عکس‌های صدساله نشنال جئوگرافیک از ایران

مجله نشنال جئوگرافیک یک قرن پیش در سال ۱۹۲۱ میلادی شماره ویژه‌ای را همراه با عکس‌های متنوع به سرزمین ایران اختصاص داده بود.

نخستین مجوز گردشگری کشاورزی در کهگیلویه و بویراحمد

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت: نخستین مجوز گردشگری کشاورزی این استان برای مزرعه گردشگری نصر واقع در شهرستان کهگیلویه صادر شد.

مجید صفایی روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: این مزرعه گردشگری در زمینی به مساحت ۱۷ هزار متر ساخته و برای ۳۰ نفر به طور مستقیم شغل ایجاد می کند.

وی افزود:گردشگری کشاورزی یکی از انواع گردشگری مبتنی بر فعالیت‌های کشاورزی است که در جهت رسیدن به‌توسعه روستایی و ایجاد درآمد ثانویه برای جوامع بومی پیشنهاد می‌شود.

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد بیان کرد:گردشگری کشاورزی یا گردشگری مزرعه بهترین راهکار حاضر برای توسعه روستاها و رونق اقتصادی آن‌ها است.

صفایی عنوان کرد: ترویج این نوع از گردشگری می‌تواند هم کمکی به‌بهبود اوضاع زندگی و معیشت روستاییان کشاورز باشد و هم تجربه‌ای متفاوت برای گردشگران اسیر در شهرهای بزرگ و صنعت باشد.

وی با اشاره به اهمیت رونق گردشگری کشاورزی در توسعه اقتصادی روستاها ابراز داشت: از سرمایه گذاران برای ایجاد توسعه زیر ساعت‌های گردشگری کشاورزی در مزارع، باغ‌ها دام پروری‌ها گلخانه‌های محل پرورش گل و گیاه و مراکز پرورش طیور حمایت ویژه می شود.

مدیر کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کهگیلویه و بویراحمد گفت: ایجاد کمپ‌های عشایری و اقامتگاه‌های بومگردی با توجه به ظرفیت آب و هوای طبیعی، خوراکی‌ها و غذاهای محلی متنوع در کهگیلویه و بویر احمد می تواند منجر به کسب تجربه‌هایی برای گردشگران و در آمدزایی برای اهالی منطقه شود.
صفایی از شناسایی ۱۴ روستای هدف گردشگری در کهگیلویه و بویر احمد خبر داد و گفت: توسعه گردشگری روستایی ایجاد کمپ‌های عشایری، توسعه بومگردی با هدفت رونق اقتصادی در روستاها و جلوگیری از مهاجرت مهم‌ترین برنامه‌های کاری این اداره در سال ۱۴۰۰ است.

منبع:ایرنا

از تلنگر به جسم و جان تا طلب مغفرت الهی در «سحوری‌خوانی»

 ارتباط تنگانگ آیین‌های مرتبط با لحظات سحر در ایام ماه رمضان با حال و قال مومنان روزه‌دار؛ از تلنگر به جسم و جان تا طلب مغفرت و رحمت الهی در پس نیایش‌های بامدادی را می‌توان در آیین پرپیشینه و جذاب «سحوری‌خوانی» به نظاره نشست.

تاریخ، پیشینه و به بیان ساده‌تر اگر نگوییم عامیانه‌تر، سن و سال آئین و کنش‌های آیین‌مند با کتاب قطور تاریخ تمدن بشر یکسان و هم‌تراز است. در حقیقت در طول شکل‌گیری و تکوینِ فرهنگ و تمدن بشر از نخستین گام‌های پیمایش مسیر توسعه و پیشرفت،‌ خرده فرهنگ‌ها و در ادامه کنش‌های فرهنگی و رفتارهای آیینی، بخشی جدایی‌ناپذیر از نحوه زیست و زندگی انسان در تواتر تاریخ بوده‌است.

با شکل‌گیری مفهوم پژوهش و جایگاه نگاه‌های علمی و آکادمیک در حوزه شکل‌گیری و تکوین مفهوم فرهنگ و تمدن که یکی از اصلی‌ترین انگاره‌های آن بر مفهوم دین استوار است، ثابت شده شکل‌گیری رفتارهای آئینی و کنش‌مند دینی ریشه‌ای عمیق در نخستین گام‌های بشر در حوزه شکل‌دهی فرهنگ و تمدن در قالب خرده فرهنگ‌های آیینی داشته‌است.

به همین سبب با ظهور و بروز ادیان و آموزه‌های خداوند در قالب وحی و سخنان رسولان هدایت‌بخشش برای تبیین مسیر سعادت و رستگاری انسان‌ها، در اغلب مناسک دینی، شاهد رفتار آئین‌مند از سوی مردمان دین‌باور در طول تاریخ بشر بوده‌ایم.

ایران به‌عنوان یکی از کشورهای شکل‌دهنده تمدن جهانی دارای یکی از غنی‌ترین رفتارهای آیین‌مند در تمامی مناسبت‌های ملی و مذهبی است. حتی پیش‌از شکل‌گیری مفاهیم ملی و مذهبی، با مداقه در رفتارها و کنش‌های منطبق با نحوه زیست نیاکان و پیشینیان‌مان در این سرزمین پهناور و گسترده به‌ویژه در ارتباط با مفهوم طبیعت و ستایش پروردگار شاهد کنش‌های آیینی و شکل گیری خرده فرهنگ‌های آیین‌مند بودیم.

به‌گونه‌ای که در گران‌سنگ‌ترین کتاب‌های تاریخ تمدن جهان نیز می‌توان ریشه رفتارهای آیینی بیش‌از پنج هزار ساله (تا ۶ هزار سال) را در رفتار ایرانیان آیین‌مند به‌خوبی رصد کرد.

تطبیق آیین‌ها و رفتارهای آیین‌مند ایرانیان همزمان با پذیرش اسلام

هم‌زمان با ورود اسلام و پذیرش این دین هدایتگر و مبین توسط ایرانیان، بسیاری رفتارهای آئینی با رویکرد مذهبی راه خود را به سمت باورها و بنیان‌های آداب، رسوم و شعائر دین مبین اسلام در زیست ایرانیان باز کرد. به گونه‌ای که غنی‌ترین تجلی آن رفتارهای آیینی را می‌توان در دو ماه محرم و رمضان به‌ عنوان ماه‌های بسیار مهم برای مسلمانان و شیعیان به‌خوبی مشاهده کرد.

