نقش «راهنمایان گردشگری»در کاهش مخاطرات سفر پساکرونا

مدرس و پژوهشگر گردشگری گفت: راهنمایان گردشگری با رعایت و مدیریت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و اطمینان‌بخشی از ایمنی و امنیت سفر ، نقش مهم و محوری در آرامش روانی گردشگران و کاهش ترس و ریسک گردشگرپذیری در جوامع محلی در پساکرونا خواهند داشت.

به گزارش روز پنجشنبه گروه فرهنگی ایرنا، پساکرونا دوره ای از تاریخ زندگی بشر است که به اعتقاد بسیاری کارشناسان، بعد از عبور از همه گیری نه سبک زندگی مانند پیش از سال ۲۰۱۹ خواهد بود و نه روابط اجتماعی و اقتصادی شباهتی به آن دوران خواهد داشت؛ دوره ای تقریبا مبهم، پرریسک و شاید پرماجرا. در هر صورت همه افراد جامعه برای هجرتی ناشناخته از دورانی که استرسی برای دیدار و میهمانی و مسافرت وجود نداشت به عصری که حتی دیدار با خانواده، میهمانی و سفرهایی که قبلا به سادگی انجام می‌شد با قواعد و ضوابط خاص و قطعا الزام آور باید آموزش ببینند و آماده شوند.

در این میان بر اساس محدودیت های دوران کرونا، آنچه بیش از همه شئونات زندگی انسان ها دچار محدودیت و تحول شد صنعت گردشگری بود که علاوه بر آسیب های اقتصادی شدید آثار و تحولات بنیادین را برای این صنعت همراه داشت؛ اکنون همه مردم و مشتاقان سفر برای آغاز سفر بدون دغدغه لحظه شماری می کنند. اما ابهامات و مخاطرات آن در طول زنجیره سفر از سیاست گذران، فعالان، مدیران و برنامه ریزان گرفته تا مردم در جوامع محلی و گردشگران مشهود است که هر کدام به نوبه خود برای رفع آن ماموریت و وظایف خاص خود را خواهند داشت.

یکی از عناصر تاثیرگذار در صنعت گردشگری راهنمایان سفر هستند که در دوران کرونا بیشترین آسیب را به لحاظ اقتصادی و اجتماعی متحمل شده اند، اما هنوز هم به عنوان مهمترین حلقه این زنجیره ارزشمند می توانند ریسک ها و مخاطرات سفر در پساکرونا را به حداقل برسانند و بار دیگر در تقویت پیوند رابطه دو طرفه گردشگر و زنجیره گردشگری به ویژه جامعه محلی در مقصد نقش کلیدی ایفا کنند؛ راهنمایانی که در پساکرونا علاوه بر مدیریت گروه گردشگران، رسالت و ماموریت ویژه ای برای اطمینان بخشی و اعتمادزایی میان گردشگران و سایر اجزاء و ارکان این صنعت جهانی خواهند داشت.

مهنا نیک‌بین عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی معتقد است «تغییر رفتارها و روابط میان فردی و اجتماعی دوران کرونا تا مدت ها بعد از پایان همه گیری هم  ادامه خواهد داشت، حتی تاثیرات این تغییرات به پساکرونا منتقل می شود و تا مدت ها کاملا مشهود خواهد بود و جوامع محلی کوچک ممکن است تا مدتی از ورود گردشگران مخصوصا از مبداهای پرخطر، احساس ترس داشته باشند؛ در این میان راهنمایان گردشگری نقشی مهم و محوری خواهند داشت؛ آنها با رعایت و مدیریت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و اطمینان بخشی از مقصد به گردشگر می توانند آرامش روانی گردشگر را در طول سفر رقم بزنند.»

وی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا با اشاره به نقش و جایگاه راهنمایان گردشگری در پساکرونا تصریح کرد: برای مدیریت دقیق دستورالعمل های کرونا که نیاز ضروری برای آغاز سفر در دوران عبور از همه گیری است، راهنمایان گردشگری علاوه بر تمام تخصص ها و دانش هایی که برای حرفه خود آموخته اند، باید از اکنون تمام اصول و قواعد استانداردهای مقابله با کرونا را برای همه اجزای گردشگری فرا بگیرند تا در سفرهای پساکرونا یکی از مراجع اصلی مدیریت و کنترل این ضوابط باشند، وجود چنین راهنمایانی به همراه مسافران، اطمینان بخش و تسهیل کننده برای مسافران و مردم در مقصد سفر خواهد بود.

تفاوت های همه گیری کرونا و سارس

 نیک‌بین با اشاره به گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)  گفت: در حدود ۱.۴ میلیارد گردشگر در سال ۲۰۱۹ در کل دنیا جابه‌جا شدند که حدود ۱.۷ تریلیون دلار درآمد ایجاد کرده است؛  این درآمد از محل گردشگری برای بسیاری کشورها جزء صنایع اول آن‌ها بوده و اکنون در بحران کرونا همین کشورها که به صنعت گردشگری وابستگی زیادی داشتند، بیشتر آسیب دیده‌اند.

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد با بیان اینکه گردشگری در سال ۲۰۱۹ با رشد ۳.۵ درصدی حدود ۳۳۰ میلیون شغل در کل دنیا ایجاد کرده، افزود: این درحالی است که رشد کل اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۹، معادل ۲.۵ درصد بوده است. این رشد بالا همراه با سایر جذابیت‌های اقتصادی و اجتماعی باعث شده ورود به این صنعت برای بسیاری جوامع و دولت‏‌ها جذاب باشد.

صنعت گردشگری ایران  از ۲۰۱۶ با خروج آمریکا از برجام دچار بحران شد و تشدید تحریم‌های اقتصادی و همه‌گیری کرونا بر حیات صنعت گردشگری و ورود گردشگر به ایران تاثیر قابل توجهی داشت.وی افزود: صنعت گردشگری در جهان رشد شتابان و فزاینده ای را در پیش گرفته بود که ناگهان اواخر سال ۲۰۱۹ با همه‌گیری کرونا مواجه شد؛ این اتفاق قبلاً هم با شیوع بیماری سارس در جنوب شرقی آسیا در سال ۲۰۰۳ اتفاق افتاده بود که خوشبختانه در ژوئیه (تیر، مرداد) همان سال مهار شد؛ طبق آمار ارائه شده حدود هفتصد نفر در کل دنیا بر اثر این بیماری فوت کردند. آن زمان خیلی از کشورها آلوده نشدند و  فقط حدود ۲۹ کشور به این بیماری آلوده و درگیر شدند و از طرفی، پروازها، هتل‌ها و بقیه بخش‌های صنعت گردشگری یا حتی خیلی از کسب‌وکارهای دیگر تعطیل نشد و شیوع آن به گونه‌ای نبود که پروازها لغو شده، هتل‌ها کاهش ورودی داشته باشند یا حتی تعطیل شوند.

اتفاق سال ۲۰۰۳ ضررهایی بود که ناشی از افت تقاضا بود و کشورهایی که درگیر این بیماری بودند تعدادشان محدود بود و بیشتر در قسمت جنوب‌شرقی آسیا متمرکز بودند که در مجموع حدود پنجاه میلیارد دلار ضرر داشت. افت تقاضا باعث شد تنها در آن سال با کاهش ورودی گردشگر مواجه شوند، اما اکنون با گذشت یکسال از بروز بیماری کووید۱۹ و دامنه‏‌دار بودن پیامدهای آن برای بسیاری کشورهای درگیر در نقاط مختلف و با وجود کشف و معرفی واکسن این بیماری، فعلا نمی‌توان در خصوص پایان دوران همه گیری و اتفاقات دوران پس از کرونا به روشنی اظهار نظر کرد.

زنان شاغل در صنعت گردشگری بیشتر در معرض بیکاری هستند

نیک‌بین با بیان اینکه طبق گزارش‏‌های جهانی تا سال ۲۰۲۴ اوضاع صنایع و اقتصاد در جهان عادی نخواهد شد، گفت: کرونا برای صنعت گردشگری به عنوان سومین صنعت دنیا از لحاظ صادرات در سال ۲۰۱۹ موجی از  بیکاری و در ریسک قرار گرفتن بیش از ۱۰۰ میلیون شغل را همراه داشت. در این میان زنان که ۵۴ درصد از کل شاغلان این صنعت را در جهان تشکیل می‌دهند در خطر ریسک بیشتری قرار دارند؛ گردشگری به عنوان یک صنعت زنجیره‌ای متشکل از حمل‌و نقل، اقامت، پذیرایی و رستوران، جاذبه ‌ها و خرید، بیشترین لطمه را از همه‌گیری دیده و کاهش درآمد صادراتی این صنعت می‌تواند تولید ناخالص داخلی جهانی را ۱.۵ تا ۲.۸ درصد کاهش دهد.

مدرس حوزه گردشگری با بیان اینکه صنعت گردشگری ایران از ۲۰۱۶ با خروج آمریکا از برجام دچار بحران شد، اظهار داشت: از طرفی تشدید تحریم‌های اقتصادی بر حیات صنعت گردشگری و ورود گردشگر به ایران تاثیر قابل توجهی داشت و اکنون با گذشت یکسال از همه‌گیری کرونا به‌رغم اینکه فعالیت محدود رستوران ها و مراکز اقامتی در برخی شهرها آغاز شده و پروازها با رعایت شیوه‌نامه‌ها و آزمایش‌های پزشکی قابل انجام است، عملا جاذبه‌های گردشگری همچنان تعطیل و با رشد کُند و منفی این صنعت در حوزه داخلی و ورودی به ایران، مواجه است.

پیش‌فروش‌ها و تخفیف‌ها باعث رونق‌بخشی سفر در پساکرونا

نیک‌بین با اشاره به برخی مشکلات زیربنایی صنعت گردشگری ایران و برخی مسائل پیش از کرونا، گفت: کمبود و ضعف زیرساخت‌‏ها و روساخت‌‏های مورد نیاز این صنعت و عدم انسجام در برنامه‏‌ها و اسناد بالادستی توسعه به دوران پیش از بروز همه‌گیری کرونا مربوط است و رونق مجدد و توسعه گردشگری ایران در پساکرونا را از دو جنبه می توان تحلیل کرد؛ در نگاه مثبت اینکه دوره کرونا می‌تواند یک دوره تنفس برای بازبینی و ترمیم صنعت گردشگری و اصلاح و رفع نواقص آن توسط برنامه‌ریزان و دولتمردان و خط‌مشی‌گذاران باشد تا با پایان همه‌گیری با توانی مضاعف و پرقدرت به فعالیت در این صنعت در حوزه داخل و جذب گردشگر خارجی بپردازیم.

گردشگری به‌عنوان یک صنعت یا یک محصول در برخورد با بحران‌ها از بین نمی رود، تغییر جهت می‌دهد، شاید برای بعضی از صنایع این اتفاق بیافتد. صنعت گردشگری ممکن است جهت‌هایی پیدا کند، اما به صورت کامل متوقف نمی شود.مدرس حوزه گردشگری به ابعاد و تاثیرات منفی دوران کرونا اشاره کرد و افزود: کووید۱۹ بسیاری از ظرفیت‌های موجود اعم از کسب‌وکارهای خرد و متوسط را که توان مقابله با خسارت‌های مالی دوران همه گیری نداشت یا تضعیف کرد یا از بین برد که بازیابی آن در پساکرونا با مشکل و هزینه‌های فراوان مواجه می‌شود؛ لذا توجه به ظرفیت‌های پیش از کرونا و تقویت آن همچنین اصلاح موانع برای شتاب بخشی، می‌تواند در پیشبرد اهداف توسعه گردشگری ایران در دوران پساکرونا اثربخش باشد.

عضو هیات علمی گروه گردشگری دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به برنامه‌های پیشنهادی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) برای احیا و حمایت از صنعت گردشگری، گفت: لغو ویزا میان کشور­ها در پساکرونا از جمله این پیشنهادات است که گردشگری را تسهیل و پس از این رکود کم‌سابقه وارد رونق می‌کند؛ از طرفی پیش‌فروش‌ها و تخفیفات خدمات گردشگری مانند خرید بلیت هواپیما و قطار و غیره در این زمان و استفاده از تخفیف تا ۲۰درصد در سفرهای بعدی، همراه با تخفیف‌ها یا خدمات خاص، می­‌تواند در رونق‌بخشی گردشگری در پساکرونا بسیار تاثیرگذار باشد؛ در حال حاضر که مردم مجبور به در خانه ماندن هستند، این تقاضای انباشته‌شده و برنامه‌های تشویقی و انگیزشی، علاوه بر تقویت صبوری، برای مردم، امید به سفر امن و ایمن در آینده را ایجاد می‌کند.

 گردشگری از بین نمی‌رود، تغییر جهت می‌دهد

نیک‌بین گفت: گردشگری به‌عنوان مثال یک صنعت یا یک محصول در برخورد با بحران‌ها از بین نمی رود، بلکه تغییر جهت می‌دهد، شاید برای بعضی از محصولات و صنایع این اتفاق بیافتد؛ ولی صنعت گردشگری ممکن است جهت‌هایی پیدا کند، مثلاً فناوری، امنیت و بهداشت در آن پررنگ‌تر شود و بر اساس سلیقه متقاضی، انتخاب زمان و مکان آن تغییر کند. در هیچ تحلیلی برای پساکرونا توقف در صنعت گردشگری پیش بینی نشده است، به طور کلی گردشگری را نمی‌توان به کامل متوقف کرد.

تا پیش از کرونا اعتقاد بر این بود که ابزار و پیشرفت‌های فناوری نمی تواند جایگزین نیروی کار شاغل در صنعت گردشگری شود، زیرا در این صنعت روابط فردی مهم است و یک ربات در هتل نمی­‌تواند آن لبخندی را که نیروی انسانی برای میهمان­ دارد، داشته باشد؛ اما ممکن است بعد از این به واسطه شیوه‌نامه‌هایی که برای اقامتگاه‌ها و رستوران های پذیرایی تدوین و ابلاغ می شود با تأکید بر عدم ارتباط چهره‌به‌چهره گردشگری و مهماندار، ربات ها و فناوری های نوین کمک ‌کند تماس گردشگر با پذیرشگر و بخش‌های مختلف به صورت غیرمستقیم انجام شود.

