زندگی مسالمت‌آمیز مردم چینچورو با مومیایی‌های ۷هزارساله

به‌گزارش میراث‌آریا، مومیایی چینچورو در موزه دانشگاه تاراپاکا قرار دارد. این مومیایی مربوط به یک پسربچه بین شش تا هفت‌ساله است و آزمایش‌های رادیوکربنی نشان می‌دهد که قدمت آن بیش از ۴۱۰۰ سال است. شهر آریکا در مرز پرو، بر روی تپه‌های شنی صحرای آتاکاما، خشک‌ترین بیابان جهان، ساخته شده است. اما مدت‌ها قبل از اینکه شهر ساحلی در قرن شانزدهم تأسیس شود، این منطقه محل زندگی مردم چینچورو بوده است.

فرهنگ مردم چینچورو در ماه ژوئیه، زمانی که سازمان فرهنگی سازمان ملل متحد صدها مومیایی حفظ‌شده توسط آن‌ها را به فهرست میراث جهانی خود اضافه کرد، رسانه‌ای شد.

مومیایی‌های چینچورو برای اولین بار در سال ۱۹۱۷ توسط باستان‌شناس آلمانی، ماکس اوهله، که برخی از اجساد را در یک ساحل پیدا کرده بود، ثبت شد. اما تعیین سن آن‌ها چند دهه به طول انجامید.

آزمایش‌های قدمت رادیوکربنی در نهایت نشان داد که این مومیایی‌ها بیش از ۷هزار سال قدمت داشتند، یعنی دو هزار سال پیش‌تر از مومیایی‌های مصری که شهرت بیشتری در میان مردم داشتند.

در فرهنگ مردم این منطقه اعتقاد بر این بود که مومیایی کردن به عنوان راهی برای زنده نگه داشتن خاطرات مردگان است. با معلوم شدن سن این مومیایی‌ها، می‌توان نتیجه گرفت مومیایی‌های چینچورو قدیمی‌ترین شواهد باستان‌شناسی شناخته شده از اجساد مومیایی شده توسط بشر باشند.

برناردو آریازا، انسان‌شناس، می‌گوید: «مردم چینچورو فرایند مومیایی را برای اولین بار خودشان انجام دادند. آن‌ها از این روش برای دفن و حفظ اجساد استفاده کردند، نه اینکه مردگان را برای مومیایی شدن طبیعی در آب و هوای خشک رها کنند. اگرچه برخی از اجساد که به طور طبیعی مومیایی شده‌اند نیز در این مکان‌ها یافت شده است.»

او در ادامه توضیح می‌دهد که برش‌های کوچکی روی بدن ایجاد می‌شدند تا اعضای داخلی را خارج کنند. سپس حفره‌ها خشک می‌شدند و پوست جسد نیز کنده می‌شد.

سپس مردم چینچورو قبل از استفاده از نی برای دوختن پوست، بدن را با الیاف و چوب‌های طبیعی پر می‌کردند تا صاف و توپر بماند. آن‌ها همچنین موهای سیاه و ضخیم را روی سر مومیایی می‌چسباندند و صورت آن را با خاک رس و ماسکی با سوراخ‌هایی برای چشم‌ها و دهان می‌پوشاندند.

در نهایت، بدن اجساد به رنگ قرمز یا سیاه با استفاده از رنگدانه‌های مواد معدنی، خاک سرخ، منگنز و اکسید آهن رنگ‌آمیزی می‌شده است.

آریازا می‌گوید: «روش‌ها و رویکرد مردم چینچورو در مومیایی کردن تفاوت قابل توجهی با مصریان داشت. مصریان نه تنها از روغن و باند استفاده می‌کردند، بلکه در روند مومیایی‌سازی اعضای بدن جسد نخبگان نیز محفوظ بود، در حالی که مردم چینچورو مردان، زنان، کودکان، نوزادان و حتی جنین‌ها را بدون توجه به وضعیتشان مومیایی می‌کردند.»

زندگی با مردگان

با صدها مومیایی که در قرن گذشته در آریکا (منطقه‌ای د ر شیلی) و سایر مکان‌ها پیدا شده‌اند، مردم محلی یاد گرفته‌اند در کنار و حتی در بالای گورستان‌های پر از مومیایی زندگی کنند.

کشف بقایای انسان در حین کار ساختمانی یا بیرون کشیده شدن تعدادی از مومیایی‌ها توسط سگ‌های شکاری چیزی است که مردم بومی آن را به وفور تجربه کرده‌اند. اما تا مدت‌ها آن‌ها متوجه نبودند که این بقایای باستانی چقدر مهم هستند.

جانینا کامپوس فوئنتس، باستان‌شناس، می‌گوید: «گاهی اوقات ساکنان منطقه به ما داستان‌هایی می‌گویند که چگونه بچه‌ها از جمجمه‌ها برای فوتبال استفاده می‌کردند و لباس‌ها را از تن مومیایی‌ها در می‌آوردند، اما اکنون می‌دانند که وقتی چیزی پیدا کردند به ما گزارش دهند.»

آنا ماریا نیتو و پائولا پیمنتل، انجمن‌هایی را در نزدیکی دو مکان حفاری رهبری می‌کنند و با گروهی از دانشمندان دانشگاه محلی تاراپاکا همکاری نزدیکی داشته‌اند تا به جامعه کمک کنند اهمیت فرهنگ چینچورو را درک کرده و اطمینان حاصل کنند از مکان‌های ارزشمند مراقبت می‌شود. آن‌ها از اینکه یونسکو اهمیت فرهنگ چینچورو را به رسمیت شناخته است، هیجان‌زده هستند.

در حال حاضر طرح‌هایی برای موزه محلی وجود دارد؛ جایی که ردیف‌هایی از بقایای چینچورو زیر شیشه‌های تقویت‌شده قرار داده شده تا بازدیدکنندگان بتوانند به آن نگاه کنند. اکنون تنها بخش کوچکی از ۳۰۰ مومیایی چینچورو به نمایش گذاشته شده است. بیشتر آن‌ها در موزه باستان‌شناسی سان میگل دو آزاپا نگهداری می‌شوند.

مسئولان در حال برنامه‌ریزی برای ساخت یک موزه بزرگتر در این سایت هستند تا مومیایی‌های بیشتری را در خود جای دهد، اما بودجه کافی نیز برای اطمینان از نگهداری صحیح آن‌ها لازم است تا خراب نشوند.

آریازا و جانینا کامپوس، یکی از باستان‌شناسان محلی، نیز متقاعد شده‌اند که آریکا و تپه‌های اطراف گنجینه‌های زیادی را در خود جای داده‌اند که هنوز کشف نشده‌اند. اما، دانش و کاردانی بیشتری برای یافتن آن‌ها مورد نیاز است.

شهردار جراردو، اسپیندولا روخاس، امیدوار است افزودن مومیایی‌ها به فهرست میراث جهانی باعث رونق گردشگری و جذب سرمایه‌های اضافی شود.

او همچنین تاکید می‌کند: «هر گونه توسعه باید به شیوه صحیح و با همکاری جامعه و حفاظت از سایت‌ها انجام شود. برخلاف رم که بر روی بناهای تاریخی قرار دارد، مردم آریکا بر روی بقایای انسان زندگی می‌کنند و ما باید از مومیایی‌ها محافظت کنیم. در حال حاضر، قوانین شهری وجود دارد و باستان‌شناسان در هر زمان که کار ساختمانی انجام می‌شود حضور دارند تا مطمئن شوند که بقایای گران‌بها دچار آسیب نمی‌شوند.»

او معتقد است برخلاف برخی از مناطق دیگر شیلی، جایی که تورگردانان و شرکت‌های چندملیتی زمین خریداری کرده‌اند تا از مکان‌های گردشگری سود ببرند، میراث آریکا باید در دست مردم آن باقی بماند و به نفع جامعه محلی باشد.

رئیس انجمن محله، آنا ماریا پریتو، معتقد است که شهرت تازه کشف شده مومیایی‌ها به نفع همه خواهد بود.

او می‌گوید: «اینجا یک شهر کوچک و صمیمی است. ما می‌خواهیم گردشگران و دانشمندان از سرتاسر جهان بیایند و در مورد فرهنگ باورنکردنی چینچورو که ما در تمام عمر خود با آن زندگی کرده ایم، چیزهای تازه‌ای یاد بگیرند.»

منبع:میراث آریا

کاروانسرای بستک، یادگار امنیت دوران صفوی

در دوران اسلامی ایجاد این‌گونه بناها با ویژگی‌های گوناگون، در شهر، روستا، جاده‌های حاشیه کویر و معابر کوهستانی با نام‌های مختلفی چون رباط و کاروانسرا رو به توسعه و گسترش گذاشت.

احداث کاروانسراها در ایران سابقه‌ای بس قدیمی داشته و طبق منابع تاریخی، این کشور در احداث کاروانسراها و همچنین سیستم ارتباطات مبتکر و پیش‌قدم بوده است.

