دکتر جواد براتی در یادداشت خود که در پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی منتشر شده، آورده است:
بیماری هلندی و نفرین منابع، دو اصطلاحی است که با یک هدف ولی به صورت مجزا طی حدود چهار دهه گذشته در ادبیات اقتصادی شکل گرفتهاند. بیماری هلندی در خصوص ارتباط بین استفاده بیش از حد منابع و رکود در بخش صنعت(تولید کالاهای قابل مبادله) است، به طوری که این ارتباط در بلندمدت حاصل میشود. نفرین منابع نیز بیانگر آن است که کشورهای دارای منابع طبیعی گسترده، چطور از رشد اقتصادی بلندمدت باز میمانند و دچار نفرین منابع میشوند.
افزایش وابستگی به درآمدهایی که به سهولت و با فروش منابع طبیعی به دست میآیند، باعث بزرگ شدن حجم دولت، عدم مدیریت صحیح نظام درآمدی و مالیاتی، عدم شفافیت در عملکرد نهادهای خدماترسان، پاسخگو نبودن نهادها(به دلیل عدم تکیه بر منابع درآمدی اجتماعی)، اشاعه فرهنگ رانتخواری و تبعیض، ایجاد شکاف طبقاتی، بیثباتیهای اقتصادی، رکود تورمی و نوسانات گسترده نرخ ارز(به عنوان مصادیق نفرین منابع) میشود.
مطالعات گستردهای در کشورهای نفتخیز از جمله ایران در خصوص وجود یا عدم وجود بیماری هلندی در این کشورها صورت گرفته است که تماما وجود چنین ارتباطی را در اقتصاد مورد تایید قرار دادهاند. راهکارهایی برای برونرفت از رکود حاصل از چنین رخدادی، در کشورهایی همچون هلند یا نروژ و سایر کشورهای وابسته به ثروتهای طبیعی پیشنهاد شده است و ایران نیز این راهکارها را به ظاهر اجرا کرده است.
اگرچه شاید مدیریت ناصحیح آن، عاملی در جهت عدم تحقق نتایج مورد انتظار شده است اما نفرین منابع، فقط در خصوص منابعی همچون منابع نفتی یا گازی نیست. سایر منابع طبیعی که جزو خدمات یا کالاهای غیرقابل مبادله محسوب میشوند نیز میتوانند اقتصاد یک منطقه را دچار عقبماندگی و رکود کنند. از جمله این منابع، جاذبههای موجود در بخش گردشگری است. میزان وابستگی یک اقتصاد به منابع(که در اینجا، منظور گردشگری است)، در وجود یا عدم وجود نفرین منابع در آن اقتصاد دارای اهمیت است.
اصطلاح «بیماری هلندی» در بخش گردشگری، اولین بار توسط کوردن و نیری(۱۹۸۲) و کوردن(۱۹۸۴) مطرح و اصطلاح «نفرین گردشگری» نیز توسط قلیا و فیدر ماک(۲۰۱۵) بیان شد.
مطالعات بسیاری بر بیماری هلندی در گردشگری انجام گرفته است و اگرچه برخی مطالعات مساله بیماری هلندی در گردشگری را منتفی میدانند اما برخی مطالعات نیز وجود چنین آثار رکودی بلندمدتی را در کشورهای در حال توسعه یا کمتر توسعهیافته متمرکز بر بخش گردشگری مورد تایید قرار دادهاند.
به ویژه زمانی که منطقه گردشگرپذیر، دارای اقتصادی کوچک و باز باشد. آنچه که مسلم است، توسعه گردشگری و جابهجایی یا انتقال سرمایه و نیروی کار از سایر بخشها به بخش گردشگری، در صورتی که منابع درآمدی گسترده و جدیدی برای یک منطقه ایجاد کند، در بلندمدت باعث از دست رفتن قدرت رقابت کالاهای قابل مبادله صنعتی خواهد شد.
به طوری که ساختارها به گونهای تغییر خواهد یافت که توسعهنیافتگی صنعتی را در پی دارد. این شرایط، در مناطقی که متمرکز بر یک منبع طبیعی یا منبع ثروت غیرقابل مبادله هستند(مثل مواد معدنی یا خدماتی از جمله گردشگری) و فعالیتهای مرتبط با آن منبع ثروت سهم بالایی از اقتصاد آنها را دربر میگیرد یا افزایش این سهم به صورت صعودی در فرایند بلند مدت توسعه اقتصادی در حال رخ دادن است، بسیار محتمل رویارویی با نفرین منابع خواهند بود.
