گونه‌های قبور و ویژگی‌های تدفین در گیلان قدیم

بسیاری از محققان و باستان‌شناسان در تحلیل این ویژگی بر این باورند که این قرب و همجواری مردگان، زندگان را از اهدای هدایا به آن‌ها بی‌نیاز می‌ساخت و حتی آن‌ها را در عواطف خانواده چون غم، شادی، ترس، اضطراب و نگرانی با خود شریک می‌دانستند. ظاهرا از آغاز شهرنشینی است که به جای دفن اموات در کف واحدهای مسکونی، محلی به عنوان گورستان عمومی در خارج از محل سکونت شکل می‌گیرد. این دوری اموات از محیط زندگی و بستگان خود، طبیعتا با تغییرات اساسی در ساختار اعتقادی و مبانی فرهنگی ساکنان آن عصر همراه بود. این امر سبب شد تا تغییراتی نیز در آئین تدفین صورت گیرد. در نتیجه اموات با وسایل گوناگون چون ابزار و ادوات رزم، شکار، وسایل تزئین، آرایش و ظروف مورد نیاز آشپزخانه‌ای تدفین شوند، زیرا قویا بر این باور بوده‌اند که وسایل مورد نیاز در این جهان، در جهان پس از مرگ مورد استفاده متوفی قرار می‌گرفته است.

کاوش‌های باستان‌شناسی که از سال ۱۳۴۰ شمسی تا کنون در محوطه‌های باستانی استان گیلان انجام شده، نشان داده است که تمامی این کاوش‌ها در محوطه‌هایی صورت گرفته است که از آن به عنوان گورستان عمومی استفاده شده است و تا کنون توفیق آن به دست نیامده است تا محوطه‌ای پس از عصر پایانی مفرغ متأخر مورد کاوش قرار گیرد. در نتیجه از ویژگی‌های تدفین، پیش از این آغاز در استان اطلاعی در دست نیست، زیرا وضعیت استقرار انسان نیز پیش از عصر آهن در تمامی خاک گیلان هنوز در پرده‌ای از ابهام قرار دارد. برخی از باستان‌شناسان و صاحب‌نظران بر این باورند که این تغییرات اساسی در آیین تدفین و شکل گیری محلی به عنوان گورستان عمومی در خارج از محل سکونت از ره‌آوردهای تمدن اقوام آریایی می‌باشد. اگر چه این ویژگی تدفین از نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد که مصادف با مهاجرت اقوام آریایی به داخل فلات ایران است، فزونی می‌گیرد و به عنوان سنتی در آیین تدفین پذیرفته می‌گردد اما کاوش‌های باستان‌شناسی که در برخی از محوطه‌های باستانی متعلق به پیش از این دوره صورت گرفته است، از جمله گورستان وسیع و گسترده شهر سوخته نشان داده است که پیش از این آغاز نیز اموات در خارج از محل سکونت و در گورستان‌های عمومی تدفین می‌شدند. با این منظر و با توجه به ویژگی‌های تدفین شناخته شده در محوطه‌های باستانی استان گیلان، می‌توان با اطمینان خاطر نسبی اعلام نمود که این سرزمین در نیمه دوم هزاره دوم قبل از میلاد، به هر دلیلی یکباره وارد مرحله عظیمی از ثروت، تکنولوژی و امارت‌نشینی‌های متعدد در جای جای مناطق کوهستانی و جنگلی شده است که این خود می‌تواند بیانگر حضور اقوامی باشد که آثار این مهاجرت در دیگر مناطق ایران نیز شناخته شده است.

کاوش‌های باستان‌شناسی استان گیلان که عملا با کاوش گورستان باستانی مارلیک در فاصله سال‌های ۱۳۴۰-۱۳۴۱ آغاز و پس از آن تا کنون بدون وقفه ادامه یافته، اطلاعات جامعی در ارتباط با گونه‌های قبور و اشیاء تدفینی را در اختیار ما می‌گذارد که با تحلیل آن‌ها می‌توان دورنمایی از ساختار فرهنگی و هنری عصر آهن در این سرزمین را به تصویر کشید. گونه‌های قبوری که تا کنون در محوطه‌های گورستانی استان گیلان شناخته شده‌اند عمدتا شامل قبور از نوع حفره‌ای ساده، پشته‌سنگی، چهارچینه سنگی، خمره‌ای، کلان سنگی، دخمه‌ای و نوع دلمن است.

«قبور حفره‌ای ساده» به گونه‌ای از قبور اطلاق می‌شود که دارای بافت معماری ویژه‌ای نیستند بلکه تنها با خاک‌برداری از زمین شکل می‌گیرند. این قبور دارای زوایا و شکل منظمی بوده ولی عمدتا به شکل بیضی و یا دایره و مستطیل است. قبور پشته سنگی از نمونه‌های قبور حفره‌ای است که تنها با خاک‌برداری از زمین شکل گرفته و پس از دفن میت در فضای خاک‌برداری شده و پوشاندن جسد با خاکِ دستی پیرامون گور، بر روی آن چند قطعه سنگ به طور منظم و یا غیرمنظم به عنوان علامت می‌گذاشتند.

«قبور چهارچینه سنگی» به گونه‌ای از قبور اطلاق می‌شد که پس از خاک‌برداری زمین، دیوارهای چهارگانه آن با سنگ‌های قلوه و لاشه به صورت خشکه چین و یا با ملاط گلِ رس چیده می‌شوند. با دفن اموات و قراردادن اشیای تدفینی در پیرامون آن، خاک دستی بر روی میت ریخته می‌شده و روی گور نیز با سنگ‌هایی که بر روی دو دیوار طولی آن قرار می‌گرفت بسته می‌شد. این گونه از قبور در گورستان‌هایی دیده می‌شود که در پیرامون خود دارای سنگ فراوان است.

«قبور خمره‌ای» شامل خمره‌های سفالین با دیواره ضخیم است که میت با بدنی فشرده و پاهای جمع شده در درون آن قرار داده می‌شد و پس از آن به پهلو، در جهت شرقی- غربی و یا شمالی- جنوبی بر روی زمین قرار داده شده‌اند. تصور می‎شود خمره‌های سفالین برای دفن اموات کودک و یا افراد کم سن و سال مورد استفاده قرار می‌گرفته و به احتمال بیان‌کننده چگونگی قرارگیری جنین در درون رحم است.

«قبور کلان‌سنگی» که ترجمه‌ای از قبور نوع مگالیتیکی است اصطلاحا به قبوری گفته می‌شد که ساختار آن تماما از سنگ شکل گرفته و از ویژگی خاص نیز برخوردار می‌باشند. این قبور اساسا دارای حریمی از سنگ به شکل دایره می‌باشند که در بخش میانی آن، گوری عموما در جهت شرقی – غربی قرار می‌گرفت.

«قبور دخمه ای» عموما در مکان‌هایی ساخته می‌شد که خاک آن محکم و دارای ترکیبات گچ و یا آهک باشد تا با حفر گودال در آن بخش فوقانی گور فرو نریزد. پس از اتمام مراحل دفن میت، درون حفره با خاک پر و درب ورودی آن با قطعه سنگی مسدود می‌شد. راه ورودی نیز با خاک پر شده و با سطح زمین یکسان می‌گردید.

قبور «دلمن» در استان گیلان به طور محدود و کم‌تعداد مورد شناسایی قرار گرفته و شامل گوری سنگی، در ابعاد بزرگ در داخل حریمی سنگی و دایره‌ای شکل است که پس از انجام مراحل تدفین روی آن با توده‌ای از خاک پوشانده می‌شد به طوری که به صورت پشته‌ای از خاک و تپه‌ای مصنوعی در می‌آمد.

منبع:میراث آریا

مهارت آب‌غوره‌گیری در دشمن‌زیاری

طبیعت تپه‌ماهوری و جنگل‌های وسیع سبب شده مردم باغات دیم انگور وسیعی را بر روی تپه‌ها و شیب آن‌ها به وجود بیاورند و از درختان جنگل هم برای ساخت ابزار موردنیاز باغداری و کشاورزی خود استفاده کنند.

