چشمه علی؛ مظهر قنات‌های شمیران

در همین نزدیکی شما کوهی چند هزار ساله قرار دارد که پای آن چشمه ای جاری است. اطراف چشمه، درختان سرسبز کهنسال قد کشیده اند و برج و باروهای باستانی بالای سر چشمه از تاریخ و تمدن ری حکایت‌های بسیاری در سینه دارند.این کوه که «کوه ری» نام دارد از قدیمی‌ترین نقاط تهران به شمار می‌آید و شاهد سبز شدن همه پل‌ها و تونل‌ها و خانه‌های کوچک و بزرگ این شهر بوده است. چشمه ای که پای کوه ری جاری است به «چشمه علی» شهرت دارد و نقطه پیدایش شهر تهران محسوب می‌شود. حکایت امروز و دیروز این چشمه و این کوه که در شهر ری قرار گرفته، خواندنی است.

صخره‌های سنگی از پای چشمه تا باروها کشیده شده‌اند. برج و باروهای خشتی که کوه ری را حصار کرده اند از بناهای سنگی قرص‌تر و استوارتر به نظر می‌رسند. دهانه چشمه زیر کتیبه سنگی فتحعلی‌شاه قاجار قرار گرفته است. این کتیبه ۱۸۰ سال پیش به دستور فتحعلی شاه قاجار بر سینه کوه ری حجاری شده تا همه افرادی که سلسله قاجار را به نام آقا محمد خان مقطوع النسل می‌شناختند، بدانند تاج سلطنت این سلسله را پادشاهی بر سر گذاشته که ۱۶ پسر رشید بلند بالا دارد. این کتیبه فتحعلی شاه را در ۲ پرده نقاشی شده نشان می‌دهد؛ در یک پرده، او بر تخت سلطنت جلوس کرده و در دیگری ۱۶ پسرش که والی ۱۶ ولایت ری بودند، پدر تاجدارشان را مانند نگینی در میان گرفته‌اند. امتداد کوه ری به درختان سرسبزی می‌رسد که به برکت آب چشمه علی قد کشیده‌اند. آب زلال و گوارای چشمه علی از دل کوه می‌جوشد و پای آن جریان پیدا می‌کند. کوه رشید ری آنقدر سینه کوب شده  که پسربچه‌های‌تر و فرز شهر ری برای بالا رفتن از صخره‌های سنگی به کفش مخصوص و تجهیزات کوهنوردی و صخره‌نوردی نیازی ندارند و در چشم بر هم زدنی با پای خیس و برهنه، خود را به بالای صخره می‌رسانند.

بعد سفت و قرص روی سنگ می‌ایستند، دست‌های لاغر و استخوانی‌شان را از هم باز می‌کنند و در کسری از ثانیه به داخل چشمه می‌پرند. این چشمه از گذشته‌های خیلی دور محل آبتنی نوجوانان ری بوده  و ریش سپیدان ری از این چشمه قدیمی خاطرات زیادی دارند. در گذشته اهالی ری معتقد بودند که آب این چشمه قالی را براق می‌کند و نزدیک نوروز سینه کش کوه ری پر می‌شد از قالی‌های کوچک و بزرگی که با آب چشمه شسته شده بود. آن سال‌ها گردشگران ایرانی و خارجی زیادی به تماشای چشمه علی می‌آمدند و از دیدن شور و نشاط دم نوروز مردم ری لذت می‌بردند. اما این روزها دیگر قالی در چشمه علی شسته نمی‌شود و اگر هم گذر گردشگری به تهران بیفتد از وجود این مناظر طبیعی در جنوب پایتخت بی‌خبر می‌ماند.

  • به چشمه علی سر بزنید

چشمه علی در حوالی خیابان  شهید غیوری و اواسط خیابان ۲۲ بهمن قرار گرفته وایستگاه مترو جوانمرد قصاب در خط یک مترو تهران نزدیک‌ترین ایستگاه مترو به این مکان تاریخی و گردشگری به شمار می‌آید. شما در هر ساعتی از روز می‌توانید به این چشمه چند هزار ساله سر بزنید و از طبیعت بکر و جاذبه‌های تاریخی آن لذت ببرید. پیشنهاد می‌کنیم برای سفر درون‌شهری خود ازخودرو شخصی استفاده نکنید تا برای پیدا کردن جای پارک در اطراف چشمه به دردسر نیفتید.

  • از چشمه سورنا تا چشمه علی

در ری باستان از کاریزها و قنات‌ها تا آتشگاه‌ها و پرستشگاه‌ها را چند خاندان صاحب نام ری اداره می‌کردند. چشمه علی هم که پیش از ظهور اسلام به نام «چشمه سورنا» شناخته می‌شد در اختیار دودمان «سورن» بود که از بزرگان دوره اشکانیان و ساسانیان به شمار می‌آمدند. «پیمان سمندری» درباره تاریخچه چشمه علی می‌گوید: «در برخی منابع از چشمه علی به‌عنوان یک نهر و در مواردی دیگر از آن به‌عنوان بخش پایانی و مظهر سلسله قنات‌هایی یاد کرده اند که به روی خاک آمده و به شکل چشمه خودنمایی می‌کند. » این کارشناس ایران‌شناسی، چشمه علی را آخرین بخش از سلسله قنات‌هایی می‌داند که از جاجرود و قیطریه سرچشمه گرفته است و می‌گوید: «تمدن وآبادی ری کهن از قنات‌های پرآب و نهرهای روان آن سرچشمه گرفته و  چشمه علی قدیمی‌ترین و اصلی‌ترین قنات ری کهن بوده است.» تاریخ شناسان قدمت قنات چشمه علی را که هنوز جوشان مانده و به یکی از زیباترین مکان‌های گردشگری طبیعی شهر تهران تبدیل شده تا ۸ هزار سال تخمین زده‌اند. این چشمه به دلیل تقدسی که نزد ایرانیان دارد پس از ظهور اسلام چشمه علی نامیده شده است.

منبع:همشهری

 

بازدید از شاه‌نشین خانه موزه بازار را از دست ندهید

از میدان امام خمینی(ره) که راهی پامنار می‌شویم، در دل خانه‌های قدیمی کوچه‌پسکوچه‌ها که این روزها غبار فرسودگی بر چهره‌شان نشسته

همشهری آنلاین _ بهاره خسروی: عمارت سلطان بیگم شجاعی (خانه موزه بازار) با گذشت یک قرن و نیم از عمرش با معماری اصیل ایرانی دوره قاجاری، یک سر و گردن از بقیه بالاتر است. این خانه متعلق به خواهر زن احمد شاه است. برای ساخت آن از بهترین معماران و هنرمندان مجرب کمک گرفته و از همه مهم‌تر اینکه سعی شده چیزی از قصر شاهانه کم نداشته باشد؛ چون شاه مملکت مهمان این خانه بود. در بین همه زیبایی‌ها و ظرافتی که برای ساخت این خانه به کار رفته است تالار آینه به دلیل شباهت خیره‌کننده‌اش به تالار آینه کاخ گلستان از دیدنی‌ترین بخش‌های این خانه محسوب می‌شود و مالکان نسبت به حفظ این تالار و آثار ارزشمند آن از گزند و تخریب، حساسیت ویژه‌ای داشتند. البته این خانه حکایت‌ها و ماجراهای جالبی هم داشته تا اینکه تبدیل به خانه‌موزه شود. به‌عنوان نمونه، خانواده پدری استاد «شهرام ناظری» ظاهراً ۲ سال در همین خانه زندگی می‌کردند. اگر علاقه‌مند دانستن بقیه ماجرا هستید «رضا ابری» رئیس خانه موزه بازار از قدمت و ویژگی‌های این خانه قاجاری برای ما روایت می‌کند.

سطان بیگم شجاعی، خواهر زن احمد شاه قاجار و همسر «محمدرضا شجاع‌الممالک» تفنگدارباشی دوران قاجار بود. این زوج سال‌ها در محله پامنار در این خانه زندگی می‌کردند تا اینکه سال ۱۳۱۲ سطان بیگم این خانه را به پسرش «تقی شجاعی» واگذار می‌کند.

  •  شباهت به تالار آینه کاخ گلستان

اگر اهل گشت‌وگذار در دل تاریخ و ماجراهای جالب باشید بازدید از خانه سلطان بیگم شجاعی این فرصت را می‌دهد تا یک دل سیر به تهران دوره قاجاری سفر کنید. معماری این خانه U شکل است. ورودی خانه که یادآور دروازه‌های تهران قدیم است در ضلع شرقی قرار دارد و بخش‌های دیگر ساختمان حول یک حیاط مرکزی است. حیاط ساختمان مانند گودال باغچه‌ای در ترازی پایین‌تر از سطح کوچه قرار گرفته و دسترسی به آن از طریق ۱۳ پله میسر می‌شود. مقابل پله‌ها و در میان حیاط نیز حوض مستطیل شکل قرار دارد. در ۳ سمت حیاط ساختمان‌هایی با نمای آجری و پنجره‌های چوبی قرار گرفته‌اند. اما مهم‌ترین بخش شباهت معماری در این بنا اتاق شاه‌نشین یا همان تالار آینه در بخش غربی ساختمان است. تالار آینه شباهت زیادی به تالار آینه کاخ گلستان دارد. در این تالار مجموعه کم‌نظیری از نقاشی‌های پشت شیشه که هنرمندانه نقش بسته‌اند وجود دارد. سقف اتاق تالار آینه به‌صورت قاب‌بندی‌های چوبی نقاشی شده و آینه‌کاری‌ها به شکل مقرنس و قطاربندی است. نقاشی روی درهای این تالار از نوع نقاشی‌های گیاهی است. وجود حوض خانه و ۲ بادگیر بر بام تالار آینه از دیگر ویژگی‌های این شاه‌نشین است.

  •  دیدنی‌ترین کتابخانه دنیا

یکی دیگر از بخش‌های این خانه موزه وجود کتابخانه‌ای با بیش از ۷ هزار جلد کتاب است؛ کتابخانه‌ای که براساس تأییدیه گواهی فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری(ایفلا) جزو هزار و یک کتابخانه دیدنی دنیا شناخته شده است.

