حساب‌های اقماری و سهم گردشگری در اقتصاد ملی

کشورهای فعال در حوزه گردشگری تمام تلاش خود را برای تغییر رویکرد به سمت استفاده بهینه از منابع طبیعی، تاریخی و انسانی خود به کار بسته‌اند و امیدوارند سهم بیشتری از درآمدهای حاصل از این صنعت پویا را به طبقات مختلف جامعه انتقال دهند.

این صنعت در تمام کشورهای جهان با سرعت قابل ملاحظه‌ای در حال توسعه است، در ۱۰ سال گذشته این روند هم‌چنان روبه رشد و مثبت بوده و روند کنونی نشان می‌دهد که در سال‌های آتی و با غلبه بر محدودیت‌های مقطعی پاندمی کرونا ادامه خواهد یافت.

با وجود سهم رو به رشد صنعت گردشگری در اقتصاد جهانی و پیشینه آن در پازل اقتصادی جوامع به عنوان یک بخش اثرگذار، لیکن تا دو دهه پیش هنوز سازوکار و ابزار کارآمد و روشنی برای تعیین سهم دقیق این صنعت اندیشیده نشده بود. بر این اساس و با توجه به اهمیت فرابخشی گردشگری، دولت‌ها درصدد رفع این نقیصه برآمدند.

هر چند تلاش‌های سازمان‌های بین‌المللی نظیر سازمان ملل متحد، سازمان تجارت جهانی و سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه برای اندازه‌گیری میزان تاثیر اقتصادی گردشگری به دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی برمی‌گردد، اما کنفرانس بین‌المللی سفر و گردشگری که توسط سازمان جهانی جهانگردی (WTO) در سال ۱۹۹۱ در اتاوا برگزار شد نقش تعیین کننده‌ای در این زمینه داشت و در نهایت پیشنهاد مشخص استقرار حساب‌های اقماری در سال ۲۰۰۱ از سوی شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC) در ونکوور کانادا به‌منظور شفاف‌سازی و تفکیک میزان اثرگذاری گردشگری در گردش و چرخه اقتصاد هر کشور نسبت به حساب ملی مطرح شد. این پیشنهاد به غیر از دستیابی به قابلیت قیاس بین‌المللی هدف دیگری را نیز دنبال می‌کرد و آن این بود که کشورها بتوانند از آن به عنوان یک راهنما برای ایجاد یک سیستم آماری گردشگری استفاده کنند.

برخی کشورها که گردشگری برایشان از اهمیت بالایی برخوردار بود به سرعت برای تحقق آن دست به کار شدند و تا سال ۲۰۰۷ تعداد کشورهای دارای حساب‌های اقماری گردشگری از ۴۴ به ۷۰ کشور رسید و پس از آن نیز بسیاری از کشورها به مرور از این سازوکار مهم و موثر بهره‌مند شدند. ایران از جمله کشورهایی بود که با تاخیری ۲۰ساله به این نظام اثربخش دست پیدا کرد و خوشبختانه با تلاش‌های صورت گرفته در چند سال گذشته، گام‌هایی جدی برای جبران این تاخیر برداشته شد.

با تلاش‌های وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، بعد از ۲ دهه سیستم حساب‌های اقماری گردشگری (tourism satellite account/ TSA) از روز یکشنبه ۶ تیر ۱۴۰۰ وارد فاز اجرایی شد. البته مهم‌ترین گام برای تحقق این موضوع پیش از این طی قرارداد استقرار حساب‌های اقماری گردشگری در چارچوب نظام جامع آماری گردشگری بین وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و مرکز آمار ایران به‌منظور ایجاد ابزار بررسی منافع حاصل از صنعت گردشگری، امکان سنجش بهره‌وری صنعت گردشگری، میزان اشتغال‌زایی و محاسبه گردشگری در حساب‌های ملی کشور به امضا رسیده بود و سپس به‌دنبال اقدامات و هماهنگی‌های انجام شده با سازمان جهانی جهان‌گردی، سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، شرایط لازم به‌منظور پیاده‌سازی و استقرار حساب‌های اقماری گردشگری فراهم شد.

در نهایت ششم تیرماه سال جاری در نشستی که با رئیس مرکز آمار ایران برگزار شد، بررسی نهایی فاز مطالعاتی و فاز پایلوت حساب‌های اقماری گردشگری بررسی و در خصوص فاز اجرایی این سیستم دستورهای لازم صادر و تصمیم‌گیری نهایی انجام شد. به این ترتیب اقتصاد گردشگری ایران وارد مرحله تازه‌ای شده است که نتایج حاصل از آن نه تنها جایگاه این صنعت را ارتقا می‌بخشد، بلکه برنامه‌ریزی برای توسعه گردشگری در کشور را هدفمندتر و آسانتر می‌کند.

حساب‌های اقماری گردشگری، این امکان را فراهم می‌کند که جنبه‌های اقتصادی گردشگری در حساب‌های ملی کشور به طور مجزا بررسی شوند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. هم‌چنین با اجرای این طرح و با توجه به اهمیت نقش گردشگری، زمینه بهتری برای تجزیه و تحلیل اثرات گردشگری در اقتصاد و تصمیم‌گیری‌ها درباره گردشگری فراهم می‌شود.

بی‌تردید گردشگری می‌تواند سهم قابل توجهی را در تولید ناخالص ملی کشور ایفا کند. در کشور ما تا قبل از شیوع کرونا سهم گردشگری در تولید ملی ناخالص ۱۱.۸ میلیارد دلار بوده است که این سهم باید به خوبی معرفی شود، اما از آنجایی که تاکنون سازوکار حساب‌های اقماری گردشگری وجود نداشت، این سهم به خوبی دیده نشده است. درخاتمه جا دارد از تلاش دستگاه‌های مختلف به ویژه مرکز آمار ایران برای اجرایی شدن حساب‌های اقماری گردشگری قدردانی کنم و امید است تمام مجموعه‌های دولتی و خصوصی مرتبط با صنعت گردشگری در اجرای بهینه‌ی این گام ارزنده همراهی و همکاری کنند.

منبع:میراث آریا

مسجد قاولقا در راز و جرگلان، بنایی تاریخی با نقاشی‌های دیواری منحصربه‌فرد

یکی از آثار تاریخی و فرهنگی شهرستان راز و جرگلان، مسجد و مکتب‌خانۀ شفیعی است که در روستای قاولقا قرار دارد و به همین سبب به مسجد قاولقا شهرت یافته که ازنظر پلان و نقاشی‌های دیواری که دیوارهای مسجد را تزیین کرده بسیار جالب‌توجه است. این طرح‌ها شبیه شاخ قوچ در دستبافته‌های قوم ترکمن از قبیل نمد، فرش و پارچه‌های ابریشمی است.

این مسجد در روستای قاولقا از توابع بخش جرگلان، در فاصله ۴۰ کیلومتری از مرکز شهرستان قرار دارد. قدمت مسجد حدود ۱۰۰ سال است و ویژگی برجسته آن طرح‌های منحصربه‌فرد گیاهی دیوارهای داخلی آن است.

روستای قاولقا موقعیت دره‌ای دارد و در ۵۰ کیلومتری شمال غربی شهر راز قرار گرفته است. مسجد و مکتب‌خانه بر شیب دامنه تپه ماهورهای حاشیه رودخانه سومبار ایجاد شده است. به‌نحوی‌که تمام معابر اطراف شیب زیاد به سمت رودخانه دارند. وجود رودخانه و آب مناسب در کنار موقعیت کوهستانی و دره‌ای منطقه که چراگاه و مراتع مناسبی ایجاد کرده، به‌طور طبیعی باعث شده اقتصاد زیست‌پایۀ مردمان این منطقه کشاورزی و دامداری باشد.

تاریخچه

از زمان بنیان‌گذاری بنای اولیۀ مسجد شفیعی قاولقا اطلاعات دقیقی در دست نیست ولی مسجد کنونی به استناد قول معمرین روستا و تاریخ درج‌شده بر روی چند سرستون مسجد سال ۱۳۸۰ هجری قمری است. نقاش مسجد که پیشۀ نجاری هم داشته و در نوسازی مسجد سهیم بوده، یکی از اهالی محل به نام اُراز مراد روزبه است که به سال ۱۳۱۳ در یکه سعود متولد شده و خاطراتی از زمان ساخت مسجد دارد. هشت سال بعد از نوسازی مسجد، بنای مکتب‌خانه یا مدرسه علمیه به سال۱۳۸۸ قمری (۱۳۴۷ شمسی) در مجاورت مسجد ساخته‌شده است. وجه‌تسمیه اثر به نام شفیعی به دلیل کارکرد مذهبی مسجد و مدرسه است که شفیع به معنای شفاعت کننده بر آن نام نهاده شده است. همچنین نام قاولقا در زبان ترکمنی به معنای «جمع شدن» است. در این خصوص دو نقل‌قول وجود دارد: اول به دلیل شرایط طبیعی و دره‌ای روستا که در دو سوی آن کوه‌ها به هم نزدیک شده (یا جمع شده) و دوم اینکه اهالی روستا پس از مهاجرت از ترکمنستان در این آبادی جمع شده‌اند و به همین دلیل محل را قاولقا نام نهاده‌اند.