به‌طورکلی تحول و گسترش کاروانسراهای ایران در ادوار مختلف بستگی به وضعیت اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و… داشته و شکل‌یابی و توسعه آن با موارد یادشده در ارتباط بوده است.

این بناها، درواقع دارای عملکرد و وظایفی مشابه کاروانسرا بوده ولی ازنظر ویژگی‌های معماری، تفاوت‌هایی داشته‌اند. بنابراین دلایل ایجاد و علل بنیاد و پیدایش این‌گونه بناها را می‌توان نیاز مبرم کاروان و کاروانیان به حمایت در طول سفر دانست.

نام کاروانسرا ترکیبی از کاروان (کاربان) به معنی جمعی مسافر که گروهی سفر می‌کنند و سرای، به معنی خانه و مکان. هر دو کلمه مأخوذ از پهلوی ساسانی است.

یکی از این کاروانسراهای ایرانی باقیمانده از دروِ قاجار در شهرستان بستک واقع‌ شده که به کاروانسرای احمدخان بستک (کاروانسرای بستک) مشهور است. این کاروانسرا در بخش مرکزی شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان قرار دارد.

قدمت کاروانسرای بستک به دوره قاجار برمی‌گردد و مکانی برای استراحت کاروانیان در مسیر لار، بندرلنگه و بندرعباس بوده است.

این کاروانسرا دارای یک ورودی اصلی در جبهه اصلی، در جبهه شمالی و دو ورودی فرعی در جبهه شرقی و جنوبی بناست که ورودی‌های فرعی مسدود شده است. کاروانسرای بستک از کاروانسراهای دو ایوانی محسوب می‌شود، پس از گذشتن از ورودی و ایوان به حیاط کاروانسرا می‌رسیم. در اطراف حیاط، حجره‌ها و اسطبل‌هایی ساخته‌شده‌اند. حجره‌ها در دو طرف ایوان‌های شمالی و جنوبی قرارگرفته‌اند و بدون واسطه به حیاط کاروانسرا راه دارند.

در جبهه شمالی، ایوان، ورودی اصلی و شش حجره در اطراف ایوان دیده می‌شود. حجره‌ها ۶۰-۵۰ سانتی‌متر از کف حیاط بالاتر هستند و ابعاد آن‌ها تقریباً برابر است.

پلان هر حجره مستطیلی و پنجره‌ای به بیرون کاروانسرا دارد که در بعضی از حجره‌ها این پنجره‌ها مسدود شده‌اند. پوشش ایوان و حجره‌ها تاق و تویزه از نوع گلمبو است که این پوشش در تمامی قسمت‌های بنا دیده می‌شود. هر حجره دارای دو طاقچه در طرفین است که بعضی از آن‌ها مسدود شده‌اند، در این ضلع تعدادی از حجره‌ها، در و پنجره‌های آن‌ها و همچنین در اصلی از روی مدل قدیمی مرمت و بازسازی‌شده است.

جبهه جنوبی بنا کاملاً قرینه جبهه شمالی است. دری در ایوان جنوبی دیده می‌شود که اکنون مسدود شده است. تمامی حجره‌ها دارای پنجره‌هایی به بیرون بوده‌اند که اکنون تمامی آن‌ها مسدود شده‌اند. در داخل حجره‌ها نیز طاقچه‌ها یا کاملاً مسدود شده و یا به حالت در درآمده‌اند و محل ارتباط دو حجره شده‌اند.

وجود پنجره‌ها در حجره‌ها و همچنین‌ نبود برج نگهبانی و شکل غیر دفاعی بنا نشان از امنیت منطقه در آن دوره است و این احتمال را قوت می‌بخشد که کاروانسرا از روی مدل کاروانسراهای دوره صفوی که پس از ایجاد بندرعباس در سال ۱۰۳۰ هجری قمری بین جاده شیراز – لار، بندرعباس و دوره آرایش سیاسی عهد صفوی با همین سبک ساخته شدند، ساخته‌شده‌اند.

اسطبل‌های کاروانسرا در دو جبهه شرقی و غربی بنا قرارگرفته‌اند. این اسطبل‌ها کاملاً باهم قرینه بوده‌اند. اسطبل‌ها به‌وسیله دو در به حیاط کاروانسرا مرتبط می‌شوند. در فضای داخل اسطبل ۶ آخور دیده می‌شود که مصالح به‌کاررفته در آن‌ها با تمام بنا متفاوت است.

مصالح به‌کاررفته در این بنا سنگ لاشه و ملاط گچی است که بااندود ساروج گچی (قیر و چارو) پوشیده شده‌اند درصورتی‌که مصالح به‌کاررفته در آخورها خشت است. دو دیوار الحاقی به همراه سرویس‌های بهداشتی در این اسطبل دیده می‌شود که در سال‌های اخیر به بنا اضافه‌شده‌اند.

در وسط حیاط سکویی دیده می‌شوکه بارانداز کاروانسرا بوده و از تمامی حجره‌ها بارانداز به‌راحتی دیده می‌شود.

نکته حائز اهمیت در این کاروانسرا این است که درگذشته در دو طرف دروازه ورودی داخل کاروانسرا یا روی دروازه ورودی، اتاق یا اتاق‌هایی برای کاروانسرادار ساخته می‌شده که در این کاروانسرا حجره جنب ورودی بنا به دو دلیل احتمالاً اتاق کاروانسرا دار بوده است: ۱– به راحت بر رفت‌وآمد کاروانسراها نظارت داشته است. ۲– سکویی در حجره ساخته‌شده که این حجره را با سایر حجره‌ها متمایز می‌کند و دلیلی است بر سکونت مستمر در حجره.

معمولاً کاروانسراها داری چاه آب و آب‌انباری است که گاهی در وسط کاروانسرا و زمانی خارج از محوطه، برای تأمین آب موردنیاز مسافران ساخته می‌شده است. در منطقه خلیج‌فارس آب‌انبارهای کاروانسراها همه در بیرون از بنا قرار دارند، در کنار این کاروانسرا نیز آب‌انباری دیده می‌شود که با فاصله اندکی از کاروانسرا در محوطه شمال غربی بنا ساخته‌شده است.

هوای خنک داخل کاروانسرا نیز از طریق بازشوهایی که در مقابل یکدیگر ساخته‌ شده‌اند و بادی موسوم به باد شمال که از شمال به جنوب می‌وزد تأمین می‌شود. در این کاروانسرا هیچ تزیین خاصی دیده نمی‌شود.

کاروانسرای بستک درراه ارتباطی لار به بندرلنگه و بندرعباس واقع‌شده و محلی برای رفع خستگی و منزلگاه مسافران و کاروانیان بوده است.

کاروانسرای احمدخان بستک در سال ۱۳۷۷ به شماره ۲۲۳۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این بنا توسط اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان هرمزگان باهدف مرمت و احیا به بخش خصوصی واگذار شده و هم‌اکنون با تغییر کاربری به اقامتگاه بوم گردی و سفره‌خانه سنتی تبدیل‌شده است.

منبع:میراث آریا

درباره قلعه‌های اسماعیلیه با پیشینه‌ای تاریخی و حماسی/۱

یک پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: فرقه اسماعیلیه از بدو ورود به جهان اسلام در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مسلمانان بسیار تاثیرگذار بوده و همین موضوع در بین مورخان موجب دو قطبی شدن بدخواهان و هواداران آن فرقه شده است.

رجبعلی لباف‌خانیکی در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: جایگاه برجسته و تعیین‌کننده اسماعیلیه در صحنه تاریخ بسیاری از مورخان را به قضاوت در مورد آن‌ها واداشته و البته آگاهی‌های فراوانی گاه غرض‌آلود و گاه جانبدارانه ارائه کرده‌اند، مانند جامع‌التواریخ، الکامل، طبقات ناصری، النقض، جهانگشای جوینی، زبدةالتواریخ، تاریخ اسماعیلیه یا هدایت المؤمنین الطالبین و غیره.

وی ادامه داد: پژوهشگران معاصر نیز با مراجعه به متون و اسناد نویافته توانسته‌اند با رعایت بی‌طرفی چهره واقعی‌تری از آن‌ها ترسیم کنند، مانند مصطفی غالب، فرهاد دفتری، تقی‌زاده، عارف نامر، هاجسن، برنارد لوئیس، لوئی ماسینیون، بارتولد، پطروشفسکی، ایوانف، ادوارد براون، هانری کوربن، استرن، برتلس، پل آمیٍر، هویسنر و غیره.

این پژوهشگر خراسانی خاطرنشان کرد: «حسن صباح» به مثابه نقطه عطف تاریخ اسماعیلیه محسوب می‌شود؛ زیرا شخصیت شگفت‌انگیز، زندگی اسرارآمیز و زاهدمنشانه او که اصول عقاید اسماعیلیه را متحول کرد، موجب شد همه توجهات به او و پایگاه اصلیش «قلعه الموت» معطوف شود.

لباف‌خانیکی افزود: اما قهستان (جنوب خراسان به معنی قناتستان) که در صدر اسلام به عنوان «دروازه خراسان» و «خزانه کرمان» نامیده می‌شد، با پیشینه کهن به دلیل قرار گرفتن بر سر راه تجاری جنوب‌شرق به شمال‌شرق و مرکز ایران همواره مورد توجه حکام وقت بوده است.