رمضان ۱۴۰۰ خورشیدی مطابق با ( ۱۴۴۲ قمری) دومین سالی‌ است که ایرانیان روزه خود را در سایه ویروس کرونا به افطار می‌رسانند. این بحران، بخش مهمی از رفتارهای آیینی مردمان مسلمان ایران‌زمین در این ماه را دست‌خوش تغییر کرد.

شاید مهم‌ترین آن‌ها آیین‌های مرتبط با پهن کردن سفره‌های نذری و سفره‌های افطاری برای اقوام، خانواده، دوستان و نیازمندان است. همچنین مفهوم صله رحم در سایه قرنطینه خانگی فصلی دیگر از آئین‌های ایرانیان باورمند به سیر و سلوک عارفانه ماه صیام را دست‌خوش تغییر قرار داد.

تعدد و تکثر و آئین‌های مرتبط با ماه رمضان آن‌چنان زیاد است که با فروکاست تعدادی از آن‌ها شاهد پررنگ شدن برخی دیگر هستیم. آن برخی دیگر که در سلسله گزارش‌های ایام ماه مبارک رمضان به بازتاب آن‌ها می‌پردازیم به آن دست از رفتارهای آئینی اختصاص دارد که این روزها در سایه خانه‌نشینی و قرنطینه خانگی می‌تواند فرصتی برای مومنان روزه دار باشد که در منزل خود سفره‌های سحری و افطار را با همان کنش‌های آئین‌مندی گره بزنند که پیش‌از این پدران و مادران و نیاکانمان بر آن نمط استوار بودند.

در این سلسله گزارش‌ها در کنار رصد آئین‌ها به بازتاب آن دسته از آیین‌های نمایشی ماه رمضان خواهیم پرداخت که امکان انجام آن، امروز نیز توسط خانواده‌ها در محیط خانوادگی‌شان مقدور باشد.

در رفتار آیینی جایی برای تعصبات قومی و نژادی نیست

همسویی با رفتارهای آیینی در ماه مبارک رمضان، به وضوح به ما نشان می‌دهد مهمترین و در عین حال جذاب‌ترین رفتارهای آیینی در مراسم و شعائر این ماه به هنگام سحر و آغاز روزه‌داری مسلمانان بروز و ظهور پیدا کرده است.

در سده‌های گذشته که مفهومی به عنوان ساعت برای اعلان و بیدارباش مسلمانان روزه دار جهت برگزاری ضیافت‌های سحر و آغاز اعمال و مناسک روزه‌داری مانند خوراک سحر و آماده شدن جهت اقامه نماز صبح وجود نداشت؛ افرادی در روستا، قریه، دهکده و میدان‌های اصلی شهرها بودند که وظیفه اعلام و نزدیک شدن به ساعات سحر را برعهده داشتند. افرادی که در تاریخ آیین های نمایشی ماه صیام از آنها به عنوان «سحری خوان‌ها» یا «سحوری خوانان» یاد می‌شود.

نمایشگران آیین «سحوری خوانی» افرادی مومن، محترم و از معتمدان روستاها، قریه و شهرها بودند که ساعتی قبل از اذان صبح بر بام خانه‌ها می‌رفتند و یا در کوی و برزن شروع به حرکت می کردند و با بهره‌مندی از صدای خوش علاوه بر بیدار کردن مردم جهت آماده شدن برای برگزاری مراسم سحری، با نیایش‌ها، ستایش‌ها، ذکرها و صلوات فرستادن بر رسول خدا، صاحبخانه و افراد آن خانه را بیدار می کردند.

راویان این آیین در تمام مناطق کشورمان از شمال گرفته تا منطقه فلات مرکزی و زاگرس نشینان همچنین در جنوب در کنار بهره‌مندی از صدای خوش، سازهای مختص آن نواحی را نیز با خود همراه داشتند؛ از نقاره در شمال و شمال شرقی گرفته تا سرنا و کرنا میان زاگرس نشینان و استفاده کردن از دمام در جنوب کشور.

رسالت «سحوری خوانان» علاوه بر بیدارکردن مردمان برای آغاز مراسم سحر و فراهم کردن خوان سحری آن بود که مردم را در نخستین ساعات بامدادی به دعا و نیایش دعوت کنند؛ تا پیش از برقراری و اقامه نماز صبح روزه داران هر یک خانه‌های خود را معطر به ذکرها، ادعیه و نیایش‌های فردی کنند و بعد از خوردن سحری نیز تمام افراد قریه و روستا در مسجد جمع شده و نماز صبح را اقامه کنند.

رسالت دیگر سحری خوانان این تذکار به مسلمانان روزه‌دار برای شناختن هرچه بیشتر ذات احدیت و تحکیم رابطه مردمان مسلمان با رحمت و بخشایش خالق مطلق است. آنگونه که هوشنگ جاوید پژوهشگر آیین‌های اقوام ایران در کتاب آیین‌های ماه رمضان نوشته است که «سحوری خوانی» به شکل یک هنر، ساخت و پیشینه‌ای طولانی، جدی و قابل تامل دارد.

هر چند این آیین در طول تاریخ با تحولات و تغییرات فراوانی روبرو بوده است زهی سعادت که این آیین عظیم در همراهی مسلمانان روزه‌دار ایرانی در ماه صیام تا به امروز نیز برقرار است.

جاوید درباره رسالت سحوری خوانان اینگونه نوشته: بخش پراهمیت از بهره‌های سحوری‌خوانی، شناساندن ذات احدیت برای دیگران است، یعنی گونه‌ای بیان برداشت اندیشه خود از خدا برای شنوندگان. به همین دلیل کار نیایشگر – سحوری خوان – برای ارائه مفاهیم دشوار می‌شود، زیرا بیان ساده و راحت، مخاطب را به سویی می‌کشاند تا با بیان بی‌پرده دردها و رنج‌های درونی‌اش به آرامش روانی دست یابد.

در رفتار مشترک آیینی مانند ذکر و دعا و مناجات است که تعصبات قومی، نژادی و منطقه‌ای کنار گذاشته می‌شود و آنچه مدنظر است خدا، ایمان و یقین افراد و مخاطب است. همین قدرت موجب شده تا نگاه ژرف‌تری از سوی ایرانیان قدیم به این آیین شده باشد و نمی توان ساده‌انگارانه از کنار آن گذر کرد.