ویژگی‌ها

مهم‌ترین ویژگی مسجد و مکتب‌خانه قاولقا وجود تزئینات نقاشی با نمادهای خاص ترکمنی در دیوارهای مسجد و نیز تزیین سرستون‌های چوبی ایوان مسجد و مکتب‌خانه در این مجموعه است. وجود سنت تزیین مکان مقدس یک رسم باستانی است که ریشه در دوره پیش‌ازتاریخ دارد و نمونه‌های بارز آن در فلات ایران «معبد منقوش زاغه» و در ترکیه «پرستشگاه چَتل هویوک» است. رسم تزیین مکان‌های مقدس با نقاشی در دوره‌های جدیدتر و با پیشرفت‌های تکنولوژیک به‌تدریج رنگ‌باخته و با آرایه‌های معماری پیشرفته‌تر همچون گچ‌بری و کاشی‌کاری جایگزین شد. از این‌رو، وجود نقاشی‌های کاملاً بومی همراه با نمادپردازیِ قوی در مسجد قاولقا از ویژگی‌های خاص این اثر منحصربه‌فرد است.

مشخصات اثر

مسجد و مکتب‌خانۀ شفیعی مجموعاً به مساحت ۳۰۴ مترمربع در مرکز روستای قاولقا قرار دارد. طی دورۀ قاجار تا اوایل قرن حاضر بسیاری از روستاها ایران دارای مکتب‌خانه‌هایی بودند که وظیفه تربیت شاگردان و آموختن شرعیات دینی و مذهبی را بر عهده داشتند. در روستای قاولقا این مکتب‌خانه در کنار مسجد ساخته‌شده و یک مجموعه واحد مذهبی را تشکیل داده است. مسجد و مکتب‌خانه در شیب دامنه و بر کناره چپ رودخانه سومبار ساخته‌شده است. به دلیل شیب زیاد دامنه در این بخش از روستا، برخی مساکن روستایی و نیز مسجد و مکتب‌خانه با ساختار پلکانی ایجاد شده است، به‌نحوی‌که صحن مسجد در شرق ایوان، روی بام یک واحد انباری قرار گرفته است. مسجد و مکتب‌خانه با مصالح خشت و گل ساخته‌شده و سقف مسطح تیرپوش دارند. مسجد در ضلع جنوبی و مکتب‌خانه در ضلع شمالی مجموعه ساخته‌ شده‌اند. بنای مسجد از یک تالار مستطیل شکل ستون‌دار و یک پیش تالار یا ایوان ستون‌دار با جهت‌گیری شمال شرقی-جنوب غربی تشکیل شده است. پلان تالار مسجد (شبستان) مستطیل شکل به ابعاد تقریبی ۹/۵ متر در ۶/۵ متر است. با وجود این به دلیل شیوه ساخت و مصالح به‌کار رفته درمجموعه، بنای مسجد کاملاً گونیا و راست‌گوشه نیست و ابعاد هر ضلع به‌صورت جزئی با هم اختلاف دارد.

در جلوی مسجد (ضلع شمال شرق) یک ایوان ستون‌دار کشیده و باریک وجود دارد که سقف آن مانند شبستان مسجد تیرپوش است. سقف ایوان روی پنج ستون چوبی از جنس ارس قرار گرفته است. ستون‌ها دارای سرستون‌های خراطی‌شده به شکل پیچ‌های دوگانۀ حلزونی (مشابه سبک ایونیک در معماری یونانی) بر یکی از سرستون‌ها تاریخ ۱۳۸۰ قمری درج‌شده که زمان ساخت آن‌ها را نشان می‌دهد. این نوع سرستون‌ها که علاوه بر ایوان مسجد، در ایوان ستون‌دار بسیاری از مساکن روستایی منطقه جرگلان هم دیده می‌شود، به عقیده بسیاری از محققان، نماد مذکور شاخ پیچ خورده قوچ است که در باورهای قوم ترکمن نقش مهمی دارد و اشاره به قوچ ذبح شده توسط ابراهیم خلیل‌الله است. وجود یک جفت شاخ قوچ بر لب بام ایوان ستون‌دار این اندیشه را تقویت می‌کند.

همچنین نقش سر قوچ، کاملاً مشابه نمونه‌های نقش شده در مسجد قاولقا در بین منسوجات و دست بافته‌های منطقه جرگلان ازجمله در نقوش نمدها، فرش ترکمن و حتی برخی پوشاک با طرح سوزن‌دوزی شده وجود دارد.

مهم‌ترین بخش مسجد تالار ستون‌دار است که شبستان و محل برپایی نماز است و با نقاشی تزئین شده است. این تالار دو در ورودی دارد که به ایوان ستون‌دار باز می‌شوند. در سمت مقابل ورودی، دیوار قبله قرار دارد که سراسر آن با نقوش و نمادهای سنتی ترکمنی نقاشی شده است. این دیوار با سه خط افقی به چهار نوار موازی تقسیم شده و تمام سطح آن با نقوشی تزیین شده است. محراب به شکل یک فرورفتگی ساده قوس‌دار در میانۀ دیوار قبله قرار گرفته است. در وسط محراب یک نماد نقشی به شکل سه جفت شاخ پیچ خورده قوچ بر یک محور عمودی روی‌هم نقش شده است. در بالای این نماد، یک نقش به شکل دو لوزی تودرتو دیده می‌شود.

مشابه همین نقش در ابعاد بزرگتر در طرفین محراب بر دیوار قبله نقش شده، هر طرف سه نقش که درمجموع هفت نماد با قوس‌های دو پیچان را نشان می‌دهد. حاشیه‌های فرورفتگی محراب، با پیچک‌های کوچک تزیین شده که در قسمت بالای محراب به شکل یک نماد گیاهی درآمده و تصویر انتزاعی درخت مانندی را تشکیل داده است. در حدفاصل هر یک از نمادهای دوپیچان دیوار قبله، گلک‌هایی با هشت گلبرگ نقش شده است که گلبرگ آن‌ها به‌صورت متناوب سفید و سرخ‌رنگ است. سایر دیوارهای مسجد فقط تا لبه طاقچه پنجره‌ها تا حد ازاره به‌صورت یکدست نقاشی شده و نقوش کمرنگی مشابه طرح‌های دوپیچان در دیوار ضلع شمالی و جنوبی هم دیده می‌شود که رنگ‌گذاری نشده‌اند.

یکی از دلایل اصلی متروک شدن مکتب‌خانه تغییر نظام آموزش از مکتب‌خانه به مدرسه است که سال‌ها پیش در تمام ایران نظام آموزش مکتب‌خانه‌ای را از میدان به‌در کرد.

سرخس؛ شهری مهم که از آن به نیکی یاد می‌شود

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: سرخس تا سال ۱۲۹۹ه.ق، شهری مهم در ساحل شرقی رودخانه تجن بود و به دلیل اهمیت، جایگاه رفیع و موقعیت سرخس بسیاری از جغرافی‌نویسان و مورخان از این شهر به نیکی یاد می‌کنند.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: در سال ۱۲۷۶ه.ق، دولت ایران شهرک یا قلعه‌ای نظامی به نام «سرخس ناصری» در ساحل غربی رود تجن احداث کرده بود که پس از تصرف شهر کهن سرخس توسط روس‌ها و قرار دادن رود تجن به عنوان مرز، سرخس ناصری به ایران تعلق گرفت و بعدها گسترش یافت و آبادان شد.

وی ادامه داد: سابقه تاریخی سرخس کهن (سرخس ترکمنستان) به گذشته‌های دور بازمی‌گردد. به نوشته «ابن خردادبه» پیش از اسلام سرخس، شاهی ویژه با لقب «زادویه» داشته است. به فاصله کمی در شمال شهر سرخس، ترکمنستان و بر سر راه سرخس به مرو، باستان‌شناسان محوطه مهم باستانی به نام «میل حیرام» مربوط به دوران ساسانی را کاوش کرده و به آتشکده‌ای همانند «معبد بندیان» درگز دست یافتند.

این باستان‌شناس خراسانی افزود: جایگاه رفیع و موقعیت سرخس موجب شده است که بسیاری از جغرافی‌نویسان و مورخان از آن شهر به نیکی یاد کنند مانند «ابن فضلان(۳۰۹ه.ق)»، «ابن رسته اصفهانی(اواخر قرن سوم ه.ق)»، «یعقوبی(نیمه دوم قرن سوم ه.ق)»، «استخری(قرن چهارم ه.ق)»، «مقدسی(نیمه دوم قرن چهارم ه.ق)» که سرخس را بزرگ و آبادان و نامبردار ارزیابی کرده و «فردسی(۴۱۱- ۳۲۹ه.ق)» که از سرخس در کنار آوردگاه کاووس و شاه هاماوران یاد کرده و پیشینه آن شهر را به گذشته‌های دور برده است.

لباف‌خانیکی خاطرنشان کرد: به استناد متون سده‌های سوم و چهارم ه.ق سرخس، شهری آباد و پررونق بوده است. در همان دوران شخصیت‌های بزرگی نیز مانند «ابوسعید ابوالخیر» حدود ۱۰ سال در سرخس به تحصیل علم مشغول بوده و «ابوالفضل سرخسی» و «لقمان سرخسی» در آن شهر زاده شده و ساکن بوده‌اند که هر یک جایگاه بلندی در وادی علم و عرفان داشتند.

