۶ چالش کلیدی بازار گردشگری
یکی از مهمترین علل این امر دست چندم بودن این صنعت و عدم شکلگیری انتظارات شایسته و بنیادی در حوزههای فرهنگی و اقتصادی از این صنعت بوده است. از این رو میتوان گفت وزیر جدید گردشگری، با پنج چالش مهم مواجه خواهد بود.
تصویرسازی غلط از ایران
چالش چندوجهی که شاید برای کسانی که تجربه تجارت، زندگی و تحصیل در خارج از ایران را دارند ملموستر باشد. اولین مشکلی که سد راه توسعه کسبوکارها در فضای بینالمللی است مساله تحریمهای بانکی و عدم امکان انتقال ارز به طور مستقیم است. به همین دلیل کسب و کارهای محدودی در حوزه تعاملات بینالمللی شکل گرفتهاند و تنها کسانی میتوانند مزیت رقابتی داشته باشند که ارتباطات و امکانات قابل اطمینانی در کشورهای خارجی دارند. چالش بعدی گردشگری ایران در حوزه بینالملل تصویرسازی منفی از ایران توسط کشورهای متخاصم در ذهن مخاطبان مختلف است. موضوعی که همه مزیتهای رقابتی ما در قالب بهرهمندی از تاریخ، تمدن و جاذبههای فراوان را تحتالشعاع قرار میدهد، اما واقعیت اساسی تبلیغات و بازاریابی بینالمللی این است که رسانه ملی و سایر رسانههای ایرانی کمترین نقشی در تبیین صحیح تصویر واقعی ایران ندارند و عمده توان رسانهای متولی این بخش نیز مصرف داخلی خواهد داشت.
راه حل اساسی بازاریابی و تبلیغات ایران در دوران تحریم و سیاهنمایی استفاده از ابزارها و رسانههای بومی هر منطقه با تکیه بر برنامهسازان و تاثیرگذاران همان ملتهاست. وزیر باید از رسانهها و ابزارهای بینالمللی غیر ایرانی و معتبر برای اصلاح تصویر مخدوش ایران بهرهمند شود. اتفاقی که هنوز نیفتاده است در حالیکه نمایندگانی از وزارت میراث در حوزه تبلیغات اطلاعرسانی و برخی از کسب و کارهای ایرانی در خارج از کشور فعالیت میکنند.
توسعه گردشگری داخلی
متاسفانه عدم توسعه متوازن موجب آن شده است که ما جز در برخی شهرهای بزرگ استانداردهای توسعهای مناسبی نداشته باشیم و با وجود برخورداری از منابع و جاذبههای فراوان شرایط لازم برای بهرهمندی همه نقاط کشور از ظرفیت توسعه گردشگری فراهم نشده است.
علت اصلی این موضوع محروم بودن مدیریت گردشگری ایران در هر دو بخش دولتی و خصوصی از خلاقیت و نوآوری لازم برای ایجاد و توسعه محصولات متنوع است. آنچه مسلم است توسعه پویا به اضلاع عرضه و تقاضا بستگی دارد و بزرگترین چالش عدم توسعهیافتگی متوازن در ایران انتظار عرضه از تقاضا و معطل ماندن ایجاد تقاضا به دلیل نبود ظرفیت مناسب است که آن را به کلاف سردرگمی تبدیل کرده است.
دولتی بودن سرمایهگذاریها در نقاط کمتقاضا با پتانسیل و منابع بالا باعث عدم شکلگیری تقاضای مناسب برای ظرفیتهای اندک شکل گرفته است، چرا که در فضای کسب و کار، این سرمایهگذار است که در جلب بازار نقش اساسی ایفا میکند و ارگانهای حکومتی که اقدام به سرمایهگذاری میکنند تنها وجه ساخت و بهرهبرداری را عهدهدار میشوند و با توجه به طبیعت اقتصاد و کسب و کار دولتی فرآیندی برای جلب نظر بازار و ایجاد تقاضا وجود ندارد.