غوره و آب‌غوره برای مردم دشمن طیاری بسیار بااهمیت است چراکه شهرستان ممسنی بزرگ‌ترین تاکستان‌های دیم کشور، حدود ۳۰ هزار هکتار باغات دیم انگور دارد که به دلایل خاصی در محصول غوره برداشت می‌شوند. نوع خاصی از انگور به نام شیرازی (لرکُش) وجود دارد که در نیمه تیرماه تا نیمه مردادماه به‌صورت غوره برداشت می‌شود. باغات غوره بر روی تپه‌های شیب‌دار قرار دارند و کومه‌های سنگی بر بلندی تپه‌ها در میان باغات خودنمایی می‌کنند.

باغات در حالت ترکیب با جنگل بلوط منظره بسیار خاصی دارند به‌ویژه که انتهای باغ‌ها به کوه‌ها کشیده می‌شوند و باغاتی که در نزدیکی جنگل و کوه قرار دارند در معرض خطر گراز هستند. گله‌های گراز انگورها را می‌خورند و این‌یکی از دلایلی است که انگور در زمان غوره برداشت می‌شود. قدمت باغات غوره و شیوه آب‌غوره گیری سنتی حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ سال هست.

آب‌غوره گیری سنتی به دو شیوه دستی و پایی انجام می‌شود که هر شیوه خود به دو صورت متفاوت است، ابتدا با الاغ که حیوان اهلی بومی منطقه هست به باغ رفته غوره‌ها را در سبدهایی به نام کَهلو چیده و سپس سبدهای کوچک را در سبد بزرگ‌تری به نام گیرَه که به‌صورت دو لنگه گذاشته به خانه آورده در حوضی سنگی ریخته و می‌شورند سپس غوره‌ها را در تَویزَه آبکش کرده سپس به شیوه‌های مذکور آب‌غوره را می‌گیرند.

شیوه دستی آب‌غوره گیری سنتی: شیوه دستی با استفاده از سنگ و سرکو (هاون)

در این شیوه غوره‌ها را به‌صورت خوشه‌ای یا دانه کرده در قدح ریخته و با سنگی گرد له می‌کنند این شیوه را برای تلیت کردن و استفاده فوری انجام می‌دهند. در حالت دوم غوره‌ها را در هاون ریخته و با هاون می‌کوبند.

شیوه پایی آب‌غوره گیری سنتی: استفاده از چکمه و شلنادن (له کردن) 

این شیوه به‌صورت استفاده از چکمه بوده که غوره‌ها را در حوضی سنگی ریخته و فرد تنومندی با چکمه به له کردن غوره‌ها می‌پردازد. در بعضی جاها از لگن‌های بزرگ رویی بجای حوض استفاده می‌شود. وقتی غوره‌ها در حوض له می‌شوند آب‌غوره از طریق سوراخ کوچکی که با لوله طراحی‌شده از آن خارج می‌شود. زیر لوله مربوطه یک قدح گذاشته و آب‌غوره جمع می‌شد.

در حالت دوم که غوره‌ها را در لگن ریخته و له می‌کنند لگن غوره له‌شده را کامل بر صافی که بر دیگ دیگر گذاشته خالی کرده و سپس خوشه‌های لخت را فرد دیگری با دست جدا گرده و در گونی می‌گذارد.

سپس با پارچه‌ای توری مانند آب‌غوره‌ها را صاف‌کرده و در شیشه‌های خرطومی شکل نگهداری می‌کردند. بعضی افراد برای کمتر شدن اسید آب‌غوره حبه‌ای سر موسیر و کمی پونه کوهی که در فروردین از کوه‌های منطقه جمع می‌کنند در آب‌غوره‌ها ریخته که این کار سبب کمتر شدن اسید غوره و خوش‌طعم شدن آن می‌شود. تفاله‌های غوره را بر روی پشت‌بام‌ها ریخته تا خشک شوند سپس با کاه مخلوط کرده و برای خوراک دام استفاده می‌کردند.

آش غوره، سالاد آب‌غوره‌ای که به سالاد شیرازی معروف است، شربت آب‌غوره، رب غوره، ترشی غوره از محصولات خوشمزه و ترش‌مزه‌ای هستند که از غوره و آب‌غوره تهیه می‌شوند و همچنان جایگاه خود را در میان نسل قدیم و جدید حفظ کرده است.

منبع:میراث آریا

موزه مجاهدت‌های خاموش در آذربایجان غربی

موزه عبارت است از یک سازمان غیرانتفاعی دائمی است که در خدمت جامعه و پیشرفت آن قرار دارد و به روی عموم باز است، این سازمان شواهد مادی مربوط به انسان‌ها و محیط زیست آن‌ها را به منظور مطالعه و آموزش، گردآوری و حفاظت کرده و مورد پژوهش قرار می‌دهد و آن‌ها را به نمایش می‌گذارد.

امروزه موزه‌ها تنها به عنوان مکانی برای نگهداری از میراث‌فرهنگی دیده نمی‌شوند بلکه علاوه بر تقویت هویت ملی و فرهنگی جامعه، ضامن بقای فرهنگ ایرانی برای نسل‌های کنونی و آینده بوده و به عنوان یکی از گوشه‌های دنج بازار محصولات گردشگری فرهنگی در نظر گرفته می‌شوند که با برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری صحیح می‌توانند شرایط جذب گردشگر داخلی و خارجی را فراهم کرده و عامل موثری در رشد صنعت گردشگری و توسعه فرهنگی و اقتصادی کشور باشند.

بازدید از موزه‌ها یکی از بزرگترین، فراگیرترین و روبه رشدترین بخش‌های صنعت گردشگری عصر حاضر است، در حقیقت این چنین به نظر می‌رسد که گردشگری تاریخی رشد بسیار سریع‌تری از سایر اشکال گردشگری، خصوصا در کشورهای در حال توسعه داشته و باید آن را به عنوان ابزار بالقوه مهمی برای کاهش فقر و توسعه اقتصادی جامعه به حساب آورد.

موزه‌ها، امروزه شمار زیادی از بازدیدکننده‌ها را به سوی خود جلب کرده‌اند، و به یکی از ستون‌های اصلی صنعت توریسم و فاکتور اقتصادی مهم در هر کشور یا هر منطقه تبدیل شده‌اند.

یکی از اهداف وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور صیانت از آثار تاریخی و ارزش‌های نفیس میراث مادی و معنوی بوده که یکی از اقدامات مهم برای تحقق این هدف ایجاد موزه‌های مختلف و تبدیل اماکن تاریخی منحصر به فرد به موزه‌ها است.

در این راستا در سطح استان چندین بنای تاریخی به عنوان گزینه‌ای برای تبدیل به موزه انتخاب شده‌اند که یکی از این بناها ساختمان تلویزیون ملی ارومیه است که با توجه به ویژگی‌های معماری بنای ارزشمند و منحصربه‌فرد آن تصمیم گرفته شده است که این بنا به عنوان فضای فرهنگی و موزه‌ای برای مردم استان مورد استفاده قرار بگیرد.

ساختمان صدا و سیمای ارومیه در نظر است به عنوان موزه «مجاهدت‌های خاموش» تغییر کاربری پیدا کند که در آن مجاهدت‌ها و رشادت‌های سربازان گمنام امام زمان (عج)، در طول بیش از ۴۰ سال حیات طیبه انقلاب اسلامی ایران در آذربایجان غربی به نمایش درآید.

ایجاد موزه «مجاهدت‌های خاموش» گامی است در راه آگاهی جامعه با رشادت‌های حافظان امنیت که در راه دفاع از کشور از جان و مال خویش گذشته و اجازه ندادند تا احدی به خاک این کشور چشم چپ بیاندازد و درواقع این موزه مکانی است برای تقویت همبستگی ملی و قومی استان و فداکاری‌های انجام شده در راه دفاع از این مرز و بوم تا ضرورت حفظ وحدت را در آذربایجان غربی را به همگان گوشزد کند.

این موزه با هدف شناساندن و معرفی رشادت‌های سربازان گمنام امام زمان (عج) در امور حفاظت از استان با استفاده از اسناد، مدارک و اطلاعات مرتبط به معرفی مجاهدت‌های صورت گرفته در این خطه با هدف ارتقا سطح آگاهی مردم و حفظ یاد و ارزش‌های تلاش‌های وزرات اطلاعات در استان خواهد پرداخت.

