آشنایی با مسجد گوهرشاد – خراسان رضوی

مسجد گوهرشاد ، یکی از بناهای باشکوه و باستانی عهد تیموری است که در اوایل قرن نهم قمری بنا شده است

این بنای تاریخی در جنوب حرم مطهر رضوی قرار دارد و به رواق‌‌های دارالسیاده و دار الحفاظ متصل است.

این مسجد به دستور بانو گوهرشاد، دختر امیر غیاث الدین ترخان، از امرای جغتایی، همسر شاهرخ تیموری در سال 821 قمری توسط معمار معروف ایرانی، قوام الدین شیرازی، با به‌کارگیری سبک معماری دوران تیموری ساخته شد.

کاشی‌کاری مسجد، نمونه‌ای از شاهکارهای عهد تیموری است. طاق‌‌های گنبدی شکل مسجد و مناره‌‌های آن با ویژگی و تزیینات خاص و با استفاده از سبک مقرنس، همچنین نقوش و خطوط دیواری بر روی زمینه‌ گچی و معرق‌کاری ممتاز عصر تیموری، جلوه‌‌های بی‌نظیری را به نمایش گذاشته است.

این بنای باستانی، نمونه کامل و برجسته هنر ایرانی به شمار می‌رود که تمام خصوصیات و ویژگی‌‌های معماری سنتی در آن به‌کار رفته است.

به‌ویژه ایوان جنوبی مسجد به نام ایوان مقصوره، با حدود 500 متر مربع مساحت، 37 متر طول و 5/25 متر ارتفاع، از باشکوه‌ترین ایوان‌‌های مسجد است.

ضلع‌های مسجد، همه با کاشی‌‌های معرق نفیس آراسته شده و در تمام دیوارها و غرفه‌‌های آن اسماء الله و آیات قرآن و احادیثی که بعضی مربوط به مسجد است، وجود دارد.

کتیبه ممتاز و تاریخی بایسنقر (فرزند گوهرشاد) که از بهترین ثلث‌نویسان عهد تیموری بوده، با زیباترین خطوط ثلث بر پیشانی ایوان مقصوره خودنمایی می‌کند و تاریخ بنای مسجد بر کاشی معرق، در این کتیبه به چشم می‌خورد.

محراب، یک پارچه از سنگ مرمر با تزیینات و کنده‌کاری و کتیبه‌ای در میان مقرنس‌کاری‌‌های آن، نمایانگر هنر آن دوران است.

منبر صاحب الزمان (عج) واقع در کنار محراب ایوان مقصوره، از لحاظ قدمت حائز اهمیت است.

این منبر نفیس، از چوب گردو و گلابی با شیوه منبت‌کاری بدون به کار رفتن میخ در آن، به دست پر توان استاد محمد نجار خراسانی، منبت کار معروف عصر فتحعلی شاه قاجار ساخته شده است.

منبر صاحب الزمان (عج) در سال 1325 شمسی توسط مرحوم استاد حیدر نیکنام گلپایگانی مرمت شد.

گنبد رفیع مسجد بر فراز ایوان مقصوره، بر عظمت این بنا افزوده است. ارتفاع گنبد حدود 41 متر و فضای خالی بین دو پوشش گنبد، 10 متر است. سطح خارجی آن با آجر لعاب‌دار و یک کتیبه با خط کوفی تزیین شده است.

در دو طرف این ایوان، دو مناره هر کدام به ارتفاع 43 متر از کف مسجد ساخته شده و دارای کتیبه‌‌هایی چند است. مسجد گوهرشاد صحنی به وسعت 2800 متر مربع دارد و زیربنای آن 9400 متر مربع است.

بنای مسجد شامل 8 ایوان بزرگ و هفت شبستان است. گنبد خانه پشت ایوان مقصوره، با شبستان‌‌های یک طبقه، بخش‌‌های مختلف مسجد را به هم ربط می‌دهد.

ایوان جنوبی، ایوان مقصوره نام دارد و ایوان شمالی، معروف به ایوان دار السیاده است. ایوان شرقی، ایوان اعتکاف نامیده می‌شود و ایوان غربی، ایوان شیخ بهاء الدین نامگذاری شده است.

نام بانو گوهرشاد، بانی مسجد، در ایوان شمالی مسجد (ایوان دارالسیاده) بر کاشی معرق به رنگ زرد و خط ثلث نوشته شده است. این ایوان با معرق‌کاری زیبایی تزیین شده و بر سر در ورودی آن به رواق دارالسیاده، پنجره‌ای نقره از آثار عهد قاجاریه نصب شده است.

دو ایوان شرقی و غربی مسجد گوهرشاد، با معرق‌کاری ممتاز و کتیبه‌‌هایی به خط ثلث، مسجد را به رواق امام خمینی (قدس سره) و بست شیخ بهاء الدین مرتبط می‌کند.

این مسجد در طول زمان بر اثر عوامل طیبعی و انسانی صدمات زیادی دیده است؛ از جمله در زمین لرزه سال 1084، ایوان مقصوره صدماتی دید که مورد بازسازی قرار گرفت.

مرمت‌‌های دیگر مسجد پس از گلوله باران روس‌‌ها در سال 1330 هـ.ق بود که به صدمه دیدن گنبد و ایوان‌‌های مسجد انجامید. گنبد و ایوان مقصوره و ایوان‌‌های شرقی و غربی مسجد در سال 1339 قمری مورد بازسازی اساسی قرار گرفت.

سردرها: سردرها برای شکل دادن به مجموعه بارگاه منور امام (علیه السلام) طراحی شده‌اند. در سه ورودی از خیابان‌‌های شیرازی، نواب صفوی و طبرسی، سردرهایی با زیربنای بیش از 70 هزار متر مربع احداث شده است.

سردر شیرازی: سردر شیرازی، در مسیر ورود زائران از خیابان شیرازی واقع شده و با 24625 متر مربع مساحت و 25492 متر مربع زیربنا، در غرب اماکن متبرکه ساخته شده است.

سردر نواب صفوی: این سردر، در مسیر ورود زائران از خیابان نواب صفوی واقع شده است. 16164 متر مربع مساحت، 16850 متر مربع زیربنا دارد و در شرق اماکن متبرکه واقع شده است.

سردر طبرسی: سردر طبرسی، در مسیر ورود زائران از خیابان طبرسی و در شمال اماکن متبرکه و روضه منوره واقع شده است و 26923 متر مربع مساحت و 27715 متر مربع زیربنا دارد.

