منوچهر مرتضوی و اثری که جهانی شد

زنده‌یاد ایرج افشار، محقق، کتاب‌شناس، نسخه پژوه و ایران‌شناس برجسته در بخشی از نوشتاری که به یاد دوست دیرینش دکتر منوچهر مرتضوی به قلم آورده می‌نویسد: «مرتضوی دانشکده‌ ادبیات دانشگاه تهران را به پایان رسانید و به مرتبت دکتری در ادبیات رسید، از شاگردان دل‌بسته به فروزان‌فر بود، بمانند اغلب متخصصان واقعی قلمرو ادبیات که تبحر و تشخص علمی آن‌ها از فضل کم‌ مانند فروزان‌فر و آموختگی خاص از او جوهر گرفته و بالیدگی از او یافته بودند. مرتضوی در سال ۱۳۳۷ از رساله خود با عنوان اوضاع ادبی آذربایجان در عهد ایلخانان که فروزان‌فر راهنمایی‌اش کرده بود، دفاع کرد. پس از آن مطالعات خود را در آن رشته به ژرفایی ادامه داد و به تدریج در نشریه دانشکده ادبیات تبریز مقالاتی در آن قلمرو منتشر می‌ساخت. چون مرتضوی جوان به تبریز باز رفت به مرتبت دانشیاری در دانشکده ادبیات استقرار یافت.

سلسله مطالعات او چندان به درازا کشید که از گرد آمدن آن‌ها کتاب مستقل مسائل ایلخانان مسائل عصر ایلخانی تنظیم و نشر شد. خدمات دانشگاهی مرتضوی منحصر به تدریس معمولی و مرسوم دانشگاه‌ها نبود. زمانی که تصدی ریاست دانشکده ادبیات به‌طور انتخابی بر عهده‌اش قرار گرفت، مؤسسه تاریخ و فرهنگ ایران را ایجاد کرد و به اعتبار فرهنگی رسانید و تا در آن مقام بود. شاید ۱۵ کتاب توسط آن مؤسسه به چاپ رسید و تا آن موسسه برپا بود به سراسر کار آن اشراف داشت و دلسوزانه وقت صرف می‌کرد. نيز بايد اشاره كنیم كه چون كنگره رشيدالدين فضل‌الله همدانی در تهران برگزار شد و گوشه‌اش به تبريز كشيد و قرار شد كه تأليفات رشيدالدين در يك سلسله چاپ شود، او جزو چند نفری برگزيده شد كه كار را به سرانجام برسانند.

مجمع علمی و تحقیقی رشیدالدین فضل‌الله همدانی طی روزهای ۱۱ الی ۱۵ آبان ماه ۱۳۴۸ با حضور جمعی از بزرگ‌ترین دانشمندان و صاحب‌نظران ایران و جهان که بی‌اغراق نام هریک به تنهایی اعتباری برای هر محفل علمی و دانشگاهی تلقی می‌شود، به میزبانی دانشگاه‌های تهران و تبریز برگزار شد، سرشناس‌ترین دانشمندان و محققان حاضر در این مجمع علمی عبارت بودند از بدیع‌الزمان فروزان‌فر، مجتبی مینوی، عباس زریاب خویی ، محمدتقی دانش‌پژوه، ایرج افشار، سید محمد محیط طباطبائی، سید جعفر شهیدی، محمد ابراهیم باستانی پاریزی، منوچهر مرتضوی، مهدی محقق، محمد جواد مشکور، غلامحسین یوسفی و… از ایران و کارلیان از دانشگاه لیدن، جان بویل از دانشگاه منچستر، عثمان توران از دانشگاه آنکارا، احمد زکی ولیدی طوغان از دانشگاه استانبول، کنت لوتر از دانشگاه میشیگان و… دو روز پایانی این مجمع علمی در دانشگاه تبریز برگزار شد و یکی از ویژگی‌های گردهمایی تبریز معرفی نسخه اصلی وقف نامه ربع رشیدی به شرکت‌کنندگان در این همایش به همت و پایمردی استاد دکتر منوچهر مرتضوی بود. استاد فقید ایرج افشار در این باره می‌نویسد:

«موقعی که یکی از جلسات مجمع علمی و تحقیقی درباره خواجه رشیدالدین فضل‌الله طبیب همدانی در تبریز تشکیل شد، به اهتمام قابل‌تقدیر منوچهر مرتضوی رئیس دانشمند دانشکده ادبیات تبریز نسخه اصیل و بی‌نظیر وقف نامه خواجه که اغلب قسمت‌های آن به خط شخص اوست به معرض دیدار شرکت‌کنندگان قرار گرفت و به مناسبت اهمیتی که این نسخه مهم تاریخی دارد، در پیشنهادهای نهایی مجمع گنجانده شد که یکی از دستگاه‌های ملی و عمومی کشور آن را خریداری کند تا از تصرفات دائمی روزگار در امان بماند.»

عین عبارت مندرج در ماده نهم بیانیه پایانی مجمع علمی و تحقیقی خواجه رشیدالدین فضل‌الله بدین شرح بوده است: «نسخه وقف نامه بسیار مهم او که از تصاریف بی‌امان روزگار در امان مانده است و خط عصر هموست خریداری شد و فوراً به‌صورت عکسی زیر نظر مجمع چاپ آثار او به چاپ برسد.»

در تاریخ دوم اسفندماه سال ۱۳۴۸ زنده‌یاد سید محمد تقی مصطفوی به نمایندگی از انجمن آثار ملی عازم تبریز شد. پس از مذاکره با بازماندگان شادروان حاجی میرزا سعید خان ذکاء الدوله سراج میر در این شهر که نسخه وقف نامه را در تصرف داشتند، موافقت بازماندگان آن مرحوم بدین صورت جلب شد که نسخه خطی وقف‌نامه را در اختیار انجمن آثار ملی بگذارند و انجمن مبلغ مناسبی در خور چنین هدفی به‌عنوان حق الحفاظه و پاداش نگهداری این سند ملی به نماینده بازماندگان بپردازد و انجمن آثار ملی هم پس از انجام هدف‌های علمی از نظر عکس‌برداری و چاپ نسخه نامبرده عین نسخه اصلی را به کتابخانه ملی تبریز اهدا کند تا بدین‌وسیله این اثر تاریخی و سند ملی منحصربه‌فرد در شهر تبریز که محل اولیه آن بوده است برای فرزندان آینده ایران محفوظ بماند. نسخه اصلی وقف نامه ربع رشیدی از سوی زنده‌یاد سید محمدتقی مصطفوی به تهران منتقل شد تا براساس تصمیمات قبلی به‌صورت چاپ عکسی و متن تصحیح شده، منتشر شود.

 این مهم به همت دو تن از دانشمندان بزرگ، اساتید زنده‌یاد مجتبی مینوی و ایرج افشار و نیز همکاری شادروان عبدالعلی کارنگ در تصحیح قسمت مربوط به آذربایجان، به بهترین وجه ممکن انجام پذیرفت و پس از آن نسخه اصلی وقف نامه به کتابخانه ملی تبریز (کتابخانه مرکزی کنونی) اهدا شد و هم‌اینک در این کتابخانه نگهداری می‌شود.

وقف نامه به‌صورت کتابی مجلد است و نام آن در صفحه اول به خط ثلث و به طلا الوقفیه الرشیدیه بخط واقف فی بیان شرایط امور الوقف و المصارف است. این اثر ارزشمند و بی‌نظیر در سال ۱۳۸۶ در برنامه حافظه جهانی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد یونسکو، به‌عنوان اولین اثر از کشور عزیزمان ایران به ثبت رسیده است.

منبع:میراث آریا

باغ‌شهر تاریخی نطنز، گنجینه آیین‌ها و فرهنگ‌های محلی

ميراث‌فرهنگی ناملموس از جمله دستاوردهای معنوی اقوام مختلف در جوامع بشری به‌شمار می‌رود به‌گونه‌ای که این میراث ارزشمند ريشه در بررسی سیر تطور هويت تاریخی مردمان هر دیار دارد، در دنیای امروز و با توجه به توسعه علوم مختلف به خصوص در حوزه علوم انسانی و با تلاش‌های محققان و معرفی بهینه آنها، این میراث ارزشمند معنوی در کنار میراث ارزشمند کالبدی (ملموس) به تدریج در میان مردم جوامع مختلف و به‌ویژه نسل‌های جدید جایگاه خود را یافته و به‌عنوان ارزش‌های فرهنگی و تاريخی و حتی هویتی جوامع شناخته می‌شود.

امروزه و با توسعه علوم انسانی، میراث ناملموس در رشته‌هایی همچون جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی در شناخت آداب و رسوم اقوام مختلف یک جامعه، شيوه‌های مختلف حیات اجتماعی از جمله عرف و عادات و هنجارهای اجتماعی و حتی خرده فرهنگ‌ها در مراکز کوچک جمعیتی تبلور یافته و در نهایت به شناخت فرهنگ و تاریخ شفاهی مردم هر خطه و منطقه که به‌صورت سینه به سینه و در طی سده‌های متمادی منتقل شده، منجر می‌شود.

باغ‌شهر تاریخی نطنز گنجینه‌ای از میراث ناملموس استان اصفهان

شهرستان نطنز در محور تاریخی شمال استان اصفهان با پیشینه تاریخی به بلندای حیات متمدنانه انسان، مهد آیین‌ها و سنت‌های اصیل ایرانی و اسلامی است که مردمانش همچنان در گذر زمان توانسته‌اند ضمن حفظ هویت فرهنگی خود در اشاعه و بسط فرهنگ‌های بومی و محلی نیز موفق شوند.

شناسايی و ثبت آثار ناملموس این شهرستان با توجه به اهمیت آنها در طی شش سال اخیر مورد توجه قرار گرفت به گونه‌ای که در این راستا تاکنون افزون بر ۱۱ اثر  شهرستان در حوزه میراث ناملموس در حوزه‌های مختلف شهری و روستایی در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است .

برخی میراث ارزشمند ناملموس نطنز از جمله گویش مردم روستای ابیانه با پیشینه‌ای مربوط به دوران ساسانی،  مهارت هنر دستی خراطی سنتی، مهارت هنر ساخت سفال، مهارت هنر اجرای تعزیه محلی، آیین مذهبی نخل گردانی در شهر تاریخی بادرود و روستاهای ابیانه و وش، ثبت مراسم آیینی جقجقه زنی در روستای ابیانه، ثبت آیین مذهبی جل جلانی در روستای طامه، ثبت آیین مجمع‌گردانی مردم نطنز در نیمه شعبان، و ثبت ترانه‌های محلی  قالی بافان در روستاهای نطنز از جمله آیین‌های ناملموس ثبت شده شهرستان نطنز در فهرست آثار ملی کشور است.