صنعت گردشگری خود را با شرایط پساکرونا تطبیق می‌دهد

نیک‌بین اظهار داشت: در پساکرونا تماس چهره‌به‌چهره با سرویس دهندگان و کارکنان اماکن اقامتی به حداقل ممکن می رسد و بیشتر فناوری جایگزین می‌شود؛ به‌هرحال، چنین جهش­‌هایی ممکن است اتفاق بیافتد. این صنعت و رشد مثبت آن و کسب‌وکارهایی که فعال هستند متوقف نخواهند شد، بلکه صاحبان مشاغل باید خود را با شرایط جدید در پساکرونا تطبیق بدهند.

دولت ها باید این اطمینان را به مسافران داخلی و خارجی و هچمنین جوامع محلی بدهند که از زمان آغاز سفر و بدو ورود گردشگر پروتکل‌های بهداشتی از بخش حمل‌ونقل تا اقامتگاه که خیلی آسیب‌زاتر هستند رعایت می­‌شود وکنترل­ ها دقیق و محکم اجرا می شودوی نوآوری، خلاقیت و پایداری را از تاکیدات سازمان جهانی گردشگری برای بازآفرینی در صنعت گردشگری در پساکرونا عنوان کرد و گفت: احیای صنعت گردشگری در پساکرونا از ‌اکنون بر مبنای توسعه پایدار – توسعه‌­ای که نیازهای ذی‌­نفعان را به صورت مستقل و برابر در نظر می گیرد- باید مورد توجه قرار گرفته و در این فرایند اگر نیازی به نیازهای دیگر ترجیح داده شود، باعث می­‌شود توسعه، متوازن، برابر و عدالت‌محور نباشد.

پژوهشگر حوزه گردشگری بر ضرورت تامین و تضمین ایمنی و امنیت به عنوان مفاهیم اساسی توسعه پایدار گردشگری در دوران کرونا و پساکرونا تاکید کرد و افزود: ایمنی به لحاظ سلامت عمومی به صورت دوجانبه برای گردشگران و جامعه میزبان باید فراهم شود؛ دولت ها باید این اطمینان را به مسافران داخلی و خارجی و هچمنین جوامع محلی بدهند که از زمان آغاز سفر و بدو ورود گردشگر، پروتکل‌های بهداشتی از بخش حمل‌ونقل تا اقامتگاه که خیلی آسیب‌زاتر هستند رعایت می­‌شود و کنترل­ ها دقیق و محکم اجرا می شود، از طرفی دستورالعمل­ ها هم باید از ضمانت اجرایی و نظارت بالایی برخوردار باشند.

مدرس حوزه گردشگری با اشاره به فرهنگ پاکیزگی، نظافت و بهداشت به عنوان اصول اخلاقی و آموزه های فرهنگی و دینی مردم ایران، تاکید کرد: باید به گردشگران خارجی که به ایران سفر می کنند اطمینان داده شود که از زمان ورود به کشور با پروتکل‌ها و استانداردهایی بهداشتی در تراز جهانی روبه‌رو می‌شوند و تا پایان اقامت و مسافر و خانواده آنها این ضوابط تامین و تضمین شده است؛ وقتی این اطمینان خاطر به گردشگر داده شود و او اعتماد کند که به کشوری (ایران) به‌عنوان مقصدی با درجه بالای از امنیت بهداشتی سفر کرده که می‌تواند سلامت گردشگران را در طول اقامت تضمین کند، یک مزیت رقابتی موثر برای عادی سازی سفر به ایران، ایجاد می شود.

عدم مدیریت انباشت تقاضای سفر، چالش صنعت گردشگری در پساکرونا

عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه کاهش گردشگری داخلی به دلیل عدم اطمینان و ترس از شیوع کرونا و به صورت ذهنی و کاملاً هم قابل توجیه است، افزود: کسب و کارهای گردشگری باید به سرعت فرایند اطمینان بخشی را برای سفرهای داخلی آغاز کنند، دولت باید از طریق رسانه‌ها و تبلیغات اعتمادزا به متقاضیان بالقوه سفر، حس امنیت بهداشتی را انتقال دهد تا روند سفرهای کنترل شده و ایمن داخلی آغاز شود، چون بیش از این نمی­ توان نیازهای انباشته برای سفر را متوقف کرد و شاهد ورشکستگی صنعت گردشگری بود؛ اگر این روند فزاینده انباشت تقاضا مدیریت نشود در پساکرونا با توجه به ظرفیت ها و زیرساخت های گردشگری، می تواند به تهدید و چالش صنعت گردشگری هم تبدیل شود.

نیک‌بین گفت: شیوع کرونا و کاهش حجم سفر می تواند فرصت مناسبی باشد تا ضعف‌های زیرساختی و روساختی صنعت گردشگری بازبینی و برطرف شود، مهارت ها و دانش نیروی شاغل در بخش گردشگری تقویت و ارتقا داده شود؛ آشنایی با دستورالعمل های بهداشتی، برقراری روابط موثر با گردشگر، معیارگذاری های جدید در رعایت فاصله با گردشگران که هم شیوه‌نامه‌ها رعایت شود و هم فضای صمیمی ایجاد شود -نه خیلی دور، نه خیلی نزدیک – باید از اکنون تمرین و آموزش داده شود.

در حال حاضر در همین سفرهایی که انجام می شود نمی توان و نباید معیارهای و دستورالعمل های بین المللی بهداشتی را کنار گذاشت، فاصله حرفه ای با گردشگر باید تا زمانی که اوضاع عادی نشده حفظ و کاملا بر اساس شیوه‌نامه‌های بهداشتی رفتار شود.

شاید جوامع محلی تا مدت‌ها در پساکرونا نسبت به ورود گردشگر استرس داشته باشند

نیک‌بین با بیان اینکه تغییر رفتارها و روابط میان فردی و اجتماعی دوران کرونا تا مدت ها بعد از پایان همه گیری، گفت: حتی تاثیرات این تغییرات به پساکرونا منتقل می شود و تا مدت ها کاملا مشهود خواهد بود؛ جوامع محلی کوچک ممکن است تا مدتی از ورود گردشگران مخصوصا از مبداهای پرخطر، احساس ترس و ریسک داشته باشند؛ لذا توجه و کنترل بر جریان های گردشگری در قالب پروتکل های جهانی سفر مورد تایید سازمان های جهانی بهداشت و گردشگری از سوی بخش دولتی می تواند بر بهبود این رابطه بین جامعه میزبان با میهمان و تحت کنترل قرار گرفتن روند همه گیری اثربخش باشد تا هر چه زودتر روابط گردشگر-میزبان در مقاصد عادی شود؛ در این میان راهنمایان گردشگری نقشی مهم و محوری خواهند داشت. آنها با رعایت مدیریت شیوه‌نامه‌های بهداشتی و اطمینان بخشی از مقصد به گردشگر، می توانند آرامش روانی خاطر آنها را در طول سفر رقم بزنند.

بازدیدهای آنلاین در کرونا رابطه گردشگر و جاذبه فرهنگی را حفظ کرد

نیک‌بین به نقش پررنگ متولیان ظرفیت های گردشگری فرهنگی-مذهبی در ایران برای حفظ ارتباط با علاقه مندان این بخش از صنعت گردشگری در دوران کرونا اشاره کرد و گفت: ایجاد بازدیدهای آنلاین از موزه ها، رویدادهای آیینی و معنوی، گالری های هنری، سینما و تئاتر موجب شد ارتباط مخاطبان و گردشگران بالقوه با جنبه های فرهنگی مقصدها حفظ و افزایش یابد؛ به نظر می رسد این نوع ارتباط گردشگری و فرهنگ، قالب گردشگری فرهنگی در دوران پساکرونا در ایران را با استقبال بیشتری مواجه کند.

خلاقیت و نوآوری در حوزه های فرهنگی مقصد می تواند موجب جذب گردشگر بیشتر و آینده پایدارتر برای گردشگری فرهنگی و البته فرهنگ گردشگری شود.وی همچنین به گزارش سازمان جهانی گردشگری تحت عنوان گردشگری فرهنگی و کووید ۱۹ اشاره کرد و افزود: این گزارش به تاثیر گردشگری فرهنگی در مقصدها پرداخته و راهکارهایی اثربخش تر ارائه کرده است تا بهبود اطلاعات و تبادل داده ها بین بخش های مختلف صنعت گردشگری اتفاق بیافتد؛ این جریان اطلاعات به برنامه ریزان فرصت و امکان بررسی های بهتر برای اجرای ایده های نو می دهد. خلاقیت و نوآوری در حوزه های فرهنگی مقصد می تواند موجب جذب گردشگر بیشتر و همچنین آینده پایدارتر برای گردشگری فرهنگی و البته فرهنگ گردشگری شود.

عضو هیات علمی دانشگاه، آموزش و توانمندسازی نیروی شاغل در حوزه گردشگری و فرهنگ و تقویت ساختارهای حکمرانی برای هماهنگی بهتر و اشتراک اطلاعات و جذب مخاطبان جدید از بازارهای بالقوه گردشگرفرست برای حوزه گردشگری فرهنگی را از تاکیدات برنامه گردشگری فرهنگی و کووید۱۹  سازمان جهانی گردشگری عنوان کرد.

تمرکز بر برندسازی هنرهای سنتی ایران در سطح منطقه و جهان

نیک‌بین اظهار داشت: نقش هنرهای سنتی، صنایع دستی و میراث و ظرفیت های فرهنگی-هنری ایران اسلامی در اثرگذاری مقصدها بر بازارهای گردشگری پساکرونا را نمی توان نادیده گرفت؛ قطعا با توجه به غنای فرهنگی کشور می توان بر برندسازی این ظرفیت ها برای گردشگری ایران در سطح منطقه و جهانی تمرکز کرد؛ زنان عمده تولیدکنندگان هنرهای سنتی و صنایع دستی، در قالب مشاغل خانگی هستند که در جریان همه گیری آسیب جدی اقتصادی و معیشتی را تجربه کردند، که ضرورت دارد دولت به این بخش برای فعال نگه داشتن این ظرفیت ‏ها برای دوران پساکرونا توجه ویژه داشته باشند.

منبع:ایرنا

اُرسی‌خانه ایرانی زیر ذره‌بین ایتالیایی

چهارمین قسمت از مستند ۱۰ قسمتی «نگاه دوموس به ایران» با بررسی مقاله مجله دوموس در مورد بنای «اُرسی‌خانه» ساخته برادران کیوانی رونمایی شد.

به گزارش روز پنجشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، مجله دوموس (Domus) یک مجله ایتالیایی در زمینه معماری است که در سال ۱۹۲۸ توسط جیو پونتی (Gio Ponti) طراح، نویسنده، معمار و مدرس ایتالیایی پایه‌گذاری شد و توسط هیات‌تحریریه‌ای متشکل از طراحان مطرح هر سال ۱۱ شماره از آن به زبان‌های ایتالیایی و انگلیسی منتشر و در سراسر جهان توزیع می‌شود.

این مجله از ابتدا حوزه تمرکز خود را هنر و معماری دوران مدرن  و بعدها پست‌مدرن در مناطق شهری، روستایی و حومه شهر اعلام کرد و بررسی معماری و طراحی داخلی ایتالیا با توجه به هنرهایی چون خانه‌آرایی، گل‌کاری و حتی آشپزی از دیگر ماموریت‌هایش بود.

دوموس در تمام دوران انتشار خود به معماری مدرن در دیگر کشورها نیز پرداخته و گزارش‌های مختلفی در مورد معماران مطرح کشورهای دیگر و آثار آنها منتشر کرده است. سنت توجه به معماری جهان دوموس حتی در دوران حکومت فاشیست‌ها در ایتالیا با وجود موانع مختلف ادامه داشت.

این مجله از اواسط دهه ۵۰ میلادی به آثار معماری معماران ایرانی و خارجی فعال در ایران توجه و گزارش‌هایی را از آثار شاخص آنان منتشر کرد.

سفارت ایتالیا در ایران با توجه به این سابقه از ابتدای سال جاری، دست‌به کار تولید مجموعه‌ای مستند در مورد این گزارش‌ها را با همکاری هیات‌تحریریه دوموس به نام نگاه دوموس به ایران (Domus Eye on Iran) شد که اولین قسمت آن ۱۲ مهرماه، قسمت دوم ۱۶ آبان‌ماه و قسمت سوم ۲۷ آذرماه ۱۳۹۹ در حساب‌های کاربری سفارت در توئیتر، اینستاگرام و یوتیوب منتشر شد و امروز (پنجشنبه ۲۳ بهمن‌ماه) قسمت چهارم میزبان نگاه‌های علاقه‌مندان به هنر معماری است.

جوزپه پرونه،(Giuseppe Perrone) سفیر ایتالیا در ایران، در این مراسم با حضور تعداد محدودی از معماران ایرانی گفت: پروژه ارسی‌خانه برادران کیوانی (نیما و سینا) تفسیر مجددی از یکی از ویژگی‌های معماری سنتی ایران یعنی پنجره ارسی است.

وی با اشاره به موفقیت‌های این بنا در موزه و نمایشگاهی در ایتالیا افزود: طرح ساختمان مسکونی اُرسی‌خانه، سال ۲۰۱۶ برنده مدال برنز مسابقه آ دیزاین در بخش معماری، ساختمان و سازه شد و اکتبر ۲۰۲۰ (۹ مهرماه ۹۸) در نمایشگاه بین‌المللی موزه دیزاین به نمایش درآمد.