منبع:همشهری

آشنایی با سنگ نگاره شتر سنگ – خراسان رضوی

 سنگ نگاره “شتر سنگ “در کنار راه مشهد به شاندیز و نزدیک روستایی به نام “درخت بید” قرار دارد و شامل سنگ‌های بزرگی با نقوشی از قبیل شیر، بز کوهی، گاو، میش و انسان های شکارچی است که قدمت آن را می توان به دوران نوسنگی نسبت داد.

سنگ نگاره شتر قدمتی چندین هزار ساله داشته و یادگاری از اعماق تاریخ خراسان است که اسرار کشف نشده فراوانی در دل خود جای داده است.

نگاره‌ها یا هنرهای صخره‌ای، شناسنامه یا سندهای دست اولی هستند که نمادی از هویت ملی هر دیار محسوب شده و کهن‌ترین آثار هنری و تاریخی به جای مانده از گذشتگان آن دیارند که در خود اسرار کشف نشده فراوانی دارند.

این آثار بهترین سامانه‌هایی بوده که انسان‌های گذشته از طریق آنها ادامه حیات داده و با یکدیگر و جوامع بشری سخن گفته و ارتباط برقرار کرده اند.

نقوش آن احتمالا بر گرفته از تجربیات عینی و باورها و اعتقادات و نگرش پیشینیان به محیط زیست است و برای حکاکی روی این سنگ از جسمی سرتیز استفاده شده است.

بیشترین نقوش این سنگ نگاره مربوط به طرح حیوانی از جمله بز کوهی، شتر دو کوهانه، گاو کوهان دار و احتمالا یوز پلنگ است که در میان آنها نقش درخت یا گیاه به صورتی خاص مشاهده می شود و آنچه اهمیت دارد وجود نقوش گاو کوهان دار و شتر دو کوهانه است که به اعتقاد باستان شناسان مملو از رمز و راز های فراوان است.سنگ نگاره شتر

در محل این سنگ نگاره، از دور سنگ‌های گرد غول پیکری دیده می‌شود که شباهت زیادی به شترهایی دارد که با اندازه‌های مختلف بر سینه این کوه کم ارتفاع خوابیده‌اند، شاید اصطلاح شتر سنگ هم با این برداشت اولیه بی ارتباط نباشد.

اکثر نقوش حکاکی شده بر این سنگ‌ها دارای جهتی رو به جنوب و شرق است که حکایت از هوش و درایت هنرمندان حکاک آن را دارد.

این هنرمندان آثار خود را رو به بهترین جهت و مناسب ترین شیب خلق کرده اند تا از حدود یازده هزار سال قبل تا کنون این آثار هنری حفظ شوند. بیشترین نقوش تکراری در محوطه شترسنگ همچون دیگر نقاط ایران بزکوهی است.

نقش‌هایی که بر این سنگ نگاره چندین هزار ساله مشاهده می شود با طرح ها و اندازه های گوناگون، ولی با مضامینی یکنواخت در سطح ملی و جهانی است.

اکثر نقوش، روی سنگ‌های گرد ایجاد شده و شباهتی نزدیک به بوم‌های سنگ نگاره های اردبیل، هرمزگان، ارسباران تبریز و جمهوری آذربایجان دارد. اطراف و روی سنگ‌های گرد پر از نقوش مختلفی است که هنرمندان هرکدام را بر اساس مهارتشان زیبا و ساده خلق کرده‌اند.

بعد از نقوش بز کوهی بیشترین فراوانی نقوش، نقش انسان‌هایی است که در حالات مختلف حک شده‌اند. حالاتی همچون کمان داری، سواره، انجام حرکات موزن ، ایستاده و از همه جالب تر انسان‌هایی که سوار بر شیر هستند.

منبع:همشهری

آشنایی با تنگه‌ تاریخی سولک – کهگیلویه و بویراحمد

در حدفاصل میان کوه‌ها تنگه‌ای به نام «سولک» یا «سروک» وجود دارد که در فارس نامه ناصری به معنی گردنه سروهای کوچک از آن نام برده شده است.

در این مکان سه ستون سنگی یکپارچه و بلند دیده می‌شود که روی آنها نقش افراد مختلف در حالت‌های گوناگون حجاری شده‌ و می‌توان آنها را از لحاظ زیبایی بانقوش برجسته تخت جمشید مقایسه کرد.

هر یک از این ستون‌ها به خط نوشته‌هایی آراسته هستند که نشان دهنده خطوط باستانی است. در جبهه شمالی دو نقش برجسته در بالا و پایین قرار داد که پادشاه را در حالی بر تخت نشسته نشان می‌دهد و در پایین تخت نیز پرندگانی با نقش عقاب کندکاری شده‌اند.

نقش دیگر، اجتماع درباریان را در طاق تخت سلطنت نشان می‌دهد. در این نقش سر همه درباریان برهنه است. جبهه جنوبی دو نیایشگر را نشان می‌دهد که اولی روی سکوی جلوی یک آتشدان کوچک و نیاشگر دوم پشت سر اولی در سطحی پایین‌تر ایستاده است.

در جبهه غربی نقش برجسته دو مرد با نمای روبه‌رو با بازوان گشاده نشان داده شده است. در لبه صخره، نقش برجسته‌هایی وجود دارد که بزرگتر از هر نقش دیگر «تنگ سروک» است.

در جبهه شمالی نقش برجسته دو سرباز با نیم تنه بلند ساده، شلوار و صندلی دیده می‌شود که غلاف پهنی در طرف چپ حمایل دارند و ظاهراً گرز یا کوپال با سری خمیده‌ای را دارا هستند.

این نقوش در فاصله 50 کیلومتری شمال بهبهان، شهرستان لیکک از توابع استان کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد و قدمت آن به 299 میلادی یعنی به دوره اشکانی می‌رسد . تنگ سولک به لحاظ آب و هوایی نسبت به سایر نقاط شهرستان بهمئی تفاوت زیادی دارد و پوشش گیاهی خوبی دارد. این منطقه گرمسیری و کوهستانی بعنوان منطقه حفاظت شده پیشنهاد شد که اخیراً از طرف شورای عالی محیط زیست بعنوان منطقه حفاظت شده تصویب شده است.

هر یک از این ستون‏‌ها به خط نوشته‏‌هایی آراسته هستند که نشان‏‌دهنده خطوط باستانی است. این نقش برجسته که بر صخره‌ای در یک دره بلند از کوهپایه‌های زاگرس در شهرستان کهگیلویه تراشیده شده‌، به یک شاهزاده الیمائید که یک شاهزاده‌نشین تابع اشکانیان بوده منسوب است.

نقوش برجسته تنگ سروک در سال 1841 میلادی به وسیله «آقای بارون دبود»(سیاح روسی) تشخیص داده شد و برای اولین بار آقای الستین در کتاب موسوم به جاده‌های قدیم ایران غربی منتشر شد. از 1952 آقای هنینگ این نقوش و کتیبه‌های آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد‌.