  •  نیر نما و تالار آینه

خانه خواهر زن احمد شاه و تالار آینه‌اش ماجراهای جالب و خواندنی زیادی دارد. تقی شجاعی بعد از سال‌ها زندگی، خانه آبا و اجدادی‌اش را سال ۱۳۲۶ به «نیرنما» تاجر فرش اهل تبریز می‌فروشد. نیرنما هم با همسر و فرزندانش به مدت نیم قرن در این خانه قاجاری ساکن می‌شوند؛ خانه‌ای که در همه اتاق‌هایش به روی مهمانان باز بود؛ غیر از اتاق شاه نشین؛ یعنی تالار آینه که محوطه ممنوعه خانه محسوب می‌شد. به این روایت که کسی اجازه ورود به تالار آینه را نداشت، مگر در مواقع خاصی از سال، آن هم با اجازه نیرنما. این موارد خاص که مشخص بود؛ ایام نوروز برای پذیرایی از مهمانان نوروزی یا برای حضور مهمانی خاص و گاهی اوقات هم اگر بساط عروسی ویژه‌ای به راه بود، از آن برای اجرای مراسم عقد و چیدمان سفره معروفش استفاده می‌شد. خوشبختانه این شیفتگی و حساسیت‌ها چندان بی‌فایده نبود و باعث حفظ هویت این بنای ارزشمند برای امروز شده است.

  • ماجرای موزه شدن خانه خواهر زن شاه

تغییر کاربری خانه خواهر زن احمد شاه قاجار که بعد از چند دست چرخیدن و خرید و فروش تبدیل به خانه موزه و یک مرکز فرهنگی می‌شود، ماجرای جالبی دارد. سال ۱۳۷۶ شهرداری تهران این عمارت را خریداری می‌کند و ۱۲ سال بعد یعنی سال ۱۳۸۸ این بنا به سازمان فرهنگی و هنری شهرداری، واگذار و بعد از طی پروسه مرمت و تعمیر، سال ۱۳۹۷ به‌عنوان خانه موزه بازار بازگشایی می‌شود. این خانه موزه اکنون به‌عنوان مکانی فرهنگی و تاریخی از وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مجوز فعالیت دارد.

 

  • سکونت خانواده استاد ناظری

سکونت خانواده ناظری از دیگر ماجراهای این بنای هویتی و تاریخی است. بنا به تعریف خواهرزاده‌های نیرنما که همراه ۵ فرزندش چندین سال در گوشواره ضلع جنوبی عمارت سکونت داشت، پدر شهرام ناظری طی سال‌های ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۸ یکی از اتاق‌های این خانه را از نیر نما اجاره می‌کند و حتی گفته شده سعدی ناظری، برادر استاد در همین خانه متولد می‌شود.

منبع:همشهری

سافاری وحشت|اگر از خون و تاریکی می‌ترسید نروید!

از همان لحظه‌ای که قدم داخل اسکلت جمجمه و با دندان‌های کریه می‌گذارید که در میانه سرستون‌های قلعه‌ای شکل جاگرفته، حساب کار دستتان می‌آید. به سافاری پارک وحشت بوستان گلابدره خوش آمدید!

همشهری آنلاین _ پروانه بهرام‌نژاد: کمی جلوتر همه جا تاریک و روی دیوارها رد دستان خونین وحشت‌آفرین است. درحالی که از همه جا زمزمه‌های ترسناک به گوش می‌رسد، زامبی‌ها به سوی شما حمله می‌کنند و یکباره ترس همه وجودتان را فرا می‌گیرد و باید پا به فرار بگذارید. اینجا «سافاری پارک وحشت» بوستان گلابدره و مجموعه تفریحی خوف‌انگیزی است که با حضور در آن می‌توانید هیجان و هراس را توأمان تجربه کنید؛ مجموعه‌ای که حضور در آن برای یکسری افراد با محدودیت‌هایی همراه است.

  •  ۷ دقیقه ترسناک در پارک وحشت

کنار نرده‌های ورودی، مترسک اسکلتی با پوشش مشکی و صورت دریده و خونی، مات و مبهوت به مراجعان می‌نگرد و انگار می‌خواهد خیرمقدم بگوید. آن را درست کنار ورودی مجموعه سافاری پارک وحشت نصب کرده‌اند که شما با حضور در هر کریدور آن ژانرهای وحشت‌انگیز را تجربه می‌کنید و حسابی هیجان‌زده می‌شوید و البته می‌ترسید. مجموعه‌ای که وقتی وارد آن شدید، دیگر راه بازگشت ندارید و مسیر پر فراز و نشیب آن از تونل وحشت متحرک تا قبرستان ارواح تجربه متفاوتی را برایتان رقم می‌زند و شما را وادار به فریاد زدن و در جاهایی مجبور به دویدن می‌کند. «حسین آشوری» مدیر فنی مجموعه گردشگری بوستان گلابدره بقیه ماجرا را این‌طور توضیح می‌دهد: «مدت زمان حضور افراد در داخل سافاری ۷ دقیقه است. خیلی ترسناک نیست ولی باید به نسبت شرایط افراد، احتیاط را رعایت کرد. چون در بخش‌هایی از سافاری افراد باید بدوند و اگر از سلامت کافی برخوردار نباشند ممکن است دچار حادثه شوند.»

  •  حمله حیوانات و کشتار با اره برقی در تونل وحشت

در همین ۷ دقیقه هراس‌انگیز که سگ، خرس، عنکبوت و زامبی‌ها و… قدم به قدم در تونل وحشت به شما، حمله و در قبرستان جنازه و ارواح احاطه‌تان می‌کنند، مواجهه با مردگان متحرک و دست‌های خونین و صورت‌های بریده در این تونل وحشت، ضربان قلبتان را به هزار می‌رساند و در بخش‌هایی از تونل وحشت نیز باید از پل متحرک و اره برقی فرار کنید. آشوری می‌گوید: «بخش اره برقی را اپراتور انجام می‌دهد و تا انتهای مسیر با فاصله ۲ تا ۳‌متر پشت شما حرکت می‌کند و می‌ترساند. قبلاً داخل مجموعه پارک وحشت عکاسی داشتیم اما فعلاً تعطیل شده. ظرفیت دستگاه در گروه‌های ۵ نفری است که کنار هم ترس، وحشت و هیجان را در یک گردش دسته‌جمعی تجربه می‌کنید.»

  •  سرزمین وهم

اگر اهل تماشای فیلم‌های ترسناک باشید حضور در مجموعه سافاری خیلی برایتان وحشتناک نخواهدبود. اما اگر از خون و تاریکی می‌ترسید اینجا وهم همه وجودتان را در آغوش می‌گیرد. چون سافاری پارک وحشت بوستان گلاب دره تجریش با پارک‌های وحشت و تونل های وحشتی که تا حالا دیده یا شنیده‌اید فرق دارد. طبق اعلام دست‌اندرکاران این مجموعه در ساخت این پارک از جدیدترین آیتم‌های وحشت استفاده شده که ترس و هیجان را برای شما به نهایت می‌رساند و به‌ویژه آیتم زنده آن. استفاده از نمادهای وحشت، ارواح، نورپردازی‌ها و جلوه‌های ویژه بصری و صوتی، مسیرهای هیجان‌آوری را پیش‌رویتان قرار می‌دهد و بقیه مسیر را دیگر باید خودتان تجربه کنید. یادتان باشد در انتهای مسیر که بی‌ تردید غافلگیر می‌شوید، آرامش خودتان را حفظ کنید.

  • محدودیت‌ها

شرایط استفاده از سافاری پارک وحشت گلاب دره تجریش با محدویت‌هایی همراه است که همان ابتدا و موقع فروش بلیت در گیشه به شما اطلاع‌رسانی می‌شود و البته مفاد آن در ورودی مجموعه سافاری هم نصب شده که می‌توانید قبل از تهیه بلیت آن را بخوانید. با این حال خوب است بدانید:
۱‌ـ حضور برای افراد کمتر از ۱۴ سال و بالای ۵۰ سال محدودیت دارد و داخل سافاری حضور بچه‌ها کلاَ ممنوع است.
۲‌ـ پذیرش افرادی که عارضه قلبی، کمردرد و دیسک کمر و گردن و ناراحتی‌های ستون فقرات دارند یا به تازگی عمل جراحی کرده‌اند امکانپذیر نیست.
۳‌ـ افرادی که ترس از تاریکی دارند نمی‌توانند به سافاری وحشت راه پیدا کنند.
۴‌ـ حضور برای افراد دارای بیماری که منجر به کاهش آب بدن یا تب شدید در آنها می‌شود مقدور نیست.
۵‌ـ همچنین ورود افرادی که تحت تأثیر داروهای شیمیایی و خواب‌آور هستند یا بیماری صرع، سرگیجه و تهوع دارند و معلولان جسمی و ذهنی ممنوع است.
۶ ‌ـ خوردن و آشامیدن و حتی جویدن آدامس داخل مجموعه اکیداً ممنوعیت دارد.

  • روزهای فعالیت مجموعه پارک وحشت بوستان گلابدره:

شنبه تا چهارشنبه ساعت: ۱۴ تا ۲۰
پنجشنبه، جمعه و ایام تعطیل ساعت: ۱۰ تا ۲۱
نشانی: تجریش، خیابان دربند، انتهای خیابان اسداللهی، بوستان گلابدره
شماره تماس: ۲۴۵۵۷
پارکینگ: دارد

منبع:همشهری

 

مقالات مرتبط:

آدرنالین پارک، تفریح با چاشنی هیجان

بوستان نهج‌البلاغه ،هیجان در ارتفاع ۶۵ متری

مجموعه تفریحی ورزشی توچال

سرزمین موج‌های آبی مشهد

خطرناک ترین و هیجان انگیزترین زیپ لاین های جهان

20 تفریح رایگان در دبی (قسمت اول)

بازدید از این جاذبه‌های توریستی در ۲۰۲۲ ممنوع است

در حالی که انتظار می‌رود بسیاری از مقاصد گردشگری محبوب‌ جهان در سال ۲۰۲۲ به روی مسافران گشوده شوند، هنوز هم مکان‌هایی هستند که بازدید از آنها ممنوع خواهد بود.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از سی‌ان‌ان، اگرچه بیشتر نقاط گردشگری و تفریحی جهان در سال ۲۰۲۲ افتتاح می‌شوند، اما برخی دیگر سال آینده به طور دائم یا موقت بسته خواهند بود. برخی از این مکان‌های مشهور درحال بازسازی یا تعمیرات هستند تا جذاب‌تر و با امکانات بیشتری از قبل بازگشایی شوند.

پلکان هایکو (اوآهو، هاوایی)

یک مسیر پیاده‌روی زیبا در اوآهو به نام پله‌های هایکو، که به آن «پله‌های بهشت» هم می‌گویند، گردشگر زیادی دارد که تعداد آنها بیش از ظرفیت این مکان گردشگری است.

