شُو چِله؛ سپری کردن سرما با گرمای کرسی

 شب یلدا معروف به “شُو چِله” در فرهنگ ایرانیان باستان به عنوان بلندترین شب سال نام گرفته و بیانگر پایان فصل خزان و آغاز زمستان است اما آنچه گرمابخش این شب سرد بوده، گرد هم آمدن اعضای خانواده کنار کرسی است.

به گزارش ایرنا “کرسی” ابزاری گرمابخش است که در اغلب مناطق کشور جایگاهی برای گذراندن شو چله یا شب چله و شب‌نشینی‌های خانوادگی در خانه بزرگترها محسوب می‌شود و از قدیم مورد استفاده مردم خطه خراسان جنوبی بوده است.

«کرسی» وسیله‌ای است که به جای بخاری برای گرما بخشیدن به فضای خانه و محل زندگی و حضور اعضای خانواده استفاده می‌شده است.

این وسیله چهار پایه دارد و از چوب بوده که بنا بر سلیقه‌های مختلف در اندازه‌های بزرگ و کوچک ساخته و طوری طراحی شده که در تمامی نقاط خانه قابل تعبیه و استفاده است.

اما کرسی در فرهنگ و سنت ایرانی فراتر از یک دستگاه گرم‌کننده است و به عنوان یکی از لوازم فرهنگ سنتی جایگاهی خاطره‌انگیز دارد، به این سبب که حرارت دلچسب آن، اعضای خانواده را گرد هم می‌آورد و با خوردن خوراکی‌های زمستانی و شنیدن حکایات پدربزرگ و مادربزرگ زمستان را سپری می‌کردند.

شب یلدا بلندترین شب سال است که دگرگونی زمین از زردی پاییز به سفیدی مهر و محبت بوده و از گذشته تاکنون توسط مردمان ایران زمین گرامی داشته شده است.

ایرانیان از دیرباز شب یلدا را شبیه عید نوروز پاس داشتند و با میوه‌هایی همچون هندوانه، انار، خرمالو و بِه از میهمانان پذیرایی می‌کنند.

هرکدام از این میوه‌ها بار معنایی نمادین با خود به همراه دارد، به طور مثال هندوانه که قاچ‌های مدور می‌خورد همچون خورشید، یادآور گرمای تابستان و فرونشاندن عطش است یا انار همچون صندوقچه‌ای حامل دانه‌های یاقوت سرخ، نماد زایش و زندگی است.

در شو چله، تنقلات و به قول معروف “شب چِره‌هایی” نیز تناول می‌شود که زنان در روزهای سال برگه‌هایی از میوه‌هایی مثل زردآلو، سیب و هلو، را خشک کرده و به همراه کشمش، نخود، عناب، سنجد، توت خشک، پسته و سایر تنقلات در ظرف بزرگی ریخته و برای این شب آماده می‌کنند.

با این وجود مردم ایران با پیشینه کهن و آیین‌های اصیل، “شب یلدا” را به عنوان بلندترین شب سال به گونه‌های متفاوت و با توجه به آیین‌ها و سنت‌های بومی هر منطقه برگزار می‌کنند.

اگرچه برخی از این آیین‌ها با گذر زمان، تغییر سبک زندگی و گرفتاری‌های روزمره و نیز گسترش محبوبیت فضای مجازی بین مردم، دستخوش تغییراتی شده اما هنوز هم جلوه‌ها و نمادهایی از سنت‌های ویژه‌ای از ایران باستان در مناسبت‌هایی مانند شب یلدا به چشم می‌خورد.

در جنوب خراسان بزرگ که اکنون خراسان جنوبی نام گرفته است، آیین‌ها و سنت‌های گذشتگان به قوت خود باقی بوده و در این شب که به “شُو چِله” معروف است، با آداب و رسوم خاصی برگزار می‌شود.

بین مردم خراسان جنوبی، چله بزرگ زمستان از اول دی آغاز می‌شود و دهم بهمن به پایان می‌رسد که به آن “چله کُلو” یا “چله بزرگ” می‌گویند.

“چله خُرد” یا “چله کوچک” هم یازدهم بهمن شروع می‌شود و تا پایان این ماه ادامه دارد که مردم ابتدای چله بزرگ را جشن می‌گیرند و از شدت سرمای زمستان نیز کاسته می‌شود.

چون از روز بعد شب چله کم‌کم روزها بزرگ و شب‌ها کوچک می‌شود در واقع این جشن به‌ نشانه‌ آغاز پیروزی نور بر تاریکی برگزار می‌شود.

شب چله یکی از بهترین دورهمی‌ها در بین مردم فردوس نیز بوده که هر سال با هدف ماندگاری و حفظ فرهنگ و رسوم پیشینیان برگزار می‌شود و هرچند در دو سال اخیر به سبب شیوع ویروس کرونا و لزوم رعایت نکات بهداشتی دورهمی‌ها کمتر شده اما شب یلدا هم به شکل‌های دیگر و محدودتر از قبل یکی از خاطرات خوش مردم بوده است.

“کف زنی” آیین مرسوم در شهرستان فردوس

جمع شدن فامیل در خانه بزرگان، پذیرایی با میوه‌ها و تنقلات معروف به آجیل‌خوری، قرمه‌خوری، کف‌زنی، حافظ‌خوانی و نیز انجام بازی‌های دسته‌جمعی از جمله آیین‌هایی است که از گذشته دور در “شب چله” مرسوم بوده است.

“کف زنی” از آیین‌های این شب در شهرستان فردوس است. “کف” نوعی بستنی یا شیرینی است که از ریشه گیاهی صحرایی به نام “چوبک” یا “بیخ” تهیه می‌شود.

به این صورت که بیخ را در قوری ریخته و آب می‌کنند و می‌گذارند بجوشد سپس آب آن را خارج و این عمل را چند بار تکرار می‌کنند تا تلخی آن گرفته شود. سپس این آب را که تلخی آن گرفته و سرد شده در ظرف سفالی بزرگی به نام “تِغار” می‌ریزند و با “دسته گز” که از مجموع چند ترکه نازک درخت گز تهیه شده، می‌زنند تا کف کرده و سفت شود.

این عمل چون نیاز به زور بازو داشته و زدن آن زمان زیادی می‌برد معمولا توسط مردان و جوانان صورت می‌گیرد. بعد از آماده شدن، روی آن شیره انگور یا شکر، مغز پسته یا گردو ریخته و در بشقاب از مهمان پذیرایی می‌کنند.

در این میان گروهی از جوانان قبل از شیرین کردن کف‌ها با پرتاب آن به سوی همدیگر و مالیدن کف به سر و صورت یکدیگر موجب شادی و نشاط مهمانان می‌شوند.

مراسم و آیین کف‌زنی خراسان جنوبی به شماره ۸۱۵ در بهمن سال ۱۳۹۱ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسید.

“قرمه خوری”

قرمه خوری مراسم دیگری است که شب یلدا در فردوس برگزار می‌شود و خانواده‌ها در طول سال چند گوسفند را “پروار” کرده و در روزهای مختلف ذبح کرده و قرمه درست می‌کنند.

یکی از این گوسفندان مخصوص شب یلداست که در این شب ذبح می‌شود و گوشت را به تکه‌های مربع کوچک در می‌آورند سپس در ظرف بزرگ چدنی که به آن “دیگ ریگی” می‌گویند ریخته و همراه پیاز و نمک می‌پزند.

قرمه‌ها که آماده و سرخ شد، نان روی آن می‌گذارند تا روغن آن گرفته شود که البته این نان‌های روغنی طرفداران بیشتری دارد.

این سنت به دلیل شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و ناتوانی در خرید گوسفند کامل و حتی گوشت در برخی خانواده‌ها منسوخ شده است.

” شُو چِله گی”

یکی دیگر از آیین‌هایی که در این منطقه مرسوم است، بردن “شُو چِله گی” برای تازه عروس‌ها است.

در این مراسم، خانواده داماد که به‌تازگی عروس گرفته‌اند، در حد توان سینی تنقلات و میوه، پارچه یا لباس نو را به خانه عروس می‌برند تا نویدی برای زندگی گرم و پر امید آنان باشد.

این آیین امروزه رنگ و بوی دیگری هم پیدا کرده است و به دلیل رواج معضل تجمل‌گرایی و بالا رفتن توقعات جوانان و خانواده‌های آنان، در این شب فشار مالی زیادی به خانواده‌ها تحمیل می‌شود.

میهمانی‌ها و شب زنده‌داری‌های شب یلدا از گذشته‌های دور در این منطقه مرسوم بوده و هنوز هم به قوت خود باقی است.

بازی‌های دسته جمعی همچون گل یا پوچ، طرح معما و چیستان و بازگویی قصه و داستان‌های قدیمی توسط سالخوردگان و بزرگان فامیل و گرفتن فال حافظ از دیگر مراسم شب یلدا است.

