده که فرد با عبور از آن، وارد فضای گرمخانه می‌شده است.

کارشناس میراث فرهنگی اصفهان معتقد است حمام شیخ بهایی به‌گونه‌ای طراحی‌شده که بدن را مرحله‌به‌مرحله برای ورود به فضای گرم و مرطوب خزینه آماده می‌کرده و به تنظیم اختلاف درجه حرارت توجه داشته است.

عسکری می‌گوید: بین بخش زنانه و مردانه، در گذشته حائلی بوده که سال‌های اخیر برای سهولت در امر مرمت برچیده شده و به همین خاطر امروز، بلافاصله بعد از گرمخانه زنانه، به گرمخانه مردانه وارد می‌شویم. مخزن اصلی آب با آن شمع و دیگ مشهور، در همین فضا قرار داشته و خزینه، نمازخانه و سرویس بهداشتی نیز از دیگر بخش‌های آن است.

او با اشاره به ویژگی‌های بینۀ بخش مردانه حمام شیخ بهایی توضیح می‌دهد: فضای بینه و سربینه در گذشته کاربری‌های متفاوتی داشته و گفت‌وشنود، نمایش‌های روحوضی، شاهنامه‌خوانی و … نیز در آن انجام می‌شده است. اندک تزئینات باقیمانده در بخش بینه حمام شیخ بهایی، لایه‌های تاریخی مختلفی را دارد و نمایانگر صورت مردی است که دارد کباده می‌کشد. سنگاب ارزشمند بینه نیز هنوز سر جای خود باقی است. در گذشته، مردانی که از در بازار وارد حمام می‌شده‌اند اول از همین بینه عبور می‌کرده‌اند، بعد وارد خزینه می‌شدند تا بدنشان رطوبت کافی بگیرد و سپس به کار شستشوی بدن می‌پرداختند.

ناظر مرمت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان درباره سیستم آب‌رسانی حمام شیخ بهایی خاطر نشان می‌کند: آب این حمام از طریق گاو چاه بزرگی که داشته تأمین می‌شده و به‌واسطه تنبوشه های سفالی تا بالای پشت‌بام هدایت می‌شده و سپس به خزینه می‌ریخته است. نمونه تنبوشه هایی که در این حمام به‌کاررفته، در حفاری‌های مسیر میدان نقش‌جهان هم دیده‌شده و در واقع، سیستم لوله‌کشی دوره صفویه به همین شکل بوده است.

عسکری، با اشاره به مرمت‌های انجام‌شده توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در حمام شیخ بهایی می‌گوید: بخش‌های مختلف این حمام تا کنون مرمت و بازسازی‌شده و استحکام‌بخشی سقف، سبوس کشی، ازاره بندی بینه زنانه، عایق‌بندی و آجر فرش کردن پشت‌بام ازجمله این اقدامات بوده تا بنا، از خطر تخریب نجات پیدا کند اما به دلیل وسعت فضا و محدودیت اعتبارات کار مرمت نیمه‌تمام مانده است.

او با بیان اینکه تأمین هزینه کلی نگهداری و ترمیم این بنای تاریخی در توان اداره کل و وزارتخانه میراث فرهنگی نیست، یادآور می‌شود: سال گذشته بنا بود حمام شیخ بهایی از طریق صندوق احیا به بخش خصوصی واگذار شود اما بحث‌هایی طرح شد مبنی بر این‌که چون بنا جزو نفایس است نباید آن را واگذار کرد. این بحث‌ها در جای خود محترم است اما باید توجه داشته باشیم که اگر کار مرمت این بنا نیمه‌تمام بماند، مورد تخریب و تعرض قرار خواهد گرفت و تلاش‌های انجام‌شده برای حفظ آن نیز به هدر خواهد رفت.

کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان تصریح می‌کند: حمام شیخ بهایی، دارای هویت و معماری و ساختار منحصربه‌فردی است و امیدواریم که با ورود سرمایه‌گذاران شاهد آزادسازی دیگر بخش‌های این حمام، اتمام مراحل مرمت، تعریف کاربری متناسب با شأن و در نهایت، ورود گردشگران به آن باشیم.

ناظر مرمت آثار تاریخی اصفهان در پاسخ به این سؤال که کاشی‌های به‌کاررفته در سردر ورودی مردانه حمام شیخ بهایی و بدنه حمام حفظ‌شده یا از بین رفته است؟ می‌گوید: در حمام شیخ بهایی کاشی‌های مختلفی با اشکالی چون لوزی و هشت‌ضلعی وجود داشته که باقیمانده آن‌ها به همراه کاشی سردر، توسط خود اداره کل برداشته‌شده تا از تخریب آن جلوگیری و بعد از اتمام مراحل مرمت نصب شود.

عسکری، با عبور از مسیری پر پیچ‌وخم ما را تا پشت‌بام حمام شیخ بهایی هدایت می‌کند  و سپس، با اشاره به بافت پیرامونی این حمام توضیح می‌دهد: پیش از عید یکی از خانه‌های تاریخی پشت مسجد جامع عتیق که نمای آن از این بالا نیز پیداست، توسط اهالی محل تخریب شد چرا که پاتوق معتادان و خلاف‌کارها شده بود. اگر به‌موازات برنامه‌ریزی درستی برای هدایت بودجه‌ها به سمت احیای بناهای تاریخی، فرهنگ‌سازی درستی در بین اهالی محله انجام شود، همان اتفاقی که برای بافت جلفا افتاده برای جوباره هم می‌افتد و سیل گردشگر به سمت این محله تاریخی سرازیر می‌شود.

او معتقد است که تنها راه حفاظت از بناهای تاریخی و رشد و توسعه، ورود گردشگر است چرا که با ایجاد ارتزاق برای مردم محلی، خودبه‌خود آن‌ها را به حافظان میراث فرهنگی بدل می‌کند.