منبع:ایرنا

رمزگشایی از کتیبه تاریخی در خرم‌آباد

کتیبه یا سنگ‌نوشته به نوشته‌ای گفته می‌شود که بر روی سنگ در حاشیه سردر ساختمان‌ها و یا سایر بناهای تاریخی حک شده باشد.

از ایران باستان سنگ‌نوشته‌های بی‌شماری در نقاط مختلف تاریخی کشور به یادگار مانده است. کتیبه سنگ‌نوشته خرم‌آباد یکی از این کتیبه‌های کهن و فرهنگی است که افشاگر راز قدمت، تاریخ، فرهنگ و سیر و سلوک سبک زندگی ایرانیان باستان است.

رمزگشایی از کتیبه تاریخی در خرم‌آباد

سنگ‌نوشته خرم‌آباد یادمانی فرهنگی و تاریخی به تاریخ ۵۱۳ هجری قمری از قرن ششم هجری است. این اثر مربوط به زمان حمکرانی طغرل تکین ابوسعید از حمکرانان ملک‌شاه سلجوقی در قرن ششم هجری است‌ که حاکم شهر شاپورخواست بوده است.

آل‌ برسق در قرن ششم هجری در لرستان حکومت گسترده و قدرتمندی داشته‌اند و کتیبه سنگ‌نوشته از این گروه در شهر قدیم شاپورخواست(خرم‌آباد کنونی) به یادگار مانده است.

سنگ‌نوشته سندی معتبر بر اثبات موجودیت شهر شاپورخواست در این مکان است که بقایا و عناصر معماری این شهر هنوز هم در چند صد متری جنوب خرم‌آباد در آثاری چون مناره آجری و آسیاب گبری موجود است.

زبان سنگ‌نوشته

کتیبه سنگ‌نوشته به خط کوفی و با زبان فارسی در چهار سطر نوشته شده است. به طوری که سطور دور تا دور سنگ‌نوشته مکعبی شکل را دربر می‌گیرند. بر روی این سنگ‌نوشته قوانین شهر نوشته شده است.

قوانین حک شده بر روی سنگ‌نوشته

از جمله قوانین مهم که بر روی این سنگ‌نوشته حک شده است می‌توان به بخشش علف‌چر یا تعیین محدوده چراگاه برای ایلات در منطقه گرکاه در جنوب شهرخرم‌آباد اشاره کرد و با توجه به اینکه ایل‌راه‌های باستان در عبور از کرگاه ملزم به رعایت قانون حفظ مراتع لرستان برای نسل آینده بودند، این سنگ‌نوشته اولین و کهن‌ترین سند منابع ملی در ایران محسوب می‌شود.

در کنار این قانون، قوانین دیگری از حاکم شهر در آن زمان روی این سنگ‌نوشته به تحریر درآمده است که مردم شهر شاپورخواست در قرن ششم هجری ملزم به اجرای آن بوده‌اند.

سنگ‌نوشته، کتیبه ورودی شهر

در اواخر دهه ۸۰ در قسمت غربی این سنگ‌نوشته بقایای یک دیوار سنگی به‌دست آمد که احتمالاً بیانگر این است که دیوار ورودی شهر در این قسمت بوده است. یعنی کسانی که قصد ورود به شهر شاپورخواست را داشتند ابتدا باید از این دروازه عبور می‌کردند و در بدو ورود با کتیبه قوانین شهر مواجه می‌شدند و ملزم به اجرای این قوانین بودند.

جنس کتیبه سنگ‌نوشته

کتیبه سنگ‌نوشته بخشی از صخره منفرد از کوه مدبه خرم‌آباد است که در حال‌حاضر در کنار جاده‌ سراسری خرم‌آباد به تهران قرار گرفته‌ است و در منظر عموم گردشگران قرار دارد.

ارتفاع سنگ‌نوشته نیز با احتساب دو پله در چهار ضلع آن به حدود ۲ و نیم متر می‌رسد.

این اثر فرهنگی- تاریخی در خیابان شریعتی شهر خرم‌آباد قرار دارد و به شماره ۳۹۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:ایسنا

حمام شیخ بهایی، رازها و نیازها

در عالم گردشگری، بیش از آن که میزان مساحت یا حقایق تاریخی مهم باشد، قصه و افسانه مهم است و حمام شیخ بهایی، پر از این قصه‌هاست.

در کوی جمالۀ دردشت، چند قدم بالاتر از عصارخانۀ صفوی شیخ بهایی و خانۀ تاریخی عباس بهشتیان، سر درِ یک بازار به آدم سلام می‌کند و کوچۀ باریکی در نهایت سخاوت، منظرۀ خیره‌کننده‌ای از گنبدِ جهانی تاج‌الملک را در سبد تعارف می‌گذارد. حمام شیخ بهایی، درست در فاصلۀ بین همین بازار و کوچۀ دلگشا قرار دارد و از آنجا که بی راهنما، گم‌شدن در هزارتوی این حمام بزرگ محتمل است، منصور عسکری خوراسگانی، ناظر مرمت آثار تاریخی و کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی اصفهان گروه خبری ایسنا را همراهی می‌کند.

او می‌گوید: شاردن در سفرنامه خود اذعان کرده زمانی که اروپایی‌ها در بشکه حمام می‌کرده‌اند، در اصفهان ۲۷۰ حمام وجود داشته و این، حاکی از رشد فرهنگی و بهداشتی مردم آن زمانه بوده است اما متأسفانه در طول زمان، برخی از این حمام‌ها مثل حمام خسروآغا تخریب‌شده  و برخی هم مثل حمام شاهزاده، شاه، قاضی، رهنان، نقاشی، علی‌قلی آقا و البته حمام شیخ بهایی، هنوز سرپاست.

این کارشناس میراث فرهنگی تصریح می‌کند که نمونه کامل ساختار شهرسازی را در میدان نقش‌جهان می‌توان دید و یادآور می‌شود که پیش‌تر از نقش‌جهان، میدان عتیق تمام آنچه را که مورد نیاز زندگی شهری بوده، در خود داشته است.

عسکری، توضیح می‌دهد: آن زمان در هر محله، بازار، مدرسه، مسجد، حمام، سقاخانه، عصارخانه و کاروانسرا در مجاورت هم وجود داشته و این، چیزی نیست جز همان پیوست فرهنگی که امروزه اهمیت وجود آن بر همگان آشکار شده است.