طی ۲ سال گذشته با توجه به شیوع کرونا در کشور متاسفانه این آیین‌ها در بسیاری از خانواده‌ها متوقف یا به‌صورت مجازی برگزار شد از طرفی شب یلدا در حالی فرا می‌رسد که برخی خانواده‌ها عزیزان خود را از دست داده‌اند.

با این وجود آداب و رسوم کهن ایران زمین همچنان پابرجاست و در مورد شب یلدا نیز قدیمی‌ترها فسلفه آن را به زبان ساده دور هم جمع شدن اعضای خانواده و ایجاد صمیمت و مهربانی می‌دانند.

کرونا همچنان در کمین بوده و دورهمی‌ها و تجمعات خانوادگی مهمترین جولانگاه این ویروس است که باید با رعایت نکات بهداشتی، شرایط فعلی مدیریت بیماری را حفظ کنیم و دیگر شاهد از دست دادن عزیزانمان نباشیم.

منبع:ایرنا

بازی کودکانه‌ای که فرهنگ باستانی کریمه را از زیر خاک بیرون کشید

در یک روز آفتابی تابستانی در سال ۲۰۰۲، در روستایی در دامنه‌های سرسبز کوهپایه‌های کریمه، مردم شهر کودکانی را دیدند که در خیابان‌ها می‌دویدند و با اسباب بازی‌های عجیب و غریب بازی می‌کردند. اسباب بازی‌های آن‌ها از جنس استخوان انسان بود. پس از اینکه بچه‌ها توضیح دادند که اسباب بازی‌های عجیب و منحصربه فرد خود را از کجا به دست آورده‌اند، معلوم شد که دزدان قبرهایی را در نزدیکی منطقه اپوشکی (Opushki) حفر و باز کرده‌اند. آن‌ها استخوان‌ها را در معرض دید رها کرده و سپس بچه‌های محلی این استخوان‌ها را یافته بودند.

گورستان Opushki، واقع در ۲۰ کیلومتری سیمفروپول، پایتخت جمهوری خودمختار کریمه، بر روی تپه‌های شبه‌جزیره کریمه، منطقه وسیعی است که حدود ۲۰ هزار متر مربع را دربرمی‌گیرد که ۳۵۰۰ متر مربع از آن تاکنون کاوش شده است. در ابتدا این گورستان فقط به صورت پراکنده مورد بررسی و حفاری قرار گرفته بود، اما در سال ۲۰۱۶ حفاری با قدرت کامل آغاز شد و دانشجویان و داوطلبان برای حفاری در روزهای مطبوع تابستان کریمه، وارد این منطقه شدند.

این گورستان شامل هزاران مدفن از قرن اول قبل از میلاد است و تا ۵ قرن پس از آن زمان دیگر مورد استفاده قرار نگرفته که احتمالا به دلیل تهاجمات هونیک‌ها به این منطقه بوده است. اما در طول تاریخ ۵۰۰ساله خود، به عنوان یک مرکز دفن برای پنج فرهنگ متفاوت استفاده شده است: سکایی‌ها، سرمت‌ها، الان‌ها و گوت‌ها که هر کدام سنت‌ها و آیین‌های خاص خود را داشته‌اند.

اکنون به بازه‌ای از تاریخ می‌پردازیم که کریمه ازمستعمرات یونان به حساب می‌آمد. شرق تحت سلطه پادشاهی بسفور با مستعمرات مهمی مانند پانتیکاپئوم، کرچ امروزی، قرار داشت و در غرب مستعمرات یونانی دیگری مانند خرسونسوس وجود داشتند. این مستعمرات و بسیاری دیگر بر خطوط ساحلی تسلط یافته بودند.

تپه‌های داخل شبه‌جزیره توسط سکاها اشغال شده بود. بر طبق منابع کلاسیک، این گروه از سکاها از آخرین مردمان قوم خود و از نوادگان بربرهای باستانی بودند، اما برخلاف نیاکان خود چادرنشین نبودند. آن‌ها قبایل یکجانشینی به شمار می‌آمدند که سکونتگاه‌هایی برای خود ساخته و کشاورزی می‌کردند و بسیاری از دفن‌های دسته جمعی از نوع دخمه‌ای را برای ما به جای گذاشتند.

بعدها در قرن اول پس از میلاد، قبرستان اپوشکی شاهد هجوم سنت‌های تدفین جدید و نمونه‌ای از فرهنگ اقوام سارماتی بود. اقوام سکاها و سارماتی‌ها تنها هندو-ایرانی‌هایی نبودند که مردگان خود را در اپوشکی دفن می‌کردند. در قرن سوم پس از میلاد، اقوام و سنت‌های جدیدی هم وارد این منطقه شدند. یکی از آن‌ها موجی از قبایل هندو-ایرانی بود که قبلا در کریمه دیده نشده و از شرق می‌آمدند و به اسم آلان‌ها شناخته می‌شدند.

ورود آلان‌ها

ایگور خراپانوف، باستان‌شناس ارشد در زمینه گورستان‌ها، توضیح می‌دهد که یک نوآوری خاص در عمل تدفین را می‌توان به عنوان شاهد ورود آلان‌ها به این منطقه در نظر گرفت. این تازه‌واردان مردگان خود را در دخمه‌هایی متفاوت از قبیله‌های قبلی دفن می‌کردند و آیین منحصربه‌فردی برای این کار داشتند؛ آن‌ها نوعی خاص از شمشیر را برای این منظور می‌ساختند و برش‌هایی بر روی خود تیغه و در کنار دسته ایجاد می‌کردند.

شمشیرها در دنیای باستان رایج بودند، اما در اینجا شمشیرهای علامت‌گذاری‌شده بر روی شانه یا سر متوفی قرار می‌گرفتند، رسمی که فقط در شمال قفقاز و منطقه کریمه یافت می‌شود. نام آلان (یا آلانی در لاتین) برای اولین بار در تاریخ در قرن اول پس از میلاد آمده است، همچنین متون رومی آن‌ها را به عنوان یکی از قبایل سارماتی معرفی می‌کنند، یک اتحادیه از قبایل کوچ‌نشین هندو-ایرانی که منشا آن‌ها کوه‌های اورال و ولگا است.

از قرن چهارم و سوم پیش از میلاد، سارماتی‌ها به سمت غرب به سرزمین‌های سکاها، شرق اروپا و شمال قفقاز مهاجرت و فرهنگ‌های سکایی را جایگزین کردند. آلان‌ها یکی از آن قبایل سارماتی بودند. ما برای اولین بار در قرن اول بعد از میلاد نام آن‌ها را می‌شنویم. یوسفوس، مورخ یهودی، از آلان‌ها نام می‌برد و آن‌ها را قبیله‌ای سکایی به شمار می‌آورد که در نواحی شمالی دریای سیاه زندگی می‌کردند.

در قرن سوم پس از میلاد، آلان‌ها قوی‌تر و مسلط‌تر شدند و قلمروشان به سمت غرب گسترش یافت و از دانوب عبور کرد و به قلمروهای امپراتوری روم رسید.

اما سلطه آن‌ها در اواسط قرن سوم پس از میلاد توسط موج جدیدی از بربرها، این بار قبایل ژرمنی، به چالش کشیده شد. حضور آن‌ها در کریمه با شواهدی مانند کوزه‌های سوزانده شده و کالاهای معمول و مرسوم در فرهنگ آن‌ها تأیید می‌شود. (بربر البته اصطلاحی است که یونانیان و رومیان برای مردم قبیله‌ای ساکن شمال که زبان یونانی نمی‌دانستند به کار می‌بردند. به گوش این مردم باستانی، زبان مردم قبیله شبیه به بررربررر کردن بود، از این رو لقب بربر به آنان داده شد.)

این قبایل آلمانی از جمله گوت‌ها، از بالتیک و لهستان وارد شدند. آن‌ها شمال دریای سیاه از جمله کریمه را فتح و قبایل آلان را به دو قسمت تقسیم کردند. برخی از آلانی‌ها در سرزمین خود باقی ماندند. برخی دیگر برای کاوش سرزمین‌های جدید در اروپا به سمت غرب دانوب مهاجرت کردند، از تنگه جبل‌الطارق عبور کرده و به شمال آفریقا رسیدند.

سپس در سال ۳۷۵ بعد از میلاد، نیروهای تازه و خشن‌تری وارد منطقه شد. در تهاجمات هون‌ها، زمانی که قبایل آلان شرقی بر آن‌ها چیره شدند، برخی به سمت غرب حرکت کردند و برخی نیز با آلان‌ها تلفیق شدند و در نهایت پادشاهی قرون وسطایی آلانیا را در شمال قفقاز، در قرن نهم، تأسیس کردند که تا قرن سیزدهم ادامه داشت و در نهایت توسط مغول‌ها ویران شد. مردم ساکن در شمال قفقاز که امروزه به عنوان جمهوری اوستیای شمالی-آلانیا شناخته می‌شوند، از نوادگان آن‌ها هستند.