با توجه به بررسی کارشناسان میراث‌فرهنگی، در حال حاضر در شهرستان نطنز بیش از یکصد اثر ناملموس و ارزشمند از ادوار مختلف تاریخی شناسایی اولیه شده كه بسیاری از آنها در معرض فراموشی هستند، اداره‌کل میراث‌فرهنگی استان اصفهان در تلاش است تا مطابق با توان خود در کوتاه‌ترین زمان ممکن نسبت به مستندنگاری آنها اقدام کند چراکه  ميراث ناملموس مهم‌ترین شاخصه فرهنگی در حفاظت فرهنگ‌های کهن بومی به‌شمار می‌روند، که ‌باید با مستندنگاری و معرفی مناسب از نسل به نسل ديگر منتقل شوند.

با توجه به فراوانی میراث ارزشمند ناملموس شهرستان  نطنز، در حال حاضر کارشناسان اداره‌ میراث‌فرهنگی نطنز در حال بررسی امکان مستندنگاری و ثبت آثار ناملموس مرتبط با حوزه صنایع‌دستی شهرستان هستند، آثار و هنرهایی که نطنز به واسطه آنها دیر زمانی است مهد تهیه و تولید آثار مسگری، قلمزنی، آثار چوبی و انواع و اقسام هنرهای مختلف از جمله فرش بافی، گیوه دوزی، قلمزنی، منبت، خراطی، چاقوسازی و فرش بافی در شمال استان اصفهان شناخته می‌شود.

اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان نطنز، شرایط پیش‌آمده در دوران شیوع بیماری کرونا را فرصتی مناسب برای انجام امور پژوهشی به‌ویژه در حوزه ثبت ناملموس دانسته و در راستای اجرای یک طرح ابتکاری و موفقیت‌آمیز، هر همکار این اداره، یک اثر ناملموس را برای اولین بار در این اداره در ایام شیوع کرونا مستندنگاری می‌کند، لذا در طی دو ماه اخیر افزون بر ۱۵ اثر ناملموس در زمینه‌های مختلف از جمله آیین‌های مذهبی، پخت غذاهای سنتی، بازی‌های محلی و صنایع‌دستی، شناسایی و مستندنگاری شده که پرونده‌های تهیه شده به‌ منظور طرح و بررسی به شورای ثبت اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اصفهان ارسال خواهد شد.

منبع:میراث آریا

آب‌انبار، ابتکار معمار‌ی گذشتگان

ایده ذخیره آب در ذهن بشر اولیه با مشاهده گودال‌ها‌ی‌ طبیعی شکل گرفته که به وسیله آب ‌باران و سیلاب‌ها پر شده و آن را در خود نگهدار‌ی می‌کرده و بشر به‌تدریج و با توجه به نیاز از آن الگو گرفته و اقدام به ساخت بنا‌ها‌یی دست‌ساز و مشابه نمونه‌ها‌ی طبیعی کرده که با پیشرفت تمدن‌‌ها‌ی بشر‌‌ی تکامل یافته است.

آب‌انبار یکی از کهن‌تر‌ین سازه‌ها‌ی آبی و پدیده‌ها‌ی معمار‌ی ساخت دست بشر به منظور ذخیره آب بوده که قدمت آن به دوران باستان می‌رسد. در گذشته‌ها‌ی نه چندان دور اجزا‌ی معمار‌ی خانه‌ها‌ی ایرانی منطبق بر آب‌و‌هوا و شرایط‌ جغرافیایی از بخش‌ها‌ی مختلفی تشکیل شده و بنا به اقتضاعات موجود از جزییات کمتر و بیشتر‌ی بر‌خور‌دار بوده است. در واقع معمار‌ی آب‌انبار بیانگر هویت بومی مردم منطقه و همچنین به عنوان یک سازه آبی یکی از عناصر اصلی محسوب می‌شده است.

هر یک از بخش‌ها‌ی خانه‌ها‌ی ایرانی از قبیل فضای بیرونی، اندرونی، هشتی، حیاط، حوض، اتاق‌ها، مطبخ، آب‌انبار و … از ویژگی‌ها‌ی ظریف و هنر‌مندانه‌ای تشکیل شده که آب‌انبار یکی از شاخص‌تر‌ین این موارد است.

آب‌انبار در واقع حوض یا استخر سر‌پوشیده و محلی برای ذخیره و نگهدار‌ی آب‌باران و جویبار‌ها‌ی فصلی بوده که یا در محله برای استفاده عموم و یا در زیر‌زمین خانه‌ها‌ی اشخاص متمول ایجاد می‌شده است. از قدیم‌الایام تامین آب شرب مصرفی یکی از دغدغه‌های اصلی مردم بوده چرا که آب‌و‌هوا‌ی خشک، کمبود بارش، خشکسالی و … لزوم احداث سازه‌ها‌ی آبی از جمله آب‌انبار، بند، چاه و قنات را فراهم کرده است.

آب‌انبار از بخش‌ها‌ی گو‌نا‌گونی از قبیل مخزن یا خزینه همان محوطه اصلی آب‌انبارکه محل ذخیره آب بوده و در داخل زمین قرار می‌گرفته و از اشکال مختلفی بر‌خور‌دار بوده است، تشکیل می‌شود، پا‌شیر در واقع شیر بزرگی است که به مخزن متصل بوده و در طرفین آن سکویی برای نشستن وجود داشته است، سر‌در که ابتدا و ورود‌ی راه‌پله عمیق آب‌انبار بوده و تا زیر‌زمین ادامه داشته است و باد‌گیر که با گردش هوا‌ی تازه و وزش باد مطبوع موجب خنکی فضا‌ی سازه می‌شده است.

سازه‌ها‌ی آبی نظیر آب‌انبار از کهن‌تر‌ین اجزا‌ی معمار‌ی در مناطق کویر‌ی است که از قدیمی‌تر‌ین نمونه این نوع ابینه می‌توان به بنایی در نزدیکی چغازنبیل اشاره کرد. آب‌انبار از کار‌برد‌ی‌ترین اجزا در معمار‌ی ایرانی بوده و در واقع به نوعی می‌توان ایرانیان را مبتکر آن دانست.

این دست از مخازن‌آبی با نام‌ها‌ی متفاوتی همچون سرد‌ابه، برکه، منبع و… علاوه بر ویژگی‌ها‌ی کار‌برد‌ی دارا‌ی معمار‌ی شاخصی بوده‌اند. اصول مهندسی و علمی به کار رفته در نحوه اجرا و ساخت آب‌انبار، عایق‌بند‌ی، مراحل تصفیه آب و همچنین استفاده از روش‌ها‌ی گو‌نا‌گون از قبیل میکروب‌کشی و گند‌زدا‌یی به منظور سالم‌سازی آب ذخیره شده در این بنا‌ها‌ی تاریخی نظر هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کند.

معماری آب‌انبار به نوع معماری منطقه مورد نظر بستگی دارد

معمار‌ی آب‌انبار بسته به نوع معمار‌ی منطقه مورد‌نظر و بر‌حسب شکل ظاهر‌ی می‌توانسته مدور، پلکانی و چهار‌گوش بوده و دارا‌ی تزیینات آجر‌کار‌ی و یا ساده باشد. آب‌انبار هسته اصلی و از جمله ضروریات مهم برای ادامه زندگی در مناطق گرم‌و‌خشک بوده که عنصر اصلی حیات را در خود ذخیره کرده است.

آب‌انبار‌ها‌ی خانگی، مکعب یا مکعب‌مستطیل با سقفی مسطح بوده و از آب چاه، قنات و چشمه پر می‌شده و آب‌انبار‌ها‌ی عمومی به شکل استوانه و با سقفی گنبد‌ی ‌شکل یا کله‌قند‌ی ساخته می‌شده و از آب باران و رود‌خانه‌ها پر می‌شده است. قسمت‌ها‌ی پایین‌تر آب‌انبار آب خنک و قسمت‌ها‌ی بالا‌تر و نزدیک به پله‌ها آبی گرم داشته است.

در ساخت این بنا‌ها از دو نوع آجر  لیمویی رنگ معروف به آجر آب‌انبار‌ی برای بدنه اصلی و آجر معمولی برای پوشش بیرونی استفاده می‌شده است. ساروج به عنوان ملاط نگهدار‌نده آجر‌ها از دیگر ابداعات معماران ایرانی در دور‌ان باستان بوده است.

آب‌انبار یکی از بنا‌ها‌ی بومی و اصیل ایران است که در قالب یکی از بنا‌ها‌ی عام‌المنفعه از جایگاه و منزلت بالایی در معمار‌ی، تمدن و فرهنگ ایران‌زمین بر‌خور‌دار است. وجود آب‌انبار در معمار‌ی ایرانی با شکل ساده و کار‌برد فراوان، دسترسی به آب را در تمام طول سال امکان‌پذیر کرده است به گونه‌ای که معمار‌ی کهن این سازه‌ها همچنان نیز کار‌آمد و کار‌برد‌ی است.

مخزن آب‌انبار‌ها در فصول سرد از بارش‌ها پر می‌شده تا در فصول گرم مورد استفاده قرار بگیرد. آب‌انبار از جمله اصلی‌ترین و مهم‌ترین عواملی بوده که نقش حیاتی و کلید‌ی در ادامه زندگی بشر داشته است.

توجه به جزییات و ایجاد امکانات رفاهی مناسب برای بهره‌گیر‌ی از مواهب‌الهی از جمله شاخصه‌ها‌ی معماری ناب ایرانی است. پیشرفت قابل توجه در تکنیک‌ها‌ی ساختمانی در طول ادوار مختلف متبلور شده است.

هر چند امروزه با وجود لوله‌کشی آب شهری و همچنین به واسطه تغییر معمار‌ی و ساختار‌ی بنا‌ها‌ی امروز‌ی حضور و نقش آب‌انبار‌ها چندان به چشم نمی‌آید اما شاید باز‌نگر‌ی این سیستم شگفت‌انگیز و کار‌آمد و راه‌انداز‌ی مجدد سازه‌ها‌ی به‌جا‌مانده در مناطقی خاص علاوه‌بر صرفه‌جویی در مصرف انرژ‌ی با ایجاد فضا‌ی توریستی به جذب گردشگر کمک کند.

شاید بتوان یکی از دلایل علاقه مردم به ساخت و وقف آب‌انبار‌ها را علاوه‌بر رفع نیاز‌ها و احتیاجات، حفظ فرهنگ و آداب‌و‌رسوم گذشتگان دانست. با توجه به اهمیت آب و سازه‌ها‌ی آبی در فرهنگ و زندگی مردم گذشته، لزوم آشنایی و ارتباط نسل جدید با این بخش از معمار‌ی اصیل و بومی ایرانی حس می‌شود. به دلیل پیشرفت علم، تکنو‌لوژ‌ی و معمار‌ی، بسیار‌ی از آب‌انبار‌ها نیز جایگاه اولیه و اصلی خود را در زندگی مردم از دست داده‌ و با خطر نابود‌ی و تخریب رو‌به‌رو شده‌اند و نیاز‌مند توجه و رسیدگی جدی هستند.

منبع:میراث آریا

کدام کشورها در نوروز پذیرای توریست‌های ایرانی هستند؟

فرارسیدن سال نو و برنامه‌ریزی و سفر به نقاط مختلف جهان در نوروز ۱۴۰۰ مورد توجه ایرانیان قرار گرفته و با توجه به نزدیکی فرهنگ‌ها و وجود آثار جذاب و تاریخی در این کشور، توریست‌ها و مسافران، این مقصد را برای خود انتخاب می‌کنند.