با اینکه این پله‌ها در دهه ۱۹۸۰ رسماً به روی عموم بسته شد، اما باز هم بسیاری از کوهنوردان مخفیانه وارد پله‌ها می‌شوند و گاهی اوقات در این مسیر صدمه می‌بینند.

پاییز امسال، شورای شهر هونولولو به اتفاق آرا به برداشتن پلکان برای همیشه رأی داد. انتظار می‌رود این جاذبه گردشگری در سال ۲۰۲۲ برچیده شود.

هتل روزولت (نیویورک)

یکی از هتل‌های بزرگ منهتن – جایی که دون دریپر، مرد دیوانه‌ای که پس از طلاقش از بتی در آن زندگی می‌کرد – پس از گذشت تقریباً یک قرن، از آخرین مهمانان خود در سال ۲۰۲۰ پذیرایی کرد.

مسیر استالهایم اسکلویا (وستلند، نروژ)

یکی از شیب‌دارترین جاده‌های اسکاندیناوی مسیر استالهایم اسکلویا (Stalheimskleiva) است که دو آبشار زیبا را که در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت هستند، به هم متصل می‌کند.

این جاده که به خاطر پیچ‌های تند آن نیز شناخته می‌شود، در سال ۲۰۲۲ در دست تعمیر و مراقبت‌های بسیار است. در حال حاضر تاریخ تاییدشده‌ای برای بازگشایی آن وجود ندارد.

تپه طاق مرمر (لندن)

لندن جاذبه‌های زیادی برای دیدن و تفریحات زیادی برای انجام دادن دارد، اما مردم محلی برای بازگشایی یک جاذبه جدید در ژوئیه ۲۰۲۱ هیجان‌زده بودند. اگرچه این جاذبه با عنوان یک خلوتگاه سرسبز در فضای باز با مناظری از هاید پارک معرفی شد، نتیجه نهایی در رسانه‌های اجتماعی با عنوان توده‌ای ناتمام از آوار مورد تمسخر قرار گرفت.

با وجود برخی از مشکلات در طول مسیر، تپه طاق مرمر (Marble Arch Mound) در ماه آگوست بازگشایی شد و در ژانویه ۲۰۲۲ برای همیشه بسته خواهد شد.

کدو تنبل زرد (جزیره نائوشیما، ژاپن)

هنرمند ژاپنی یایوکی کوساما (Yayoi Kusama) به خاطر مجسمه‌های عظیم کدوتنبل خالدارش مشهور است. یکی از معروف‌ترین آنها کدوتنبلی با رنگ زرد روشن در اسکله ناوشیما در «جزیره هنر» است که در دریای داخلی ستو قرار دارد.

در ماه اوت، طوفانی قوی کدو تنبل را به دریا برد. سایت هنری Benesse که موزه‌های جزیره را مدیریت می‌کند، موفق شد این قطعات را بازیابی کند، اما مشخص نیست که آیا و کی دوباره این کدو تنبل نمایش داده می‌شود.

تراموا پیک (هنگ‌کنگ)

یکی از شناخته‌شده‌ترین جاذبه‌های هنگ‌کنگ، تراموا پیک است که بازدیدکنندگان را طی هفت دقیقه به بالاترین نقطه جزیره می‌رساند. این ماشین‌های فلزی قرمزرنگ اولین بار در سال ۱۹۸۹، شروع به کار کردند.

تراموا در ژوئن ۲۰۲۱ برای بازسازی بسته شد و هنوز تاریخ مشخصی برای بازگشایی آن وجود ندارد.

منبع:همشهری

مراقب ۵ نقطه بسیار آلوده هتل‌ها باشید

هتل‌ها می‌توانند زمینه‌ساز انتقال ویروس کرونا و دیگر ویروس‌ها باشند؛ به همین علت این مطلب را به این موضوع اختصاص داده‌ایم و ۵ نقطه بسیار آلوده هتل‌ها را نام برده‌ایم.

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از اعتمادآنلاین، رسانه‌های عربی با استناد به تحقیق منتشرشده در مجله بیماری‌های واگیردار «Clinical Infectious Disease» پنج نقطه بسیار آلوده در هتل‌ها را که می‌تواند زمینه‌ساز انتقال ویروس کرونا و دیگر ویروس‌ها باشد مشخص کردند. این مناطق عبارت‌اند از:

۱. شیرهای آب

بر اساس این درجه‌بندی مهم‌ترین نقطه آلوده که احتمال انتقال ویروس کرونا از آن بسیار زیاد است شیرهای آب موجود در هتل‌هاست.

به گفته محققان، این آلودگی حتی پیش از شیوع ویروس کرونا هم وجود داشته اما بعد از آن نگرانی درباره آلوده بودن شیرهای آب بسیار بیشتر شده است، به نحوی که می‌توان گفت شیرهای آب به‌ویژه شیر آب دست‌شویی حاوی ویروس کووید-۱۹ هستند.

۲. کنترل از راه دور

همواره افراد مختلفی دستگاه کنترل از راه دور موجود در اتاق‌ هتل‌ها را لمس می‌کنند، گرچه مسئولان هتل‌ها تاکید دارند که این دستگاه‌ها را ضدعفونی می‌کنند، اما بر اساس گزارش‌های پزشکی کارمندان مربوطه یا اصلاً این کار را انجام نمی‌دهند یا اگر انجام دهند روش‌شان صحیح و اصولی نیست. پزشکان توصیه می‌کنند به محض ورود به اتاق دستگاه‌ کنترل را داخل یک کیسه نایلونی تمیز قرار دهید و بعد از آن استفاده کنید.

۳. تلفن

آلودگی تلفن‌های موجود در داخل اتاق‌های هتل کمتر از دستگاه‌های کنترل نیست و شاید حتی آلوده‌تر هم باشند و با توجه به اینکه گوشی تلفن را باید روی گوش و جلوی دهان قرار داد، انتقال ویروس کرونا از طریق آن راحت‌تر هم می‌شود.

۴. کلید اتاق

کلید اتاق‌های هتل در رده‌بندی انتقال ویروس‌ها یک فاجعه محسوب می‌شوند، زیرا به طور حتم مسافر قبلی آنها را لمس کرده و سپس با دستِ حداقل یکی از کارمندان هتل هم برخورد داشته است، معمولاً مانند اسکناس هرگز هم ضدعفونی نمی‌شوند.

۵. صندلی‌های هتل

باید صندلی‌های هتل را مخزن ویروس و باکتری‌ها به شمار آورد، زیرا همواره حاوی بقایای نامرئی از ویروس‌ها و باکتری‌ها هستند در حالی که ضدعفونی کردن سطوحی مانند کاناپه‌ و صندلی دشوارترین بخش نظافت است.

منبع:همشهری

جنگل‌های هیرکانی، میراث ماندگار

جنگل‌های هیرکانی یا جنگل‌های شمال ایران، نوار سبزی به درازای ۸۵۰ کیلومتر، پهنای ۲۰ تا ۷۰ کیلومتر و مساحت یک‌میلیون و ۸۵۰هزار هکتار هستند که از سواحل جنوبی دریای کاسپین (آستارا در گیلان) شروع و تا دره گلی‌داغی در استان گلستان را پوشانده‌اند. نام این جنگل‌ها از نام قدیم گرگان که در گذشته هیرکان خوانده می‌شد برگرفته شده است.

وجود انباشت عظیم آب دریای کاسپین در شمال و رشته کوه البرز، بلندترین رشته کوه خاورمیانه، در جنوب که مانند دیواری در برابر رطوبت ناشی از دریای کاسپین ایستاده و مانع پیشرفت آن به نواحی فلات مرکزی ایران می‌شود، سبب بارش‌های فراوان در این منطقه شده و جنگل‌های انبوه هیرکانی را به وجود آورده است. گسترش عمودی جنگل‌های هیرکانی از ۲۸- متر در کرانه‌های دریای کاسپین تا مرز درختی در ارتفاع ۲۵۰۰ الی ۲۸۰۰ متر از سطح دریا بوده و میزان بارندگی در آن از خاور (۵۰۰ میلیمتر) به باختر (۲هزار میلیمتر) افزایش می‌یابد. تغییرات ارتفاعی زیاد در پهنای باریک ۲۰ تا ۷۰ کیلومتر از کناره‌ی دریا تا مرز درختی و تغییرات بارشی از خاور تا باختر، سبب تنوع در شرایط اکولوژیکی و پیرو آن تنوع بی‌مانند در گونه‌های گیاهی و جانوری شده است.

جنگل‌های هیرکانی باقی‌مانده جنگل‌های پهن برگ خزان‌کننده از دوران سوم زمین‌شناسی (ترشیاری) هستند که فرآیند تکامل در آن‌ها از ۲۵ تا ۵۰میلیون سال پیش به شکل طبیعی و پیوسته تاکنون ادامه یافته است که این روند پایدار و پیوسته تکامل، در میان جنگل‌های پهن برگ خزان‌کننده در جهان بی‌همتا است. با توجه به این پیشینه طولانی تکامل، تنوع زیستی موجود در این جنگل‌ها یگانه بوده و بسیار بالاتر از اکوسیستم‌های مشابه ثبت شده در فهرست میراث جهانی است.

از جنگل‌های هیرکانی به‌عنوان مادر جنگل‌های جوان اروپا و شمال آمریکا یاد می‌شود زیرا با پایان دوران یخبندان و از میان رفتن جنگل‌های اروپا و شمال آمریکا به سبب سرمای شدید، جنگل‌های هیرکانی با وجود اقلیم معتدل ناشی از وجود دریای کاسپین و رشته کوه‌های البرز به حیات خود ادامه داده و پس از پایان دوره یخبندان گونه‌های گیاهی از این جنگل‌ها به اروپا و شمال آمریکا گسترش یافت؛ امروزه بسیاری از گونه‌های گیاهی موجود در این جنگل‌ها به شکل سنگواره در اروپا یافت می‌شوند به همین سبب از این جنگل‌ها به عنوان «فسیل زنده» یا «موزه طبیعی» یاد می‌شود.

از گونه‌های درختی منحصربه‌فرد و فسیل هیرکانی باید به گونه انجیلی اشاره کرد که با رنگ‌های شاخص طبیعی خود در پاییز چشم‌اندازی ویژه به این جنگل‌های بی‌نظیر می‌بخشد. تنها منطقه پراکنش طبیعی این گونه کرانه‌های جنوبی دریای کاسپین است.