شواهد تاریخی برای حضور آلان‌ها در کریمه کم است و عمدتا شامل یک کتیبه مربوط به سال ۲۰۴ پس از میلاد مسیح است که در گورستان پانتیکاپئوم یافت شده و از ورود آلان‌ها خبر می‌دهد. اما اکتشافات باستان‌شناسی به ما در کشف حلقه‌های مفقوده تاریخی و حل آن‌ها کمک می‌کند. در سال ۲۰۲۱، باستان‌شناسان هنگام حفاری قبرها در اپوشکی به اکتشافات خیره‌کننده‌ای دست یافتند، که بیش از پیش از نظریه آن‌ها در مورد حضور آلانی‌ها و زمانی که وارد شدند حمایت می‌کرد.

جواهر چندرنگ، به سبک دوران پیشا-هونی

در تابستان ۲۰۲۱، دخمه‌ای حفرشده با ورودی مستطیلی‌شکل و یک دروموس (نوعی مقبره یونانی) و یک راهرو زیرزمینی در همین منطقه کشف شد. منشا این نوع دخمه‌ها در اپوشکی معمولا قفقاز شمالی است. داخل مقبره، چهار جسد، ظاهرا حداقل دو زن و یک کودک، دفن شده‌اند. آن‌ها با جواهراتی که همگی با سنگ‌های عقیق تزیین شده بودند، به خاک سپرده شده‌اند. این جواهر شامل یک جفت گوشواره طلایی، سه دستبند نقره با نقش برجسته طلایی و دو آویز مستطیل‌شکل ساخته شده از نقره، واندود شده با برگ‌های طلای چکش کاری‌شده با طرح‌های هندسی، می‌شوند. یک آویز روی بدن زن و دیگری روی بدن کودک پیدا شد.

این نوع جواهر با سبک چندرنگ احتمالا متعلق به دوران پیشا-هون یا اواخر دوران رومی‌ها هستند. این جواهرات در نواحی شمال قفقاز تا دانوب و در میان رومی‌ها، یونانی‌ها و قبایل بربر بسیار محبوب بودند. افراد والا مقام، افسران رومی و جنگجویان از نیمه دوم قرن سوم تا نیمه اول قرن چهارم قبل از میلاد، کلاهخود، شمشیر و افسار اسب خود را به این شکل می‌آراستند. با این حال، در کریمه تاکنون این سبک تنها در زمینه جواهرات یافت شده است.

این زیورآلات صرفا با این هدف ساخته شده بودند تا در نوع خود منحصر به فرد باشند. باستان‌شناسان معتقدند به احتمال زیاد، جواهرات کارنلی توسط یونانیان ساخته شده است. خراپانوف معتقد است آن‌ها جواهراتی که در کریمه یافت می‌شوند در دوران پادشاهی بسفور و برای نخبگان ساخته شده‌اند.

بیشتر این جواهرات در مدفن کودکان و زنان یافت شد، نه مردان. خراپانوف می‌گوید از آنجایی که بچه‌ها امتیاز کافی برای دریافت چنین گنج‌هایی را نداشته‌اند، این احتمال وجود دارد که این زیورآلات به آنان ارث رسیده باشد، که خود نشان می‌دهد وراثت در فرهنگ آلانی رایج بوده است.

آن‌ها هیچ نمی‌دانستند که ۱۵۰۰ سال بعد، این کودکان اشرافی و جواهراتشان به لطف بچه‌هایی که با استخوان‌های انسان بازی می‌کنند، دوباره نور آفتاب را خواهند دید. این استخوان‌ها سال‌های سال در دل گورستان اپوشکی مدفون مانده بودند تا اینکه دزدان مقبره از راه رسیدند.

منبع:میراث آریا

قدم زدن روی بلندترین پل معلق خاورمیانه

دره خزینه یکی از جاذبه‌های طبیعی استان لرستان در پلدختر است که ساخت بلندترین پل معلق خاورمیانه در این منطقه، بر جذابیت‌های گردشگری آن افزوده است.

همشهری آنلاین – محمد بلبلی: این دره در میانه‌های جاده پل‌دختر به اندیمشک و در همسایگی روستایی به همین نام قرار دارد. دره خزینه با گذشت سال‌های متمادی در اثر فرسایش به وجود آمده و شباهت بسیاری به گرندکانیون در آمریکا دارد. دره خزینه دارای بلندترین پل معلق خاورمیانه است که در ادامه به توضیح بیشتر درباره این دره می‌پردازیم.

دره خزینه به گرندکانیون آمریکا شباهت‌های زیادی دارد، اما در یکی از قسمت‌های دره، شباهت بسیار دقیق‌تری مشاهده می‌شود و تصویری که به پیچ نعل اسبی در گرند کانیون بسیار شبیه است، توجه همه را به خود جلب می‌کند. صخره‌ای در وسط این بخش وجود دارد که با آب احاطه شده و فرسایش، شکلی خاص به آن داده است.

گرند کنیون دره‌ای در ایالت آریزونای آمریکاست که رود «کلرادو» از میان آن می‌گذرد. البته طول این دره از تنگه شیرز خیلی بیشتراست. طول گرند کنیون ۴۴۶ کیلومتر است و عرض آن در برخی نقاط به ۲۹ کیلومتر هم می‌رسد. با این حال، به خاطر ساختار زمین‌شناختی مشابه این دو دره، اعطای لقب گرند کنیون ایران به تنگه شیرز بی‌انصافی نیست. رودخانه کرخه از میان این دره عبور می‌کند و سبب زیبایی هر چه بیشتر دره خزینه می‌شود.

دره خزینه؛ شاهکار طبیعت

نقش و نگارهای گلسنگی بر دیواره‌ها و صخره‌های دره، منظره‌ای چشم‌نواز و طبیعی خلق کرده و عبور رود کرخه از درون آن جلوه خاصی به طبیعت خشن و جذاب منطقه داده است. نمونه چنین طبیعتی را در هیچ جای دیگری از ایران نخواهید یافت، دره‌ خزینه به واقع شاهکار طبیعت است.

پل معلق دره خزینه

پل معلق دره خزینه از جاذبه‌های اصلی و دیدنی این دره محسوب می‌شود که بلندترین پل معلق ایران و خاورمیانه است.

طول این پل ۱۱۲ متر با ۸۵ متر ارتفاع و عرض دهانه ۸۰ سانتیمتر است. قبل از این پل، پل معلق مشگین‌شهر استان اردبیل بلندترین پل ایران به شمار می‌رفت. ولی اکنون پل معلق دره خزینه با اختلاف ۵ متر ارتفاع، بلندترین پل معلق ایران است. این پل بسیار زیبا و با استحکام است که از به هم پیوستن چوب‌های روسی و چهار طناب کابلی به وجود آمده است.

با ایستادن بر روی پل معلق دره خزینه، چنین تصور می‌شود که بر بالای یک ساختمان ۲۹ طبقه ایستاده‌اید و رودخانه‌ای زیر پای شما قرار دارد که صدای جوش و خروش عبور آب آن به گوش می‌رسد و از طرف دیگر وزش بادها باعث تکان خوردن پل می‌شود که هیجانی خاص را به وجود می‌آورد. یک طرف این پل در استان لرستان و طرف دیگر در استان ایلام قرار دارد.

چگونگی ساخت پل معلق دره خزینه

ابتدا قرار بر این بود که سد کرخه دو، بر روی رودخانه کرخه احداث شود، اما به علت شناسایی یک گسل در منطقه، ساخت‌وساز سد منتفی شد. به منظور تعیین محل جدید، مطالعات ثانویه زمین‌شناختی و ژئوتکنیک در محلی دیگر با فاصله تقریبی یک کیلومتر از محل قبلی شروع شد. برای این‌که تردد و حمل‌ونقل این گروه مطالعاتی راحت‌تر انجام شود، پل معلق دره خزینه روی رودخانه کرخه ساخته شد.

جاذبه‌های نزدیک به دره خزینه

از جاذبه‌های نزدیک به دره‌ خزینه می‌توان به تنگه شیرز، آبشار برنجه، دره نی‌گاه و آبشار نوژیان لرستان اشاره کرد.