تصدیگری ارگانهای مختلف در بخش گردشگری
به دلیل عدم شکلگیری صحیح و ساختارمند حکمرانی گردشگری در کشور، متاسفانه امور گردشگری به صورت جزیرهای و بخشبخششدهای به دستگاههای مختلفی واگذار شده است که وزارت میراث فرهنگی گاه کوچکترین نقشی در فرآیندهای مذکور ندارد. این امر موجب مدیریت گسسته و غیرکاربردی در توسعه گردشگری کشور شده است. از طرفی نهادهای حکومتی و دولتی بخش زیادی از فضای کسب و کارهای گردشگری اعم از هتلها، دفاتر، ایرلاینها و … را اشغال کردهاند.
وزیر جدید باید نسبت به اصلاح ساختارها و ایجاد یکپارچگی لازم برای تصدیگری بخش دولتی گردشگری از سوی وزارت متبوع اقدام عاجل کند و در بخش خصوصی نیز سیاستهای تشویقی و حمایتی مناسب را برای افزایش سهم بخش خصوصی مردمی در اقتصاد گردشگری در برنامههای آینده بگنجاند.
غفلت از همسایگان
مسلما در همه نظریههای توسعه بازار، اولین اولویتها همسایگان خواهند بود و ایران نیز در دهه اخیر به دلایل گوناگونی شاهد رشد چشمگیر سفر همسایگان بوده است. اما آیا سیاستهای بازاریابی پیوسته و مدون وزارت میراث فرهنگی علت این افزایش است؟ جواب منفی است. به عنوان مثال ثبات نسبی عراق پس از سقوط صدام، سقوط ارزش پول ملی و دلایلی از این دست را شاید بتوان از مهمترین عوامل این افزایش دانست.
جلب نظر بازارها و ارائه خدمات متناسب باید حتما از مسیری ساختارمند و با در نظر گرفتن همه جوانب آن انجام پذیرد و متاسفانه رغبت ورود گردشگران کشورهای همسایه به خودی خود و ایجاد تقاضای سریع باعث غفلت در ساختارسازیهای مناسب برای مدیریت بازار و خدمات متنوع و مناسب شده است که باید مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد و ضمن سرمایهگذاری مناسب و صحیح نسبت به جذب بازارهای منطقه به عنوان اولین اولویت هدف بازاریابی اقدامات لازم صورت پذیرد. در صورت عدم مدیریت بازار در مبدأ و خدمات در مبدأ در آیندهای نهچندان دور شاهد چالشهای جدی در این بازارهای مهم خواهیم بود.
عدم توانایی دولت در جلب مشارکت
همواره در فرآیند توسعه موفقیت دولتها در گرو خلق سرمایههای جدید و استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی در تحقق برنامهها و سیاستها است. متاسفانه در گردشگری ایران توجهی به تولید سرمایه و مشارکت بخشخصوصی و تشکلها در برنامههای راهبردی توسعه نمیشود.
دلیل اصلی این عارضه نبود ساختار مناسب برای مشارکت دولت و بخشخصوصی در پروژههای ملی و بینالمللی است. یعنی در این نوع پروژهها دولت بودجهای در نظر میگیرد، سپس خواستار مشارکت بخشخصوصی در اجرا یا پشتیبانی نظری آن میشود. در حالی که راه صحیح جلب مشارکت بخش خصوصی مشارکت دادن آنان در فرآیند توسعه و شریک کردنشان در منافع و مضرات این طرحهای توسعهای است، نه صرفا رفع تکلیف و اتمام آن.
بحران کرونا
نباید از بحران کرونا به عنوان ششمین چالش دوران جدید و تاثیرات عمیق آن بر رکود بیسابقه صنعت گردشگری چشم پوشید.
تعطیلی کامل این صنعت در یک سال و نیم گذشته و نبود طرحی مشخص برای بازگشایی مجدد آن در ماههای آینده موجبات سرخوردگی و نومیدی بسیاری از فعالان این عرصه را فراهم کرده است و به اعتقاد نگارنده اگر در اسرع وقت اقدامی عاجل در بازگشاییها و حمایت مناسب از کسب و کارها صورت نگیرد شاهد فروپاشی بخشهایی از صنعت گردشگری خواهیم بود که بازیابی آنان مدت زیادی به طول خواهد انجامید. تقارن روزهای آغازین شروع بهکار وزیر جدید با روزهای سخت کسب و کارهای گردشگری، ضرورت انجام اقدامات اورژانسی برای آغاز به کار کسب و کارهای گردشگری، هرچند به صورت محدود را بیش از پیش کرده است.