ویژگی‌های بنای ساختمان صدا و سیما ارومیه

ساختمان تلویزیون ملی ارومیه به عنوان اولین ساختمان صدا و سیما بعد از تهران در استان آذربایجان غربی و در شهر ارومیه در سال ۱۹۶۹ میلادی و ۱۳۴۸ ه. ش در دوره پهلوی دوم به عنوان اثر فاخر توسط دکتر جهانگیر درویش از معماران نامی ایران طراحی و اجرا شد.

ساختمان تلویزیون ملی ارومیه با پلانی مستطیل‌شکل و در دو طبقه در سایت پلانی دایره‌ای شکل و با طرح پرنده‌ای با بال‌های باز طراحی و اجرا شده است.

هندسه کلی بنا به صورت قرینه بوده که در فضاهای داخلی از ترکیبات هندسی مربعی استفاده شده و در نماهای مختلف ترکیباتی از مثلث‌ها را شامل می‌شود که معمار این اثر کاملاً ماهرانه از سه شکل اصلی در طراحی استفاده کرده است.

باتوجه به اینکه این بنا از ابتدا با هدف استفاده مرکز صدا و سیما طراحی شده است دارای فضاهای متنوع و تودرتویی بوده که دور تا دور فضای داخلی اصلی را شامل می‌شود، فضاهای اصلی این بنا در مرکز بنا واقع شده و شامل سالن‌های استریو صدا و سیما است.

این بنا به عنوان یکی از نمادهای شهری در سال ۲۶/۱۱/۹۴ با شماره ۳۱۴۱۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.

ضرورت ایجاد موزه

حفظ بنای تاریخی، رونق گردشگری عمومی و تخصصی در استان، ایجاد فضای آموزشی و پژوهشی برای دانشجویان و پژوهشگران، آگاه‌سازی جامعه با تهدیدات داخلی و خارجی، به تصویر کشیدن حرکات و جنایات رژیم پهلوی و همه گروهک‌های تروریستی و انتقال آن به نسل جوان، نمایش تاریخچه دفاعی استان در برابر تهدیدات داخلی و خارجی، اشاعه فرهنگ ایثار و مقاومت، آشنایی نسل حاضر و آینده با اهداف و خط مشی وزارت اطلاعات، معرفی شهدا با بهره‌گیری از آثارو خاطرات آن‌ها، ایفای رسالت‌های موزه از طریق برگزاری نمایشگاه موضوعی و یا برگزاری دوره‌های مختلف آموزشی مرتبط با اهداف و مأموریت موزه در سایر نقاط داخل و خارج از کشور با همکاری نهادهای ذیربط و ارتقاء سواد امنیتی، مهارت‌افزایی جامعه به ویژه نخبگان و مدیران کشور از جمله اهداف تشکیل موزه است.

معرفی بخش‌های مختلف موزه

بخش‌های قابل نمایش موزه با تلفیق عکس و فیلم و اسناد می‌تواند شامل گالری نمایش نقش و کارکرد وزارت اطلاعات، اقدامات امنیتی، ابزارآلات امنیتی، گالری نمایش تهدیدات درون‌مرزی و برون‌مرزی استان، گالری مربوط به اتفاقات مربوط به انقلاب اسلامی، گالری اقدامات وزرات اطلاعات در شناسایی گروهک‌ها و تهدیدات داخلی و خارجی، گالری آگاهی‌بخشی مردم (آموزش) و گالری معرفی شهدای گمنام باشد.

در کنار این بخش‌های نمایشی، وجود سالن همایش برای اجرای برنامه‌های آموزشی و انواع گردهمایی‌ها و کتابخانه تخصصی برای پژوهش و آموزش پژوهشگران و دانشجویان ضروری است.

آثار قابل نمایش

اشیای این موزه شامل اسناد و مدارک قدیمی مرتبط با وزارت اطلاعات در آذربایجان غربی، سلاح‌های سبک و سنگین، اسناد مکتوب جدید و آثار شهدا هستند.

اقدامات انجام شده مرتبط با بنا

ثبت اثر در فهرست آثار ملی به عنوان یک میراث فاخر معاصر و مدرن با شماره ۳۱۴۱۷ در سال ۱۳۹۴، تعامل با مالک بنا با هدف حفاظت از اثر، مکاتبه با مالک بنا به منظور تامین اعتبار مالی برای حفاظت و مرمت‌های اساسی به منظور تحقق قانون برنامه توسعه ششم موضوع ماده ۹۸، بررسی و تصویب طرح حصار پیرامونی اثر و اعلام به شهرداری برای اجرا، انجام مکاتبات مکرر با مالک بنا با هدف لزوم حفاظت و نگهداری بنا و استفاده و بهره‌برداری از آن درشان اثر و ضرورت‌های استعلامات اداری قبل از اجرای هر گونه مداخله در اثر و ساخت و سازهای پیرامونی، برگزاری جلسات شورای فنی استانی و ملی در خصوص بررسی طرح ارائه شده مرمتی و احیای اثر و تغییر کاربری و درخواست از معمار بنا برای حضور در محل و استفاده از نظرات ایشان به منظور حد امکان نحوه مداخلات در بنا در صورت تغییر کاربری از جمله این اقدامات هستند.

منبع:میراث آریا

پوشاک بانوان قوم کتول، هویتی ماندگار و ارزشمند

استان گلستان که با برخورداری از تنوع قومیتی به رنگین‌کمان اقوام ایران‌زمین شهرت یافته مردمانی از قومیت‌های مختلف با آداب‌ورسوم متفاوت و پوششی رنگارنگ را در دل خود جای‌داده است و هر قوم با لباس و سنت‌های خاص خود در گلستان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند. پوشش هر قومیت نشان اصالت و فرهنگ برخاسته از سرزمینشان و درواقع هویتشان است؛ در ادامه به بررسی پوشش محلی بانوان قوم کتول استان گلستان می‌پردازیم.

یکی از مصادیق مهم میراث ناملموس حفظ، احیا و بازنشر سنت‌ها، فرهنگ و حفاظت از کرامات و داشته‌های اقوام ایران‌زمین است. بدین سبب لباس هر قوم که برگرفته از اعتقادات و آیین‌هاست در مطالعه فرهنگ‌ها بسیار دارای اهمیت است.

لباس سنتی قوم کتول که پیراهنی بلند (رخت کوتاه)، دامنی پرچین، انواع کت (کلیجه، بهاری، کمر چین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه را شامل می‌شود، خود نشانگر روح بلند و هنر ارزشمند زنان قوم کتول بوده که هنرهای فراوان صنایع‌دستی چون نوار بافی، سکه دوزی، نساجی سنتی، نخ‌ریسی، رنگرزی و… را در دل خود جای‌داده است.

باگذشت زمان پوشاک سنتی قوم کتول به فراموشی سپرده‌شده و گواه این مدعا نسل جوان امروزی است که به دلیل توسعه جوامع انسانی و شکل‌گیری فعالیت‌های اجتماعی، اقتصادی، ترویج البسه مدرن، در دسترس و پایین بودن قیمت آن نسبت به بالا بودن دستمزد دوخت پوشاک سنتی، از این نوع پوشش فرسنگ‌ها فاصله گرفته‌اند و همه این عوامل موجب آن شد تا البسه‌ای ازاین‌دست، به مشتری‌هایی با سلایق خاص محدود شوند.

برای حفظ و احیا این هنر و مهارت دوخت پوشاک بانوان قوم کتول، پرونده ثبت آن توسط دفتر ثبت آثار اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان گلستان تشکیل و در سال ۱۳۹۵ با طرح در شورای عالی ثبت کشور به‌عنوان یک اثر و هنر ارزشمند نیکان و بانوان قوم کتول در فهرست آثار میراث ناملموس کشور به شماره ۱۳۲۶ به ثبت ملی رسید.

پوشش زنان کتول از گذشته‌های دور پوشاکی با پارچه‌های دستباف بود که با عناصری چون نوارهای کتول، سکه و یراق تزیین می‌شد. خانم‌ها در جشن‌ها از این نوع پوشاک با تمامی اجزا استفاده می‌کردند که متشکل از پیراهن (رخت کوتاه)، دامنی پرچین (تُنبان قُنبلی)، انواع کت (کُلیجِه، بهاری، کمرچین)، جلیقه، کلاه شهری، روسری، پیش جامه (دم جامه) و شاروسه (شاه ریسه) است. تزئینات روی لباس برای طبقه بالای جامعه با نوارهای دستباف و سکه‌های بیشتر و برای عامه مردم از نوارهای کمتر به کار می‌رفت.