وی گفت: در این‌جا جهت پی بردن به منش، شخصیت و منزلت هر یک از آن بزرگان بخشی از نوشته عطار نیشابوری در «تذکرة الالیاء» را از قول شیخ ابوسعید ابوالخیر می‌آوریم «یک روز رفتم و شیخ لقمان سرخسی را دیدم بر تلی خاکستر نشسته و پاره‌ای پوستین کهنه می‌دوخت. پس برخاست و دست من بگرفت و می‌برد. در راه پیرابوالفضل حسن که یگانه عهد خود بود پیش آمد و گفت، یا ابوسعید راه تو نه اینست که می‌روی به راه خویش رو. پس شیخ لقمان دستم به دست او داد و گفت، بگیر که او از شما است. پس بدو تعلق کردم».

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی عنوان کرد:  بنابراین «لقمان سرخسی» که در شمار «عقلای مجانین» بود و خود را به دیوانگی می‌زد ابوسعید را به نزد «پیر ابوالفضل سرخسی» برد و به راه عرفان کشانید و در جایگاه استاد ابوسعید ابوالخیر جای گرفت. هم اکنون آرامگاه شیخ ابوسعید در مهنه ترکمنستان، پیر ابوالفضل در سرخس ترکمنستان و شیخ لقمان در سرخس ایران واقع است.

تلفیق دو شیوه معماری در آرامگاه لقمان سرخسی

وی ادامه داد: به نظر می‌رسد که در سده‌های پنجم و ششم ه.ق شیوه معماری خاصی در قلمرو خراسان رواج یافته و آن عبارت بوده است از فضاهای مکعب شکلی که طاق نماهایی برفراز قاعده‌ها دارند و با گنبد کم‌خیزی پوشیده شده‌اند. قاعده مربع این نوع بناها عموما به کمک گوشوارها و طاق‌نماها یا درگاهی‌ها به هشت ضلعی و در نهایت ۱۶ضلعی تبدیل شده تا قاعده دایره گنبد بر آن استقرار یابد.

لباف‌خانیکی اظهار کرد: این بناها در سرخس (آرامگاه‌های لقمان بابا و ابوالفضل سرخسی)، سنگان(مسجد گنبد)، مرو (آرامگاه سلطان سنجر و آرامگاه محمد بن زید) و مهنه (آرامگاه ابوسعید ابوالخیر) در دوران سلجوقی ساخته شدند که همه دارای نقشه یکنواخت و ساختاری همانند هستند. در این میان آرامگاه بابا لقمان بعدها با دیگران تفاوت یافته به این معنی که این بنا هم در آغاز پلان مربع با ابعاد  ۱۷.۷۰ متر داشته ولی در سال۷۵۷ ه.ق ایوانی به جلو بنا افزوده شده و ابعاد آن به ۱۷.۷۰  و ۲۶.۶۰  متر تغییر یافته است.

وی بیان کرد: این بنا در ناحیه گنبدخانه به شیوه رازی با آجرهای جفتی در نما ساخته شده و دارای فیلگوش‌هایی بر گوشه‌ها، طاق‌ها و درگاهی‌هایی در درون است. گویا در گذشته رویه داخلی دیوارها همانند آرامگاه سلطان سنجر و شیخ ابوسعید ابوالخیر به نقاشی روی گچ مزین بوده که در پی تغییر و تحولات  زایل شده است.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: اما ایوان به شیوه آذری و مزین به تزئینات کاشی است که در درون قاب‌ها جای گرفته‌اند و اکنون اندکی از آن‌ها برجای مانده است. ورودی به گنبدخانه بر اسپر ایوان تعبیه شده و بر دور تا دور ورودی کتیبه گچی نسخ با تاریخ ۷۵۷ نگاشته شده است. نمای پایه‌های طرفین ایوان به شیوه بناهای قرن هشتم ه.ق از جمله «خانقاه طوس» (هارونیه) به طور عمودی قاب‌بندی و ظاهرا برای نصب کاشی آماده شده است، اما هیچگاه کاشی بر آن نصب نشده است. گذشت زمان و زلزله‌ها و… موجب انهدام پایه جنوبی و پوشش جناقی ایوان شده و در سال‌های اخیر تا حدودی ترمیم شده است.

لباف‌خانیکی تصریح کرد: سرخس تا سال۱۲۹۹ه.ق شهری مهم در ساحل شرقی رودخانه تجن بود در آن سال بر اساس « قرارداد آخال» با ۳۳ شهرک و روستا از خراسان منفک و به روس‌ها واگذار شد که اکنون قلعه عظیم و بقایای معماری شهر کهن سرخس در مجاورت شهر نوساخته‌ای به نام «سرخس» در جنوب کشور ترکمنستان قرار دارد.

منبع:ایسنا

قدمت هلیل‌رودِ جیرفت به پارینه‌سنگی رسید

دستاوردهای نخست بررسی پارینه‌سنگی «جیرفت» که در راستای تکمیل نقشه باستان‌شناسی کشور صورت گرفت، نشانگر وجود استقرارهای دوران پارینه‌سنگی میانی و احتمالا پارینه‌سنگی قدیم در حوزه هلیل‌رود است.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط‌عمومی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، سلمان انجم‌روز ـ سرپرست هیأت باستان‌شناسی در این منطقه ـ گفت: پروژه بررسی پارینه‌سنگی شهرستان جیرفت در راستای طرح مطالعه محوطه‌های پارینه‌سنگی (۱) حوزه هلیل‌رود، به منظور ارزیابی پراکنش گروه‌های انسانی دوران پلیئستوسن (۲) از نواحی جنوبی خلیج فارس به فلات ایران در حال انجام است.

وی افزود: این بررسی، نخستین مطالعه پارینه‌سنگی به صورت کاملا تخصصی برای شناسایی محوطه‌های پارینه‌سنگی در جنوب‌شرق ایران است که پس از حدود ۵۰ سال از نخستین مطالعاتِ انجام‌شده در این ناحیه از ایران، صورت می‌گیرد.

به گفته این باستان‌شناس، دستاوردهای نخست این بررسی، شناسایی فناوری‌های لوالوا، صنایع دووجهی‌سازی و ساطور ابزاری در محوطه‌های شناسایی‌شده در ارتفاعات شمالی و کوهپایه‌های غربی جیرفت و نشانگر وجود استقرارهای دوران پارینه‌سنگی میانی و احتمالا پارینه‌سنگی قدیم در حوزه هلیل‌رود است.

او با بیان این‌که مجموعه آثار شناسایی‌شده نتیجه ۱۰ روز فعالیت میدانی است،  گفت: متاسفانه به دلیل انجام فعالیت‌های معدن‌کاوی تقریبا بیشتر ارتفاعات آهکی و تراورتنی که دارای غارها و پناهگاه‌های صخره‌ای‌اند، در حال تخریب کامل هستند.

سرپرست هیأت باستان‌شناسی این منطقه افزود: از جمله عمیق‌ترین و  منحصر به فردترین غارها که در این بررسی، دست‌افزارهای سنگی از درون آن‌ها به‌دست آمد غار «شعیب» در کوهپایه‌های غربی جیرفت است که به سبب فعالیت‌های معدن‌کاوی تخریب و به طور کامل مسدود شده است.

او اضافه کرد: به دلیل درزهای ایجادشده در سقف غار و نفوذ آب باران، بیشتر رسوبات و نهشته‌های استقراری کف غار شسته شده است.

این باستان‌شناس اظهار کرد: در جنوب شرق ایران به سبب فعالیت‌های کوه‌زاییِ متفاوت نسبت به زاگرس و شمال ایران، کمتر شاهد بسترهای مناسب برای سیستم کارستی و شکل‌گیری غارها و پناهگاهایی صخره‌ای هستیم و از این جهت، از بین رفتن این گونه غارها، آسیب‌های جبران‌ناپذیری به میراث‌فرهنگی و مطالعات پارینه‌سنگی در این ناحیه وارد کرده است.

انجم‌روز گفت: از جمله مناطق حائز اهمیتِ شناسایی شده در این بررسی که مجموعه‌ای از محوطه‌های پارینه‌سنگی به اشکال محوطه‌های باز و پناهگاه‌های صخره‌ای را آشکار ساخته کوه «شیخ‌یعقوب» در ارتفاعات شمال غربی جیرفت است که حاکی از شکل‌گیری و توسعه محوطه‌های پارینه‌سنگی روی برونزدهای سنگ چرت در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا در محدوده‌ای به وسعت ۲۰۰ کیلومتر مربع است.

۱) دوران پارینه‌سنگی: ابتدایی‌ترین و طولانی‌ترین مرحله زندگی انسان است که به سه دوره دیرینه‌سنگی آغازین/قدیم، میانی و پایانی دسته‌بندی شده است. در این دوره روند فرگشت فکری، جسمی، فرهنگی و فناورانه انسان شکل می‌گیرد. اولین ابزارها به دست گونه‌هایِ نخستین انسان، به وسیله سنگ در این دوره ساخته شده است. بنا به نظر محققان، پارینه‌سنگی از حدود سه  میلیون سال پیش تا زمان عقب‌نشینی یخچال‌ها از نیمکرهه شمالی در فاصلهٔ سال‌های ۱۰ هزار تا۸۵۰۰ قبل میلاد ادامه داشته‌ است.