با توجه به آمارها مردم در حال جستجوی شرایط تورهای نوروز ۱۴۰۰ هستند. در چند سال گذشته، همیشه تعطیلات نوروز بهترین فرصت و اصلی‌ترین اوج سفر در ایران بوده است؛ امّا نوروز قبلی به خاطر شیوع کرونا، سالی متفاوت بود و تقریبا هیچ سفر نوروزی برون مرزی از ایران انجام نگرفت. حالا دوباره با نزدیک شدن به تعطیلات نوروزی، توجه‌ها به سمت تورهای نوروز ۱۴۰۰ رفته است.

امّا سوال اصلی این است که برای سفرهای خارجی، چه مقاصدی می‌تواند در سبد خانواده‌های ایرانی قرار بگیرد؟

تور ترکیه

ترکیه و تورهای متنوع آن، همیشه پرطرفدارترین تورهای برگزار شده از ایران هستند و امسال هم بیشترین مسافر خروجی از ایران به مقصد ترکیه و شهرهای اصلی آن خواهد بود. انجام تست کرونا برای سفر به تمامی مقاصد ترکیه با تمامی ایرلاین‌ها، الزامی است و این خبر نسبتاً خوبی است؛ چرا که تا چندی پیش، انجام و ارائه تست کرونای منفی برای ایرلاین‌های ترک، اجباری نبود.

تور استانبول

استانبول و تورهای آن، همیشه بین ایرانیان از سایر تورها پرطرفدارتر بوده است. امسال هم به دلیل قیمت مناسب‌تر تورهای استانبول نسبت به سایر مسیرها و همچنین، تعداد زیاد تور استانبول، بیشتر از بقیه مقاصد، محبوبیت دارد و پیش‌بینی می‌شود که استانبول پرطرفدارترین مقصد سفر در نوروز ۱۴۰۰ باشد.

تور آنتالیا

آنتالیا نیز همواره به دلیل تعداد پروازهای مستقیم و غیرمستقیم و تعداد فراوان پروازهای چارتری، جزء مقاصد اصلی نوروزی در ایران محسوب می‌شود. امسال نیز شنیده‌ها حاکی از این است که پروازهای فراوانی به صورت مستقیم و غیرمستقیم به مقصد آنتالیا در حال برنامه‌ریزی است. می‌توان تور آنتالیا را در کنار تور استانبول به عنوان دردسترس‌ترین و پرطرفدارترین مقاصد نوروز ۱۴۰۰ پیش‌بینی کرد.

تور مارماریس

مارماریس هم جزء شهرهایی است که در سبد سفر ایرانیان قرار گرفته بود. طبق شنیده‌ها، بسیاری از هتل‌های مارماریس فعلا تعطیل هستند. این که برای تعطیلات نوروز، چه تعدادی از آنها قرار است بازگشایی شوند، به صورت دقیق مشخص نیست و باید منتظر اعلام آن‌ها ماند. اما به هر حال، با همان تعداد هتل‌های محدود، برخی از آژانس‌های مسافرتی، پکیج تورهای مارماریس خود را ارائه کرده‌اند.

تور کوش آداسی

کوش آداسی به عنوان ارزان‌ترین مقصد ریزورتی در ترکیه، همیشه جزو گزینه‌های جذاب برخی از مسافران به مقصد کشور ترکیه است. در حال حاضر، هیچ توری به مقصد کوشی آداسی، برنامه‌ریزی نشده، امّا احتمال می‌رود تورهای آن برگزار شود.

تورهای زمینی به مقصد ترکیه

با توجه به بسته بودن مرزهای زمینی به مقصد ترکیه، انجام تورهای زمینی در هاله‌ای از ابهام هستند و امکان انجام تورهای زمینی به مقصد ترکیه در نوروز ۱۴۰۰ به شدّت کم است.

تور مالدیو

مالدیو جزو مقاصدی به شمار می‌رود که مدتی است با اجرای پروتکل‌های به نسبت سخت و قیمت‌های گران، توریست می‌پذیرد. از ایران نیز تورهای مالدیو  تقریبا ۴ ماهی است که برگزار می‌شوند و برای نوروز ۱۴۰۰ هم یکی از گزینه‌های پیش‌روی مسافران خاص ایرانی است.

تور سریلانکا

سریلانکا از آن دسته مقاصدی است که کم‌کم داشت در سبد سفر ایرانی ها قرار می‌گرفت و در یکی دو سال اخیر، توجه خیلی‌ها به آن جلب شده بود. سریلانکا اخیراً مرزهای خود را به روی توریست‌ها بازگشایی کرده است. طبق شنیده‌ها، تور سریلانکا از مبدأ ایران به مقصد سریلانکا برای نوروز ۱۴۰۰ به صورت پرواز مستقیم برگزار می‌شود، ولی هنوز پکیج تورهای مسافرتی برای این مقصد به بازار نیامده است. چون امکان سفر به کشورهای جنوب شرقی آسیا و مخصوصا مالزی و تایلند بسیار پایین است، به نظر می‌رسد تقریبا تنها گزینه نسبتاً ارزان، تورهای سریلانکا باشند.

تور ارمنستان

ارمنستان نیز جزو مقاصدی است که احتمال اجرای تورهای نوروزی آن از مبدأ ایران بسیار زیاد است. هنوز پکجی برای تورهای ارمنستان به بازار نیامده، امّا احتمالاً تورهای ارمنستان در نوروز ۱۴۰۰ برگزار شود.

تور کنیا

کنیا نیز مشابه مالدیو از آن دسته تورهایی است که در ۴، ۵ ماه اخیر به صورت محدود اجرا شده و امکان سفر ایرانیان به آنجا فراهم بوده است. تورهای کنیا نیز به صورت محدود در نوروز ۱۴۰۰ اجرا خواهند شد و می‌تواند یکی از گزینه‌های روی میز برای سفرهای نوروزی باشد.

مقاصد پرطرفدار اما تعطیل

این مسیرها، با وجود اینکه مهم‌ترین مقاصدی هستند که همواره مورد توجه ایرانیان بوده‌اند، تور و امکان سفر به آن‌ها (برای توریست‌ها)، فعلا مقدور نیست و بازگشایی مرز و انجام تور و سفر آن‌ها هم در نوروز ۱۴۰۰ احتمال کمی دارد:
تور تایلند، تور استانبول، تور آنتالیا، تور مالزی، تور گرجستان، تور دبی، تور باکو، تور هند و تورهای به مقصد تمامی کشورهای اروپایی. این‌ موارد، کشورها و مقاصدی هستتند که امکان برگزاری تور و سفرشان تا نوروز ۱۴۰۰ به شدت ضعیف و تقریبا محال خواهد بود و بهتر است برای این مقاصد، برنامه سفر نریزید.

منبع:ایرنا

پستویی به نام کاروان‌سرای سردار

کاروان سرای سردار یکی از آثار تاریخی است که در مرکز شهر بجنورد قرار دارد و متعلق به دوره قاجار بوده که به کاروانسرای سردار مفخم معروف است.

کاروان سرای سردار به دستور یار محمد خان شادلو (سردار مفخم)  برای اسکان مهمانان غیر رسمی خود در اواخر سده ۱۲ و اوایل قرن ۱۳ بنا شده است. این کاروان سرا که در زمان قدیم مرکز خرید و فروش  شهر به حساب می آمده است محل جشن های و آئین های اجتماعی هم بوده است.

طی چند سال گذشته این کاروان سرای تاریخی که می توانست محل جذب گردشگر و یکی از جاذبه های شهر بجنورد باشد تبدیل به انبار کسبه های اطراف واقع این مکان تاریخی شده بود که به علت کالاهایی مثل نخ، پشم، ابر و … محل امنی برای زندگی موش و مارمولک شده بود.

اما بعد از آن اداره کل میراث فرهنگی عملیات مرمت این اثر تاریخی را در دست گرفت ولی با وجود اینکه عملیات مرمت در این کاروان سرا به اتمام رسیده و هزینه های خیلی زیادی نیز برای مرمت آن پرداخت شده است اما هنوز این کاروان سرا کاربری انبار دارد و خبری از سرزدن گردشگران به آنجا نیست و با مراجعه به آنجا با گونی و کیسه های پر، ابر و پشم مواجه خواهید شد.

کاروان سرای سردار که می تواند تبدیل به نگین گردشگری در شهر بجنورد شود در حال حاضر در مهجوریت کامل به سر می برد و بیشتر شبیه یک پستو برای مغازه های اطراف آن است.

کاروان سرای سبزه میدان باید از کاربری انبار و پستو خارج شود

علی اکیر وحدتی کارشناس اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان‌شمالی در گفت و گو با ایسنا، اظهارکرد: کاروان سرای سبزه میدان باید از کاربری انبار و پستو خارج شود.

وی گفت: عملیات مرمت کاروان سرای سردار با مشارکت شهرداری به پایان رسیده است.

وی تاکید کرد: باید کاربری انباری از محل کاروان سرا، حذف و آن مکان نیز تبدیل به مکانی تجاری شود تا هم از آن استفاده اقتصادی صورت گیرد و همچنین از هجوم این گونه حیوانات موذی جلوگیری شود.

این مقام مسئول خاطرنشان کرد: هم اکنون کاروان سرای سبزه میدان جان تازه گرفته است.

وی افزود: در گذشته که به علت انبار نخ و پشم این محل تبدیل به محل زندگی موش و مارمولک شده بود اکنون با انجام عملیات مرمت و بستن درز و سوراخ ها دیگر خبری از این حیوانات موذی نیست.

کالاهای انبار شده در کاروان سرای سردار خطر آتش سوزی را به دنبال دارد

مستوفیان معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی نیز در گفت و گو با ایسنا گفت: برای ایجاد کاربری های جدید به بازار و کاروان سراهای تاریخی باید به صورت نرم رفتار شود و خدماتی در آنجا ارائه شود که هم شان آن اثر باشد.

وی با اشاره به اینکه مرمت کاروان سرای سردار به پایان رسیده است، اظهارکرد: در حال حاضر هر چند که شاهد انبار برخی از کالاها توسط کسبه های اطراف این کاروان سرا هستیم اما وضعیت نسبت به گذشته بهتر شده و کمی تمیزتر شده است.

مستوفیان افزود: برای اینکه این کاروان سرا از شکل انبار خارج شود شهرداری ضرب العجل های لازم را به کسبه هایی که در آنجا کالاهای اضافه خود را انبار کرده اند را داده است تا کالاها را خارج کنند.

وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر از آنجاییکه کالاهای انبار شده در این محل پر، پشم، پنبه و … است خطر اشتعال زایی و آتش سوزی نیز وجود دارد و کسبه باید به این مورد نیز توجه جدی داشته باشند.

این مقام مسئول تصریح کرد: پیگیری های لازم برای خارج کردن کاروان سرای سردار از شکل انبار در حال انجام است و تا سال آینده این مشکل حل خواهد شد.