پیراهن زن کتول بلند بوده به‌گونه‌ای که روی دامنی از پارچه شال پشمی گل‌دار قرار می‌گیرد، با آستین‌هایی که تزئیناتی به روی لبه آن دوخته می‌شود. دختران مجرد کلاهی از جنس مخمل که غالباً به رنگ قرمز است و تزئیناتی از یراق و توف (نوار دستباف) دارد، استفاده می‌کنند که زیر روسری بر سر می‌گذارند. البته بانوان متأهل از کلاه استفاده نمی‌کنند و زیر چارقد به روی پیشانی، روسری دیگری می‌بندند که گره روسری در جلوی پیشانی قرار می‌گیرد. چارقد یا روسری آن‌ها غالباً سفید و گل‌دار است. روی لباس نیز پیش جامه‎‌ای با سکه‌های قدیمی از پارچه مخمل می‌پوشند. پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته می‌شود.

مواد اولیه‌ای که برای این نوع لباس استفاده می‌شود عبارت از پارچه‌های زری، پارچه‌های دستباف، پارچه‌های شال پشم (نخی گل‌دار)، پارچه‌های مخمل، انواع نوارهای دستباف (توف)، سکه، یراق، منجوق، ریشه‌های تزئینی، دانه‌های تسبیح، کش، نخ گریسه و… است. امروزه برای این نوع پیراهن از پارچه‌های زری با ۳ متر طول و درگذشته از پارچه‌های ابریشم دستباف که برای دوخت آن از ۶ متر پارچه (به دلیل کم بودن عرض پارچه‌های ابریشمی) استفاده می‌شد.

الگوی لباس بسیار ساده بوده و در قسمت زیر بغل از «مرغک» (پارچه‌های سه‌گوش) استفاده می‌شود که در اصطلاح محلی «زیربغلی» می‌گویند. در قسمت لبه آستین، تزئیناتی از نوارهای دستباف کتول دیده می‌شود که ردیف اول آن نواری از «توف سیاه»، ردیف دوم «دوگلی»، ردیف سوم «ولولک» به ترتیب قرار می‌گیرند. برای دوخت دامن از پارچه «شال پشم»، «زری تال» و یا سایر پارچه‌های طرح‌دار استفاده می‌شود.

برای دوخت پیش جامه عمدتاً از پارچه مخمل قرمز استفاده می‌کنند. روی پارچه مخمل توف مشکی، دوگلی و اریب و همچنین سکه دوخته می‌شود. پیش جامه دارای یقه است و قسمت پایین آن به شکل مثلثی برش می‌خورد. شاه ریسه به‌منظور تزئین، بر روی پیش جامه و به دور گردن قرار می‌گیرد و متشکل از منجوق، دانه تسبیح و سکه است.

به قسمت پایین شاه ریسه، «زیربند» و قسمت بالای آن، «پشت‌بند» می‌گویند که هرکدام جدا بافته‌شده سپس به کمک دوخت به یکدیگر متصل می‌شوند. طرح‌هایی که برای شاه ریسه استفاده می‌شود عبارت‌اند از «قالی‌باف» و «مَکودِلِه».

گل طلا یا گل یقه زیوری بود که به روی شاروسه بسته می‌شد و برای خانواده‌های ثروتمند، این زیور از طلا و برای سایرین از برنج و نقره است. شکل زیور همان‌گونه که از اسم آن پیداست به شکل گل بوده.
«کلیجه» به کت روی لباس می‌گویند که پارچه آن از مخمل و بدون تزئینات بوده یا از تزئینات کمی استفاده می‌شد. آستین آن داری سمبوسه (مثلثی شکل) بوده که رویه انگشتان را می‌پوشانده است.

«کمرچین» به کتی می‌گویند که در بخش کمر به دو قسمت بالاتنه و دامن تقسیم می‌شود و نام کت هم متأثر از فرم آن است. این لباس خاص افراد ثروتمند بوده و سطوح پایین‌تر جامعه از جلیقه استفاده می‌کردند.

در آخر باید به این نکته اشاره کرد که طی سال‌های اخیر پوشاک سنتی اغلب اقوام، دستخوش تغییرات زیادی شده است که دراین‌بین لباس بانوان علی‌آبادکتول هم از این تحولات بی‌بهره نمانده است و امروزه تنها در مراسم و جشن‌ها می‌توان این نوع لباس را دید.

اما درصورتی‌که از این هنر صنعت فاخر حمایت‌های لازم صورت پذیرد، تولیدات آن ازلحاظ اقتصادی بر جامعه کتول تأثیرات بسزایی خواهد داشت، زیرا لباس این قوم شریف از مجموعه صنایع و هنرهای دستی چون پرورش کرم ابریشم، ابریشم‌کشی، نخ‌ریسی، رنگرزی، نساجی سنتی، نوار بافی، منجوق بافی و… تشکیل‌شده که موجب اشتغال‌زایی برای گروهی از زنان و دختران منطقه خواهد بود. درواقع با حفظ یک‌رشته می‌توان عملاً از چندین صنعت و هنر دستی حمایت و آنان را از خطر فراموشی حفظ کرد.

منبع:میراث آریا

خوی ،شهر آفتابگردان ها روی ریل توسعه

خوی بعنوان دومین شهرستان آذربایجان غربی از لحاظ جمعیت است این شهرستان در شمال غربی کشور و در نزدیکترین مسیر ارتباط ریلی و زمینی ایران به ترکیه و اروپا قرار دارد.

موقعیت فوق العاده شهرستان از لحاظ مرزی و داشتن امکاناتی نظیر فرودگاه، گمرک، ریل، معادن بسیار استراتژیک، دانشگاه ها با رشته های مختلف ،نیروی انسانی توانمند ،شهرک صنعتی و مجموعه جذابیت های خوی در زمینه های توریستی و گردشگری و آثار باستانی چشم سرمایه گذاران کشوری و حتی خارجی را برای سرمایه گذاری در این شهرستان خوش آب و هوا می نوازد.

پیشرفت ۷۰ درصدی ساختمان مسافری گمرک رازی

عادل نجف زاده نماینده مردم خوی و چایپاره در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با ایسنا بابیان اینکه اقدامات اساسی مهمی برای تکمیل زیرساخت های شهرستان شروع شده است،تصریح کرد : تلاش شبانه روزی برای تعریض و تکمیل جاده خوی – قطور و پایانه رازی از اقدامات بسیار مهمی است تا به نتیجه رسیدن این پروژه ها لحظه ای درنگ نخواهیم کرد.

نجف زاده پیشرفت فیزیکی ساختمان مسافری گمرک رازی را بیش از ۷۵ درصد اعلام کرد و گفت: انتظار می رود تا قبل از بهمن ماه سال جاری این گمرک که جزو زیباترین و بزرگترین گمرکات کشور خواهد شد به بهره بهره برداری برسد.

وی افرود: با تغییر پیمانکار جاده خوی – قطور، در حال حاضر روند تکمیل این جاده شتاب بیشتری به خود گرفته بطوریکه از جاده از مسیر شهر خوی به طرف مرز رازی به طول ۲۵ کیلومتر آماده آسفالت است.

این نماینده مجلس ادامه داد: برای بازگشایی مرز رازی که بخاطر ویروس کرونا مدتی تردد در این مرز محدودتر شده با مسئولین کشوری و مسئولین ترکیه گفت و گو و مکاتبه شد و از رییس گمرک کشور و رییس مجلس ۲۴ ساعته شدن فعالیت مرز رازی درخواست شده است.

وی گفت: ساماندهی سه راهی ایواوغلی خوی به عنوان پیشانی نظام در دستور کار قرار گرفت و در حاضر پیمانکار مشغول ساماندهی و احداث و تکمیل این سه راهی است.