۲) دوران پلیئستوسن (Pleistocene) یکی از دوره‌های زمین‌شناسی است که از دو و نیم میلیون سال پیش تا ۱۰ هزار سال پیش را پوشش می‌دهد. انقراض گروه بزرگی از پستانداران و شمار زیادی از گونه‌های پرندگان از اواخر دور پلیئستوسن (حدود ۱۰۰۰۰ سال پیش) آغاز شد. ماموت، پستانک‌دندان، ببر خنجردندان، تنبل زمینی، شیاردندان، گوزن ایرلندی و خرس غارنشین از جمله حیوانات منقرض شده در اواخر پلیستوسن بودند.  در اوایل این دوره، استفاده از ابزارهای سنگی ساده در بین گونه انسان ماهر، گسترش یافت.

منبع:ایسنا

حقایقی جدید درباره کلیسای نمادین روم باستان

شهر روم از بناهای باستانی و کلیساهای تاریخی لبریز است که یکی از باشکوه‌ترین آن‌ها مربوط به عبادتگاه‌های تاریخی پانتئون می‌باشد؛ جایی که به تازگی حقایقی جالب و جدید از آن کشف شده است.
 این ساختمان گنبدی که به احتمال زیاد به‌عنوان معبد یا فضای سیاسی توسط رومی‌ها ساخته شده است، همچنان به دلیل نوع طراحی و ساختار، مهندسان و معماران مجذوب خود می‌کند. پانتئون همچنین یک نقطه عطف تاریخی قابل‌توجه است که خطوط تداوم از روم مشرکانه که به آن عصر تاریک نیز می‌گفتند تا تجمل رنسانس را ترسیم می‌کند.

حال باستان‌شناسان و تاریخ‌شناسان به حقایقی جالب و جذاب از این بنای تاریخی و باستانی دست یافته‌اند که دانستن آن‌ها خالی از لطف نخواهد بود.

تاریخ دقیق پیدایش پانتئون، محققان را گیج کرده است

برای مدت طولانی، ریشه دقیق پانتئون دانشمندان را گیج می‌کرد. اکنون مشخص شده که پانتئون در حدود سال 126 میلادی وقف شده است. با این حال، معماری و تاریخ دقیق ساخت آن مشخص نیست. این ساختمان دارای یک کتیبه برجسته است که در آن نشان داده شده مارکوس آگریپا، پسر لوسیوس، سه بار کنسول‌گری این بنا را برعهده داشته است. همچنین کلمه پانتئون از زبان یونانی به معنی «همه خدایان» گرفته شده است.

گرچه ممکن است از این بنا به عنوان معبد استفاده شده باشد، اما به نظر می‌رسد که از برخی کارکردهای سیاسی نیز برخوردار بوده است.

پانتئون از یک دوران تاریکی سخت جان سالم به‌در برد

نیمه غربی امپراتوری روم تحت فشارهای نظامی خارجی بود و همین امر باعث شده که رو به زوال رفت. در سال 476، آخرین حکومت واقعی امپراطور غرب به پایان رسید. در حالی که نیمه شرقی امپراتوری به امپراتوری بیزانس قدرتمند تبدیل شد؛ ایتالیا در غرب تحت فرمان استروگوت‌های ژرمنی بود تا اینکه در اواسط قرن 6 توسط امپراتور بیزانس ژوستینیان بزرگ فتح شد.

یوستینین دوك، روم را در ایتالیا تحت كنترل بیزانس تاسیس كرد. برای چندین قرن بعد، ایتالیا شاهد درگیری‌های نظامی و اختلافات ارضی بین رومی‌های شرقی، لومباردها و فرانک‌ها بود.

در این دوره که اغلب در اروپا به عنوان «عصر تاریکی» خوانده می‌شود، امپراطور بیزانس فوكاس در سال 609 به پاپ بونیفاس چهارم اجازه تقدس پانتئون را داد. این ساختمان به عنوان یک کلیسای مسیحی معروف به Sancta Maria ad Martyres (سنت ماری و شهدا) تبدیل شد، زیرا یادگارهای بسیاری از شهدا به آنجا منتقل شد تا به خاک سپرده شود. به همین دلیل، این ساختمان از غارت و متلاشی شدن که ساختمان‌های باستانی رم را آزار داد، تا حد زیادی مصون ماند.


پاپ یک‌بار از تزیینات برنز پانتئون برای ایجاد قانون استفاده کرد

پاپ اوربان هشتم بیش از افزودن برج‌های ناقوس دوقلو، کارهای بیشتری در مورد پانتئون انجام داد. پاپ تزئینات برنز را از رواق آن در سال 1626 سلب کرد. این‌ها ذوب شده و برای ایجاد 80 قانون برای Castel Sant’Angelo مورد استفاده قرار گرفت.

Castel Sant’Angelo یکی دیگر از بناهای کلاسیک است که از قرن 2 قدمت دارد. این بنا که در ابتدا مقبره‌ای برای امپراطور هادریان بود، توسط پاپ به‌عنوان اقامتگاه و قلعه پاپی مورد استفاده قرار گرفت. توپ‌های برنزی تنها بخشی از توانایی‌های دفاعی چشمگیر ساختمان بود.

هنرمند رنسانس، رافائل، در پانتئون به خاک سپرده شده است

نقاش دوره رنسانس، رافائل (با نام کامل Raffaello Sanzio da Urbino) شاید بیشتر به‌خاطر نقاشی دیواری خود به نام The School of Athens در واتیکان شناخته شود. این هنرمند جوان و درخشان در 37 سالگی در سال 1520 چشم از جهان فرو بست. او که عزیز حامیان هنرهای کلیسایی بود  با تشریفات عالی در پانتئون به خاک سپده شد.

ونک، شهر سیب و آبشار

گردشگران علاقه‌مند به دیدار از آثار زیبای طبیعی می‌توانند پس از طی طریق نمودن به فاصله ۳۰ کیلومتر از شهر سمیرم (مرکز شهرستان) به محور زیبای ونک وارد شوند. این محور به‌دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و طبیعی از جمله وجود منابع بکر طبیعی و باغ‌های سرسبز سیب درختی و همچنین وجود چشمه‌ها و رودخانه‌های متعدد در کنار جاذبه‌های تاریخی همواره مورد توجه گردشگران بوده است.

از جمله معروف‌ترین جاذبه‌های گردشگری مذهبی و طبیعی شهر ونک می‌توان به مجموعه اکوتوریستی، تفریحی و مذهبی امام‌زاده «زیدبن علی (ع)» اشاره کرد که در میانه راه سمیرم به ونک واقع شده است.

در ادامه این مسیر سبز، طبیعت زیبا و سبز و همچنین باغ‌های سیب درختی روستای «قلعه قدم» یکی دیگر از جاذبه‌های گردشگری این محور به شمار می‌رود.

در پایان این محور زیبای گردشگری، شهر «ونک» واقع شده که با معماری منحصربه فرد و به‌صورت پلکانی در دامنه‌های زاگرس بنا شده و استفاده از مصالح بومی در معماری بناهای این شهر، بر زیبایی آن می‌افزاید.

وجود اقامتگاه‌های متعدد بوم‌گردی که در سال‌های گذشته با حمایت دولت ایجاد شده و همچنین وجود فروشگاه‌های متعدد صنایع‌دستی که به یکسان صنایع‌دستی مردم شهرنشین، روستانشین و عشایر منطقه را عرضه می‌کند بر جذابیت‌های محور گردشگری شهر ونک می‌افزاید.

از جمله دیگر جاذبه‌های گردشگری ونک می‌توان به مجموعه جدیدالتاسیس اکوتوریستی چشمه ناز و رودخانه شمس‌آباد اشاره کرد که وجود تعدادی کارخانه تولید آب معدنی از چشمه‌سازان منطقه بر جذابیت‌های ونک می‌افزاید.

علاقه‌مندان به‌گونه گردشگری مذهبی با سفر به ونک می‌توانند از مجموعه زیارتی و تفریحی امام‌زاده «معصومه خاتون (ع)» نیز بازدید کنند، که با توجه به ایجاد زیرساخت‌های گردشگری اعم از زائرسرا، پارک و محل اقامت موقت، شرایط مناسبی را برای حضور و اقامت گردشگر فراهم می‌آورد.

با توجه به این‌که سیب درختی شهرستان سمیرم از شهرتی ملی و حتی بین‌المللی برخوردار است وجود باغ‌های متعدد سیب درختی در پیرامون شهر وانک این شهر زیبا را که در دامنه زاگرس واقع شده به یک باغ شهر زیبا تبدیل کرده است، لذا با توجه به جذابیت‌های فراوان این شهر، طرح جامع گردشگری ونک با مشارکت شهرداری این شهر و اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان سمیرم در دست تهیه است.

منبع:میراث آریا

بم سرزمین‌ نخل‌ها و خشت‌ها

شهرستان بم در فاصله‌ی ۱۸۰ کیلومتری جنوب شرق مرکز استان کرمان قرارد دارد. شهر بم که تنها شهر ثبت شده ایران در میراث جهانی یونسکو است سالانه میزبان تعداد زیادی از گردشگران و علاقمندان به آثار تاریخی به ویژه ارگ تاریخی بم است.