وی عنوان کرد: در سال ۲۹۸ ه.ق سامانیان به حکومت صفاریان در قهستان خاتمه دادند و حاکمیت بر آن منطقه را به سیمجوریان واگذاشتند. در آن دوران حضور «نزاریان اسماعیلی» در قهستان چنان گسترش یافت که «ابوسهل منور» آخرین حاکم سیمجوری با قیام اسماعیلیان مواجه شد.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی گفت: به اعتقاد «استرن»، نخستین داعی اسماعیلی «ابوعبدالله الخادم» نام داشت که در اواخر قرن سوم ه.ق در نیشابور ظهور کرد و پس از او «ابوسعید الشعرانی» در سال ۳۰۷ ه.ق وارد نیشابور شد.

لباف‌خانیکی ادامه داد: حضور داعیان در خراسان می‌توانست در منطقه قهستان نیز مؤثر باشد. در همان دوره بود که قهستان به عنوان پایگاه اسماعیلیان شرق کشور مطرح شد، اما با ظهور حسن صباح و فتح قلعه الموت، اسماعیلیان وارد دوره‌ای جدید شدند.

وی اظهار کرد: حسن صباح پس از استقرار در الموت و تحکیم مواضع خود دایره نفوذ خود را در سراسر نواحی همجوار گسترش داد. در سال۴۸۴ ه.ق «داعی حسین قائنی» از طرف حسن صباح مأموریت یافت که به زادگاهش قهستان رفته و به تبلیغ بپردازد. مردم ورود حسین قائنی را مغتنم شمردند و توده مردم با اسماعیلیان متحد شدند. هدف از این اتحاد و همبستگی استقلال‌طلبی و رهایی از ظلم و بیدادگری بود که توسط حکام و دست‌نشاندگان خلفای عباسی بر مردم روا داشته می‌شد.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی عنوان کرد: پس از آن و به سرعت طبس، قاین، خور، خوسف، تون، طبس مسینا و اطراف آن به تصرف اسماعیلیان درآمد و داعیان و فدائیان اسماعیلی بر فراز کوه‌های مشرف بر شهرها، آبادی‌ها و راه‌های ارتباطی قائن، طبس، خوسف، نه(نهبندان)، طبس مسینا، جنابد(گناباد)، تون (فردوس) و ترشیز (فیروزآباد) قلعه‌ها بر آوردند و در آن‌ها به تک و پاتک پرداختند.

وی تصریح کرد: اگر چه «ملکشاه سلجوقی» به توصیه «خواجه نظام‌الملک» که از مخالفان سرسخت حسن صباح بود به الموت و قهستان لشکر کشید، اما در هر دو مورد ناموفق ماند و درحقیقت یک قیام آشکار علیه ترکان سلجوقی شکل گرفت.

لباف‌خانیکی گفت: نزاریان اسماعیلی حسن صباح را به عنوان «حجت» پذیرفتند و موقعیت نظامی خود را تثبیت کردند و تا اواسط قرن هفتم ه.ق که مورد هجوم «هلاکو خان مغول» قرار گرفتند و تار و مار شدند، در آن قلعه‌ها از سویی با خلفای عباسی، از سویی با دست‌نشاندگان خلفا، از سویی با سلاطین سلجوقی و خوارزمشاهی و از سوی دیگر با دست‌نشاندگان و ایلخانان مغول می‌جنگیدند.

این پژوهشگر و باستان‌شناس خراسانی اضافه کرد: اکنون ما شاهد خرابه‌ها و بقایای قلعه‌های اسماعیلیه در خراسان هستیم که هریک پیشینه و خاطرات تاریخی و حماسی و نیز ویژگی‌های معماری خاصی دارند.

در بخش‌های بعد به معرفی اجمالی هر یک خواهیم پرداخت.

منبع:ایسنا

تا می‌توانید فرش دستباف ایرانی بخرید!

یکی از کارشناسان حوزه فرش دستباف اظهار کرد: با توجه به این‌که تولید فرش در ایران متاثر از وضعیت تولیدکننده و بی‌مهری دولتمردان کاهش پیدا کرده، به زودی قیمت فرش‌های ایرانی بسیار زیاد می‌شود و مردم باید تا می‌توانند فرش ایرانی بخرند چون می‌تواند ارزش افزوده زیادی ایجاد کند.

حریم و حرمت مشاهیر را نگه داریم

این آرامگاه‌ها تبدیل به کانون‌های فرهنگی و هنری شده‌اند که در جوار بنای یادبود اصلی و آرامگاهی، مجموعه فرهنگی هنری شامل موزه سالن اجتماعات، کتابخانه تخصصی کتاب‌فروشی و محصولات فرهنگی فضای سبز و تفرجگاه ایجاد شده است که تقریباً نیاز اولیه یک گردشگر را برآورده می‌کند تا علاقه‌مندان پس از ادای دین به این مقام شامخ، در فضای فرهنگی تفریحی به تحقیق و تفحص و پژوهش بپردازند و بیشتر با این مجموعه آشنا شوند.

این مجموعه‌ها بسته به نوع مدیریتی که در آنجا حاکم می‌شود می‌توانند همیشه پویا، فعال و زنده باشند و بر اساس مناسبت‌های طول سال، فعالیت‌های متعدد و مختلف فرهنگی و هنری برگزار کنند.

در نتیجه بیننده بیشتر و ثابتی را به این اماکن دعوت شدند و می‌توان برای هر فصل سال، ویژه برنامه‌ای را در نظر گرفت که ارتباط علاقه‌مندان در طول سال حفظ شود.

آرامگاه‌های معروف ایران از جمله حکیم ابوالقاسم فردوسی، خواجه حافظ شیرازی، آرامگاه سعدی، آرامگاه‌های خیام و عطار نیشابوری از این دست آرامگاه‌هایی هستند که برای آن‌ها روز ملی تعریف شده است.

بر اساس مجموعه قوانین میراث فرهنگی، هیات وزیران سال ۱۳۳۷/۳/۲۲ تصویب کرد که از دفن اموات در اماکن تاریخی و ابنیه و عماراتی که جزو آثار ملی هستند، جلوگیری به‌عمل آید و هم‌چنین در ادامه این مصوبه به‌صورت دقیق‌تر در تاریخ ۱۳۳۷/۳/۲۷ هیات وزیران مصوب کرد که دفن اموات در آرامگاه ابن سینا در همدان، فردوسی در توس، سعدی و حافظ در شیراز و نظایر آن‌ها مانند آرامگاه عطار و خیام در نیشابور مطلقا ممنوع است و وزارت کشور باید به کلی از این کار جلوگیری به عمل آورد.

مجموعه تاریخی فرهنگی آرامگاه فردوسی محل دفن فردوسی است و برای تدفین دیگر افراد پیش‌بینی نشده است آرامگاه حافظ است نه مشاهیر دیگر، آرامگاه سعدی و عطار و خیام است ولی متاسفانه چند سالی است مرسوم شده که هنرمندان معاصر را در این آرامگاه‌ها دفن می‌کنند که زنده‌یاد مهدی اخوان ثالث شاعر خوش‌نام و آوازه خراسانی و زنده‌یاد استاد شجریان خسرو آواز ایران که در محل آرامگاه فردوسی دفن شده‌اند از آن جمله‌اند.

به اعتقاد نگارنده جدا از مباحث‌ رعایت نشدن قوانین، تدفین افراد مشهور امری کارشناسی‌نشده است که دلایل آن به‌شرح زیر است: این اقدام باعث شده که کنشگران فرهنگی انتقادات زیادی را داشته باشند، البته به هیچ عنوان قصد ندارم از ارزش و جایگاه رفیع این هنرمندان بکاهم، بلکه قصدم توجه و عنایت بیشتر به این هنرمندان است و قصد دارم بر ارزش آن‌ها بیفزایم.

بر اساس قوانینی که ذکر شد دفن هیچ فردی نباید در بناهای تاریخی و آرامگاه‌ها انجام شود و وقتی هم به هر دلیل این اتفاق افتاد باز حق ساخت بنای یادبود دیگری از این هنرمندان در حریم درجه یک این اماکن سلب می‌‎شود.

در اماکن مذهبی هم همینطور است صرفاً به ساخت یک سنگ قبر اکتفا می‌شود و عقل و منطق هم حکم می‌کند که نباید از جایگاه آرامگاه اصلی عدول کرد و آن را تحت الشعاع قرار داد.

اتفاق نسبتا قابل قبولی که در چند سال گذشته به وقوع پیوست این بود که در جلوخان آرامگاه فردوسی که در حریم درجه یک نیست مکانی را به محل دفن شعرای نامی اختصاص داده بودند که خیلی منافات و تداخل زیادی با آرامگاه فردوسی نداشت که این مورد هم با توجه به اینکه باید فقط شعرا دفن می‌شدند کم‌کم داشت به سمت و سوی دفن دیگر هنرمندان می‌رفت که خوشبختانه با تصمیم درست و منطقی و بموقع وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و شهرداری مشهد به دفن اموات در این مکان خاتمه داده شد.

