رمز و رازهای نقوش گلیم لرستان

یکی از صنایع‌دستی این مرزوبوم گلیم است که در زبان لری به آن «له» نیز گفته می‌شود  و آن، گونه‌ای فرش بدون پرز و به‌اصطلاح تخت بافت است.

گلیم‌بافی در اکثر مناطق لرستان مانند شهرستان کوهدشت، الشتر، چگنی و به‌خصوص در روستاهای اطراف شهرستان نورآباد رواج دارد و گلیم‌های این منطقه به لحاظ سبک طراحی و همچنین نقوش منحصربه‌فرد آن سرآمد گلیم‌های لرستان هستند. همچنین این نوع گلیم‌ها ازلحاظ بافت نیز کیفیت بالایی دارند و سبک طراحی و نقش‌پردازی گلیم نورآباد را به شیوه ساده‌تر در گلیم‌های  روستاهای اطراف شهرستان کوهدشت و منطقه چگنی نیز می‌توان مشاهده کرد.

بدون تردید نخستین فرش مورد استفاده توسط انسان‌ها، پس از بافته‌های حاصل از الیاف نباتی و پوست حیوانات، حصیر زیرانداز بوده است. ولی در بررسی تاریخ نساجی در جهان و نخستین منسوجات، این نکته به دست می‌آید که، گلیم، به‌عنوان اولین بافته بشری با بهره‌گیری از نخ، نه‌تنها تاریخی قدیمی‌تر از همه زیراندازها به‌جز حصیر زیرانداز دارد، بلکه قدمت و پیشینه آن حتی از بافت اولین پارچه‌هایی که از جنس کتان بوده‌اند هم بیشتر است.

نخ مورد استفاده برای بافتن گلیم از نوع پشم، پنبه یا کنف بوده که در لرستان این نوع بیشتر از جنس پشم و پنبه است. دارهای بافتن گلیم به‌صورت عمودی و افقی هستند و برای بافتن آن امکانات کم‌تری نسبت به بافت فرش مورد نیاز است و طراحی نقوش آن حاصل ذوق و سلیقه کسی است که آن را می‌بافد و این نقش‌ها کاملاً ذهنی هستند.

در بافت انواع طرح گلیم لری، از رنگ‌های آبی نیلی، قرمز روناسی، سفید نخودی، زرد ارغوانی، سبز و بژ استفاده می‌شود که رنگ‌هایی خاص و استثنایی هستند. شباهت زیادی میان انواع گلیم لری با گلیم‌های کردی وجود دارد، اما ازنظر کیفیت بسیار با هم متفاوت می‌باشند. استفاده از طرح‌های هندسی و شاخه‌های شکسته و نیز نقوش انتزاعی در انواع گلیم‌های لری دیده می‌شود. برای بافت انواع طرح گلیم لری، از نخ‌های طبیعی استفاده می‌شود که به‌صورت ضخیم به هم متصل شده‌اند.

سنت بافندگی انواع طرح گلیم لری، با اصالت است و نشان از تمدن کهن ایرانی در صنعت گلیم‌بافی داشته است. تعبیر و تفسیر نقش‌های قالی و گلیم، محققین را با مشکلات گوناگونی مواجه ساخته است. به‌منظور یافتن کلید رمز معانی نهفته در هرج‌ومرج ترکیب‌های غالباً هندسی با روشی منطقی، نمادها و نگاره‌ها را بر اساس شاخص‌های قابل شناسایی و مشترک، تجزیه و تحلیل و فهرست که پژوهشگران و علاقه‌مندان با مطالعهٔ مدارک موجود درخصوص منشأ و سیر تکامل نمادها و نگاره‌ها به بسیاری ناشناخته‌ها دست یافته‌اند. در ابتدا توجه پژوهشگران به قالی‌های گره بافته به سبک شهری و درباری بافندگان صفوی و عثمانی که در آن‌ها دقت عمل، مواد اولیه و بیش از همه مدت‌زمان بافندگی اهمیت به سزایی داشته معطوف بوده است. اما طی ۳۰ سال گذشته پژوهش‌های فرهنگی غالباً بر دست‌بافته‌های عشایری، منشأ قومی آن‌ها و کیفیت نمادین نقش و نگاره‌ها متمرکز شده است و روزبه‌روز آشکارتر می‌شود که در میان دست‌بافت‌های عشایری، گلیم دارای موجودیت نمادین کهن‌تری از قالی‌های گره بافته است.

تحقیقات درباره نقوش گلیم‌بافی دارای ۳ مرحله مرتبط به هم است:

۱. تجزیه و تحلیل ساختار بافت‌های گوناگون و محدودیت‌های آن در نقش‌پردازی و اشکال هندسی

۲. بررسی تاریخ عشایر، مهاجرت‌ها، شیوهٔ زندگی، مذهب، اعتقادات و خرافات

۳. بررسی ظهور و گسترش این‌گونه طراحی‌ها در سنت‌های خانوادگی و فرهنگ بومی روستاییان یکجانشین.

بدون شک کمبود امکانات فنی در بافندگی، طراحی و نقش‌پردازی را محدود می‌کند و ترکیب‌بندی متفاوتی از نقشه تا طرح یک نگاره را می‌طلبد.

در بافت متعادل یعنی ساده‌ترین شیوه بافندگی، که دارای تاروپودهای نمایان بر سطح دست‌بافت است، نقش‌پردازی تنها به‌صورت نقطه‌های گرد یا خالی امکان‌پذیر است. چنان چه تارها اگر طبق معمول بوده و پودها را با شانه بکوبند، راه‌هایی به رنگ تار یا پود کوبیده شده پدیدار می‌شود که میان عشایر به نام «بافت تار رو» یا «پود رو» مرسوم است.