نماینده خوی و چایپاره در مچلس با بیان‌ اینکه ایجاد منطقه مستقل آزاد تجاری مستقل و منطقه ویژه اقتصادی حق مردم خوی و چایپاره است، تصریح کرد: برای تحقق این مهم هم مجموعه تلاش هایی را با همراهی مسئولین شهرستانی ،استانی و کشوری شروع کرده ایم و تا رسیدن به نتیجه واقعی تلاش خواهیم کرد.

نجف زاده جذب سرمایه گذاران را برای سرمایه گذاری در خوی را جزو دغدغه های مهم اعلام کرد و گفت: خوشبختانه با سرمایه گذاران خویی ساکن در سایر شهر ها بخصوص شهر تهران گفت و گوهای و جلسات مفصلی انجام شد و قرار است در آینده نزدیک همایشی مهمی را در این خصوص به میزبانی شهر خوی برگزار کنیم.

تزریق ۶۰۰ میلیارد تومان برای پروژه های عمرانی خوی

حسین عباسی فرماندار ویژه خوی نیز در گفت و گو با ایسنا با اشاره به اجرای پروژه های بسیار فاخر و زیر بنایی در سطح شهرستان اظهار کرد : در حال حاضر در راستای محرومیت زدایی، جاده های روستایی با شتاب بیشتری در حال بهسازی و آسفالت هستند.

وی افزود: پروژ ه های گازرسانی به بخش ها و روستایی خوی شتاب بیشتری گرفته است.

عباسی همچنین از افزایش بودجه شهرستان در سال جاری خبرداد و گفت: بودجه شهرستان در سال جاری به ۱۷۵ میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.

وی اظهار کرد: ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای پروژه های عمرانی در یکسال اخیر تزریق شده است.

به گزارش ایسنا، شتاب پروژه های عمرانی با  تزریق بودجه و اعتبارات ملی و استانی و شهرستانی در حال حاضر خوی را در مسیر توسعه و پیشرفت قرار داده است و انتظار می رود ادامه این مسیر و تبدیل شهرستان خوی به قطب اقتصادی و صنعتی کشور با شتاب بیشتری پیگیری شود تا این شهرستان بتواند ظرفیت بالقوه اش اقتصادی و تجاری و فرهنگی اش را به بالفعل تبدیل کند.

منبع:ایسنا

«کرملین»، قدیمی‌ترین و مستحکم‌ترین قلعه مسکو

هر ساله تا قبل از شیوع گسترده کرونا تعداد زیادی برای سفر کشور روسیه و به ویژه مسکو را انتخاب می‌کردند تا هم با طبیعت بکر این منطقه و هم تاریخی که در کوچه پس کوچه‌هایش به یادگار مانده آشنا شوند و تجربه‌های جدیدی را به دست آورند.

کشور روسیه پهناورترین کشور جهان است و این گستردگی سبب تنوع فرهنگی و هنری این کشور شده است. روسیه، یکی از سردترین کشورهای جهان به شمار می‌رود، اما آثار و اماکن ادب و هنر موجود در آن گرمایی به این کشور می‌بخشد که علاقه‌مندان و گردشگران بسیاری را به خود جذب می‌کند.

کاخ کرملین که یکی از بزرگترین بناهای ساخته شده در تاریخ اروپا است در زبان روسی قلعه یا دژ معنا می‌شود. کرملین در سال ۱۸۳۷ میلادی تأسیس شده و در ابتدا سازه‌ای چوبی به طول ۸۵۰ متر و مساحت سه هکتار بوده است.

سازه چوبی کاخ کرملین متاسفانه در دوره حمله نظامی مغول نابود شد اما در قرن ۱۴ میلادی جایگزین شدن اسکلت فلزی به جای سازه‌های چوبی این کاخ برای دومین بار ساخته شد و این بار محبوبیت بیشتری نیز پیدا کرد.

نکته‌ای جالب در مورد کاخ کرملین روسیه این است که کرملین مجموعه‌ای از کاخ‌ها و کلیساهای مختلف را در بر می‌گیرد و کاربردهای متفاوتی داشته و دارد. برای مثال این کاخ مدتی به عنوان خانه تزارهای روسیه قرار می‌گرفته و در حال حاضر نیز میزبان رئیس جمهور این کشور است.

از ویژگی‌های کرملین همچنین می‌توان به ۷۰۰ اتاق مختلف آن اشاره کرد که تعدادی از آن‌ها مربوط به نسخه قدیمی کرملین هستند. گفتنی است که به سبب امکانات و ویژگی‌های مختلف این کاخ، دولت روسیه رویدادهای گوناگونی را در این مجموعه برگزار می‌کند.

یکی مهمترین بناهای کرملین کاخ «ترم» است که به عنوان قدیمی‌ترین سازه کرملین نیز شناخته می‌شود. این ساختمان پیش از انتقال پایتخت روسیه به سنت‌پترزبورگ، محل زندگی تزارها بوده است.

گفته می‌شود که زوایای ناهماهنگ مثلثی شکا دیوار کرملین محوطه‌ای به مساحت ۲۷۵.۰۰۰ متر مربع ایجاد می‌کند و دیوارهای کرملین و برج‌ها در طی سال‌های ۱۴۸۵ تا ۱۴۹۵ توسط استادان با سابقه ایتالیایی ساخته شده‌اند.

در ابتدا کرملین تنها ۱۸ برج داشته که در قرن ۱۷ این تعداد به ۲۰ عدد افزایش پیدا می‌کند و باید گفت که بلندترین برج این مجموعه «اسپاسکایا» نام دارد که در سال ۱۶۲۵ با ارتفاع ۷۱ متر ساخته شده است. همچنین سه ساختمان این مجموعه به صورت گرد و سایر ساختمان‌ها به صورت چهارگوش طراحی و ساخته شده‌اند.

میدان کلیسای اعظم، قلب کرملین به حساب می‌آید و توسط ۶ساختمان که سه کلیسای اعظم را شامل می‌شود احاطه شده‌ است. یکی از این کلیساها «دورمیشن» نام دارد که در سال ۱۴۷۹ ساخته شد و از اصلی‌ترین کلیساهای مسکو به شمار می‌رود و در گذشته به دلیل اهمیتی که داشته مراسم تاج‌گذاری تزارها در آن انجام می‌شده است.

کلیسای اعظم «بشارت» نیز با سه گنبد درخشان، دیگر اثر تاریخی است که در سال ۱۴۸۹ تکمیل شد و در سده بعد به عنوان یک کلیسای نه گنبده مورد بازسازی قرار گرفت. در بخش جنوب شرق میدان نیز کلیسای اعظم «آرچانگل میخائیل» بنا شده است که بنای آن بسیار بزرگتر از سایر کلیساها و ساختمان‌ها است و داخل آن پادشاهان مسکو از ایوان کالیتا تا ایوان پنجم مدفون شده‌اند.

دو کلیسای داخلی «متروپلیتن‌ها» و «پدرسالاران» مسکو و تعدادی کلیسای دیگر در این مجموعه ساخته شده‌اند و نشانه‌ها و نقاشی‌های آبرنگ عالی سال‌های ۱۶۲۷ تا ۱۶۴۴ در آن‌ها به نمایش درآمده است.

از دیگر مشخصه‌های برج کرملین می‌توان برج «زنگ ایوان کبیر» در ضلع شمال شرق میدان را نام برد که گفته می‌شود نشان مرکز دقیق مسکو بوده و به یک شمع در حال سوختن شباهت دارد. این بنا که در سال ۱۶۰۰ ساخته شده، دارای ۸۱ متر ارتفاع است. گفتنی است که در زمان جنگ ۲۱ زنگ این برج هنگام حمله دشمنان به صدا در می‌آمده و به نوعی آغاز جنگ را اعلام می‌کرده است.

البته بازدیدکنندگان این کاخ معتقدند که وجود اسلحه‌خانه‌ای بزرگ در کاخ کرملین، بر جذابیت این مجموعه افزوده است و باعث شده هرساله گردشگران زیادی از آن بازدید ‌کنند.

همچنین یک موزه‌ تسلیحات نظامی در کنار اسلحه‌خانه قرار دارد که شامل یونیفرم‌ها، زره‌ها، سلاح‌های سرد و گرم و لباس حاکمان سلطنتی و سربازهای معمولی می‌شود.