تفریحات در دره خزینه

علاوه بر لذت بردن از شاهکار طبیعت و قدم زدن بر روی پل معلق، امکان تفریحات جالبی برای شما وجود دارد که از آن جمله می‌توان به کوهنوردی، گردش و عکاسی اشاره کرد. از جمله کارهای هیجان‌انگیزی که در بازدید از دره خزینه می‌توانید انجام دهید کوهنوردی است. به خاطر توپوگرافی خاص منطقه و وجود ارتفاعات و پستی و بلندی‌هایی که در اثر فرسایش در صخره‌های خزینه به وجود آمده، فرصت فوق‌العاده‌ای برای کوهنوردان در دل یکی از زیباترین مناطق طبیعی ایران وجو دارد.

گردش و عکاسی

وجود پل معلق، پیچ نعل اسبی و بسیاری از مناظر شگفت‌انگیز دیگر باعث شده تا فرصت خوبی برای گشت‌وگذار و خلق تصاویر تماشایی فراهم شود. در سراسر این دره و به‌ویژه بر روی پل می‌توانید مناظر زیبایی را شاهد باشید و عکس‌های خاصی را ثبت کنید.

منبع:ایرنا

کابین‌های اقامتی که با الهام از سفرهای باستانی طراحی شدند

بازدیدکنندگان از هتل Guilin Lebei Homestay در Guilin، چین، از اقامتی همه‌جانبه در این شهر تاریخی لذت خواهند برد؛ این هتل با الهام از سازه‌های سفرهای باستانی از 13 کابین منحصر به‌فرد به سبک بومی تشکیل شده است که هر یک از سازه‌ها در بالای سطح زمین قرار دارند.
گروه معماری و طراحی Aoe که مسئولیت این پروژه را برعهده داشتند، توصیف می‌کنند که ارتفاع و طراحی کلی برای استفاده از هتل‌ها از سوی تمدن‌های باستانی الهام گرفته شده است.
این گروه معماری در ادامه اینگونه توضیح داده‌اند: در واقع این پروژه یک نوع سرپناه با دید وسیع و کاربردی و در عین حال دور از خطر است. ما این مفهوم را در پروژه به کار بردیم و به بازدیدکنندگان این امکان را دادیم تا ارتباط نزدیک‌تری با طبیعت داشته باشند. این ساختمان تا ارتفاع پنج متر، حدود 16 فوت، بلند شده است؛ ساختمان مرتفع آن سبک و جالب است و می‌تواند وسیع‌ترین دید را داشته باشد. در عین حال ارتفاع خانه درختی با تاج درخت هم‌راستا می‌شود. وقتی از پنجره به بیرون نگاه می‌کنیم، درختان سرسبزی وجود دارند که به مردم تجربه رفت‌وآمد در جنگل را می‌دهند.
نیاز به محافظت از شهر تاریخی در حین اقامت در یک مکان جدید اکنون به میهمانان اجازه می‌دهد تا مکان معاصر را به شیوه‌ای بدیع تجربه کنند. کابین‌هایی که در ارتفاع بالاتر هستند، ارتباط صمیمانه‌تری با درختان و رودخانه‌ای که به‌آرامی در این منطقه جریان دارد ایجاد می‌کند. این منطقه همچنین می‌تواند از طریق مسیرهای چوبی شناور که هر یک از سازه‌های جداگانه را به یکدیگر متصل می‌کند، کاوش شود.

طراحی هر کابین فردی است و هر کدام شکل و فرم متفاوتی به خود می‌گیرد. به عنوان مثال، برخی از طرح‌های کابین دارای سازماندهی فضایی هستند که به‌طور خاص برای کودکان تولید شده است، از جمله نردبان‌های بالا رفتن که اتاق خواب کودکان در طبقه دوم را به فضای مشترک طبقه اول متصل می‌کند. علاوه بر اتاق‌ها، سازه‌ها شامل مکان‌های اقامتی دیگری از جمله فضای فعالیت اصلی، منطقه بازی و غیره است.

نقش قلم‌تراش در خوشنویسی زنجان

یکی از شهرهایی که از دیرباز با توجه به موقعیت جغرافیایی و نقشی که در جنگ‌های مختلف قبل و بعد از اسلام داشته زنجان بوده است. انواع چاقوهای متداول زنجان، می‌توان به چاقوی قلم‌تراش، چاقوی ضامن‌دار، چاقوی شکاری، چاقوی صحرایی، ساطور، کارد سلاخی، کارد قصابی، کارد آشپزخانه، چاقوی باغبانی، تبر، شمشیر، قمه، دشنه، قداره و قندشکن که هرکدام به شکل‌ها و انواع دسته‌های مختلف ساخته می‌شوند؛ که بهترین مشخصه را برای شناخت چاقوهای زنجان، دسته و تیغه است. ظرافت چاقوی زنجان به علت استفاده از مصالح مرغوب و همچنین شکیل بودن از نظر تناسب منطقی در ابعاد تیغه، دسته و غلاف آن است که همگی نشانه زبردستی و تبحر استادان چاقوساز زنجانی است.

مرغوب‌ترین نوع چاقوهای زنجان قلم‌تراش است که ساخت آن از دوره صفویه و هم‌زمان با گسترش و رشد خط نستعلیق و هنر خوشنویسی رواج یافته است.

هنر خوشنویسی بخشی دیگر از دانشنامه قرآنی محسوب می‌شود که بنا به اعلام مورخان، زنجان یکی از پایتخت‌های خوشنویسی در کشور بوده که از آن جمله می‌توان به احمد بن سهرودی اشاره کرد که از برخی نوشته‌ها که صحت آن هنوز مورداطمینان نیست، او فرزند شیخ سهرودی بوده است. این خوشنویس که یکی از شخصیت‌های ارزنده جهان اسلام محسوب می‌شود به لقب یاقوت ثانی معروف بوده و ۳۳ نسخه قرآنی از این هنرمند در موزه‌های جهان نگه‌داری می‌شود.

بنای خط بر قلم خوب و قلم‌تراش تیز استوار است. قلم‌تراش را در بدنه قلم فرومی‌برند و با فشاری یکسان تا سر قلم را برمی‌دارند. قط قلم به‌این‌ترتیب است که قلم را از طرف میدان آن بر مِقَطّ (قطزن) قرار می‌دهند و قلم‌تراش را بر پشت آن می‌گذارند و به‌یک‌باره با انگشت ابهام بر پشت قلم‌تراش فشار می‌آورند تا قلم صاف و بی‌عیب قطع شود. باید در این هنگام از قلم صدایی چون «قط» برخیزد.

کاردی است با تیغ‌های راست و اندازه و پهنای متوسط که با آن قلم می‌تراشند. کیفیت قلم‌تراش در خوشنویسی بسیار مهم است، زیرا خط خوب به قلم خوب و قلم خوب به قلم‌تراش تیز وابسته است. قلم‌تراش باید چنان تیز باشد که بتوان با آن موی تراشید. همچنین نقل کرده‌اند که یاقوت مستعصمی برتری خط شاگردانش را به تیز بودن قلم‌تراش آنان وابسته دانسته است. غالباً دو قلم‌تراش در بین خوشنویسان رایج بوده است، یکی نازک و تیز برای خالی کردن میدان قلم، برداشتن زیر قلم و اصلاح آن و یکی کلفت و سنگین و تیز برای قط زدن و گاه برداشتن پهلوهای قلم. ز کاربردهای دیگر قلم‌تراش، حک‌واصلاح خط است. به این صورت که با نوک قلم‌تراش کلمه یا حروفی را که اشتباه کتابت شده باشد، می‌تراشند و محل حک را مهره می‌زنند. البته خوشنویسان شاگردانشان را همواره از این کار بر حذر داشته‌اند.

قلم‌تراشی و چاقوهای قلم‌تراش نقش بسیار مهمی در هنر خوشنویسی دارند. یک اثر خوش‌نویسی هنگامی ماندگار و بی‌نقص است که با قلم تراشیده شده‌ای نوشته شود که عالی و بی‌نقص است. اگر قلم‌تراش تیز نباشد و سر قلم را به‌درستی نتراشد هم قلم از بین خواهد رفت و هم اثر به‌جامانده تأثیر و زیبایی چندانی نخواهد داشت.

منبع:میراث آریا

ضرورت استانداردسازی صنایع‌دستی در استان فارس

صنایع‌دستی به‌عنوان میراث ناملموس فرهنگی و به‌عنوان قلب تپنده اقتصاد استان فارس می‌تواند نقش قابل‌توجهی در اشتغال‌زایی، افزایش درآمد و درنهایت موفقیت در بازارهای بین‌المللی و صادرات داشته باشد.

شرحی مختصر بر تعاریف صنایع‌دستی و استاندارد

صنایع‌دستی بنا بر تعاریف علمی عبارت است از مجموعه‌ای از هنر و صنعت که با بهره‌گیری از مواد اولیه بومی و انجام قسمتی از مراحل اساسی تولید به کمک دست و ابزاردستی ساخته می‌شود به‌گونه‌ای که ذوق هنری، خلاقیت فکری و مهارت سازنده آن را به نمایش می‌گذارد و همین عامل وجه تمایز این محصولات از مصنوعات مشابه ماشینی و کارخانه‌ای است، علاوه بر آن فلسفه تاریخی و فرهنگی یک ملت را در خود جای می‌دهد.