با این که جنگل‌های هیرکانی درصد کمی از مساحت ایران را در بر می‌گیرند؛ اما بیش از ۳۲۰۰ گونه گیاه آوندی در آن گزارش شده است که ۴۴ درصد از گیاهان آوندی ایران را تشکیل می‌دهد. هم چنین ۳۳۸ گونه (۷۷ درصد) از ۴۳۷ گونه گیاهان غیرآوندی ایران نیز در این ناحیه شناسایی شده است. در این جنگل‌ها بیش از ۲۸۰ گونه گیاهی بومی منطقه هیرکانی و حدود ۵۰۰ گونه بومی ایران گزارش شده است. حدود ۸۰ گونه درختی و ۵۰ گونه درختچه‌ای در این جنگل‌ها وجود دارد.

امروزه پستانداران مهمی جنگل‌های هیرکانی را پناهگاه خود قرار داده‌اند که از آن جمله باید به پلنگ ایرانی بز وحشی، گربه وحشی اشاره کرد که از پستانداران در معرض خطر فهرست IUCN هستند. باید گفت که گونه پلنگ موجود در جنگل‌های هیرکانی بزرگترین زیرگونه از این جنس بوده و ایران بزرگترین جمعیت این گونه در جهان را دارد؛ پارک جنگلی گلستان و منطقه البرز مرکزی از بهترین زیستگاه‌های این گونه جانوری است.

تا کنون ۵۸ گونه پستاندار از جمله ۱۸ گونه خفاش، بیش از ۱۸۰ گونه پرنده، ۳۱ گونه خزنده، ۹ گونه دوزیست و بیش از ۵۰ گونه از ماهیان آب شیرین از منطقه هیرکانی گزارش شده است؛ که با توجه به مساحت اندک آن نسبت به سطح کشور، تنوع زیستی بی‌مانندی را شامل می‌شود.

ثبت جنگل‌های هیرکانی در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو به شکل ثبت سریالی (پیاپی) بوده است؛ به این شکل که تعداد ۱۲ سایت و ۱۵ لکه از خاور تا باختر این جنگل‌ها و از کناره دریا تا ارتفاعات برای ثبت در فهرست میراث طبیعی جهانی انتخاب شد. سایت‌های ثبت شده در فهرست میراث جهانی شامل پارک جنگلی گلستان (۱.۲)، جنگل ابر (۳ و ۴) مناطق حفاظت شده جهان نما (۵)، بولا (۶)، الیمستان (۷)، واز (۸ و ۹)، کجور (۱۰)، چهارباغ (۱۱) و اثر طبیعی ملی خشکه‌داران (۱۲)، مناطق حفاظت‌شده سیاهرود رودبار (۱۳)، گشت رودخان (۱۴) و لیسار (۱۵) هستند. مناطق حفاظت شده سیاهرود رودبار، گشت رودخان و لیسار با مساحتی بالغ بر ۵۸ هزار هکتار در استان گیلان قرار دارند.

سیاهرود رودبار

سیاهرود رودبار با مساحتی برابر ۲۷۰۹۴ هکتار، در استان گیلان در۳۰ کیلومتری جنوب شهر رشت قرار دارد و اثر طبیعی- ملی غار دُرفک مهمترین ارتفاع استان گیلان را به همراه گستره‌ای از اکوسیستم‌های جنگلی و کوهستانی در برگرفته است. بخش وسیعی از این محوطه (سایت) دارای شیب بیش از ۴۰ درصد است و دامنه تغییرات ارتفاعی آن از ۱۲۹ تا ۲۷۰۶ متر است.

اقلیم منطقه بسیار مرطوب تا مرطوب با میانگین بارندگی سالیانه ۱۲۶۷ میلیمتر است. سیمای ظاهری منطقه کوهستانی با زیستگاه‌های یگانه جنگلی، صخره‌ای، رودخانه‌ای و مرتعی بوده و یکی از مهمترین مناطق دارای تنوع زیستی بالا در استان گیلان است. گونه‌های درختی شاخص هیرکانی از جمله راش شرقی Fagus orientalis، شب خُسب، لِیلَکی، آزاد، اَنجیلی، شمشاد، توسکا به همراه گونه‌های مدیترانه‌ای مانند اُرس و زَربین از جمله ویژگی‌های‌های مهم این منطقه است. خرس قهوه‌ای، گرگ، پلنگ، گراز وحشی، مَرال، شوکا، شغال، روباه، خرگوش، کَل و بز، مار، کبک، بلدرچین، عقاب جنگلی، کرکس، شاهین، فاخته و قرقاول از جمله گونه‌های جانوری موجود در این منطقه هستند. پیرامون این محوطه (سایت) در غار دربند رشی، یکی از قدیمی‌ترین سکونت‌گاه‌های تاریخ‌گذاری شده انسان در ایران شناسایی شده است که نشان‌دهنده حضور دراز مدت انسان در جنگل‌های هیرکانی است.

گشت رودخان

گشت رودخان با مساحت ۲۶هزار و ۵۵۶ هکتار در ۱۵ کیلومتری جنوب شهر فومن قرار داشته و محوطه تاریخی قلعه رودخان نیز در حریم این محوطه (سایت) قرار دارد. این محوطه (سایت) کوهستانی همراه با رویشگاه‌های جنگلی، مرتعی، بیشه‌زار و مرتعی مشجر است که بخش وسیعی از آن دارای شیب بیش از ۴۵ درصد است. دامنه تغییرات ارتفاعی محوطه (سایت) از ۱۱۶ تا ۲۸۳۹ متر است. این منطقه یکی از مرطوب‌ترین مناطق جنگل‌های هیرکانی با بارندگی بیش از ۱۵۰۰ میلیمتر در سال است که تمام دامنه‌های ارتفاعی از جلگه تا کوهستان را در بر می‌گیرد و یکی از مهمترین مناطق دارای تنوع زیستی بالا در استان گیلان نیز است.

تراکم بالای سرخس‌ها، خزه‌ها و گیاهان بالا رونده از کف جنگل تا بالای تاج پوشش درختان به سبب رطوبت بالا یکی از ویژگی‌های‌های این محوطه (سایت) به شمار می‌رود. هم چنین این محوطه (سایت) تنها سایت دارای گونه شاه بلوط (Castanea sativa) در میان سایت‌های ثبت شده هیرکانی است. خرس قهوه‌ای، گرگ، پلنگ، خوک وحشی، مَرال، شوکا، شغال، روباه، خرگوش، کَل و بز، مار، کَبک، بلدرچین، عقاب جنگلی، کرکس، شاهین، فاخته و قرقاول از گونه‌های جانوری موجود در این منطقه هستند.

لیسار

لیسار شمالی‌ترین محوطه (سایت) جنگل‌های هیرکانی، ثبت شده در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو، با مساحتی بیش از ۴۸۸۴ هکتار در محدوده سیاسی استان گیلان و در۱۰ کیلومتری شمال شهر تالش واقع شده و به سبب وجود حیات وحش ارزشمند و چشم‌اندازهای یگانه و جنگل‌های انبوه راش و اَنجیلی و بلوط بسیار دارای اهمیت است. این محوطه (سایت) کوهستانی جنگلی است و بیشتر اراضی را کوه‌ها تشکیل می‌دهند. تغییرات ارتفاعی منطقه میان ۶۰۰ تا ۱۸۰۰ متر بوده و دارای اقلیم مرطوب و خیلی مرطوب با میانگین بارندگی ۱۲۰۱ میلیمتر است.

پوشش گیاهی در این منطقه به سبب شرایط آب و هوایی مناسب بسیار متنوع بوده و یکی از مهمترین جوامع راش و بلوط-انجیلی باختر جنگل‌های هیرکانی را در آن می‌بینیم. از گونه‌های شاخص پستاندار منطقه باید به مرال، بز و پا زن، گوسفند وحشی، شوکا، پلنگ ایرانی اشاره کرد. افزون بر پستانداران، پرندگان موجود در منطقه نیز دارای اهمیت هستند که در این خصوص باید به کبک دَری، زیر آبروَک، عقاب طلایی و هُما اشاره کرد.

تاریخچه حضور انسان در منطقه هیرکانی بر اساس آخرین کاوش‌های باستان‌شناسی و زمین‌شناسی انجام شده به دوره پارینه‌سنگی باز می‌گردد. ابزارهای متعلق به این دوره شامل برخی دست ساخت‌های سنگی و بقایای جانوری مانند استخوان و دندان، از غار دربندرشی در نزدیکی سایت سیاهرود رودبار، در استان گیلان یافت شده است. بر اساس آخرین پژوهش‌ها این غار بیش از ۲۰۰ هزار سال پیش مسکن شکارچیان دوره سنگ بوده‌است. غار دربند قدیمی‌ترین سکونتگاه تاریخ‌گذاری شده انسان در ایران است. پیش از ورود آریایی‌ها به فلات ایران، اقوام باستانی دیگری در کناره‌های جنوبی دریای کاسپین حضور داشتند که از آن جمله باید به آماردها، گِل‌ها، کادوسیان (در گیلان امروزی)، تپوری‌ها در مناطق کوهستانی (مازندران امروزی) و وِرکان‌ها (در گلستان امروزی) اشاره کرد؛ که از بومیان این منطقه به شمار می‌رفتند. تمدن پیشرفته مارلیک از بقایای مردمان باستانی ساکن کرانه جنوبی دریای کاسپین در استان گیلان است.

از دهه ۱۹۵۰ میلادی تاکنون مساحت جنگل‌های هیرکانی از حدود ۲۷۵۰۰۰۰ هکتار به ۱۸۵۰۰۰۰ هکتار کاهش یافته است که دلیل این کاهش به عوامل مختلفی بستگی دارد؛ شرایط اقلیمی معتدل و خاک حاصلخیز، بسیاری را از سایر مناطق بیابانی و خشک ایران به این منطقه کشانده است. افزون بر این در تمامی تعطیلات جمعیت بسیاری از مناطق گوناگون به این خطه سفر می‌کنند که بازتاب ناگواری بر طبیعت آن دارد (برای نمونه تولید زباله در این منطقه تا سه برابر در تعطیلات افزایش می‌یابد). تمرکز صنایع و شهرسازی در مناطق پست و دره‌ها نیز سبب افزایش جمعیت شده است (مرکز آمار ایران جمعیت سه استان شمالی را حدود ۷ میلیون نفر برآورد کرده که ۷/۸ درصد جمعیت ایران را تشکیل می‌دهد).