این‌گونه بافت غالباً به همراه بافت‌های تزیینی به کار می‌رود. «بافت چاک‌دار» تمایل بافنده را به در هم شکستن «راه‌ها» و نقش‌پردازی با مربع‌های گوناگون امکان‌پذیر ساخته است. رشته‌هایی از پود یک رنگ به دور تاری پیچیده می‌شود و شکافی بین آن تار و تار مجاور پدید می‌آورد که به‌صورت مرزی بین رنگ‌ها دیده می‌شود. در این شیوه می‌توان قطعات چهارگوشی از رنگ به دست آورد که با تنظیم آن‌ها اشکال گوناگونی پدیدار می‌شود. با این نوع بافت به دلیل محدودیت‌های بافندگی و نیاز به کم کردن فاصله‌ها، فقط نگاره‌های مثلثی، الماسی شکل، پلکانی و زوایای ۹۰ و ۴۵ درجه تولید می‌شود. البته نقوش پیچیده و پیشرفته را نیز با همین اشکال ساده هندسی ترسیم می‌کنند. در میان گروه‌هایی که گلیم‌هایی با نقش و نگاره‌های مشابه می‌بافند، قشقایی‌ها، ال‌سون‌ها، عشایر شمال افغانستان و قبایل آناتولی مرکزی را می‌توان نام برد. قرقیزها و قزاق‌های شمال غربی افغانستان حصیرهایی می‌بافند که شباهت نقش و نگاره‌های آن‌ها با نقوش گلیم‌های ترکی می‌تواند نشانگر، تأثیر و ارتباط بر یکدیگر باشد.

تعادلی از رنگ و نقش‌های مثبت، منحنی و متقارن می‌تواند هماهنگی و یا تضادی دلپذیر در ترکیب‌بندی پدید آورد. این‌گونه نقش‌پردازی انعکاسی است از دوگانگی‌ای که در تفکر صوفیانه مشرق زمین و مفاهیم اسلامی موج می‌زند: سیاه‌وسفید یا زمستان و تابستان، مرگ و زندگی و یا نیکی و بدی. در کتاب «صوفی: تجلی سیر و سلوک عارفانه» آمده است:

دوگانگی که در هندسه با اشکال پویا و ایستا تجلی می‌یابد، دقیقاً منطبق با مراحل معنوی متعارفی است که صوفی همواره در آن سیر می‌کند: انقباض، انبساط/ تفرق، تجمع/ هوشیاری، بی‌خودی/ هستی، نیستی/ حضور، غیبت.

تفکرات صوفیانه نه‌تنها در هنر، معماری و خطاطی اسلامی بلکه در نقش‌پردازی گلیم‌های عشایری نیز دیده می‌شود. فضای اطراف هر نقش و نگاره، که می‌تواند مستقل یا امتداد یا تصویر معکوس آن دیگری باشد، در نقشه کل بافنده اهمیت بسزایی دارد.

نگاره‌های تولد: رب‌النوع مادر، شاخ قوچ، برکت، انسان

نگاره‌های زندگی: شانه، گل سر و یا گوشواره، پابند حیوان، صندوق، ستاره

نگاره‌های محافظت از زندگی: آب جاری، گیاه باباآدم، دست، انگشت و شانه،تعویذ و چشم‌زخم، نظر قربانی

نگارهای چشم‌زخم: نگاره چشم‌زخم، چلیپا، قلاب، مار، اژدها، عقرب، دهان یا جای پای گرگ

نگاره‌های زندگی پس از مرگ: پرنده، درخت زندگی، تاج خروس، خروس جنگی

باورهای قومی و اساطیری: عصای سلطنتی با پر عقاب، عقاب بالدار، عقاب با سر شیر،غاز (Goose)، هدهد (Lapwing)

منبع:میراث آریا

تحول صنعت گردشگری با تکنولوژی ۵G

نوآوری‌های زیادی در سراسر جهان و در بخش‌های مختلف صورت می‌گیرد اما فرودگاه‌ها و خطوط هوایی به دلیل این‌که نیروی ۵G  را از راه‌های مختلفی احساس می‌کنند از اهمیت بیشتری برخوردارند.

ما در حال ورود به دوره جدیدی از سفرهای هوایی هستیم که صنعت گردشگری را از جنبه مثبت، متحول خواهد ساخت.
سال‌هاست که تکنسین‌ها پتانسیل ۵G، شبکه تلفن همراه نسل پنجم را مطرح می‌کنند. کاملاً مشخص شده که این سیستم،  نوید سرعت رعد و برق سریع داده‌ها، اتومبیل‌های خودران، شهرهای هوشمند، واقعیت ترکیبی یکپارچه و موارد دیگر را می‌دهد. در صنعت گردشگری، این می‌تواند یک مسافرت آسوده‌تر، بهبود بهره‌وری فرودگاه، شخصی‌سازی بیشتر برای مهمانان هتل و پشتیبانی از تجربیات غوطه‌وری در مقصد از  طریق (VR / AR) باشد.

گوشه نگاهی به سیستم AR

تکنولوژی‌های دیجیتالی و نفوذ آن‌ها در کسب‌و‌کار به سرعت رو به پیشرفت است. در این راستا، واقعیت افزوده (AR) به یک فرصت برای سازمان هایی که به دنبای جذب مشتری و درآمد بیشتر هستند، تبدیل شده است. سرعت پیشرفت این تکنولوژی در حدیست که کسب‌و‌کارهای مختلف با از دست دادن کوچکترین فرصتی از بازار رقابتی جا خواهند ماند. با استفاده از برنامه‌ها و راهکارهای واقعیت افزوده (AR) کسب‌و‌کارها می‌توانند با تعاملات خلاقانه‌ای باعث جذب مشتری شوند.

واقعیت افزوده از اطلاعات کاربران که در دنیای دیجیتالی محفوظ است به صورت خودکار و مستقیم در ارتباط با دنیای واقعی استفاده می‌کند. کاربران می‌توانند محتوایی مانند انیمیشن، ویدئو و یا محصولات ۳D را در یک ویدئوی زنده از طریق دوربین گوشی هوشمند خود که به سمت یک عکس گرفته شده، مشاهده کنند.

همانطور که برنامه‌های ۵G رو به گسترش است، بهترین پیشنهادهای کلاس و استانداردها در صنعت مسافرت‌های درونی و خارجی از کشور به استاندارد جدیدی تبدیل می‌شود که تجارب مشتری در آن اندازه‌گیری می‌شود. شرکت‌های مسافرتی باید اکنون اقدام کنند و تشخیص‌ دهند که هر گام کوچک رو به جلو از امروز پیشرفت در آینده ۵G را نشان می‌دهد که مدت‌هاست فنآوران در مورد آن غوغا می‌کنند.