در نیم قرن گذشته، صنایع‌دستی به‌عنوان یکی از زمینه‌های فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در جوامع مختلف بوده و از عوامل مؤثر در توسعه همه‌جانبه کشورهای در حال رشد است.

صنایع‌دستی، هنری ماناست که برنامه‌ریزی در مسیر آن می‌تواند نتایج مفید بسیاری نه‌تنها در زمینه فرهنگی بلکه به لحاظ اقتصادی برای کشور به همراه داشته باشد.

به‌راستی‌که صنایع‌دستی به‌عنوان میراث ناملموس فرهنگی و به‌عنوان قلب تپنده اقتصاد استان فارس می‌تواند نقش قابل‌توجهی در اشتغال‌زایی، افزایش درآمد و درنهایت موفقیت در بازارهای بین‌المللی و صادرات داشته باشد.

سال ۱۴۰۰ توسط رهبر معظم انقلاب سال تولید، «پشتیبانی‌‎ها، مانع‌زدایی‌ها» نام‌گذاری شده است و پرواضح است که برای تحقق این شعار بایستی به تمام عوامل مؤثر در تولید ملی و بازارهای داخلی و خارجی توجه شود و در تولید محصولات و خدمات التفات لازم صورت پذیرد که می‌توان لازمه این مهم را رعایت استانداردها در تمامی مراحل تولید و عرضه دانست.

دیگر ویژگی‌های ارزنده‌ این هنر سنتی دستی ملموس عبارت‌اند از: 

  • دارای بار فرهنگی و هویت‌بخشی به یک جامعه‌عدم نیاز به سرمایه‌گذاری کلان و ارزش‌افزوده فراوان در مقایسه با سایر رشته‌های صنعتی
  • قابلیت ایجاد و توسعه کارگاه‌های کوچک و بزرگ در مناطق مختلف مانند شهر، روستا و حتی جوامع عشایری
  • متکی به مواد اولیه داخلی و سهولت در ایجاد مراکز تولید خودکفایی ملی
  • قابلیت ارتقای میزان سرانه صادرات

حضور مؤثر همراه با ایده و خلاقیت در انسان سبب تولید آثار هنری می‌شود، ازاین‌رو از دیگر ویژگی‌های صنایع‌دستی می‌توان به مواردی همچون تنوع محصولات به تعداد هنرمندان شاغل، عدم همانندی و تشابه فرآورده‌های تولیدی با یکدیگر و تأثیر ذوق و بینش هنرمند در محصول نهایی اشاره کرد.

بر اساس تعاریف علمی استاندارد عبارت است از اصول علم و فناوری که در پیشرفت صنعت و اقتصاد نقش بسزایی دارد.

استاندارد قواعد، مقررات و نظام‌هایی مبتنی بر نتایج علمی، فناوری و تجربه‌های بشری است که به‌منظور ایجاد هماهنگی، وحدت رویه، افزایش میزان تفاهم، تسهیل ارتباطات، توسعه صنعت، صرفه‌جویی در اقتصاد ملی و حفظ سلامت و ایمنی عمومی به کار می‌رود.

از دید اجتماعی آنچه بر پایه قرارداد، سنت و قانون بوده و اجرای آن موردپذیرش همه باشد، استاندارد گفته می‌شود. از دید فنی، وضع قوانین و مقررات برای تعیین کیفیت و مشخصات مطلوب یک کالا یا خدمات را استاندارد می‌گویند.

استانداردها دارای چهار محور کاملاً مجزا، یعنی «ماهیت محصولات»، «امور مدیریتی»، «ارزیابی و انطباق‌ها» و «مسئولیت‌های اجتماعی» هستند.

استانداردسازی صنایع‌دستی

در دنیای پیشرفته کنونی، رعایت استاندارد و ارتقای سطح کیفیت محصول و خدمات که به‌نوعی مدیریت کیفیت نیز محسوب می‌شود، پیش‌شرط ورود به عرصه رقابت و رمز ماندگاری در بازارهای جهانی است.

صنایع‌دستی در استان فارس هنری باسابقه طولانی است، به‌طوری‌که شهر شیراز به‌عنوان «شهر جهانی صنایع‌دستی» در شورای جهانی صنایع‌دستی به ثبت رسیده است، پس به لحاظ جایگاه ویژه‌ای که استان فارس در عرصه صنایع‌دستی و هنرهای سنتی کشور و جهان دارد و بایستی برای کنترل کیفیت محصولات و افزایش فروش داخلی و خارجی برنامه‌ریزی ویژه‌ای داشته باشد؛ بنابراین ضرورت استانداردسازی صنایع‌دستی در این استان پهناور قابل‌مشاهده است.

ازجمله فواید استانداردسازی صنایع‌دستی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

  • کسب جایگاه مناسب صنایع‌دستی کشور و استان در رتبه‌بندی جهانی
  • ارتقای کیفیت مواد اولیه و مصالح به‌کار رفته در تولید محصولات
  • افزایش و بهبود ارزش هنری و کیفیت آثار تولیدی به همراه روش‌های استاندارد تولید و خدمات،
  • ارائه محصولات استاندارد در نمایشگاه‌ها و فروشگاه‌های داخلی و خارجی همراه با گسترش تجارت بین‌المللی و صادرات
  • انتخاب معیار مناسب جهت سنجش کیفی آثار تولیدی بنا به آخرین پیشرفت‌های علمی، فنی و نیاز مصرف‌کنندگان همراه با افزایش ارزش‌افزوده
  • ترغیب سرمایه‌گذاران و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری در بخش تولید و توسعه پایدار
  • افزایش سرمایه‌گذاری‌های خارجی در بخش تولید و خدمات
  • جلوگیری از تولید، صدور و فروش کالاهای نامرغوب و تأمین ایمنی محصول و اطمینان خاطر مصرف‌کننده

بر این اساس در راستای نیل به اهداف در حوزه صنایع‌دستی و به‌منظور ارتقاء کیفیت تولیدات هنرهای سنتی وصنایع دستی استان متناسب با معیارهای پذیرفته‌شده جهانی، نیاز به تدوین استانداردهای لازم برای مواد اولیه، روش تولید، ابزارآلات و محصولات کاملاً محسوس بوده و تدوین آیین‌نامه‌ها و استاندارد ویژگی‌ها، آیین کار، روش آزمون و صدور گواهینامه‌های کنترل کیفیت استاندارد در صنایع‌دستی با اولویت رشته‌های بومی، اصیل و مزیت دار استان بر اساس فراوانی و بالاترین نرخ اشتغال در آن بخش‌ها می‌تواند راهگشای این مهم باشد.

بنابراین ضرورت، تهیه و تدوین استاندارد برای مواد اولیه و روش‌های تولید در صنایع‌دستی را می‌توان این‌چنین تعریف کرد.

مواد اولیه: کیفیت مواد اولیه مصرفی در تولید محصولات، مقوله‌ای است که امروزه در دنیا موردتوجه بوده و درجگان رقابتی به‌عنوان یک پیش‌نیاز ضروری به شمار می‌رود و غفلت از آن به‌مثابه افت کیفیت نهایی محصول تولیدی و کاهش فروش بوده و درنتیجه سبب‌عدم حضور در بازار و تقلیل بهره‌وری و سودآوری می‌شود.

کیفیت در تولید آثار صنایع‌دستی با استفاده از مواد اولیه مرغوب، ارتقای تکنیک‌ها و توجه به ظرایف در امر تولید نشان داده می‌شود

شیوه‌های تولید: تحول و دگرگونی در ابزارها و شیوه‌های آثار تولیدی صنایع‌دستی به‌عنوان دستاوردی نوین در این هنر صنعت، کمک شایانی به شکوفایی رشته‌های زیرمجموعه موجود در آن کرده و سبب دوام و بقا صنایع‌دستی استان می‌شود.

البته این امر تا آنجا قابل‌قبول است که موجب تغییر ماهیت محصولات سنتی دستی و تبدیل آن به یک کالای ماشینی نشود.

علل استفاده از فناوری (ابزارها و وسایل ماشینی) در رشته‌های صنایع‌دستی: 

  • عدم نیاز به فعالیت‌های سخت بدنی و غیرتخصصی و درنتیجه افزایش میزان تولید
  • تقلیل برخی هزینه‌های تولید و درنهایت کاهش قیمت تمام‌شده محصول تولیدی

کارگاه‌های صنایع‌دستی: رعایت موارد استاندارد مرتبط با کارگاه‌ها شامل استاندارد ساختمان کارگاه و سالن کار، استاندارد تجهیزات و ماشین‌آلات موردنیاز، استاندارد انبار مواد اولیه در مسیر فرآیند محصول نهایی است.