پرونه ادامه داد: این نمایشگاه بین‌المللی در راستای حمایت و معرفی آثار برجسته حوزه معماری و طراحی جهان، از ١٥ اکتبر تا ١٥ نوامبر ٢٠٢٠ و به مدت یک ماه در کومو در ایتالیا برگزار شد.

سفیر ایتالیا در ایران هدف از ساخت مجموعه نگاه دوموس به ایران در ۱۰ قسمت بیست‌دقیقه‌ای را پی بردن به مهم‌ترین مقالات دوموس در مورد طرح‌های معماری انجام‌شده در ایران توسط معماران و طراحان ایرانی دانست.

در این مراسم در محل اقامت سفیر ایتالیا در تهران با رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی برگزار شد، مستندی از آثار برادران کیوانی نیز پخش شد.

هدف از ساخت این مجموعه ‌۱۰ قسمتی معرفی معماران ایرانی و نقش بی‌بدیل آنها در تاریخ معماری و طراحی مدرن و تعاملات مستمر و مثمر ایران با عرصه معماری و طراحی ایتالیا تاکید دارد.

هر قسمت از این مجموعه برگرفته از یک مقاله دوموس در مورد یک اثر یا رویداد محقق شده در ایران طی ۷۰ سال گذشته است تا جزئیات بیشتری در مورد این مقاله به بیننده منتقل و تحولات متعاقب آن پی گرفته شود.

قسمت اول با دنبال کردن ویلای برادر بزرگ‌تر اثر علیرضا تغابنی (معمار معاصر ایرانی متولد ۱۳۵۶) در منطقه مسکونی لواسان آغاز می شود، قسمت دوم به طرح عملی‌نشده طراحی کتابخانه ملی ایران توسط گائتانو پش (Gaetano Pesce) معمار برجسته ایتالیایی در دهه ۷۰ میلادی و پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، اختصاص دارد که وی در مصاحبه‌ای با جوزپه پرونه سفیر ایتالیا در ایران داستان این طرح را همراه با جزئیات و نقشه‌ها و مسائل پشت پرده آن بیان می‌کند.

یک قسمت در مورد موزه شیشه و سرامیک در تهران و طراحی داخلی خوش‌نقش و نوخردگرایانه آن توسط هنس هالوئین (Hans Hollein) معمار اتریشی (۱۹۳۴ تا ۲۰۱۴) و قسمت بعدی در مورد طراحی مجموعه مسکونی آپارتمانی خانه صبا به طراحی سارا کلانتری و رضا صیادیان (معماران معاصر) است که مجله دوموس در مقاله سال ۲۰۱۶ به آن پرداخت. یک قسمت کامل از این مجموعه نیز به طراحی ویلای نمازی از جیو پونتی (Gio Ponti) معمار مشهور ایتالیایی و تاثیر آن در معماری مدرن ایران می‌پردازد.

منبع:ایرنا

پرطرفدارترین هتل ها برای نوروز

تعطیلات نوروز یکی از بهترین فرصت ها برای تجربه سفرهای داخلی و خارجی می باشد تا خستگی یک سال کار و تلاش رفع شود. انجام هر گونه سفر منوط به صدور مجوز از ستاد ملی مبارزه با کروناست.

برای تجربه روزهای خاطره انگیز در سفرهای نوروزی با توجه به تقاضای زیاد برای سفر به شهرهای توریستی کشورمان، لازم است مدیریت و برنامه ریزی صحیحی داشته باشید.

به عنوان مثال، انتخاب هتل و محل مناسبی برای اقامت از مهم ترین مواردی می باشد که نباید از آن غافل شد. در ادامه به چند مورد از بهترین و پرطرفدارترین هتل ها برای سفرهای نوروزی اشاره خواهیم داشت.

هتل ترنج کیش

شرایط آب و هوایی و جاذبه های گردشگری بی نظیر در کنار مراکز خرید مدرن و ورزش و تفریحات آبی هیجان انگیز همگی باعث شده اند تا کیش از اصلی ترین مقاصد برای سفر در بهار محسوب شود. به همین دلیل تنوع در هتل های جزیره بسیار زیاد بوده و از نظر نوع امکانات و موقعیت مکانی و همچنین قیمت نیز با هم تفاوت های زیادی دارند.

برای آن دسته از مسافرانی که در پرداخت هزینه محدودیت ندارند، یکی از بهترین انتخاب ها رزرو هتل ترنج کیش می باشد. این هتل که تنها هتل دریایی در کشورمان می باشد، با ارائه آلاچیق های قرار گرفته در دل خلیج فارس فرصت استراحت و تماشای غروب آفتاب را به زیباترین شکل فراهم نموده است.

اتاق های این هتل دارای تنوع بالایی بوده و برخی چشم انداز غروب آفتاب را دارند و مابقی رو به دریا هستند.

علاوه بر اتاق های مجهز در سایر بخش های هتل امکانات متعددی از قبیل تماشای رقص ماهی ها از کف شیشه ای رستوران و پخش موسیقی زنده در حال خوردن غذاهای با کیفیت اشاره نمود. استخر، سونا و جکوزی، سالن بدنسازی، بیلیارد، آتلیه و فضای سبز و چایخانه سنتی از دیگر امکانات ارائه شده در این هتل می باشند.

هتل داریوش کیش

از دیگر هتل های پرطرفدار برای سفرهای نوروزی به کیش می توان به هتل داریوش اشاره نمود. این هتل به دلیل فاصله بسیار کوتاه با دریا، اتاق های متنوع و مجهز، امکانات تفریحی و رفاهی بی نظیر و فراهم کردن محیطی بسیار آرام و دلنشین به یکی از بهترین هتل های کیش تبدیل شده است.

در رزرو هتل داریوش کیش می توانید اتاق های متنوعی همچون اتاق های دو نفره رو به باغ و دریا، سوئیت های لوکس با چشم انداز دریا و همچنین کابانا در محوطه باغ و رو به دریا را انتخاب کنید.

هتل داریوش کیش دارای ۵ طبقه و ۱۹۰ اتاق و سوئیت متنوع می باشد و امکاناتی از قبیل استخر، سونا، جکوزی، سالن ورزشی و بدنسازی، بیلیارد، زمین تنیس، ماساژ، چایخانه سنتی و رستوران های متنوع با غذاهای با کیفیت را ارائه می دهد.

هتل ویدا، میراژ، شایان، شایگان، سورینت مریم، پانوراما و هتل صدف از دیگر مواردی می باشند که رزرو آنها برای تعطیلات نوروز می تواند انتخابی عالی محسوب شود.

هتل درویشی مشهد

مشهد توریستی ترین شهر در تعطیلات نوروز می باشد و میزبان مسافرانی از اقصی نقاط ایران خواهد بود. به همین دلیل امکانات رفاهی و هتل و هتل آپارتمان های آن تنوع بالایی دارند.

یکی از پرطرفدارترین هتل ها برای سفر به این شهر، هتل درویشی می باشد که در فاصله بسیار کوتاهی با حرم قرار گرفته و فضایی کاملا مجلل و لوکس را برای مهمانان خود فراهم نموده است. این هتل دارای ۲۰ طبقه بوده و ۲۲۳ اتاق و سوئیت متنوع و مجهز در آن موجود می باشد که از نظر معماری و سبک دکوراسیون با هم متفاوت هستند.

برای رزرو هتل درویشی مشهد حق انتخاب بالایی در اتاق و سوئیت ها دارید که از جمله آنها می توان به سوئیت های دوبلکس هندی، عرب، چین و مصر و ایران باستان و همچنین اتاق های دوبلکس پرزیدنتال و پنت هاوس اسپا اشاره نمود.

هتل قصر طلایی مشهد

برای تجربه اقامت در یکی از لوکس ترین هتل های ۵ ستاره مشهد نزدیک به حرم، هتل قصر طلایی می تواند گزینه ای بسیار مناسب باشد. این هتل در خیابان امام رضا واقع شده و دسترسی آسانی به حرم و مراکز خرید متنوع دارد.

علاوه بر اتاق های متنوع که همگی کاملا مجهز می باشند، در این هتل رستوران های بسیار با کیفیت موجود می باشد و انواع غذاهای ایرانی و بین المللی را می توانید در رستوران ترنم، رستوران تابستانی بارگاه، رستوران پنج قاره زوشا و کافه رستوران فرانسیسکو امتحان کنید.

هتل الماس۲، هتل هما ۱ و ۲، هتل مدینه الرضا و قصر الضیافه و هتل های چهار ستاره بسیار با کیفیت از جمله هتل جواد همگی گزینه های پرطرفداری می باشند که در فاصله کوتاهی از حرم قرار گرفته اند.

منبع:ایسنا

به جنگل چاقوها (جنگل سینجی) از عجایب طبیعی جهان

ورود به این جنگل سنگی فقط به افراد خبره توصیه می‌شود چون گم شدن در میان این پدیده طبیعی و حیات وحشی که در آن است، هزینه‌ی گزافی در پی خواهد داشت.

جنگل سینجی در ماداگاسکار
جنگلها از نظر گردشگری کم تر  بعنوان یک جاذبه مورد توجه قرار میگیرند و معمولاً یک رودخانه، آبشار، اثر تاریخی و… در بین جنگل است که سبب ميشود جمعیت زيادي وارد جنگل شوند. بهرحال جنگل ها براي برخی افراد، مظهر زيبايي هستند و براي بعضی برعکس مکانی وحشتناک.

بعضی از جنگل ها منحصر به فرد هستند و در فهرست عجایب طبیعت قرار می گیرند، یکی از این جنگل ها جنگل سینجی در ماداگاسکار است که در این مطلب با آن اشنا خواهید شد.

جنگل سینجی در ماداگاسکار که به جنگل چاقوها (Forset Of Knives) هم مشهور شده است، یکی از منحصر به فردترین مظاهر طبيعي دنیا است که بدون دخالت بشر و از زمان ژئوپارک و دایناسورها ایجاد شده است . این جنگل زیبا که شکل خاصی هم دارد، بعنوان چهارمین جزیره ی بزرگ جهان هم شناخته ميشود .

سینجی یعنی« جایی که کسی نمی تواند پابرهنه راه برود.» و به خوبی این جنگل سنگی را توصیف ميکند . جنگل سینجی پر از صخره های عمودی و نوک تیز آهکی است که در طول سالها بر اثر فرسایش طبيعي ایجاد شده و بصورت پراکنده درختانی روی آنها رشد نموده اند.

اما ناگفته نماند که جزیره ی ماداگاسکار  خود بعنوان یکی از مشهور ترین و بزرگترین جزایر دنیا شناخته ميشود که پر است از زيبايي ها و شگفتی ها طبيعي. جنگل سینجی در ماداگاسکار که به آن پارک هم ميگويند از همین زيبايي های شگفت انگیز این جزیره است. بهرحال ، طبیعت حافظت شده ی جنگل سینجی در ماداگاسکار( Tsingy) از نظر جغرافیایی در نزدیکی ساحل غربی ماداگاسکار قرار گرفته است.

جنگل سینجی به مساحت ۶۶۶ کیلومتر مربع در سال ۱۹۹۰ بخاطر شرایط جغرافیایی خاص و بی همتایش ، جنگل های حفاظت شده حرا، پرنده های وحشی و میمون لیمور، بعنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده است.

ماداگاسکار
ماداگاسکار با نام رسمی جمهوری ماداگاسکار کشوری جزیره ای بنا شده در اقیانوس هند، در کنار سواحل جنوب شرقی آفریقا است. پایتخت آن شهر آنتاناناریوو است. ماداگاسکار چهارمین جزیره بزرگ دنیا است. جمعیت ماداگاسکار ۲۲ ميليون نفر و زبان های رسمی این کشور مالاگاسی و فرانسوی است.

ماداگاسکار ۸۸ ميليون سال قبل از هند جدا شد و بعد از آن هیچگاه به خشکی های ديگر جهان در اتصال نبوده است. این جدایی طولانی مدت سبب شده تا اکثر گیاهان و جانورانش بی همتا باشند و در جای دیگری از جهان پیدا نشوند. در حدود ۹۰ درصد از تمامی گونه های گیاهی و جانوری ماداگاسکار بوم زاد این جزیره هستند معروفترین آنها لمورها هستند.

خطرناک ترین و هیجان انگیزترین زیپ لاین های جهان

زیپ لاین یکی از تفریحات هیجانی است که این ایام جای خود را در بین اقشار گوناگون باز کرده و دل عاشقان هیجان را برده است زیپ لاین ها به عنوان ورزشی هیجانی و ماجراجویانه به یکی از مقاصد توریستی براي مسافران و گردشگران شجاع در سراسر جهان تبدیل شده است. در این مقاله تصمیم داریم شما را با هیجان انگیز و خطرناک ترین زیپ لاین های جهان اشنا کنیم.

هیجان انگیزترین زیپ لاین های جهان:

براي عاشقان هیجان و ماجراجویی اصلاً چیزی به اندازه زیپ لاین ها هیجان انگیز نیستند. زیپ لاین ها ترکیبی از چشم اندازهای حیرت آور و ترشح آدرنالین ناشی از هراس را برایتان بهمراه دارند. سرعت، ارتفاع و چشم اندازهای بی بدیل ، هیجان و جذابیت زیپ لاین های دنیا را دو چندان نموده اند . با افزایش استقبال ماجراجویان و عاشقان هیجان براي تجربه ی زیپ لاین سواری، در کشورهای گوناگون جهان زیپ لاین های متنوعی با ارتفاع و فاصله مختلف ایجاد شد.

1. Pronutro Zip 2000، Sun City یا شهر خورشید، آفریقای جنوبی
باید بیان کرد که این خط طولانی ترین زیپ لاین جهان است و طول این خط هیجان انگیز نزديک به دو کیلومتر میباشد و شما میتوانید در بیش ترین حالت، سرعتی مساوی 136 کیلومتر بر ساعت را در این زیپ لاین تجربه کنید.