به گفته عسکری، باید یک شبکه رسمی و سراسری وجود داشته باشد که در آن فروشندگان خانه‌های تاریخی و خریداران آن‌ها به یکدیگر معرفی شوند و دیگر شاهد تلاش مردم برای تخریب آثار ارزشمند موجود در شهر نباشیم.

منبع:ایسنا

آیین‌ اندونزی پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان در روزهای روزه‌داری

ماه رمضان، ماه آگاهی بیشتر از حقایق هستی، تقویت اراده و آزادی از زنجیرهای درونی است. این ماه جان‌ها را طراوتی جانانه می‌بخشد و چشم وگوش مومنان را با نوای معنوی همراه می‌کند.اندونزی به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان در جهان شناخته می‌شود؛ این کشور دارای فرهنگی غنی بوده و از این رو مردم این کشور هر ساله برای استقبال از ماه مبارک رمضان سنت‌ها و آیین مخصوص به خود را برگزار می‌کنند که این مراسم به عنوان آداب و رسوم این کشور در اعیاد مذهبی شناخته می‌شود و گردشگران بسیاری را جذب این کشور می‌کند. علاوه بر این‌ها ذبح بز و یا گاو برای استقبال از ماه رمضان، آدابی است که تحت عنوان «مئوگانگ» و از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون برگزار می‌شود.

یکی از سنت‌های خاص این کشور در استقبال از رمضان، ترقه‌بازی و آتش‌بازی  کودکان در خیابان ها است که به یک فرهنگ در میان جامعه تبدیل شده است و اغلب در تعطیلات عید نیز دیده می‌شود؛ در دست گرفتن مشعل توسط مردم این کشور از دیگر رسوم اسقبال از ماه مهمانی خدا است.

از جمله آیین‌های مردم این کشور در ایام ماه رمضان می‌توان به صرف وعده‌های سحر و افطار در کنار یکدیگر و عذرخواهی از اشتباهات گذشته اشاره کرد. زیارت درگذشتگان نیز از دیگر آداب این کشور در ماه رمضان است که در جهت زنده نگه‌داشتن یاد آن‌ها و توجه به زندگی پس از مرگ صورت می‌گیرد.

مردم مسلمان این کشور در رمضان رویه زندگی خود را تغییر می‌دهند و بیشتر وقت خود را صرف عبادت، تلاوت قرآن و تردد به مساجد می‌کنند. مسلمانان این منطقه پس از رویت هلال ماه تا صبح در مسجد می‌مانند، طبل می‌زنند و آغاز این ماه را به یک‌دیگر تبریک می‌گویند. به علاوه مسلمانان اندونزی در عید فطر از خانه‌های خود خارج می‌شوند و ندای الله‌اکبر سر می‌دهند.

مردم این کشور قبل از افطار و برای خرید خوراکی‌های مخصوص این ماه مبارک به غرفه‌های غذایی که شامل غذاهای سنتی، نوشیدنی‌های شیرین و بهترین غذاهای مخصوص افطار می‌شود، رفته و برای سفره افطار خود خوراکی تهیه می‌کنند؛ این سنت با نام «نگابورات» یا «بازارگردی در رمضان» شناخته می‌شود.

«ابهم» نوعی شیرینی شبیه به کیک است که در این ماه مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ هم‌چنین برنج به همراه ماهی، مرغ و گوشت غذای معروف و اصلی مردم این منطقه در این ماه محسوب می‌شود.

در کشور اندونزی تمام رستوران‌ها و قهوه خانه‌ها در طول روزهای ماه رمضان تعطیل و مساجد در طول شبانه روز باز هستند و هنگام غروب برای افطاری دادن به روزه‌داران آمادگی کامل دارند. گروهی از جوانان هر روز در هنگام سحری و افطار به خیابان‌ها رفته و برای آگاه کردن مردم از مان افطاری و سحر به طبل‌زنی می‌پردازند و این اقدام در واقع نمادی از ماه رمضان در کشور اندونزی شناخته می‌شود.

از دیگر آداب مردم اندونزی در ماه مبارک رمضان می‌توان به سنت «نیدران» اشاره کرد؛ این مراسم در دهمین روز از ماه رمضان برگزار می‌شود که طبق آن افراد شرکت‌کننده پس از اقامه نماز در آرامگاه والدین خود به خوردن غذا به صورت دسته جمعی می‌پردازند.

«بالیماو»، «پادوسان» و «وگدران» نیز از آیین‌هایی هستند که در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان برگزار می‌شوند، که لزوم توجه به پاکیزگی درونی و ظاهری مسلمانان و روزه‌داران از جمله آداب برگزاری آن‌ها به شمار می‌رود.

برگزاری مراسم شب‌های قدر و احیاء نیز از دیگر رسومی است که در این کشور برگزار می‌شود. در این شب‌ها تعدادی از ایرانیان مقیم اندونزی و خانواده‌های آن‌ها در محل اقامت‌گاه سفیر ایران در جاکارتا حضور داشته و مراسم سوگواری شهادت امام علی(ع) را برگزار می‌کنند.

مسلمانان اندونزی ده شب پایانی ماه رمضان را به شب‌ زنده‌داری و عبادت سپری می‌کنند و معتقدند شبی از این شب‌ها، شب قدر است. همچنین به مناسبت شب نزول قرآن کریم، مراسمی در قصر ریاست جمهوری اندونزی برگزار و مراسم احیاء شب‌های قدر به صورت سراسری از رادیو و تلویزیون این کشور پخش می‌شود.