او می‌افزاید: جالب است بدانید که وجود بنایی مثل عصارخانه جماله یا شیخ بهایی، در مجاورت حمام شیخ بهایی و مسجد جامع عتیق، به تأمین روشنایی این مکان‌ها کمک می‌کرده و امروزه کف میدان عتیق یا محوطه پیرامون آن، هر جا که حفاری شود، به سفالینه‌های کروی شکلی به نام پی‌سوز برمی‌خوریم که به‌واسطه روغن عصارخانه، روشنایی مورد نیاز مردم را فراهم می‌کرده است؛ دانستن این موارد باعث می‌شود که بدانیم فرهنگ شهرنشینی خیلی جلوتر از تمام دنیا، در ایران و اصفهان حرکت خود را آغاز کرده بوده است.

کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان خاطر نشان می‌کند: تعداد آثاری که در اصفهان به نام شیخ بهایی شناخته می‌شود کم نیست و مهم‌ترین و معروف‌ترین آن، همان مادی‌هاست که حقابه را عادلانه بین مناطق مختلف شهر تقسیم می‌کرده و اجرای آن به علم و دانش خاصی نیاز داشته است. حمام شیخ بهایی نیز که اوایل دوره صفویه ساخته‌شده، دیگر اثر معروف منتسب به شیخ بهایی است که دارای سیستم گرمایشی منحصربه‌فردی بوده؛ تا جایی که عموم مردم هنوز بر این باورند که آب حمامی به این عظمت، به لطف نبوغ شیخ، تنها با یک شمع گرم می‌شده است.

عسکری، با اشاره به ویژگی‌های حمام شیخ بهایی می‌گوید: وسعت این حمام بالغ بر هزار متر است و بخش‌هایی از آن مثل شربت خانه، حوض‌خانه، اتاق ماساژ و محل گاو چاه که به گفته افراد مسن در ضلع جنوبی بازار قرار داشته، طی سالیان متمادی و به‌مرور، توسط اهالی تصرف‌شده است. در ضلع شمالی حمام شیخ بهایی، کاروانسرایی وجود داشته که تخریب‌شده و فضای پشت حمام هم که زمانی محل جمع شدن فاضلاب این مکان و مسجد جامع عتیق بوده، امروزه تحت تملک مالکان شخصی است.

از او دربارۀ سیستم گرمایشی اعجاب‌آور حمام شیخ بهایی می‌پرسم و آنچه می‌داند، این‌گونه شرح می‌دهد: معروف است که آب حمام بزرگ شیخ بهایی تنها به‌وسیلۀ یک شمع گرم می‌شده و همین امر باعث شده در دوره‌های مختلف بررسی‌های گوناگونی برای کشف راز گرم بودن آب حمام انجام شود که البته و متأسفانه، برخی از این بررسی‌ها باعث آسیب رسیدن به این مکان هم شده است.

ناظر مرمت آثار تاریخی اصفهان می‌افزاید: از داده‌هایی که تا کنون به‌دست‌آمده، آنچه به واقعیت نزدیک‌تر است فرضیه‌ای است که می‌گوید از تجمع فاضلاب حمام و مسجد جامع عتیق، بیوگازی انتشار پیدا می‌کرده که به‌واسطه تنبوشه های سفالی به تون‌های حمام شیخ بهایی منتقل می‌شده و به دیگی می‌رسیده که جنس آن ترکیبی از طلا و مس بوده و از آنجا که این فلزات، رساناترین فلزها هستند، آب در کوتاه‌ترین زمان ممکن گرم می‌شده است.

عسکری می‌گوید: شاید برای حفاظت از این دیگ با ارزش بوده که قصۀ گرم شدن آب با یک شمع، خلق‌شده و به لطف جذابیت، دهان‌به‌دهان چرخیده است. به‌هرحال، ما می‌دانیم که تا اواسط دوره پهلوی این حمام با همان سیستم صفوی خود کار می‌کرده و پذیرای مردم بوده اما به‌مرور که کاربری فضا از آن گرفته‌شده، مورد تعرض و دستبردهای فراوان قرار گرفته است به‌طوری‌که امروزه دیگر نه از آن دیگ خبری هست و نه از شمع؛ بااین‌وجود اگر پای حرف‌های ساکنان قدیمی کوی جماله بنشینید، احتمالاً به شما خواهند گفت که آب حمام شیخ بهایی شفا دهنده بوده و خیلی از زنان برای رفع مشکل نازایی به این حمام می‌آمده‌اند تا مقداری از آب حمام را با کاسه مسی قلم‌زنی شده‌ای که اینجا وجود داشته روی سرشان بریزند و حاجت‌روا شوند.

به گفته این کارشناس میراث فرهنگی، سیستم گرمایش از کف حمام‌های دوره صفوی به‌واسطه تون‌هایی با کانال‌کشی‌های گربه‌رو در زیر حمام فعال می‌شده و هورنوهای سقف حمام نیز به‌خوبی نقش خود را در جذب نور، تعدیل رطوبت و گرم نگه‌داشتن فضا ایفا می‌کرده‌ است.

او خاطر نشان می‌کند: حمام شیخ بهایی از معدود حمام‌هایی است که دارای دو بخش مجزای زنانه و مردانه بوده و زنان و مردان می‌توانسته‌اند هم‌زمان در ساعات روز از آن استفاده کنند.

او بخش‌های مختلف این حمام را چنین شرح می‌دهد: درِ بخش مردانۀ حمام به بازار باز می‌شود و درِ زنانه در کوچه کنار بازار قرار دارد. از در زنانه که وارد حمام شوید و از هشتی عبور کنید، به قسمت بینه می‌رسید. بینه، حکم رختکن را داشته و حوضی وسط آن است که هوا را متعادل و مرطوب می‌کرده؛ بعد از بینه هم «میان در» بوده که فرد با عبور از آن، وارد فضای گرمخانه می‌شده است.

کارشناس میراث فرهنگی اصفهان معتقد است حمام شیخ بهایی به‌گونه‌ای طراحی‌شده که بدن را مرحله‌به‌مرحله برای ورود به فضای گرم و مرطوب خزینه آماده می‌کرده و به تنظیم اختلاف درجه حرارت توجه داشته است.