در اینجا هفت راه وجود دارد که ۵G می‌تواند بر صنعت گردشگری تأثیر بگذارد:
۱.  تکنولوژی ۵G همراه با سایر فناوری‌ها می‌تواند مرحله رویایی در صنعت گردشگری را سوپرشارژ  کند.
۲.  می‌تواند برای افزایش دقت و کاهش پیچیدگی و تأخیر در خرید هوایی نوآوری داشته باشد.
۳.  در فرودگاه، سنسورهای متصل به ۵G می‌توانند بهینه‌سازی همه چیز، از حمل بار تا ناوبری فرودگاه را فراهم کنند و خطوط طولانی امنیتی را با حرکت آزاد جایگزین کنند.
۴.  برای هتل‌ها، ۵G فرصت‌هایی را برای ارتقای تجربه مهمان و افزایش کارایی عملیاتی ایجاد می‌کند.
۵.  همراه با هوش مصنوعی و رباتیک، ۵G می‌تواند از طریق ربات‌های هوشمند شخصی‌سازی را افزایش داده و نقاط تماس(touch point)خدمات مشتری را افزایش دهد (و تعاملات بالقوه گسترش ویروس را کاهش دهد).
۶.   تکنولوژی ۵G همچنین پتانسیل قابل توجهی را برای بهبود تجربه در مقصد از طریق برنامه‌های کاربردی با واقعیت ترکیبی ایجاد شده که درک چگونگی مقصد را کاملا قابل لمس می‌کند.
۷.  این تکنولوژی همچنین اشتراک در سفر را به طرز شگفت‌آوری ارتقا می‌بخشد.

منبع:میراث آریا

عمارت حاج‌آقاعلی، نگین درخشان کویر رفسنجان

در شرق شهر رفسنجان در روستایی به نام قاسم‌آباد، مجموعه‌ای تاریخی وجود دارد که شامل آب‌انبار، بازار و خانه می‌شود که توسط شخصی به نام حاج‌آقاعلی مشهور به زعیم‌الله ساخته شده و به علت توسعه شهر اکنون این روستا به شهر رفسنجان متصل شده است. روستای قاسم‌آباد با یک بافت قدیمی علاوه بر این مجموعه دارای خانه‌های سنتی دیگری نیز است، خیابانی که از وسط این روستا می‌گذرد و زنجیره ارتباط آن با شهر است باعث دگرگونی بسیاری در معماری سنتی این روستا شده است که بازار، آب‌انبار و حسینیه مجموعه نام‌برده در ضلع غربی همین خیابان قرار دارد.

زیست حاج‌آقاعلی در عصر ناصرالدین شاه

حاج‌آقاعلی که براساس مدارک موجود در عصر ناصرالدین قاجار می‌زیسته ابتدا در کرمان زندگی می‌کرده و بعدا شروع به کسب‌و‌کار کرده تا آنجا که تاجری سرشناس شده و با کشورهای همسایه تبادل کالا می‌کرده است. او در کرمان نیز مجموعه‌ای تاریخی شامل بازار، کاروانسرا، مسجد، آب‌انبار و مدرسه از خود باقی گذاشته به رفسنجان رفته و در آن‌جا نیز در روستای قاسم‌آباد اقدام به ساخت مجموعه‌ای می‌کند. از محل تولد او اطلاع دقیقی در دست نیست و درگذشت او را در سال های ۴-۱۳۰۳ ه.ق می‌دانند و گفته می‌شود در نزدیکی‌های رفسنجان مدفون شده است. بناهای باقی‌مانده از او در قاسم‌آباد را قبل از سال ۱۳۰۰ ه.ق می‌دانند.

جلوه معماری اصیل ایرانی در عمارت حاج‌آقاعلی

بناهایی که به دستور او ساخته شده در روزگاری است که معماری تحت تأثیر معماری فرنگی بوده اما با توجه به این‌که استادکاران یزدی در ساخت این مجموعه دخیل بوده‌اند اغلب اصول ایرانی را مد نظر داشته و اجرا کرده‌اند و تنها بعضی از عناصر معماری تحت تأثیر قرار گرفته‌اند از آن جمله فرم درگاهی‌ها، روزنه‌ها و بخشی از تزئینات گچ‌بری و نجاری است سایر عناصر معماری اصیل هستند و در طراحی آن‌ها از شیوه‌های ایرانی استفاده شده است. خانه حاج‌آقاعلی با مساحتی حدود پنج هزار مترمربع دارای یک حیاط مرکزی است که ساختمان‌های پیرامون حیاط مرکزی بنا شده‌اند در ضلع جنوبی تالار در ضلع شمالی پنج ضلعی و سه دری‌ها قرار دارد ارسی در ضلع غربی و متصل به دو حیاط خلوت است. خانه دارای اندرونی و بیرونی است، اندرونی برای اهل خانواده و بیرونی مخصوص مهمانان است، دو حیاط خلوت نیز در بخش بیرونی دیده می‌شود. راهرو دسترسی در گوشه شمال غربی قرار دارد و از همین راهرو می‌توان به اندرونی و بیرونی راه یافت، هشتی ورودی برای خانه کوچکی که در ضلع  شمالی قرار دارد تعبیه کرده‌اند این خانه متعلق به عروس حاج‌آقاعلی به نام راضیه خانم بوده است، از نمای ظاهری خانه چنین استنباط می‌شود که خانه درون قلعه‌ای ایجاد شده که دارای برج و حصاری بلند و رفیع است.

بازارچه

بازارچه این بنای تاریخی که در قسمت غربی و به فاصله حدود ۱۰۰ متر ایجاد شده با جهت شمالی‌ـ‌جنوبی، دارای سقف‌هایی به شیوه ضربی با نقوش برجسته و مصالح خشت و گل ساخته شده و از ویژگی‌های این بازارچه نقوشی است که بر سقف‌ها دیده می‌شود هر سقف با سقف دیگر در نقش تفاوت دارد و در مجموع این شیوه یک زیبایی را به بازارچه داده است. اکنون تعداد محدودی مغازه در آن وجود دارد سردر آب‌انبار نیز در داخل همین بازارچه است که با کمی عقب‌نشینی آن را ایجاد کرده‌اند.