عید فطر در اندونزی

عید فطر در اندونزی با نام «لباران» شناخته می‌شود. تعطیلات رسمی این عید سه روز است و «مادیک» یکی از آداب رایج در این روزها است که بر اساس آن افراد به منزل والدین خود رفته و به برگزاری جشن در کنار یکدیگر می‌پردازند.

مردم اندونزی در این روز غذاهای مخصوصی مانند «رندانگ»، «اوپور آیام» که مرغ  پخته شده در شیره نارگیل است که در زمان افطار همراه با کوفته برنجی داخل برگ درخت خرما برای مهمانان تهیه شده و سرو می‌شود. در این روز کودکان لباس‌های نو به تن کرده و از بزرگ‌ترها عیدی دریافت می‌کنند.

با این حال به دلیل شیوع و همه‌گیری ویروس کرونا در ماه رمضان سال گذشته و امسال بسیاری از این آداب و رسوم در کشور اندونزی لغو شده و یا با محدودیت‌هایی برگزار می‌شوند. سال گذشته تمام سفرها طی تعطیلات عید فطر ممنوع اعلام شد و حمل‌ونقل عمومی بین شهرهای بزرگ نیز به حالت تعلیق درآمده بود و به سبب رعایت و اجرای این قوانین، ده‌ها هزار سرباز در ایستگاه‌های بازرسی قرار گرفته بودند.

منبع:ایسنا

سی‌وسه‌پل از آنِ کیست؟

شاید بزرگ‌ترین درد سی‌وسه‌پل این باشد: «چنان به ما نزدیک است که آن را نمی‌بینیم.»

نوزدهم فروردین‌ماه، حمیدرضا بانی، یکی از عکاسان اصفهان، عکسی را که از تخریب غیرمجاز ورودی یک راهرو در دل سی‌وسه‌پل ثبت کرده بود، در فضای مجازی به اشتراک گذاشت و پای آن نوشت:

«امروز بعد از مدتی مسیرم به زیر سی‌وسه‌پل افتاد. خدایا، چشمتان روز بد نبیند. انگار وارد دنیای دیگری شده‌ای. برای ورود به هر دهانه پل باید یک یا الله بلند بگویی تا ساکنین از ورودت مطلع شوند. یک چراغ در کف پل نمانده، یک متر سیم برق باقی نگذاشته‌اند، همه و همه دود شده رفته هوا، در و دیوار پر از دیوار نوشته…اما داستان این عکس؛ در بعضی دهانه‌ها مسیر عبوری باز شده. به کجا؟ نمی‌دانم و صدای آدم‌هایی درون آن به گوش می‌رسد. ظاهراً مشغول‌اند. مزاحمشان نمی‌شوم. وظیفه من نبوده و نیست. فقط اطلاع‌رسانی می‌کنم که تا سی‌وسه دهانه پابرجاست، فکری کنید.»

یک روز بعد، چهارباغ را گز کردم تا سی‌وسه‌پل و آن دهانۀ تخریب‌شده را ببینم. سر ظهر بود. دسته‌دسته جوان، با زیرانداز و قلیان به سمت پل روانه می‌شدند و زیر دهانه‌ها به جای آب، از آدم پر می‌شد؛ انگارنه‌انگار کرونایی هم هست.

میانه‌های پل، آن دهانه را دیدم. درست همان‌طور که در عکس ثبت‌شده بود. محل، آن‌قدر ناامن بود که ترسیدم جلوتر بروم. از یکی از جوان‌های دور و بر خواهش کردم این کار را انجام بدهد و به من بگوید که ته این راه‌پله به کجا می‌رسد. رفت و گفت: «این آخر هیچ چی نیس آبجی. فقط یک اتاقکه با یه زیرانداز و پتو!»

لابد او هم ترسید مستأجر اتاقک سر برسد که موها و شلوارش را تکاند و قبل از آنکه سؤال‌های بیشتری بپرسم از روی سکو پرید پایین و دور شد.

چند دقیقه‌ای ایستادم و با کمی فاصله، به این دهان باز سیاه نگاه کردم؛ حتی همین ساعت روز، بستر مناسبی برای انجام انواع جرم‌ها بود، چه رسد به وقتی که هوا تاریک‌تر می‌شد.

با ۱۱۰ تماس گرفتم و شرح واقعه کردم، از امکان بزه گفتم و اپراتور جواب داد: «زنگ بزنید به ۱۳۷. با شهرداری. بررسی می‌کنه و نیاز باشه با ما هماهنگ می‌کنه.»

به ۱۳۷ زنگ زدم و همان نگرانی‌ها را تکرار کردم، مردی آن سوی خط پرسید: «الان شخصی داخل این راهرو بود؟» گفتم: نه. اما هر لحظه می‌تواند باشد. گفت: «کدوم سمت پل؟ سی‌وسه‌پل که اصلاً نباید با این وضعیت برند.» گفتم: باز است و همه هم هستند. گفت: «اینجا مال میراثه، یه سانتش رو هم کسی نمی‌تونه تخریب کنه. به میراثم اعلام کنین. این در حیطه وظایف ما نیست. ما به یک سانت اینجا نمی‌تونیم دست بزنیم.»

تلفن پاسخگوی ۲۴ ساعتۀ یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان را گرفتم؛ داخلی ۱۱ شمارۀ ۳۲۲۴۱۱۶۰ و برای اپراتور توضیح دادم که چه خبر شده. جوابش این بود: «اگه تخریبی صورت گرفته به میراث فرهنگی مربوطه. الان گزارش شما را ثبت می‌کنم تا بچه‌ها برن بازدید کنن. اگه جا درست کردن و خلافی شده به ۱۱۰ مربوطه، بهشون اطلاع بدید که برن بازرسی کنن.»