در تنگ سروک حداقل چهار مجموعه نقش برجسته موجود در سنگی که از کوه جدا شده که یکی از نقوش برجسته نقش دو نفر را در حال ایستاده نشان می‌دهد که هر دو قبا و شلواری به سبک لباس‌های عهد اشکانی پوشیده‌اند. نمای شرقی این تخته سنگ شخصی را نشان می‌دهد که روی تختی دراز کشیده در حدود 600 متر دورتر در مجموعه‌ای از نقوش برجسته دیگری است که احتمالا قسمت اصلی این مجالس را نشان می‌دهد.

تنگه‌ تاریخی سولک

روی نمای غربی تخته سنگ اولی‌، نقوش در سه ردیف دیده می‌شود که در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده‌اند. در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردی که شاید شاه باشد، روی تختی نشسته، در طرفین او اشخاصی ایستاده‌اند، در نقش وسط سواری به شیری حمله کرده است و در بالای او کتیبه‌ای به خط پهلوی اشکانی دیده می‌شود. در ردیف پایین مردی با یک شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربی این تخته سنگ یک نفر روحانی در کنار آتشدانی ایستاده و آتشدان روی سکوی سه طبقه‌ای قرار دارد. روی طبقه زیرین این سکو کتیبه‌ای به خط پهلوی اشکانی است.

روی نمای شمالی آن نیز مجلسی در دو طبقه نمایانده شده است. در طبقه بالا مردی خوابیده و تاجی در دست دارد و روی دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در لابلای آنها سه خط به زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است که کمی پاک شده است.

به فاصله کمی در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگری است که روی نمای جنوبی آن یک اسب سوار نشان داده شده است. در حدود شش متر دورتر یک تخته سنگ دیده می‌شود که مه از کوه بیرون آمده و روی آن اشخاصی که در کنار آتشدان نقش شده، دیده می‌شود. هنینگ زمان این نقوش را در حدود آخرین ربع قرن دوم میلادی یا اوایل قرن سوم می‌داند.

همچنین شاهزاده‌ای به صورت سواری مصور شده که شیری را می‌کشد یا با دشمنی جنگ تن به تن می‌کند و این برای اجتماعی که بر پشت اسب زندگی می‌کنند، تصویری مطلوب است. در جای دیگر همان شاهزاده دیده می‌شود که ایستاده و بزرگتر از اشخاص دیگر در صحنه است و شاهزاده‌ای را به تخت می‌نشاند، بعد در برابر یک قربانگاه که به شکل تخته سنگ مخروطی شکل است و دیهیمی روی آن قرار دارد که به ستایش ایستاده است. سپس در طرف چپ قربانگاه روی یک تخت که بر پایه سه عقاب قرار دارد، به طرز ایرانیان نشسته و دست راست خود را با حلقه مظهر قدرت به سوی دو تن از سران تابع خود گسترده است.

کمی دورتر مجلسی است که در آن یک ایزد به شاهزاده‌ای مقام می‌بخشد و پس از آن صحنه جنگ یک شاه که بر اسبی سوار است و خود و الستین زره بر تن دیده می‌شود که با نیزه خود به دشمن حمله می‌کند.

این نقوش برجسته مشابه نقش رستم است که می‏‌توان آن‏ها را به بهرام دوم ساسانی، بهرام سوم ساسانی، هرمز دوم و شاهپور دوم نسبت داد. بعضی جنبه‏‌ها در این مجسمه‏‌های صخره‏‌ای مشترکند. در همه این نقوش جنگاوران سوار بر اسب هستند. تنها سلاح مورد استفاده آنها نیزه بلند است و فاتح در سمت چپ لوحه قرار دارد.

تعداد افراد نقوش تنگ سروک 40 نفرند. حیوانات شامل هفت نقش دو اسب، دو شیر و سه پرنده است. در این نقوش سلاح‏‌ها عبارتند از نیزه بلند‌، شمشیر‌، خنجر‌، گرز، تبرزین، چماق‌، کمان‌، تیر، ترکش و نقش پرچم. یکی از مشخصات مهم اثر تنگ سروک نمایش چهره کامل انسانی است که هم با آثار اشکانیان و هم با آثار ساسانیان متفاوت است.

تنگه‌ تاریخی سولک

این منطقه زیبا که شامل تنگ سولک و نیمی از تنگه ماغر را تحت عنوان حفاظت شده سولک می‌شود. علاوه بر آثار قدیمی و سنگ نوشته‌های باستانی موجود از دوران اشکانی دارای طبیعتی بدیع و استثنایی و چشمه‌زار و جنگلهای آن غالباً بلوط و درختان زیبای زربین و از تیپی کوهستانی و صخره‌ای برخوردار است .

اهمیت اصلی آن وجود درختان نادر و کمیاب زربین بوده که اخیراً از طرف مدیریت منابع طبیعی استان عرصه‌هایی از آن زربین کاری شده است و چندین بنه و آبادی فصلی کوچک بنام آبدولی، سینه سولک، چال انجیر، زیرچک (زیرکمر) در این منطقه موجود است.

تعداد شش چشمه دائمی و دو چشمه فصلی در عرصه مذکور وجود دارد که از میان این چشمه‌ها چشمه گوردک از آبدهی قابل توجهی برخوردار و ماورای بسیار حائز اهمیتی برای وحوش منطقه محسوب می‌شود.

مختصر باغات موجود بخصوص انار از این چشمه مشروب و قسمت اعظم آن در قالب خط لوله آب آشامیدنی روستاهای بخش لیکک استفاده می‌شود. در حال حاضر آماری قریب به 30 تا 50 هزار اصله از درختان کهنسال و نهال‌های دست کاشت زربین شمال و غرب تنگ سولک را پوشش که این منظره بسیار بدیع چشم هر بیننده‌ای را خیره می‌گردانند.

جالب‌تر از آن وجود حیات‌وحش بسیار غنی از جمله کل، بز و پرندگانی چون کبک، تیهو، کبوتر جنگلی و چاهی و انواعی از کلاغ‌ها در این منطقه بصورت مشهود موجود است. باید اذعان کرد این محدوده 2000 هکتاری شرایط بسیار حائز اهمیتی به عنوان آثار طبیعی ملی را داراست و تنها جاده خاکی ماشین رو بطول تقریبی 4 تا 5/5 کیلومتر تا محل روستای آبدولی در قلب تنگ سولک ادامه دارد.