منبع:ایسنا

مردم ترسیدند کم سفر رفتند

رییس انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی ایران گفت: در محدودیت‌های کرونا و تعطیلات اخیر، تقاضا و قیمت سفر ریزش داشت. مردم این‌بار ترسیده بودند و مثل همیشه، از سفر استقبال نکردند.

حرمت‌الله رفیعی در ارزیابی وضعیت سفر در تعطیلات هفته پایانی مردادماه که با محدودیت‌های تردد جاده‌ای همزمان شد، به ایسنا گفت: در سال‌های گذشته معمولا تعطیلات چهاردهم و پانزدهم خردادماه و تاسوعا و عاشورا، سفر و قیمت آن رشد شدیدی داشت، ولی امسال برای اولین‌بار شاهد ریزش تقاضا و قیمت سفر بودیم. حتی در مسیرهای داخلی و مناطق توریست‌پذیر مثل کیش، قشم، مشهد و چابهار حجم تقاضا به حدی پایین آمد که نرخ بلیت در برخی روزها و ساعت‌ها به پایین‌ترین حد رسید. مثلا در مسیر مشهد در بعضی روزها قیمت بلیت یک‌طرفه از تهران، به مرز ۲۰۰ هزار تومان هم رسید.

او اضافه کرد: البته به خاطر محدودیت‌های کرونا، تعداد پروازها به یک‌سوم کاهش یافت که همین تعداد پرواز هم با توجه به استقبال پایینی که برای سفر وجود داشت، زیاد بود. در واقع، مردم سفر نرفتند. می‌توان گفت این‌بار تبلیغات درباره کرونا اثرگذار بوده است. از طرفی، با شیوع ویروس جدید، بسیاری از خانواده‌ها درگیر شدند و شاید تجربه تلخی که بسیاری از نزدیک داشتند باعث شد این بار مساله جدی گرفته شود.

رییس هیات‌مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی در ادامه گفت: به جز استان‌های شمالی، در مسیرهای دیگر از جمله اصفهان، شیراز، بندرعباس و بوشهر که معمولا در تاسوعا و عاشورا مسافر زیاد داشت، استقبال خیلی کم بود و تقریبا تورها متقاضی نداشت.

قصه شمال فرق می‌کند…

رفیعی با اشاره به سفرهایی که در محدودیت‌های کرونا به شمال کشور انجام شد، با وجود تبلیغاتی که معتقد است از عوامل ریزش سفر بوده است، اظهار کرد: قصه شمال فرق می‌کند. وقتی تصاویر و اخباری از انتقال اتومبیل مسافران با جرثقیل به شمال کشور منتشر می‌شود، یعنی مردم به هر ترفندی دست می‌زنند تا به شمال برسند. اتفاقا ما هم یک سال و نیم است که به این سفرها انتقاد می‌کنیم، اما کسی نه می‌شنود و نه توجه می‌کند. این سفرهایی که انجام می‌شود و ستاد ملی کرونا تقصیر آن را گردن فعالان و تبلیغات گردشگری می‌اندازد، اصلا به صنعت گردشگری ارتباطی پیدا نمی‌کند. ما هم معتقدیم باید مانع این سفرها شد، اما اجازه سفر با آژانس را بدهند تا مردم از خدمات ایمن، بهداشتی و قابل کنترل استفاده کنند.

او افزود: حرف ما این است که سفر را متوقف کنید، اما به گردشگری اجازه فعالیت بدهید. تفاوت آن در این است که گردشگر با برنامه و کنترل‌شده سفر می‌کند و در هتل و اقامتگاه تایید و نظارت‌شده اقامت دارد که در این شرایط، کنترل بیماری و فرد آسان‌تر است، ولی در این مدل سفری که الان انجام می‌شود، کجا و چه کسی را می‌خواهند کنترل کنند؟ چگونه می‌توانند مانع انتشار بیشتر ویروس شوند؟

مسؤول سفرهای شمال ستاد کرونا است

رفیعی گفت: مسافری که با ماشین شخصی خود حتی با وجود منع تردد، به سمت شمال می‌رود، قصدش این است که آزاد باشد. حتما هم گعده و همنشینی شبانه دارد و پروتکلی را رعایت نمی‌کند. اصلا شمال می‌رود که دورهمی داشته و آزاد باشد. این سفرها نه برای جامعه محلی و نه برای صنعت گردشگری، آورده اقتصادی ندارد، اما نسبت به آن سختگیری نمی‌شود. این مسافرها حتی مواد غذایی و هر کالایی که نیاز دارند از شهر و محل زندگی تهیه می‌کنند، معمولا هم خانه و ویلایی دارند و یا نهایتا یک خانه اجاره کنند. به این مدل سفر، اصلا گردشگری نمی‌گویند و مسؤولیت آن هم با ستاد ملی کرونا است.

او درباره فعالیت دفاتر خدمات مسافرتی در تعطیلات گذشته، همزمان با محدودیت کرونا که با انتقادهایی مواجه شد، اظهار کرد: دفاتر خدمات مسافرتی در محدودیت‌های کرونا منع فعالیت ندارند و می‌توانند خدمات بدهند. اگر تعطیل شوند، با توجه به این‌که حمل و نقل عمومی برقرار است، حتما مردم دچار مشکل و سرگردان می‌شوند. بنابراین فعالیت دفاتر خدمات مسافرتی حتی طبق مصوبه‌های ستاد ملی کرونا، منع قانونی ندارد. از طرفی، مرزها باز است و سفر به خارج از کشور، هرچند محدود انجام می‌شود. ما که نمی‌توانیم برای کشورهای دیگر تصمیم بگیریم و وقتی آن‌ها اجازه ورود داده‌اند و مردم می‌خواهند بروند، ما مانعِ آن شویم. بنابراین دفاتر خدمات مسافرتی باید باز باشند که به این تعداد مسافر خدمات بدهند.

او اضافه کرد: آژانس‌ها در تعطیلات اخیر برای ترکیه، بلغارستان و ارمنستان تور داشتند، اما مردم استقبال نکردند و این تورها هم با ریزش قیمت مواجه شد.

رضایت و استقبال مردم از تورهای غیرمجاز و بدون مجوز!؟

رییس هیات مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی درباره تورهای طبیعت که حتی با وجود محدودیت‌های کرونا، همچنان پرجمعیت اجرا می‌شوند، اظهار کرد: بیشتر آژانس‌ها که به خاطر شرایط کرونا، تور بزرگ و پرجمعیت برگزار نمی‌کنند، خیلی‌ها متعهدند. در این تعطیلات هم اطلاع دارم تور زیادی از طرف آژانس‌ها اجرا نشد، چون مردم استقبال نکردند، اما آن تبلیغاتی که اشاره می‌کنید بیشتر از طرف گروه‌های غیرمجاز و بدون مجوز بوده که در فضای مجازی تبلیغ می‌کنند و اتفاقا استقبال زیادی از آن‌ها می‌شود و خوب هم کار می‌کنند و تعدادشان هم رشد کرده است و معضل بزرگی برای صنعت گردشگری شده‌اند.

او بیان کرد: خیلی‌ها می‌گویند مردم از این تورها رضایت دارند، باید هم همین‌طور باشد، چون این تورها که مجوز ندارند و نظارت هم نمی‌شوند محدودیت‌های آژانس‌ها را ندارند. مثلا آن اتفاقی که برای کاروانسرای دلیجان افتاد، برای این تورها نمی‌افتد؛ یک عده مسافر در فضای محصور آب‌بازی کردند، در کاروانسرا و آژانس پلمب شد. وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی هم از سرمایه‌گذاری که همه زندگی‌اش را برای این کار گذاشته بود، هیچ دفاعی نکرد.

رفیعی گفت: امیدوارم وزیر جدید میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به موضوع تورهای بدون مجوز توجه بیشتری نشان دهد. البته لازم است این وزارتخانه ابتدا از خودش شروع کند که هم آژانس مسافرتی دارد و هم هتل. وقتی به این موضوع رسیدگی کرد می‌تواند به مطالبه ما به عنوان بخش خصوصی دارای مجوز و قانونی هم پاسخ دهد و در برابر فعالیت‌های غیرقانونی ایستادگی کند.