برگشتم خانه و دنبال فیلم‌هایی گشتم که چندی پیش، روی همین پل از مرتضی فرشته نژاد، پیشکسوت مرمت و حفاظت بناهای تاریخی اصفهان گرفته بودم. فرشته نژاد سال ۱۳۷۹ سی‌وسه‌پل را مرمت کرده بود و بر همۀ مصائب آن اشراف داشت.

می‌گفت که به‌واسطه پیاده‌روی روزانه، هر روز از این مسیر عبور می‌کند و به نظرش رسیده که پل، به کل رها شده است. مهم‌ترین نگرانی‌اش را ابتدا و این‌گونه برایم شرح داد: «زمانی که ما پل را مرمت می‌کردیم، یک آب شرشره درست کردیم که آب به‌صورت پله‌ای از روی آن رد شود و به بستر رودخانه بریزد اما چند وقت است که سنگ‌های آن از دو سوی چپ و راست پل از بین رفته و می‌بینم جوان‌هایی که احساس پهلوانی می‌کنند، آن‌ها را برمی‌دارند، می‌کوبند توی سر هم و می‌شکنند، شهرداری هم با بیل مکانیکی خرده‌سنگ‌ها را برمی‌دارد و می‌برد آن‌طرف‌تر. کسی نیست که بیاید این سنگ‌ها را دوباره سر جای خودشان بگذارد و آن‌هایی که ملاتشان از بین رفته مرمت کند تا از بدنه پل جدا نشوند. عاقبت این بی‌توجهی همان بلایی را سر سی‌وسه‌پل می‌آورد که چند سال پیش سر پل مارنان آمد.

ماجرای پل مارنان را پرسیدم و تعریف کرد: «مارنان دچار آب شستگی شد. آب چرخش پیدا کرد و از دو طرف رفت زیر پی، هر چه گفتیم خطرناک است کسی گوش نکرد، دست آخر هم پنج دهانه‌اش ریخت و خودمان رفتیم آن را مرمت کردیم. نمی‌خواهم این بلا سر سی‌وسه‌پل هم بیاید. این پل شاهکار معماری پل سازی در دنیاست. الان سنگ‌ها فقط از کناره‌ها جدا شده و قابل مرمت است، نباید اجازه بدهند  تمام این سنگ‌ها از بین برود تا بعد دست‌به‌کار شوند.»

پرسیدم به اداره کل میراث این مشکل را گزارش کرده‌اید؟ و جواب داد: «بله اول به خودشان گفتم. گفتند کارشناس‌هایمان آمده‌اند سی‌وسه‌پل را گشته‌اند و چیزی پیدا نکرده‌اند. گفتم پس همه‌چیز هستند، جز کارشناس.»

عضو پیشین شورای فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان، یادآور شد که بنا هم مثل انسان نیاز به رسیدگی مداوم و نظافت دارد، منتها چون دست و پا و دهان ندارد، ما باید نیازهایش را برطرف کنیم: «در علم مرمت اصلی هست که می‌گوید هر بنای تاریخی به‌صورت مرتب و مداوم نیاز به مرمت دارد. همان‌طور که اگر انسان هفته‌به‌هفته حمام نرود شپش و بیماری می‌گیرد، بنا هم اگر مرمت نشود عمرش کوتاه می‌شود.»

فرشته نژاد، به یک نمونه از مواردی اشاره کرد که غفلت از آن، خسرانی جبران‌ناپذیر داشت: «نمی‌دانم خاطرتان هست یا نه، سال گذشته یک کودک روی همین پل بر اثر برق‌گرفتگی افتاد توی آب و مرد. حالا سی‌وسه‌پل مقصر است یا برق؟ هیچ‌کدام. کسانی مقصرند که به مشکلات پل توجه نمی‌کنند؛ نهادهایی که می‌توانند به میراث فرهنگی با آن اعتبارات محدودش کمک کنند، اما با گفتن این جمله که فلان اثر میراثی است، خودشان را کنار می‌کشند.

سال ۱۳۷۹ نورپردازی زیر پل انجام شد. برای این کار مشابه گل‌میخ‌های پل، پایه‌هایی را ایجاد کردیم و داخل آن پروژکتورهایی گذاشتیم که به همت آقای فروتن شهردار شریف منطقه یک اصفهان از امارات و قطر خریداری‌شده بود. آن زمان ایران کارخانه لامپ ال. ای. دی نداشت. روی این پروژکتورها را هم دریچه‌ای با شیشه بسیار محکم قرار دادیم و بعد از مدتی عده‌ای راه دزدیدنشان را یاد گرفتند.

شهردار شریف اصفهان آن زمان آقای ملک مدنی بود. او چه کرد؟ گفت هر کدام را که دزدیدند باید سریع جایگزین شود و همین کار را کردند. این کار به دزدها پیام می‌داد که ما مواظب پل هستیم اما حالا چه؟ آب نیست و تمام سیمان‌هایی که ما برای استتار کابل‌های برق کف پل کشیده بودیم شکسته و هیچ‌کس هم به دادش نرسیده، در خبرها هم نوشته‌اند که سی‌وسه‌پل جان یک کودک را گرفته است. شنیدم بچه دچار برق‌گرفتگی شده و بعد، پرت شده توی آب. تمام شد و رفت.»

این مرمتگر باسابقه اصفهان تصریح کرد: «اگر دقت کرده باشید، لابه‌لای سنگ و آجرهای سی‌وسه‌پل گیاه سبز شده است. فکر نمی‌کنم کار سختی باشد که به‌صورت مداوم این گیاه‌ها را بیرون بکشند. به‌هرحال آب با خودش دانه گیاه را می‌آورد و این دانه‌ها لای منفذها گیر می‌افتند و سبز می‌شوند اما ما تا زنده هستیم و سی‌وسه‌پل را سرمایه ملی می‌دانیم، نباید اجازه بدهیم این گیاه در جای نامناسب رشد کند، چون ریشه آن به‌مرور باعث تجزیه و خرد شدن سنگ‌های سی‌وسه‌پل می‌شود.»