از طرفی این منطقه از نقطه نظر پوشش گیاهی دارای گیاهان دارویی و خوراکی و زینتی حائز اهمیتی از قبیل بن‌سرخ، حلپه، تره، کارده، بومادران، پشموک، کنگر، گل لاله سرنگون و آویشن جنگلهای پرپشتی از بلوط و سایر گونه‌های متفاوت این محدوده را در گرفته است.

محوطه 200 هکتاری «تنگ سولک» به ثبت آثار ملی نیز رسیده است.

منبع:همشهری

آشنایی با منشور کوروش

 منشور کوروش هخامنشی، کهن‌ترین بیانیه حقوق بشرِ شناخته شده جهان و سند سربلندی ایرانیان از همزیستی آشتی‌جویانه و گرامیداشتِ باورها و اندیشه‌های همه مردمان تابعه در هنگامه بنیادگذاری نخستین امپراطوری جهان است

کوروش ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر همچنین معروف به کوروش دوم نخستین پادشاه و بنیان‌گذار سلسله هخامنشی بود. کوروش به مدت 30 سال، از سال 559 تا سال 529 قبل از میلاد بر ایران سلطنت کرده بود.

در سال ۱۲۵۸ ، به دنبال کاوش‌های گروهی انگلیسی در معبد بزرگ اِسَـگیلَـه (نیایشگاه مَـردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر باستانی بـابِـل در میان‌دورود (بین‌النهرین) استوانه‌ای از گل پخته بدست باستان‌شناسی کـلدانی به نام «هرمز رسـام» پیدا شد که امروزه در موزه ملی بریتانیا نگهداری می‌شود.

منشور کوروش استوانه ای سفالین از جنس رس بوده، 23 سانتیمتر طول و 11 سانتیمتر عرض دارد و حدود 40 سطر به زبان اکدی و به خط میخی بابلی روی آن حک شده است.

بررسی‌های نخستین نشان ‌داد که گرداگرد این استوانه گِـلین را نوشته‌هایی به خط و زبان بابلی نو (اَکَـدی) در برگرفته که گمان می‌رفت نبشته‌ای از فرمانروایان آشور و بابِـل باشد.

اما بررسی‌های بیشتری که پس از گرته‌برداری و آوانویسی و ترجمه آن انجام شد، نشان داد که این نبشته در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی (۵۵۰-۵۳۰ پ‌م.) و به هنگام ورود به شهر بابل نوشته شده است.

شکل ظاهری این فرمان، به مانند استوانه‌ای دیده می‌شود که میانه آن قطورتر از دوسوی آن است. انتشار و ثبت فرمان‌ها و یادمان‌های رسمی روی استوانه گِلین و نیز روی لوحه‌های مسطح، از سابقه‌ای دیرین در ایران و میاندورود برخوردار بوده، که گونه استوانه‌ای آن نسبت به بقیه، پایداری و دوام بیشتری داشته است.

بی‌تردید این فرمان در نسخه‌های متعددی برای ارسال به نواحی گوناگون نوشته شده بوده که امروزه تنها یکی از آنها باقی مانده است.

استوانه کوروش آسیب‌هایی جدی به خود دیده، به طوری که بسیاری از سطرهای آن از بین رفته و یا بر اثر فرسودگی بیش از اندازه قابل خواندن نیست. نبشته‌های بخش‌های آسیب‌دیده را تنها با توجه به اندازه فضای خالی و برخی حروف باقی مانده در آن می‌توان تا حدودی بازسازی کرد که در این بازسازی نیز، بی‌گمان احتمال اشتباه‌ وجود دارد.

در دانشگاه ییل کتیبه کوچک و آسیب‌‌دیده‌ای نگهداری می‌شود که ریشارد بِرگِر در سال ۱۹۷۵ آنرا بخشی گمشده از استوانه کورش دانست. این بخش توسط وی به کتیبه اصلی اضافه شد.

فرمان کوروش بزرگ از زمان پیدایش تا به امروز بارها ترجمه و ویرایش و پژوهش شده است. پیش از همه، کِرِسْویک راولینسون در سال ۱۸۸۰ میلادی و بعدها ف. ویسباخ ۱۸۹۰، گ. ریختر ۱۹۵۲، آ. اوپنهایم ۱۹۵۵، و. اِیلرز ۱۹۷۴، ج. هارماتا ۱۹۷۴، پ. بـرگـر ۱۹۷۵، ا. کـورت ۱۹۸۳، پ. لوکوک ۱۹۹۹ و بسیاری دیگر آنرا تکرار و کامل‌تر کردند.

ترجمه و انتــشار فرمــان کــوروش بــزرگ (کــوروش دوم) پــرده از نادانــسته‌های بســیار برداشت و به عنوان «منشور آزادی» و «نخستین منشور جهانی حقوق بشر» شهرتی عالمگیر یافت و نمایندگان و حقوق‌دانان کشورهای گوناگون جهان در سال ۱۳۴۸ خورشیدی با گردهمایی در کنار آرامگاه کوروش در پاسارگاد، از او به نام نخستین بنیاد‌گذار حقوق بشر جهان یاد کردند و او را ستودند.

کوروش پس از ورود به شهر بابل در کنار رود فرات و در جنوب بغداد امروزی فرمان آزادی هزاران یهودی را صادر کرد که قریب 70 سال در بابل به اسارت گرفته شده بودند. هزاران آوند زرین و سیمین آنان را که پادشاه بابل از ایشان به غنیمت گرفته بود، به آنان بازگرداند و اجازه داد که در سرزمین خود نیایشگاهی بزرگ برای خود بر پای دارند.

رفتار کوروش با یهودیان موجب کوچ بسیاری از آنان به ایران شد که در درازای 25 قرن هیچگاه بین آنان و ایرانیان جنگ و خشونت و درگیری رخ نداد و آنان ایران را میهن دوم خود می‌دانسته‌اند.

حقوقی که انسانِ امروز پس از 2 هزار و پانصد سال در اندیشه ایجاد و فراهم‌سازی آن افتاده است و آرزوی گسترش آنرا در سر می‌پروراند.

نسخه‌بدلی از منشور کوروش (به عنوان کهن‌ترین فرمانِ شناخته‌شده تفاهم و همزیستی ملت‌ها) در ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک نگهداری می‌شود. این کتیبه در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیمومت جای دارد.

منشور حقوق بشر کوروش با پی گیری مسئولان سازمان میراث فرهنگی در سال 1389 تحویل موزه ایران باستان شد.

این لوح توسط جان کرتیس، مدیر بخش خاورمیانه موزه ملی بریتانیا به صورت پلمپ شده و با حفاظت ویژه به موزه ملی ایران تحویل و در خزانه آن قرار گرفت.