کاشی در بناهای حاج‌آقاعلی کمتر دیده می‌شود و تنها سردر آب‌انبار است که تعدادی کاشی یک‌رنگ و لاجوردی با نقوش هندسی در پیشانی آن اجرا شده است.حمام و حسینیه حاج‌آقاعلی از دیگر ساخت و سازهای اوست که حسینیه در کنار بازار قرار دارد و شامل محوطه‌ای روباز است که در اطراف آن حصار و طاق‌نماهایی ایجاد کرده‌اند که طی سال‌های گذشته تغییرات عمده‌ای در آن به وجود آمده است.

حاج‌آقاعلی، تاجری که تمام دارایی‌اش را وقف امام حسین(ع) کرد

با توجه به ثروت زیاد حاج‌آقاعلی بین فرزندان او نزاع رخ می‌دهد و به دربار ناصرالدین شاه احضار می‌شود و بعد از برگشت از محضر ناصرالدین شاه گفته‌اند، او کاتبی را طلبیده و تمامی اموال و دارایی خود را وقف حضرت امام حسین (ع) می‌کند. بنابراین آن‌چه از حاج‌آقاعلی در کرمان و رفسنجان باقی مانده از اموال موقوفه تلقی می‌شود.

خانه حاج‌آقاعلی، بزرگ‌ترین هتل سنتی کشور

طی سال‌های گذشته در زمان علیرضا رزم حسینی استاندار وقت که علاقه بسیاری به آثار تاریخی دارد، دستور مرمت و بازسازی و تغییر کاربری این بنا با نظارت اداره‌کل استان کرمان داده می‌شود که در حال حاضر این بنای تاریخی با کاربری هتل سنتی کشور به گردشگران خدمات ارائه می‌کند.از این خانه به عنوان بزرگترین هتل سنتی کشور نام‌ برده می‌شود

منبع:میراث آریا

زیبایی‌های عمان ؛ گوهری درخشان در میان شن‌های طلایی

کشور عمان با وجود وسعتی نسبتاً کم جاذبه‌های طبیعی زیادی را در خود گنجانده است.

اگرچه عمان،در گوشه جنوب شرقی شبه جزیره عربستان واقع شده، اما میزبان زیباترین زیستگاه‌های طبیعی در بین کشور‌های عربی است. تصاویری که در اینجا می‌بینید چه در خشکی و چه زیر دریا‌ها و چه در آسمان، دلیل این امر است که چرا عمان مکانی مناسب برای دوستداران طبیعت است.

این عکس تعدادی از تپه‌های شنی معروف سحرای وهیبه را نشان می‌دهد. به عنوان بخشی از شبه جزیره عربستان، بیابان‌های سرزمین‌های عمان از شن‌های طلایی رنگ پر شده اند.

وادی در عربی به معنای دره است. وادی بنی خالد، یکی از مشهور‌ترین دره‌های عمان است که در تمام طول سال بازدیدکنندگان محلی و بین المللی را به خود جذب می‌کند.

اگر بخواهیم کشوری را منطقه کوه‌ها معرفی کنیم باید از عمان نام ببریم. مردم عمان شهر‌هایی در کوهستان‌های مرتفع ساخته اند و جاده‌هایی را برای سهولت در بازدید علاقه‌مندان ایجاد کرده اند.

درست به اندازه کوه‌های این کشور، درختان نخل نیز شهرت دارند. تقریباًً هر خانه عمانی زمین درخت نخل خود را دارد. اگرچه ممکن است همه درختان خرما یک شکل به نظر برسند، اما در طول سال انواع مختلفی از خرما را تولید می‌کنند.

عمان از سه جهت مختلف توسط دریا احاطه شده است. همین امر آن را به یک میزبان طبیعی برای بسیاری از نفس گیرترین سواحل و آب‌های کریستالی تبدیل کرده است.

زیبایی طبیعی عمان در نگاه اول قابل مشاهده نیست. برخی گوهر‌های طبیعی زیبا وجود دارد که نیاز به کاوش و جست و جو دارد مثل این غار ها.

گوهر‌های طبیعی عمان نیز در اعماق دریا‌های آن پنهان هستند. از صخره‌های مرجانی گرفته تا ماهی، لاک پشت و موجودات دریایی، آب‌های عمان پر از عجایب بی پایان است که باید کشف شود.

حیوانات و موجودات حیات وحش، یکی دیگر از دارایی‌های طبیعی شگفت انگیز عمان است. چه در خشکی، چه در هوا و چه در اعماق دریا، بازدیدکنندگان همیشه عاشق تنوع زیستی طبیعی عمان می‌شوند.

دلیل مهم دیگر بازدید دوستداران طبیعت از عمان این است که مردم عمان به طبیعت احترام می‌گذارند. به عبارت دیگر، آن‌ها زیستگاه‌های طبیعی ایجاد می‌کنند، قوانین و مقرراتی را اعمال می‌کنند و کسانی را که به دنیای طبیعی آسیب می‌رسانند یا از بین می‌برند مجازات می‌کنند. به همین خاطر است که بازدیدکنندگان می‌توانند از دیدن حیوانات و پرنده بدون شیشه یا قفس لذت ببرند.

صلاله شهری است که در قسمت جنوبی عمان، در منطقه ظفار واقع شده است و یکی از زیباترین بهشت‌های طبیعی کره زمین است. برخلاف سایر مناطق کشور، صلاله از ژوئیه تا اواخر سپتامبر هر سال فصل پر باران خود را آغاز می‌کند. این درست همان زمانی است که آن‌ها جشنواره پاییز خود را که گردشگران را از سراسر جهان جذب می‌کند، برنامه ریزی می‌کنند

با توجه به طبیعت صخره‌ای عمان، مکان‌های زیادی برای پیاده روی پیش روی شما قرار دارد؛ این در حالی است که شما می‌توانید مناطق سرسبز زیبا، حیوانات و موجودات شگفت انگیز و همینطور آسمانی پر ستاره را در آنجا ببینید.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان

آدرنه ، شهر تاریخ و فرهنگ با برچسب یونسکو

استان شمال غربی آدرنه با مسجد سلیمیه، جشنواره بزرگ کشتی نفت، پل تاریخی اوزونکوپرو و ​​مجموعه سلطان بایزید دوم، سالانه هزاران گردشگر داخلی و خارجی را به سوی خود جذب می‌کند و به یکی از شهرهای تاریخ و فرهنگ در جهان تبدیل شده است.