با این توضیح، آیا اقتصاد شهر مشهد که وابستهترین شهر به بخش گردشگری در ایران محسوب میشود، در مسیر نفرین گردشگری حرکت میکند؛ نیمنگاهی به ساختار اقتصاد شهر مشهد، تحلیل مساله برای بخش گردشگری این شهر را واضحتر خواهد ساخت. با توجه به اینکه دادههای کافی و قابل اتکا در اقتصاد شهر مشهد وجود ندارد و همچنین به این دلیل که شهر مشهد بیش از نیمی از اقتصاد استان را شامل میشود، به نظر میرسد بررسی دادههای استانی و تلفیق آن با اطلاعات میدانی تا حدی مساله محدودیتهای آماری اقتصاد شهری را برطرف سازد. از این رو با تکیه به این دادهها و کمک گرفتن از مطالعات گستردهای که پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی تاکنون انجام داده است، وضعیت نفرین منابع در گردشگری شهر مشهد مورد بررسی قرار میگیرد.
یک نکته مهم قبل از ورود به مباحث آماری، لازم است توضیح داده شود بخش گردشگری از آنجایی که به صورت بین فعالیتی است و میزان وابستگی آن به فعالیتهای مختلف نیز نسبتا نامشخص است، تعیین سهم گردشگری از کل اقتصاد نسبتا دشوار خواهد بود. با این وجود سعی میشود تا به صورت فعالیتی به این تحلیل ورود شود. سهم هتل و رستوران از کل ارزش افزوده ایجادی در اقتصاد استان، طی ۱۳۷۹ الی ۱۳۹۸ از ۱.۷۹ درصد به ۳ درصد رسیده است.
این سهم برای حمل و نقل هوایی طی دوره مورد بررسی، از ۰.۲ درصد به ۰.۶۷ درصد افزایش یافته است. برای کل بخش حمل و نقل(که گردشگری شهری و گردشگری بین شهری نیز سهم قابل توجهی را در این بخش شامل میشود)، سهم مذکور طی دوره مورد نظر از ۸ درصد به ۸.۵ درصد افزایش یافته است که به نظر میرسد این افزایش کاملا متمرکز بر افزایش سهم بخش گردشگری از کل بخش حمل و نقل (مجموع جادهای، ریلی و هوایی) است.
سهم خدمات تفریح و سرگرمی از کل ارزش افزوده استان، از ۰.۳۷ درصد به ۱.۲ افزایش یافته است (طی دو دهه بیش از سه برابر شده است). سهم فعالیت خردهفروشی نیز روندی افزایشی داشته است که میتواند ناشی از رشد بخش گردشگری باشد (توسعهی اصناف مرتبط با گردشگر). اما در مقابل، فعالیتهای قابل مبادله مثل صنایع کارخانهای و کشاورزی، روندی کاهشی داشتهاند. اما آنچه در بالا ذکر شد، متمرکز بر متغیر ارزش افزوده بود درحالیکه برای تحلیل تغییرات ساختاری در اقتصاد شهر مشهد، بایستی بر جابجایی عوامل تولید (کار و سرمایه) تمرکز کرد. درواقع، رشد ارزش افزوده ایجادی، معلول جابجایی در عوامل تولید است. شهر مشهد تقریبا نیمی از تاسیسات گردشگری کشور را در خود جای داده است و چه به لحاظ خطوط حمل و نقل هوایی و ریلی و چه به لحاظ زیرساختهایی همچون تعداد واحدهای اقامتی و خدمات صنفی مرتبط با گردشگری، شهر مشهد جایگاه ویژهای در گردشگری کشور دارد.
از آنجایی که حدود ۷۷ درصد کل سرمایهگذاری صورت گرفته در اقامتگاههای عمومی مربوط به ساختمان است(بر اساس طرح آمارگیری از اقامتگاههای عمومی مرکز آمار ایران) و سهم این بخش از کل سرمایهگذاریهای استان بسیار بالاست «سرمایهگذاری در ساخت جاده(به عنوان مثال، جاده ولایت)، احداث خطوط ریلی و فرودگاهی، هتلها و زائرسراها، واحدهای مختلف بومگردی و بسیاری دیگر از سرمایهگذاریهایی که در بخش ساختمان در استان در حال انجام است، وابسته به بخش گردشگری است»؛ لذا جابجایی سرمایه از سایر بخشها به بخش گردشگری کاملا مشهود است.