وی با بیان اینکه در این کاروان سرا بیش از ۳۰ غرفه وجود دارد، گفت: طبق برنامه ریزی های صورت گرفته قرار بر این است تا بازارچه سوغات، صنایع دستی در این کاروان سرا راه اندازی شود و در قسمتی از آن نیز رستوران سنتی ایجاد شود.

شهرداری توان خرید غرفه های در تملک بخش خصوصی را ندارد

علیرضا باغچقی عضو شورای اسلامی شهر بجنورد نیز در ادامه در گفت و گو با ایسنا، بیان کرد: کاروان سرای سردار یکی از آثار تاریخی است که نشان دهنده قدمت شهر بجنورد است و از لحاظ گردشگری از اهمیت بالایی برخوردار است.

وی افزود: بخشی از این کاروان سرا در مالکیت شهرداری قرار دارد و قسمتی نیز مالکان شخصی دارد که متاسفانه از آن ظرفیت، با کاربری خوبی استفاده نکرده اند.

باغچقی ادامه داد: اگر موضوع مالکیت این غرفه ها مطرح باشد باید همکاری سایر دستگاه و مالکان خصوصی نیز وجود داشته باشد چراکه شهرداری بجنورد به تنهایی توان خرید تمامی غرفه هایی که در مالکیت افراد است را ندارد.

وی تصریح کرد: علاوه بر آن شنیده شده که مالکان خصوصی قیمت هایی را برای فروش اعلام کرده اند که قیمت بالایی بوده و توان خرید با آن قیمت ها وجود ندارد.

عضو شورای اسلامی شهر بجنورد تاکیدکرد: بنابراین برای اینکه این کاروان سرا تبدیل به یک مرکز تاریخی و گردشگری در شهر شود باید سایر دستگاه ها پای کار بیایند، مالکان خصوصی قیمت های منصفانه ارائه دهند و از سوی دیگر می توان در صورت عدم همکاری و همراهی از ظرفیت های قانونی نیز استفاده کرد.

منبع:ایسنا

سفر به فضا چقدر آب می‌خورد؟

شاید زمانی سفر به فضا تنها به عنوان روشی منحصرا برای تحقیقات علمی یا راهکاری برای پیشرفت در عرصه علم تلقی می‌شد، اما چندی است کمپانی‌های متفاوتی سفر به فضا را نیز به فهرست سفر‌های تفریحی اضافه کردند و برای تبدیل شدن به بهترین در این عرصه با یکدیگر به رقابت می‌پردازند.

در «بالتیمور» واقع در ایالت «مریلند» ۶۰۰ فضانورد از ۶۰ کشور مختلف جهان برای نخستین سفرشان به فضا آموزش می‌بینند، اما این افراد فضانوردان حرفه‌ای نیستند بلکه بخشی از نخستین گروه گردشگرانی هستند که برای تجربه جدیدترین نوع سفر گردشگری یعنی سفر به فضا به کمپانی «ویرجین گلکتیک» (Virgin Galactic) پول پرداخت می‌کنند.

«ویرجین گلکتیک» که به یک میلیارد بریتانیایی و مدیر سابق فیسبوک تعلق دارد، کمپانی پیشتاز در عرصه گردشگری فضایی شناخته می‌شود. این کمپانی می‌خواهد سفر به فضا را در آینده نزدیک به یک تجارت پرسود تبدیل کند. در حال حاضر هر مسافر قیمت سرسام‌آور ۲۵۰ هزار دلار آمریکا را برای یک سفر ۹۰ دقیقه‌ای به این کمپانی پرداخت می‌کند. این سفر به گردشگران فضایی این امکان را می‌دهد تا «جاذبه صفر» را تجربه کنند و کره زمین را از فضا ببینند. مسافران این کمپانی نباید حتما تمام استاندارد‌های فیزیکی و سلامت فضانواردان ناسا را داشته باشند، با این حال آزمایشات پزشکی روی مسافران این کمپانی انجام خواهد شد تا از بی‌خطر بودن این سفر برای آن‌ها اطمینان حاصل شود.

تقریبا ۶۰ سال قبل بود که «یوری گاگارین» فضانورد روسیه‌ای به نخستین فردی تبدیل شد که به فضا سفر کرده است. امروزه یک رقابت دیگر برای سفر به فضا شکل‌گرفته است، اما این‌بار این رقابت بین کمپانی‌های خصوصی که می‌خواهند به عرصه «گردشگری فضایی» قدم بگذارند، به وجود آمده است.

کمپانی «بلو اوریجینز» که توسط «جف بیزوس» مدیرعامل «آمازون» تاسیس شده است نیز نخستین سفر فضایی خود برای گردشگران را از سال آینده آغاز خواهد کرد. سفر کردن با این کمپانی هم برای هر مسافر صد‌ها شاید هم هزاران دلار آب می‌خورد.

یکی از کارشناسان گردشگری معتقد است: این قدم‌های کوچک برای فعالیت در عرصه گردشگری فضایی می‌تواند روی دیگر حوزه‌های این صنعت تاثیر بگذارد و در حال حاضر نیز بسیاری از کشور‌ها در تلاش هستند تا خود را به قطب سفر‌های فضایی تبدیل کنند.

«ماریانا سیگالا» که یک کارشناس در حوزه گردشگری است، بیان کرد: «فرستادن افراد به فضا نیازمند زیرسازی‌های بسیار تخصصی، رژیم غذایی ویژه، آموزش و لباس‌های فضایی مناسب است. کارشناسان و متخصصان بسیار متفاوتی در عرصه گردشگری فضایی وجود دارند و به طبع ارتقای گردشگری فضایی می‌تواند فرصت‌های شغلی و اقتصادی بسیاری را ایجاد کند. این تور‌های گردشگری فضایی در نهایت می‌توانند بدنه تحقیقی را شکل بدهند که نتایج آن می‌تواند به زندگی بشر در دیگر کره‌ها منجر شود.»

به عقیده «سیگلا»، در حال حاضر رویای سفر به فضا، تنها برای افرادی با سرمایه‌های کلان امکان پذیر است، اما هرچه که تعداد این دست سفر‌ها افزایش پیدا کند و دنیای تکنولوژی شاهد پیشرفت‌های بیشتری باشد، تعداد سفر‌های فضایی نیز بسیار بیشتر خواهد شد.

منبع:شفقنا

گردشگری و نشاط اجتماعی

نشاط اجتماعی و شادی یکی از موضوعات مهم در کیفیت زندگی اعضای جامعه است. در ایران نیز شادی به دلایل گوناگونی به یک مساله‌ی اجتماعی بدل شده است. به سخن دیگر، از یکسو پژوهش‌های گوناگون بیانگر آن است که ایرانیان ملت شادی نیستند و داده‌ها و نتایج این پژوهش‌ها بیانگر آن است که احساس شاد بودن و نشاط در میان ایرانیان،‌ متوسط رو به پایین است و جایگاه ایرانیان در رتبه‌بندی‌های جهانی مبتنی بر شاخص‌های شادی و نشاط، مناسب نیست و ایران یکی از ملت‌های ناشاد به شمار می‌آید. بر پایه‌ی برخی پژوهش‌ها، نمره‌ی ایرانیان از شادی، ‌۴۸٫۶ در طیف صفر تا صد بوده و البته پژوهش‌های سعید ذکایی (۱۳۹۵) این موضوع را به گونه‌ای مبسوط مورد بحث قرار داده و ابعاد آن را نشان داده است. اما با این همه می‌توان گفت شادی در ایران به دلیل ابهام دستگاه‌های سیاستگذاری بر سر آن (ابهام در فضاهای شادمانگی مردمی،‌ ابهام در اندازه و سنجه‌ی تعیین شادی‌های مشروع و ناشمروع،‌ ابهام در تعیین حدود آزادی و توانایی‌های فردی و گروهی مردم برای تجربه‌ی شادمانگی و حتی ابهام در الگو و ضرورت‌های سیاستگذاری درباره‌ی افزایش شادی و نشاط در میان ایرانیان) ‌سبب شده شادی نه یک «پدیده» رایج در حوزه‌ی عمومی،‌ بلکه به یک «مساله» رایج در حوزه‌ی عمومی بدل شود. بخش زیادی از سیاست‌های کنترلی و نظارتی دستگاه‌های حکومتی معطوف است به مهار، برخورد و حذف الگوها، ‌رفتارها،‌ فضاها و عرصه‌های شادمانی و نشاط مردم.

آنچه که در شرایط امروز جامعه ایرانی دیده می‌شود،‌ نوعی نبودِ نشاط همراه ناخرسندی از زندگی، سرگشتگی در آینده و حس ناامنی به‌واسطه‌ی دگرگونی‌های غیرمنطقی شدید زندگی است. این در حالی است که در جامعه‌ی ما سال‌هاست که گفتگوهایی درباره‌ی موضوع شادی و جایگاه آن در زندگی مرم درگرفته است. شادی مفهومی گنگ و البته بسیار پرکاربرد است. در زبان فارسی این واژه همراه با مترادف‌های گوناگونی است. در واژه‌نامه دهخدا اینگونه آمده است:

«شادی و شادمانی. خوشحالی. بهج. بهجت. استبهاج. بشاشت. مسرت. نشاط. طرب. ارتیاح. وجد. انبساط. سرور. فرح. خوشدلی. شادمانی. رامش. مقابل اندوه و غم. مقابل سوگ».

اما می‌توان برای فهم بهتر این موضوع آن را در تفکیکی دقیق‌تر در دو سطح فردی و گروهی بررسی کرد. در جامعه‌ی ما درگیری بر سر گونه و رویکرد تفسیر شادی همچنان جاری و رایج است. گاه پدیده‌ای روحی و بسیار حیاتی در زندگی افراد است و سفارش‌های زیادی برای شاد زیستن می‌شود و گاه امری ناپسند و نشانه‌ای از ناهنجاری و غیرنرمال بودن تعریف و به تبع آن سرکوب می‌شود. شادی در ایران را می‌توان از یکسو امری فردی تعریف کرد، یک امر روانشناختی که در آن شادی، «هیجان مثبتی است که به «رضایت از زندگی» تعبیر می‌شود و بدون آنکه لحظه‌ای باشد، مدت‌های زیادی همراه انسان است». در این معنا، بخشی از ابعاد عاطفی سیاست زندگی هر کسی است. سیاست زندگی دال بر  گزینش‌هایی است که هرکس از طریق آنها می‌خواهد زندگی شخصی‌اش را بسازد و شکل دهد. برای همین، شادی و شادمانه زیستن به یک الگو یا فرجام در سیاست زندگی هرکس تعریف می‌شود. از سوی دیگر شادی در سطح گروهی می‌تواند بخشی از سیاست‌های فرهنگی هر جامعه‌ای باشد. سیاست فرهنگی به درستی همان سازش و هم‌آوایی رسمی و اتفاق­ نظر مسوولان و سرپرستان امور در تشخیص، گردآوری و تعیین باارزش‌­ترین بنیادها و اولویت‌های مورد نیاز در حرکت فرهنگی است. همچنین سیاست فرهنگی را می‌توان بنیادهای راهنمای کارگزاران فرهنگی و مجموعه علائم و نشانه­‌هایی دانست که مسیر حرکت را نشان می­‌دهد. به سخن دیگر، گونه‌ای شیوه‌نامه روشنگر پویایی و راه است. از این نگاه، شادی می‌تواند همچون فرجامی برای سیاست‌های فرهنگی یک کشور شناسانده و تعریف شود. فرجامی که یک دستگاه رسمی حاکم به دنبال رسیدن به آن در زندگی اجتماعی مردم خویش است. بنابراین شادی را هم به مانند یک فرجام در زندگی و هم به مانند یک شیوه زیستن، می‌توان در دو سطح سیاست زندگی و سیاست فرهنگی مورد واکاوی قرار داد.