منشور کوروش هخامنشی، ارمغانی است از سرزمین ایران برای جهانی که از جنگ و خشونت خسته است و از آن رنج می‌برد.

منبع:همشهری

آشنایی با باغ نیاوران – تهران

باغ نیاوران در یکی از شمالی‌ترین نقاط شهر تهران و در دامنه رشته کوه‌های البرز واقع شده است.

محوطه محصور این مجموعه به وسعت 122350 متر مربع یا حدوداً 2/12 هکتار می‌باشد که سه کاخ صاحبقرانیه، احمد شاهی و نیاوران به همراه تعدادی از بناها و فضاهای خدماتی، رفاهی را در میان دارد.

فتحعلی شاه قاجار برای فرار از گرمای تهران و نیز تفریحات تابستانی دستور داد تا در منطقه‌ای خوش آب و هوا در شمال و خارج از تهران، باغی بسیار زیبا آماده کنند. او نیزارهای اطراف روستای «گرده‌وی» یا «کردویه» را به این امر اختصاص داد. این ده و منطقه، یکی از قدیمی‌ترین نقاط اطراف شهر تهران بود. فتحعلی‌شاه و محمدشاه هریک منزلگاهی ییلاقی در این مکان ساخته بودند و ناصرالدین‌شاه با تخریب آن، خود قصر نیاوران را ساخت.

ناصرالدین شاه قاجار که در سال 1264 قمری به سلطنت رسید در سال 1267 ق. دستور داد حاج علی‌خان حاجب‌الدوله (اعتمادالسلطنه) عمارت بزرگی را در باغ نیاوران بنا گذارد.

این ساختمان در 2 طبقه ساخته شد. چون به دشتی بزرگ اشراف داشت که شهر را می‌شد دید آن را «جهان‌نمای نیاوران» نامید. بعدها در کنار کاخ جهان‌نما عمارتهای دیگری ساخته شد.

بطوری که دکتر فووریه در خاطرات خود به حدود 50 عمارت مختلف اشاره می‌کند که هر یک، به یک یا چند تن از زنان ناصرالدین شاه اختصاص داشت.

در سال 1293 ق. ناصرالدین شاه به مناسبت سی‌امین سالگرد سلطنت خود سکه‌ای ضرب کرد که بر آن نوشته شده بود: ناصرالدین‌شاه غازی خرد صاحبقران. از این تاریخ به بعد بود که رسماً لقب سلطان صاحبقران را در تمام مکاتبات اداری و خصوصی خود به‌کار می‌برد. در همین سال جهان‌نمای نیاوران را نیز صاحبقرانیه نامید.

بنابر برخی نقل‎قول‎ها، کاخ مذکور را احمدشاه قاجار برای همسر گرجی خود بنا نموده بود، اما بعدها عمارت مذکور در دوران پهلوی اول جهت اقامت ولیعهد و همسر نخستین وی سامان یافته و از آن هنگام در مقاطعی از زمان توسط این خاندان مورد استفاده قرار گرفته است.

در دوره کوتاهی کاخ احمد شاهی به صورت دفتر کار محمد‌رضا پهلوی عملکردی اداری یافت و سپس با انجام آخرین تغییرات معماری داخلی در دوران حکومت پهلوی در آن، به عنوان اقامتگاه اصلی ولیعهد وی مجدداً به بهره برداری رسید و تا سال 1357 خورشیدی، محل اقامت و دفتر وی محسوب گردیده است.

آخرین کاخی که تاریخچه آن مطرح می‌شود کاخ نیاوران در ضلع شمال شرقی مجموعه است. این کاخ توسط مهندس محسن فروغی طراحی گردیده است. در ابتدا این کاخ را بعنوان محلی برای پذیرایی و اقامت رؤسای کشورها و میهمانان عالی‌رتبه دربار طراحی و آماده نموده ‌بودند، اما در حین عملیات اجرایی با انجام تغییرات در کاربری، به محل سکونت پهلوی دوم و خانواده وی برای ایام مختلف سال به غیر از فصل تابستان اختصاص‌یافت.

این کاخ نهایتاً از سال 1346 خورشیدی مورد بهره‌برداری پهلوی دوم و خانواده او در ایران قرار گرفت و تا سال 1357 نیز محل سکونت آنها محسوب گردیده‌است.

تنوع گونه‌های مختلف گیاهی، از ویژگیهای بارز مجموعه فرهنگی – تاریخی نیاوران محسوب می‌شود، تعدادی گونه‌گیاهی غیر بومی نیز در مجموعه موجود است که به تدریج با شرایط محیطی منطقه سازگاری یافته و زیبایی خاصی به مجموعه بخشیده‌اند.

مهمترین گونه گیاهی مجموعه چنار (Platanus orientalis) است که سازگاری خوبی از خود در منطقه نشان داده است و تقریباً معادل 8 از پوشش سبز محوطه را به خود اختصاص داده است.

عمده آسیب‌های جدی طی تغییراتی که منجر به ساخت کاخ جدید نیاوران و نیز پارک نیاوران در دهه 40 خورشیدی گردید، به باغ وارد شد. طی این مدت بسیاری از درختان عرصه شمالی و جنوبی باغ در شمال و جنوب کاخ صاحبقرانیه برای ساخت کاخ جدید و پارک قطع گردید و چهره باغ به‎کلی تغییر کرد.

منبع:همشهری

“تنگی‌سر” روستایی زیبا در محاصره کوه‌های سر به فلک کشیده

اگر از آن دسته افرادی هستید که در پی یافتن مکانی خوش آب و هوا برای سفر هستید تا از زندگی سخت و طاقت‌فرسای شهری و ماشینی به آن پناه ببرید و دمی را در آن‌جا به دور از دم و دود شهرها بگذرانید با ما به دل روستای تنگی‌سر سفر کنید.

برای رسیدن به این روستای زیبا باید از دل کوه‌های بلند و سر به فلک کشیده و دره‌های پست و از کنار چشمه‌های همیشه جاری گذر کنی که علاوه بر سخت بودن مسیر جاذبه‌های طبیعی و زیبای روستا را در همان ابتدای مسیر برای رهگذران خود به تصویر می‌کشد.

در همان ابتدای ورود به روستا اولین چیزی که در نگاه اول به چشم می‌خورد، بافت پلکانی روستا است که احتمالا تصویری از ماسوله و پالنگان را در ذهن شما تداعی می‌کند که دلیل آن شرایط آب و هوایی خاص منطقه و شیب زیاد روستای تنگی‌سر است.

طنین موسیقی دلنواز آب رودخانه‌ای که در میانه روستا در حال گذر است روح هر بیننده‌ای را به آرامی نوازش می‌کند و حس و حال نابی را برای شما به ارمغان میاورد که نظیر آن را نمی‌توان در زندگی شهری جست‌وجو کرد.