هر ساله، تعداد هتل، مهمانپذیر، اقامتگاه بومگردی، واحدهای مسکونی یا سرمایهگذاریهای عمرانی با هدف خدمات رساندن به گردشگران در حال انجام است. قرارگیری گردشگری به عنوان محور اصلی چشمانداز توسعه استان و شهر مشهد نیز عاملی در جهت سوق یافتن سرمایهها به سمت بخش گردشگری است. اما نیروی کار نیز مانند سرمایه، قابل انتقال از بخشی به بخش دیگر است و بر اساس بازدهی و سطح دستمزد، به راحتی بین بخشها جابجا میشود. در سال ۱۳۹۰ سهم اشتغال هتل و رستوران از کل اشتغال شهر مشهد، ۲.۳ درصد بوده درحالیکه این سهم برای کل کشور در همان سال فقط ۱ درصد بوده است. سهم خدمات تفریح و سرگرمی در اشتغال شهر مشهد نیز ۰.۵۵ درصد بوده است درحالیکه این سهم برای کشور فقط ۰.۴۳ درصد است. حتی سهم بخش حمل و نقل نیز در شهر مشهد بیش از متوسط کشوری است. لذا مشخص است که شهر مشهد، بیش از متوسط کشوری در بخش گردشگری تخصص یافته است. اما روند جابجایی نیروی کار چگونه بوده است؟ بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن، اشتغال فعالیت هتل و رستوران در شهر مشهد از سال ۱۳۷۵ که حدود ۱ درصد بوده است، در سال ۱۳۸۵ به ۱.۹ درصد و سال ۱۳۹۰ به ۲.۳ درصد رسیده است. این سهم با توجه به رشد گردشگری طی دهه ۱۳۹۰ و کاهش قدرت رقابتی در تولید کالاهای قابل مبادله (مثل صنعت و کشاورزی)، عملا افزایش نیز یافته است به طوری که برای سال آخر دهه ۹۰، سهم سه درصدی دور از انتظار نیست. از این رو، انتقال نیروی کار از بخشهای مختلف به بخش گردشگری نیز کاملا مشهود است. سایر فعالیتهای مرتبط با گردشگری نیز به لحاظ اشتغال، سهمی افزایشی را طی دو دهه گذشته تجربه کردهاند.
تمام این تغییرات ساختاری در اقتصاد شهر مشهد، به همراه سهم بالای تقاضای گردشگری در این شهرستان، بیانگر حرکت اقتصاد این شهر به سمت غلبه گردشگری بر سایر بخشهای اقتصادی است. بر اساس اطلاعات آماری گردشگری، بیشترین گردشگر خارجی کشور به این شهر وارد میشوند و همچنین بیشترین گردشگر داخلی نیز این شهر را به عنوان یکی از مقاصد سفر خود برمیگزینند «تقریبا ۹ درصد سفرهای دارای شب اقامت در کشور، متعلق به شهر مشهد است (بر اساس اطلاعات بهار ۱۳۹۸) که البته بر حسب نفرشب اقامت، این سهم برابر با ۱۰.۵ درصد خواهد بود. البته این سهم برای سال ۱۳۹۰ بیش از ۱۶ درصد بوده است اما همچنان سهم بالایی از سفرهای گردشگری در سطح ملی به این شهر صورت میگیرد.»؛ لذا، انتقال ساختاری و جابجایی سرمایه و نیروی کار از بخشهای قابل مبادله به بخش گردشگری در اقتصاد شهر مشهد کاملا مشهود است، به طوری که این انتقال ساختاری به سرعت طی دو دهه گذشته رخ داده است که در ادبیات توسعه، بسیار سریع است. افزایش سهم حداقل سه برابری گردشگری در اقتصاد شهر مشهد طی کمتر از دو دهه، نشان از تغییرات سریع ساختاری در اقتصاد این شهر است.