او توضیح داد: «باید توی رودخانه آب باشد که سطح آب‌های تحت‌الارضی اصفهان پایین نرود و فرونشست آثار تاریخی ارزشمند آن را تهدید نکند. حالا که آب را از پل دریغ کرده‌اند، لااقل اجازه ندهند مردم آزادانه به دهانه‌های زیرین پل وارد شوند و کارهایی را بکنند که آثارش مشهود است.»

بعد از گفتن این حرف‌ها، تا دهانۀ میانی پل رفتیم. فرشته نژاد، دستش را دراز کرد و دود آتش و خط و خش یادگارهایی که غفلت، مثل یک نگهبان وفادار از آن محافظت می‌کرد، به من نشان داد و گفت: «آتش باعث می‌شود سنگ‌های پل که جنس آن از آهک است، از بین برود. چرا برخی این‌قدر احساس امنیت دارند که تُله به تله زیر پل آتش روشن می‌کنند؟ نهادهای مرتبط باید این امنیت را از این بزهکاران بگیرند، چون کارشان غیرقانونی است و باعث تخریب تدریجی یک سرمایه ملی می‌شود.

سال ۱۳۷۹ ما تمام دیوار نوشته‌ها را پاک کردیم اما حالا چند سال است که دوباره تمام آجرها و سنگ‌ها پر شده از نوشته. وقتی یک نفر می‌آید می‌بیند بقیه نوشته‌اند و هنوز اثرشان پابرجاست، او هم ترغیب می‌شود که بنویسد. نگهبان و ناظر و مجازاتی هم که نیست، پس با خیال راحت کارش را انجام می‌دهد.

صداوسیما و رسانه‌های مختلف باید به اشکال گوناگون و به‌کرّات به مردم گوشزد کنند که این کار جرم است، اشتباه است، گناه است. آموزش‌وپرورش باید از کودکی به بچه‌ها یاد بدهد که این بناهای تاریخی با ارزش‌اند و باید مواظبشان بود.

میراث فرهنگی هم نباید بیاید و فقط یک رنگ روی فحش‌های درشتی که اینجا نوشته‌اند بکشد و برود. مرمت، روش‌های مختلفی دارد و استفاده از این روش‌های میانبر برای چنین مکان مهمی درست نیست.»

یاد خاطره‌ای افتاد که مرحوم حسین آقاجانی از سفر به شهر ممنوعه چین برایش تعریف کرده بود: «آقای آقاجانی یکی از کارشناسان خوب میراث فرهنگی بود که متأسفانه در اثر تصادف از دنیا رفت. برای من می‌گفت آدم از دیدن کاخ‌های امپراطوران چین در شهر ممنوعه حظ می‌کند. این‌طور که می‌گفت خودش آن‌قدر از دیدن سقف یکی از این کاخ‌ها حیرت‌زده بوده که دستش را به دیوار تکیه داده و همان‌دم دو مأمور سراغش آمده‌اند و تذکر داده‌اند که دستت را بردار. گفته من کاری ندارم، قصد آسیب رساندن ندارم. گفته‌اند عرق دستت حتی اگر مقدارش کم هم باشد برای دیوار ضرر دارد! خب آن چین است، این هم سی‌وسه‌پل ماست که پاتوق معتادها و خلاف‌کارها شده و دورتادورش را دوده گرفته. کاش این چیزها را از چین یاد بگیریم.»این پیشکسوت باسابقه مرمت، ضرورت تثبیت بندها، رفع علت شوره زدن مصالح، پر کردن مداوم لایه‌بندی سنگ‌ها و آجرها و همچنین بررسی ناودان‌های سی‌وسه‌پل را نیز یادآور شد و گفت: «همه نهادهای اصفهان باید دست‌به‌دست هم بدهند و از گنجینه‌های شهر حفاظت کنند. نباید فکر کنند که نگهداری فقط وظیفه اداره میراث است و بروند روی بحث گردشگری تمرکز کنند. باید بدانند که گردشگر می‌آید این میراث را ببیند و نفت و گاز تمام می‌شود اما این سرمایه‌ها هستند و می‌توانیم از آن‌ها دلار دربیاوریم؛ چنان که ایتالیا و سایر کشورهای خارجی این کار را می‌کنند.

کارهایی مثل آتش‌بازی کنار پل‌های تاریخی، پرواز هلی کوپتر بر فراز آن‌ها و انجام حرکات ورزشی آسیب‌زا باید ممنوع شود چون تن و بدن این بناها را می‌لرزاند و اثراتش در طولانی‌مدت مشخص می‌شود.»

زمانی که فرشته نژاد این توصیه‌ها را بیان می‌کرد، فقط سه چهار آجر از آن دهانۀ خبرساز سی‌وسه‌پل کم شده بود و اگر چه ۲۱ فروردین‌ماه امسال، به همت گروه امانی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان این دهانه برای دومین بار در سه ماه گذشته تیغه شد، اما پروندۀ سی‌وسه‌پل و نیازهایش هنوز هم باز است.

علی‌محمد فصیحی نائینی، مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان در پاسخ به این سؤال که «برای نجات سی‌وسه‌پل چه باید کرد؟» به ایسنا می‌گوید: سیستم ما به‌عنوان دولت، بخش خصوصی یا هر نهاد دیگری باید به این نتیجه برسد که در کل دنیا و ایران، اصفهان است و پنج پل شگرفش تا با علم به این مهم، بتواند اولویت‌بندی درست‌تری برای فعالیت‌های خود داشته باشد.