معتقدم اگر آرامگاه استاد مهدی اخوان ثالث و آرامگاه استاد شجریان در مکان دیگر و در خارج از حریم اصلی آرامگاه ایجاد می‌شد، در واقع یک فضای آرامگاهی و فرهنگی دیگر ایجاد می‌شد که قوانین و مقررات خاص خود را داشت که قطعا بر منظر و جلای بنای برپاشده افزوده می‌شد ولی با دفن در حریم اصلی آرامگاه فردوسی فرصت ساخت بنای یادبود سلب شده است.

این تعارضات و تداخلات صرفاً به فضای اصلی آرامگاه محدود نمی‌شود و تبعات منفی آن در آینده شامل دیگر فضاهای فرهنگی ایجادشده در این مجموعه‌های تاریخی می‌شود.

موزه فردوسی که به‌صورت اختصاصی به شخصیت فردوسی شاهنامه و آثار تاریخی مرتبط با توس پرداخته شده است مورد تداخل قرار می‌گیرد و علاقه‌مندان و هنرمند تقاضای نمایش آثار مرتبط با اخوان ثالث و نیز استاد شجریان را دارند و عملاً این موزه تخصصی از تعریف اختصاصی موزه‌های تخصصی مشاهیر خارج شده و تبدیل به یک موزه عمومی می‌شود.

مگر می‌شود در موزه تخصصی نادر افشار اثر دیگری را به نمایش درآورد؟ آیا می‌شود در موزه تخصصی خیام اثر دیگری و غیرمرتبط را به نمایش در آورد؟ و همچنین در فروشگاه و محصولات فرهنگی و در کتابخانه تخصصی این مجموعه که به فردوسی پرداخته شده است نیز تداخل پیش می‌آید.

پر واضح است که می‌شود در طول سال، فعالیت‌ها و رویدادهای مشاهیر ایران را در محل آرامگاه یکدیگر با برگزاری نشست‌ها و همایش‌ها داشته باشیم ولی اینکه در محل دفن این کار را انجام بدهیم اصلاً پسندیده نیست.

لذا باید حرمت آرامگاه‌های مشاهیر و حرمت هنرمندان معاصر را نگه داشته باشیم و با برپا کردن بنای جدید بر روی بنای دیگر هر دو را مورد بی‌مهری و بی‌حرمتی قرار ندهیم و حریم و حرمت آن‌ها را حفظ کنیم.

منبع:میراث آریا

مسابقه اسب‌دوانی در صحرای اردن با هدف توسعه گردشگری طبیعی

به‌گزارش میراث‌آریا، بیش از صد سوارکار در میان ماسه‌های قرمز و درخشان دره تماشایی وادی رام در اردن تاختند تا به عنوان بخشی از یک مسابقه حماسی در مسافت‌های طولانی، این صحرای زیبا و تماشایی را با اسب‌هایشان طی کنند.

این مسابقه ۲۰۰ کیلومتری (۱۲۵ مایلی) پنج روزه با عنوان «گالوپس»، که عمدتاً اسب‌سوار‌های آماتور در آن شرکت می‌کنند، از منقطه حفاظت‌شده وادی رام در نزدیکی شهر ساحلی عقبه آغاز شد و روز جمعه در شهر بیابانی و باستانی مشهور پترا که یکی از میراث جهانی یونسکو است، پایان یافت.

Quazane، یک تیم آماتور فرانسوی متشکل از پنج زن پزشک، مقام دوم را در این رقابت کسب کرد و سواره‌نظام سلطنتی عمان هم به مقام سوم رسید.

مقام اول این رقابتت‌ها به یک تیم فرانسوی دیگر به نام بلو قالله (Blue Ghallah)، متشکل از سه زن و دو مرد، رسید.

این رویداد پرهیجان تیمی کراس‌کانتری، که برگزارکنندگان آن را به عنوان یک «مسابقه سوارکاری جهت‌یابی و استقامت» در «زمین‌های پراکنده بیابانی، دره‌ها و کوه‌ها» تشریح می‌کنند، قبلا هم در هند، مراکش و عمان برگزار شده بود.

کامیل سرف ۲۷ ساله، یکی از سوارکاران حاضر در مسابقات، گفت: «این یک تجربه عالی است که به ما امکان می‌دهد کشور جدیدی را کشف کنیم و زیبایی‌های این منطقه را از نزدیک و با دیدی متفاوت ببینیم.»

برگزارکنندگان می‌گویند که این مسابقه نه‌تنها بر مهارت‌های اسب‌سواری، بلکه بر «استقامت، روحیه همبستگی، و همچنین نظم و انضباط شخصی» شرکت‌کنندگان نیز تاثیر گذار است.

سوارکارانی مانند Emeline Parmentier، سوارکار ۲۶ ساله بلژیکی، هم بودند که با وجود کم‌توانی جسمی در این مسابقه شرکت کرده بودند. امیلین هر دو پای خود را از بالای زانو در یک تصادف رانندگی در سال ۲۰۱۹ از دست داده است و با استفاده از یک زین مخصوص در این رقابت‌ها شرکت کرده است.

او گفت: «بعد از تصادف، با خودم گفتم: خب من دیگر نمی‌توانم راه بروم و اگر راه نروم چیزهای جدیدی کشف نخواهم کرد. حالا اسب‌سواری مانند این است که می‌توانم دوباره راه بروم.»

سوارکاران دیگر مانند شاهزاده خانم جلیله بنت علی، از خانواده سلطنتی اردن هم در این رقابت‌ها شرکت داشتند.

مسابقه اسب‌دوانی در اردن سوارکارانی را از سراسر اروپا گرفته، تا آرژانتین، ایالات متحده، اندونزی و ژاپن گرد هم آورده است.

بادی کبیر، برگزارکننده مسابقه، در یک مصاحبه عنوان کرد: «ما ۱۳۳ سوارکار از ۱۶ کشور مختلف داریم و همه اسب‌ها از اردن آمده‌اند.»

با نگاهی به اطراف تپه‌های شنی باشکوه و صخره‌های خیره‌کننده وادی رام – جایی که پیتر اوتول سوار بر اسبش در حماسه «لارنس عربستان» در سال ۱۹۶۲ فیلمبرداری شد – امیلین گفت که مناظر این منطقه «شگفت‌انگیز» بودند.

این مسابقه اسب‌دوانی در مقابل گنجینه معروف سنگ‌تراشی‌شده پترا، جایی که صحنه‌هایی از فیلم پرفروش هالیوود «ایندیانا جونز و آخرین جنگ صلیبی» در سال ۱۹۸۹ فیلم‌برداری شد، به پایان رسید.

امیلین در ادامه گفت: «فکر می‌کنم هر قدر هم که از این مناظر عکس بگیریم، هرگز نمی‌توان آن چیزی را که واقعا به چشم در اینجا می‌بینیم، توصیف کنند.»

همه‌گیری کووید-۱۹ صنعت گردشگری اردن را که بیش از یک‌دهم تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌داد، به شدت تخریب کرد.

این مسابقه به دلیل محدودیت‌های سفر ناشی از ویروس کرونا به تعویق افتاده بود و به گفته راهنمای تور، محمد سلیم، این واقعیت که در نهایت این مسابقه برگزار شد، شاهدی مهم از بهبود بخش گردشگری در این کشور است.

محمد سلیم گفت: «همه اینجا خوشحال هستند. همه‌گیری ما را تحت تأثیر قرار داد و درآمدمان را از دست دادیم… امیدوارم که چنین مسابقاتی توجه گردشگران را جلب کند و آنها را به کشور ما بازگرداند.»

منبع:میراث آریا

توسعه CRM در شرکت‌های مهمان‌نوازی با هدف افزایش رقابت‌پذیری در بازار گردشگری

گردشگری به عنوان یک صنعت خدماتی که تجارت آن بر اساس فروش خدمات است، مزایای بزرگی را به همراه داشته است.

در همه بخشها، مزایای استفاده از CRM انواع مختلف برنامه‌ها و سیستم‌های CRM بسیار محبوب شده‌اند، بنابراین، در بخش گردشگری، CRM به یکی از مهمترین استراتژی‌های جذب تبدیل شده است و افزایش ورود گردشگران، منوط بر افزایش امکانات گردشگری و رفع نیازهای مهمانان است.

اهداف اصلی CRM جذب گردشگر و ملاقات با حداکثر گردشگران است (ضمانت جدید بازگشت و دستیابی به کارآمدترین تبلیغات، افزایش تعداد گردشگران و دستیابی به مشتریان وفادار.)

سیستم آی تی، بازاریابی و فروش کارآمدتری را ایجاد می‌کند و در صنعت گردشگری خدمات مورد نظر را بهبود می‌بخشد.

سیستم‌های موجود در شرکت‌ها اغلب با استفاده از پرسنل واجد شرایط و نرم‌افزارهایی که وظیفه ایجاد فاصله بین CRM و سیستم‌های اطلاعاتی موجود را دارد کار می‌کنند که یک سیستم یکپارچه مطلوب را ایجاد می‌کند و شرکت‌ها بودجه بیشتری را برای آن اختصاص می‌دهند.