عسکری می‌گوید: بین بخش زنانه و مردانه، در گذشته حائلی بوده که سال‌های اخیر برای سهولت در امر مرمت برچیده شده و به همین خاطر امروز، بلافاصله بعد از گرمخانه زنانه، به گرمخانه مردانه وارد می‌شویم. مخزن اصلی آب با آن شمع و دیگ مشهور، در همین فضا قرار داشته و خزینه، نمازخانه و سرویس بهداشتی نیز از دیگر بخش‌های آن است.

او با اشاره به ویژگی‌های بینۀ بخش مردانه حمام شیخ بهایی توضیح می‌دهد: فضای بینه و سربینه در گذشته کاربری‌های متفاوتی داشته و گفت‌وشنود، نمایش‌های روحوضی، شاهنامه‌خوانی و … نیز در آن انجام می‌شده است. اندک تزئینات باقیمانده در بخش بینه حمام شیخ بهایی، لایه‌های تاریخی مختلفی را دارد و نمایانگر صورت مردی است که دارد کباده می‌کشد. سنگاب ارزشمند بینه نیز هنوز سر جای خود باقی است. در گذشته، مردانی که از در بازار وارد حمام می‌شده‌اند اول از همین بینه عبور می‌کرده‌اند، بعد وارد خزینه می‌شدند تا بدنشان رطوبت کافی بگیرد و سپس به کار شستشوی بدن می‌پرداختند.

ناظر مرمت آثار تاریخی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان درباره سیستم آب‌رسانی حمام شیخ بهایی خاطر نشان می‌کند: آب این حمام از طریق گاو چاه بزرگی که داشته تأمین می‌شده و به‌واسطه تنبوشه های سفالی تا بالای پشت‌بام هدایت می‌شده و سپس به خزینه می‌ریخته است. نمونه تنبوشه هایی که در این حمام به‌کاررفته، در حفاری‌های مسیر میدان نقش‌جهان هم دیده‌شده و در واقع، سیستم لوله‌کشی دوره صفویه به همین شکل بوده است.

عسکری، با اشاره به مرمت‌های انجام‌شده توسط اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان در حمام شیخ بهایی می‌گوید: بخش‌های مختلف این حمام تا کنون مرمت و بازسازی‌شده و استحکام‌بخشی سقف، سبوس کشی، ازاره بندی بینه زنانه، عایق‌بندی و آجر فرش کردن پشت‌بام ازجمله این اقدامات بوده تا بنا، از خطر تخریب نجات پیدا کند اما به دلیل وسعت فضا و محدودیت اعتبارات کار مرمت نیمه‌تمام مانده است.

او با بیان اینکه تأمین هزینه کلی نگهداری و ترمیم این بنای تاریخی در توان اداره کل و وزارتخانه میراث فرهنگی نیست، یادآور می‌شود: سال گذشته بنا بود حمام شیخ بهایی از طریق صندوق احیا به بخش خصوصی واگذار شود اما بحث‌هایی طرح شد مبنی بر این‌که چون بنا جزو نفایس است نباید آن را واگذار کرد. این بحث‌ها در جای خود محترم است اما باید توجه داشته باشیم که اگر کار مرمت این بنا نیمه‌تمام بماند، مورد تخریب و تعرض قرار خواهد گرفت و تلاش‌های انجام‌شده برای حفظ آن نیز به هدر خواهد رفت.

کارشناس فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان تصریح می‌کند: حمام شیخ بهایی، دارای هویت و معماری و ساختار منحصربه‌فردی است و امیدواریم که با ورود سرمایه‌گذاران شاهد آزادسازی دیگر بخش‌های این حمام، اتمام مراحل مرمت، تعریف کاربری متناسب با شأن و در نهایت، ورود گردشگران به آن باشیم.

ناظر مرمت آثار تاریخی اصفهان در پاسخ به این سؤال که کاشی‌های به‌کاررفته در سردر ورودی مردانه حمام شیخ بهایی و بدنه حمام حفظ‌شده یا از بین رفته است؟ می‌گوید: در حمام شیخ بهایی کاشی‌های مختلفی با اشکالی چون لوزی و هشت‌ضلعی وجود داشته که باقیمانده آن‌ها به همراه کاشی سردر، توسط خود اداره کل برداشته‌شده تا از تخریب آن جلوگیری و بعد از اتمام مراحل مرمت نصب شود.

عسکری، با عبور از مسیری پر پیچ‌وخم ما را تا پشت‌بام حمام شیخ بهایی هدایت می‌کند  و سپس، با اشاره به بافت پیرامونی این حمام توضیح می‌دهد: پیش از عید یکی از خانه‌های تاریخی پشت مسجد جامع عتیق که نمای آن از این بالا نیز پیداست، توسط اهالی محل تخریب شد چرا که پاتوق معتادان و خلاف‌کارها شده بود. اگر به‌موازات برنامه‌ریزی درستی برای هدایت بودجه‌ها به سمت احیای بناهای تاریخی، فرهنگ‌سازی درستی در بین اهالی محله انجام شود، همان اتفاقی که برای بافت جلفا افتاده برای جوباره هم می‌افتد و سیل گردشگر به سمت این محله تاریخی سرازیر می‌شود.

او معتقد است که تنها راه حفاظت از بناهای تاریخی و رشد و توسعه، ورود گردشگر است چرا که با ایجاد ارتزاق برای مردم محلی، خودبه‌خود آن‌ها را به حافظان میراث فرهنگی بدل می‌کند.

به گفته عسکری، باید یک شبکه رسمی و سراسری وجود داشته باشد که در آن فروشندگان خانه‌های تاریخی و خریداران آن‌ها به یکدیگر معرفی شوند و دیگر شاهد تلاش مردم برای تخریب آثار ارزشمند موجود در شهر نباشیم.

منبع:ایسنا

سفر زیارتی به عراق در «طوفان کرونا»

درحالی که ستاد ملی مقابله با کرونا، تردد با عراق را عامل اصلی سرایت ویروس جهش‌یافته کرونا به ایران دانسته و این تردد را محدود کرده، اما برخی گروه‌ها با وعده دعوتنامه و ویزا مردم را برای سفر زیارتی به این کشور تشویق کرده و کاروان اعزام می‌کنند.