جنگل‌های شمال تنها جنگل‌های تجاری ایران و انباشت تولید چوب هستند که این امر در تخریب آن‌ها بسیار موثر بوده است. دامداری و چرای بیش از حد دام در مناطق جنگلی، آتش‎سوزی عمدی به ویژه در جنگل‌های مناطق خشک‌تر نیز از دیگر اسباب از میان رفتن جنگل‌ها است. نیاز به خطوط حمل و نقل برای جابجایی مسافران و ساکنان این منطقه نیز سبب از میان رفتن سطح وسیعی از جنگل‌های بکر و دست نخورده، و تکه تکه شدن زیستگاه‌ها طی سالیان شده است. سدسازی، ویلاسازی، هجوم گونه‌های بیگانه، برداشت بی‌رویه چوب و گیاهان دارویی، شکار غیرقانونی، زباله، تغییر کاربری، آلودگی آب‌ها، آفات و بیماری‌ها نیز از جمله تهدیدات این جنگل‌های بی‌نظیر به شمار می‌روند.

با این حال با وجود تهدیدات بسیار، در شیب‌های تند و غیرقابل دسترس و ارتفاعات بالا، بخش‌های وسیعی از جنگل‌های هیرکانی همچنان روند تکامل طبیعی خود را می‌پیمایند و ما را بر آن می‌دارند که در حفاظت از این گنجینه ارزشمند باستانی بکوشیم. ساماندهی دام و دامدار، توانمندسازی روستاییان، عدم ساخت و ساز در محوطه‌های جنگلی، آموزش و افزایش آگاهی‌های همگانی در مورد جنگل و ارزش‌های وابسته به آن، ساماندهی زباله و بازیافت پسماندها، گردشگری پایدار و آموزش راهنمایان گردشگری بر پایه‌ی اصول طبیعت‌گردی از راهکارهای مقابله با تخریب بیشتر این جنگل‌های باستانی است.

جنگل‌های هیرکانی در تاریخ ۱۴ تیرماه سال ۱۳۹۸ برابر با ۱۰ جولای ۲۰۱۹، در چهل و سومین گردهم‌آیی جهانی یونسکو در کشور آذربایجان، باکو، به عنوان دومین میراث طبیعی ایران، بر اساس معیار، به شماره ۱۵۸۴، در فهرست میراث جهانی طبیعی یونسکو ثبت شده است.

منبع:میراث آریا

آداب یلدا در سمنان، از چله‌کشی تا چهل میوه

شب یلدا یکی از بزرگ‌ترین جشن‌های ایرانیان است. واژه یلدا سریانی و به معنای ولادت است.

ولادت خورشید (مهر، میترا) بنا بر باور پیشینیان در پایان این شب دراز که اهریمنی و نامبارکش می‌دانستند. تاریکی شکست می‌خورد، روشنایی پیروز و خورشید زاده می‌شود و روزها رو به بلندی می‌نهد.

در نقاط مختلف استان سمنان اهالی آداب خاصی را در ارتباط با شب چله برپا می‌کنند که در ادامه به برخی از مهم‌ترین این آیین‌ها اشاره می‌شود.

شاهنامه‌خوانی و تفأل به حافظ

یکی از آداب شب چله خواندن شاهنامه و تفأل به حافظ در جمع خانواده است. این کار توسط افراد باسواد و خوش‌صدا و در بیشتر مواقع توسط پدربزرگ‌ها صورت می‌گیرد.

روستای افتر در شهرستان سرخه ازجمله نقاطی است که شاهنامه‌خوانی در بین اهالی از دیرباز تا کنون متداول است.

اهالی منطقه کالپوش در میامی شب اول زمستان را شب آغاز چله کَلان (بزرگ) می‌نامند.

در روستای نام‌نیک در منطقه کالپوش خواندن دو رکعت نماز در شب چله و حاجت طلبی از خداوند متعال مرسوم است. نواختن نی همراه با زمزمه ترانه‌ها و ابیات محلی و نیز انجام بازی‌های محلی در بسیاری نقاط از جمله سرگرمی‌های مردم در بلندترین شب سال است.

جمع شدن اعضای خانواده به دور هم و خوردن آجیل و غذاهای محلی

جمع شدن اعضای خانواده به دور هم، خوردن آجیل مخصوص، برگه زردآلو، انجیر خشک، انگور، مویز، توت خشک، نقل، سنجد، کشمش، بادام، هسته زردآلو، تخم کدو، تخم هندوانه، کِنو کّنجی (شاهدانه)، حلوای سیاه، شیره انگور، شیره توت، لبو پخته، مغزگردو، حلوا کنجد، حلوای آریشه، حلوای سیاه، هندوانه، خربزه، شلغم، انار، به، سیب و شیرینی که هر یک نمادی به نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند از دیگر آداب شب چله در استان سمنان است.

از جمله غذاهای این شب ته‌چین اسفناج و خورشت فسنجان است. بیدار ماندن تا پاسی از شب از جمله آداب و رسوم شب یلدا در این منطقه است.

چله‌کشی

در بسیاری از روستاها مرسوم است که دامداران در شب چله گوسفند پرواری را تحت عنوان «چله‌کشی» قربانی کرده و گوشت آن را قُرمه می‌کنند. از این گوشت که در شکمبه حیوان ذخیره می‌شود، برای تهیه غذا در فصل سرد سال بهره می‌برند.

خوردن چهل نوع میوه یا هندوانه

برخی بنا بر باوری کهن خوردن چهل نوع میوه را در این شب توصیه کرده و برای رفع گرمی در فصل تابستان خوردن هندوانه را لازم می‌دانند. اهالی روستای بادله‌کوه از توابع دامغان به این شب «شب الله» می‌گویند.

سمنانی‌ها هندوانه را در این شب به نیت خنکی و رفع تشنگی در فصل تابستان خورده و زنان برای شام سبزی‌پلو می‌پزند. شیرینی‌هایی که برای این شب تهیه می‌شود پِِِشت و پشمک نام دارد.

کویرنشینان استان سمنان نیز شب چلّه را «َیلدان یَلدان» گفته و شعری بدین مضمون می‌خوانند:

شب یلدا درازه وای بر منَپری در خواب نازه وای برمن
بیدارش نکن مرغ سحرخیز عزیزم جانُگدازه وای برمن

انجام بازی‌های محلی

در بسیاری از نقاط استان سمنان، اهالی در این شب پس از خوردن میوه و تنقلات گل یا پوچ و یا نخود بازی می‌کنند.

مرسوم است که بزرگان خانواده یا فامیل در این شب حکایات شیرین از سرگذشت ایل، طایفه و یا روستا را برای حاضرین تعریف کرده و نکته‌های پندآموز در این شب به نسل جوان انتقال می‌یابد.

بارش برف زیبایی و دل‌چسبی شب یلدا را برای اهالی نقاط مختلف استان دوچندان می‌کند زیرا که در صورت وقوع این امر خوردن مخلوط برف و شیره (شیره انگور) نیز به بلندی شب یلدا حلاوتی دوچندان می‌بخشد.

آرزوی برآورده شدن حاجات

طلب برآورده شدن حاجات در کنار دعا برای عاقبت به خیری فرزندان از جمله زیباترین آداب شب یلدا در کنار صله‌رحم و دیدار اعضا و خانواده فامیل است.

به‌راستی که ریش‌سفیدان قوم و طایفه از چنین مناسبتی برای رفع کدورت و سرآغاز پیوند و وصلتی نیکو به‌درستی بهره می‌برند و در مقابل کودکان و جوانان نیز طول عمر و سلامتی آنان را از درگاه ایزد متعال مسئلت می‌دارند.

منبع:میراث آریا

شهر هوشمند پایه و اساس هوشمندسازی گردشگری است

رئیس گروه گردشگری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری، «شهر هوشمند» را پایه و اساس «هوشمندسازی گردشگری» عنوان کرد و گفت: مقصد و شهری که زیرساخت‌های ارائه هوشمند خدمات در آن تکمیل‌شده، می‌تواند ادعای «گردشگری هوشمند» داشته باشد.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، گردشگری هوشمند (smart tourism) را می‌توان به عنوان یک پیشروی منطقی از حوزه گردشگری الکترونیکی دانست؛ این خط سیر پیشرفت با بکارگیری گسترده از رسانه‌های اجتماعی و شبکه‌های مجازی ادامه‌دار شده و به سوی شرایطی خلاقانه‌تر و پویاتر پیش می‌رود تا جایی که صنعت گردشگری بتواند اطلاعات گردشگران و ارائه کنندگان خدمات را تشخیص ،پردازش و به سرعت منتقل کند.

گردشگری هوشمند اساسا یک گام متمایز در تحول فناوری اطلاعات و ارتباطات در گردشگری است که به موجب آن ابعاد نظارتی و فیزیکی گردشگری وارد حوزه دیجیتال شده و سطح جدیدی از هوشمندی در سیستم های گردشگری به دست می‌آید.

نظریه پردازان حوزه مدیریت معتقدند «گردشگری هوشمند مجموعه ای از فعالیت‌های یک مقصد گردشگری است که وظیفه تهیه، جمع‌آوری و پردازش داده‌های به‌دست‌آمده از زیرساخت‌های فیزیکی، روابط اجتماعی و منابع سازمانی (دولتی و خصوصی) را بر عهده‌دارد و این داده‌های پردازش‌شده با تلفیق فناوری‌های نوین، تجربیاتی با ارزش تجاری با ارزش را برای گردشگران فراهم می‌آورد

در گردشگری هوشمند، فناوری یک زیرساخت چندگانه به حساب می‌آید و صرفا یک سیستم اطلاعاتی مجزا نیست، بلکه فناوری‌های محاسباتی هوشمند متنوعی را شامل می‌شود که آگاهی کاملی از دنیای واقعی به گردشگران ارائه می‌دهد و به آنان کمک می‌کند تا تصمیمات هوشمندانه اتخاذ کنند که در نهایت این تصمیمات علاوه بر بهینه‌سازی فرایندهای تجاری و عملکرد مناسب، سفر را برای آنها آسان‌تر، ارزان‌تر و رضایت‌بخش‌تر می‌کند.

برای زندگی در «شهرهای هوشمند» باید آماده شویم

ناصر رضایی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره الزامات هوشمندسازی گردشگری اظهار داشت: فرهنگ‌سازی اولین ضرورت برای گسترش و ترویج هر پدیده‌ای است؛ توسعه پدیده‌های هوشمند و ورود به حوزه‌های نوین مبتنی بر فناوری‌های نو در زندگی روزمره، بدون فرهنگ‌سازی و آموزش، جامعه و روابط اجتماعی را مختل می‌کند.