همچنین رعایت موارد استاندارد که شامل تهویه، نور، حرارت، مسائل امدادی و کمک‌های اولیه و غیره به‌منظور کاهش هزینه‌ها، ارتقا بهره‌وری و تأمین سلامت کار در کارگاه‌ها نیز حائز اهمیت است.

نتیجه‌گیری: 

تولیدکنندگان بایستی به بازار فروش فراتر از مرزهای جغرافیایی استان و کشور بیندیشند و واردکنندگان نیز باید کالاهای باکیفیت را وارد کشور کنند زیرا ما آن‌قدر ثروتمند نیستیم که کالاهای فاقد کیفیت کشورهای دیگر را به بازارهای کشورمان وارد کنیم.

مصرف‌کنندگان نیز استانداردها را مطالعه کنند و استاندارد به دغدغه عمومی تبدیل شود و محققان نیز در تهیه و تدوین پیش‌نویس استانداردها و به‌روزرسانی آن‌ها به سازمان ملی استاندارد ایران کمک کنند تا به این ضرورت که تولید هر کالا در کشور دارای یک استاندارد باشد، دست‌یابیم.

اگر هنرمندان ما محصولات باکیفیت و مطابق استاندارد تولید کنند، مطمئناً محصولات و تولیدات آن‌ها متقاضیان زیادی در بازارهای داخلی و خارجی پیدا خواهند کرد و خریداران صنایع‌دستی به‌ویژه گردشگران داخلی و خارجی با اطمینان می‌توانند نسبت به خرید یک کالای هنری باکیفیت اقدام کنند.

ازجمله اقداماتی که در راستای اجرای استاندارد محصولات صنایع‌دستی می‌تواند مؤثر است:

  • آموزش در زمینه استانداردسازی محصولات، مواد اولیه، شیوه‌های تولید و تجهیز کارگاه‌های تولیدی بر طبق اصول استاندارد
  • اولویت تدوین استاندارد ویژگی‌ها، آیین کار و روش آزمون در رشته‌های بومی استان و ترغیب تولیدکنندگان و هنرمندان برای اخذ نشان استاندارد
  • ارائه نشان تشویقی استاندارد به آثار هنرمندان با بالاترین رتبه صادرات سالانه
  • تشویق و ترغیب تولیدکنندگان و هنرمندان بر اساس سیاست‌گذاری مناسب و معیارهایی از پیش تعیین‌شده برای اخذ نشان استاندارد
  • به‌کارگیری روش آزمون استاندارد رشته‌های اولویت‌دار استان در زمان برگزاری آزمون‌های مرتبط.

در پایان می‌توان با تأکید برشتار روز جهانی استاندارد در سال جاری این‌چنین عنوان کرد که استاندارد مداری می‌تواند «چشم‌انداز مشترک برای جهانی بهتر» در ارائه انواع خدمات و تولید محصولات باکیفیت و همچنین معیاری ارزشمند و تأثیرگذار برای انتخاب آگاهانه مصرف‌کننده باشد.

استانداردسازی صنایع‌دستی ضامن توسعه و زبان مشترک کیفیت و مرغوبیت کالاهاست و بدون شک تولید یک محصول مطابق با اصول استاندارد می‌تواند نقش مؤثر و تعیین‌کننده‌ای در جهش تولید برای رقابت‌پذیری و ورود به بازارهای صادراتی ایفا کند.

منبع:میراث آریا

چرا گردشگری هنری در ایران از دنیا عقب مانده است؟

گردشگری هنری زیرمجموعه گردشگری فرهنگی و گردشگری میراث است و رابطه تنگاتنگی نیز با گردشگری علائق ویژه دارد. هنرهای مختلف، مدت‌هاست که محرکی برای سفر هستند و عموما شامل بازدید از مکان‌هایی همچون نگارخانه‌های هنری، سالن‌های اپرا، سالن‌های تئاتر، سالن‌های اجرای موسیقی و نمایش‌های آیینی و سنتی، جشنواره‌های هنری و دیدن شاهکارهای هنری و موزه‌های غیر تاریخی می‌شود.

جشنواره‌های فصلی، آیینی، هفته‌های فرهنگی و موضوعی، کارگاه‌های زنده هنری، نمایش نحوه تولید آثار هنری و صنایع‌دستی و البته فستیوال‌های گروهی، تورهای تخصصی آموزشی، خلاقیت‌پردازی، تاریخ هنر، نمایشگاه فرهنگ و معماری، شناخت ارکان هنری، سبک‌شناسی هنری، موسیقی‌شناسی، تولید صنایع‌دستی، کارگاه‌ها و نمایشگاه‌های عکاسی موضوعی، تئاترها و پرفورمنس‌ها نیز از نمونه‌های موفق تورهای هنری هستند. نکته مهم در این نوع گردشگری، اختصاصی بودن هنر و ریشه داشتن آن در فرهنگ کشورها و اقلیم بومی آن منطقه است که آن‌ها را متفاوت و متمایز از سایر نقاط دنیا می‌کند و کشور ما نیز در این زمینه دارای ریشه‌های عمیقی است.

بازدید گردشگران فرهنگی را نباید تنها محدود به موزه‌ها و محوطه‌های تاریخی دانست، بلکه تماشای آثار هنرمندان امروز نیز برای گردشگران جذاب است. گالری‌های فعال و خوبی در سطح شهر تهران فعال هستند که می‌توانند به یک مسیر گردشگری برای برگزاری تورهای گالری‌گردی تبدیل شود. صنایع‌دستی نیز می‌تواند زمینه‌ساز معرفی بهتر فرهنگ و هنر کشور نزد سایر ملل باشد و از سوی دیگر نوعی فعالیت مولد اقتصادی در توسعه صنعت گردشگری و رشد منابع درآمدی پایدار قلمداد شود.

ایران رتبه نخست دنیا را از نظر تعداد شهرها و روستاهای جهانی صنایع‌دستی دارد و نمایشگاه‌های استانی و جشنواره‌ها راهکاری مناسب برای تبلیغات و بازاریابی صنایع‌دستی و ظرفیت‌های گردشگری هستند. در سایه همین بازارهای محلی می‌توانیم محصولات‌مان را در داخل کشور به ایرانیان و در عرصه بین‌المللی به گردشگران خارجی معرفی کنیم. هنر گرچه یک موضوع انسان‌محور است، اما باید به توجیه اقتصادی نیز برسد و زمانی می‌توان آن را در جامعه ارائه داد که زنجیره ارزش‌افزوده برایش وجود داشته باشد.

منبع:میراث آریا

نقش راه، سرا و کاروانسرا در تاریخ ایران

نظر به ارزش راه‌ها، ایرانیان از گذشته‌های دور شروع به توسعه و آبادانی آن کردند به‌طوری‌که طبق گفته دمورگان در دوره هخامنشیان کشور دارای شبکه شریانی خاصی بود به‌گونه‌ای که، از تخت جمشید پنج راه به شوش، پری‌تکان، کرمان، بنادر دیلمان و هرمز در کنار خلیج‌فارس می‌رفت و یا از شوش سه راه به بابل، همدان، تخت جمشید و شعبه‌هایی هم از این راه‌ها تا اصفهان و بندردیلمان در کنار خلیج‌فارس امتداد داشت.

از زمان هخامنشیان تابه‌حال آثاری که مربوط به راه باشد مانند کاروانسرا، میل راهنما و… کشف نشده ولی بدون شک راه‌های مختلف و مجهز آن شاهنشاهی بزرگ خالی از اینگونه تأسیسات نبوده است. از جمله اقدامات مهم هخامنشیان تأسیس چاپارخانه و ایجاد دژهای نگهبانی در معبرهای مهم بود. هرودوت می‌گوید: «هیچ جنبنده‌ای از آن تندتر حرکت نمی‌کند» و گزنفون تأسیس چاپارخانه را به کوروش نسبت می‌دهد و می‌گوید: «درنا نمی‌تواند به سرعت چاپارها حرکت کند».

راه‌ها در زمان اشکانیان و ساسانیان به همان قرار سابق بود و تغییراتی در جهت آن‌ها نشد جز اینکه به واسطه انتقال پایتخت از نواحی شرقی به مغرب مرکزیت راه‌ها از نقطه‌ای به نقطه دیگر منتقل شد.

پادشاهان اشکانی و بعدها دولت ساسانی برای بهبود وضع جاده‌ها سعی فراوانی کردند و برای تأمین هزینه نگهداری راه‌ها مالیات‌هایی از کالاهای بازرگانی می‌گرفتند که از منابع مهم درآمد دولت بوده است.