براي این که تجربه خود را هیجان انگیزتر کنید بهتر است پاهای خود را هم به خط قلاب کنید تا مانند یک سوپرمن از بالا به پائین حرکت کنید. در ارتفاع بیش از 275 متر از سطح زمین، انتظار میرود ضربان قلب شما به بيش ترین ميزان خود در کل عمر زندگیتان برسد.

2- زیپ لاین های کوه Heavenly( دریاچه تاهو، کالیفرنیا)
در این زیپ لاین میتوانید زمان پائین رفتن نمایی از دریاچه تاهو، قله پیرامید و تالاک را هم ببینید. این زیپ لاین تنها یک سال است که راه اندازی شده، سرعت آن به 64 کیلومتر در ساعت و طول آن 300 متر است. زیپ لاین ديگر که درست در کنار آن قرار دارد از این هم بهتر است. طول آن یک کیلومتر و سرعت آن به 88 کیومتر در ساعت میرسد و رشته کوه های کارسون و سیرا هم در این مسیر وجود دارند.

3- زیپ لاین پرواز گیبون؛ تایلند | Flight of the Gibbon
تایلند بر روی نقشه بعنوان یکی از برترین مقاصد دنیا که نخستین پارک زیپ لاین را تأسیس کرد، شناخته ميشود . تایلند خاستگاه یکی از جذاب ترین زیپ لاین ها در جهان است. عاشقان هیجان و آدرنالین میتوانند سواری در قلب جنگل های انبوه و سرسبز تایلند را به واسطه ی سیم هایی که بیش از ۴ مایل امتداد یافته اند تجربه نمایند. این زیپ لاین جالب تایلندی در فاصله ی یک ساعتی در شرق چیانگ مای تایلند قرار دارد.

4- زیپ لاین آتشفشان آرِنال | Arenal Volcano
تصور کنید در ارتفاع هستید و زیر پای شما دهانه ی یک آتشفشان قرار دارد، چه حسی به شما دست می دهد؟ مضطرب می شوید و یا احتمالا هم جیغ بلندي بکشید. آری، این همان حسی است که پس از سوار شدن بر زیپ لاین آرِنال به شما دست ميدهد.

درصورتی که اهل سفر و گردش باشید، ميدانيد کشور کاستاریکا از مهمترين پاتوق های گردشگری و طبیعت گردی دنیاست و از پرطرفدارترین تفریحات شورانگیز در کاستاریکا هم استفاده از زیب لاین آتشفشان 7000 ساله آرنال است.

5- زیپ لاین لابادی، هائیتی یا دراگون برث | Labadee
یکی دیگر از هیجان انگیزترین زیپ لاین های جهان در سطح اقیانوس زیپ لاین لابادی در کشور هائیتی است که با اسم دراگون برث( Dragon’s Breath) هم شناخته ميشود که به معنای نفس اژدهاست. این زیپ لاین در ارتفاع 500 پایی از سطح دریا قرار دارد و میتوانید با استفاده از آن با سرعت حدود 50 مایل بر ساعت از بالای اقیانوس و جزایر هائیتی عبور کنید.

6- زیپ لاین غار جاگوار، بلموپان، بلیز
با این زیپ لاین به اعماق غار جاگوار می روید. در این تور مسافران با اتوبوس به جنگل های بارانی بلیز میروند . از غارهای قدیمی مایا دیدن ميکنند ، از پل های معلق عبور ميکنند و استالاکتیت و استالاگمیت های غار را می بینند.

7- زیپ لاین ROYAL CARIBBEAN OASIS CLASS
این زیپ لاین بر روی کشتی تفریحی مجلل Caribbean ساخته شده است. طول آن 24 متر و رایگان میباشد . به همین علت گردشگران زيادي را در طول روز به اسکله می کشاند.

منبع:بیتوته

 

مقالات مرتبط:

آدرنالین پارک تهران ،تفریح با چاشنی هیجان

سرزمین موج‌های آبی مشهد

معبد آب کجاست؟

معبد آب بر بالای تپه ای مشرف به خلیج اوساکا، در بخش شمال شرقی جزیره ی آواجی واقع است. این معبد در حقیقت بخش اصلی معبد هومپوکو-جی است که به شاخه ی نینا-جی از فرقه ی شینگون تعلق دارد. معبد آب نمایانگر آرزوی آندو برای ساختن مکانی است که بودا و همه ی موجودات زنده بتوانند در آن در پوششی از نیلوفر آبی به خواب روند. در ادامه در مورد معبد آب میتوانید بیشتر بخوانید

تاریخچه ساخت معبد آب:
معبد آب ساخته معمار ژاپنی تادوئو آندو در سبک مینیمال است (صورتی از مکتب هنری که اساس شرح آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان و سبک های ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی معمول فلسفی یا شبه فلسفی بنا نهاده است). وی فضایی شگفت انگیز و آرام بخش در دل جزیره آواجی ایجاد کرده که ذهن هر بیینده‌ای را به سکون و سکوت متجلی می سازد.

برجسته ترین ویژگی سبک معماری آندو، نظم، مردم و احساسات انسانی است. وی از با نفوذ ترین معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن به شمار می رود. معماری او پر از ابهام با شکاف هایی از نور، آسمان و طبیعت در میان فضایی سرد و سخت است که شور و زیبایی فراوانی به آثارش می بخشد.

از ویژگی های بارز آثار وی، سبک خاص آندو و توانایی شگفت انگیزش در هماهنگی میان “سفت و سخت” و “ملایم” بودن است. آندو قادر است تا از ساده ترین عناصر فضایی بی نظیری خلق کند.

این معمار متبحر و حاذق در ۱۳ اکتبر ۱۹۴۱ میلادی در اوزاکای ژاپن متولد شد وی با مطالعه بر روی خانه‌های فرانک لویدرایت و کارهای مدرنیسم قدیمی (کلاسیک) تعالیم خود را تکمیل کرد. آندو اولین تمرین معماریش را در سال ۶۹ میلادی در اوزاکا آغاز کرد. اولین پروژه او یعنی خانه ردیفی برگرفته از زندگی کودکی اش و تجربه زندگی در خانه های ردیفی (محله فقیرنشین اوساکا) و ورزش بوکس بود که آندو در نوجوانی به صورت حرفه ای دنبال می کرد.

افزایش کمی آثار او در سطح معماری‌های مسکونی، کلیساها، موزه‌ها و مجتمع‌های تجاری بزرگ، و … با تکیه‌ بر ساختارهای بتن مسلح بزرگ و نمایان است که عظمت را در معماری او افزایش می دهد.

وی تا کنون آثار بی شماری را طراحی کرده 8 اثر برتر او شامل:
•    نمازخانه کوه روکو (کلیسای باد)
•    کلیسای روی آب-کلیسای نور
•    معبد آب
•    خانه Raw
•    مجتمع تجاری تایمز
•    پروژه ناکانو شیما
•    پوزه نائو شیما

یکی از برترین آثار آندو معبد آب است  که در قسمتی از جزیره آواجی خود نمایی کرده و نمود تمام عیار خلاقیت او محسوب می شود. وی در این بنا بهشت آیین بودایی در این جهان را مجسم ساخته است. این معبد در حقیقت بخش اصلی معبد هومپوکو- جی است که به شاخه نینا-جی از فرقه شینگون تعلق دارد.

آواجی یک جزیره کوچک در کناره ساحل شرقی بخش مرکزی ژاپن واقع شده است. این جزیره بین دو جزیره اصلی ژاپن (هُن شو) و جزیره چهارم ژاپن (شیکوکو) قرار دارد و واسطه‌ای شده تا با کمک دو دهانه پل عظیم، این دو پاره بزرگ سرزمین به یکدیگر دوخته شوند.

هم چنان که در امتداد جاده ساحلی در شمال جزیره قدم بردارید، راهتان به وسیله جاده باریکی از جاده اصلی منشعب شده و به سمت دامنه کوه باز شده و تابلویی مسیر معبد آب را به شما نشان می دهد.

معبد آب دو دیواره ساده دارد که کاربردی مشابه دیواره محافظ دارند. بازدیدکنندگان می بایست پیرامون سطح خارجی بیضی شکل راه بروند. مسیر عبور بین دو دیوار باریک است. مسیر بیضی شکل هم ممکن است دارای معنای سمبلیک باشد زیرا در تفکر بودائیسم دنیا شبیه یک دایره است و زندگی مردم حول سرنوشتشان به گردش در می آید. بنابراین طراحی بیضی شکل گذرگاه ممکن است به سرنوشت و گردش زندگی شباهت داشته باشد و در واقع ورود به معبد راهی برای حل رنج های بی پایان زندگی است.

پس از ورود به حریم معبد، در میان تونلی بتنی قرار می‌گیرید. راهروی ایجاد شده از دو “دیواره بتنی”تشکیل شده که نمادی کامل از کارهای آندو است.

پس از عبور از دالان دیوار بتونی، گل‌های نیلوفر زیادی که بر سطح آب‌ رویید را مشاهده می کنید که چشم اندازی بسیار زیبایی ایجاد کرده اند.

بر دامنه کوه پیش رویتان حجم دایره ای شکل با قطر بزرگ ۱۳۰ فوت و قطر کوچک ۹۸ فوت وجود دارد که پر از آب و پوشیده از گل‌های نیلوفر آبی است. در وسط این برکه، راهی ست که استخر آب را به دو قسمت، تقسیم می کند. پلکانی که از میان استخر آب عبور می‌کند شما را به زیر سطح زمین، آب و نیلوفرها می‌برد. راه پله باریک است و شما را به قسمت مرموز زیرین تالاب هدایت می کند. رفتن به زیر آب مساوی است با ورود به سالن اصلی. اگر از بالای پله ها به پایین بنگرید به دلیل نبود چراغ تاریک است. تاریکی درگاه ممکن است نمادی برای نشان دادن عمق قلب یک انسان باشد. بنابراین رفتن به بخش درونی همانند تمرینی برای بازدیدکنندگان برای ورود به قلبشان است.

در آیین بودایی، نیلوفر آبی نماد دستیابی به نور شاکا (در سانسکریت: ساکیامونی، از نام های بودا) است. در واقع این معبد نمایانگر آرزوی آندو برای ساختن مکانی بود که بودا و همه موجودات زنده بتوانند در پوششی از نیلوفر آبی به خواب فرو روند. هم چنین توانایی خود تمیزی نیلوفر آبی، نشان دهنده آلوده نشدن به وسیله محیط کثیف بیرونی است که برای معتقدان بودائیسم نمادی بسیار پسندیده و ارزشمند است. همچنین نیلوفر آبی سمبل بهشت و آسمان ها نیز می باشد.

تصاویر گیرایی که آندو در جوانی در هند دیده بود، در خاطره وی موضوعی را تداعی می کرد: «میمونی که بر گرده اسبی سوار بود و پرنده ای که بر سر میمون نشسته بود؛ جهانی که در آن همه انسان ها، حیوانات و طبیعت، در کنار هم زندگی می کنند و همه تفاوت ها زدوده شده اند؛ فضایی که در آن زندگی و مرگ، و عوالم معنوی و دنیوی، تشکیل دهنده کلیت یکپارچه و هماهنگ هستند».

معبد آب در قسمت انتهایی دالان قرار گرفته که پس از ورود و اندیشیدن به فضای دلپذیر در سکوت، ناگهان ناخواسته احساس می‌کنید که بر فراز این سکوت، آب و نیلوفرقرار گرفته است.

خلوت و جذبه در انتهای دالانی ساکت و رمز آلود
گفته می شود که معمار در اینجا، ابتدا به احساس سکوت و اشراق نزدیک شده و سپس دست به کار طراحی این مکان زده است. یک اتاق گرد با شبکه بندی از ستون های چوبی، سالن معبد را تشکیل می دهد که درون فضایی مربع شکل قرار گرفته است. توالی فرم های هندسی بیضی، مربع، دایره و شبکه ای شکل در این مکان موجب افزایش تمرکز هنگام نزدیک شدن به مقدس ترین مکان های معبد می شود. فضای داخلی سالن و ستون ها قرمز رنگ است که این رنگ در پایان روز ، هنگامی که تابش نور قرمز خورشید در غروب فضا را آکنده می‌کند، سایه‌های بلند ستون‌ها را درون حجم زیر زمینی انداخته و به رنگ قرمز تیره در می‌آید.

طراحی آندو در واقع به گونه ای است که مخاطب را با گذراندن از دیوارهای منحنی شکل و بلند به حوض بزرگی رسانده که راه ورود به اتاق اصلی از درون آن می گذرد.

اتاقی مربع شکل با ستون های چوبی و رنگی قرمز مقصد پایانی است. رنگ قرمز، در آئین بودا معانی مختلقی دارد که هرکدام به معماری بنا و اندیشه تادائو آندو مفهومی جداگانه می‌بخشد.

رنگ سرخ، در اصل نماد نیروی زندگی است، پس در این معماری ابتدا، مخاطب از این نیرو سرشار می گردد. سرخ، رنگی محاظفت کننده نیز هست، در نتیجه معبد به نوعی انسان را می‌پذیرد و در پایان نیز، این رنگ که نماد خون مقدس است به بینندگانش می گوید پس از آب گل آلود، خون مقدس جاری است.

این  مسیر حرکت را می‌توان از حیث دیگر نیز بررسی کرد:
تادائو آندو انسان تنها را پس از گذراندن از احساسات شخصی (دیوارهایی منحنی) به عقلانیت می‌رساند ( همان اتاق مربع با رنگ قرمز) عقلانیتی که در سایه تفکر شرقی پی‌ریزی شده. این مسیر از دل طبیعت شرقی می‌گذرد خاک (کف زمین دیوارها) باد (بین دیوارها) آب (حوض وسط) و نور (در تالار اصلی).

آندو با آموزه‌های شرقی خود تعریفی دوباره از انسان، طبیعت و معماری در دنیای مدرن و صنعتی در این بنا نشان می‌دهد. در واقع تادائو در این معماری دست به آفرینش زده و توانسته چنین اثر کیمیایی را خلق کند.