پیاده‌سازی فناوری‌های جدید و اینکه سیستم‌ها در مدت زمان کوتاهی می‌توانند بازگشتی را تحقق بخشند سرمایه‌گذاری و بهبود عملکرد تجاری شرکت‌ها CRM را در نتایج مورد انتظار ارائه می‌دهد، و تنها در صورتی که از نظر راهبردی و عملیاتی در تجارت و سیستم اطلاعاتی یکپارچه باشد عملیاتی می‌شود.

واقعیت این است که در یک شرکت گردشگری این فرایند و فلسفه کسب و کار در آینده آن مهم خواهد بود و به طور مداوم فرایندها و روابط جایگاه خود را در داخل شرکت بهبود می‌بخشند، که همه اینها به منظور کاهش هزینه‌های عملیاتی، ایجاد بخش‌بندی دقیق بازار و رفع نیازهای مهمانان است.

CRM به‌عنوان استراتژی حاکمیت مدرن روابط با مصرف کنندگان مورد استفاده قرار می‌گیرد و امروزه به عنوان یک جزء ضروری در عملکرد صنعت گردشگری و مهمان‌نوازی در نظر گرفته می‌شود.

شرکت‌های موجود در بازار جهانی

CRM دیگر در دنیای تجارت ناشناخته نیستند و مرحله بلوغ آن در حال تبدیل به یک روند گسترده مدرن است.

اگرچه می‌توانیم بگوییم و تأیید کنیم که فلسفه بازاریابی و تجارت CRM فلسفه تجارت است، اما واقعیت این است که توسعه، استراتژی، روش و تکامل CRM بر اساس آن ایجاد شده است.

رابطه فناوری اطلاعات به فناوری اطلاعات توسعه CRM به طور مستقیم است و بخش وسیعی از شرایط استفاده گسترده از فناوری پیچیده اطلاعات برای فعالیتهای اتوماسیون منعکس می‌شود.

حفظ و پردازش داده‌ها، اجرای تجزیه و تحلیل‌های مختلف و ساخت ارتباط با مشتریان از طریق کانال‌های موجود با توسعه سریع فناوری‌های جدید، چارچوبی برای کاربردهای فناوری CRM است.

از طریق توسعه پایگاه‌های داده‌ای که امکان ذخیره اطلاعات مربوط به تک تک کاربران را فراهم می‌کند و نرم‌افزارهای خاص امکان تجزیه و تحلیل و استفاده بهینه از این داده‌ها را امکان‌پذیر می‌کند ادراک پروفایل متداول مشتریان و بخش‌های دیگر نیز از طریق مجموعه‌ای از اطلاعات کلاسیک مشتریان مانند جمعیت شناسی، عناصر روانشناختی و رفتاری، با استفاده از فناوری‌های جدید داده‌های مربوط به دفعات خرید، مقدار خریداری شده و زمان خرید اضافه می‌شود. بنابراین می‌توانید تصویری جامع از مشتریان دریافت کنید که منبع اطلاعات شما است. برای مدیریت موفق، فعالیتهای CRM مورد نیاز است. استفاده عملی از CRM را می‌توان در مورد هتل‌ها یا هتل‌های زنجیره‌ای نشان داد، که به‌طور فعال اطلاعات موجود در مورد مهمانان خود را جمع‌آوری می‌کند. همه اطلاعات موجود و اطلاعات مربوط به مهمانان هتل از محیط اطراف هتل در یک پایگاه داده جداگانه ذخیره می‌شود که سیستم از آن تجزیه و تحلیل می‌کند و مشخصات هر مهمان را ایجاد می‌کند. بر مبنای مشخصات ایجاد شده، امکان دسترسی به هر مهمان به روشی خاص و شخصی وجود دارد، زیرا مدیریت و کارکنان هتل با خواسته‌ها و نیازهای هتل آشنا هستند. هنگامی که هتل اطلاعات کافی در مورد مهمانان خود را جمع‌آوری کرده باشد آن را ارائه می‌دهد.

طبقه‌بندی و تقسیم‌بندی مهمانان فردی یا گروهی از مهمانان، نیازهای محصول هر مشتری یا گروه مهمان ایجاد و سفارشی‌سازی آن شروع می‌شود.

توسعه و استفاده از CRM در کسب و کارهای تهیه غذا (کترینگ) 

ایجاد یک فرآیند CRM در سه سطح پیاده‌سازی می‌شود:

• سطح عملیاتی – از طریق عملکردهای عملیاتی شرکت،

• سطح تحلیلی – بر اساس تجزیه و تحلیل رفتار گردشگران، پیاده‌سازی معیارها و اطلاعات تجاری.

• سطح همکاری و همکاری – از طریق تماس با بازدیدکنندگان توسط تلفن، ایمیل، فکس، وب، اس‌ام اس، نامه، تماس شخصی).

مطالب زیر فعالیتهای خدماتی اهمیت CRM را نشان می‌دهند،

• فقط ۴٪ از مهمانان ناراضی، از شرکتی که محصول یا خدمات را فروخته شکایت می‌کنند.

• بیش از ۹۰٪ از مهمانان ناراضی نمی‌خواهند با شرکتی که یک محصول یا خدمات به او فروخته است تجارت کنند.

• مهمانان راضی قیمت را به عنوان یک عامل تعیین کننده در نظر نمی‌گیرند و مایل به پرداخت بیشتر برای یک محصول یا خدمات نیز هستند، اگر محصول از کیفیت خاصی برخوردار باشد و اگر شما نیازهای مشتری را برآورده کرده باشید.

• دلایل از دست دادن مشتریان متفاوت است، اما به صورت کلی ۳٪ از مشتریان مکان مورد نظر را ترک می‌کنند.

• ۵درصد از مشتریان به دلیل نبود پیگیری شرکت ارایه دهنده خدمات برنخواهند گشت.

• ۹درصد به دلایل بازار رقابتی و ۶۸٪ به دلیل روابط بد بین کارکنان و تجربه بد در محل مورد نظر، شرکت خدماتی را ترک می‌کنند.

• تنها ۱۵٪ از مهمانان، ۴۵٪ درآمد و ۷۰٪ سود ایجاد می‌کنند.

برای بهبود روابط خود با مهمانان، تجارت کترینگ بسیار مهم است که اطلاعات خوب و دقیق را جمع‌آوری کنید.

تصمیمات تجاری به منظور برآوردن نیازهای مهمانان جمع‌آوری سیستماتیک داده‌هاست و اطلاعات و تجزیه و تحلیل آن‌ها به درک بهتر و سازگاری کمک می‌کند

و برآوردن نیازهای مهمانانی که تأثیر مثبتی بر افزایش درآمد و سود شرکت خواهند داشت.

ضرورت انطباق با نیازها و اولویت‌های مشتری

برای شرکت‌های پذیرایی خدماتی بزرگترین ضرر از دست‌دادن اعتماد مشتری است.

مهمانی که اعتماد خود را به شرکت پذیرایی از دست داده است مهمانی است که هرگز برنمی‌گردد.

تحقیقات نشان می‌دهد که جذب مشتری جدید به طور متوسط ​​شش برابر گرانتر و پر هزینه‌تر است تا حفظ روابط خوب و فروش محصولات و خدمات به مهمانان موجود.

تحقیقات جهانی CRM نشان داده است که مشتری که از محصول ناراضی است.

بدی خدمات را به دوستان و آشنایان منتقل می‌کند، که باعث واکنش زنجیره‌ای تجربیات منفی آشنایانی می‌شود که هیچ محصول یا خدمات خاصی را دریافت نکرده‌اند.

میانگین احتمال فروش به مشتری فعلی۵۰ درصد و مشتری جدید کمتر از ۱۵درصد است، در حالی که ۸۰ درصد از سود شرکت از ۲۰درصد مشتریان دائمی است. اما نکته جالب توجه اینجاست که ۷۰ درصد مشتریان ناراضی دوباره با این شرکت‌ها همکاری کنند به شرطی که عوامل نارضایتی به سرعت حذف شود.

در تجزیه و تحلیل توسعه و پیاده‌سازی سیستم CRM می‌توان نتیجه گرفت که شرکت‌های خدماتی گردشگری متوسط و بزرگ در سطح اتحادیه اروپا استفاده بیشتری از CRMمی‌شود، در حالی که شرکتهای کوچک فقط منفعت واقعی سیستم راتشخیص می‌دهند.

استفاده از CRM در گردشگری، مقایسه بر اساس اندازه شرکت

کاربرد CRM در بخش گردشگری در مراحل اولیه توسعه به یک دوره زمانی خاص نیاز دارد که در آن شرکت‌ها قدرت و اهمیت کاربرد آن را در گردشگری واکاوی نمایند، یکی از عوامل محدود کننده مسائل مالی است منابع مورد نیاز برای استقرار و استفاده از این فناوری‌ها، یکی دیگر از عوامل محدود کننده تجهیزات رایانه‌ای بد هتل‌ها وعدم وجود تجهیزات خاص و ضعیف سیستم‌های CRM در گردشگری است.