چشمه شگفت‌انگیز تلخاب در لاسجرد سرخه

ایران نیز با داشتن بیش از صد چشمه آب‌معدنی با کیفیت مناسب، می‌تواند یکی از قطب‌های جلب توریست با مناظر بدیع طبیعی و کاربردهای درمانی باشد از چشمه‌های آب‌معدنی علاوه بر مصارف شرب استفاده‌های متنوعی در کاربردهای درمانی و اکوتوریسم، در کشورهای مختلف می‌شود.

برخی از چشمه‌های معدنی از دیر باز با اقبال مردم مواجه بوده و اینک به قطب‌های گردشگری در زمینه استفاده از آب تبدیل شده‌اند. بارزترین نمونه آب‌معدنی با استفاده وسیع در سرعین استان اردبیل است. وجود این آب و سرمایه‌گذاری‌های انجام‌شده در مناطق اطراف آن، چهره منطقه و روند توسعه آن را به‌شدت تحت تأثیر قرار داده است.

استان سمنان را نیز می‌توان با دارا بودن چشمه‌های معدنی متعدد به‌عنوان یکی از استان‌های پیشتاز در قطب گردشگری سلامت نام برد.

یکی از این چشمه‌ها، چشمه آب معدنی تلخاب لاسجرد شهرستان سرخه است. شش کیلومتر بعد از کاروانسرای شاه‌عباسی روستای لاسجرد از جاده اصلی سمنان‌ـ‌تهران به تابلوی آب تلخه می‌رسیم. سپس بعد از طی پنج کیلومتر جاده خاکی به نیزاری زیبا به‌نام چشمه آب‌معدنی تلخاب خواهیم رسید.

چشمه تلخاب شامل دو چشمه به نام‌های چشمه (چَشمِه) و تنورسیاه (سیَه کِلِه) است که محدوده‌ای استخری شکل را به طول تقریبی ۲۰ متر و عرض ۱۲ متر و عمق یک تا هفت متر به‌وجود آورده‌اند. به‌علت فراوانی گوگرد در آب این چشمه معدنی، آب آن تلخ و غیرقابل شرب است به همین علت به تلخاب مشهور است.

در ضلع جنوبی این چشمه نیزاری زیبا قرار دارد که در فصول مختلف سال محل زندگی گونه‌هایی از پرندگان مهاجر مانند مرغ لجن‌خوار، شانه‌به‌سر و مرغابی است. در ضلع شمالی شرق چشمه، انبوهی از درختچه‌های گز وجود دارد که انسان را به یاد جنگل‌های بلوط استان ایلام می‌اندازد. اطراف چشمه را کوه‌های خاکی به‌رنگ سرخ و لاجوردی احاطه کرده است. آب این چشمه برای درمان بیماری‌هایی مانند یرقان، زردی، واریس، خوارشه، کهیر، پادرد و سردرد مفید است.

در تابستان این چشمه پذیرای مهمانانی از شهرهای مختلف استان سمنان، تهران، مرکزی، اصفهان و مازندران است که با قدری توجه می‌تواند به‌عنوان قطب گردشگری سلامت در سطح کشور مطرح شود. چشمه آب معدنی تلخاب زیستگاه اصلی گراز وحشی در شهرستان سرخه است. گیاهان شورپسند همچون اشنان، نی، درمنه، طاق و گز در این منطقه به وفور مشاهده می‌شود. همچنین بهترین زیستگاه برای تخم‌گذاری لک لک و مرغ ماهی‌خوار است. حیواناتی همچون آهو، بز و کل نیز از این آب استفاده می‌کنند.

مساحت کل پلاک تلخاب بیش از ۴۰۰ هزار متر مربع است که به نام دولت جمهوری اسلامی ایران و به نمایندگی سازمان جنگل‌ها، مراتع و آب‌خیزداری کشور صادر شده است ولی مساحت چشمه اصلی آن حدود ۲۴۰ مترمربع است.

 بلندترین ارتفاع محل ۱۶۴۸ متر از سطح دریا و پست‌ترین نقطه ۱۰۰۰ متر از سطح دریا است که حدود ۶۰ درصد آن را اراضی کوهستانی تشکیل می‌دهد. شیب عمومی منطقه نیز شمالی‌جنوبی است. دبی آب‌چشمه نیز در فصول مختالف سال متغیر است که با توجه به کاهش نزولات آسمانی میزان دبی چشمه نیز به مرور در حال کاهش است. در اواخر اردیبهشت‌ماه آب چشمه خنک می‌شود و این روند تا دهم شهریور ادامه دارد. از یازدهم شهریور به بعد آب چشمه گرم می‌شود به‌گونه‌ای که در فصل زمستان هم می‌توان تنی به آب زد.

در آنالیز آب چشمه می‌توان گفت  PH آب در حد نرمال و تقریبا خنثی قرار دارد و با توجه به صفر بودن مقدار کربنات و پایین بودن مقدار بی‌کربنات قلیاییت آب در حد مناسب و خوب است.

چشمه آب‌معدنی تلخاب از نوع سولفوره بوده و مزه‌ تلخ آب به علت بالا بودن میزان سولفات است. حد نرمال سولفات نیز باید بین پنج تا هشت میلی اکی‌والان بر لیتر باشد که در چشمه آب تلخ این میزان بسیار بالا بوده و به همین علت سختی دائم آب بالا است. همچنین TDS آب اگر در بازه ۲۰۰۰ تا ۵۰۰۰ میلی‌گرم بر لیتر باشد آب از نوع لب شور می‌شود.

بررسی این چشمه نیازمند کار کارشناسی ویژه‌ای است که به طور حتم باعث شگفتی همگان خواهد شد. گرچه به‌دلیل وجود املاح زیاد آب چشمه تلخاب غیر قابل آشامیدن است و در شرایط عادی نوشیدن آن به آسانی ممکن نیست، اما باید توجه شود که در کشورهایی مانند گرجستان نمونه‌هایی از آب چشمه‌ها را پس از انجام برخی تغییرات، باوجود مزه بسیار بد و غیرقابل شرب، در بطری‌های بهداشتی برای درمان برخی از بیماری‌ها  به مردم عرضه می‌کنند.