اگر به دل کوچه پس کوچه‌های روستا سری بزنید ساباط یا همان کوچه‌های سرپوشیده تصویر تازه و نابی است که در مقابل چشمانتان قرار می‌گیرد، کوچه‌هایی که از دل تاریخ گذر کرده‌اند و همچنان نظاره‌گر گذر زمان هستند.

از گذر رودخانه‌ای خروشان در دل روستا گفتیم که نوایی دل‌انگیز را در روستا طنین‌انداز کرده است، کافیست در هنگام سفرتان به این روستای زیبا خود را به بالاترین نقطه روستا برسانید تا از دیدن تابلویی به این زیبایی که ساخته دست خداوند است غرق در لذت شوید.

کافی است یک لحظه بایستید و چشمانتان را ببندید تا نسیم خنکی که همیشه در دل روستا می‌وزد روحتان را به بازی بگیرد.

دیدن کوه‌های سخت و سر به فلک کشیده‌ای که روستای تنگی‌سر را در آغوش خود جا داده‌اند یکی از زیباترین منظره‌هایی است که می‌توانید نظاره‌گر آن باشید.

تنگی‌سر

همه زیبایی‌های روستای تنگیسر به کوه و دره و رود و منظره پلکانی روستا ختم نمی‌شود، اینجا خواستگاه مردم خونگرم و مهربانی است که زندگی در دل کوه‌های خشن نتوانسته بر قلب مهربان آنان فائق شود.

شاید در گذشته اگر از کسی نام تنگی‌سر را می‌پرسیدی به ندرت کسی می‌دانست که روستایی با این نام و با این همه زیبایی وجود دارد، اما امروزه کافی است که نام آن را نجوا کنی تا تصویری از نوروزهای باشکوهی که در این روستا هرساله برگزار می‌شود برایت تداعی شود؛ مراسمی که بوی ناب اصالت دارد و آئین باستانی نوروز را به زیبایی هرچه تمام‌تر به تصویر می‌کشد.

کسی از زمان پیدایش و ساخت روستا و دلیل نامی که بر آن گذاشته شده خبر ندارد، اما آنچه که از سخن بزرگان و پیران روستا برمی‌آید این است که این روستا قدمتی هزار ساله دارد و علت نام‌گذاری آن به تنگی‌سر وجود کوه‌های سر به فلک کشیده اطراف روستا دارد و شکل‌گیری آن به سکونت انسان‌ها در دل کوه‌ها برمی‌گردد.

روستای تنگی سر از توابع بخش سیروان شهرستان سنندج در استان کردستان است، و از لحاظ جغرافیایی در قلب کوه‌های سر به فلک کشیده شاهو و در میان شهرستان کامیاران و سنندج واقع شده است.

بهترین زمان سفر به روستای تنگی‌سر از اواسط فصل بهار تا پایان تابستان است، زیرا در فصل پاییز و زمستان به دلیل بالا آمدن سطح رودخانه و مشکل در عبور و مرور روستا سفر در این فصل پیشنهاد نمی‌شود هرچند که اواخر اسفندماه برگزاری مراسم نوروز بهانه‌ای می‌شود تا گردشگران علیرغم سردی هوا باز هم به تنگی‌سر سفر کنند.

منبع:ایسنا

خوش‌مزه‌ترین‌های سرزمین چهارفصل :گرجستان

عادات غذایی کشور چهارفصل گرجستان از لحاظ جغرافیایی، تحت تاثیر فرهنگ‌های متفاوت از شرق و غرب بوده است. مردم گرجستان نیز در دوران پس از جنگ توانستند با استفاده از ادویه‌هایی که به کشورهای دیگر تعلق داشت و از طریق جاده ابریشم به این کشور راه پیدا کرده بود، دست به خلق خوراکی‌های جدید بزنند و غذاهایی به سبک خودشان به وجود آورند.

با توجه به پیشرفت‌ها و توسعه سال‌های اخیر کشور گرجستان، یکی از مکان‌هایی که گردشگران بسیاری را برای این کشور جذب کرده است، رستوران‌ها و غذاهای طبخ شده آن‌هاست، چرا که گردشگران می‌توانند با امتحان کردن غذاهای گرجی طعم‌های جدیدی را نیز امتحان کنند.

«کاچاپوری آجارولی»، «پخالی»، «خینکالی»، «خارچو»، «اجاب سندالی» و «متسوادی» از جمله غذاهای معروف و محبوب کشور گرجستان بوده که گردشگران زیادی را به چشیدن آن‌ها ترغیب کرده است. این غذاها امروزه در دیگر کشورها نیز سرو می‌شوند و طرفداران خاص خود را دارند.

گرجستان

کاچاپوری آجارولی

یکی از غذاهای سنتی گرجی «کاچاپوری آجارولی» نام دارد که در بین مردم نیز از محبوبیت بالایی برخوردار است. برای تهیه این غذا خمیر را به شکل قایق درست کرده، روی آن را پر پنیر می‌کنند و در فر قرار می‌دهند تا خمیر برشته و پنیر آب شود.

گفته می‌شود این غذا در تمام جشن‌ها سرو می‌شده و هیچ مراسمی بدون سرو این غذا کامل نبوده است. «کاچاپوری آجارولی» به علت محبوبیت فراوان در میان مردم گرجستان به عنوان غذای ملی گرجستان در لیست میراث فرهنگی این کشور به ثبت رسید.

گرجستان

پخالی

«پخالی» از دیگر غذاهای کشور گرجستان است که برای علاقه‌مندان به غذاهای گیاهی که به این کشور سفر می‌کنند، پیشنهاد بسیار خوبی است. این کوفته سبزیجات با هر نوع سبزیجاتی مانند کلم، اسفناج، چغندر و… قابلیت پخته شدن دارد، طبخ پخالی به این شکل است که سبزیجات آب‌پز را پوره می‌کنند و با ترکیبی از آب‌لیمو، سیر، جعفری یا گشنیز و گردو خرد شده سرو می‌کنند.

گرجستان

خینکالی

یکی از قدمت‌دارترین و معروف‌ترین خوراکی‌های گرجستان «خینکالی» نام دارد، این غذا از ترکیب خمیر به همراه انواع گوشت‌ها تهیه می‌شود. خمیر این غذا اغلب با انواع گوشت‌ها پر می‌شود اما می‌توان این غذا را با پنیر ایمرتی و مخلوط قارچ، سبزی‌های معطر و سیب‌زمینی له شده نیز درست کرد.