CRM عمدتا در هتلهای مجلل که صاحبان خارجی دارند استفاده می‌شود.

برای سایر هتلهای کوچکتر و هتلهای رتبه پایین CRM استفاده نمی‌شود و اغلب بر روی بررسی داده‌های مهمانان قدیمی تمرکز می‌کند.

استفاده از سیستم‌های CRM در هتل‌ها و مشاغل پذیرایی که متعلق به خارجی است هتل‌های زنجیره‌ای، منطقی است، سیاست‌های این شرکت‌ها، تجربه آن‌ها و دسترسی به مشتری است آن‌ها فرایندهای هماهنگی مدیریت را با مهمانان درک می‌کنندکه برای تجارتشان بسیار مهم هستند.

پیاده‌سازی CRM در شرکت‌های پذیرایی

پیاده‌سازی سیستم‌های CRM بسیار طاقت‌فرسا است و به تعهد کاری نیاز دارد.

مشکل بسیار بزرگ ادغام سیستم‌های CRM با افراد و سطح دانش شرکت است بدون استفاده از پرسنل و نرم‌افزارهای واجد شرایط که وظیفه ارتباطی دارند پیاده‌سازی اطلاعاتی موجود در شرکت اغلب غیرممکن است.

برای اجرا و پیاده‌سازی سیستم‌های CRM در شرکت، لازم است در ابتدای پروژه برای آموزش کارکنان، بهبود مهارت‌های آن‌ها از طریق آموزش با معرفی فناوری جدید و سازماندهی کار شروع شود. منابع انسانی مهمترین عامل در پیاده‌سازی CRM هستند زیرا آن‌ها با گردشگران در تماس مستقیم هستند و ممکن است همه خواسته‌ها و نیازهای آن‌ها را اعلام نکنند.

با دانستن تفکر و رفتار گردشگران و ارزیابی میزان رضایت آن‌ها اجرای سیستم CRM به صورت کامل صورت می‌گیرد ولی مستلزم صرف هزینه‌های مالی زیاد، قبل از استقرار است.

برای اجرای سیستم‌های CRM یک تیم ویژه با وظایف مختلف تشکیل می‌شود و نظارت و هماهنگی کلیه فعالیتهای مربوط به پیاده‌سازی را مانیتورینگ می‌کند.

تیم پیاده‌سازی معمولاً متشکل از: حامیان تجاری، کمیته مدیریت پروژه CRM، صاحب پروژه، مدیر اجرای پروژه، مدیر فنی پیاده‌سازی، کارشناس ادغام، رئیس بخش تجارت، متخصصان یا مدیران فناوری اطلاعات، کاربران کلیدی، مشاوران و تامین‌کنندگان نرم‌افزارهستند.

عوامل کلیدی برای پیاده‌سازی موفق CRM عبارتند از:

• تعیین اهدافی قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی و تنها با راهنمایی شرکت استراتژی کسب و کار،

• تأیید مدیریت استراتژیک در تعیین و دستیابی به اهدافی که در آن مدیران اجرایی ارائه‌دهندگان اصلی و افراد مسئول در اجرای پروژه CRM، هستند.

• اعضایی که در اجرای پروژه شرکت می‌کنند فرآیندهای تجاری شرکت را به منظور مشارکت در سازمان، ایجاد و جمع‌آوری تمام اطلاعات مفید در زمینه ایجاد فرایندهای تجاری جدید را چک می‌کنند.

• محدودیتهای واضح با شاخصهای مربوطه و اهداف مشخص جزئی و قابل اندازه‌گیری، مطرح شده و بر اساس آن می‌توانیم مرحله پروژه را به روشنی به پایان برسانیم.

• ارائه آموزش و توسعه حرفه‌ای برای همه کارکنان درگیر در اجرای فرایندها و برنامه‌های جدید.

اگر اهداف و استراتژی‌های CRM را مشخص نکنند، موفقیتی به دست نخواهد آمد.

سیستم‌های CRM به اهداف و استراتژی‌هایی بستگی دارد که باید به وضوح مشخص شوند.

برای تعیین اهداف و استراتژی‌های واقع بینانه CRM، باید موارد زیر را در نظر بگیرد:

• چرا به پیاده‌سازی سیستم CRM نیاز داریم؟

• دلایل عملکرد ضعیف یاعدم عملکرد سیستم فعلی چیست؟

• مهم‌ترین نقطه در فرآیند یا سیستم چیست؟

• در صورت امکان برای صرفه‌جویی در وقت، پول و سایر منابع، وظایف خاصی که می‌خواهیم خودکار کنیم چیست؟

• بخش‌های درونی شرکت ابتدا قدرت و موفقیت شرکت را احساس خواهند کرد.

• کدام فرایندها و بخشهای موجود در سیستم CRM ادغام خواهند شد و استراتژی کدام فرایندها و بخشهای خارجی در توسعه آن‌ها دخیل خواهند بود.

دستیابی به رقابت در بازار گردشگری

برای بازتعریف مجدد، لازم است مدام CRM را بهبود بخشید، استراتژی‌های توسعه و اهداف تجاری به منظور اجرای موفق را بررسی نمایید.

پیاده‌سازی CRM، به دو مرحله تقسیم می‌شود:

فاز اول – تجزیه و تحلیل و استراتژی

• استراتژی – یک استراتژی تجاری روش روشنی را برای شرکت پذیرایی تنظیم می‌کند.

• ارزیابی – ارزیابی روشهای ارزیابی کیفیت پروژه پیاده‌سازی را تعریف می‌کند.

• بهبود – ایجاد فرایند بهبود در یک شرکت پذیرایی

• گزارش – مستندسازی الزامات تجاری و پروژه و انتخاب موارد تامین‌کنندگان بسته تجاری CRM

فاز دوم – پیاده‌سازی و توسعه

• زیرساخت – ایجاد زیرساخت‌های لازم

• پیاده‌سازی – پیاده‌سازی سیستم تجاری CRM در کترینگ شرکت

• آموزش – اطمینان و ارائه آموزش‌های طراحی شده ویژه برای کارکنان پذیرایی

(پذیرش بخش، رستوران، خانه‌داری، بخش فنی خدمات و نگهداری، بخش فروش، بخش بازاریابی، بخش خرید، بخش سرگرمی، و سایر موارد).

پیاده‌سازی CRM یک کار پیچیده برای شرکت است، حتی برای شرکتی که دارای دانش، مهارت، تجربه و منابع لازم از قبل پیاده‌سازی شده است.

دلایل شکست در پیاده‌سازی CRM عبارتند از:

کیفیت پایین تغییرات سازمانی.

سیاست‌های اشتباه شرکت، عدم درک سیستم CRM.

بازار گردشگری، کیفیت مرتبط با گردشگران را بدست نیاورده است،

شاخص‌های تعیین و کنترل روند اندازه گیری اشتباه است.

اجرای نادرست (همه گردشگران به طور کلی تحت نظارت نیستند.)

الزامات مورد تجزیه و تحلیل قرار نگیرد و روند به اندازه کافی بهینه نشده باشد.

کارکنان آموزش کافی ندیده باشند در این فرایند همه کارکنان در تماس با گردشگران باید فعالانه درگیر شوند و فعالیت خود را با ترجیحات جدید تنظیم کنند.

یکی از بزرگترین علل شکست CRM، تفکر مدیریت است.

سیستم CRM مبتنی بر فناوری و هدایت آن است.

اجرای طولانی، به همان اندازه که فرایند اجرا طولانی‌تر است، هزینه‌ها افزایش می‌یابد واحتمال شکست بیشتر است،
عدم پیاده‌سازی CRM برای شرکت نشان دهنده ضرر هنگفت مالی است.

شرایط و زمان، بر منابع انسانی و سازمانی تأثیر منفی می‌گذارد که آن‌ها اعتماد خود را در مدیریت و تجارت از دست داده‌اند.

می‌توان نتیجه گرفت که درپیاده‌سازی سیستم CRM بیشتر مشکلات ناشی ازعدم وجود آن است، و به ندرت علل ممکن است فنی باشد.

منبع:میراث آریا

بهره‌گیری صحیح از رسانه‌ها عامل اثرگذار در رونق صنعت گردشگری ایران

رشد و توسعه گردشگری، نیاز به فراهم کردن زیرساخت‌های متعددی دارد اما متأسفانه آنچه که شاهد هستیم اینکه در کشور ما، گردشگری موضوعی سهل می‌نماید و زمانی که از رشد و توسعه گردشگری سخن به میان می‌آید، تمامی افراد، از هر گروه سنی و با هر تخصصی در رابطه با این صنعت نظر می‌دهند و خود را صاحب‌نظر این حوزه مهم می‌دانند.