آندو اندیشه هایش را درباره این ساختمان چنین تشریح کرد: «با گذشت زمان، دیوار بتنی رنگ می بازد و درختان در حوضچه سایه خواهند افکند. اما نیلوفرهای آبی در تابستان همچنان به گل خواهند نشست و به مردم این پیام را می رساند که این مکان مقدس است. معماری معاصر فقط در فکر زمان حال است و بناها برای جلوه و درخششی گذرا با هم رقابت دارند. من دلم می خواهد ساختمان های که طراحی می کنم  فارغ از دگرگونی های ظاهری، تا مدت ها به زندگی و تنفس ادامه دهند»

منبع:بیتوته

معرفی ۵ جاذبه گردشگری ارزان قیمت آنتالیا

امکان ندارد در فهرست بهترین شهرهای ترکیه نامی از آنتالیا نباشد. این شهر ساحلی زیبا با منظره دریای مدیترانه، نظر هر گردشگری را به خود جلب می‌کند.باید تاکید کرد که انجام هر گونه سفری منوط به صدور مجوز ستاد ملی مبارزه با کروناست.

آنتالیا شهری پر جنب و جوش با چندین هتل، رستوران، کوهستان‌های سرسبز و جاذبه‌های تاریخی، خود به تنهایی یک هدف عالی برای گردش چند روزه است.

دو یار قدیمی شهر، دروازه هادریان (Hadrian Kapısı)، برج ساعت و چندین خیابان مدرن و مکان‌های دیگر می‌تواند چندین روز شما را مشغول نگه دارد. ولی ما در این متن قصد داریم تا شما را با پنج جاذبه مهم گردشگری آنتالیا آشنا کنیم تا در سفر به این شهر زیبا از این اماکن مهم گردشگری دیدن نمایید.

موزه باستانی آنتالیا

این موزه زیبا  ۱۳ سالن نمایش مربوط به دوران باستانی دارد. موزه باستانی آنتالیا محل نگهداری گنجینه و تاریخ کشور ترکیه است. این موزه در سال ۱۹۲۲ توسط معلمی به نام سلیمان فیکری ارتن افتتاح شده است. موزه باستانی آنتالیا در زمینی به مساحت ۳۰۰۰۰ متر مربع بنا گردیده است و همه ساله گردشگران زیادی از آن دیدن می کنند.

موزه باستان شناسی آنتالیا

موزه باستانی آنتالیا از مهم ترین جاذبه های گردشگری این شهر می باشد که بهتر است از آن بازدید کنید. همچنین این موزه دارای قسمتی مخصوص شامل گالری و نقاشی های زیبا، و آشنایی با تاریخ برای کودکان است.

دروازه هادرین و مسجد یولی مناره

روازه ی هادرین یکی دیگر از جاذبه های شهر آنتالیا است و یکی از ورودی های اصلی Kaleici محسوب می شود. معماری و کنده کاری های این دروازه در کنار قدمت تاریخی آن که به ۱۳۰ سال بعد از میلاد مسیح باز می گردد، از این دروازه، یک جاذبه ی تاریخی ساخته است.

آنتالیا - دروازه هادریان - ترکیه

اما مناره ی Yivli نیز نباید در بازدید از آنتالیا فراموش شود، این مناره که به گفته ی برخی از افراد، مشهورترین نماد شهر آنتالیا محسوب می شود، به دستور سلطان علاالدین ساخته شده است. این مناره، نمونه ای زیبا از معماری دوران سلجوقی است.

اولد تاون یا شهر قدیمی

شهر قدیمی آنتالیا یکی دیگر از نقاطی است که نباید دیدن آن را از دست دهید. این منطقه که به داشتن خانه هایی با سقف هایی قرمز رنگ مشهور است، یکی از زیباترین نقاط این منطقه حساب می شود. این منطقه دارای هتل های بوتیک، مغازه های فروش سوغاتی، و انواع گالری های هنری و رستوران ها است.

میدان اصلی ( Kale Kapisi) نیز دروازه بزرگ و برج ساعت را در خود جای داده است. همچنین مسجد Tekeli Mehmet Pasa نیز قطعا ارزش بازدید را دارد و نباید آن را از دست داد.

این شهر قدیمی یکی از دیدنی ترین شهرها بوده و زیبایی آن برای عکاسان جذابیت زیادی دارد. موقعیت این شهر قدیمی در جاده آتاتورک می باشد.

باغ وحش آنتالیا

شاید بسیاری از دوستداران سفر به آنتالیا اطلاع نداشته باشند که این شهر دارای یک باغ وحش زیباست. با توجه به اینکه اکثر مسافران ایرانی، اوقات خود را در هتل آنتالیا سپری می کنند، بد نیست بدانند که باغ وحش این شهر نیز مسافران و گردشگران اروپایی زیادی را به خود جذب می کند.

این باغ وحش یکی از جاذبه های دیدنی است و در آن از دیدن حیوانات متنوع و زیبای آن لذت ببرید. باغ وحش آنتالیا از دیدنی ترین جاذبه های این شهر می باشد.

سرزمین شن

سرزمین شن یا Sandland آنتالیا محلی است پر از مجسمه های شنی زیبا و نمایشگاهی عظیم از شن های طرح دار زیبا که شخصیت ها و نماد های مختلفی توسط آن ساخته شده است.

نام دیگر این مکان، موزه ی شن و مجسمه آنتالیا است که می توانید از آن دیدن کنید و همه ساله گردشگران زیادی را جذب خود می کند. این مجموعه در زمینی به مساحت ۷۰۰۰ متر مربع ساخته شده است.

سرزمین شن _ آنتالیا _ ترکیه

سرزمین شنی یا همان سندلند با مجسمه های شنی توانسته مورد توجه گردشگران زیادی قرار بگیرد و این مجموعه یکی از پربازدیدترین اماکن گردشگری آنتالیا به حساب می آید.

منبع:ایسنا

 

مقالات مرتبط :

10 هتل برتر و لوکس در شهر ساحلی آنتالیا

دیدنی های آنتالیا ،شهر ساحلی ترکیه

جاذبه های گردشگری شهر ساحلی آلانیا در ترکیه

آشنایی با خیابان‌های دو شهر محبوب استانبول و آنتالیا

نگاهی به مجموعه نویافته زیرزمینی قوشچی اروميه

بافت این شهر را ارتفاعات غربی شهر و درياچه اروميه در شرق احاطه كرده است، چشم‌انداز درياچه اروميه، منظره زيبايی را در حين ورود به این شهر ایجاد می‌کند، برای رسیدن به محل  مجموعه زیرزمینی و صخره‌ای باید از میان بافت مسکونی عبور کرد و در موازات مسیلی که از میان شهر عبور می‌کند و قبل از رسیدن به سه راهی قوشچی-قره‌باغ در مسیر جاده قدیم قوشچی-سلماس حرکت کرد، این سازه به فاصله حدود ۶ کیلومتری شمال‌غرب شهر قوشجی و و در مجاورت جاده دسترسی خط لوله گاز واقع شده است.

ويژگی‌های معماری

مجموعه صخره‌ای قوشچی در زیر بستر سنگی یک مخروط افکنه طبیعی  منشعب از کوه ایجاد شده و ورودی آن به شکل مستطیلی نامنظم است که به مرور زمان تخریب شده و ورود به فضای داخلی به سختی امکان‌پذیر است. بعد از ورودی فضای چهار گوشی قرار دارد که به عنوان فضای راهروی اصلی دخمه بوده، این فضا با سه اتاق اطراف در سمت راست و چهار اتاق در سمت چپ در ارتباط است.

سطح کف، سقف و دیواره‌های آن تقریبا صاف است، سقف آن در همه قسمت‌ها به صورت تخت ایجاد شده با این وجود تورفتگی‌های کوچک طاق مانندی در برخی قسمت‌ها مشاهده می‌شود.

مجموعه زیرزمینی اصلی

ورودی اصلی این مجموعه در ضلع غربی مخروط‌افکنه واقع شده است و بر اساس شواهد موجود می‌توان ادعا کرد که احتمالا این سازه در سمت غرب از امتداد بیشتری برخوردار بوده است.

تخریب ناشی از حفاری محل جاگذاری لوله انتقال گاز و احتمالا کنجکاوی کارگران  برای دستیابی راحت‌تر به درون سازه منجر به تخریب قسمت‌هایی از سازه و ورودی اصلی آن شده است، به همین دلیل این سازه دارای ورودی منسجم و متناسب با کل مجموعه نیست.

بعد از ورود به مجموعه، راهروی صخره‌ای قرار گرفته، این راهرو با طول تقریبی نزدیک به ۲۵ متر در امتداد غرب به شرق ایجاد شده است، راهرو به شکل کریدور مستقیمی تا انتهای مجموعه امتداد یافته و ارتفاع آن در بلندترین قسمت‌ها نزدیک‌تر به دو متر است.

عرض کریدور نیز در بیشتر قسمت‌ها به حدود ۱۸۰ سانتی‌متر می‌رسد علاوه بر این تعداد دو نورگیر یا هواکش در این سازه به چشم می‌خورد که هر دو این نورگیرها مستقیما به راهروی اصلی منتهی می‌شوند.

نورگیر اول در ضلع غربی و در بخش ابتدایی گوردخمه در فاصله بین اتاق‌های اول و دوم قرار دارد، نورگیر دوم در ضلع شرقی و در انتهای سازه و تقریبا پس از خاتمه اتاق‌ها، بعد از اتاق هفتم و در فاصله تقریبا ۵ متری انتهای اتاق هفتم واقع شده است.

جمع‌بندی

شناسایی و بررسی مجموعه دستکند زیرزمینی قوشچی از نظر روشن شدن برخی زوایای تاریک تاریخ معماری و هنری منطقه شمال‌غرب ایران بسیار مهم و قابل توجه است.

با وجود این‌که فعالیت ماشین آلات شرکت گاز منطقه، در مسیر احداث این دستکند صخره‌ای، باعث آسیب زدن به ورودی اصلی آن شده ولی همین امر منجر به ایجاد مسیر نسبتاً مناسب دسترسی به این اثر قابل توجه معماری صخره‌ای در شمال‌غرب کشور شده است.

با توجه به کشف نشدن بقایا و مدارک سفالی در داخل مجموعه صخره‌ای قوشچی تاریخ‌گذاری زمان احداث آن بسیار دشوار است، به نظر می‌رسد با توجه به ویژگی‌های معماری و تیپولوژی این اثر بتوان زمان احداث آن را در بازه زمانی دوران تاریخی و یا دوران اسلامی تاریخ‌گذاری کرد.

در دوران جنگ جهانی اول این محل از سوی قوای روسی به عنوان انبار مهمات جنگی مورد استفاده قرار می‌گرفت، با توجه به اهمیت آنها مراحل مستندنگاری و تهیه پرونده برای ثبت در فهرست آثار ملی کشور از سوی همکاران معاونت میراث‌فرهنگی آذربایجان‌غربی در دست اقدام است.

با سامان‌دهی این مجموعه، مسیر دسترسی به آن، ساماندهی فضای داخلی، تخلیه نخاله‌های داخلی، تامین نور فضاهای درون مجموعه و معرفی و شناسایی آن، می‌توان از آن به عنوان یکی از آثار ارزشمند تاریخی برای جذب هرچه بیشتر گردشگر داخلی و خارجی استفاده کرد.

به‌نظر می‌رسد به منظور اطمینان از کارکرد این فضاهای دست‌کند زیرزمینی و تاریخ‌گذاری و بررسی و مطالعه دقیق‌تر آن، کاوش‌های باستان‌شناسی در این محوطه اجتناب‌ناپذیر است.

منبع:میراث آریا

رمزگشايي از خط باستاني يا سرقت علمي ؟

در تاريخ بيستم آذر ماه سال 1399 خبري بسيار مهم در زمينه رمزگشايي يكي از خطوط كهن ايران كه با نام ايلامي خطي شناخته مي‌شود، توسط خبرگزاري‌هاي داخلي به نقل از شبكه تلويزيوني فرانس‌‌انفوتي‌وي پوشش داده شد. كاشف يك باستانشناس فرانسوي به نام فرانسوا دوسه معرفي مي‌شود.

به نقل از ايشان گفته مي‌شود كه كشف صورت گرفته با توجه به اصلاح ديدگاه‌هاي قبلي در مورد آغاز نگارش از ميان‌رودان، يك انقلاب تاريخي است. با توجه به آنچه در مورد تمدن جيرفت و همچنين بررسي‌هاي انجام شده در مورد لوح‌هاي كنار صندل جيرفت مي‌دانيم، عبارات باستانشناس فرانسوي نكته تازه‌اي نمي‌نمايد. عجيب‌ آنكه اعلام مي‌شود حاصل اين كشف كه پيشاپيش يك انقلاب تاريخي خوانده شده، در سال آينده، يعني2021 منتشر خواهد شد!  غوغاي خبري اين كشف و مهم‌تر از آن ابهامات مرتبط با آن، موجب پيگيري موضوع مي‌شود. اما با پيگيري و بررسي، نكات مبهمي در ارتباط با عناوين متفاوت خود كاشف ظاهر مي‌شود.