چشمه آب معدنی تلخاب سرخه  به‌شماره ثبت ۴۹۸ در سال ۱۳۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

توسعه گردشگری، پنجره‌ای برای شناساندن دشت بورالان ماکو

دشت بورالان از توابع بخش بازرگان ماکو و منطقه‌ای وسیع در شمال ‌غربی‌ترین نقطه منطقه‌آزاد ماکو و کشور است این پهنه جغرافیایی از شمال به رودخانه قره‌سو و ارس(آراز چایی) و تالاب قره‌بولاق (چشم‌ثریا) و روستاهای مرزی قوش، ولی‌کندی، پنجرلو، بری، کوللیک در حدود مرزی ایران و ترکیه، از غرب به کوه‌ آرارات کوچک (بالا آغری) و حدود مرزی با ترکیه، از شرق به تالاب آق‌گل و ارتفاعات روستاهایی چون یخلقان، گدائی، سوریک، موس، حاجو، سارنج و از سمت جنوب به روستاهای شوریک، گریک و ارتفاعات آیبک وصل می‌شود.

بورالان با توجه به موقعیت جغرافیایی و قرارگیری در جوار کوه‌ آتش‌فشانی آرارات کوچک به ارتفاع ۳.۸۹۶ متر از سطح دریاهای آزاد و به‌واسطه فوران گدازه‌ها در دوره فعالیت زمین‌شناسی که آخرین آتش‌فشان سال ۱۸۴۰ ثبت شده است، دارای بستری سنگی ماحصل انجماد گدازه‌های بازالتی با دوره کرتاسه است و تا حدود زیادی چشم‌انداز طبیعی بورالان محسوب می‌شود (ساری، صراف ۱۳۷۳).

حجم گدازه‌های روان بر دشت قبلی بورالان و انجماد سطح بیرونی در حالی که سطح داخلی درون دره‌ها و شیب‌ها هنوز به‌دلیل روان بودن در جریان بوده‌اند سبب شکل‌گیری غارهای متعدد، به شکل تونل مانند شده است که طول بعضی از این غارهای وسیع تا کیلومترها می‌رسد، نکته جالب توجه در مورد آن‌ها تفاوت شگفت‌انگیز دمای داخل و بیرون غارها است.

در گرمای سوزان تیر و مردادماه بورالان، داخل غارها خنکی و نسیم بسیار ملایمی در جریان بوده که دامنه تغییرات آن ۱۰ تا ۱۵ درجه سانتی‌گراد است که به همین دلیل مردمان محلی امروز هم، به‌رغم امکانات از غارها به‌عنوان یخچال طبیعی استفاده می‌کنند.

دامبات

دامبات نیز یکی دیگر از زیبایی‌های بورالان است که در ضلع جنوب ‌غربی دشت واقع‌ شده که از جنوب به ارتفاعات آیبک، شمال به دشت بورالان و دامنه کوه آغری و از شرق به راه آسفالته مرزی و روستای گریک و گول‌عالی و از غرب به خط مرزی ایران و ترکیه محدود می‌شود لکن امتداد آن در کشور ترکیه وجود دارد.

بی‌شک شهر تاریخی دامبات از محوطه‌های تاریخی بزرگ و مهم بورالان ماکو محسوب می‌شود که تاکنون بنا به دلایلی چون نبود اعتبارات پژوهشی، مرزی بودن مکان و ملاحظات تأمینی، پژوهش‌های چندان دقیقی در آن صورت نگرفته است.

در نگاه اول، دامبات شهری باعظمت و با گستردگی حدود ۱۰۰ هکتار در جغرافیای است و ادامه آن نیز احتمالا در همین ابعاد و گستردگی نیز در کشور همسایه ترکیه وجود دارد.

در دامبات، آنچه چشم می‌بیند دیوارهای مخروبه از لاشه‌سنگ بازالتی است که بدون ملات به‌طرز ماهرانه‌ای بر روی هم چفت شده‌اند.

همچنین آثاری از اینکه استقرارگاه‌ها مسقف باشند چندان دیده نمی‌شود و این امر احتمال موقتی بودن آن یعنی کوچ‌رو بودن ساکنانش را تقویت می‌کند.

دامبات می‌تواند قطب پژوهش‌های باستان‌شناسی و معماری ایران و ترکیه قرار بگیرد و جاذبه‌ای تاریخی و گردشگری ارزشمند باشد.

این محدوده تاریخی دارای چاهک‌هایی با مصالح لاشه‌سنگ و ملات ساروج در هر پلاک استقراری است و نکته جالب اینکه مساحت استقرارها در محور بیرونی دامبات گسترده‌تر و رفته رفته به سمت مرکز متراکم و کوچکتر می‌شود.

چاهک‌ها در واقع انبار ذخیره مواد غذایی و حبوبات خشک و سیب‌زمینی بوده و غارهای زیرزمینی طبیعی نیز برای نگهداری مواد فاسدشدنی چون گوشت استفاده می‌شده است.  باید گفت که دامبات شهری گمشده در شمال‌ غربی‌ترین بخش کشور و استان بوده که نیاز به بررسی‌های هدفمند باستان‌شناسی و معماری دارد.

به‌طور کلی باید یادآور شد که با توجه به‌وجود جاده آسفالته ماکو‌ـ‌بازرگان، بورالان و داشته‌های تاریخی و طبیعی‌اش، چشم ‌ثریا و روستاهایی با بافت سنتی و ساختمان‌های با مصالح بوم‌آورد سنگ بازالتی، سواحل رود ارس و تالاب‌های قره‌سو، خلخله، آق‌گول، غارهای سمندریان، قره‌زاغا، سویوق‌زاغا، مجموعه مقابر ورهرام شیدی پلدشت، کمپ و سد ارس به سمت جلفا، می‌توان بورالان را هدف و منطقه مناسبی برای مقاصد گردشگری تبدیل کرد.

 تعریف هدف، مستلزم همراهی خود مردم و عشایر سکونت‌یافته و نیز همت و مساعدت دستگاه‌های حاکمیتی و حکومتی است.

بافت سنتی روستاها و نیز وجود چادرهای عشایری به‌همراه سفره‌خانه‌های سنتی و بین‌راهی برای خدمات‌دهی به مسافران و طبیعت‌گردان یکی از گزینه‌های تغییر معیشت مردم مستقر در بورالان از صرف دامداری به گردشگری است.

یکی از نتایج مثبت این تغییر، کمک به تجدید حیات دشت و احیای پوشش گیاهی است که در طول سالیان مدید و حجم زیاد دام‌ها، خطر بیابان‌زدایی این منطقه را تهدید می‌کند.