به گزارش ایسنا، سفر زیارتی به عتبات عالیات از یک سال پیش، همزمان با همه‌گیری ویروس کرونا با هماهنگی دولت عراق متوقف شد. عراق حتی در اربعین گذشته، از ورود زائران خارجی به این کشور جلوگیری کرد. با این حال، سازمان حج و زیارت در سال ۹۹ اعلام کرد به دنبال مطالبه‌ای که در کشور برای انجام سفر زیارتی به عتبات عالیات وجود دارد، طرحی را برای برقراری دوباره این سفرها با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به دولت عراق پیشنهاد کرده که مقامات دو کشور برای ازسرگیری این سفرها هنوز به توافق نهایی نرسیده‌اند.

رییس سازمان حج و زیارت که مسؤول اعزام رسمی کاروان‌های زیارتی به عراق است، در بهمن‌ماه ۹۹ اعلام کرد که جلسه‌ای با وزیر بهداشت و معاونان این وزارتخانه برگزار شد و موافقت کلی وی با اعزام زائران به صورت محدود و بر اساس پروتکل‌های بهداشتی دریافت شد، اما این موضوع در مرحله بعد به موافقت کمیته امنیتی و اجتماعی ستاد ملی کرونا موکول شد که کلیات آن در این کمیته مصوب شد و منتظر مصوبه ستاد ملی کرونا هستند. ضمن این‌که مذاکرات برای از سرگیری اعزام‌ها در کمیسیون مشترک ایران و عراق نیز صورت گرفته است.

سفیر عراق در تهران نیز دی‌ماه ۹۹ در دیداری که با نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت و رییس سازمان حج و زیارت داشت، آمادگی خود را برای صدور روادید برای کاروان‌های زیارتی که در آینده در قالب سازمان حج و زیارت برای سفر به عراق ساماندهی خواهند شد، اعلام کرد و گفت که شهرهای زیارتی در عراق برای استقبال از زائران ایرانی مشکلی ندارند و در انتظار توافقات میان مراجع ذی‌ربط در دو کشور هستند.

دولت عراق از اسفندماه سال ۹۸  با بستن مرزهای زمینی و محدود کردن پروازهای بین‌المللی، صدور ویزا را در ایران و چند کشور دیگر متوقف کرده است. با این حال، برخی افراد با وعده دعوتنامه و ویزا، مردم را تشویق به سفر زیارتی می‌کنند و با انتشار تصاویر زائرانی که از ایران راهی عتبات عالیات شده‌اند، سعی دارند نشان دهند مرزها باز بوده و امکان سفر زیارتی بدون محدودیت و ممانعت وجود دارد.

در یکی از شهرهای زیارتی ایران، گروهی که مدعی‌اند دفتر زیارتی دارند، با تبلیغ سفر عتبات عالیات، برای حضور زائران در شب‌های قدر، اقدام کرده‌اند که بنا بر اظهارات‌شان، مدت‌ها است با دعوتنامه، ویزا می‌گیرند و زائر به عراق اعزام می‌کنند.

هزینه سفری ۱۰ تا ۱۲ روزه با این گروه ۳۳۰ دلار و معادل آن حدود هشت میلیون تومان اعلام شده است. تاکید شده که اعزام‌ها از طریق دعوتنامه و با دریافت موافقت‌نامه انجام می‌شود. ایسنا در تماس با یکی از عوامل این گروه که مدعی شد مجری تور زیارتی است،  مطلع شد کاروان آن‌ها برای شب‌های قدر تکمیل ظرفیت شده و آماده حرکت است و سفر بعدی آن‌ها در خردادماه انجام خواهد شد. این شخص برای جلب اطمینان حتی پیشنهاد می‌دهد شماره تماس زائرانی را که قبلا با این گروه به عراق اعزام شده‌اند در اختیار قرار دهد.

آن‌ها مدعی‌اند این سفرها را با دریافت موافقت‌نامه و ویزا انجام می‌دهند و هزینه‌ای که زائر می‌پردازد، شامل دعوتنامه با اعتبار ۱۵ روز، مجوز ورود به عراق از وزارت خارجه، بهداشت و گردشگری عراق، ویزای زیارتی، اسکان در هتل همراه با صبحانه، ناهار، شام و حمل‌ونقل داخل عراق است و هزینه جابه‌جایی تا مرز و بلیت هواپیما را زائر باید جداگانه پرداخت کند که مبلغ آن تا مرز مهران با قطار یا اتوبوس حدود یک میلیون تومان اعلام شده است و قیمت بلیت نیز به نرخ روز دریافت می‌شود.

هزینه تست کرونا، عوارض خروج از کشور و بیمه نیز به عهده زائر گذاشته شده است.

علیرضا رشیدیان ـ رییس سازمان حج و زیارت ـ به تازگی و پس از آن‌که وزارت بهداشت سفرهای زیارتی را عامل سرایت ویروس جهش‌یافته به ایران دانسته بود، از اعزام زائران به عتبات عراق بدون رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی انتقاد کرده و گفته بود: متاسفانه این روزها شاهد هستیم شماری از هموطنان از طریق برخی افراد به صورت کاروان آزاد به عتبات عالیات اعزام می‌شوند، در حالی که سازمان حج و زیارت بارها به صورت رسمی این موضوع را به مسؤولان مربوطه اطلاع داده و از آن‌ها خواسته است برای رفع دغدغه‌های بهداشتی، سفرهای زیارتی را با رعایت تمام ضوابط اعلام‌شده انجام دهیم، اما آن‌ها با این موضوع مخالفت کرده‌اند.

او همچنین اظهار کرده بود که پیش از آغاز موج چهارم کرونا در کشور، دستورالعمل‌های بهداشتی سفرهای زیارتی تهیه و به وزارت بهداشت ارائه شد. مذاکراتی هم با طرف عراقی داشتیم که قرار شد در صورت موافقت ستاد ملی مبارزه با کرونا و با رعایت تمام شیوه‌نامه‌های بهداشتی، سفرهای زیارتی را به صورت محدود انجام دهیم، اما متاسفانه این موضوع محقق نشد

عراق تا کنون درباره برقراری دوباره سفرهای زیارتی رسما اعلام نظر و یا موضع نکرده است. اما وزیر بهداشت اواخر اسفندماه ۹۹ با وخیم شدن وضعیت استان خوزستان که مرز مشترک و پرترددی با عراق دارد، نسبت به سفرهایی که بین دو کشور بدون مجوز برقرار است، معترض شد و گفت: ما کی برای تردد از مرزها به سمت عتبات و برگشتش مجوز و اجازه دادیم؟. چه کسی از من نامه دارد در این زمینه. کدام یک از همکارانم با برخی از این ترددها موافقت کردند؟ اتوبوسی می‌آید و آن را در مرز تست می‌کنیم که فرد مثبت از آن بیرون می‌آید. این فرد مثبت پیاده می‌شود و اتوبوس تا فلان شهرستان می‌رود.