منبع:ایسنا

تغذیه آتش ۱۵۰۰ ساله زرتشتیان یزد در روزهای کرونایی

مراسم تغذیه آتش مقدس ۱۵۰۰ ساله زرتشتیان یزد که همیشه به صورت جمعی توسط موبدان انجام می‌شده به دلیل کرونا، به صورت انفرادی توسط موبدان انجام می‌شود، این مراسم منجر به احیای این آتش بوده و بسیار اهمیت دارد.

تغذیه آتش ۱۵۰۰ ساله یکی از مراسم‌هایی است که همه روزه با فرایند خاصی توسط موبدان انجام می‌شود اما این روزهای کرونایی یی از موبدان در خلا جمعیت و به تنهایی این مراسم را انجام می‌دهد و گاتا خوانی که بخشی از این مراسم است انجام نشده و صدای ضبط شده ان در فضای خلوت و خالی از جمعیت آتشکده طنین انداز می‎شود.

تغذیه آتش هر روز توسط موبدان برگزار می‌شود و در این مراسم، آتش را با مواد خوش بوکننده و ضدعفونی کننده‌ای مانند اسفند، عود و کندر و هر آنچه بوی خوش تغذیه می‌کنند و با چوب درختانی مانند زردآلو برخی از میوه‌ها آتش را دوباره جانی تازه بخشیده و اجازه خاموش شدن آن را نمی‌دهند در این حین، بوی خوش آتش و عنبر و اسفند و سایر مواد در فضای آتشکده تا نیمه های خیابان می‌پیچد و هر رهگذری متوجه مراسم تغذیه آتش می‌شوند.

آتش ۱۵۰۰ ساله یکی از مهمترین جاذبه‌های این آتشکده است اما مسئله مهمتر همین شیوه نگهداری و پاسبانی آتش است که طی سال‌های دور تاکنون انجام شده و این آتش مقدس را حفظ کرده است.

البته بد نیست که ماجرای این آتش ۱۵۰۰ ساله را نیز تداعی کنیم، اصلا ماجرای این آتش چیست؟ شاید قبل از پاسخ دادن به این سئوال بهتر باشد تا مروری بر اهمیت آتش داشته باشیم چرا که در سال‌های بسیار دور برای روشن کردن آتش، وسایلی مانند کبریت در اختیار نبود و به همین منظور آتشی را همواره در یک مکان روشن نگه می‌داشتند تا مردم بتوانند روزانه گُلی(بخشی کوچک از چوب ذغال شده و روشن از آتش) را ز آن برداشته و اجاق خانه‌ خود را روشن کنند که به این مکان «آتشکده» یا «خانه آتش» می‌گفتند.

وظیفه آوردن آتش از آتشکده هم بر عهده فرزندان خانواده بود، به همین دلیل خانواده‌ای که فرزند نداشت، اجاقش خاموش یا به عبارتی کور بود که امروزه این پیشینه، ریشه‌ی ضرب‌المثل ایرانی(فلانی اجاقش کور است) نیز محسوب می‌شود لذا یکی از آرزوهای شیرین برای هر خانواده این جمله بود «اجاقت سبز باد».

ذات آتش، گِرد آن نشستن است و همین به مرور زمان، آتشکده‌ها را به مکانی برای گردهمایی و برگزاری جشن‌ها و آیین‌های مذهبی ایرانیان باستان تبدیل کرد و اکنون نیز علاوه بر ظرفیت مذهبی در بین زرتشتیان، به عنوان ظرفیتی فرهنگی و تاریخی در صنعت گردشگری مورد بهره‌برداری قرار گرفته است.

ساختمان کنونی آتشکده یزد که البته در فهرست آثار ملی ایران نیز به ثبت رسیده، در آبان ماه ۱۳۱۳ با سرمایه یک زرتشتی پارسی به نام «همابائی» بر قطعه زمینی که از سوی چند تن از زرتشتیان ایران از جمله برادران «امانت» به یاد فوت پدرشان «اردشیر مهربان رستم» امانت وقف شد، ساخته شد. نقشه این بنای تاریخی توسط مهندسان پارسی کشیده‌ شده است و معماری آن گویای شباهت‌های بسیاری با بناهای مشترک پارسیان و زرتشتیان در هند است، که «ارباب جمشید امانت» سرپرستی و نظارت ساخت این بنا را بر عهده داشت.

وی در خاطرات خود نوشته‌ که برای جلب توجه پارسیان هندوستان، پنج بار به آن دیار سفر کرده‌ است، چهار بار با کشتی‌های بخار روی آب‌های خروشان اقیانوس هند و یک بار پیاده و با شتر در ریگزارهای بلوچستان ایران و پاکستان تا سرانجام انجمن پارسیان هند، پرداخت هزینه ساختمان آتش ورهرام یزد را پذیرفته‌اند.

آتشی که درون این آتشکده می‌سوزد، بیش از ۱۵۰۰ سال است که روشن مانده‌ و این آتش، فروزه‌ای است از آتش آتشکده کاریان در لارستان که به عقدای یزد آورده شد و نزدیک به ۷۰۰ سال در آنجا روشن نگه داشته شد و سپس این آتش، در سال ۵۲۲ خورشیدی (۱۱۷۴ میلادی) از عقدا به اردکان (روستای ترک آباد) برده شد و نزدیک به ۳۰۰ سال نیز در ترک آباد بود و در سال ۸۵۲ خورشیدی (۱۴۷۴ میلادی) از ترک آباد به یزد آورده و نگهداری شد.

نخست در محله‌ای به نام «خلف خان علی» در خانه یکی از موبدان بزرگ به نام «موبد تیرانداز آذرگشسب» نگهداری می‌شد و در سال ۱۳۱۳ پس از ساخته شدن این آتشکده، به درون آن برده شد.

منبع:ایسنا

علم پزشکی مرهون ابن سینا

علم پزشکی پیشرفت و توسعه خود را مرهون دانش«ابن سینا» است به طوری که پس از ظهور حکیم هزاره ها سرعت تکامل علم پزشکی جهش یافت و حالا پس از گذشت هزار سال، هنوز هم از کتاب های این دانشمند ایرانی به عنوان مرجع در دانشگاه های معتبر دنیا استفاده می شود.

امروز اول شهریور در سالنامه ملی ایران به نام «ابن سینا، حکیم هزاره ها» نامگذاری شده است.

روزی که به خاطر تولد شیخ الرئیس به عنوان روز پزشک و روز همدان نیز نامگذاری و مطرح شده است. ابوعلی سینا پدر علم مدرن پزشکی و از بزرگترین پزشکان، فیلسوفان، منجمان و نویسندگان تاریخ به شمار می رود.

دوره تحقیق و فعالیت این دانشمند به عنوان دوران طلایی اسلام شناخته می‌شود که سبب پرآوازه تر شدن نام ایران در گستره جهان هستی شد.

شیخ الرئیس ابوعلی سینا حسین بن عبدالله حسن بن علی بن سینا مشهور به ابن سینا در ۳۷۰ هجری در روستایی به نام خورمیثن در نزدیکی بخارا چشم به جهان گشود.

در زمان ابن‌سینا، عربی، زبان رایج آثار علمی بود و دانشمندان ایرانی که در آن روزگار می‌زیستند، ‌کتاب‌های خود را به زبان عربی نوشتند. بعدها بعضی از این آثار به زبان‌های دیگر از جمله فارسی ترجمه شد. ‌

افزون بر این، ابن‌سینا در ادبیات فارسی نیز آثاری داشت؛ بیش از ۲۰ اثر فارسی به او منسوب است که از میان ‌آن‌ها دانشنامه علائی و رساله نبض از اهمیت بیشتری برخوردار هستند.

آثار فارسی ابن‌سینا، مانند دیگر نثرهای علمی زمان وی با ‌رعایت ایجاز و اختصار کامل نوشته شده‌ است. از جمله مهم‌ترین آثار ابن‌سینا می‌توان به شفا، قانون فی الطب، الاشارات و التنبیهات فی المنطق والحکمه و بسیاری رساله‌های دیگر فارسی و عربی اشاره کرد.

پزشک، ریاضی‌ دان، منجم، فیزیک ‌دان، شیمی ‌دان، روانشناس، جغرافی دان، زمین شناس، شاعر، منطق دان و فیلسوف جهان بخشی از القاب شیخ الرئیس بوعلی سینا است.