در اطلاعيه منتشر شده در تاريخ 2 تير 1394 در سايت رايزني فرهنگي ايران در رم و در دانشگاه پادووا از ايشان با عنوان پروفسور فرانسوا دوسه، عضو گروه باستانشناسي دانشكده ادبيات دانشگاه تهران 2 (!) ياد مي‌شود. چند ماه بعد در مورخه 26 مهرماه 1394 در روزنامه ايران در پوشش خبري مربوط به حضور فرانسوادوسه و ماسيموويداله در سيستان و بلوچستان، ايشان «فوق دكتراي دوره آغاز نگارش ايران از دانشگاه سوربن فرانسه» معرفي مي‌شوند! عناوين متنوع ديگري هم از ايشان مي‌يابيم: «استاديار فرانسوي باستانشناسي دانشگاه تهران» در يك مصاحبه مفصل در روزنامه ايران در 7 شهريور 1395؛ «دانش‌آموخته دانشگاه سوربن و استاد خارجي دانشگاه تهران» در نشست علمي دانشگاه كرمانشاه در 9 ارديبهشت 1397؛ «استاد دانشگاه تهران» در مصاحبه با خبرگزاري ميراث خبر در مرداد 1399؛ «محقق دانشگاه ليون فرانسه» در مقاله‌اي در فصلنامه تاريخ اسلام و ايران در پاييز 1399؛ «عضو گروه باستانشناسي، دانشكده ادبيات دانشگاه تهران و آركئو-اوريانت» در اطلاعيه سمينار برگزار شده توسط موسسه آموزش عالي و معماري هنر پارس، دانشگاه پادووا و دانشگاه ليون 2 لومير فرانسه در 24 آذر 1399. ابهامات موضوع موجب مي‌شود متن دو مصاحبه مفصل با ايشان را مطالعه كنيم كه يكي در تابستان 1399 و ديگري در تابستان 1395 انجام شده است. خوشبختانه مشاهده مي‌كنيم ايشان در مصاحبه با خبرگزاري ميراث خبر شرحي از فعاليت‌هاي‌ خود در ايران را ارايه داده‌اند: «از ۲۰۱۴ در ايران زندگي مي‌كنم.

در ايران فعاليت آموزشي دارم. در دانشگاه تهران تدريس مي‌كنم… همچنين به مطالعه و بررسي سيستم نگارش كه هنوز در ايران ترجمه نشده مشغول هستم. به دستاوردهاي بسيار خوبي دست پيدا كردم. فكر مي‌كنم امسال كه ۲۰۲۰است، بتوانم ترجمه كامل اين سيستم نگارشي را چاپ كنم». اگر چه با اين عبارات اطلاع مي‌يابيم كه با وجود عنوان‌هاي گوناگون، فعاليت اصلي ايشان در ايران آموزشي و در واقع تدريس در دانشگاه تهران است، با اين حال مطلبي كه بتواند حداقل نمايي از كشف ايشان در اختيار ما قرار دهد، نمي‌يابيم. غير از آن، در اين مصاحبه ايشان به حيطه‌اي غيرمنتظره وارد شده، با يك ديدگاه‌ و داوري عجيب به قرارداد كاوش‌هاي باستاني دولت فرانسه و دولت قاجار اشاره مي‌كنند! ايشان با پذيرفتن غارتگري باستانشناسان فرانسوي از ميراث فرهنگي ايران، آن را بيشتر مربوط به گذشته و مرتبط با برخي كاوش‌هاي اوليه فرانسوي‌ها در شوش مي‌دانند. با اين حال و در ادامه، اين غارتگري را مستوجب سرزنش ندانسته، آنچه از نظر ايشان قابل سرزنش بوده، نكته‌اي است كه تحت عنوان خيانت شاهان قاجار از آن ياد مي‌كنند! نكته قابل تامل‌تر آنكه ايشان قراردادهاي دولت فرانسه با دولت قاجار براي حفاري‌هاي باستانشناسي را با قراردادهاي دولت انگليس با دولت قاجار براي استخراج نفت مقايسه مي‌كنند. به نظر ايشان: «فرانسوي‌ها فكر نمي‌كردند كه بر سر ايراني‌ها كلاه گذاشتند.

پادشاه قاجار در ايران همان‌طور كه با شركت‌هاي نفتي براي استخراج نفت با انگليس‌ها قرارداد داشت با فرانسوي‌ها هم براي كاوش‌هاي باستانشناسي قرارداد بست. من هم متاسفم كه دولت قاجار بخشي از ايران را فروخت. اگر هم خيانتي شده شاه قاجار انجام داده است. وگرنه همين الان آثار با ارزشي از ايران در موزه‌هاي دنيا و به اسم ايران در حال نمايش هستند. پس فرانسوي‌ها از ايران دزدي نكردند». كمترين پرسش و ابهامي كه در داوري ايشان در تعيين خائن و تبرئه سارق به ذهن خواننده مصاحبه مي‌آيد، آن است كه چرا نتيجه خيانت‌هاي شاهان قاجار در فروختن ايران به فرانسوي‌ها، نبايد سرقت فرانسوي‌ها ناميده شود؟! همچنين، چرا فرانسوي‌ها در برابر خيانت مسوولان مملكتي نامطلع ايران در دوره قاجار زحمت نمي‌كشند و آثار «باارزشِ» ايرانيان را به ايران مطلع امروز باز نمي‌گردانند؟ غير از آن، ما ايراني‌ها ضرب‌المثل مشهوري داريم تحت عنوان «به نام ما و به كام ديگران».

از اين‌رو چه منتي است بر ما كه فرانسوي‌ها لطف كرده‌، آثار ارزشمند ما را به نام ما نگهداري كرده‌اند؟! نكته ديگر آنكه چرا آقاي دوسه يك مقام دولتي ايراني را، هر چند مربوط به دولت‌هاي گذشته، خيانتكار مي‌خواند؟! آيا اين موضوع به جايگاه ويژه ايشان به عنوان استاد و آن هم استاد منتقد دانشگاه تهران برمي‌گردد؟ پس چرا كشف مهمي كه يك انقلاب تاريخي ناميده‌اند به نام ايران و دانشگاه تهران نيست؟ همچنانكه در خبرگزاري‌ها به نقل از دوست ايشان آقاي ماسيموويداله اعلام شده «با موفقيت باستانشناس فرانسوي، فرانسه بار ديگر برتري خود را در رمزگشايي خطوط و شيوه‌هاي نگارش حفظ كرد». براي درك روشن‌تر موضوع به مصاحبه ايشان با روزنامه ايران مراجعه مي‌كنيم. ايشان اعلام مي‌كنند كه متاسفانه چون درباره تمدن جيرفت چيزهاي زيادي در اينترنت پخش شده كه ناقص يا نادرست است، ايشان در حال نوشتن كتابي كوچك با اطلاعات ساده و كوتاه اما قوي و علمي درباره جيرفت هستند.

البته ما ايرانيان از اهميت فعاليت‌هاي اينترنتي نزد ايشان مطلعيم. مطمئنا پژوهشگران مطالعات باستاني مي‌دانند تاكنون پژوهش‌هاي معتبري به شكل مقاله يا كتاب در مورد تمدن جيرفت منتشر شده كه بي‌نياز از مطالب ناقص يا نادرست پخش ‌شده در اينترنت مي‌توان به آنها مراجعه كرد. با اين همه، اين‌بار هم با جست‌وجوي‌مان نمي‌توانيم نشاني از كتاب وعده داده‌‌ شده‌اي‌شان در پنج سال پيش را بيابيم! مصاحبه‌گر پرسش‌هايي در مورد دو مقاله دوسه در شماره 49 مجله ايرانيكاآنيتكوا در سال 2014 و مقاله ديگري مربوط به سال 2013 مطرح مي‌كند، اما پاسخ‌هاي دوسه نشان نمي‌دهد اين مقاله‌ها نكته نو و تازه‌اي داشته باشد. اما نكته مهم اين مصاحبه صحبت‌هاي استاديار فرانسوي باستانشناسي دانشگاه تهران در برجسته كردن نقش خود يا نقش ما فرانسوي‌ها در رابطه با تمدن جيرفت و همچنين كشف ايشان يا ما فرانسوي‌ها در بررسي خطوط ناشناخته بر لوح‌هاي مكشوفه از جيرفت است.

ايشان در اين رابطه مي‌گويند: «لوح‌هايي در سال 2006 در جيرفت پيدا شد كه متاسفانه هنوز بعضي پژوهشگران فكر مي‌كنند تقلبي هستند در حالي كه اين لوح‌‌ها در يك حفاري علمي پيدا شده بود. 3 تا 4 لوحي كه پيدا شده‌اند از كاوش قانوني و يكي از كاوش غيرقانوني پيدا شد كه يك روستايي آن را به ما داد. دو خط روي لوح نوشته شده بود كه يكي از آنها را قبلا مي‌شناختيم كه خط ايلامي بود. يكي ديگر كاملا جديد است كه من در مقاله‌اي در مورد جيرفت نام «خط هندسي» را روي آن گذاشتم چون اين خط از اشكال هندسي مثل مربع و دايره يا اشكال خيلي ساده استفاده شده است. ما در آخر قرن نوزدهم ميلادي شروع به حفاري در ايران كرديم كه 130 سال پيش بود و الان يك خط هندسي پيدا كرده‌ايم و اين نشان مي‌دهد كه ما واقعا هيچ چيز نمي‌دانيم».  تاكيد دوسه بر تداوم فعاليتِ – به بيان خودش-«فرانسويان از 130 سال پيش تا آن روزي كه خط هندسي را پيدا كردند»، بسيار درخور توجه است و مهم‌تر تاكيد او بر اين نكته كه «ما (يعني فرانسويان) واقعا هيچ چيز نمي‌دانيم‌»! مي‌توانيم بپذيريم كه منطقا به خاطر همين «ندانستن» بود كه ايشان در دانشگاه تهران حضور يافتند تا بياموزند و بدانند. اما، با مشاهده جملات فوق باز هم با پرسش‌هاي ديگري مواجه مي‌شويم؛ اينكه آيا ايشان سعي مي‌كنند با ناديده گرفتن نقش باستانشناسان ايراني در بررسي و حفاري تمدن جيرفت نقشي برجسته را براي فرانسوي‌ها در اين كشفيات تبليغ كنند؟ زيرا بيانات ايشان ظاهرا آنقدر تاثيرگذار است كه مصاحبه‌گر مي‌پرسد «آيا مردم جيرفت به شما كمك مي‌كنند، يا كاوش‌هاي شما براي‌شان مهم نيست؟» دوسه نيز براي تثبيت حضور پررنگ و برجسته خود يا همان فرانسوي‌ها در كاوش‌هاي جيرفت مي‌گويد: «يادم هست كه در 2006 و 2007 گاهي صبح‌ها مردم بومي مي‌آمدند و براي ما سفال مي‌آوردند و مي‌گفتند كه اين را پيدا كرده‌ايم». چنانكه اطلاع داريم حفاري جيرفت طي چند فصل در سال‌هاي 1381تا 1387 به سرپرستي دكتر يوسف مجيدزاده انجام شد.