مهارت آشپزی در پخت این غذا بسیار لازم است؛ چرا که گفته می‌شود هرچه تعداد چین‌هایی که روی خمیر موقع پیچیدن ایجاد می‌شود بیشتر باشد، مهارت آشپز بالاتر است. خوردن این غذا در گرجستان آداب خاص خود را دارد و باید حتما با دست خورده شود، به این صورت که باید سوراخ کوچکی در کنار خمیر پیچیده شده ایجاد کرد و سوپ داخلش را چشید و پس از آن کل خمیر را خورد.

گرجستان

خارچو

«خارچو» از محبوب‌ترین غذاهای گرجی است که به فرهنگ غذایی کشورهایی مانند روسیه نیز وارد شده است. این سوپ البته با نام «ارچو» نیز در بین گرجی‌ها شناخته شده است.

سیر، تکه‌های گوشت، برنج، آلو، گشنیز و ترکیبی از پنج ادویه گرجستانی از مواد تشکیل‌دهنده این سوپ هستند که برای طبخ آن‌ها ابتدا باید گوشت مزه‌دار شود، پس از آن در سسی که از گردو تهیه شده قرار گیرد و در آخر به همراه تکه‌هایی از لواشک پخته شود. پخت این غذا تا جایی ادامه پیدا می‌کند که مواد آن کاملا له شده تا زمان سرو به همراه نان شوتی، شکلی پوره مانند داشته باشد.

گرجستان

اجاب ساندالی

«اجاب ساندالی» از غذاهایی است که به غیر از گرجستان در کشورهایی چون آذربایجان و ارمنستان نیز پخته می‌شود و طرفداران بسیاری دارد و بیشتر در اواخر تابستان که بادمجان به وفور در گرجستان وجود دارد، این غذا پخته می‌شود.

امتحان اجاب سندالی به علاقه‌مندان بادمجان بسیار توصیه می‌شود و این غذا به خوراک بادمجان ایرانی‌ها بسیار شباهت دارد. اجاب سندالی از ترکیب پیاز، بادمجان، سیب‌زمینی، گوجه‌فرنگی، هویج، انواع گوشت، فلفل و انواع ادویه‌ها تهیه می‌شود و البته آشپزان گرجی زمان اتمام پخت و سرو، جعفری خرد شده به آن اضافه می‌کنند.

گرجستان

متسوادی

یکی دیگر از غذاهایی که در گرجستان بسیار طرفدار دارد «متسوادی» است. محبوبیت این غذا در حدی است که در فستیوال «تبیلیسوبا» تمام خیابان‌های شهر تفلیس گرجستان پر از منقل‌های کباب شده و همه در این جشن به پخت متسوادی مشغول می‌شوند.

برای پخت این غذا تکه‌های گوشت جدا شده و در ظرفی با ورقه‌های نازک پیاز و رب انار ترکیب شده و سپس روی منقل کباب می‌شوند. گوشت‌های داغ کبابی به آرامی پیاز را نرم و پخته می‌کنند، در حالی که رب انار با آب گوشت مخلوط می‌شود و ترکیب هیجان‌انگیزی را پدید می‌آورد.

در مناطق مختلف گرجستان از گوشت‌های مختلفی برای پخت این غذای معروف که مورد توجه پادشاهان قدیمی گرجستان نیز بوده، استفاده می‌شود اما روش طبخ و سرو آن‌ها تقریبا در تمام کشور به یک شکل انجام می‌گیرد.

منبع:ایسنا

آشنایی با باغ شوکت‌آباد – خراسان جنوبی

باغ شوکت‌آباد در 10 کیلومتری شرق بیرجند، در کنار راه بیرجند به زاهدان در روستای شوکت‌آباد استان خراسان جنوبی قرار دارد

باغ شوکت‌آباد با وسعتی در حدود 5/8 هکتار با شماره 2363 در 23مردادماه سال 1378 هـ . ش در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

این باغ در بستری کوهستانی قرار گرفته است که مربوط به دوره قاجار و از املاک امیر اسماعیل خان شوکت‎الملک بوده و به عنوان سکونتگاهی ییلاقی استفاده می‎شده و به دلیل آنکه وی وارث و فرزندی نداشت اموال او به برادرش محمدابراهیم خان رسید و بعدها توسط اسدالله علم، وزیر دربار وقف گردید.

این باغ دارای ورودی‎ها، عمارت اندرونی، فضاهای خدماتی، اصطبل، یخچال و برجهای نگهبانی می‎باشد.

عمارت اصلی باغ در ضلع جنوبی و با محور شرقی ـ غربی بنا شده است. این عمارت دارای 3 بخش است:

  • حوضخانه
  • بخش مرکزی
  • اتاقهای ضلع شرقی و غربی حوضخانه

بخش اندرونی باغ که جنوبی‎ترین قسمت باغ است از لحاظ طرح و معماری شباهت زیادی به خانه‎های مسکونی بافت بیرجند دارد.

این فضا شامل: حیاط، ایوان، هشتی، فضاهای ارتباطی، راهروها و اتاقهای متعدد در چهار ضلع حیاط می‎باشد.

ایوان در ضلع جنوب دارای دو ستون با مقطع دایره و دو نیم ستون می‎باشد. در مرکز حیاط، حوضی با طرح 8 ضلعی و چهار باغچه کوچک در اطراف به چشم می‎خورد که درختان کاج در آنها کاشته شده است.

فضاهای خدماتی شامل: سرویس بهداشتی، مطبخ، حمام، اتاقهای خدمه و نگهبانان است که در گوشه جنوب شرقی و نیز در ضلع جنوب عمارت اصلی قرار دارد. این باغ در چهار گوشه دارای برجهای نگهبانی است.

درختان موجود در باغ شامل درختان تزیینی، سایه‎دار و میوه‎دار از جمله چنار، کاج، سرو، هلو، انار، توت، زردآلو و تاک می‎باشد. درختان باغ بیشتر از گونه کاج می‎باشند که در میان آنها درختان عرعر، انار و گردو به همراه بوته‎های گل چون شقایق، محمدی به چشم می‌خورد.

از بخشی از این باغ به عنوان موزة تاریخ طبیعی و حیات وحش بیرجند استفاده می‌شود و بخشی دیگر به رستوران سنتی تغییر کاربری داده است.

منبع:همشهری

آشنایی با باغ قدمگاه نیشابور – خراسان رضوی

این باغ در بستری کوهستانی و در دامنه جنوب کوه بینالود و رو به دشت نیشابور واقع شده است. این باغ از سمت جنوب به جاده نیشابور – مشهد اتصال می‎یابد.