بوعلی سینا حتی توانست در زمینه فقه، ادبیات و شعر، موسیقی و نجوم بر دانش خود بیافزاید و بعد از سال‌ها توانست یافته‌های خود را که بیش از ۴۵۰ اثر بود ثبت کند که شفا، نجات، الاشارات و التنبیهات وحی بن یقظان در فلسفه و زاویه، اقلیدس، الارتماطیقی، علم هیات، المجسطی و جامع البدایع در ریاضی، قانون، الادویه القلبیه، دفع المضارالکلیه عن الابدان الانسانیه، قولنج، تشریح الاعضاء افصد و الاغذیه والادویه در طب از جمله آثار او است.

مهم‌ترین اثر ابن‌سینا در پزشکی، کتاب قانون (القانون فی الطب) است که آن را پیش از ۴۰۶ هجری، یعنی در حدود ۳۵ سالگی تألیف کرد. این کتاب در چند سده در سرزمین‌های اسلامی و در اروپای سده‌های میانه، همه کتاب‌های دیگر در این زمینه را تحت‌الشعاع قرار داد.

ابن سینا با وجود زندگانی ناآرام و پر حادثه خود، اندیشمند و نویسنده ای پرکار بوده و آنچه از نوشته های خرد و کلان وی بر جای مانده است، نماینده ذهنی فعال و پویاست که گویی در هر شرایطی، حتی در سخت ترین و توان فرساترین آنها از فعالیت و خلاقیت باز نمی ایستاد.

شیخ الرئیس در ۱۸ سالگی همه علوم را فرا گرفته بود و دیگر احتیاجی به خواندن و فراگیری هیچ علمی نداشت. در این زمان نوح دوم سامانی (نوح بن منصور) معروف به امیر رضی، از پادشاهان سامانی، سخت بیمار شد؛ به طوری که اطباء از درمان او درماندند و چون ابن سینا در پزشکی آوازه و نام یافته بود، وی را به درگاه پادشاه بردند. ابوعلی سینا نوح را درمان کرد و اجازه یافت تا در کتابخانه پادشاه به مطالعه بپردازد.

در زندگی نامه ابوعلی سینا مواردی چند از درمان صاحب منصبان به چشم می خورد؛ از جمله آن که مجدالدوله، حاکم آل بویه که به مالیخولیا (سودا) مبتلا بود را نیز درمان کرد. وی همچنین برای درمان شمس الدوله (برادر مجدالدوله) احضار شد و پس از آن به اجبار سمت وزارت وی را پذیرفت.

در طی سال هایی که در همدان گذراند، نوشتن کتاب قانون در سال ۳۹۸ به پایان رسید. او در این دوران روزها را صرف تدریس و طبابت در بیمارستان و رسیدگی به امور سیاست می کرد و ‏شب ها به تحریر و تألیف کتاب یا بحث و شب نشینی با اندیشمندان همدان می پرداخت.

در سال پایانی عمر پر فراز و نشیب ابن سینا، علاءالدوله به سمت همدان حرکت کرد که در این سفر ابوعلی به قلنج مبتلا شد که در این زمان میزان دارو را افزایش داد و این موضوع سبب از بین رفتن قوای جسمی او شد؛ وی حتی در این زمان نیز دست از نوشتن برنداشت و در این زمان ‏کتابی در مورد اثبات خدا با نام حکمت المشرقین – فلسفه شرقی – را به نگارش درآورد که تقریباً نوعی وصیت نامه به حساب می آمد.

بیماری ابن سینا بعد از چندی شدت گرفت و در حالی که چندین بار این بیماری را در دیگران درمان کرده بود، خود از آن جان سالم به در نبرد و در هشتم آبان ماه ۴۱۵ در شهر همدان رخت از جهان فانی بر بست و او را در ‏این شهر به خاک سپردند.

در سمت پنهان کُره ماه دهانه‌ای به افتخار ابن سینا به نام وی دهانه ابن سینا نام‌گذاری شده‌است. در بیشتر شهر های ایران و حتی در استانبول، هراره، بوبینی فرانسه بیمارستان‌هایی به افتخار ابن سینا به نام وی نام‌گذاری شده‌است.

مدارس و مراکز آموزشی بسیار زیادی در ایران و همچنین دانشگله های معتبری در کشورهای اروپایی، آمریکایی و آسیایی نیز به نام وی نامگذاری شده اند.

مجسمه چهار تاقی از ابن سینا به همراه خیام، ابوریحان بیرونی و زکریای رازی در محوطهٔ سازمان ملل متحد در وین در سمت راست ورودی اصلی آن قرار داده شده‌ است.

دانش پزشکی همواره پیشرفت خود را مدیون تلاش و کوشش بوعلی سینا دانشمند ایرانی می داند، او با هوش و ذکاوت سرشار خویش توانست در این علم تحولی بنیادین ایجاد کند.

بوعلی سینا به دلیل مهارت بسیار در علم پزشکی، از شهرت فراوانی نزد مردم برخوردار است.

بوعلی سینا به راستی از نوابغ تاریخ است که باید گفت بنا به روایتی حدود ۱۲۰ کتاب را تالیف کرده که قانون در طب، شفا در فلسفه و حکمت و اشارات، شهرت جهانی دارند و معروف ترین اثر وی به زبان پارسی هم دانش نامه علایی است.

با تمام علمی که ابن سینا داشت در اواخر عمر خود در شعری گفت:

دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
اندر دل من هزار خورشید بتافت
لاکن به کمال ذره ای راه نیافت

منبع:ایرنا

پذیرایی از عزاداران یزدی‌ با قهوه‌ای ۴۰۰ ساله

صاحب موکب قهوه‌ یزدی که در ایام سوگواری اباعبدالله(ع) با این قهوه‌ی ۴۰۰ ساله پذیرای عزاداران حسینی است، می‌گوید: پخت قهوه یزدی در مراسم‌های مذهبی خصوصاً ایام محرم‌ از دوران صفویه به بعد رواج یافته است.

«ابراهیم مرادی» که از قهوه پزهای یزدی است و سال‌ها در این حوزه فعالیت دارد، با بیان این که از دوران طفولیت به همراه پدرش قهوه‌پز مراسم‌های سیدالشهداء است، به خبرنگار ایسنا می‌گوید: از همان کودکی تقریبا ۷ یا ۸ سالگی توفیق خدمتگزاری در درگاه ابی عبدالله(ع) پیدا کردم، ابتدا نسبت به پذیرایی‌های مختلف مانند توزیع گلاب، آب دادن فعال شدم، بعد هم در قسمت چایخانه قند پاتال کُنی، استکان جمع‌کنی و چایی‌ریزی مشغول شدم.

وی اضافه می‌کند: از همان کودکی که در مجالس بودم، از روضه‌خوانی‌هایی که پدرم متولی آن‌ها بود تا مراسم‌هایی که قهوه‌پز قدیمی بافت تاریخی مرحوم حاجی آقا رضای فخر می‌گرداند، خدمت می‌کردم.

این قوه‌پز مراسم‌های امام حسینی که امسال هم مانند سنوات گذشته موکب قوه‌ یزدی‌اش را برای امام حسین (ع) راه انداخته است، می‌گوید: پخت قهوه یزدی در مراسم‌های مذهبی خصوصاً محرم‌ها، از صفویه به بعد رواج یافته و سند قوی‌تر آن قدمتی بیش از ۲۵۰ سال را نشان می‌دهد.

مرادی از قهوه‌ریزی‌های بزرگان محله یاد می‌کند و می‌گوید: در مجالس قهوه‌ریزی می‌کردم و به همراه والدین شرکت می‌کردم تا قهوه‌ریزی و رفته رفته قهوه‌پزی را آموختم و امروز توفق دارم تا در مراسم‌های حسینی قهوه‌پز باشم.

قهوه یزدی که امروز طعم و شیوه پخت و تفاوت آن با سایر قهوه‌ها منجر به ثبت ملی آن شده است، نه تنها یک خوراکی بلکه دارای پیشینه ارزشمندی تا حدود ۴۰۰ سال گذشته است و علاوه بر آن یک نوشیدنی اعیانی و اشرافی به خصوص در مراسم‌های عزاداری محسوب می‌شده که به مراسم‌های ماه محرم به عنوان یکی از مراسم‌های مذهبی مهم در بین مردم یزد راه یافته است.

منبع:ایسنا