همان‌گونه كه ايشان در مقدمه كتاب مجموعه مقالات دومين همايش بين‌المللي تمدن حوزه هليل رود: جيرفت در سال 1387 نيز نوشته‌اند، اين كاوش‌ها با حمايت مالي و معنوي سازمان ميراث فرهنگي و با كوشش شبانه‌روزي تعدادي از باستانشناسان جوان ايراني به انجام رسيد. اگر آقاي دوسه مكررا از لفظ فرانسويان استفاده نمي‌كردند، شايد مي‌شد برداشت ديگري كرد، اما واقعيت اين است كه اگر «ما» از «فرانسويان» جدا شود، برداشت متفاوت خواهد بود. ايشان اذعان دارند كه فرهنگ‌سازي در جهت همكاري مردم محلي با هيات باستانشناسي حاصل تلاش‌هاي مستمر رياست هيات كاوش و اعضاي نزديك ايشان بود. نكته مهم ديگري كه استاديار فرانسوي باستانشناسي دانشگاه تهران از آن در اين مصاحبه چشم‌پوشي مي‌كند، نقش برجسته ايرانيان در انجام نخستين پژوهش‌ها در مورد لوح‌هاي كنار صندل جيرفت است. پژوهشگران مطالعات باستاني اطلاع دارند كه كشف الواح‌كنار صندل جيرفت و برگزيدن عنوان «هندسي» براي خط‌شان هيچ ارتباطي با فرانسوا دوسه يا فرانسوي‌ها نداشته است! زيرا براي اولين‌بار در تاريخ مطالعات خطوط باستاني، ساختمان بيروني نظام نگارش لوح‌هاي مكشوفه از كنار صندل جنوبي جيرفت در كنار خطوط ايلامي آغازين، زنجيره‌اي و خطوط كهن سند و ميان‌رودان توسط يك دانشمند ايراني به نام دكتر آژيده مقدم در مقالات زير مورد بررسي قرار گرفت: 2009: “Ancient Geometry and “*Proto Iranian “ Scripts. South Konar Sandal mound inscriptions, Jiroft “ در جشن‌نامه فيليپ كرينبروك در آلمان؛ 1392 (2013): «هندسه باستان: نگارش، هنر و رياضيات» در مجموعه مقالات دومين همايش بين‌المللي هليل‌رود: جيرفت؛ مقاله فوق در همين سال با عنوان Ancient Geometry: Writing Systems, Art, Mathematics در سايت بنياد بردشاو قرار گرفت و در سال 1398 مجموعه اين پژوهش‌ها همراه با بخش ديگري با موضوع تحليل متن الواح جيرفت در يك كتاب مستقل دوزبانه با عنوان نظام نگارش هندسي در گِل‌نبشته‌هاي تپه كنار صندل جنوبي، جيرفت توسط نشر دانه به چاپ رسيد.
اين مجموعه پژوهش‌ها بنا بر تحليل‌هاي هوشمندانه آن در واقع بايد كليد اصلي بررسي نظام‌هاي نگارش باستاني به ويژه با نشانه‌هاي هندسي دانسته شود؛ شاهكاري پژوهشي كه در واقع پژوهش‌هاي آينده در اين زمينه بر بنياد و در ادامه آن خواهند بود. اين پژوهش اگرچه در ايران بنا بر دلايلي كه در گفتار دوم اين گزارش به وجوهي از آن اشاره خواهد شد، آن‌طور كه بايد ديده نشد يا سعي شد ديده نشود، اما مورد استقبال پژوهشگران خارجي قرار گرفت. همچنان‌كه پس از چاپ اين پژوهش در سال 2009، در مراكزي همچون پايگاه كتابخانه ديجيتالي خطوط ميخي كه در واقع يك پروژه ابتكاري مشترك توسط دانشگاه‌هاي كاليفرنيا، لس‌آنجلس، آكسفورد و موسسه ماكس پلانك است، به قلم رياست وقت پايگاه CDLI پروفسور فقيد، رابرت ك. انگلاند با واژه‌هايa highly interesting article by AzhidehMoqaddamبه آن اشاره شد. نظريه ابتكاري دكتر مقدم در مورد نظام نگارش هندسي لوح‌هاي كنار صندل جيرفت نويددهنده دستيابي به منشأ ساختمان خطوط ميخي نيز بوده، از اين‌رو براي مراكزي همچون CDLI از اهميت ويژه برخوردار است.
به جهت بررسي روشن‌تر ادعاي فرانسوا دوسه مقاله‌اي را جست‌وجو مي‌كنيم كه در آن ايشان مدعي است طي مطالعه خود بر نظام نگارش لوح‌هاي جيرفت، براي اولين‌بار عنوان «خط هندسي» را بر روي آن نهاده است! مقاله عنوان «A new writingsystem discovered in 3rd millennium bce Iran: The konar sandal’geometric’ tablets» دارد. اين مقاله حدود 5 سال پس از انتشار پژوهش و نظريه دكتر مقدم در مورد نظام نگارش هندسي الواح كنار صندل جيرفت منتشر شده است! هنگامي كه به متن مقاله‌ ايشان مراجعه مي‌كنيم، درمي‌يابيم نه تنها اين مقاله مطلقا هيچ نكته تازه‌اي افزون بر آنچه در گوشه‌هايي از پژوهش دكتر آژيده مقدم آمده ندارد، بلكه حتي براي درك روشن‌تر و كامل‌تر ايده‌هاي پراكنده‌اي كه در مقاله ايشان بي‌زمينه و ناپخته طرح شده، لازم است به منبع آن، يعني مقاله سال 2009 دكتر آژيده مقدم مراجعه كنيم. نكته عجيب‌تر آن است كه فرانسوا دوسه تنها در يك پاورقي با ارجاعي اشتباه! به مقاله دكتر مقدم اشاره كرده و از سر اجبار مقاله ايشان را در فهرست منابع آورده‌ است! البته ارجاعات اشتباه عاري از پيام نيستند. پرسش ديگر در مورد اين ارجاع عجيب آن است كه آيا استاديار فرانسوي باستانشناسي دانشگاه تهران در مصاحبه 7 شهريور 1395 با روزنامه ايران آگاهانه با ادعاي اينكه براي اولين‌بار لوح‌هاي كنار صندل جيرفت را بررسي كرده و عنوان «خط هندسي» را روي آنها نهاده، خوانندگان روزنامه ايران را گمراه نكرده است؟! با بررسي موضوع‌سخنراني‌هاي دوسه در مجامع علمي و فرهنگي داخلي، سخنراني‌هايي كه عمدتا با هدف «ارائه دستاوردها و نظريه‌هاي ايشان در زمينه شناسايي و خوانش كتيبه‌هاي آغاز ايلامي، ايلامي خطي و خط نويافته هندسي كنار صندل» ارايه شده، با اين پرسش مواجه مي‌شويم كه آيا اين مصاحبه به نيت و انگيزه ترويج همين ادعا، يعني تلاش براي معرفي تمدن جيرفت در ادامه كاوش‌هاي صدوسي‌ساله فرانسوي‌ها در ايران و همچنين معرفي يك فرانسوي به عنوان كاشف و نظريه‌پرداز خط نويافته اين تمدن فراهم نشده است؟! و باز پرسش ديگر آن است كه -در صورتي كه بتوانيم با وجود وابستگي دوسه به دانشگاه تهران و در نتيجه مالكيت يافته‌هاي علمي ايشان به نام دانشگاه تهران و كشور ايران، معرفي نامرسوم كشف ناديده ايشان به نام پژوهشگر فرانسوي يا به تعبير بيان‌ شده، حفظ برتري كشور فرانسه در رمزگشايي خطوط و شيوه‌هاي نگارش را به وابستگي عاطفي فرانسوا دوسه به زادگاهش توجيه كنيم-اصرار ايشان در معرفي نظريه ابتكاري يك دانشمند ايراني به نام كشور فرانسه را چگونه بايد توجيه كرد؟ ديگر آنكه چرا اين رفتار غيرحرفه‌اي در استفاده از مزاياي استادي دانشگاه تهران و از سوي ديگر معرفي يافته‌هاي علمي خود به نام دانشگاه و كشوري ديگر توسط دانشگاه تهران نه مورد پيگرد قانوني كه حتي كنجكاوي قرار نگرفته است؟! پيرو اين ابهامات از گروه باستانشناسي دانشگاه تهران موضوع پيگيري و آنچه اطلاع داده مي‌شود فراتر از تصور است. به گفته مديريت محترم گروه نامبرده و برخي ديگر مسوولان اين دانشگاه، فرانسوا دوسه در هيچ دوره‌اي تحت هيچ عنواني هيچ‌گونه فعاليت آموزشي در اين دانشگاه نداشته است! ايشان تنها به عنوان دانشجوي فوق دكتراي باستانشناسي در اين دانشگاه ثبت‌نام و به عنوان دانشجو هم به ندرت در گروه باستانشناسي حضور پيدا كرده است. بارها از خود مي‌پرسيم چگونه امكان دارد دانشگاه تهران با وجود پوشش چندباره مصاحبه‌هاي ايشان در رسانه‌هاي رسمي و دولتي و اطلاعيه‌‌ سخنراني‌هاي ايشان در خبرگزاري‌هاي مختلف از جعل عنوان استاد دانشگاه تهران توسط يك دانشجوي خارجي آگاهي نيافته باشد؟! آيا مسوولان محترم دانشگاه تهران مي‌توانند تصور كنند روزگاري يك دانشجوي خارجي در دانشگاه سوربن حداقل به مدت پنج سال در رسانه‌ها و مجامع دانشگاهي فرانسه خود را با عنوان استاد آن دانشگاه معرفي كند و از چشم مسوولان دور بماند؟ چرا آقاي دوسه با عنوان دانش‌آموخته دانشگاه سوربن يا دانشجوي فوق دكتراي آن دانشگاه مشكلي ندارند، اما با عنوان دانشجوي فوق دكتراي دانشگاه تهران مشكل دارند؟ آيا ايشان عنوان دانشجويي گروه باستانشناسي دانشگاه تهران را براي خود سبك مي‌دانند؟ و از اين‌روست كه ترجيح داده‌اند استاد اين گروه تلقي شوند؟ پرسش ديگر آنكه انگيزه و اهداف اين دانشجوي خارجي در خطر كردن‌هايي چون جعل عنوان استادي بزرگ‌ترين و مهم‌ترين دانشگاه كشور، تحريف تاريخ كشفيات و مطالعات جيرفت به جهت برجسته نمودن جايگاه فرانسه در اين رويداد مهم باستانشناسي و سرانجام تبليغ شاهكار پژوهشي و نظريه ابتكاري يك دانشمند ايراني در مورد نظام نگارش هندسي لوح‌هاي نويافته جيرفت به نام خود و كشور متبوعش در رسانه‌هاي خارجي و به ويژه داخلي چه بوده است؟ آيا ارتباطي مي‌تواند ميان انگيزه و اهداف ايشان در ارتكاب اين رفتارهاي غيرقانوني با داوري نامعقول ايشان در تعيين خائن و تبرئه سارق در رابطه با مناسبات دولت قاجار و دولت فرانسه وجود داشته باشد؟ با توجه به اشارات دوسه به نظر مي‌رسد براي يافتن پاسخي روشن به اين پرسش ‌بايد نيم‌نگاهي به تاريخچه حضور رسمي باستانشناسان خارجي در ايران از نيمه سده نوزدهم ميلادي بيندازيم. براي اولين‌بار در دوره قاجار طبق قراردادهايي امتياز انحصاري كاوش‌هاي باستانشناسي در تمام خاك ايران در اختيار دولت فرانسه قرار گرفت. در توافق صورت‌گرفته ميان دولت‌هاي انگليس و فرانسه، همچنانكه دوسه نيز اشاره مي‌كند، انحصار حفاري و استخراج نفت به انگلستان و انحصار حفاري‌هاي باستانشناسي به فرانسه تقديم شد. مطالعه سفرنامه‌ها و گزارش‌هاي باستانشناسان فرانسوي چهره واقعي فعاليت‌هاي ايشان در پشت دستاوردهاي علمي را در اختيار ما قرار مي‌دهد؛ چهره‌اي كه در واقع طراحان آن را ‌بايد در محافل استعماري و موزه‌داران و مجموعه‌داران بزرگ اروپايي و سپس امريكايي پيگيري كنيم. اين چهره واقعي همان چيزي است كه فرانسوا دوسه تحت عنوان غارت ميراث فرهنگي ايران آن را مورد تاييد قرار مي‌دهد، هر چند كه در ادامه، مسوول اين غارت و دزدي‌ها را نه باستانشناسان فرانسوي‌ بلكه خيانت شاهان قاجار تفسير مي‌كند! اگر چه در سال 1306 با فشار دولت امريكا به دولت فرانسه، قراردادهاي دولت قاجار با دولت فرانسه لغو شد، اما روح قرارداد با تداوم تعهد ايران به سپردن مديريت آثار باستاني به يك فرانسوي با عنوان «متخصص اداره اشياء عتيقه و زيرخاكي» محفوظ ماند، همچنانكه فرانسوي‌ها تا سقوط رژيم پهلوي امتياز انحصاري كاوش در شوش را نيز حفظ كردند. پس از لغو قراردادهاي انحصاري فرانسه، باستانشناسان ايتاليايي‌‌ و امريكايي‌ نيز به ايران سرازير شدند و در كنار باستانشناسان فرانسوي‌ و در رقابت با يكديگر در سطح گسترده‌تري بر ميراث فرهنگي ايران چنگ انداختند. در طول دوره پهلوي و با وجود تاسيس رشته باستانشناسي در ايران، بررسي و حفاري‌هاي مهم در اختيار فرانسوي‌ها، ايتاليايي‌ها و امريكايي‌ها قرار داشت. با بررسي سفرنامه‌ها و گزارش‌هاي باستانشناسان خارجي متوجه مي‌شويم اين نگاه سوداگرانه به ميراث فرهنگي ايران گاه حتي به جعل آثار و اشياء جهت فروش به مجموعه‌داران مي‌انجاميده است. آنها در برابر سوداگري و انحصار علمي در مطالعات باستاني با تنظيم و تحميل قراردادهاي حفاري‌هاي باستاني به دولت‌هاي خاورميانه از شمال آفريقا تا آسياي مركزي تنها چيزي كه به آن ملت‌ها مي‌دادند احساسات ملي‌گرايانه از يك پيشينه تاريخي باجلال و باشكوه بود، احساساتي كه تا آنجا اجازه ظهور و پرو بال گرفتن داشت كه بتواند همكاري بيشتر مردم آن كشورها براي فعاليت گسترده‌ترشان را برانگيزاند، و از سوي ديگر در جهت اهدافي سياسي با نيت تفرقه‌انگيزي ميان ملت‌هاي خاورميانه بتواند هر كدام از ملت‌ها را پيرامون احساساتي ملي‌گرايانه در رقابت براي دفاع از پيشينه باشكوه‌تر و افتخارآميزتر خود به يكديگر مشغول دارد. در واقع بخشي از اين مطالعات مي‌توانست پشتوانه لازم براي ايجاد ايدئولوژي‌هاي نوظهور ملي‌گرايانه با عنوان‌هاي پان‌ايرانيسم، پان‌تركيسم و پان‌عربيسم و غيره را به ويژه پس از جنگ جهاني اول در جهت ايجاد شكاف ميان ملت‌هاي خاورميانه و در نتيجه حضور كشورهاي استعماري در ميان اين شكاف‌ها براي استثمار و استعمار خاورميانه فراهم كند.
در ميان فعاليت باستانشناسان ايراني در دهه‌هاي اخير، كشف حوزه تمدني هليل‌رود و جيرفت لرزه‌اي مهم بر پيكر مطالعات فرهنگ و تمدن‌هاي كهن منطقه انداخت؛ يافته‌هايي كه نشان مي‌داد پژوهش‌هاي قبلي در خصوص شناسايي ميان‌رودان به عنوان خاستگاه تمدن‌هاي درخشان خاورنزديك نيازمند يك بازبيني اساسي است. اين بازبيني تنها به تاريخ شهرنشيني محدود نمي‌شد، بلكه نظريه‌هاي موجود در مورد تاريخ فرهنگ، خط، هنر، معماري، اقتصاد، اجتماع و سياست را نيز دستخوش تغيير مي‌كرد. اما نكته مهم‌تر براي محافل دانشگاهي خارجي آن بود كه اين كشف مهم در فقدان حضور سنتي آنها و توسط ايرانيان توانمند انجام شده بود. از اين‌رو آنها پس از كشف تمدن جيرفت سعي كردند براي احياي جايگاه انحصاري گذشته‌شان در ايران تلاش كنند. در اين ميان فرانسوي‌ها و ايتاليايي‌ها با توجه به پيشينه فعاليت‌هاي باستانشناسي‌شان در ايران، بيش از ديگر كشورهادر ايران فعال شدند. ظاهرا تاسيس و گسترش گروه‌هاي آموزشي باستانشناسي در مراكز گوناگون ايران پس از انقلاب نيز نتوانسته مانع جدي در برابر اين نيت ايجاد كند. با اين توضيح چه بسا بتوانيم به پاسخ روشن‌تري در خصوص دلايل اقدامات فرانسوا دوسه در ايران برسيم. همچنان‌كه ايشان در همان مصاحبه با خبرگزاري ميراث خبر در بياني تناقض‌آميز با چشم‌پوشي از سوء‌پيشينه باستانشناسان خارجي در ايران در رابطه با ضرورت حضور فعلي آنها در ايران اعلام مي‌كند: «فرقي بين باستان‌شناسان خارجي و ايراني وجود ندارد». توجيهاتي كه ايشان براي ضرورت فوق بيان مي‌كند اختصاص اعتبارات مالي كم براي پروژه‌هاي باستانشناسي توسط دولت ايران، و عدم امكان انجام برخي مطالعات شيميايي و فيزيكي يا تاريخ‌گذاري كربن 14 در ايران است! براي كساني كه با تاريخ نهضت‌ ملي شدن صنعت نفت در ايران آشنايي دارند، استدلال مُسيو دوسه بي‌شباهت به استدلال‌هاي خيرخواهانه (!) بريتانيايي‌ها و حاميان آنها در ايران در آغاز بلند شدن صداي ملي كردن صنعت نفت نمي‌نمايد. به عنوان نمونه در پرتوي استدلا‌ل‌هاي بريتانيايي‌ها، نخست‌وزير وقت ايران اعلان مي‌فرمود: «مردمي كه توانايي ساخت لولهنگ را ندارند چگونه مي‌خواهند صنعت پيچيده نفت را اداره كنند؟!» در راستاي اين سياست استعماري از دهه‌ها قبل از بلند شدن نداي ملي شدن صنعت نفت، اين‌گونه تبليغ و تبديل به باور عمومي نموده بودند كه اگر نفت به خواب كسي بيايد نشان از مصيبت و بدنامي دارد! نكته قابل توجه آنكه خواب گنج و دفينه (عنواني كه مردم در دوره قاجار و پهلوي به كشفيات باستانشناسي مي‌دادند) نيز تعبير به بيماري و هلاكت شده است! اما اگر در خواب گنجِ پيداشده ناپديد شد، تعبيرش سلامتي است! با اين حال معبران خارجي نظري كاملا خلاف نظر معبران كشورهاي جهان سوم دارند! به عنوان نمونه به نظر آنان تعبير ديدن نفت در خواب پيدا كردن دوستان خوب و شادي است! همچنان‌كه جست‌وجو كردن گنج يا يافتن گنج در خواب، به تعبير ايشان، نشانه‌اي از خوشبختي و امنيت و كسب افتخار است!
بنا بر آنچه در اين گزارش آمد چه بسا لازم باشد به مسوولان محترم يادآوري كنيم كه اگرچه در داوري منصفانه‌تر ارزش معنوي و مادي ميراث فرهنگي يك كشور، با توجه به اهميتي كه در استحكام پايه‌هاي استقلال و اقتدار يك كشور دارد، هيچ‌گاه قابل مقايسه با منابع نفتي نيست، اما نظر به نگاه سوداگرانه بيگانگان به قراردادهاي باستانشناسي همچون قراردادهاي حفاري و استخراج نفت، آيا در صورتي كه تمايزي ميان شركت نفت ايران و انگليس و شركت ملي نفت ايران وجود دارد، نبايد تفاوتي در نگاه ما به باستانشناسي وابسته يا هيات‌هاي مشترك باستانشناسي با باستانشناسي ملي وجود داشته باشد؟
نظر دلسوزان و مسوولان محترم كشورمان را بيش از پيش به نكات زير جلب مي‌كنيم:
– نگاه پيشين به باستانشناسي از منظر «اداره اشياي عتيقه و زيرخاكي» بايد منسوخ‌ شده قلمداد شود.
– يافته‌ها و مطالعات باستانشناسي پايه اصلي مطالعات تاريخي، فرهنگي، اجتماعي و سياسي است و اين جايگاه بايد در دستان ما ايرانيان حفظ و تقويت شود.
– كمترين عايدات مادي مطالعات باستانشناسي، گسترش موزه‌هاي ملي و دانشگاهي و رونق صنعت گردشگري به ويژه گردشگري علمي است. اما مهم‌تر از آن، نقش كليدي عايدات معنوي مطالعات باستانشناسي در رشد نظريه‌پردازي و پيشرفت مطالعات علوم انساني و همچنين تقويب بنيان‌هاي فرهنگي، سياسي و امنيتي كشور است.
– با توجه به گستره و اهميت محوطه‌هاي باستاني مربوط به دوره‌هاي مختلف پيش از تاريخي و تاريخي در ايران، چه تعداد هيات‌هاي باستانشناسي ملي را مي‌توانيم سامان دهيم تا هم از اين طريق موجب دلگرمي فارغ‌التحصيلان باستانشناسي شويم و هم موجبات رونق و پيشرفت مطالعات ملي باستانشناسي در ايران را فراهم آوريم؟
– رفع مشكلات و موانع بر سر راه تجهيز آزمايشگاه‌هاي باستانشناسي در دانشگاه‌ها و موسسات و پژوهشكده‌هاي ايرانشناسي و باستانشناسي به استقلال فعاليت‌هاي پژوهشي در كشورمان خواهد انجاميد. با وجود پيشينه و به ويژه گسترش چند دهه‌اي گروه‌هاي باستانشناسي در دانشگاه‌هاي ايران و همچنين اهميت و گستره محوطه‌هاي باستاني در ايران، ما همچنان در انجام مطالعات آزمايشگاهي با مشكل مواجهيم. اميد است اين موانع و مشكلات با درايت مسوولان محترم برطرف شود. در صورتي ‌كه بنابر ديدگاه استعماري بيگانگان در وابسته نگهداشتن ايران، موانعي در وارد كردن دستگاه‌هاي مورد نياز براي تجهيز موسسات و آزمايشگاه‌هاي باستانشناسي در مراكز علمي مربوطه وجود دارد، مسوولان محترم قادرند اقدامات لازم را جهت مذاكره با دانشكده‌ها و پژوهشكده‌هاي علوم پايه و فني و مهندسي داخلي در راستاي آغاز و انجام تحقيقات براي ساخت اين تجهيزات در داخل ايران فراهم آورند.
– نكته بسيار مهم اينكه واگذاري مجوز بررسي به باستانشناسان خارجي حتي در قالب هيات‌هاي مشترك، با توجه به امكان دسترسي ايشان به اطلاعات استراتژيك كشور مطمئنا پيامدهاي بسيار نامطلوبي در حوزه‌هاي حياتي كشور خواهد داشت.
بديهي است با توجه به دركي كه بيگانگان از اعزام هيات‌هاي باستانشناسي به ايران به موازات هيات‌هاي حفاري و استخراج نفت دارند، طرح و اقدام ملي شدن دانش و نه صنعت باستانشناسي با جنجال نهادهاي استعماري غربي و توطئه‌هاي پنهان عوامل داخلي آنها همراه خواهد بود. اما مطمئنا ملتي كه تجربه ملي كردن صنعت نفت را دارد، امروز اين مسير را با استواري بيشتري طي خواهد نمود. ان‌شاءالله با اميد به وجود مسوولان و پژوهشگران متعهد به منافع ملي و مهم‌تر از همه به پشتوانه سواد و آگاهي مردمي، اين راه به دور از هزينه‌هاي تحميلي ملي شدن صنعت نفت طي خواهد شد.