پس از این اظهارات، مرزهای زمینی بین دو کشور از اواخر اسفند ۹۹ تا ۱۵ فروردین‌ماه به روی مسافران بسته شد که این محدودیت تردد از مرزهای زمینی با موافقت وزیر کشور و فرمانده قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا تا ۳۱ فروردین‌ماه تمدید شد.

پروازهای دو کشور نیز بنا به گفته محمدحسن ذیبخش ـ سخنگوی سازمان هواپیمایی کشوری ـ هم‌اینک به صورت محدود و در شرایط ویژه و برای اتباع این کشور برقرار است. با این وجود کاروان‌هایی که برای سفر به عراق برنامه‌ریزی کرده‌اند، وعده استفاده از این پروازها و سفر هوایی را داده‌اند.

وزیر بهداشت عراق در هفته اول فروردین‌ماه از «طوفان کرونا» در این کشور خبر داد. این کشور به همراه ترکیه تا کنون بالاترین آمار شیوع ویروس جهش‌یافته کرونا را در میان کشورهای منطقه ثبت کرده‌اند. در عراق تاکنون حدود یک میلیون نفر تا به کووید-۱۹ مبتلا شده‌اند که بیش از ۱۵ هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند.

منبع:ایسنا

راه‌حلی برای دور زدن کرونا

قبرس با ردیابی الکترونیکی گردشگران امیدوار است محدودیت‌های کرونا را دور زده و گردشگران را به این کشور بازگرداند.

مهدی عباسی ـ کارشناس گردشگری ـ با مرور تجربه برخی کشورها در دوران کرونا برای جذب گردشگری به مدل قبرس که به تازگی اجرا شده است، اشاره کرد و به ایسنا گفت:  قبرس شمالی مدلی از سیاحت را با عنوان «گردشگری محدود» به گردشگران ارائه کرده که امکان می‌دهد بدون خروج از هتل، تعطیلات امن داشته باشند. در این مدل نظارت بر گردشگران توسط مچ‌بندهای الکترونیکی انجام خواهد شد. در اولین پرواز چارتری سازمان‌یافته برای گردشگریِ محدود، ۱۵۱ مسافر به این شیوه به قبرس شمالی سفر کردند.

او افزود: این مدلی که در قبرس شمالی عنوان «مدار محدود» را گرفته است، در قالب پروژه «ایمن بمان» در سراسر کشور طراحی و اجرا شده است. در این مدل مچ‌بندهای الکترونیکی برای گردشگران استفاده می‌شود. درخواست برای استفاده از مچ‌بند الکترونیکی برای مسافرانی که از مسیر هوایی وارد «لفکوشا»، پایتخت قبرس شمالی می‌شوند به وزارت بهداشت این جمهوری ارسال شده تا در آینده نزدیک اعمال شود.

عباسی ادامه داد: گردشگران ورودی به قبرس شمالی بعد از عبور از  چک پلیس، به غرفه‌های مخصوص هدایت شده تا اپلیکیشنی را روی تلفن‌های همراه خود نصب و فرم‌های اطلاعات را تکمیل کنند. پس از اتمام مراحل لازم، مچ‌بندها روی دست مسافران نصب می‌شود.

این کارشناس گردشگری گفت: مچ‌بندهای الکترونیکی مورد استفاده را می‌توان با برنامه‌هایی کنترل کرد که روی تلفن‌های هوشمند گردشگران نصب شده است. گردشگرانی که با مچ‌بند الکترونیکی وارد قبرس شمالی می‌شوند به ازای هر دستبند مبلغ ۷۵۰ لیر پرداخت می‌کنند، اما در پایان قرنطینه ۳۵۰ لیر هزینه آن بازپرداخت می‌شود.

دولت قبرس پیش‌تر برای نجات اقتصاد گردشگری خود بسته‌های تشویقی دیگری طراحی کرده بود؛ در تابستان گذشته همزمان با آغاز فصل سفر اعلام شد اگر گردشگران در جریان سفر به قبرس به ویروس کرونا مبتلا شوند، هزینه اقامت، درمان و تغذیه آن‌ها بازگردانده می‌شود و آن‌ها فقط باید خرج بلیت برگشت و انتقال به فرودگاه را از جیب خودشان بدهند.

قبرس شمالی که با احتیاط مرزهایش را به روی برخی کشورها باز کرده، سال گذشته بیمارستان یک‌صدتخت‌خوابه‌ای را به‌طور ویژه برای گردشگرانی که معلوم شود به کرونا مبتلا هستند، اختصاص داد.

در سال ۲۰۱۹ سهم گردشگری از تولید ناخالص داخلی قبرس حدود ۱۵ درصد بود، به همین دلیل دولت این کشور تلاش می‌کند گردشگران را دوباره به قبرس برگرداند.

ردیابی الکترونیکی گردشگران طرحی است که همزمان با همه‌گیری کرونا در کشورهای دیگر از جمله مالزی، سنگاپور، تایلند، عمان و عربستان (برای زائران) نیز تجربه شده است.

منبع:ایسنا

آیین‌ اندونزی پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان در روزهای روزه‌داری

ماه رمضان، ماه آگاهی بیشتر از حقایق هستی، تقویت اراده و آزادی از زنجیرهای درونی است. این ماه جان‌ها را طراوتی جانانه می‌بخشد و چشم وگوش مومنان را با نوای معنوی همراه می‌کند.اندونزی به عنوان پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان در جهان شناخته می‌شود؛ این کشور دارای فرهنگی غنی بوده و از این رو مردم این کشور هر ساله برای استقبال از ماه مبارک رمضان سنت‌ها و آیین مخصوص به خود را برگزار می‌کنند که این مراسم به عنوان آداب و رسوم این کشور در اعیاد مذهبی شناخته می‌شود و گردشگران بسیاری را جذب این کشور می‌کند. علاوه بر این‌ها ذبح بز و یا گاو برای استقبال از ماه رمضان، آدابی است که تحت عنوان «مئوگانگ» و از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون برگزار می‌شود.