رئیس گروه گردشگری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اظهار داشت: خواه و ناخواه پدیده‌های نوین به زندگی و جامعه وارد می‌شود و ما تعیین‌کننده زمان ورود یا عامل ممانعت از آن نیستیم، بلکه با توجه با شتاب و سرعت توسعه ارتباطات، به ناچار باید برای پذیرش این تحولات، به‌روز، مجهز شده و برای ورود و زندگی در شهرهای هوشمند آماده شویم.

در نظام برنامه‌ریزی، توسعه هوشمندسازی به ویژه شهرهای هوشمند، عمر طولانی ندارد و اصطلاحی جدید است و بر مبنای توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات و تبادل و پردازش سریع حجم زیاد داده‌ها در جهان شکل گرفته است. گردشگری هوشمند هم در همین بستر در حال رشد و توسعه است.

پرورش مدیران کارا و توانمند برای هوشمندسازی گردشگری 

رضایی گفت: گردشگری هوشمند محصولی وارداتی است و مفاهیم و ابزارهای آن در کشورهای پیشرفته و صنعتی بنا نهاده شده و مانند همه موج‌های توسعه، سایر کشورها در مسیر آن قرار می‌گیرند و به همراستایی با این روند و بهره‌برداری از این فرایند ناچار هستند.

رئیس گروه گردشگری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی تصریح کرد: مهمترین الزامات و ضرورت‌های گردشگری هوشمند در دو گروه نرم‌افزار و سخت‌افزاری قرار می‌گیرد؛ در بخش اول، آموزش مهمترین موضوع است، حتی قبل از توسعه مدیریت ابتدا در فرایند آموزش اختصاصی، باید مدیران کارا و توانمند پرورش یافته و وارد عرصه شوند تا این فضای نوین را اداره کنند.

هوشمندسازی گردشگری یعنی فضای صفر تا صد صنعت گردشگری از انتخاب مقصد، نحوه سفر، دریافت برنامه سفر و دریافت خدمات و اطلاعات در مقصد با دسترسی آسان و ارزان با کمترین زمان دریافت شودرضایی افزود: در بخش نرم‌افزاری گردشگری هوشمند همزمان باید دستگاه‌های ناظر وجود داشته باشند که بر فعالیت‌ها نظارت (نه کنترل) شود، علاوه بر این فضای رقابتی در نظر گرفته شود.

وی خاطرنشان کرد: در بخش دوم سخت‌افزاری، هوشمندسازی گردشگری به مجموعه‌ای از زیرساخت‌ها ثابت و سیار نیازمند است. در زیرساخت ثابت باید برنامه‌های مختلف مانند رزواسیون بلیت جابه‌جایی، اقامت در هتل، بازدید اماکن، رمزینه‌های پاسخ سریع (QR code) برای ارائه اطلاعات، طراحی شود.

عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری گفت: در حوزه هوشمندسازی گردشگری مطالعات میدانی و ترجمه‌های خوبی انجام شده است، در بعد مفاهیم از دیگران خیلی عقب نیستیم و زیرساخت‌ها و روبناهای مورد نیاز آن هنوز به طور کامل آماده‌سازی یا پیاده‌سازی نشده است.

توسعه گردشگری هوشمند نیازمند حکمرانی هوشمند است البته بجز حکمرانی هوشمند باید قوانین و مقررات گردشگری در ایران تکامل یابد؛ در این حوزه با سه موضوع مقاصد گردشگری، گردشگران و جامعه میزبان و همچنین کسب و کارهای گردشگری روبه‌رو هستیم که باید در هر سه حوزه به آموزش عمومی جامعه و پرورش تخصصی مدیران آن توجه شود.

گردشگری ایران در مرحله جنینی است و تا بلوغ فاصله دارد

رضایی افزود: گاهی برای فعالیت در حوزه صنعت گردشگری ممکن است قانون مشوق یا مانع باشد، اما گاهی فعالان حوزه گردشگری با خلا قانونی مواجه هستند و اصلا نمی‌دانند چه کاری باید انجام دهند. علت هم این است که گردشگری در کشور هرگز اولویت نبوده و قانون‌گذار یا سیاست‌گذار به صورت جدی به این مساله نپرداخته است.

رئیس گروه گردشگری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی خاطر نشان کرد: صنعت گردشگری تقریبا از دولت یازدهم و دوازدهم و اکنون دولت سیزدهم به یک رویکرد تبدیل شده است، اما باید اولویت مجموعه حاکمیت قرار گیرد تا همه اجزا و ارکان جامعه آن را  بپذیرد و همه جا تشویق و ترویج می‌شود.

اینکه رهبر معظم انقلاب اسلامی می فرمایند «من تصورم این است که اگر مسئولین کشور و مسئولین استان بتوانند از همین مسئله‌ گردشگری به شکل درست، با تبلیغات صحیح و با جهت‌گیریِ صحیح استفاده کنند، درآمد آن، استان را از همه‌ی معونه‌های دیگر بی نیاز میکند. مسئله‌ گردشگری خیلی مهم است.» (بیانات ایشان در دیدار مسئولان اجرایی استان فارس.اردیبهشت۱۳۸۷) جمله بسیار محکمی است که باید مورد توجه سیاست‌گذاران این حوزه قرار گیرد

وی گفت: باید نگرانی‌ها نسبت به توسعه گردشگری برای گروه‌های مرجع در کشور رفع و اهمیت آن حتی از تریبون‌های نماز جمعه مطرح شود. صنعت گردشگری در داخل حاکمیت می‌تواند با رعایت برخی ملاحظات به عنوان اولویت مطرح شود. برای توسعه صنعت گردشگری خیلی کارها باقی مانده است اگر به این حوزه جدی‌تر توجه شود خیلی از مسائل اقتصادی کشور حل خواهد شد.

عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری وزارت میراث فرهنگی خاطر نشان کرد: در مورد صنعت نفت همه قوانین و چهارچوب‌ها به طور شفاف مشخص است، اما در بخش گردشگری حتی شبکه اجتماعی و فضای مجازی راه‌اندازی شده با مشکل مواجه می‌شود گاهی تخلف هم صورت می‌گیرد و فعالان این حوزه اطلاعات کاملی به مخاطب نمی‌دهند، زیرا گردشگری در ایران در مرحله جنینی است و تا تولد و بلوغ فاصله دارد.

شهر هوشمند پایه و اساس هوشمندسازی گردشگری

رضایی گفت: شهرهای هوشمند پایه و اساس هوشمندسازی گردشگری هستند. شهر هوشمند شهری است که بتواند همه خدمات مورد نیاز گردشگر را از اطلاعات پردازش‌شده تا خدمات به روز به سرعت در دسترس او قرار دهد. مقصد و شهری که زیرساخت‌های هوشمند آن تکمیل‌شده، می‌تواند ادعای گردشگری هوشمند داشته باشد.

استفاده از ابزار و زیرساخت الکترونیک اگر مفهوم دولت الکترونیک را هم داشته باشد، الزاما به معنی هوشمندسازی کامل شهرها و گردشگری نیسترئیس گروه گردشگری پژوهشگاه میراث‌فرهنگی گفت: ایران جزو پنج کشور اول جهان در تولید داخلی فیبر نوری است، اما واقعا فناوری و زیرساخت‌های اطلاعاتی ما برای یک شهر هوشمند هم در رتبه پنج شهر هوشمند جهان قرار دارد؟ این فناوری باید در خدمت هوشمندسازی شهرها نه فقط در صنعت گردشگری، بلکه در همه حوزه‌های خدماتی قرار می‌گرفتند.

وی افزود: کارت بیمه الکترونیکی که با یک کدملی امکان دریافت خدمات درمانی – دارویی را  برای شهروندان ایجاد کرده نمادی از هوشمندسازی است که علاوه بر سرعت در خدمات، مصرف کاغذ را هم کاهش داده است. در حوزه گردشگری هم‌می‌توان این خدمات را الکترونیکی و هوشمند انجام داد که البته ابتدا باید صنعت حوزه گردشگری از مرحله رویکرد به اولویت تصمیم‌گیران کشور تبدیل شود تا این صنعت به جایگاه خود در توسعه اقتصادی برسد.

عدم توجه به هوشمندسازی گردشگری باعث عقب‌ماندن از جریان توسعه پیشرفت صنعت گردشگری و بازار پر رقابت و جهانی آن می‌شود. گردشگری که در شهرهای کشور همسایه ایران به راحتی، سریع و ارزان خدمات و امکانات مورد نیاز خود را دریافت می‌کند و گردشگری هوشمند را تجربه کرده وقتی در ایران با این نوع چالش های خلا فناوری‌های نوین مواجه می‌شود، ما را برای سفر انتخاب نمی‌کند.

رضایی گردشگری الکترونیک را متفاوت از گردشگری هوشمند دانست و گفت: استفاده از ابزار و زیرساخت الکترونیک اگر مفهوم دولت الکترونیک را هم داشته باشد، الزاما به معنی هوشمندسازی کامل شهرها و گردشگری نیست. هوشمندسازی گردشگری یعنی فضای صفر تا صد صنعت گردشگری از انتخاب مقصد، نحوه سفر، دریافت برنامه سفر و دریافت خدمات و اطلاعات در مقصد با دسترسی آسان و ارزان با کمترین زمان دریافت شود.

عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث‌فرهنگی و گردشگری گفت: سنگاپور و برخی از شهرهای کره‌جنوبی و چین و برخی پایتخت‌های اروپایی نمادهایی از شهرهای هوشمند در جهان هستند، اگر از شرایط جدید جهان و الگوها و معیارهای جهان استفاده بهینه نشود یا اگر بدون فکر و برنامه‌ریزی به جریان هوشمندسازی شهرها و گردشگری وارد شویم؛ آسیب‌های منفی اقتصادی و اجتماعی آن بسیار بیشتر خواهد بود.

منبع:ایرنا

فرصت‌ها و چالش‌های ایران در اکسپو دبی

در نشست بررسی فرصت‌ها و چالش‌های اکسپو دبی ۲۰۲۰، نخستین گروه از راهنمایان گردشگری اعزامی به این روید بزرگ تاکید کردند: اگر جشن «نوسده» از اکسپو دبی شروع و در جام جهانی قطر ختم شود، ایران، امارات و قطر سه رأس خاورمیانه خواهند شد که در طول تاریخ، برگزارکننده سه رویداد بزرگ بوده‌اند.