او با تأکید بر اینکه اگر قرار است اتفاقی در سی‌وسه‌پل بیفتد، امکان‌پذیر نیست مگر با اجماعی همگانی، ادامه می‌دهد: سی‌وسه‌پل هم بخشی از شریان پیاده راه اصفهان است و بخشی از توجهی که به مقوله پیاده راه می‌شود باید معطوف به این پل باشد.

فصیحی، تصریح می‌کند که میراث فرهنگی، در حد توان به آثار ارزشمند رسیدگی می‌کند، اما معضلات سی‌وسه‌پل بیش از آنکه کالبدی باشد، فرهنگی است و تمام نهادهای مرتبط از جمله شهرداری، بهزیستی و… نیز باید برای رفع آن بسیج شوند.

مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان خبر می‌دهد: ما نسبت به برگزاری یک کارگروه مشارکتی بین این نهادها اقدام می‌کنیم و نیازمند همت جمعی آن‌ها و صد البته نیازمند مشارکت مردمی هم هستیم تا بتوانیم این میراث ملی را صحیح و سالم به دست آیندگان برسیم.

حالا سی‌وسه چشم و هزاران دل، منتظر تشکیل این کارگروه، برای رسیدن به اجماعی بین نهادها و رفع مشکلات ریز و درشت چشم‌وچراغ اصفهان‌اند؛ منتظر روزی که اپراتورها هم به این باور رسیده باشند که سی و سه پل، از آنِ همۀ کسانی است که دوستش دارند، نه فقط ادارۀ میراث.

منبع:ایسنا

سفر به دل شگفتی‌های جواهر دریای عرب:جزیره سقطری

در سال‌های گذشته، کشور یمن همواره برای مخاطبان، تداعی کننده جنگ و فقر و محرومیت بوده است. اما این فقط بخشی از تاریخ و جغرافیای یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. یمن با وجود سال‌های پرتنشی که پشت سر می‌گذارد، هنوز هم محل قرارگیری یکی از زیباترین و پر رمز و رازترین جزار خاورمیانه است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.

«جزیره سقطری» مجمع‌الجزایری در غرب اقیانوس هند و در دهانه خلیج عدن بوده که میان دو قاره آسیا و آفریقا قرار گرفته و متعلق به خاک یمن است. این مجمع‌الجزایر از جزیره مرجانی «سقطرا»، «عبدالکوری»، «سمهه و درسه» تشکیل شده است که جزایر اصلی آن به‌شمار می‌آیند. اما جزایر کوچکتر دیگری نیز وجود دارند که با احتساب آن‌ها، مساحت این جزیره به چیزی حدود ۳۶۲۵ کیلومتر می‌رسد.

اگرچه که جزیره سقطری تاریخ طولانی و جایگاه مهمی در مبادلات تجاری امپراتوری‌های شرق و غرب دارد، اما تا سال ۲۰۰۸ میلادی و پیش از آن‌که گیاهان و حیات‌وحش این جزیره در لیست برنامه بین‌المللی میراث طبیعی یونسکو قرارگرفت، چندان شناخته شده نبود.

با بررسی شواهد تاریخی، خواهیم یافت که نام این جزیره در کتاب مقدس انجیل آورده شده است؛ چراکه در گذشته دین ساکنان این جزیره، به دین مسیحیت نسطوری ایمان آورده بودند اما در قرن شانزدهم میلادی به دین مبین اسلام گرویدند.

یکی از مهمترین ویژگی‌های این جزیره وجود ماده‌ای به نام «خون سیاوشان» است که نوعی صمغ درخت کمیاب به شمار آمده و فقط در این جزیره یافت می‌شود. طبق متون تاریخی، ارسطو پس از ورود به این سرزمین، نامه‌ای به اسکندر مقدونی نوشت و از او خواست تا جمعی از یونیان را به آنجا اعزام کند تا به ارسطو در جمع‌آوری این ماده کمک کنند و بعدها از آن ماده در ساخت داروی مسهل استفاده کرد.

این جزیره در طول تاریخ، محل حکومت اقوام گوناگونی بوده که از سراسر دنیا به آن‌جا می‌آمدند و ساکن می‌شدند. یکی از دلایل این امر و جذابیت این جزیره برای حاکمان و استعمارگران جهان، وجود مواد طبیعی کمیاب و همچنین قرارگیری این جزیره در منطقه‌ای مهم از لحاظ مطالعات ژئوپلتیکی است و همین امر در طول تاریخ موجب فرمانروایی حکومت‌هایی مثل «اسکندر مقدونی»، «روم»، «یونان» و تعداد زیادی از حکومت‌های دیگر شده است.

تا قبل از شورش ضداستعماری مردم یمن، این جزیره سال‌ها در میان حکومت‌های جهانی و منطقه‌ای محل نزاع بوده است و هرکدام سعی می‌کردند از آن بهره‌برداری کنند. در سال‌های اخیر نیز سقطری به مرکزی برای رقابت‌های ژئوپلتیک میان دولت‌های سومالی، اریتره، عربستان، قطر، هند و امارات متحده عربی بدل شده است. و این نشان‌دهنده اهمیت و جایگاه این مجمع‌الجزایر در محاسبات و مطالعات سیاسی است.

جزیره سقطری که با نام «جواهر دریای عرب» نیز شناخته می‌شود در جنوب کشور یمن قرار گرفته و اشراف کاملی بر دریای سرخ و منطقه شاخ آفریقا دارد، به ‌نوعی مسیرهای بین‌المللی حمل‌ونقل و تجارت نفت از این جزیره عبور می‌کند.