در واقعیت امر، ‌شادی به یک دو راهی اجتماعی تبدیل شده است. جایی که در میدان عمومی ساز و کاری برای آن نیست و جستجوی شخصی هم به نوعی سرپیچی از هنجارهای رسمی را در بر دارد. برای همین، تجربه‌ی شادی در ایران گونه‌ای هنجارشکنی را درون خود دارد که برآمده از سیاستگذاری‌های نادرست در پهنه‌ی فرهنگی است؛ به گونه‌ای که شادکامی و نشاط را نه تنها حذف، بلکه گاه سرکوب و مجازات هم کرده است. به سخن دیگر، نظام عواطف مردم ایرانی بیش از همه وابسته شده است به سیاستگذاری‌های مذهبی و سیاسی. برای همین است که میدان و پهنه‌ای برای تجربه‌ی عواطف در زندگی روزمره وجود ندارد. دست آخر این ناهمگونی خودش را به صورت آسیب‌زا شدن تجربه‌های شادی تبدیل کرده است. از یکسو آموزش‌های مدنی و جامعه‌پذیری درست و کافی برای شادمانی و راه‌های مناسب آن در جامعه وجود ندارد. بررسی‌ها نشان داده که نه در مدارس و نه در دانشگاه‌ها، ‌شادی جایگاهی در سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های اصلی ندارد. از سوی دیگر، تجربه شادی به گزینه‌های فردی در فضاهای خصوصی و همراه با هنجارشکنی از قواعد رسمی فروکاسته شده است. برجسته‌ترین ویژگی‌ای که در این میان گسترش یافته،‌ تجربه‌ی شادی بر پایه‌ی مصرف مادی است. بنابراین اگر به الگوهای تفریحی و سفرهای تفریحی ایرانیان بنگریم، مساله بنیادینِ تجربه شادمانی و نشاط در این سفرها،‌ مصرف است.

از این رو شادی و نشاط در میان ایرانیان پیوند مهمی با مقوله‌ی گردشگری پیدا می‌کند. گردشگری یکی از پهنه‌های کلیدی بازنمایی الگوها، انگاره‌ها و رفتارهای ایرانیان برای به دست آوردن شادی است. الگوهای رایج تجربه‌ی نشاط و شادی در بستر گردشگری نیز در راستای همان الگوهای کلی تجربه نشاط دیده می‌شود: بر پایه‌ی مصرف کالاهای مادی و بنابراین بر پایه‌ی سرمایه‌ی مادی افراد. پژوهش‌ها نیز نشان داده سرمایه‌ی فرهنگی و نمادین پیامد کمتری نسبت به سرمایه‌ی مادی در سنجش نشاط اجتماعی و شادمانی دارد.

در این میان، گردشگری می‌تواند راهی باشد برای سیاستگذاری فرهنگی به هدف افزایش نشاط و شادی در میان مردم. هرچند دست‌اندازی‌های سیاستگذاران برای افزایش نشاط، همواره دستاورد سودمندی نداشته، اما در عمل می‌توان سیاستگذاری‌هایی برای گسترش فرهنگ نشاط،‌ زمینه‌های آن و جامعه‌پذیری مدنی فراخور آن داشت. گردشگری یکی از فرصت‌های بنیادین برای افزایش نشاط اجتماعی است. از راه گردشگری می‌توان تجربه‌ی شادمانی را به پهنه‌ی همگانی و زندگی روزمره به شیوه‌ای مشروع و شایسته برای فرهنگ عمومی در آورد. شادمانی که عموما محدود به پهنه‌های خصوصی و فضاهای اندرونی و جایگاه‌های تعلیق (تعطیلی یا…) است، از راه سیاستگذاری‌های گردشگری می‌تواند به امری همگانی، روزمره و متعارف بدل شود.

برپایی جشنواره‌های فرهنگی موسیقی، خوراک، هنرهای سنتی و مدرن در کانون‌های جغرافیایی ویژه و نمادین، می‌تواند فرصتی برای شادمانی همگانی و همچنین گسترش توانمندی‌های رفتاری و شناختی مردم برای تجربه‌ی شادمانی باشد. اصولا همگانی کردن و متعارف‌سازی فضاها و پهنه‌های تجربه شادی،‌ می‌تواند بستری باشد که فرهنگ عمومی الگوهای شناخته‌شده و پسندیده‌ای را برای شادی و تجربه نشاط بیافریند. زیرا در پهنه عمومی،‌ فرهنگ عمومی می‌تواند زمینه‌ای برای گسترش الگوهای پسندیده شادی و نشاط و بازدارنده‌ای برای الگوهای ناهنجار شادی و نشاط باشد. به سخن دیگر، گردشگری به واسطه‌ی جایگاه تعلیقی که در زندگی روزمره فراهم می‌کند،‌ پیش از هر چیز بر پایه‌ی جستجوی شادی و نشاط و کسب لذت است. اما هرچه به‌واسطه‌ی گسترش ساز و کار جشنواره‌های ملی و آفرینش بسترهای مشترک همگانی برای تجربه‌ی شادمانی بتوان این فرجام جستجوی لذت را در فضایی شناخته ‌شده (غیر سیاسی و بدون دست‌اندازی‌های تمامیت‌خواهانه‌ی دستگاه‌های رسمی) امکان‌پذیر ساخت، می‌توان از فرو کاستن شادی به مصرف مادی کالاها جلوگیری کرد. فضاهای جشنواره‌ای ملی، در این میانه جایگاهی کلیدی دارند. گردشگری بر پایه‌ی جشنواره‌های ملی، به دلیل آفرنیش فضاهای شادمانه استوار بر کیستی و فرهنگ و البته همراه با تجربه‌ی دربر دارنده‌ی لذت موسیقی و خوراک‌های محلی و بین‌المللی،‌ می‌توانند زمینه‌ی پیشرفت جایگاه و نقش سرمایه‌ی فرهنگی و نمادین در به دست‌آوردن لذت و شادی را افزایش دهد.

به سخن دیگر، می‌توان گفت گردشگری از یکسو بستری است برای افزایش شادی و نشاط و از سوی دیگر پهنه‌ای است برای گسترش فرهنگ شادی و نشاط و توانمندی‌های شناختی و عاطفی و رفتاری لازم برای به دست آوردن نشاط، بر پایه‌ی سرمایه‌ی فرهنگی و نمادین. بنابراین گردشگری را باید به‌عنوان سیاستگذاری فرهنگی در راستای جامعه‌پذیری مردم و همسو با افزایش بسترها و تجربه‌های نشاط و شادی در نظر گرفت.

منبع:شفقنا

۸ مقصد جالب و عجیب گردشگری در مریخ

مریخ سیاره تضاد‌ها است. در اینجا، آتشفشان‌های خیلی بزرگ جای خود را به دره‌های عمیق و دشت‌ها به تپه‌های شنی می‌دهند و دهانه‌های عمیق سیاره هنوز می‌توانند به شکلی آب داشته باشند.

حداقل این چیزی است که دانشمندان فکر می‌کنند. به محض استقرار اولین مستعمره نشین مریخ در سیاره سرخ، مریخ قول می‌دهد که پتانسیل خود را به عنوان یکی از جالب‌ترین مقاصد گردشگری فضایی در منظومه شمسی آشکار کند.

آیا دوست دارید در مریخ سلفی بگیرید؟

امروز ما در مورد هشت مکان “نمادین” در مریخ صحبت خواهیم کرد که ممکن است مورد توجه گردشگران فضایی آینده قرار گیرد.

المپ
آتشفشان‌های ترسیس
دره مارینر
قطب شمال و جنوب مریخ
دهانه گیل و کوه شارپ (ایولیس)
حفره‌های مدوزا
خطوط عجیب در دامنه‌های دهانه هیل
“تپه‌های شنی” از هزارتوی شب و دشت‌های هلاس پلانیتیا

المپ

بلندترین آتشفشان در منظومه شمسی. مساحت آتشفشان واقع در خط استوا این سیاره تقریباً برابر با مساحت ایالت آریزونا آمریکا است (طبق داده‌های ناسا بیش از ۲۵۶ هزار کیلومتر مربع). ارتفاع آن ۲۶ کیلومتر است که باعث می‌شود تقریباً سه برابر بلندترین کوه روی زمین – اورست، که ارتفاع آن از سطح دریا حدود ۸.۸ کیلومتر است – بالاتر باشد.

Olympus یک آتشفشان سپری است. (آتشفشان سپری (به انگلیسی: Shield volcano) یکی از انواع آتشفشان است. از روی هم قرار گرفتن روانه‌های متوالی آتشفشان، ساختمان مدور کم‌ارتفاعی شبیه سپر دارد) این ماده در نتیجه انبوهی از توده‌های گدازه از این سیاره شکل گرفته است که دامنه‌های آن را تشکیل داده است. برای استعمارگران آینده مریخ، این آتشفشان یک هدف کاملاً جذاب برای کوهنوردی است، زیرا شیب آن از ۵٪ بیشتر نیست. در بالای آتشفشان یک فرورفتگی عظیم (کالدرا) وجود دارد که حدود ۸۵ کیلومتر عرض و تا ۳ کیلومتر عمق دارد.

آتشفشان‌های ترسیس

هنگام صعود به المپ، خوب است که به اطراف نگاه کنیم و برخی دیگر از آتشفشان‌های Tharsis تارسیس را مورد تأمل قرار دهیم. در مجموع ۱۲ آتشفشان غول پیکر در مساحتی حدود ۳۰ میلیون کیلومتر مربع وجود دارد. مانند کوه المپ، این آتشفشان‌ها از هر نظر بسیار بلندتر از آتشفشان‌های روی زمین هستند – این همه به لطف جاذبه کاهش یافته است که به آن‌ها اجازه می‌دهد به سمت بالا رشد کنند. به گفته دانشمندان، آخرین باری که این آتشفشان‌ها فوران کرده اند حدود ۲ میلیارد سال پیش بوده است، یعنی تقریباً نیمی از کل تاریخ عمر مریخ در زمان.

عکس بالا قسمت شرقی تارسیس را نشان می‌دهد که در سال ۱۹۸۰ توسط فضاپیمای Viking-۱ از آن عکس گرفته شده است. در سمت چپ تصویر، از بالا به پایین، می‌توانید سه آتشفشان سپری را ببینید: کوه Askriyskaya (ارتفاع ۱۸ کیلومتر)، کوه طاووس (ارتفاع ۱۴ کیلومتر) و کوه Arsia (ارتفاع ۱۹ کیلومتر). در قسمت سمت راست بالای تصویر، آتشفشان سپر دیگری به نام Dome Farsis (بیش از ۹ کیلومتر) وجود دارد.