به گزارش ایسنا، آرش نورآقایی، کارشناس گردشگری که در ایده استفاده از راهنمایان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در «اکسپو دبی ۲۰۲۰» نقش داشته است، در گفت‌وگوی مجازی با اعضای نخستین گروه از راهنمایان اعزامی به این رویداد جهانی که به انگیزه بررسی فرصت‌ها و چالش‌ها برگزار شد، درباره مزایا و فرصت‌های حضور ایران در اکسپو گفت: براساس مطالعات تاریخی، به یاد ندارم سه رویداد بزرگ در یک برهه زمانی کوتاه در خاورمیانه اتفاق افتاده باشد؛ اکسپو دبی و بازی‌های جام جهانی قطر که مشهورترین و بااهمیت‌ترین رویدادهای جهانی هستند. خوشبختانه ۱۰ روز پایانی اکسپو دبی مصادف شده با ۱۰ روز نخست که ایران مطابق با گاه‌شمار خورشیدی، وارد سال ۱۴۰۱ و «سده نو» می‌شود و این فرصتی استثنایی است که اختتامیه این رویداد جهانی، همزمان با شروع یک رویداد بزرگ از جانب ایران باشد و پایان آن به جام جهانی قطر ختم شود.

او افزود: با این حساب می‌توان اعلام کرد، ایران، امارات و قطر، سه رأسِ خاورمیانه و برگزارکننده سه رویداد بزرگ جهانی هستند که نه تنها تصویر مثبتی برای ایران می‌سازد، که برای خاورمیانه هم چنین تصویرسازی‌ای خواهد داشت. طرح‌های زیادی به این مناسبت پیشنهاد شده، مثل برگزاری مهمانی بزرگ شام ایرانی، سفره هفت سین بزرگ و صدور ویزای رایگان در طول برگزاری اکسپو دبی و ایده‌های بسیار دیگر  که حتی اگر در این چند ماه نتوانیم کار بزرگی انجام دهیم، می‌توانیم با این طرح‌ها تصویر مثبتی از ایران بسازیم. حتی که اکنون از شکل حضور ایران در اکسپو دبی ناراضی باشیم، ولی این فرصت و شانس را همچنان داریم و فکر می‌کنم تهدیدها را می‌توان به فرصت تبدیل کرد. امیدواریم ابعاد این فرصت و شانس را درنظر بگیریم، چون دیگر چنین آوردگاه جهانی در این سطح نداریم.

این راهنمای گردشگری با اشاره به برخی اقدامات دیرهنگامی که ایران در زمان حضور در اکسپو دبی داشته است و بروکراسی‌های موجود در امارات که عامل اجرا نشدن برخی از ایده‌ها و طرح‌ها می‌شود، اظهار کرد: مثلا برای برگزای شب یلدا در پاویون ایران دیر اقدام شد، درحالی‌که مثلا کشوری مثل مراکش جزئی‌ترین برنامه‌های خود از جمله معرفی غذا را در تقویم اکسپو ثبت کرده است، ولی تا زمان انجام این گفت‌وگو ندیدم مراسم شب یلدای پاویون ایران در این تقویم ثبت شده باشد. ما در اطلاع‌رسانی و برنامه‌ریزی برای اکسپو، ضعیف عمل کرده‌ایم. درباره ایده نوسده هم با این‌که چهار سال است از آن صحبت می‌کنم تازه شنیده‌ام قرار است ستاد ملی نوسده را تشکیل دهند که بعید می‌دانم در این فاصله همه کارها پیش برود.

وی اضافه کرد: اطلاع دارم در حدود دو ماه و نیم از زمان برگزاری اکسپو دبی، پاویون ایران سه یا چهار مرتبه برای بسته شدن (پلمب) اخطار گرفته است. در این پاویون از مصالح چوبی استفاده شده که برای آفت‌زدایی و لحاظ کردن سیستم ایمنی و اطفاء حریق، اهمال‌کاری شده است. چه این غرفه را ببندند یا نبندند، این‌که سه بار اخطار  رسمی به پاویون ایران داده شده است، در شأن کشور ما نیست.

او یادآور شد که نقدها برای بررسی دلایل و عواملی که ایران را در اکسپو دبی در چنین جایگاهی قرار داده است، مطرح می‌شود و گفت: آنچه در اکسپو نمایش داده شده در واقع نمود تمام اتفاقات پشت صحنه است، نمود اقتصاد ما و کمبود مالی، آموزش ندیدن، رفتارهای جزیره‌ای نسبت به دنیا و خودبرتربینی‌هایی که در آوردگاه جهانی یقه ما را می‌گیرد، اما تصور می‌کنیم اشتباه و خطا فقط از جانب یک مجری بوده است، درحالی‌که ما معمولا سلسله اشتباهاتی داریم که در جایی خود را نشان می‌دهد.

نورآقایی در ادامه، با اشاره به تصمیم معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای اعزام راهنمایان رسمی برای مدیریت بازدیدها از پاویون ایران در اکسپو برای رفع برخی نقایص، درباره برخی نامهربانی‌هایی که به این طرح شده است، گفت: این راهنماها جای کم‌کاری و بدکاری برخی را توانستند پر کنند. ما به عنوان راهنمای رسمی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای بهبود وضعیت، کاری را به صورت داوطلبانه انجام دادیم. فکر کردیم یک جای کار می‌لنگد و به عنوان راهنما رفتیم کمک کنیم. این کمک‌ها هم داوطلبانه و رایگان بوده است. این راهنماها بعد از دو سال بیکاری، اولین فرصتی را که پیش آمده رایگان انجام دادند و خیلی جای قدردانی دارد.

او اضافه کرد:‌ فکر می‌کنم راهنماهای گردشگری که تا کنون به اکسپو دبی اعزام شده‌اند تنها گروهی بوده‌اند که گزارش مستند، مکتوب و کاملی را از این رویداد که دو ماه و نیم از برگزاری آن گذشته است، ارائه کرده‌اند.

او همچنین توضیح داد: انتخاب راهنماها توسط دفتر بازاریابی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و با نظارت معاونت گردشگری این وزارتخانه و مشاوران و دفتر هماهنگی مستقر در معاونت گردشگری انجام می‌شود. در کشور بیش از ۱۲ هزار راهنمای دارای کارت وجود دارند که حدود سه هزار نفر آن‌ها فعال هستند و با توجه به محدودیت زمانی و مکانی اکسپو، قطعا برای همه این راهنمایان فرصت حضور فراهم نمی‌شود، اما این اقدام را یک قدم رو به جلو می‌دانیم، چون راهنماها قبلا در چنین رویدادهایی حضور نداشتند.

امین عدیلی، عضو نخستین گروه از راهنمایان اعزامی به اکسپو و مدرس گردشگری، درحالی که پیش از این تجربه حضور در اکسپوهای قبلی را نداشته است، به عنوان راهنمای پاویون ایران و بازدیدکننده اکسپو دبی تجربیاتش را شرح داد و با تشبیه اکسپو دبی به دهکده جهانی، بازدید از این رویداد را با توجه به دسترسی آسان‌تر از ایران به نسبت اکسپو ۲۰۲۵ که قرار است در اوزاکای ژاپن میزبان آن باشد، به همه توصیه کرد.

او در بخشی از این گفت‌وگو به نقایص پاویون ایران نیز اشاره کرد و افزود: از نظر معماری معلوم بود تفکر شده است، هرچند در اجرا می‌توانست بهتر باشد. برخی از کشورها پاویون‌های پیش‌ساخته‌ای داشتند، درحالی‌که پاویون ایران یک سازه کامل بود و این از جمله ویژگی‌های مثبت آن به شمار می‌آمد. البته که در اجرا و نرم‌افزار، ضعیف عمل کرده است. البته شنیده‌ام که درحال به‌سازی و اصلاح هستند، اما احتمالا وقتی کامل بشود، اکسپو تمام خواهد شد. به هر حال این فضا و فرصت می‌توانست در تصویرسازی و کاهش اثر ایران‌هراسی مفید باشد.

او اضافه کرد: پاویون ایران بیش از ۲۰۰۰ متر وسعت دارد، اما متاسفانه برخی از این فضاها یا تعطیل بود یا استفاده مفید و کارشناسی نشده است.

عدیلی موقعیت جغرافیایی و مکانی پاویون ایران را یکی از مثبت‌ترین ویژگی‌های آن دانست و استفاده از مهره در نمای بیرونی و رنگ فیروزه‌ای را برای بازدیدکنندگان جذاب دانست.

هادی حرم‌شاهی که راهنمای عرب‌زبان است و همراه با گروه پیشرو راهنمایان گردشگری به اکسپو دبی اعزام شده بود، نیز این رویداد را فرصتی برای عرض‌اندام همه کشورها دانست و بیشتر درباره ویژگی‌های مثبت پاویون ایران سخن گفت و اجرای آن را در مقایسه با برخی کشورها بهتر دانست و افزود:‌ ایران به نسبت جایگاه خودش اجرا و حضور خوبی نداشت، اما نکات مثبت آن به منفی‌ها می‌چربد.

او همچنین گفت: برخلاف بسیاری از کشورها که روی ارائه یک مفهوم متمرکز شده بودند، در ایران به ظرفیت‌های واقعی پرداخته نشده و جای ایده‌پردازی خالی است و گسست مفهوم مشاهده می‌شود.

حرم‌شاهی پاویون‌های پاکستان، ‌آلمان، یمن و روسیه را به زعم خود جزو قوی‌ترین‌های اکسپو دبی معرفی کرد که توانسته بودند از کمترین ظرفیت‌ها و یا با تمرکز روی یک مفهوم، بیشترین بهره‌برداری و بالاترین اثرگذاری را داشته باشند.

او در عین حال تولید صف بلند بازدیدکننده در برخی پاویون‌ها را یکی از سیاست‌های اکسپو و آن کشورها دانست و افزود: پاویون برخی کشورها ظرفیت بازدید همزمان ۲۰۰ نفر را دارند، اما فقط به ۳۰ نفر اجازه بازدید می‌دهند، بنابراین سخت است که صف‌های طولانی را معیار پاویون‌ برتر، جذاب و پرطرفدار دانست.

این راهنمای گرشگری همچنین توصیه کرد: اگر کسی از اکسپو دبی، به‌ویژه پاویون ایران بازدید می‌کند، ای کاش بتواند راهکار ارائه کند و پیشنهاد بدهد تا سریع اصلاح شود و فقط حرص کاستی‌ها را نخورد، چون همه ما برای ایران اقدام می‌کنیم و دوست داریم نام ایران بالا برود.

داوود دهقان، راهنمای گردشگری که از استان یزد به پاویون ایران در اکسپو دبی اعزام شده بود، نداشتن برنامه‌ریزی و لکنت در انتقال مفهوم را مهمترین نقطه ضعف ایران دانست و گفت: من تجربه اکسپوهای قبلی را ندارم، اما به عنوان دانشجوی دکتری گردشگری می‌دانم که  در گردشگری، اصلی به نام استفاده از فرصت‌ها وجود دارد و اکسپو بهترین فرصت برای معرفی کشور ما بود.