این جزیره از تنوع زیستی فراوان، مناظر طبیعی فوق‌العاده، سواحل رویایی، غارهای آتشفشانی اعجاب انگیز، آب‌های بلوری و صخره‌های مرجانی زیبایی برخوردار است و به دلیل قرارگیری در یک مجمع‌الجزایر و دوری طولانی مدت از خشکی‌های قاره‌ای، همچنان دست نخورده باقی‌مانده و طبیعت ناب و زیبایی را به ارمغان آورده است؛ تا جایی که عده‌ای تجربه زندگی در این جزیره را مشابه زندگی در سرزمین‌های فضایی ناشناخته می‌دانند؛ چراکه طبیعت آن ناب و بدون دخالت انسان باقی‌مانده است.

جمعیت این جزیره حدود ۵۰هزار نفر تخمین زده می‌شود که عموما از اعراب جنوب هستند و در میان آن‌ها افرادی از سرزمین‌های سومالی و هندوستان نیز دیده می‌شوند. اما نکته قابل توجه زبان و گویش مردم این جزیره است که فقط در همین منطقه یافت می‌شود و مخصوص ساکنان جزیره سقطری است.

تماشای مناظر طبیعی ناب، کوه‌های آهکی برافراشته، شنزارهای سفید و حیات جانوری و گیاهی خاص این منطقه، باعث شده است تا با وجود آب‌وهوای گرم و خشک این منطقه، باز هم جزیره سقطری به‌ عنوان یکی از زیباترین جزایر جهان شناخته شود.

تا کنون حدود ۱۲۰ نوع پرنده در این جزیره شناسایی شده‌اند که ۵ مورد از آن‌ها فقط در سقطری زندگی می‌کنند. با این ‌وجود به محض ورود گردشگران به این جزیره انواع گونه‌های پرندگان و زیبایی آن‌ها توجه افراد را به خود جلب خواهد کرد تا جایی که ممکن است گردشگران مدیریت زمان از دستشان خارج شود.

علاوه بر این، حیات جانوری در سقطری فقط منحصر به پرندگان نیست و تا کنون حدود ۲۵۳ گونه مرجان، ۷۳۰ گونه ماهی ساحلی،۳۰۰ گونه از انواع خرچنگ و میگو و انواع خزندگان و نرم‌تنان در این جزیره شناسایی شده‌اند که حدود ۹۰ درصد این خزندگان فقط در همین جزیره زیست می‌کنند. اما این تمام شگفتی‌های این جزیره نیست و هرساله غواصان زیادی از سراسر دنیا به این منطقه سفر کرده و از تماشای دنیای زیر آب در این جزیره، لذت می‌برند.

همچنین این جزیره با حدود ۵۰۰ میلیون سال قدمت یکی از ۴ نقطه قدیمی روی کره زمین شناخته شده که با توجه به خاص بودن تنوع گیاهی آن کشف بیش از ۵۰۰ گونه گیاهی در این جزیره چیز عجیبی به نظر نمی‌رسد. مهمترین گیاهان کشف شده در این جزیره، درخت «خون اژدها» یا «خون دو برادر» نام دارد که یکی از کمیاب‌ترین درخت‌های کره زمین است و شیره سرخ رنگ آن در ساخت دارو مورد استفاده قرار می‌گیرد.

بنابراین جزیره سقطری به دلیل تاریخ و جغرافیای بی‌نظیر و شگفت‌انگیزش، می‌تواند هرساله گردشگران فراوانی را به این منطقه بکشاند، تا در کنار آشنایی بیشتر مردم جهان با این سرزمین که می‌توان از آن به ‌عنوان کلاس درس زمین‌شناسی یاد کرد، بتواند موجب درآمد سرشاری برای کشور یمن شود.

منبع:ایسنا

رتبه‌بندی جهانی پاسپورت ها و رتبه ایران

در تازه‌ترین رتبه‌بندی جهانی پاسپورت، ژاپن همچنان قوی‌ترین و افغانستان ضعیف‌ترین گذرنامه را دارند. گذرنامه ایران نیز امسال با امکان دریافت ویزای فرودگاهی به عمان، دو رتبه صعود کرده است.

به گزارش ایسنا، ۲۲۷ مقصد سفر در جهان وجود دارد که برای ورود به خاک آن‌ها باید گذرنامه داشت. ورود به هیچ کشوری تضمین‌شده نیست، اما افزایش جابه‌جایی‌های جهانی باعث می‌شود کشورهایی که معتبرترین گذرنامه را دارند تضمین و شانس بیشتری برای سفر داشته باشند. از همین‌رو، در سال‌های اخیر درخواست برای گذرنامه دوملیتی بیشتر شده است.

اطلاعات تازه‌ای که شرکت «هنلی پاسپورت ایندکس» منتشر کرده نشان می‌دهد کدام کشورها با پایان یافتن پاندمی کرونا شانس بیشتری برای سفر دارند. این اطلاعات از طریق انجمن بین‌المللی حمل و نقل جهانی (یاتا) جمع‌آوری شده است که مشخص می‌کند چه تعداد از مقاصد سفر برای ۱۹۹ پاسپورت در دسترس قرار گرفته‌اند. جایگاه گذرنامه‌ها نیز براساس شاخص‌هایی چون نیاز نداشتن به ویزا هنگام سفر، امکان دریافت ویزا در فرودگاه و مرز و فرایند و مدت زمان انتظار برای دریافت ویزا تعیین شده است.

با توزیع سریع‌تر واکسن این احتمال وجود دارد که بعضی از کشورها از پاسپورت‌شان امسال استفاده کنند، اما سوال این است کدام کشور کلید ورود به بیشترین کشورها را به خود اختصاص داده است‌.

دانمارک و استرالیا رتبه پنجم این فهرست را به دست آورده‌اند؛ شهروندان این دو کشور امکان سفر آسان و بدون ویزا به ۱۸۹ کشور را دارند.