دره مارینر

مریخ نه تنها بزرگترین آتشفشان‌های منظومه شمسی بلکه بزرگترین دره‌ها را نیز در خود جای داده است. طبق گفته ناسا، دره مارینر در بیش از ۴۰۰۰ کیلومتر از سطح مریخ امتداد دارد. این طول تقریباً چهار برابر Grand Canyon در ایالات متحده است که حدود ۸۰۰ کیلومتر طول دارد.

دانشمندان کاملاً مطمئن نیستند که چگونه دره مارینر بوجود آمده است، اما فرضیه‌های مختلفی در مورد این امتیاز وجود دارد؛ بنابراین، طبق محبوب‌ترین آن‌ها، دره‌ها می‌توانستند پس از تشکیل منطقه آتشفشانی تارسیس ظاهر شوند. با گذشت زمان، هنگامی که سیاره شروع به خنک شدن کرد، گدازه جامد شده شروع به تقسیم شدن و در نهایت شکل دره‌ها کرد.

قطب شمال و جنوب مریخ

مریخ نیز دارای قطب است. مریخ دو قطب یخی در قطب‌ها دارد که از نظر ترکیب کمی متفاوت است. اکتشاف قطب شمال (تصویر بالا) با استفاده از کاوشگر فینیکس (ققنوس) انجام شد، قطب جنوب فقط توسط مدارگرد‌های همان آژانس کشف شد. طبق گفته ناسا، در طول فصل زمستان، درجه حرارت در قطب‌های شمالی و جنوبی این سیاره به قدری کم می‌شود که دی اکسید کربن از جو آن متراکم شده و به صورت یخ بر روی سطح آن قرار می‌گیرد.

در تابستان هنگامی که دی اکسید کربن دوباره به جو تبدیل می‌شود، همه چیز تغییر می‌کند. در همان زمان، دی اکسید کربن در نیمکره شمالی به طور کامل ناپدید می‌شود و کلاهک‌های یخ زده را پشت سر می‌گذارد. مقداری از دی اکسیدکربن در نیمکره جنوبی باقی مانده است. تمام این حرکات توده‌های یخی به طور جدی بر روی آب و هوای مریخ تأثیر می‌گذارد و باعث ایجاد باد و سایر اثرات جوی می‌شود.

دهانه گیل و کوه شارپ (ایولیس)

دهانه گیل که با فرود مریخ نورد کنجکاوی در سال ۲۰۱۲ در این منطقه مشهور شد، منبع بالقوه گسترده‌ای از شواهد آب گذشته در سیاره سرخ است. فقط چند هفته پس از فرود، مریخ نورد بستر یک رودخانه باستانی خشک شده مریخ را کشف کرد. مریخ نورد پس از ماه‌ها سفر در پایین دهانه گیل، شواهد بیشتری برای تاریخ “خام” مریخ یافته است. این مریخ نورد در حال حاضر در نزدیکی قله مرکزی دهانه گیل کوه شارپ واقع شده است که به نام رابرت شارپ، زمین شناس نامگذاری شده است. در اینجا مریخ نورد در حال کشف ویژگی‌های زمین شناسی است.

یکی از مهمترین کشفیات برای مریخ نورد کشف ردپای مولکول‌های آلی پیچیده بود. مطالعه‌ای که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد گزارش داد که مریخ نورد ذرات آلی را در داخل یک سنگ ۳.۵ میلیارد ساله کشف کرده است. همزمان با اعلام کشف مواد آلی، دانشمندان اعلام کردند که کنجکاوی فصلی غلظت متان را در جو سیاره تأیید کرده است. متان یافت شده در مریخ ممکن است هم وجود یک زیست کره ابتدایی در سیاره سرخ و هم وجود فرایند‌های زمین شناسی را نشان دهد. مریخ نورد آینده که برای جایگزینی کنجکاوی به مریخ می‌رود، احتمالاً قادر به کشف آن است.

حفره‌های مدوزا

Medusae Fossae یکی از جالب‌ترین ساختار‌های زمین شناسی مریخ است. در بین نظریه پردازان اعتقاد رایج وجود دارد که این ساختار شاهدی بر سقوط یک بشقاب پرنده غول پیکر در سیاره سرخ است. با این حال، محتمل‌ترین توضیح در مورد ویژگی عجیب زمین شناسی، فوران‌های آتشفشانی است که بیش از ۳ میلیارد سال پیش در اینجا رخ داده است. دانشمندان حدس می‌زنند که Medusae Fossae یک منبع آتشفشانی است.

بزرگترین کانسار آتشفشانی در منظومه شمسی. این است که در نزدیکی خط استوا واقع از سیاره سرخ و گسترش در طول حدود هشت هزار کیلومتر است. طبق یافته‌های یکی از مطالعات انجام شده در سال ۲۰۱۸، یک فاجعه باستانی می‌تواند باعث ظهور مخازن مایع مناسب برای اشکال اولیه زندگی شود.

خطوط عجیب در دامنه‌های دهانه هیل

برخی از دامنه‌های دهانه‌های مریخی دارای آنچه “سازه‌های کشیده تکرار شونده” نامیده می‌شوند – خطوط تاریکی که در فصول گرم ظاهر می‌شوند. دانشمندان هنوز به طور دقیق تصمیم نگرفته اند که این خطوط چیست.

در تصویر بالا شیب دهانه هیل را مشاهده می‌کنید که خطوط با منشا ناشناخته ظاهر می‌شود. در سال ۲۰۱۵، دانشمندان ناسا گفتند که طیف سنجی زمین نشانه‌هایی از وجود نمک را در اینجا شناسایی می‌کند، که ممکن است شاخصی از وجود آب مایع باشد. با این حال، مطالعات بعدی در مورد “تکرار سازه‌های کشیده” نشان داده است که ساختار‌های سطح دامنه‌های دهانه ممکن است توسط آب جوی یا حرکت توده‌های شن خشک ایجاد شود.

برای رسیدن به ماهیت واقعی این خطوطی که ظاهر و ناپدید می‌شوند، به احتمال زیاد مجبور خواهیم بود که به آن‌ها نزدیک شویم. اما یک مشکل وجود دارد. اگر میکروب‌های بیگانه در این خطوط زندگی کنند، در هنگام مراجعه به این منطقه خطر عفونت وجود دارد. در حالی که ناسا در تلاش است تا نحوه کاوش از نزدیک این خطوط را کشف کند، در حالی که کانال‌های ایمنی سیاره‌ای مستقر در آن‌ها را مختل نمی‌کند، بازدید کنندگان و مستعمرات آینده مریخ ممکن است بتوانند آن‌ها را با استفاده از همان دوربین‌های شکاری از دور مشاهده کنند.

“تپه‌های شنی” از هزارتوی شب و دشت‌های هلاس پلانیتیا

از آنجا که جو این سیاره بسیار نازک‌تر از گذشته شده و آب از سطح آن تبخیر شده است، شکل فعلی مریخ عمدتا توسط باد شکل گرفته است. هنوز ویژگی‌های زمین شناسی در این سیاره وجود دارد که ممکن است اشاره‌ای به تاریخ “خام” مریخ داشته باشد. به عنوان مثال، به اصطلاح “تپه‌های شنی” را پیدا کنید که در نزدیکی منطقه‌ای به نام هزارتوی شب (مجموعه‌ای عظیم از دره‌های متقاطع) وجود دارد و همچنین دشت‌های هلاس. به گفته محققان، در این مناطق زمانی تپه‌های شنی تا چندین ده متر ارتفاع وجود داشته است. بعداً، قله‌های آن‌ها یا با حرکت توده‌های گدازه، در نتیجه فعالیت آتشفشانی در این سیاره یا تحت تأثیر آب مایع، جاروب و یا شسته شد. دلایل “شبح” تنها به آن‌ها اشاره می‌شود.

به گفته دانشمندان، چنین تپه‌های شنی قدیمی کاملاً نشان می‌دهد که چگونه حرکت جریان‌های هوا در مریخ باستان اتفاق افتاده است. با تشکر از این، متخصصان اقلیم می‌توانند درک کنند که محیط سیاره سرخ در گذشته چگونه بوده است. نکته جالب دیگر در مورد “تپه‌های شنی” این است که میکروب‌ها هنوز می‌توانند در بنیان آن‌ها پنهان شوند، در برابر اشعه و باد‌ها محافظت شوند، در غیر این صورت به راحتی از سطح سیاره منتشر می‌شوند. اما این‌ها فقط فرضیات است.

منبع:شفقنا

۱۰ شهر گردشگری جهان که انتظارات را برآورده نمیکند

هرکسی که می‌خواهد سفر کند، با تهیه یکش لیست از مکان‌های مطلوب، با تقریباً صد درصد احتمال، مشهورترین نقاط گردشگری را روی نقشه کره زمین اضافه می‌کند: برج ایفل، خیابان‌های کولوسئوم، لندن و.. بسیاری از ما نمی‌توانیم بدون بازدید از این مکان‌های افسانه‌ای، برای تجربه‌های جدید به خارج از کشور برویم. اما گردشگران باتجربه، مشتاقان تازه وارد را به سرعت سرد خواهند کرد: مشهورترین شهر ها واقعاً انتظارات زیاد شما را برآورده نمی‌کنند و معمولاً پس از سفر به آنجا ناامیدی باقی می‌ماند.

۱. پاریس، فرانسه

ارنست همینگوی با الهام نوشت: “پاریس را ببینید و بعدا بمیرید. ” و بسیاری از گردشگران تازه کار، هنگام سفارش بلیط در آنجا، منتظرند وقتی خود را در شهر افسانه‌ای عشق پیدا کردند، زیبایی مونمارتر، لوور معروف جهان و البته برج ایفل را ببینند. تاریخ غنی، معماری بی نظیر و بنا‌های تاریخی و فرهنگی بدون شک جمعیت بسیاری از گردشگران را به خود جلب می‌کند.

اما در واقعیت، همه چیز خیلی افسانه‌ای به نظر می‌رسد، زیرا با زیبایی‌های معماری و مناظر زیبا، آن‌ها به شدت با نگرش نه چندان دوستانه مردم محلی در تضاد هستند. پاریسی‌ها غالباً نسبت به گردشگران بی محلی نشان می‌دهند و تمایلی به پاسخگویی به سوالات گردشگران ندارند، به خصوص اگر زبان فرانسه شما خوب نباشد یا شما به هیچ وجه زبان فرانسه را صحبت نکنید. در چنین شرایطی، هاله عاشقانه شهر به سرعت به بیگانگی و احساس تنهایی تبدیل می‌شود و برداشت کلی از بازدید خراب می‌شود.