همچنین ایجاد محور فوق می‌تواند شهر تاریخی دامبات را که در فراموشی کامل واقع شده، به‌عنوان سایت‌موزه یک شهر تاریخی احتمالا مربوط به قرون وسطی و ایلخانی احیا کند.

دشت بورالان به همراه دامبات ظرفیت تبدیل‌شدن به ژئوپارک را داراست، ایجاد سایت تاریخی مشترک با ترکیه نیز می‌تواند مورد بررسی‌های مستمر باستان‌شناختی قرار بگیرد و نتایج آن ضمن چاپ، سبب جذب گردشگران تاریخی و فرهنگی به منطقه شده و در نوع خود موجب معرفی این بخش از جغرافیای کشور و اشتغال شود.

منبع:میراث آریا

روستای چورس چایپاره ، مرکز حکومت خاندان دُنبُلی در ایران

پیشرفت و ترقی چورس پس از سلمان‌خان سوباشی در زمان ایوب‌خان و پسرش مرتضی قلی‌خان بزرگ نیز ادامه پیدا کرد.

در این زمان (سال ۱۰۴۹ ه.ق) با برقراری صلح میان دولت‌های صفوی و عثمانی و بازگشایی مسیرهای تجاری و کاروانی دوره‌ای از رونق و آبادانی چورس آغاز شد، این عظمت و آبادانی تا انتهای دولت صفوی ادامه پیدا کرد.

در یک قباله کهن به نام دِه یا قلعه ملاجنید(دِه دیلنجان) به‌سال ۱۰۸۴ ه.ق اشاره شده که در آن قباله سه دانگ از ده مذکور به مرتضی قلی‌خان دنبلی حاکم منطقه به‌مبلغ دوازده تومان فروخته شده است.

چورس و مناطق اطراف خوی در اواخر دوره صفویه به دلیل هرج و مرجی که در زمان سلطنت سلطان حسین بایقرا به‌وجود آمده بود توسط قوای عثمانی به رهبری عبدالله‌پاشا تصرف شد و اکثر مردم منطقه به‌رغم ایستادگی آن‌ها به رهبری شهبازخان دُنبُلی به قتل رسیدند.

اشغال منطقه تا سال ۱۱۳۶ه.ق و هنگام ظهور نادرشاه افشار ادامه پیدا کرد، در این زمان نادرشاه پس از سر و سامان‌دادن به امور داخلی کشور به شمال‌غرب ایران لشکر کشید و طی چندین جنگ بر دولت عثمانی پیروز شد.

نادرشاه به سبب خدماتی که مرتضی قلی‌خان پسر شهبازخان و نوه مرتضی قلی‌خان بزرگ ارائه داده بود، او را با عنوان حاکم منطقه چورس و خوی انتخاب کرد. در اواخر دوره صفویه و در زمان اشغال شمال‌غرب ایران توسط قوای عثمانی، در دفاتر آن‌ها اطلاعات مفیدی از اسامی روستاهای منطقه باقی مانده است، از جمله آن جایی که از منطقه چورس نام می‌برند به ۳۶ آبادی اشاره می‌کنند.

این روستاها عبارتند از: حانکی، کهریز، یادیکی، شرف‌آباد، کهریز تقی بیگ، چمران، قره‌ضیاءالدین، حاجیلر، بگ‌درویش، دیزه، امام‌قلی، زنگلان، مره‌کان، نازکلی، حاجی‌کندی، جنیدی، شاه‌بولاغی، باس‌دام (بسطام)، کسیان و زیوه (همان، ۱۵۵).

امروزه روستای چورس با جمعیتی در حدود ۲۰۸۱ نفر(سرشماری آمار جمعیتی سال ۱۳۹۵) به‌عنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری آذربایجان‌ غربی، در فاصله هشت کیلومتری جنوب شهر قره ضیاءالدین مرکز شهرستان چایپاره و در دامنه شمالی سلسله کوه‌های موسوم به «سَفَر داغی » واقع شده است.

مسجد قرمز (صفویه)، بنای یخچال (صفویه)، قلعه ملاجنید (صفویه)، تپه آناقیزلی (دوره مس سنگی)، تپه بزرگ (هزاره اول ق.م) و بنای حمام تاریخی روستای چورس بخشی از هویت تاریخی روستای چورس محسوب می‌شود.

منبع:میراث آریا

سنگواره‌های ۶۲۰میلیون ساله در موزه سنگ و فسیل سنگسر

موزه از دو بخش سالن و فضای باز با متراژ ۱۵۰ متر تشکیل شده؛ سالن موزه داری سه بخش با موضوعات مجزاست و هر بخش دارای چیدمان ویژه‌ای است.

بخش نخست سالن موزه به فسیل‌‎های گیاهی و جانوری البرز اختصاص داده شده است. در بخش سنگ‌واره‌ها بیش از هزار قطعه فسیل در موزه سنگ و فسیل سنگسر به‌نمایش در آمده است. ۷۰ درصد از این سنگ‌واره‌ها از استان البرز، ۲۵ درصد دیگر از سایر نقاط ایران و حدود ۵درصد میز از کشورهای دیگر گردآوری شده است.

سنگ‌واره‌ها در این موزه، تاریخ حیات چند سلولی از حدود ۶۲۰میلیون سال پیش تا زمان حال را به ما نشان می‌دهد. بیشتر فسیل‌های این مجموعه از موجودات دریازی بوده و بخش کوچکی از آن‌ها متعلق به موجودات خشکی‌زی است.

از جمله فسیل‌های موجود در این موزه شامل استروماتولیت‌ها، تریلوبیت‌ها، بریوزوآها، کرینوئیدها، براکیوگودها، بیوالوها، انواع سفالوپودها، نوتیلوئید، آمونوئید، آمونیت‌ها، بلمنیت‌ها، اکینوئیدها، اسفنج‌ها، مرجان‌ها، کهربا و حشره‌های به دام‌افتاده در آن، نومولیت‌ها، دندان‌هایی از کوسه و بسیاری از گونه‌های دیگر  گیاهی و جانوری است.