ارگ تاریخی 

در شمال‌شرقی بم در دامنه‌ی صخره‌ای عظیم، قلعه‌ی مستحکمی را پی افکنده‌اند که به ارگ بم معروف است. این قلعه شهر قدیم بم بوده است. این شهر از چهار قسمت و ۳۸ برج دیده‌بانی تشکیل می‌شده است. مصالح اصلی بنا خشت خام، گل رس و کاه است ارگ بم به عنوان بزرگ‌ترین بنای خشتی در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید تا اینکه متاسفانه در زلزله پنجم دی‌ماه ۱۳۸۲ نیمه ویران شد و هم اکنون کارشناس متعددی از سراسر جهان برای بازسازی ارگ در حال تلاش و فعالیت هستند. در حال حاضر امکان بازدید از ارگ و مراحل بازسازی آن ایجاد شده است و ایرانگردان و جهانگردان بیشماری برای دیدن این بنای تاریخی به شهر بم می‌آیند.

مجموعه ارگ جدید

در جوار ارگ قدیم بم مجموعه توریستی ارگ جدید ساخته شده است که یکی از مجهزترین مناطق توریستی صنعتی ایران محسوب می‌شود. شهرک عظیم و مدرن ارگ جدید با برخورداری از پیشرفته‌ترین تجهیزات، دارای دهکده توریستی مدرن، تاسیسات رفاهی و فضاهای توریستی متعدد و… است، انواع واحدهای مسکونی و خدماتی منطقه کویر به شکل سنتی خود ساخته شده و وجود چند باغ ایرانی بر جذابیت آن افزوده است. در این منطقه چندین هتل پنج، چهار، سه ستاره با استانداردهای ممتاز اقامت، فضای سبز امکانات ورزشی و رفاهی وجود دارد، علاوه بر آن مکان‌های پذیرایی شامل رستوران، چایخانه، کافی‌شاپ و دیگر تسهیلات پذیرایی از دیگر امکانات این مجتمع تفریحی و توریستی محسوب می‌شود.

کارخانه حناسایی

یکی از آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری بم محسوب می‌شود. این کارخانه در زمان اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول به دست تاجر بمی ساخته شده است. در کارخانه حناسایی همان‌طور که از نام آن پیداست حنا را از منطقه نرماشیر بم یا شهرهای دیگر ایران برای کوبیدن به کارخانه می‌آوردند که پس از ساییدن، آن‌ها را در بازارهای منطقه به فروش می‌رساندند. در حال حاضر نیز در داخل کارخانه حناسایی سنگ‌های بزرگ که برای کار ساییدن بوده است به چشم می‌خورد. عرض سالن کارخانه حناسایی ۱۲ متر است که به عنوان عریض‌ترین سقف بنای تاریخی در کرمان به‌شمار می‌آید و سقفی دو جداره دارد.

امامزاده اسیری

از نوادگان امام حسن‌مجتبی و امام حسین (ع) و پسر فاطمه‌صغری دختر امام حسین (ع) است که در سال‌های اول و دوم هجری به شهادت رسید و مرقد آن بزرگوار در بم خیابان طباطبایی قرار دارد.

امامزاده زید

امامزاده زید، زیدبن‌زین‌العابدین فرزند امام زین‌العابدین است. به‌روایتی بعد از شهادت، سر این حضرت در این مکان مدفون شد و تن آن در شهداد به خاک سپرده شده است. وجود این مرقد مطهر در ایام تعطیل زائران بسیاری را به سوی بم می‌کشاند.

ییلاق ده‌بکری

ده بکری ییلاق مهم استان است که در دامنه کوه شیر و جبال‌بارز واقع شده و از توابع شهر بم است. کوه‌های ده‌بکری از درختان پسته، بادام و بادام وحشی پوشیده شده‌اند. این منطقه تفرجگاه اهالی کرمان، جیرفت، بم و استان سیستان‌وبلوچستان است. ده‌بکری به دلیل آب و هوای معتدل از مناطق شگفت‌انگیز استان به شمار می‌رود که در میان مناطق بسیار گرم جیرفت و بم واقع شده‌است.

وجود آبشارها در بخش جنوبی دهبکری و در دامنه کوه «برفو» از جاذبه‌های دیدنی این منطقه محسوب می‌شود. این آبشارها (سه آبشار) در دل جنگل بنه وسیعی قرار دارند. دو آبشار در پایین دست و یکی که ارتفاع آن بیشتر است در بالادست و در سینه‌کش کوه برفو قرار گرفته است. این آبشارها با نام آبشارهای «دغوییه» خوانده می‌شوند. ارتفاعات بکر آن همه‌ساله پذیرای گروه‌های کوه‌نوردی و گردشگری است. از جمله این ارتفاعات کوه شیرو منطقه زیبای مرغک است. منطقه مرغک دارای جنگل‌های پسته وحشی، بادام وحشی و سرسبزی بسیاری است.

تل‌آتشین دارستان 

طی کاوش‌هایی در بخش دارستان، نشانه‌هایی از دوران نوسنگی کشف شده که به هزاره هشتم تا نهم قبل از میلاد می‌رسد، به طوری که می‌تواند تکمیل‌کننده حوزه فرهنگی هلیل رود (هزاره سوم قبل از میلاد) باشد.

روستای بروات 

بروات یکی از آبادی‌های حومه شهرستان بم است که در ۵ کیلومتری بم قراردارد. بروات از قسمت‌های (علیا، سغلی و وسطی) تشکیل شده و دارای باغ‌های زیبا و سرسبز (خرما و مرکبات) و نیز مزارع مهم کشت حنا است که نظر هر مسافر را به خود جلب می‌کند. قنات اکبرآباد و قاسم آباد این منطقه در فهرست میراث‌جهانی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

ثبت جهانی ؛ نسخه درمان رنج‌های بام ایران،دماوند

 بستن راه‌های فرعی دسترسی در دامنه‌های دماوند، تعطیلی تنها معدن باقیمانده در ارتفاع بالای ۲ هزار متر و کم شدن حضور کوهنوردان و گردشگران سبب شده دماوند حال روز بهتری نسبت به گذشته داشته باشد. اما هنوز می‌توان چالش‌هایی مانند وجود زباله‌ها و حضور کوهنوردهای غیرحرفه‌ای را مشاهده کرد.

به گزارش ایرنا، بام ایران سال‌هاست که بیشتر از گذشته مورد توجه فعالان محیط زیست، گردشگران، طبیعت‌دوستان و رسانه‌ها قرار دارد. دماوند سیزده سال پیش در چنین روزی یعنی ۱۳ تیر مقارن با جشن تیرگان و روزی که از آن در داستان‌های اساطیری به عنوان روز بالا رفتن آرش کمانگیر از دماوند و پرتاب تیر برای تعیین مرز ایران و توران یاد می‌شود به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد. حالا ۱۳ سال است ۱۳ تیر را روز دماوند می‌نامند. تا پیش از دوران کرونایی معمولا هر سال در رینه همایشی به همین مناسبت برگزار می‌شد. اما حالا شرایط متفاوت است و امکان برگزاری برنامه‌ای وجود ندارد.

آتشفشان خفته ایران که طی سال‌های اخیر به دلیل حاشیه‌های پررنگی مانند وقف بخشی از قله، فعالیت‌های معدنی، شایعه فعال شدن، حضور پرتعداد گردشگران در دامنه‌ها و انباشت زباله‌های آن‌ها بارها خبرساز شد، حالا به گفته برخی مسئولان مازندران کمی از دردهایش کاسته شده است که بخشی از این روند حاصل دوران کروناست، بخشی دیگر به اجرای بعضی مصوبات و محدودیت‌های قانونی ارتباط دارد و قسمتی دیگر را نیز باید به حساب گرانی تجهیزات کوهنوردی و هزینه‌های صعود طی دو سال اخیر دانست.

استمرار چالش‌ها

دماوند نخستین اثر طبیعی ایران بود که پیگیری‌هایی برای ثبت جهانی آن شکل گرفت. اما طی سال‌های اخیر دو اثر طبیعی ایران یعنی کویر لوت و جنگل‌های هیرکانی که پس از دماوند ثبت ملی شده بودند به ثبت جهانی رسیدند و این دیو سپید پای در بند هنوز در بند برخی مشکلات به جا مانده از گذشته است. مشکلاتی مانند انباشت زباله‌ها در برخی نقاط دامنه دماوند یا حتی تشکیل نشدن پایگاهی مستقل برای ثبت جهانی.

معاون میراث فرهنگی مازندران به خبرنگار ایرنا می‌گوید: مدت‌هاست از شهرداری رینه خواستیم که ساخحتمانی را در مجموعه ثبت شده پادگان قدیمی متروکه رینه در اختیار ما بگذارد تا پیاگاه ثبت جهانی دماوند به طور مستقل در این ساختمان راه‌اندازی شود. اما هنوز این درخواست به نتیجه نرسیده است. با راه‌اندازی این پایگاه، امکان یکپارچه شدن مدیریت دماوند فراهم می‌شود و چالش مشخص نبودن متولی ثابت برای این اثر طبیعی مهم نیز برطرف خواهد شد.