اما واقعا سهم اقتصاد گردشگری از کل اقتصاد شهر مشهد به چه میزان است؟ آیا این انتقال ساختاری، به حدی بوده است که سهم گردشگری از کل اقتصاد شهر را به حد چشمگیری افزایش دهد؟ اگر چنین بوده باشد، فرضیه وجود بیماری هلندی در گردشگری شهر مشهد و همچنین نفرین منابع (که در اینجا، نفرین گردشگری نیز عنوان میشود) برای این شهر صادق است. بر اساس جدول دادهستانده استان برای سال ۱۳۹۰، بیش از ۱۰ درصد کل اقتصاد استان مستقیماً در بخش گردشگری فعال هستند(البته با لحاظ فعالیتهای هتل و رستوران، آژانسهای مسافرتی، خدمات تفریح و سرگرمی، خدمات حمل و نقل هوایی و ریلی و درصدی از فعالیتهای حمل و نقل جادهای، سلامت و خردهفروشی). در حالیکه برخی از فعالیتها همچون خدمات ارتباطی، تعمیر و نگهداری، خدمات آموزشی، خدمات امور عمومی و خدمات شهری، خدمات مذهبی و سیاسی، خدمات انتظامی، خدمات مالی و بیمه و حتی خدمات تامین گاز و برق هرکدام سهمی از فعالیتشان به گردشگری اختصاص دارد. از سوی دیگر با توجه به تغییرات سریعی که در اقتصاد در حال رخ دادن است(لازم به ذکر است که دادههای فوقالذکر، مربوط به سال ۱۳۹۰ است)، لذا انتظار میرود بخش گردشگری استان در حال حاضر (در سال پایانی دهه ۱۳۹۰) سهمی بسیار بسیار بیشتر از ۱۰ درصد کل اقتصاد استان را داشته باشد.
زمانیکه وارد شهر مشهد میشویم، این سهم کاملا دگرگون میشود و وابستگی حداقل دو برابر این مقدار (۲۰ درصد) به بخش گردشگری، امری کاملا قابل انتظار است. درواقع، اقتصاد شهر مشهد بسیار بیشتر از ۲۰ درصد به گردشگری (فقط گردشگران خارج از استان درنظر گرفته شده است) خواهد شد، زیرا بخش مهمی از گردشگران ورودی به مشهد، از شهرستانهای همجوار و شهرستانهای داخلی استان هستند که در توصیف آماری فوق، درنظر گرفته نشدهاند. بر اساس مطالعاتی که پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی انجام داده است، سهم گردشگران هم استانی از کل گردشگران ورودی به مشهد، بین ۷ تا ۱۷ درصد متغیر بوده است. البته، ماندگاری این نوع گردشگران متفاوت از گردشگران خارج استان است اما با فرض رفتار اقتصادی یکسان بین این دو نوع گردشگر و با لحاظ حداقل سهم ۱۰ درصدی برای گردشگران هم استانی، سهم گردشگری مشهد از اقتصاد شهر قاعدتاً بیش از ۳۰ درصد خواهد شد. این سهم، به عنوان ارتباط مستقیم گردشگری در اقتصاد است، درحالیکه گردشگری به صورت غیرمستقیم نیز بر تمامی فعالیتهای اقتصادی اثرگذار است و سهم واقعی آن در اقتصاد، قطعا بیشتر از این مقدار خواهد بود.
همانطور که از دادههای آماری قابل ذکر است، گردشگری سهم بسیار بالایی از کل اقتصاد شهر مشهد را به خود اختصاص میدهد و انتظار میرود که در سالهای آتی نیز روند افزایش داشته باشد. این امر، امکان رخداد بیماری هلندی در گردشگری شهر مشهد را ایجاد میکند. تحلیل بیماری هلندی در گردشگری در سطح بینالملل، ابتدا در خصوص گردشگری ساحلی مطرح شد فلذا تحت عنوان «بیماری ساحلی» شهرت یافت. اما آنچه بسیار مهم است، درگیر شدن عوامل تولید در یک اقتصاد در بخش غیرقابل مبادلهای همچون گردشگری است که در بلندمدت میتواند به رکود عمیق در اقتصاد منطقه بیانجامد (در اینجا، منظور شهر مشهد است). در حال حاضر، شهر مشهد به نفرین گردشگری دچار شده است و سرمایهها به شدت به سمت گردشگری سوق مییابند و اشتغال درحال حرکت به سمت این بخش است. مهمتر آن که، اشتغال از تولید کالاهای قابل مبادله (کشاورزی و صنعتی) به این سمت در حرکت است که این امر در بلندمدت و شاید برای شهر مشهد، در آیندهای کوتاه، ضربات سنگینی بر اقتصاد این شهر وارد آورد. انتقال سرمایه به سمت اصناف وابسته به گردشگری، واحدهای اقامتی و تاسیسات گردشگری از مهمترین بخشهای جذب سرمایه و نیروی کار هستند.
منبع:ایسنا