او ادامه داد: براساس شنیده‌هایم اکسپوهای قدیم بیشتر روی تکنولوژی متمرکز بودند، اما دبی معادلات اکسپو را به هم زده و بیشتر روی رسوم و فرهنگ‌ها متمرکز شده است. از پاویون بیشتر کشورها کاملا مشهود بود که سال‌ها برای این حضور برنامه‌ریزی کرده بودند، موردی که ما همیشه از آن غافلیم و این همان ضعف پاویون ایران است، برای همین از حالا باید برای اکسپو بعدی برنامه‌ریزی کنیم.

دهقان همچنین گفت: تغییر مدیر پاویون ایران هر ۱۲ روز یک بار ایراد مهمی است، تا نفر جدید بیاید و با ساختار آشنا شود، مدت زمان مدیریت ۱۲ روزه‌اش تمام شده و این شیوه مدیریت فاجعه است.

این راهنمای گردشگری که تجربه دو هفته حضور در پاویون ایران در اکسپو دبی را داشته است، نیز معتقد است: پاویون ایران سرگردان مانده و معلوم نیست چه مفهومی را می‌خواهد انتقال دهد، درحالی‌که کشورهای دیگر روی یک مفهوم مانور می‌دهند، مثلا آمریکا روی سفرهای فضایی متمرکز شده است، اما بازدیدکنندگان پاویون ایران در پایان حتی نمی‌دانند ایران چه چیزی را می‌خواسته معرفی کند.

دهقانی هم پاویون پاکستان را در اکسپو دبی فراتر از تصور دانست و عملکرد عربستان را در نشان دادن تصویر مدرن و نقش پررنگ زنان در این کشور بسیار خوب توصیف کرد و از آلمان که با استفاده از عنصر “بازی”، استفاده از انرژی پایدار و مشارکت را در ذهن ماندگار کرده است،  به عنوان یکی از پاویون‌های مثال‌زدنی اکسپو دبی یاد کرد و گفت: ما همیشه فکر می‌کنیم باید سخت و پیچیده باشیم، درحالی که بسیاری از کشورها با استفاده از یک عنصر ساده، تصویرسازی عمیق و اثرگذاری داشتند. نظر ما بر این است که پاویون ایران نتوانست یک درصد از این مفاهیم را به تصویر بکشد و بازدیدکننده‌ها را لحظه‌ای درگیر کند.

محسن حاجی‌سعید ـ رییس کانون انجمن‌های صنفی راهنمایان گردشگری ـ هم که در این گفت‌وگوی مجازی، اشاره شد در ایده‌پردازی طرح اعزام راهنمایان گردشگری به اکسپو دبی نقشی داشته است، در سخنانی کوتاه ‌بیان کرد: بازخوردهای خوبی را از وزارت صمت و گردشگری در نتیجه اعزام دو گروه از راهنمایان گردشگری به پاویون ایران در اکسپو دبی دریافت کرده‌ایم که فکر می‌کنم استفاده از راهنمای گردشگری در چنین رویدادهایی جزء لاینفک شده است. تا الان توانسته‌ایم از هفت استان، راهنما در اکسپو مستقر کنیم و امیدواریم این رویه مثبت را پیش ببریم و بتوانیم جمع‌بندی خوبی برای اکسپوها و رویدادهای بین‌المللی بعدی برای حضور راهنمایان گردشگری در کنار دولت داشته باشیم.

اکسپو دبی که از تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۰ آغاز شده است، به مدت شش ماه تا ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ با شعار اکسپو «پیوند ذهن‌ها، خلق آینده» ادامه خواهد داشت. امارات پیش‌بینی کرده است تا ۲۵ میلیون نفر از اکسپو بازدید کنند. ایران نیز در فضایی به وسعت ۲۰۱۴ مترمربع ایران با روایتی از شهرزاد قصه‌گو و با شعار «ایران؛ تمدن کهن و استوار تنوع اقوام و میزبان ملت‌ها» در اکسپو دبی حضور دارد. بسیاری از کارشناسان، معماران، ‌فعالان اقتصادی، ‌فرهنگی و گردشگری نقدهای صریحی را به محتوا و مدیریت پاویون ایران در اکسپو دبی وارد کرده‌اند.

وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی که مسؤولیت بخش گردشگری پاویون ایران را به عهده دارد، پس از دریافت گزارش‌هایی از کیفیت پایین بازدیدها، گروهی از راهنمایان را به این پاویون اعزام کرد. این وزاتخانه معتقد است این اقدام کیفیت بازدیدها را ارتقاء داده است.

منبع:ایسنا

قلعه دختر مزار بجستان، یادآور دیرپایی و شکوه تاریخ معماری ایران

برخی بجستان را معرب «بغستان» و «بگستان» دانسته و جایگاه و خاستگاه «بغ» (ایزدمهر) دانسته و دلیل آن را دستکندی شبیه مهرابه‌های مهری در روستای مزار آورده‌اند و برخی هم آرامگاه «آصف برخیا» یکی از پیامبرانٍ بنی‌اسرائیل و وزیر حضرت سلیمان را در همان روستا نشانی داده‌اند. برخی نیز همان آرامگاه را به «حضرت خضر» نسبت داده‌اند و اکثر پژوهشگران نیز قلعه‌دختر مزار بجستان را مانند قلعه دختر شوراب گناباد مرتبط با «ناهید»، ایزد آب پنداشته‌اند.

اگرچه هیچ یک از این فرضیات مبنای علمی ندارد، در عین حال به طرح این فرضیه کمک می‌کند که منطقۀ از جایگاه تاریخی و موقعیتٍ مهمی برخوردار بوده است زیرا دلیل این امر می‌تواند وجود قلعه‌دختر مزار و مسجدجامع بجستان و خانۀ عباسی‌ها به عنوان نمادهای عینی برجای مانده از دوران ساسانی، سلجوقی، تیموری و صفوی باشد.

در ۵ کیلومتری جنوب‌غرب روستای کهن مزار کوه مخروطی‌شکل منفردی است معروف به «کوه باغ سلیمه» در مقابل «گرد کوه» و مشرف به «تنگل بهاباد» در شرق و «تک بند باغ» در مغرب.

بر فراز کوه باغ سلیمه قلعه‌ای وسیع در چهار بخش شمال‌شرقی، شمال‌غربی، میانی و جنوبی گسترده شده است. تمامی فضاها از سنگ و معدودی آجری با ملات گچ در آن قلعه ساخته شده که گذشت زمان و حوادث طبیعی و انسانی موجب تخریب آن‌ها شده است.

بقایای معماری قلعه در باروئی گاه به ضخامت بیش از ۲ متر محصور بوده و بر پیرامون آن‌ها باروئی با برج‌های نیم استوانه وجود داشته است.

بر فراز قسمت‌های باقی‌مانده از حصار در غرب قلعه که تا ارتفاع بیش از ۸ متر باقی‌مانده هنوز تیر کش‌ها و روزنه‌های دید بر جای مانده است. انباشت سنگ‌های لاشۀ کوچک و بزرگ که همه جا را پوشانده، نشان از فراوانی فضاهای معماری دارد.

ورودی‌های قلعه از پایین‌ترین بخش‌ها در جبهۀ شمال‌شرق و شمال‌غربی بر دیوارهای ضخیم به درون راه می‌یافته و احتمالا دروازۀ اصلی به عرض حدود ۴متر در میان دو برج، ورودی اصلی بوده است. پس از ورودی شمال‌شرقی در دو طرف معبر بقایای فضاهای معماری مستطیل شکل در ابعاد مختلف قابل تشخیص است. در همان بخش و مشرف بر دیوارۀ بلند شمالی (پرتگاه) بقایای مخزن ذخیرۀ آبی در ابعاد۹/۳۰×۹/۳۰ متر حفر و دیواره‌های آن با ساروج‌اندود شده که اکنون درون آن از سنگ پر شده است.

فضاهای معماری درهم ریختۀ مستطیل و مربع شکل در همه جای قلعه مشاهده می‌شود که کاربری آن‌ها دقیقا مشخص نیست.

با توجه به شواهد موجود به نظر می‌رسد که بخش مرکزی قلعه تالارها و تاسیسات وسیع‌تر و مستحکم‌تری داشته و احتمالا به منزلۀ شاه‌نشین قلعه بوده زیرا آن سازه‌های معماری نسبتا مرتب با نقشۀ مستطیل، مربع و صلیبی‌شکل در ابعاد نسبتا زیاد احتمالا کارکرد خدماتی و اجتماعی داشته و با دیوارهای دفاعی حفاظت می‌شده است.

در همان بخش قطعات متعدد آجر و گچ نیز در میان انبوه سنگ‌ها مشاهده می‌شوند که نشان‌دهندۀ کیفیت بهتر سازه‌های معماری هستند.

فرم و نقشۀ فضاها و تالارها قابل مقایسه با مجموعه‌های معماری عصر ساسانی در تخت‌سلیمان تکاب و بیشاپور فارس است و احتمال دارد که هسته‌های اولیۀ قلعه متعلق به دورۀ ساسانی باشند.

وجود سازه‌های معماری در هم ریخته معروف به «سنگر»، اطاق‌های فراوان، برج و باروها، انبارها و مخازن آب حکایت از این دارد که قلعه‌دختر مزار بجستان بر سر راه ارتباطی تون به محولات و ترشیز و نیشابور از اهمیت زیادی برخوردار و به فاصلۀ نه چندان از قلعه‌های سرتخت و جواشیر و زیبد گنجایش فدایان و مدافعانٍ زیادی داشته است.

با توجه به فرم و نقشۀ برخی سازه‌های معماری، اندازۀ آجرها و فرم سفال‌های پراکنده در قلعه، می‌توان اظهار نظر کرد که قلعه‌دختر مزار بجستان مانند قلعه دختر شورابٍ گناباد در دوران ساسانیان ساخته شده و از قرن پنجم ه. ق در اختیار اسماعیلیه قرار گرفته و گویا در دو مرحله توسط جلال‌الدین غوری در سال ۶۲۴ه. ق و هلاکوخان مغول در نیمۀ دوم قرن هفتم ه. ق مورد حمله قرار گرفته و در نهایت ویران شده است.

بافت تاریخی روستای مزار بجستان به تاریخ ۱۳۹۵/۶/۲ در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

منبع:میراث آریا