واقعیت جالب: گردشگران ژاپنی با بدترین ناامیدی‌های پاریس واقعی روبرو می‌شوند. مانع زبانی، ذهنیت عالی و اختلاف بین یک شهر واقعی و تصویری ایده آل که در تصورات آن‌ها ترسیم می‌شود، اغلب باعث می‌شود که آن‌ها به اصطلاح “سندرم پاریس” مبتلا شوند. در اصل، این تعریف نوع اختلال روانی را توصیف می‌کند که باعث می‌شود کسانی که از آن پیشی گرفته اند برای بازگرداندن تعادل عاطفی خود از متخصصان کمک بگیرند. انصافاً باید توجه داشت که سیاست جهانی شدن تأثیر مثبتی بر آسیایی‌ها دارد – در سال‌های اخیر موارد سندرم پاریس نادر است.

۲. رم، ایتالیا

پایتخت ایتالیا به طور شایسته‌ای عنوان “شهر ابدی” را به خود اختصاص داده است، زیرا این شهر برای هزاره‌ها به طور مداوم وجود داشته است؛ و برای گردشگران، این یک جاذبه ایده آل است، اول از همه، به لطف معماری بی نظیری که در قلمرو آن باقی مانده است: پله ها، پانتئون، چشمه Trevi و حتی یک کشور دیگر – واتیکان – که شما فقط نمی‌توانید آن را در خیابان‌های رم پیدا کنید. برای قرن‌ها، کولوسئوم باشکوه به حق مروارید ثابت شهر باقی مانده است. در واقع، می‌توان پایتخت ایتالیا را به درستی موزه‌ای تمام عیار در فضای باز دانست، جایی که نمونه‌هایی از معماری و آثار تاریخی یک دوره قابل توجه در آن جمع شده است.

با این حال، همه چیز به همان اندازه که در نگاه اول به نظر می‌رسد، در رم مثبت نیست. واقعیت این است که مقامات رومی، همانطور که عمل نشان می‌دهد، چنان بر حفظ آثار باستانی تأکید ندارند و عملاً از حل مشکلات فوری چشم پوشی کرده اند. مولفه مشترک، وضعیت حمل و نقل، کمبود‌های زیرساختی – علی رغم بودجه نسبتاً زیادی که گردشگران می‌آورند، اما آن‌ها از مردم محلی در برابر تأکید بر تبلیغات مزاحم در هر نوبت، کاستی‌های حمل و نقل عمومی و حتی انبوه زباله‌های پیش پا افتاده در خیابان که به موقع خارج نمی‌شوند، محافظت نمی‌کنند…. اگرچه سالانه میلیون‌ها گردشگر در رم پذیرفته می‌شوند. همه این‌ها تأثیر بسیار منفی بر برداشت عمومی از “شهر ابدی” دارد که در آمار‌ها منعکس می‌شود.

۳. سیدنی، استرالیا

استرالیا کشوری دور و غیرمعمول برای اکثر جمعیت جهان است. از اصلی‌ترین جاذبه‌های این ایالت می‌توان کانگورو و اپرای افسانه‌ای واقع در سیدنی را نام برد. بیشتر این گردشگران ابتدا به این شهر می‌روند و نه به پایتخت ایالت – کانبرا. علاوه بر این، سیدنی بزرگترین شهر استرالیا است.

با این حال، در واقعیت، جاذبه‌های گردشگری بسیاری در یک ایالت وجود ندارد. همین امر در مورد سیدنی نیز صدق می‌کند. در حقیقت، در کنار این اپرای بسیار منحصر به فرد، چیز دیگری برای دیدن وجود ندارد؛ و جاذبه اصلی خیلی بزرگ نیست: سقف به شکل بادبان کیفیت آکوستیک سالن را اضافه نمی‌کند، که برای ساخت چنین هدفی بسیار مهم است؛ و خوانندگان حرفه‌ای اپرا نیز به شدت از تئاتر سیدنی طرفداری نمی‌کنند: چشم باتجربه به سرعت تعدادی از نقص‌های دیگر را که به طور جدی بر صدا تأثیر می‌گذارد، در آنجا پیدا می‌کند.

۴. لندن، انگلستان

پایتخت مه آلود که بیش از هزار سال وجود دارد، همچنین علاقه‌مند به جذب گردشگران تازه کار است. این افراد، به نوبه خود، در تلاشند تا در جو اولیه و پادشاهی سنتی انگلستان، امپراتوری بریتانیا سابق، با کاخ باکینگهام و بیگ بن، برج و موزه با سلطنت سلطنتی غرق شوند. همه این‌ها به طرز چشمگیری با معماری مدرن شهر، چرخ فلک معروف و قطار‌های دو طبقه‌ی افسانه‌ای ترکیب شده است.

با این حال، شاید اینجاست که عاشقانه‌های پایتخت انگلیس به پایان می‌رسد. پس از همه، بیهوده نیست که لندن به عنوان یک شهر تقابل در نظر گرفته می‌شود – مه افسانه‌ای با دود ناشی از گاز‌های خروجی مخلوط شده است، ساختمان‌های تاریخی کمتر از مراکز تجاری که به دوران ویکتوریا اشاره دارند است، که امروز هیچ یک از ساکنان کلانشهر‌ها را متعجب نخواهید کرد.

ساکنان لندن نیز از نظر مهمان نوازی خاص متمایز نیستند و مردم محلی نمی‌خواهند مانند پاریسی‌ها با گردشگران ارتباط برقرار کنند. چیدمان غیر منطقی خیابان‌ها، پویایی مداوم افرادی که برای کار عجله دارند دیگر با هاله زندگی سنجیده انگلیسی محافظه کار قرن قبل از گذشته مطابقت ندارد، که گردشگران را با پایتخت مه آلود فریب می‌دادند.

۵. نیویورک، آمریکا

کلانشهر معروف سیاره از کمبود گردشگر رنج نمی‌برد.نیویورک به حق یکی از مراکز اصلی پویایی جامعه آمریکا محسوب می‌شود. ساختمان امپایر استیت، وال استریت، مجسمه آزادی و بسیاری دیگر از بنا‌های مشهور جهان سالانه صد‌ها هزار گردشگر را به این شهر می‌کشاند. بسیاری از مهاجران نیز در تلاشند تا به اینجا منتقل شوند.

با این حال، در زندگی واقعی، نیویورک بسیار غیر دوستانه‌تر از آن است که در نگاه اول به نظر می‌رسد. سرعت دیوانه وار شهرنشینی یک شوخی بی رحمانه با شهر بازی کرده است – تعداد زیادی از مردم در خیابان‌ها، ترافیک مداوم که مردم محلی و گردشگران را دیوانه می‌کند. کمبود درختان در نیویورک، به جز پارک‌ها شاید بتوان نیویورک را برجسته‌ترین شهر “جنگل سنگی” دانست، جایی که همه دوست دارند در آنجا نباشند.

تعداد افراد زیادی در نیویورک زیاد است. علاوه بر این، شهر کسانی را که برای زندگی به آنجا می‌آیند نیز مورد حمایت قرار نمی‌دهد – بسیاری از آن‌ها مجبور می‌شوند با هزینه‌های هنگفتی در آپارتمان‌های کوچک جمع شوند و بیشتر وقت خود را در محل کار برای تأمین هزینه‌های زندگی در شهر معروف صرف کنند.

۶. شانگ‌های، چین

در سال‌های اخیر، گرایش به محبوبیت برای همه آسیایی‌ها – از لباس گرفته تا ظروف کاهش نیافته است؛ بنابراین جای تعجب نیست که سالانه میلیون‌ها گردشگر تلاش می‌کنند این دنیا را که همیشه برای آن‌ها ناشناخته است، با چشم خود ببینند و به شهر‌های چین یا ژاپن بیایند. یکی از محبوب‌ترین مکان‌ها در این زمینه شانگ‌های است که مدتهاست همراه با پکن مرکز زندگی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چین بوده است.

در میان جاذبه‌های شانگ‌های، تقریباً هیچ چیز از فرهنگ سنتی بومی باقی نمانده است. با این حال، آن دسته از گردشگران یا مسافرانی که به دنبال برداشت از فرهنگ سنتی آسیا به این شهر می‌آیند وقتی با یک واقعیت ناخوشایند مواجه می‌شوند ناامید می‌شوند. نکته این است که شانگ‌های از مدت‌ها قبل بیش از حد به کلانشهر‌های غربی شباهت داشته است. یافتن آسمان خراش‌های مدرن، مراکز تجاری، دلپذیری‌های معماری نوساز در آنجا آسان‌تر از ساختمان‌های قدیمی یا بنا‌های قدیمی‌تر است. انصافاً، لازم به توضیح است که آن‌ها هنوز وجود دارند، اما تعداد آن‌ها در مقایسه با ساختمان‌های جدید غیرقابل مقایسه است.

مشاوره: برای کسانی که می‌خواهند معماری سنتی چینی را ببینند، اصولاً از شهر‌های بزرگ دور شوند و به داخل کشور بروند. به عنوان مثال، به شیان، به استان شانکسی، یا جنگل‌های سیچوان، یا به معابد باستانی استان هانشان؛ و، البته، نمی‌توان از بنای یادبود افسانه‌ای دیوار بزرگ چین چشم پوشی کرد.

۷. ریودوژانیرو، برزیل

زیبایی پایتخت کارناوال برزیل بسیار مورد توجه گردشگران است.اولین جاذبه گردشگری که با ذکر نام برزیل پیش می‌آید کارناوال‌های معروف آن است؛ و محل اصلی برگزاری آن‌ها پایتخت سابق آن – ریودوژانیرو است. به همین دلیل است که گردشگران با اشتیاق به آنجا می‌روند تا تصورات زنده‌ای را بدست آورند، و به شورش رنگ‌ها در خیابان‌های قدیمی و ساختمان‌های بلند مرتبه مدرن، طبیعت خیره کننده به شکل مناظر کوهستانی و سواحل گرم کنار اقیانوس آبی و البته به مجسمه با شکوه مسیح ناجی نگاه کنند.

جرم و جنایت در ریودوژانیرو مرتباً زیاد است. در زندگی واقعی، ریودوژانیرو آنچنان که تصور می‌شودبرای گردشگران افسانه‌ای نیست. ساختمان‌هایی که از نزدیک بازرسی می‌شوند ممکن است یکنواخت به نظر برسند و بزرگترین مشکل ریودوژانیرو بالا بودن میزان جرم است که برای دهه‌ها بدون تغییر باقی مانده است.

فاولا‌های برزیل فقط برای گردشگری هیجانی مناسب هستند. به همین دلیل است که بسیاری از گردشگران ترجیح می‌دهند از مرکز شهر دور شوند و حتی به فاولا‌ها (محله زاغه نشینی) نزدیک نشوند – سازه‌هایی در حومه شهر، که در واقع نوعی زاغه نشینی به سبک برزیل هستند. سطح زندگی در چنین مناطقی بسیار پایین است و نیرو‌های احتمالی مناسبی برای جرو و جنایت خواهند بود. در موارد دیگر، به هیچ وجه نمی‌توان امنیت کامل گردشگران را تضمین کرد.