منبع:اعتماد

ضرورت صیانت از آثار تاریخی با ارزش‌گذاری حریم میراث ملی

هنگامی که از اثر تاریخی سخن به زبان می‌رانیم، از یک عنصر یا موجودیت مستمر و جاودان در امتداد زمان و مکان حرف نمی‌زنیم، بلکه به عناصر مادی و معنوی منحصربه‌فردی اشاره داریم که نه‌تنها حکایت‌گر بن‌مایه پیشینه دیار، دوران و زمانی خاص است، حتی تشکیل‌دهنده هویت فرد فرد جامعه است. چه چیز می‌تواند از این با ارزش‌تر باشد که راوی از حکایت عشق، شهر به شهر و کوی به کوی، خود راز نهان در دل خشت و خاک عیان کند و چه زیباست دعوت ناخواسته خاک جاندار تاریخ هزاران ساله ایران سربلند که هر انسانی را برای کشف اندرونش به خود می‌خواند.

اما پاسداشت و صیانت از این ارزش‌های بی‌انتها و یکتا، امری است خطیر بر عهده یکایک اجزای جامعه که باید با ارج نهادن بر آن، دین خود را به این مواریث برجای‌مانده از گذشتگان به‌جا آورده و امانت‌دار خوبی برای انتقال آن به نسل بعد باشند. ارزش‌گذاری و حریم و منظر این آثار که موهبتی از سوی پرودگار برای شناخت بهتر خود و منزلت انسانی پیشینیان بوده، یکی از اولویت‌های نخست برقراری ارتباط دو طرفه بشر با میراث گران‌سنگ خود تعریف می‌شود.

اساساً حریم، موجودیتی است قابل رویت و لمس که برای انسان توان بازشناسی و تجزیه‌ و تحلیل محیط اطراف خود را پدید می‌آورد. حریم، بسته به نوع و جایگاه و منزلت اثر، برگرفته از کالبد و شناخت ناظر از اطراف خود است. شاید برای اینکه بتوان حریمی درخور شخصیت و شأن اثر تعیین کرد، یا با زبانی ساده‌تر بهترین حریم ممکن را برای اثر در نظر گرفت، لازم باشد برای ساعاتی خود را جای اثر گذاشت و در وضعیت سکون، علایق اثر به چیزی که می‌بیند یا نحوه آراستن و زیبنده دیده شدن خود را برای حاضران و ناظران در جایگاه آن را ارزیابی کرد.

زیبایی‌شناسی هنگامی ‌که به معنای پژوهش برای شناخت می‌آید، نه آنگاه‌که در فضای ذهنی و تجربی انسان‌ها تحقق پیدا می‌کند، به نمایاندن یا بازشناساندن آنچه مقبول و خواستنی، دوست‌داشتنی و دارای توان راهبری اندیشه به راهی متعالی نزد انسان است، بدون پیش‌داوری می‌پردازد. هر عنصر مادی و معنوی نیاز به حریم دارد، حریمی متناسب با خودش، مادی یا معنوی، حریمی که بتواند خود را با آن اثبات کند یا حدود خود را برای اطرافیان روشن و واضح کند. پس برای این حرمت‌گذاری و ایجاد حریم، لازم است اجتماع و مردم هم در نظر گرفته شوند، چراکه حریم از ما و برای ماست. چیزی که ظاهر را نشان می‌دهد و  از آنجا به بعد تصمیم‌گیری و قضاوت‌ها بر مبنای آن شکل می‌گیرد. پس ضرورت و تکلیف تعیین حریم منظری برای اثر ارزشمند بیش‌ازپیش روشن می‌شود، چرا که حریم حفاظتی در بطن اثر آمده و صلابت خشت به خشت تاریخ آن، خود حفاظی بر آسیب‌های احتمالی بعدی از اثر تاریخی خواهد بود، لیکن فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی به اقشار جامعه به‌خصوص ساکنان و بهره‌برداری در محدوده بافت تاریخی شهرها، در زمینه شناخت عمیق‌تر از اطراف و محل استمرار حیات خویش، نقطه کلیدی و حائز اهمیت در ترویج و اشاعه مودت با اثر تاریخی خواهد بود.

در تعیین حریم منظری برای اثر تاریخی که از منظر علم روز حفاظت از میراث‌فرهنگی، ضروری‌ترین اقدام در مسیر صیانت از مواریث ملی و ارزشمند است، توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی منطقه یکی از نکات مهم در تبیین ضوابط و مقررات است، چراکه منطقاً تغییرات کالبدی و فیزیکی در دانه‌بندی بافت‌های شهری، تابع وضعیت اقتصادی ساکنان یا مداخله‌جویان در محدوده بافت‌های تاریخی است که به چه میزان علاقه‌ به ایجاد ارزش افزوده بر پایه نوسازی در حیطه اثر دارند.

دیرینه‌شناسی، مطالعات محیطی و شناخت پیکربندی ساختاری در مطالعات حریم به حریم‌گذار کمک می‌کند تا فهم جامع‌تری از ضوابط در دست تدوین، به‌منظور حفظ حقوق شهروندی اشخاص و ایجاد تضمین برای اجرای ضوابط، بدون بروز تنش‌ها و چالش‌های حقوقی یا معضلات اجتماعی بعدی داشته باشد.

این موضوع در نگاه اول می‌تواند ساده‌انگارانه قلمداد شود، اما به‌مرور و با گذشت زمان، همان‌گونه که ما انسان‌ها در درون خود تغییر می‌کنیم، شهر و شرایط اجتماعی آن نیز هیچ‌گاه ساکن نیست و همواره در حال تغییر و تحول است، پس شناخت عمیق، درک صحیح و پایداری در عقاید نهایتاً موجب ایجاد زمینه تاب‌آوری اجتماعی در برابر ضوابط و قوانین خواهد شد. به میدان مشارکت همگان آوردن مقوله حریم‌گذاری بر ثروت‌های فرهنگی، تاریخی و طبیعی، موجب دستیابی به نتایج مقبول در این زمینه می‌شود و می‌تواند قانون‌گذار را به‌سوی تجربه‌های بهتر سوق دهد. ضوابط و حریم معین برای هر اثر، همانند هر انسانی نیاز به تولد مجدد و خود افزایی دارد، بازنگری و تغییر در حریم یک اثر الزاماً بیان‌گر ناکارآمدی یا نقایص متعدد آن نیست، به تعبیر دیگر می‌توان گفت این هماهنگی میان دو نسل است که در بازنگری حریم یک اثر ظهور می‌کند.

درست مانند دوران گذار تاریخ از سنت به تجدد و مدرنیته که در جوامع مدنی به یک راهبرد اجباری مبدل شد. بدون شک هر میزان حریم یک اثر، چه منظری یا حفاظتی نیرومندتر و تواناتر در ارائه پاسخ درست و مستدل به جامعه باشد، کارآمدی نهاد متولی و ساختار حاکمیتی در پس آن‌را نشان می‌دهد و ارزش‌های خود را بی‌پرده بر همگان هویدا می‌سازد، در نتیجه می‌تواند زبان ناطق یک ملت در تشریح تاریخ و فرهنگی خود باشد.

منبع:میراث آریا