از نیشابور حدود 24 کیلومتر و از مشهد حدود 100 کیلومتر فاصله دارد. این مکان به عنوان مکانی مقدس از سابقه طولانی برخوردار است.  این باغ را زمانی به شاپور کسری و زمانی به حضرت علی(ع) و سپس به حضرت رضا (ع) نسبت داده‎اند. وجه تسمیه باغ با توجه به وجود سنگی سیاه است که جای دو پا بر آن نقش بسته است.

می‎گویند سال 200 هـ . ق حضرت رضا (ع) که از مدینه عازم مرو بودند، در این مکان توقف کرده و چون خواستند با خاک تیمم کنند، آبی جاری پدید آمد. این وقایع مهم، این مکان را به مکانی مقدس و ایمن برای زایران در کنار مسیر مشهد تبدیل کرد که در دوره‎های مختلف مجموعه‎ای میان راهی شامل: کاروانسرا، آب‌انبار، حمام و مکان‎هایی جهت اطراق زائران و مسافران در حاشیه خیابان شکل گرفت.

شکل اصلی باغ کنونی در دوران صفوی و به دستور شاه عباس اول احداث شد و در دوره‌‌های بعدی در زمان شاه سلیمان صفوی و در دوران ناصرالدین شاه قاجار مرمت‎هایی جهت حفاظت و احیاء باغ صورت پذیرفت. آخرین مرمت و بهسازی مجموعة مذکور در سال 1350 توسط سازمان حفاظت آثار آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد و به شماره 236 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کوشک هشت ضلعی، در مرکز باغ قرار دارد. در ضلع شرقی بقعه نیز چهار طاقی کوچکی قرار دارد که از چشمه‎ای جوشان حفاظت می‎کند. روایت است آب آن هنگام وضوی حضرت رضا (ع) جوشیده و جاری گردیده است و به میمنت آن را چشمه حضرتی می‎نامند.

Iranian gardens - bagh-e Qadamgah Neishabor

این باغ به عنوان بخش اول این مجموعه با مساحتی برابر 1 هکتار، به صورت مربعی با ابعاد 100*100 متر و با دو ساختمان قدیمی در موقعیت مرکزی آن، مهمترین عنصر این مجموعه است. ین باغ منطبق با شیب کوهپایه بینالود در سه سطح، با اختلاف ارتفاع 5/1 متر از یکدیگر شکل گرفته است. در هر سطح، دو کرت بزرگ با درختان کاج وجود داشته که در دوره‎های بعد درختان چنار، گردو، و توت جایگزین بسیاری از درختان کاج شده است.

Iranian gardens - bagh-e Qadamgah Neishabor

آبیاری باغ از طریق دو قنات، که قنات اولی، قنات اصلی از سمت بالا ده و قنات دوم از سمت پایین ده که در میانه باغ به قنات اولی می‎پیوندد صورت می‎گیرد که در حال حاضر قنات دوم جایگزین چشمه اصلی (چشمه حضرتی) می‎باشد. سردر وردی باغ با پلکانی در دو طرف در خارج از مجموعه به فضای محصور باغ مرتبط می‎شود و با آبنمایی در مرکز و کرتهای درختکاری شده به بقعه منتهی می‎شود.

در بالای باغ دو کرت که استخر بزرگی در میان آن است وجود دارد که آب پس از ورود به استخر توسط جویهای باریکی به 4حوض هشت گوش دور بقعه هدایت شده و توسط آبنمایی در محور مرکزی به حوضچه‎های بعد انتقال می‎یابد. پوشش گیاهی باغ درختان چنار، کاج، توت، گردو و زبان گنجشک می‎باشد که در میان این درختان، گونه‎های درختان چنار، کاج و توت کهنسال به چشم می‎خورد.

منبع:همشهری

آشنایی با قلعه شمیران – قزوین

قلعه یا دژ شمیران درکنار دریاچه سپیدرود و بالای تپه‌ای مرتفع و سنگی که رود قزل اوزن از جنوب آن می‌گذرد قرار دارد

این قلعه، از قلعه‌های پر اهمیت و معتبر ایران است و در بین اهالی منطقه به نام های شیمران و سمیران معروف است، ولی در متون تاریخی به نام های سمیران، شمیران، سمیرم، شمع ایران، کنگریان، سمیویروم و سالاریه نام برده شده است.

پیشینه این قلعه را به دوران قبل از اسلام نسبت می‌دهند و در طول سال‌های سده چهارم هجری تختگاه کنگریان- آل مسافر- بوده است.

طرح کلی بنای قلعه به شکل مستطیل و ارتفاع برج‌ها و دیوار نزدیک به 15 متر است که تمامی آن را با کمک سنگ‌های لاشه و ملاط گچ به ضخامت 8 پا ساخته‌اند و در فاصله‌های 1 متری کلافی چوبی در دل دیوار به کار برده اند که علاوه بر استحکام و همبستگی اجزا، نظمی منطقی به بنا بخشیده و از دور به صورت یک رج سنگ خودنمایی می‌کند.

در دیوار شمالی قلعه 2 برج وجود دارد که در قسمت بالا دارای پنجره‌های بلند مستطیلی شکل با قوس نیزه‌دار هستند که بیشتر برای نگهبانی پایین قلعه از آنها استفاده می‌شده است.

طرز ساختمان دیواره غربی قلعه با جانب شرقی تفاوت دارد و به جای برج‌های مدور، دیواری صاف ساخته‌اند که نمای خارجی ساختمان‌های این بخش قلعه به شمار می‌رود و به تمامی از ملاط گچ پوشش یافته و به خوبی حفظ شده است.

قسمت جنوبی دژ نیز دیواری صاف دارد که به خاطر رود قزل اوزن از امنیت بیشتری برخوردار بوده و نیازی به استحکامات دفاعی بیشتر احساس نمی‌شده است.

دژ شمیران نزدیک به دو قرن جزو قلعه های اسماعیلیان بوده و پس از هجوم هلاکو تا پایان دوره صفوی نیز در کشمکش‌های سیاسی اهمیتی بسزا داشته است.

نام شمیران بارها در متون آمده است. شمیران مرکز طارم بود و قلعه درکنارشهر قرار داشت. دیواری گرد شهر و قناتی در میان قلعه تا کنار رودخانه وجود داشت که از آن جا آب برمی داشتند.

این قلعه در نزدیکی روستای بهرام آباد از توابع طارم قرار دارد. برای رفتن به سوی قلعه می باید از روی سد سفید رود عبور کرد.

طول جاده ماشین رو از سد تا بهرام آباد ۱۸ کیلومتر است و بعد می باید مسافتی در حدود ۳ کیلومتر را به سمت جنوب با پای پیاده طی کرد تا به قلعه رسید.

منبع:همشهری