۸. بارسلونا

زیبایی بارسلونا در سراسر کره زمین شناخته شده است. اسپانیا از مروارید توریستی خود محروم نیست. بارسلونا بیهوده مدینه فاضله توریستی این ایالت محسوب نمی‌شود، زیرا، به طور منظم در رده بندی شهر‌های پربازدید جهان قرار می‌گیرد. با ورود به آنجا، گردشگران امیدوارند که روح سنتی اسپانیایی و احساسات زنده‌ای را که این کشور به همراه دارد احساس کنند. با این حال، در واقعیت، همه چیز به اندازه دلخواه ما نیست.

گشت و گذار در میان جمعیت در بارسلونا دلپذیرترین تفریح ​​نیست.مسئله این است که بارسلونا یکی از پرجمعیت‌ترین مناطق این کشور است؛ بنابراین، علاوه بر شاهکار‌های معماری و استراحتگاه‌های معروف، میهمانان شهر ناگزیر باید با “جاذبه” دیگری روبرو شوند – جمعیت عظیم مردم در خیابان ها. به همین دلیل، گردشگران بیشتر به تصورات پس از بازدید از مکان‌های معروف فکر نمی‌کنند، بلکه به این فکر می‌کنند که چگونه سریع به مقصد برسند و توسط انبوه مردم در خیابان اذیت نشوند؛ و مردم محلی خود به شدت موافق هجوم گردشگران نیستند، زیرا آن‌ها را دلیل تخریب تدریجی بارسلونا می‌دانند.

۹. آتن

قلب جهان باستان نمی‌تواند گردشگران را به خود جلب نکند. شهر آتن یونان به حق یک مرکز واقعی از میراث دوران باستان قلمداد می‌شود. به نظر می‌رسد شما می‌توانید همه چیز را در آنجا پیدا کنید: از خیابان‌های تمام عیار آسفالت شده هزاران سال پیش، تا پارتنون افسانه‌ای، یک بنای تاریخی منحصر به فرد از معماری مقدس باستان؛ و بسیاری از گردشگران امیدوارند که احساس کنند گویی آن‌ها به سی قرن پیش، منتقل شده اند. اما با بازبینی دقیق‌تر، آتن به اندازه تصورات اولیه جذاب نبود.

امروزه مروارید معماری باستان فقط یک سایت بزرگ ساختمانی است. گردشگران، در تلاش برای رسیدن به مکان‌های دیدنی معروف، مجبور می‌شوند ابتدا از یک مسیر طولانی در خیابان‌های آلوده عبور کنند. علاوه بر این، بنا‌های معماری خود باعث ناامیدی می‌شوند – بسیاری از آن‌ها قبلاً به دلیل زمان و پدیده‌های طبیعی آسیب جدی دیده اند و به زاغه‌های رها شده شباهت دارند تا ساختمان‌های با شکوه. حتی پارتنون نیز از نزدیک یک مکان بزرگ ساخت و ساز است: این مکان منحصر به فرد برای محافظت از تخریب کامل سال‌ها به طور مداوم مرمت شده است، بنابراین مسافران به راحتی قادر به دیدن معبد شناخته شده نخواهند بود.

۱۰. آمستردام

آمستردام شهری بدون ممنوعیت و با احساسات زنده است. آمستردام یکی از شهر‌های محبوب برای بازدید گردشگران است؛ و هر یک از ما کاملاً می‌فهمیم که نه تنها با معماری به یادماندنی، بلکه با فرصت دستیابی قانونی به تعدادی از خدمات که در اکثر ایالت‌ها توسط قانون محدود یا ممنوع است، جذب آن‌ها می‌شود. کافی شاپ‌های محرک، منطقه معروف با چراغ قرمز – همه این‌ها محبوبیت و سابقه حضور گسترده‌ای در آمستردام فراهم می‌کند.

اما در واقعیت، همه چیز یکنواخت‌تر است.  در واقع، در این مکان‌های یکنواخت، جاذبه آمستردام، در واقع، پایان می‌یابد. با بررسی دقیق‌تر، معماری اصلی، روستایی و یکنواخت به نظر می‌رسد. علاوه بر این، میزان بالای حضور گردشگران شرایط راحتی را برای زندگی و مسافرت در شهر فراهم نمی‌کند.

منبع:شفقنا

شکنجه‌گاهی که «عبرت» شد

موزه عبرت روایتگر فریاد مردان و زنان آزادی‌خواهی است که در راهرو‌ها و سلول‌های زندان ساواک پیچیده است.

موزه عبرت روایتگر فریاد مردان و زنان آزادی‌خواهی است که در راهرو‌ها و سلول‌های زندان ساواک پیچیده است؛ صحبت از شکنجه‌گاهی است که هیچ گاه رنگ سفیدی به خود ندید و داغ عزیزانی که در آنجا از دست رفته‌اند، هیچ وقت فراموش نشد. ابتدا زنان و بعد تمامی افرادی که فارغ از جنسیت ندای آزادی سر می‌دادند، خونشان مظلومانه در این مکان ریخته شد و صدایشان همچنان در گوش‌های مردم این کشور طنین انداز است؛ صحبت از موزه عبرت است. در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با کسانی صحبت کردیم که از شکنجه‌های ظالمانه جلادان ساواکی می‌گویند.

جهان بین یکی از افرادی که مورد شکنجه ساواکی‌ها در دوران انقلاب قرار گرفته، درباره بند‌های مختلف زندان ساواک (موزه عبرت فعلی) گفت: هر بند دارای چند سلول انفرادی است. متهمین بعد از دستگیر شدن به این مکان‌ها منتقل می‌شدند و از همان ساعات اولیه‌ انتقال، بازجویی‌ها شروع می‌شد. بخاری‌ در بند وجود دارد که در زمستان، گرما و گاز CO2 تولید می‌کرد. بنابراین زندانیان دچار تنگی نفس و سرفه‌های شدید می‌شدند. واقعاً نام موزه عبرت برازنده این مکان است؛ جوانان ما باید عبرت بگیرند. آرامش و امنیتی که الان داریم، متأثر از روز‌هایی است که زندانیان در این مکان شکنجه شدند و نتیجه‌ این اتفاقات پیروزی انقلاب اسلامی ایران است.

وی با اشاره به زمان ورود خود به زندان ساواک، درباره محل خواب و لباس هایشان بیان کرد: من تیر ماه سال ۵۵ به دلیل تکثیر و توزیع اعلامیه حضرت امام و ارتباط با جمعیت موتلفه اسلامی دستگیر شدم. شهریور سال ۵۵ هم به مدت سه ماه به سلول دیگری منتقل شدم که به اصطلاح انفرادی بود؛ اما در فضایی بسیار کوچک حدود ۵ تا ۱۰ نفر حضور داشتند. ما برای خوابیدن مجبور بودیم به صورت طولی بخوابیم. ساواکی‌ها گا‌ه فرصت استراحت و خواب شب را هم از ما دریغ می‌کردند. همیشه زیراندازی که زیرمان می‌انداختیم، آغشته به خون بود. لباسی هم که به محض ورود به زندان به  من دادند، به مدت ۴ ماه شسته نشده بود و آلوده به خون و چرک بود.

او درباره انواع شکنجه‌ ساواکی ها عنوان کرد: آنها بعد از ۴ ماه به من اجازه حمام رفتن دادند؛ لذا استفاده از حمام با اجازه و تشخیص بازجو انجام و در آنجا آب جوش بلافاصله به آب یخ تبدیل می‌شد. حمام رفتن با صدای فریاد افرادی که شکنجه می‌شدند همراه بود که این هم برایمان نوعی شکنجه بود. برای خروج از حمام با کابلی توسط نگهبانان کتک می‌خوردیم. حوضی وسط حیاط زندان ساواک وجود داشت که در زمستان و تابستان پر از آب بود و برای گرفتن اعتراف از زندانیان استفاده می‌شد. به دفعات زیاد سر زندانی را داخل آب می‌بردند تا به مرحله خفه‌شدن برسد. در زمستان هم با وجود یخ زدگی حوض مجدد این شکنجه تکرار می‌شد. بعد از دستگیری، از زندانیان سیاسی با نصب پلاک بر روی سینه آن‌ها جهت تشکیل پرونده عکس گرفته می‌شد. بعد از شکنجه‌های طاقت فرسا و جراحت‌های ناشی از آن، زندانیان قادر به حرکت نبودند و توسط زندانبانان به سلول مربوط منتقل می‌شدند.

جهان بین درباره قفس داغ این شکنجه گاه اظهار کرد: در قسمتی از زندان قفس داغی بود که با لوله های فلزی ساخته شده بود و دارای ۸۰ سانتی متر ارتفاع بود ؛ با طول و عرض نیم متر که سقف آن را با ورقه‌ای فلزی پوشانده بودند. ابتدا زندانی را با فشار فراوان از ورودی کوچک این قفس داخل می‌کردند. سپس در قفس را قفل می‌کردند. بعد از آن توسط اجاقی زیر قفس شروع به داغ کردن آن می‌کردند که فرد در این شرایط دچار سوختگی شدید می‌شد. بعد از اتمام شکنجه به دلیل اینکه زندانی به مدت طولانی در فضای محدودی قرار داشت تا ساعت‌ها عضلات و استخوان هایش به حالت مچاله باقی می‌ماند.

احمد شیخی یکی دیگر از افراد مورد شکنجه در این زندان هم درباره تلخ‌ترین خاطرات خود بیان کرد: یکی از تلخ‌ترین خاطرات زندانی‌ها از جمله خودم، ایستادن در صف انتطار اتاق شکنجه بود. با بدن زخمی و چشم‌های بسته، رو به دیوار می‌ایستادیم تا به نوبت وارد اتاق شکنجه شویم. این شرایط برایمان شکنجه محسوب می‌شد؛ زیرا صدای زجّه‌ها و ناله‌های افراد از داخل اتاق به گوش می‌رسید.

وی درباره انواع دیگری از شکنجه‌های ساواک مطرح کرد: در اتاقی تخت شلاق وجود داشت که زندانی را به این تخت‌ها می‌بستند و شلاق می‌زدند. همچنین برای اینکه زندانی نتواند فریاد بزند، روی سرش بالشت قرار می‌دادند. زندانیان برای اینکه شکنجه متوقف شود باید انگشت شست دست را تکان می‌دادند که به معنای اعتراف کردن بود. در قسمت دیگر هم دستگاهی به نام آپولو وجود داشت که انگشتان دست و پا‌ زیر گیره قرار می‌گرفت. در این قسمت به جای استفاده از بالشت از کلاهی فلزی استفاده می‌کردند؛ بنابراین اگر زندانی فریاد می زد صدا داخل آن می‌پیچید و باعث آزار و اذیتش می‌شد. بعد از اتمام شکنجه، جلادان پای زندانی را لگد می‌کردند. زخم‌ها شکافته می‌شد و پودر پنیسیلین می‌ریختند که پا عفونت نکند.

شیخی در پایان تصریح کرد: وظیفه‌ جوانان ما کسب علم و دانش است. ما باید امثال شهید فخری زاده را زیاد داشته باشیم تا بتوانیم در برابر بیگانگان بایستیم و بر اساس دستورات رهبری به وظایفمان عمل کنیم تا بتوانیم این انقلاب را به اهداف مقدسش برسانیم.

منبع:باشگاه خبرنگاران جوان