مهدی ایزدی به وجود زباله‌ها در دامنه‌های دماوند اشاره می‌کند و می‌افزاید: زباله همچنان یکی از معضلات دماوند است. حفاظت محیط زیست و شهرداری رینه پیگیری‌هایی در این زمینه داشتند. اما هنوز مشکل پابرجاست. به هر حال کوهنوردان و گردشگران زیادی هنوز به این منطقه می‌روند. برای مدیریت این روند باید هر چه زودتر پایگاه ثبت جهانی دماوند راه‌اندازی شود تا با عضویت دستگاه‌های مرتبط تصمیم‌گیری‌های هدفمند و یکپارچه برای دماوند انجام شود.

گام‌های مثبت برای دماوند

اما وضعیت دماوند مانند چند سال پیش به طور مطلق خاکستری نیست. مشاهدات میدانی و پیگیری‌ها نشان می‌دهد که در دو سال اخیر گام‌های مثبتی هم برای این قله برداشته شده که سبب شده دماوند امسال وضعیت و حال بهتری نسبت به سال‌های قبل داشته باشد. یکی از این اقدامات مهم تعطیلی آخرین معدن فعال بالاتر از ارتفاع دو هزار متر دماوند بود که به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران چند روز است تعطیل شده تا زخم‌های دماوند از برداشت‌های معدنی عمیق‌تر نشود.

حسینعلی ابراهیمی کارنامی به خبرنگار ایرنا می‌گوید: آخرین معدن فعال در محدوده ممنوعه دماوند معدن ملک‌آباد بود که آن هم خوشبختانه با پیگیری‌های انجام شده از ابتدای تیرماه بسته شد و دیگر برداشت معدنی صورت نمی‌گیرد. البته مقداری دپوی پوکه معدنی در منطقه دارند که درخواست دادند تا از محدوده خارج کنند. برای صدور مجوز انتقال دپو نیز در حال بررسی هستیم. اما فعالیت‌های معدنی در ارتفاع بالای دو هزار متر به طور کامل متوقف شد که اتفاق خوبی برای دماوند محسوب می‌شود.

وی با اشاره به تلاش رسانه‌ها، تشکل‌های مردم‌نهاد، حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی برای کاهش مشکلات دماوند و اثرگذاری این تلاش‌ها گوید: ما برای دماوند به ویزه در نیمه نخست سال دو دغدغه ویژه و مهم داشتیم که یکی فعالیت معدنی و دیگری حضور بی‌ضابطه گردشگران در دامنه‌ها بود. خوشبختانه امسال شاهد حضور کمتر گردشگران در این منطقه بودیم.

مدیر کل حفاظت محیط زیست مازندران خاطرنشان می‌کند: یکی از دغدغه‌های ما در خرداد و فصل شقایق‌ها، حضور گردشگران در این منطقه به واسطه وجود جاده‌های متعدد فرعی بود که از سال‌های گذشته به بهانه‌های مختلف ایجاد شده بود. این جاده‌ها علاوه بر این که باعث تردد زیاد مردم می‌شد، مسیرهای مناسبی برای افرادی بود که قصد داشتند به صورت غیرمجاز از این منطقه خاک و سنگ برداشت کنند.

وی می‌افزاید: امسال تمام این راه‌ها برای نخستین بار مسدود شد و خوشبختانه دشت شقایق در خرداد شرایطی عادی و طبیعی داشت. حتی مسیر کوهنوردها نیز امسال بهتر از گذشته تعیین شده بود.

این مسئول به در نظر گرفتن برخی چشم‌اندازها برای دماوند هم اشاره می‌کند و می‌گوید: برای بهتر شدن حال دماوند باید دستگاه‌های مختلفی پای کار بیایند و برنامه‌های متنوعی اجرا کنند. یک سری دستگاه‌ها تکالیفی داشتند که باید انجام دهند. مثلا پیشنهاد دادیم که بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برای روستاهای پیرامون دماوند طرح تیپ تعریف کند تا به مرور طی چند سال آینده ظاهر روستاهای اطراف دماوند ویژه همین منطقه باشد. این اقدامات برای برندسازی جهانی دماوند نیاز است که انجام شود.

کاهش حضور گردشگران

دماوند هم مانند بسیاری از عرصه‌های طبیعی از شیوع کرونا کمی بهره برد. کاهش حضور کوهنوردان و گردشگران در دماوند از ابتدای شیوع کرونا سبب شده که فشار بر این آتشفشان خفته کمتر شود و تعداد حوادث نیز طبیعتا کاهش یابد.

مسئول کارگروه جست‌وجو و نجات هیئت کوهنوردی مازندران شرایط کلی دماوند نسبت به سال‌های گذشته را بهتر ارزیابی می‌کند و به خبرنگار ایرنا می‌گوید: هر چند که هنوز زباله‌ها در بعضی نقاط دماوند وجود دارد و حتی شاهد جمع شدن شیرابه به دلیل انباشت زباله‌ها هستیم، اما برخی اقدامات مانند بستن راه‌های فرعی سبب شده که ترددها در دامنه دماوند کمتر شود. از طرفی هم کرونا به کمک دماوند آمد و حضور گردشگران و کوهنوردان کمتر شد.

داوود لشگری می‌افزاید: تا پیش از دوران کرونا هر سال حدود ۳۰ هزار نفر از جبهه‌های مختلف دماوند اقدام به صعود می‌کردند. اما پارسال حدود ۱۰ هزار نفر از این آمار کم شد و نزدیک به ۲۰ هزار نفر برای صعود به دماوند اقدام کردند. اما امسال هنوز پیک صعود آغاز نشده تا ارزیابی دقیق‌تری از شرایط سال جاری داشته باشیم.

وی اظهار می‌کند: کاهش حضور گردشگران طبیعتا باعث کاهش حوادث هم شد. تا پیش از کرونا سالی دو هزار و ۵۰۰ نفر امدادرسانی هم داشتیم. اما پارسال این تعداد به یکهزار و ۶۰۰ نفر رسید. چون صعود کمتر شد و پارسال در جبهه جنوبی به دلیل محدودیت‌های کرونایی سختگیری‌های بیشتری برای جلوگیری از ورود گردشگران انجام شد.

اما این کاهش حضور و کم شدن تعداد حوادث و محدودیت‌های کرونایی به کم شدن مشکلات و سختی‌های گروه‌های امداد و نجات منجر نشد. لشگری تصریح می‌کند: تعدادی از کوهنوردان وقتی با سختگیری‌ها در جبهه جنوبی مواجه می‌شدند تصمیم می‌گرفتن از جبهه‌های دیگر که سختگیری‌ها اعمال نمی‌شد اقدام به صعود کنند. به همین دلیل دردسرهای ما بیشتر شد. چون باید خدمات امدادی‌مان بابت حوادث و ارتفاع‌زدگی در همه جبهه‌ها پراکنده می‌شد. حتی در جبهه‌های شرقی و شمالی فوتی داشتیم.

البته به دلایل کاهش حضور کوهنوردان در دماوند باید گرانی را هم اضافه کرد. کوهنوردی به دلیل نیاز به تجهیزات حرفه‌ای و باکیفیت ورزشی تقریبا گران‌قیمت محسوب می‌شود. حالا تصور کنید که قیمت برخی تجهیزات و لباس‌های کوهنوردی طی یکی دو سال اخیر تا ۱۰ برابر هم افزایش یافته باشد. این گرانی در مورد دماوند بیشتر به چشم می‌آید. چرا که کرایه حمل بار یا انتقال کوهنوردان در دو مسیر دماوند به شکل چشمگیری افزایش یافته است. در حالی که کرایه مسیر خاکی هفت کیلومتری از پارکینگ جبهه جنوبی تا پایگاه اول برای آغاز صعود ۱۵۰ هزار تومان برای هر نفر بود، اکنون این کرایه به ۴۵۰ هزار تومان افزایش یافته است. همچنین کرایه حمل هر کوله‌پشتی برای کوهنوردان توسط قاطر از ارتفاع سه هزار تا چهار هزار و ۲۰۰ متری اکنون حدود ۷۵۰ هزار تومان است. این افزایش قیمت‌ها و تعرفه‌ها سبب شده برخی کوهنوردان و علاقه‌مندان به کوهنوردی قید حضور در دماوند را بزنند. از طرفی هم باعث شده که برخی کوهنوردان اقدام به خرید تجهیزات ارزان و با کیفیت پایین‌تر کنند که احتمال بروز حادثه و آسیب دیدن در زمان وقوع حوادث را بیشتر می‌کند.

بار غیرحرفه‌ای‌ها روی شانه‌ دماوند

مسئول پایگاه امداد و نجات کوهستان رینه یکی از چالش‌های دماوند در سال‌های اخیر را افزایش حضور کوهنوردهای غیرحرفه‌ای بیان می‌کند. افرادی که بدون رعایت اصول کوهنوردی اقدام به صعود می‌کنند و تعدادی از آن‌ها نیز دچار حادثه می‌شوند.