این در حالی است که رشد و توسعه گردشگری، بدون برنامه مطالعاتی و حضور متخصصان امر ممکن نخواهد بود، این صنعت برای رشد و توسعه نیاز به انجام مطالعات امکان‌سنجی، شناخت ظرفیت‌ها، بررسی راه‌های جذب سرمایه‌گذار بخش خصوصی، بررسی راه‌های معرفی جاذبه‌ها و ظرفیت‌ها، راه‌های جلب مشارکت عمومی و… دارد.

اما مهم‌ترین نکته در رشد گردشگری که می‌تواند نقش مؤثری در توسعه و ترویج گردشگری داشته باشد، استفاده صحیح از ظرفیت رسانه‌های جمعی است.

رسانه‌ها با داشتن نقش‌هایی چون فرهنگ‌سازی، آموزش، اطلاع‌رسانی و ایجاد مشارکت اجتماعی نقش مهم و تعیین‌کننده‌ای در توسعه صنعت گردشگری دارند.

رسانه‌ها به دلیل گستردگی و اثرگذاری بالایی که بر مخاطبان دارند، می‌توانند نقش مؤثری در رشد و توسعه گردشگری و معرفی ظرفیت‌ها داشته باشند. اما سوال اینجاست که رسانه‌ها اعم از رسانه ملی، شبکه‌های اجتماعی، پایگاه‌های اینترنتی و… تا چه حد در این زمینه مشارکت دارند؟

رسانه‌ها با تصویرسازی، ترغیب، اقناع، نیازسنجی، آگاه‌سازی و… می‌توانند زمینه‌ساز ارتباط موثر و تصویرسازی مثبت از جاذبه‌های گردشگری هر استان و ایران عزیزمان باشند و استفاده از فناوری‌های نوین در این راستا می‌تواند اثر رسانه‌ها را چند برابر کند.

یکی از برنامه‌های مهم وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی می‌تواند برنامه‌ریزی برای استفاده از ظرفیت رسانه‌ها در معرفی ظرفیت‌های گردشگری بکر کشور باشد. گردشگری، میراث‌فرهنگی و صنایع‌دستی ایران باید حضور مستمر و مؤثری در رسانه‌ها و به ویژه شبکه‌های مختلف تلویزیونی و رادیویی رسانه ملی داشته و علاوه بر آن برنامه مدونی برای معرفی ظرفیت‌های گردشگری ایران در سطح بین‌الملل و شبکه‌های برون‌مرزی وجود داشته باشد.

به هر روی و با گذر زمان، شاهد کاهش شیوع و از بین رفتن ویروس کرونا خواهیم بود و ضروری است در این شرایط از ظرفیت‌های موجود برای معرفی جاذبه‌های گردشگری، هنر صنایع‌دستی و هنرهای سنتی ایرانی و تاریخ و تمدن ایران کهن بهره‌برداری کرد. در حال حاضر می‌توان با استفاده از ظرفیت تبلیغات و فضای مجازی، زمینه گردشگری مجازی و بر بستر دیجیتال را فراهم کرد تا پس از پایان کرونا، گردشگران داخلی و خارجی برنامه سفر از پیش تعیین شده به مقاصد گردشگری داشته باشند.

نکته مهمی که بیان آن ضروری است، برنامه‌ریزی برای معرفی ظرفیت‌های گردشگری استان‌های کمتر معرفی شده است. متأسفانه در سال‌های گذشته بیشتر تبلیغات و معرفی انجام شده در زمینه ظرفیت‌های گردشگری بر روی استان‌های بزرگ و شناخته شده تمرکز داشته و این در حالی است که تمامی استان‌های کشور باید به عنوان مقصد سفر در نظر گرفته شوند و رشد گردشگری زمینه‌ساز رشد و توسعه اقتصادی و اشتغال‌زایی در تمامی ایران باشد.

ساخت فیلم و مجموعه‌های تلویزیونی جذاب همانند «پایتخت»، «نون خ» و… و تداوم این جریان، پخش تیزرها و کلیپ‌های کوتاه یک تا چند دقیقه‌ای از جاذبه‌های استان‌ها، حضور چهره‌های شاخص سینمایی و تلویزیونی در استان‌ها و تهیه برنامه‌های جذاب از حضور این افراد، اختصاص یک بخش خبری به خبرهای مهم حوزه گردشگری، استفاده گسترده از ظرفیت شبکه‌های اجتماعی و استفاده از فیلم و کلیپ‌های مخاطبان و مردم جوامع محلی در زمینه معرفی آثار تاریخی در رسانه ملی و… زمینه‌ساز افزایش هر چه بیشتر توجه عمومی به رسانه ملی، ایجاد همبستگی عمومی در معرفی آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری و جلب توجه عمومی به این داشته‌های مهم خواهد بود.

منبع:میراث آریا

رویشگاه ارس آرچلی، گنجینه درختان کهن‌سال خراسان شمالی

این رویشگاه شامل چهار درخت ارس است که در میان دو تپه و بر روی شیب یکی از این تپه‌ها واقع‌شده‌اند. اطراف این توده و در ضلع شرقی، باغات میوه وجود دارد. فاصله میان دو تپه توسط مسیل جدا می‌شود. چشمه‌ای در سمت شمال شرق این درختان وجود دارد که آب آن توسط لوله تا فاصله ۵۰ متری درختان کشیده شده است. بیشتر در فصول بارندگی یعنی در اواخر زمستان و اوایل پاییز آب داخل مسیل جریان دارد.

مسن‌ترین این توده بسیار تنومند است و بقیه قطر کمتر از یک متر را دارند. پایه اول، دوم و چهارم دارای یک‌تنه هستند ولی پایه سوم از این مجموعه از محل بن سه شاخه شده است که یکی از شاخه‌های آن در اثر وزش طوفان شکسته و به سمت شیب دامنه روی زمین قرارگرفته است.

اولین پایه که از دیگران مسن‌تر بوده و دارای قطر بیشتری است، اولین درختی است که به لحاظ بزرگی توجهات را به خود جلب می‌کند. قطر این پایه حدود ۱۶۰ سانتیمتر است. شاخه‌های بزرگ آن به اطراف منشعب شده و در قسمت‌های بالای تپه روی زمین افتاده است. آثار کهن‌سالی به‌خوبی بر روی آن مشخص است طور یکه حفره‌ای در داخل تنه ایجادشده که از سمت غرب درخت قابل‌مشاهده است. این پایه از کم‌آبی رنج می‌برد و نشانه‌های آن سرشاخه‌های خشک موجود بر روی شاخه‌های اصلی است. همچنین به‌علت کهولت سن این پایه دارای بذرهای کمتری نسبت به سایر پایه‌هاست.

در فاصله شش متری شرق این درخت، مسیل آبی کم‌عمق وجود دارد که آثار ریشه‌های این پایه بر روی دیوار مسیل مشخص است. بقیه پایه‌ها در سمت شمال و شمال غرب پایه اول قرارگرفته‌اند. قطر این پایه‌ها زیر یک متر است، همگی سالم و شاداب هستند، ولی به سبب قرارگرفتن در کنار پایه‌ای کهن‌سال و ارزشمند می‌توانند به‌عنوان یک رویشگاه موردتوجه قرار بگیرند و نمونه‌ای مناسب برای مطالعات باشند.

درخت ارس یکی از گونه‌هایی است که می‌تواند در مکان‌هایی که سایر گونه‌ها به دلیل شرایط سخت اقلیمی و خاک نمی‌توانند زندگی کنند رشد کند. این درخت باتوجه‌به شرایط ژنتیک و فیزیولوژیک آن و رشد در مناطق سخت دارای طول دوره رویشی کوتاهی در سال بوده و بدین لحاظ میزان متوسط رشد سالیانه آن بسیار کوتاه است. همان‌طور که اشاره شد این‌گونه به دلیل اینکه می‌تواند شرایط سخت را به‌خوبی تحمل کند، از نهال‌های آن در جهت ایجاد فضای سبز در کوهستان‌ها استفاده می‌شود. این‌گونه در صورت ایجاد قرق برای حفاظت از آن به‌راحتی می‌تواند به‌صورت طبیعی تکثیر شود.

با توجه به شناسایی پایه‌های کهن‌سال آن در منطقه، می‌توان ادعا کرد که این‌گونه برای این منطقه یک‌گونه بومی محسوب می‌شود که با اقلیم و شرایط رویشی آن به‌خوبی سازگار شده است. بنابراین اگر ازاین‌گونه جهت ایجاد فضای سبز برای کوهستان‌های این منطقه استفاده شود و مراقبت‌های لازم صورت گیرد می‌تواند برای چندین هزار سال زندگی کند و موجب سرسبزی محیط و طبیعت اطراف خود شود.

همان‌طور که اشاره شد به منطقه ای‌که این درختان در آن رشد کرده‌اند، نظرگاه آرچلی می‌گویند و علت آن این است که درختان برای مردم منطقه دارای احترام بوده و در باورهای محلی به آن‌ها اعتقاد دارند. آثار بسته‌ شدن دخیل به‌صورت انواع تکه پارچه‌های رنگی روی قطورترین پایه این مجموعه دیده می‌شود.