 بخش دوم به کانی‎ها و سنگ‌های زینتی حاشیه کویر مرکزی ایران اختصاص دارد. در بخش سنگ‌ها نیز بیش از ۴۰۰ قطعه از انواع سنگ‌های معدنی، کانی‌ها، کریستال‌های طبیعی و سنگ‌های زینتی به نمایش درآمده است. بخش قابل توجهی از این سنگ‌ها از البرز، زاگرس و حاشیه کویر مرکزی ایران گردآوری شده و حدود  ۴۰ درصد آن از کشورهای مختلف خریداری شده است.

سنگ ها شامل سیلیکات‌ها مانند انواع عقیق (کارنلین، بلادستون، موس آگات، اونیکس، سارد، آکواپراز و…)، انواع کوارتزها (سیترین، دُر، آمتیست، رُزکوارتز و…)، آمازونیت، زرگون، کیانیت، لابرادوریت، زمرد، زبرجد، تورمالین، آلماندن، آکوامارین، اوپال، چشم ببر، رودونیت، پرهنیت، اوناکیت، کیانیت، گارنت، یشم، جاسپر، توپاز و … غیر سیلیکات‌ها مانند؛ فلوئوریت، یاقوت سرخ، یاقوت کبود، لاجورد، فیروزه، مالاکیت، آپاتیت، کهربا، شبق، عاج، مرجان و… است.

در بخش سوم، بخشی از آثار موزه ایل عشایر سنگسر مربوط به انسان‌های غارنشین شامل ابزار سنگی، سرپیکان، سرنیزه و تاریخچه لباس و پوشاک ایل عشایر سنگسر به نمایش درآمده است.

موزه سنگ و فسیل سنگسر در استان سمنان، شهرستان مهدی‌شهر، انتهای خیابان غار دربند واقع شده است

منبع:میراث آریا

عاروس‌کله ، عروسک محلی روستای سیاه ‌رودبار

روستای سیاه رودبار از توابع شهرستان علی‌آبادکتول و در ۲۲ کیلومتری جنوب شرقی این شهرستان در بخش مرکزی دهستان زرین‌گل در ارتفاعات شرقی البرز قرار دارد.
منطقه سیاه رودبار (پونه آرام) در حدود ۷۵۰ هکتار، مهم‌ترین و تنها ذخیره‌گاه درختان انجیلی جهان است که این درخت به عروس جنگل‌های هیرکانی شهرت یافته است. قدیمی‌ترین درختان سرخدار با بیش از ۱۰۰۰ سال قدمت در منطقه پونه آرام سیاه رودبار قرار دارد. این جنگل‌های باستانی از دوره سوم زمین‌شناسی با گذر از عصر یخبندان باقی‌ مانده‌اند.
مردم روستای سیاه رودبار از قوم تات و قزلباش بوده و به لحاظ فرهنگی، زبان، پوشش و آداب‌ورسوم تا حد زیادی از فرهنگ علی‌آباد کتول و رامیان تأثیر گرفته‌اند. در این روستا رشته‌های صنایع‌دستی شامل قالی‌بافی، پارچه‌بافی، خراطی، توف‌بافی (نواربافی کتول)، سوزن‌دوزی (گلدوزی‌های سنتی)، نمدمالی، چادرشب بافی و عروسک محلی رواج دارد.

عروسک محلی سیاه رودبار
عاروس‌کله یک عروسک پارچه‌ای چوبی است که ساخت آن در بین مردم روستای سیاه رودبار شهرستان علی‌آباد کتول مرسوم است. این عروسک بنا به شرایط با چند نوع حالت مختلف ساخته می‌شود که در شب عروسی دارای روبند بوده و بعد از عروسی و قبل از بچه‌دار شدن، دارای تک‌بند (دستمالی برای بستن جلوی دهان) و بعد از بچه‌دار شدن شکل آن تغییر کرده و به پشت مادر، کودکی بسته ‌شده و ماروچه نامیده می‌شود.
در زمان‌های گذشته ساخت این نوع عروسک رواج بیشتری داشته است اما امروزه تنها تعداد انگشت‌شماری از خانواده‌ها این نوع عروسک را برای دختران خود می‌سازند. با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژی و محدود شدن ارتباطات جوامع شهری و روستایی در قاب تکنولوژی فراگیر امروزی، متأسفانه خطر انحراف از اصالت،‌ فرهنگ‌ و آئین‌های کهن گذشتگان بیشتر شده است و بیم آن است که با درگذشت آخرین نسل باقی‌مانده از فرهنگ گذشته، شاید برای همیشه برخی رسوم کهن، رو به انزوا و فراموشی رود.
عاروس‌کله به‌معنی عروس کوچک، عروسکی پارچه‌ای با بدنی چوبی و بدون دست بوده که صورت آن را با پنبه سفید درست می‌کردند و برای نمایش چشم و دهان، یک مثلث با نخ مشکی بر روی صورت می‌دوختند. این عروسک با توجه به شرایط عروس، باحالت‌های مختلف ساخته می‌شد که دارای تک‌بند و چارشو (چادرشب)  بوده و در شب عروسی دارای روبند توری است.
در میان مردم روستا رسم است که عروس بعد از شب عروسی و قبل از بچه‌دار شدن، جلوی دهانش را با پارچه‌ای عموماً دست‌بافت می‌بسته  که به این پارچه تک‌بند Tekband می‌گفتند و عروس تا قبل از بچه‌دار شدن به حرمت پدرشوهر، برادرشوهر، مادر شوهر و … سکوت می‌کرده و سلام و احترام را با تکان دادن سر ، به بزرگ‌ترها انتقال می‌داده است.

عروس روستای سیاه رودبار در صورت به دنیا آوردن اولاد پسر، اجازه داشت تا تک‌بند را از جلوی دهانش باز کند و با برادرشوهر و پدرشوهر صحبت کند ولی اگر فرزندش دختر بود همچنان تک‌بند بر روی دهانش باقی می‌ماند. ولی عروسکی که بعد از بچه‌دار شدن عروس ساخته می‌شد با همان شرایط ساخت عاروس‌کله بدون تک‌بند بوده که یک عروسک نوزاد هم با چادرشب به پشتش بسته می‌شد و  این عروسک به نام ماروچه Marvache   نامیده می‌شد.
عروسک سیاه رودبار با توجه به داشتن اصالت بومی‌محلی، داستان و قدمت آن در منطقه و استفاده از مواد اولیه بومی برای ساخت آن، با ارزش غنی فرهنگی، ثبت ملی شده است.

منبع:میراث آریا