لشگری می‌گوید: بنا بر مشاهدات و تجربیاتی که داریم می‌توان گفت حدود ۲۰ درصد از افرادی که برای صعود به دماوند می‌آیند اصولی و درست صعود می‌کنند و با قواعد صعود آشنا هستند. بسیاری از افراد مسائلی مانند انتخاب زمان مناسب برای صعود، انتخاب مسیر درست یا حتی اصول حرفه‌ای و تعهدات کوهنوردی را مد نظر قرار نمی‌دهند.

مسئول کارگروه جست‌وجو و نجات هیئت کوهنوردی مازندران می‌افزاید: مثلا کوهنوردهای حرفه‌ای معمولا وقتی در مسیر با کوهنورد آسیب دیده مواجه شوند از صعود منصرف می‌شوند و اولویت را بر کمک به کوهنورد حادثه‌دیده قرار می‌دهند. اما بارها مواردی را دیدیم که کوهنوردها یا گروه‌هایی به این موضوع توجهی ندارند. یعنی هدف‌شان فقط این است که به قله برسند. در حالی که در کوهنوردی هدف همیشه و فقط صعود نیست.

لشگری توجه نکردن به برخی اصول فنی کوهنوردی را نیز از دلایل وقوع حادثه برای کوهنوردان غیرحرفه‌ای دماوند بیان می‌کند و می‌گوید: خیلی‌ها زمان خوبی را برای صعود انتخاب نمی‌کنند. مثلا تا دیروقت به فکر صعود هستند و بعد گم می‌شوند. یا ساعت ۱۲ شب تصمیم می‌گیرند که به سمت قله حرکت کنند. در حالی که اگر صبح زود از پناهگاه به سمت قله حرکت کنند نهایتا ظهر به قله می‌رسند و بعد هم زمان مناسب برای بازگشت خواهند داشت.

وی تصریح می‌کند: افزایش حضور کوهنوردهای غیرحرفه‌ای سبب شده که شکل یا دلیل برخی حوادث بسیار سطحی و پایین باشد. در این سال‌ها کمتر می‌بینیم تیمی حرفه‌ای باشد و همه نکات اصولی کوهنوردی را بشناسد.

مسئول پایگاه امداد و نجات کوهستان رینه به برخی اقدامات انجام شده برای کاهش حوادث کوهنوردان در دماوند اشاره می‌کند و می‌افزاید: ایمن‌سازی مسیر با نصب تیرک‌ها و شبرنگ یکی از اقدامات مهمی بود که انجام شده است. قبل از نصب تیرک‌ها هر سال سه یا چهار کشته در مسیر جنوبی داشتیم. همچنین در ارتفاع ۴۶۰۰ و ۵۱۰۰ جبهه جنوبی و ارتفاع ۴۳۰۰ جبهه شمالی جعبه‌های ویژه کمک‌های اولیه کوهنوری برای کوهنوردان قرار داده شده تا در صورت وقوع حادثه بتوانند از امکانات موجود در این جعبه‌ها استفاده کنند.

مجموع این اظهارنظرها و اقدامات نشان می‌دهد حال دماوند کمی بهتر از گذشته شده است و حالا بیشتر نفس می‌کشد. اما دماوند تا رسیدن به نقطه‌ آرامش هنوز فاصله زیادی دارد. نقطه‌ای که در ان خبری از معضلات محیط زیستی و مزاحمت‌های انسانی نباشد و مانعی برای ثبت جهانی دماوند دیده نشود.

منبع:ایرنا

صنعت کشتی‌سازی وایکینگ‌ها در موزه وایکینگ‌های نروژ

تماشای آثار هنری و تاریخی به جا مانده از جوامع گذشته برای هر فردی هیجان‌انگیز است. دیدن این آثار موجب آشنایی افراد با تفکر جامعه قبل از خود می‌شود و سفری در زمان برای آن‌ها به ارمغان می‌آورد. موزه‌ها از مکان‌هایی هستند که این تجربه هیجان‌انگیز و سفر در زمان را برای بازدیدکنندگان خود به همراه دارند.نروژ کشوری سردسیر و کوهستانی در اروپا به شمار می‌رود. این کشور دارای طبیعت بکر و منحصر به‌فردی است که به دلیل قرارگیری در مدار شمالی، به سرزمین «آب‌دره‌ها» و «شفق‌های قطبی» شهرت یافته است.

این کشور جزء بهترین و مرفه‌ترین کشورها محسوب می‌شود و همواره گردشگران زیادی را به خود جذب می‌کند و می‌توان گفت «موزه وایکینگ نروژ» یکی از جاذبه‌های جذاب و کم‌نظیر این کشور است.

در موزه وایکینگ نروژ سه کشتی مربوط به قرن ۹ میلادی نگهداری می‌شود و تعدادی از ابزار و وسایل مربوط به این کشتی‌ها در این موزه به نمایش گذاشته شده است.

اولین طراحی‌ها برای موزه وایکینگ در سال ۱۹۱۴ صورت گرفت و تا سال ۱۹۵۷ این پروژه ادامه پیدا کرد و پس از آن بنا برای عموم مردم افتتاح شد.

کشور نروژ دارای میراث خیره‌کننده‌ای از وایکینگ‌ها است و به همین دلیل نیز شهرت یافته است. حدود یک قرن پیش باستان‌شناسان در کاوش‌های خود در محوطه «اوسبرگ فیور» یک کشتی تدفینی از وایکینگ‌ها یافتند که پیکر دو زن در آن قرار داشت.

تجهیزات و بدنه این کشتی به قدری سالم و عاری از آسیب بوده است که تمامی بخش‌های آن مورد بازسازی قرار گرفته است و در حال حاضر این میراث ارزشمند باستان‌شناسی در مرکز موزه کشتی وایکینگ اسلو قرار دارد که مخاطبین بسیار زیادی از سراسر دنیا را به خود جذب می‌کند.

کشتی اوسبرگ دارای ۲۱/۵۸ متر طول و ۵/۱ متر عرض است. در این کشتی یک بادبان مربعی و پانزده جفت پارو متناسب با شرایطی که جریان باد موافق نبوده است، تعبیه شده‌اند. محققان سرعت این کشتی را تا ۱۰گره تخمین زده‌اند و تاریخ ساخت آن به دهه اول قرن میلادی نسبت داده شده است.

در دماغه و دم این کشتی حکاکی‌های زیبایی به چشم می‌خورد که تصویر آن‌ها در بسیاری از کتاب‌های مرتبط با وایکینگ‌ها نیز وجود دارد.

هویت دو زنی که داخل این کشتی پیدا شدند همچنان به صورت راز باقی مانده است. یکی از آن‌ها در زمان مرگ حدود ۶۰ تا ۷۰ سال و دیگری به طور تقریبی ۲۵ تا ۳۰ سال سن داشته‌اند. برخی محققان بر این باور هستند که زن سالخورده، ملکه وایکینگ‌ها و یا نجیب‌زاده و زن دیگر برده وی بوده است که بر اساس اعتقادات وایکینگ‌ها برده باید تا زندگی دیگر نیز در کنار صاحب خود می‌ماند. برخی دیگر از محققان معتقدند که این دو زن از شَمَن‌ها بوده‌اند، زیرا یکی از این زن‌ها لباسی با تارهای ابریشم چینی به تن داشته و همچنین تعدادی لوازم خانگی و ابزار کشاورزی نیز به همراه آن‌ها دفن شده است.

گفته می‌شود مواد نگهدارنده‌ای که باستان‌شناسان برای کشتی اوسبرگ استفاده کرده‌اند، به تدریج و در گذر زمان سبب نابودی بافت چوبی آن می‌شود، به همین دلیل باستان‌شناسان به صورت جدی برای حفاظت از این کشتی در برابر نابودی در تلاش هستند.

کشتی دیگری نیز با نام «گوکْسْتاد» در موزه وایکینگ‌ها قرار دارد که دارای ۲۳/۲۴ متر طول، ۵/۲۰ متر عرض، شانزده جفت پارو و یک بادبان تکی مربعی است. باستان‌شناسان ظرفیت این کشتی را تا هفتاد نفر بیان کرده‌اند و گمان می‌رود که این کشتی در حدود سال‌ ۸۹۰ میلادی ساخته شده باشد.

یکی از نکات قابل توجه در مورد این کشتی این است که برخی از اهالی نروژ برای بازدید از نمایشگاه بین‌المللی شیکاگو در سال ۱۸۹۳ نسخه‌ مشابه این کشتی را ساخته و به وسیله آن در اقیانوس اطلس دریانوردی کردند.

کشتی دیگری که در این موزه به نمایش گذاشته شده است، متعلق با سال ۹۰۰ میلادی بوده و تنها نیمی از آن سالم باقی مانده است و این بدنه نیمه نیز دارای شگفتی‌های فراوانی است و به همین دلیل افراد زیادی از آن بازدید می‌کنند.

علاوه بر بدنه این سه کشتی، تعداد زیادی دست‌سازه وجود دارد که تماشای آن‌ها نیز بسیار حیرت‌انگیز است. این ابزار و وسایل شامل سلاح، لباس، طلا و نقره و همچنین مبلمان می‌شوند.