راه‌هایی که از بیابان‌ها و کویر می‌گذشت را با چاه‌های آب و کاروانسراها و رباط‌ها مجهز کرده بودند و در شهرها سراهایی وجود داشت که بازرگانان در آن گرد هم می‌آمدند و به مبادله اجناس می‌پرداختند. یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که در ادوار تاریخی اشکانی و ساسانی مورد استفاده قرار می‌گرفت و مهم‌ترین شاه‌راه بازرگانان ایران در این دوران بود، راهی بود از مرکز کشور چین شروع شده و از روی فلات ایران عبور کرده و وارد بین‌النهرین می‌شد و سپس به سوره رفته و به بندر انطاکیه در کنار دریای مدیترانه می‌پیوست. این راه به واسطه تجارت ابریشم به راه‌ابریشم موسوم بود.

همان‌گونه که اشاره شد در کنار این مسیر کاروانسراها و رباط‌ها ایجاد شده بود از نمونه کاروانسراهای دوره ساسانی می‌توان به کاروانسرای دیرگچین در نزدیکی قم و رباط انوشیروانی در ۴۰ کیلومتری جاده سمنان به دامغان و غیره نام برد.

پس از دوره ساسانی در دوره اسلامی هنگام فرمانروایی سلجوقیان راه‌های جدیدی پدید آمد و برای تأمین آسایش کاروانیان ایستگاه‌های جدید در میان راه‌ها احداث شد. رباط ماهی در جاده مشهد به سرخس یکی از بناهای صدر اسلام است که در دوره غزنویان به صورت چهار ایوانی بنا می‌شود. از دیگر کاروانسراهای صدر اسلام می‌توان به رباط شرف، رباط سپنج، رباط کریم و غیره اشاره کرد. پس از آن در دوران مغول اقداماتی برای تسهیل امر مسافرت انجام گردید بعنوان مثال هلاکوخان اقدامات اساسی برای امنیت راه‌های کشور بوجود آورد. در تاریخ غازانی نیز آمده این پادشاه در تبریز در کنار یکی از دروازه‌های جدید کاروانسرا و در کنار آن گرمابه و تسهیلات دیگر برای مسافرین بنا کرده است.

پررونق‌ترین دوره احداث کاروانسراها و مرمت آن‌ها در دوره صوفیه بوده که شاه‌عباس یکم به منظور احیای جاده ابریشم و خدمات به زائرین عتبات عالیات دستور ایجاد ۹۹۹ کاروانسرا را صادر می‌کند و همان‌گونه که اشاره شد بخشی از آن‌ها در مسیر جاده عتبات عالیات قرار گرفته و در استان کرمانشاه است، از جمله این کاروانسراها می‌توان به کاروانسرای ماهیدشت، قصرشیرین و کاروانسرای بیستون اشاره کرد.

کاروانسرای بیستون از جمله کاروانسراهای چهارایوانی بوده که معمار آن با ضرافت و مهندسی خاصی جانمایی و بنای آن را در سایه‌سار بیستون و نقطه طلایی این کوه در زمینی به مساحت حدو هفت هزار متر ایجاد کرده‌اند. مصالح مورد استفاده در این کاروانسرا سنگ پاک تراش، آجر و ملات گچ بوده که معمار آن با ایجاد تاق و گنبد آنرا مسقف نموده است. کتیبه‌ای که بانی اولیه کاروانسرا را مشخص کند وجود ندارد اما در ورودی کاروانسرا سه کتیبه در زمان‌های صفوی و قاجار نصب شده است که زمان اتمام و مرمت کاروانسرا را اعلام می‌کنند. یکی از کتیبه‌ها مربوط به شاه سلیمان صفوی بوده که در زمان صدارت شیخ علیخان زنگنه صدر اعظم شاه سلیمان نصب شده است و در واقع زمان اتمام کاروانسرا را بیان می‌کند. البته در همان زمان شیخ علیخان زنگنه کتیبه دیگری را نیز در نزدیکی کتیبه داریوش نقر می‌کند که در آن بخشی از اراضی زیر دست بیستون را وقف سادات فاطمی و بخشی از درآمد آن اراضی را بعنوان رقبه کاروانسرا جهت مرمت این بنا وقف می‌کند. دو کتیبه دیگر در ورودی کاروانسرا قرار دارند که مربوط به زمان ناصرالدین شاه قاجار هستند و این کتیبه‌ها بیانگر مرمت کامل کاروانسرا در زمان حکومت ناصری هستند.

پس از آن در دوره پهلوی اول بعد از تعطیل شدن کاروان‌ها این بنا بعنوان انبار غله استفاده می‌شود و در دوران پهلوی نیز با توجه به قرار گیری در کنار روستای قدیم بیستون حجره‌های آن بعنوان مکانی برای زندگی تعدادی از اهالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

پس از تخلیه روستای بیستون در سال ۱۳۵۵ مدت کوتاهی کاروانسرا متروکه بوده که در سال۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ عملیات مرمتی بر روی آن انجام می‌شود و در ۱۳۶۳ بعنوان زندان در اختیار اداره امور زندان‌های استان کرمانشاه قرار می‌گیرد.

مدتی از کاروانسرا بعنوان ارودگاه معتادین استفاده می‌شود که در نهایت پس از ۱۷ سال مجدداً مجموعه در اختیار اداره‌کل میراث‌فرهنگی قرار گرفته و اقدامات احیاء و مرمت آن از سال ۱۳۸۰آغاز می‌شود. این مجموعه در نهایت در سال ۱۳۹۰بعنوان یکی از مجموعه‌های خدمات گردشگری (اقامتی_پذیرایی) احیا و تجهیز و به بهره‌برداری رسید. هتل کاروانسرای بیستون امروز با ۲۱ اتاق و سوئیت و ظرفیت بیش از ۹۰ نفر پذیرای گردشگرانی از اقصا نقاط دنیاست.

منبع:میراث آریا

کهن‌شهر اهر، یادگاری از سلجوقیان تا مقاومت سردار ملی

شهرستان اهر در اواخر قرن دوازدهم و اوایل قرن سیزدهم پایتخت حکمرانان سلسله «پیشتکین» بوده که بخش زیادی از تاریخچه این منطقه هنوز کشف نشده است.

مقبره شیخ شهاب‌الدین اهری توجه پادشاهان صفوی را به خود جلب کرد به‌طوری‌که شاه‌عباس دو بار در سال‌های ۱۶۰۵ و ۱۶۱۱ از این شهر بازدید کرد، در دوره قاجاریان نیز اهر توسط شاهزادگان قاجار اداره می‌شد.

عشایر ارسباران در مناقشات مسلحانه جنبش درگیر شده بودند و اهر یکی از کانون‌های جنبش مشروطه ایران بود، فرماندهی نیروهای انقلابی بر عهده یک نفر از اهالی این منطقه یعنی ستارخان بود.

مقبره شیخ شهاب‌الدین محمود اهری و موزه ادب و عرفان

تنها موزه ادب و عرفان شمال غرب کشور در شهرستان اهر قرار دارد. بنای بقعه در محوطه‌ای به وسعت ۱۵۰۰ مترمربع بوده که متشکل از یک ایوان بزرگ، دو مناره بلند، دو ایوان کوچک و یک مسجد بزرگ و خانقاه معروف به قوشخانه (لانه پرندگان) و اتاق‌های متعدد است که به شاه‌عباس صفوی نسبت می‌دهند.

برخی از دیوارهای مجموعه شیخ شهاب‌الدین اهری در شهر اهر با نقاشی‌های به یادگار مانده از گذشته‌های دور به‌عنوان دفتر خاطرات یا صفحه‌ای ویژه برای ثبت خاطرات عارفان و علاقه‌مندان و مریدان شیخ‌العارفین شهاب‌الدین که از مسافت‌های دور به دیدار شیخ آمده و در مجموعه مزبور بیتوته می‌کردند، اختصاص داده‌ شده بود.

در این موزه آثار ادبی و عرفانی جالبی از دوره‌های تاریخی صفوی تا قاجاریه گردآوری و برای بازدید عرضه شده است. در بخش ادبی موزه آثار نفیسی از کتب خطی دوران صفوی تا قاجار از قبیل قرآن‌های خطی با جلدهای تذهیب شده لاکی و دیوان شعرا و عرفا مانند دیوان جلال‌الدین مولوی و گلستان سعدی وجود دارد.

همچنین قطعه خط‌هایی به‌صورت شکسته و نستعلیق از آثار استاد عبدالمجید طالقانی از خوشنویسان قاجاریه و زیارت‌نامه حضرت سیدالشهدا به قلم میرآقای اهری و آثاری از استاد درویش از صاحب‌نامان اهالی عرفان در آن به نمایش گذاشته شده است.