ایتالیا، فنلاند و اسپانیا با امکان سفر به ۱۹۰ کشور، در رتبه چهارم این فهرست ایستاده‌اند.

کره‌ جنوبی و آلمان که در رتبه سوم قرار گرفته‌اند، می‌توانند آسان و یا بدون ویزا به ۱۹۱ کشور سفر کنند.

گذرنامه سنگاپور با رتبه دوم این جدول، به ۱۹۲ کشور امکان سفر آسان را دارد.

ژاپن با امکان سفر به ۱۹۳ کشور، همانند سال گذشته دارای قوی‌ترین پاسپورت جهان است.

نکته مهم این رتبه‌بندی، خروج انگلیس و آمریکا از فهرست معتبرترین پاسپورت‌های جهان است؛ قدرت گذرنامه این دو کشور برخلاف آن‌چه تصور می‌شود کاهش یافته است، به‌طوری که اکنون در رتبه هفتم این جدول قرار گرفته‌اند. شهروندان این دو کشور امکان دسترسی به ۱۸۷ را دارند. انگلیس و آمریکا آخرین‌بار در سال ۲۰۱۴ بالاترین رتبه را داشتند. البته دلیل افت جایگاه گذرنامه این دو کشور دقیق مشخص نیست، اما این گمان می‌رود افزایش احساسات ضدمهاجرتی دولت‌های این دو کشور و البته مدیریت ضعیف و مورد انتقاد آن‌ها در ویروس کرونا، از اصلی‌ترین دلایل باشد.

این اطلاعات همچنین نشان می‌دهد مقاصد مختلف سفر در اروپا رتبه خود را تثبیت کرده‌ و بالاتر از آمریکا و انگلیس قرار گرفته‌اند.

بسیاری از کشورهای آسیایی از سال ۲۰۰۶ به خاطر ضعیف بودن پاسپورت‌شان رنج می‌برند، اما ژاپن برای چند سال متوالی موفق شده قوی‌ترین گذرنامه را در جهان داشته باشد.

در ۱۰ سال گذشته، امارات متحده عربی نیز سعی کرده به کشورهای بیشتری امکان دسترسی بدهد و متعاقبا شهروندانش امکان سفر آسان به ۱۷۴ کشور را به دست آورده‌اند، درحالی که قبلا به ۶۷ کشور دسترسی داشتند.

تلاش‌های چین در سال‌های اخیر باعث جهش رتبه‌ای از ۹۰ به ۶۸ شده است که به سیاست درهای باز این کشور به روی شهروندان بیشتری از جهان برمی‌گردد. چینی‌ها اینک می‌توانند بدون ویزا و یا با ویزای فرودگاهی به ۷۷ کشور سفر کنند.

اما وضعیت در انتهای جدول تغییر چندانی نداشته است؛ سوریه، عراق و افغانستان همچنان ضعیف‌ترین گذرنامه را دارند، شهروندان این کشورها امکان سفر به کمتر از ۳۰ کشور را دارند. هرچند، عراق که رتبه ۱۰۹ این جدول را دارد، تلاش می‌کند با آسان‌تر کردن شرایط مهاجرت و پذیرش اتباع خارجی، با این مساله مقابله کند.

گذرنامه ایران نیز با دو رتبه جهش در جایگاه ۹۹ ایستاده است. در سال ۲۰۲۰ ایران رتبه ۱۰۱ را داشت. درحال حاضر با گذرنامه ایرانی می‌توان به ۴۲ کشور بدون ویزا یا با ویزای فرودگاهی (On arrival) سفر کرد. این مقاصد شامل آذربایجان، قطر، لبنان، ترکیه، ارمنستان، گرجستان، عمان، سوریه (خاورمیانه)، سریلانکا، مالدیو و ماکائو (چین)، کامبوج، مالزی، نپال، تیمور شرقی یا لسته از مستعمره‌های اندونزی (آسیا)، اکوادور، بولیوی، ونزوئلا (آمریکا)، جزایر کوک، میکرونزی، نیووی، جزایر پالائو، ساموآ و تووالو (اقیانوسیه)، دومینیکا و هاییتی (کارائیب)، جزایر کیپ‌ورد، جزایر کومورس، گینه بیسائو، کنیا، ماداگاسکار، موریتانی، موزامبیک، روآندا، سنگال، سیشل، سیرا لئون، سومالی، تانزانیا، توگو، اوگاندا و زیمبابوه (افریقا) است. در بیشتر این مقاصد ویزای فرودگاهی صادر می‌شود. البته تعداد زیادی از آن‌ها نیز جزو مقاصد سفر ایرانی‌ها محسوب نمی‌شوند و پرواز مستقیمی برای آن‌ها وجود ندارد.

بررسی رتبه‌بندی گذرنامه‌ها نشان می‌دهد امسال اختلاف اعتبار گذرنامه‌ها بیشتر شده است؛ مثلا ژاپنی‌ها در مقایسه با شهروندان افغانستانی (که ضعیف‌ترین پاسپورت را دارند) به ۱۱۵ کشور بیشتر می‌توانند سفر کنند.

از جمله عواملی که باعث اختلاف فاصله در اعتبار گذرنامه‌ها شده، ویروس کرونا و مدیریت آن بوده است. پیش‌بینی می‌شود با تزریق گسترده واکسن در کشورهای پیشرفته که اقتصاد ثروتمندتری دارند، مثل اتحادیه اروپا، امارات، انگلیس و آمریکا جابه‌جایی جهانی برای برخی کشورها آسان‌تر شود و شهروندان کشورهای درحال توسعه، چون توزیع واکسن در آن‌ها کندتر است امکان کمتری برای گرفتن ویزا در آینده داشته باشند.

منبع:ایسنا