منبع:ایسنا

نویسندگی، رویش واژگان نغز

یکی از جلوه‌های آفرینش، خلق هستی از عدم است و مغفول ماندن راز آن، بشر را همواره به تکاپو برای درک و عظمت آن واداشته که عموماً در جلوه‌های هنری و ادبی تبلور یافته است مانند؛ خلق یک اثر چوبی از تکه چوب خام، خلق یک نقاشی زاده ذهنی خلاق و پویا، خلق شعری در وصف معشوقی دست نیافتنی و خلق داستان از یک نگرش عمیق.

در کنار همه مخلوقات بشری نویسندگی و تحریر یک اثر فارغ از حوزه ادبی، تخصصی، پژوهشی و ..‌. اما جاذبه و دافعه بسیاری دارد، خلق یک اثر که در نهان خانه ذهن از عدم به هستی بدل شده برای توصیف یک سرگذشت، یک نگرش، یک سبک زندگی، یک عبرت و گاها یک اندیشه برای بهتر زیستن و بهتر کردن شرایط زیستگاه، بسیارند نویسندگان به ‌نام و گمنامی‌ که برای تغییر و تحول در نگرش و افکار قلم فرسایی می‌کنند و ۱۴ تیر روز قلم بهانه‌ای است، برای یادآوری آنان که باورمان را بارور و مشعلی را در کوره‌ راه‌ زندگی برایمان روشن کرده‌اند.

“شهر ایده‌آل” شهری که در چهار راه تخیلات و واقعیات ایستاده جایی که عقل زندگی معمولی را بازسازی و به جامعه هماهنگ تبدیل می‌کند، این توصیف نویسنده جلد اول کتاب “شهر ایده‌آل” است.

به بهانه روز قلم به گفت‌وگو با نویسنده‌ای از شاهین‌شهر نشستیم که از دغدغه‌های یک بانوی نویسنده برای شهرش، نگرشش، باورهایش، انگیزه‌هایش و بی‌مهری‌ها به نویسندگان می‌گوید.

معصومه سلمانی، نویسنده کتاب “شهر ایده‌آل” در گفت‌وگو با ایسنا می‌گوید: نویسندگی یک علاقه و عشق ذاتی است که گام اول برای توانایی در نوشتن مطالعه و افزایش دایره واژگان و گام دوم بهره‌مندی و آموختن روش چگونه نوشتن است.

او سرآغاز نوشتن و گام نهادنش در مسیر نویسندگی را خبرنگاری‌اش می‌داند، زیرا نگارش خبر، مقاله، تحقیق و پژوهش در ایامی که خبرنگار بوده بزنگاهی برای گام نهادنش در مسیر رؤیای کودکی که سودای نوشتن است و نیز گام‌های اولیه برای تحقق هدفی بزرگ‌تر می‌داند هرچند دل‌نوشته‌ها و داستان‌های کوتاه بسیاری را در کارنامه خود دارد که هرگز چاپ نشده‌اند.

این بانوی نویسنده با تشریح نقش‌های یک زن در زندگی نظیر؛ مادر، همسر و فرزند و نیز وظایفی که بر عهده دارد ادامه می‌دهد: یک زن برای حضور در جامعه، فعالیت اجتماعی و نیل به موفقیت در مسیر آمال و آرزوها با بازدارنده‌ها و چالش‌های متفاوتی روبروست و در مسیر تحریر یک اثر بیش از هر چیز به زمانی برای تفکر و تمرکز نیاز دارد که دستیابی به آن مستلزم برنامه‌ریزی دقیق، جامع، منسجم و موشکافانه است.

این محقق و فعال فرهنگی، معتقد است نویسندگی و نوشتن با ایجاد تفکر و تعقل در فرد نگرش را تغییر، دیدگاه را توسعه و با رهنمود یک انسان در راهی مثبت باورها را بارور می‌کند، اما مصائبی نظیر نادیده انگاری و قضاوت را نیز برای فرد در بردارد و تشریح می‌کند: یک نویسنده برای خلق و ماندگاری یک اثر اعم از روایت، رمان، داستان و نگاره‌ای تخصصی نیازمند تحقیق، تفحص و پژوهش در ابعاد مختلف موضوع بوده و در پایان تنها ماحصل تلاش‌ها که همان کتاب است دیده می‌شود و همت و تلاش نویسنده در به ثمر نشستن آن نادیده گرفته می‌شود.

سلمانی با اشاره به جمله معروف “دیکته نا نوشته غلط ندارد” از قضاوت‌ها و بی‌مهری‌ها گلایه می‌کند و می‌گوید: در کنار نادیده گرفتن تلاش‌ها و اثرات نامطلوب آن گاهی مخاطبان بدون درک صحیح از شرایط و روند تحریر کتاب با قضاوت نادرست اثرات منفی را بر روح نویسنده جاری می‌کنند.

او تألیف کتاب “شهر ایده‌آل” را تنها راه برای گفت‌وگو با مدیران برای ارائه ایده‌ها، طرح‌ها و پیشنهادات در راستای ایجاد تحول و تبیین شرایط مطلوب دانسته و ادامه می‌دهد: در جهان شهرهایی با مؤلفه‌ای خاص به عنوان شهرهای برتر شناخته شده‌اند، اما برای برندسازی از یک شهر مؤلفه‌های بسیاری در کنار هم و توأمان باید مورد توجه قرار گیرد و شهر نوپای شاهین‌شهر، شهر دانش و خلاقیت با جمعیت جوان، باسواد و خلاق پتانسیل یک شهر ایده‌ال و برندسازی را دارد و جلد اول کتاب شهر ایده‌ال که فرآیند تحقیق، پژوهش، تحریر و تألیف آن بیش از یک سال به طول انجامید و با رویکرد مسائل شهری به تبیین ایده‌هایی برای تبدیل یک شهر به شهر ایدئال پرداخته ‌است.

نویسنده نیازمند حمایت معنوی و مادی است

این محقق پیش‌بینی می‌کند تا پایان سال ۱۴۰۰ تألیف جلد دوم آن نیز پایان یابد و می‌گوید: در جلد اول این کتاب شهر ایده‌آل را از نظر ابعاد اقتصادی، آسایش شهری، کرامت، پیشرفت، بهداشت، شرایط زیست محیطی فضای شهری، سرمایه اجتماعی، رشد تفکر، مشتری محور، چشم انداز منطقه‌ای انعطاف پذیر بودن، ایجاد زیر ساخت‌های سبز، طراحی شهری، سیستم حمل و نقل عمومی، شهر دوستدار سالمند و کودک بررسی کرده و در جلد دوم با بررسی عوامل دیگری نظیر محیط زیست، پسماند، وضعیت حریق‌ها، بسط آتش‌نشانی، ایجاد درآمد پایدار، برند سازی شهر، زیباسازی فضایی که زیستگاه شهری را تغییر می‌دهد، مدیریت صحیح شهری و نتایج مثبت ایجاد مدیریت یکپارچه شهری شهر ایده‌آل را ترسیم می‌کند زیرا، برند سازی از یک شهر باعث سرازیر شدن درآمد به سوی شهر و در راستای آن ایجاد تغییر در شهر می‌شود.

سلمانی با اشاره به نیمه‌های راه تألیف یک رمان می‌گوید: همگام با تألیف جلد دوم “شهر ایده‌آل” تحقیق و پژوهش در راستای سنجش میزان وفاداری توریست‌ها در بازدید از شهر اصفهان با عنوان بررسی خودپندارهای گردشگران خارجی بر وفاداری آنان در بازدید از اصفهان در راستای ماندگاری و پایداری صنعت گردشگری که می‌تواند اطلاعات مفیدی را در اختیار اداره میراث فرهنگی و گردشگری و اتاق بازرگانی اصفهان قرار دهد نیز آغاز کرده‌ام.

او با اشاره به روزمرگی کارکنان در ادارات ادامه داد: اگر در یک مجموعه‌ای یکی از افراد زیر مجموعه دغدغه‌مندانه برای رشد و بالندگی مجموعه خارج از روند معمولی اقدام به پژوهش، تحقیق و بررسی کند شایسته تجلیل، ترفیع شغلی و ارتقای حقوقی است که منجر به انگیزه و روحیه رقابتی افراد مجموعه در راستای پویایی و تلاش می‌شود.

سلمانی با اشاره به تحریر داستان‌های کودکانه با رویکرد تموزشی به نام “جنگل‌های سرخس” که هرگز چاپ نشد می‌گوید: نویسندگان نیازمند حمایت‌های مادی و معنوی‌اند، کتاب اثر ماندگار نویسنده و ماحصل تلاش، صبر و زحمات او است که برای بهتر دیده شدن و به بار نشستن نیازمند برپایی نشست‌ها و آئین‌های رونمایی، معرفی کتاب، نویسنده و دیگر آثارش توسط ادارات و نهادهای مربوطه نظیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است همچنین، با توجه به سرانه پایین مطالعه در کشور و عدم استقبال عمومی از کتاب چاپ شده فارغ از هزینه‌های چاپ و کاغذ اخذ مجوز و … اثر یک نویسنده ماحصل تحقیق و پژوهش است که نیازمند صرف هزینه بوده و شایسته است از صنف نویسندگان حمایت‌های مادی بیشتر و مستمری نظیر رایزنی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی با سایر ادارات و نهادها به منظور خرید کتاب و اهدا در مناسبت‌ها و … است.

منبع:ایسنا