طبق تحقیقات محلی این مجموعه برای مردم روستا بسیار اهمیت دارد و به آن نظرگاه می‌گویند. قطورترین درخت این مجموعه که کهن‌سال‌ترین آن‌ها نیز است به نام پیر شناخته‌ شده و مردم به آن دخیل می‌بندند.

این مجموعه کهن‌سال با توجه‌ به قدمتی که دارد، توانسته با آب‌وهوای منطقه به‌خوبی سازگاری پیدا کند؛ بنابراین می‌تواند برای تحقیقات مربوط به تکثیر و اصلاح برای تولید نهال ازاین‌گونه پیشنهاد شود.

تشکیلات این ناحیه مربوط به دوران زمین‌شناسی سنوزوئیک، کواترنری و دوره هولوسن است که متشکل از واریزه‌ها و نهشته‌های آبرفتی جوان است. تشکیلات کواترنری به ترتیب شامل پوشش‌های لسی، تراس و مخروط‌افکنه‌ها و مواد آبرفتی می‌شود. آبرفت‌های جوان، مواد رسوبی است که قسمت‌های جنوبی دشت بجنورد را پوشانده و شهر بجنورد بر روی همین آبرفت بنا شده است.

طبق تحقیقات انجام‌شده به‌علت نوع اقلیم و شرایط کوهستانی بودن منطقه، از گذشته پوشش گیاهی خاصی در آن وجود نداشته است و فقط تک‌پایه‌های درخت ارس در فواصل دور از هم دیده می‌شود که گونه خاص این مناطق است. تپه‌ماهور بودن منطقه باعث می‌شود تا کشاورزی نیز به‌صورت دیمی باشد. مهم‌ترین عامل تغییر زیستی برای توده فوق کهن‌سالی یکی از پایه‌ها و ایجاد درون پوسیدگی در بخش تنه چوبی آن است. سایر پایه‌ها سالم هستند و در سن‌های متفاوتی بین ۳۰۰ تا ۱۲۰۰ سال قرار دارند.

این مجموعه اثر طبیعی جزو درختان کهن‌سال باارزش است که با توجه قدمت آن و این‌که خود را با شرایط منطقه به‌خوبی وفق داده‌اند، جزو درختان بومی منطقه محسوب می‌شوند که با شماره ۲۳۰ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

گشتی در روستای پاییزی هرانده ؛ منطقه‌ای زیبا و تاریخی نزدیک فیروزکوه

روستای «هرانده» بین طبیعت‌گردان منطقه البرز و پایتخت به پاییزش‌ شهره شده‌ است. آبان‌ماه روستا زرد، نارنجی و قرمز می‌شود و کم‌کم خودش را برای زمستان سرد آماده‌ می‌کند، بنابراین تا برگ‌های هرانده نریخته‌اند و روستا بی‌رنگ و ‌برگ نشده، باید راه‌ افتاد تا یک منطقه زیبا و تاریخی نزدیک فیروزکوه را از نزدیک دید.

به گزارش همشهری آنلاین، «هرانده» روستایی ییلاقی و تابستانی است اما بین طبیعت‌گردان منطقه البرز و پایتخت به پاییزش‌ شهره شده‌ است. حدود آبان‌ماه روستا زرد، نارنجی و قرمز می‌شود و کم‌کم خودش را برای زمستان سرد آماده‌ می‌کند، بنابراین تا برگ‌های هرانده نریخته‌اند و روستا بی‌رنگ و ‌برگ نشده، باید راه‌ افتاد تا یک منطقه زیبا و تاریخی نزدیک فیروزکوه را از نزدیک دید. طبیعت رنگارنگ هرانده با همه دیدنی‌های اطرافش در خنکای پاییز جان می‌دهد برای یک پیاده‌روی تا چند قدمی از کوه‌هایش بالا رفت، شیب دره‌هایش را پایین آمد و کمی هم کنار رودخانه‌های پرآبش لم داد. هرانده از آن مناطقی است که یک بسته کامل گردشگری دارد؛ روستایی قدیمی با خانه‌های منحصربه‌فرد، قلعه‌های تاریخی، امامزاده، باغ و مزرعه، غار، رودخانه‌های پرآب و خلاصه یک طبیعت زیبا با مزه‌ای از تاریخ. می‌توان یک روز خوب را در هرانده آغاز کرد و از همان راه رفته و جاده فیروزکوه، غروب به خانه بازگشت.

روندگان روستای رنگین‌تر

پاییز هرانده خیلی از گردشگران و عکاسان را به آنجا می‌کشاند. باید کوره​‌راه​‌ها را زیر آفتاب مایل پاییزی گرفت و رفت. روستایی سرد که آبان ماه، پاییز تمام و کمال به آنجا سرکشیده و چند هفته بعد از آن، دیگر از زردی درختان نشانی باقی نمانده.

هرانده را دوست بدار

در گردش یک روزه‌تان در هرانده، می​‌بینید که نه از زباله و آلودگی خبری هست و نه از اثرات آتش و تخریب درختان. شما هم به عنوان یک گردشگر، حافظ طبیعت این روستا باشید. علاوه بر این، بدون اجازه وارد باغ‌ها و مزارع مردم نشوید و با حفظ شئونات اخلاقی یک طبیعت‌گرد، مردم روستا را از مسافران آزرده‌خاطر نکنید.

چطور برسیم؟ | دهی در همین نزدیکی

اگر اهل پیاده‌روی هستید، نیازی نیست که برای سفر به هرانده حتما خودروی شخصی داشته‌ باشید؛ می‌توانید بخشی از مسیر را با وسایل نقلیه عمومی بروید و بقیه راه را پیاده طی‌ کنید.

خودروی شخصی: اگر از تهران به سمت فیروزکوه حرکت کنید، ۱۲۱ کیلومتر بعد از تهران و تقریبا ۱۰کیلومتر مانده به شهر فیروزکوه، به خروجی روستای هرانده در سمت راست جاده می‌رسید که با تابلو مشخص شده. بعد از ورود به جاده فرعی و تقریبا بعد از یک کیلومتر رانندگی در جاده آسفالت به روستا می‌رسید. از تهران تا هرانده حدود سه ساعت راه دارید.

وسایل نقلیه‌ عمومی: به ترمینال شرق (چهارراه تهرانپارس) بروید و سوار مینی‌بوس‌ها و تاکسی‌های خط تهران – فیروزکوه شده و ابتدای خروجی روستای هرانده پیاده شوید. از کنار جاده تا روستا ۱۰ دقیقه پیاده‌روی دارید.

از دست ندهید | یک غار پاییزی

اگر دنبال هیجان هستید، سراغ غار «​بورنیک» بروید که تقریبا سه کیلومتر با خود روستا فاصله دارد. اگر قصد غار بورنیک کردید، باید از جنوب روستا راه بیفتید، از روستا تا غار حدود یک ساعت و نیم باید پیاده‌روی کنید. سعی کنید در ساعت‌های اول روز که آفتاب شدید نیست، این قسمت را طی​کنید چون در مسیر چندان خبری از سایه درختان نیست. دمای داخل غار سرد و در تمام سال ثابت است، بنابراین حتی در ماه‌های گرم هم باید لباس گرم همراه داشته باشید. اگر یک غارنورد حرفه‌ای همراهتان هست و وسایل لازم را همراه برده‌اید، ورود به غار را تجربه کنید. یک گروه طبیعت‌گرد معمولی به حدود دو ساعت زمان برای رفت و برگشت در این غار نیاز دارند.

چه می‌بینیم؟ | روستایی پررنگ

پیاده‌روی در روستا: اگر به پیاده‌روی در مسیرهای کم‌شیب و هموار علاقه دارید، حتما مسیر رودخانه نَمرود (نیمرود) را امتحان کنید که از شمال به سمت جنوب می‌رود. حاشیه رودخانه را که ادامه دهید، بعد از حدود دو ساعت به روستای «خمده» در پایین رودخانه نمرود می‌رسید. باغ‌های گردو، غارهای دستکند شرق روستا و چشمه خمده در یک کیلومتری جنوب روستا، از دیدنی‌های خمده هستند.

شیردره: منطقه‌ تاریخی شیردره در جنوب‌شرقی روستا متعلق به اوایل دوره اسلامی است. در شیب انتهایی دره می‌توانید به تماشای یک دره باستانی کاوش‌شده بروید که بالای آن بقایای یک قلعه تاریخی را هم می‌بینید. اگر بخواهید به آنجا برسید، حدود یک ساعت باید پیاده‌روی کنید؛ البته این دره و راه رسیدن به آن خشک و بی‌آب و علف است و حتما باید همراه یک راهنمای محلی به آنجا بروید.

برج دیدبانی: در شمال‌شرقی هرانده و همان جایی که روستا به رودخانه نمرود متصل می‌شود، یک صخره سنگی وجود دارد که بالای آن شکافی حدودا سه متری دارد. در این شکاف بقایای برجی وجود دارد که به نظر می‌رسد برج دیدبانی بوده. بخش‌های زیادی از قلعه هزار ساله به خاطر حفاری‌های غیرمجاز از بین رفته اما هنوز قلعه ارزش تماشا را دارد.

منبع:همشهری