از آثار بسیار ارزنده این بخش، طوماری است پارچه‌ای متعلق به دوره صفویه به طول ۳۶۰ سانتیمتر و به عرض ۵۰ سانتیمتر که به سوره‌های کلام‌الله مجید با خط نسخ و ثلث مزین شده است. این سوره‌ها در داخل نقوش اسلیمی و ترنجی به طرز بسیار زیبایی جای گرفته‌اند.

در بخش عرفان این موزه نیز تابلوهای نقاشی از دوره قاجاریه و مجموعه جالبی از انواع کشکول‌های دراویش از جنس چوب، سفال، چینی و برنز که دارای کتیبه‌ها و نقوشی از مجالس درویشان است مشاهده می‌شود. علاوه بر این در این موزه انواع کلاه‌های مخصوص دراویش در دو دوره صفویه و قاجاریه به همراه تبرزین‌های مرصع طلاکوب و نقره‌کوب، فراهم شده است.

از دیگر اشیای این بخش، یک در چوبی پاشنه‌گردان، پیراهن فتح یا تیغ‌بند که روی سینه‌های پیراهن، آیات قرآنی در هر دو طرف نوشته‌شده است، مسجد این مجموعه در دوره قاجاریه توسط مصطفی قلی خان امیرکبیر، حاکم قراجه‌داغ بازسازی شده است.

این اثر بزرگ معماری و فرهنگی که قدمت آن به بیش از ۸۰۰ سال می‌رسد بر اساس شواهد تاریخی در زمان حیات «شیخ شهاب‌الدین اهری» دارای ساختمان و تشکیلات منحصربه‌فردی در منطقه بوده است. طبق برخی مستندات تاریخی تکمیل و تعمیرات اولیه (بقعه شیخ شهاب‌الدین اهری) به عصر شاه‌عباس اول صفوی نسبت داده‌شده است.

مجموعه شیخ شهاب‌الدین اهری تا اوایل عصر صفویه دارای آثار و نوشته‌های قابل‌توجهی از خود شیخ و سایر کتب بوده است که در جنگ بین ایران و عثمانی این آثار غارت و به ترکیه برده شده است.

مسجد جامع اهر یادگاری از دوره سلجوقی

مسجد جامع اهر دارای ۲۱ گنبد با طلاق‌های آجری و ستون‌های عظیمی است که در سنگ‌نبشته‌هایی، بانی و تاریخ آن ذکرشده است و در چند سال اخیر مرمت دیوارهای بیرونی و ورودی این مسجد از سوی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری آذربایجان شرقی آغاز شده و همچنان ادامه دارد.

این مسجد قدیمی‌ترین مسجد شهرستان اهر بوده که هسته اول ساخت مسجد جامع اهر در دوره سلجوقی شکل‌گرفته و از دوره ایلخانی تا دوره صفوی نیز توسعه‌یافته است.

مسجد جامع اهر در سال ۱۳۸۱ به‌عنوان یکی از آثار ارزشمند تاریخی شهرستان اهر در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

بازار سرپوشیده اهر معروف به بازار «نصیر بیگ» 

بازار تاریخی شهرستان اهر یا همان بازار نصیر بیگ، یکی از بازارهای تاریخی و با قدمت دیرین پس از بازار تبریز است که حجره‌های قدیمی و مشاغل آن این بازار را به یکی دیگر جاذبه‌های گردشگری مشهور کرده است.

بازار نصیر بیگ تماماً با گنبد آجری پوشیده شده و در بالای درب حجره‌ها تزئینات دیده می‌شود که این زیبایی را در کمتر بازاری می‌توان مشاهده کرد.

تاریخ اولیه بنا به‌درستی معلوم نیست ولی در دوره قاجاریه و زمان رشیدالملک والی منطقه، مرمت و ساخت‌وسازهایی در بازار تاریخی شهرستان اهر اجرا شه است، این بازار دارای عناصر متعددی از جمله راسته‌بازار، بازار نصیر بیگ، بازار کفاشان و بازار جعفرقلی خان است.

منبع:میراث آریا

اسجیل، یک روستا با ۳ آب‌و‌هوا!

اسجیل به معنای مکانی از خشت و گل

در مورد وجه تسمیه اسجیل اظهار نظرهای فراوانی شده بعضی به آن واژه اِسگِل برخی اِسگیل و عده‌ای اسجیل گفته‌اند. در حال حاضر به زبان محاوره‌ای اهالی روستا آن را اِسگِل و از لحاظ نوشتاری به آن اسجیل می‌گویند. بعضی از عوام معتقدند کلمه اسجیل در حقیقت اِسگِل بوده و به معنی مکانی است که از خشت و گل نبا شده عقیده دارند، قبل از اسلام این روستا وجود داشته، و بعد از تصرف این منطقه به وسیله مسلمانان از آنجا که حرف گ یک حرف از الفبای پارسی باستان است و در حروف الفبای عربی وجود ندارد، تغییر اعراب داده و به حرف ج تلفظ شده و کلمه اِسگِل تبدیل به اِسجِل و بعدها با اضافه شدن حرف ی به اسجیل تبدیل شده است.

اسجیل به‌لحاظ لغوی یعنی جای محکم و بلند و با توجه به موقعیت قرارگیری این روستای کوهستانی، احتمالاً در دوره اسلامی این کلمه به آن اطلاق شده باشد.

هرچند که اظهارنظرهای فوق‌الذکر فاقد توجیه علمی است، ولی با توجه به بررسی‌های باستان‌شناسی و مطالعه سنگ قبرهای آن باید اذعان کرد کلمه اسجیل از دوره تیموری یعنی قرن هشتم هجری به این منطقه اطلاق شده است. ظاهراً وجه تسمیه این روستا در دوره قاجاریه اسوح بوده است. چنانکه محمدحسن خان اعتمادالسلطنه صاحب مطلع‌الشمس در این خصوص می‌نویسد: «از جمله قرای دیگر بلوک جورمکن می‌توان به قریه کاهون (کاهو)، قریه نوزاد، قریه سرآویچ، قریه اسناندر و قریه اسوح اشاره کرد.»

سابقه سکونت در هزاره اول قبل از میلاد

این روستا در دره‌ای زیبا و سرسبز قرار گرفته و همین جانمایی باعث شده آب و هوایی خوش و مفرح داشته باشد. می‌گویند سابقه سکونت در آن به هزاره اول قبل از میلاد بر می‌گردد. در گذشته اسجیل یکی از قراء بلوک گلمکان و بخش طرقبه مشهد بوده و در سال ۱۳۶۸ بعد از تبدیل شدن بخش چناران مشهد به شهرستان، این روستا جزو بخش گلبهار شهرستان چناران قرار گرفته است.

در کتاب گیتاشناسی ایران جلد سوم نوشته عباس جعفری درباره اسجیل این طور نوشته شده است: «اسجیل دهستانی از بخش گلبهار شهرستان چناران و استان خراسان دارای طول و عرض جغرافیایی ۱۷۱ درجه و ۳۰ دقیقه، فاصله آن تا چناران ۲۲ کیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۵۰۰ متر است. این روستا دارای سه نوع آب و هوای معتدل، خشک و کوهستانی است. این روستا در دامنه شمالی کوهستانی بینالود قرار گرفته و دارای رودخانه است.»

روستای اسجیل از لحاظ سابقه تمدنی یکی از قدیمی‌ترین روستاهای منطقه گلمکان و توس محسوب می‌شود. براساس بررسی‌ها و شواهد باستان‌شناسی قدمت سکونت در آن به قبل از اسلام برمی‌گردد و وجود تپه‌های زیاد تاریخی از جمله تپه «نخودک»، «تپه پیش‌گنبد»، تپه «باغ میر»، قلعه کهنه و برج قلعه در این روستا حکایت از قدمت دیرین آن دارد.

دیدنی‌های اسجیل 

برج قدیمی این روستا که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده، یکی از جاذبه‌های مهم آن به شمار می‌آید. می‌گویند، در دوره قاجاریه به علت نبود امنیت برج قلعه ساخته شد که یک مجموعه استراتژیک دارای حصاری بلند با برج‌هایی برای نگهبانی از اقوام ساکن در آن بوده است. به بیان بهتر این قلعه در واقع یک دژ نظامی مسکونی بوده است. از اواسط دوره قاجاریه به تدریج با بازگشت امنیت به کشور اهالی ساکن در برج قلعه از آن خارج و در کناره رودخانه ساکن شدند. روستای فعلی دقیقاً در حاشیه رودخانه قرار گرفته و یکی از زیباترین روستاهای حاشیه شمالی کوه‌های بینالود از لحاظ موقعیت قرارگیری و بافت معماری است.

منبع:میراث آریا