یکی از سنت‌های خاص این کشور در استقبال از رمضان، ترقه‌بازی و آتش‌بازی  کودکان در خیابان ها است که به یک فرهنگ در میان جامعه تبدیل شده است و اغلب در تعطیلات عید نیز دیده می‌شود؛ در دست گرفتن مشعل توسط مردم این کشور از دیگر رسوم اسقبال از ماه مهمانی خدا است.

از جمله آیین‌های مردم این کشور در ایام ماه رمضان می‌توان به صرف وعده‌های سحر و افطار در کنار یکدیگر و عذرخواهی از اشتباهات گذشته اشاره کرد. زیارت درگذشتگان نیز از دیگر آداب این کشور در ماه رمضان است که در جهت زنده نگه‌داشتن یاد آن‌ها و توجه به زندگی پس از مرگ صورت می‌گیرد.

مردم مسلمان این کشور در رمضان رویه زندگی خود را تغییر می‌دهند و بیشتر وقت خود را صرف عبادت، تلاوت قرآن و تردد به مساجد می‌کنند. مسلمانان این منطقه پس از رویت هلال ماه تا صبح در مسجد می‌مانند، طبل می‌زنند و آغاز این ماه را به یک‌دیگر تبریک می‌گویند. به علاوه مسلمانان اندونزی در عید فطر از خانه‌های خود خارج می‌شوند و ندای الله‌اکبر سر می‌دهند.

مردم این کشور قبل از افطار و برای خرید خوراکی‌های مخصوص این ماه مبارک به غرفه‌های غذایی که شامل غذاهای سنتی، نوشیدنی‌های شیرین و بهترین غذاهای مخصوص افطار می‌شود، رفته و برای سفره افطار خود خوراکی تهیه می‌کنند؛ این سنت با نام «نگابورات» یا «بازارگردی در رمضان» شناخته می‌شود.

«ابهم» نوعی شیرینی شبیه به کیک است که در این ماه مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ هم‌چنین برنج به همراه ماهی، مرغ و گوشت غذای معروف و اصلی مردم این منطقه در این ماه محسوب می‌شود.

در کشور اندونزی تمام رستوران‌ها و قهوه خانه‌ها در طول روزهای ماه رمضان تعطیل و مساجد در طول شبانه روز باز هستند و هنگام غروب برای افطاری دادن به روزه‌داران آمادگی کامل دارند. گروهی از جوانان هر روز در هنگام سحری و افطار به خیابان‌ها رفته و برای آگاه کردن مردم از مان افطاری و سحر به طبل‌زنی می‌پردازند و این اقدام در واقع نمادی از ماه رمضان در کشور اندونزی شناخته می‌شود.

از دیگر آداب مردم اندونزی در ماه مبارک رمضان می‌توان به سنت «نیدران» اشاره کرد؛ این مراسم در دهمین روز از ماه رمضان برگزار می‌شود که طبق آن افراد شرکت‌کننده پس از اقامه نماز در آرامگاه والدین خود به خوردن غذا به صورت دسته جمعی می‌پردازند.

«بالیماو»، «پادوسان» و «وگدران» نیز از آیین‌هایی هستند که در روزهای پایانی ماه مبارک رمضان برگزار می‌شوند، که لزوم توجه به پاکیزگی درونی و ظاهری مسلمانان و روزه‌داران از جمله آداب برگزاری آن‌ها به شمار می‌رود.

برگزاری مراسم شب‌های قدر و احیاء نیز از دیگر رسومی است که در این کشور برگزار می‌شود. در این شب‌ها تعدادی از ایرانیان مقیم اندونزی و خانواده‌های آن‌ها در محل اقامت‌گاه سفیر ایران در جاکارتا حضور داشته و مراسم سوگواری شهادت امام علی(ع) را برگزار می‌کنند.

مسلمانان اندونزی ده شب پایانی ماه رمضان را به شب‌ زنده‌داری و عبادت سپری می‌کنند و معتقدند شبی از این شب‌ها، شب قدر است. همچنین به مناسبت شب نزول قرآن کریم، مراسمی در قصر ریاست جمهوری اندونزی برگزار و مراسم احیاء شب‌های قدر به صورت سراسری از رادیو و تلویزیون این کشور پخش می‌شود.

عید فطر در اندونزی

عید فطر در اندونزی با نام «لباران» شناخته می‌شود. تعطیلات رسمی این عید سه روز است و «مادیک» یکی از آداب رایج در این روزها است که بر اساس آن افراد به منزل والدین خود رفته و به برگزاری جشن در کنار یکدیگر می‌پردازند.

مردم اندونزی در این روز غذاهای مخصوصی مانند «رندانگ»، «اوپور آیام» که مرغ  پخته شده در شیره نارگیل است که در زمان افطار همراه با کوفته برنجی داخل برگ درخت خرما برای مهمانان تهیه شده و سرو می‌شود. در این روز کودکان لباس‌های نو به تن کرده و از بزرگ‌ترها عیدی دریافت می‌کنند.

با این حال به دلیل شیوع و همه‌گیری ویروس کرونا در ماه رمضان سال گذشته و امسال بسیاری از این آداب و رسوم در کشور اندونزی لغو شده و یا با محدودیت‌هایی برگزار می‌شوند. سال گذشته تمام سفرها طی تعطیلات عید فطر ممنوع اعلام شد و حمل‌ونقل عمومی بین شهرهای بزرگ نیز به حالت تعلیق درآمده بود و به سبب رعایت و اجرای این قوانین، ده‌ها هزار سرباز در ایستگاه‌های بازرسی قرار گرفته بودند.

منبع:ایسنا

سی‌وسه‌پل از آنِ کیست؟

شاید بزرگ‌ترین درد سی‌وسه‌پل این باشد: «چنان به ما نزدیک است که آن را نمی‌بینیم.»

نوزدهم فروردین‌ماه، حمیدرضا بانی، یکی از عکاسان اصفهان، عکسی را که از تخریب غیرمجاز ورودی یک راهرو در دل سی‌وسه‌پل ثبت کرده بود، در فضای مجازی به اشتراک گذاشت و پای آن نوشت:

«امروز بعد از مدتی مسیرم به زیر سی‌وسه‌پل افتاد. خدایا، چشمتان روز بد نبیند. انگار وارد دنیای دیگری شده‌ای. برای ورود به هر دهانه پل باید یک یا الله بلند بگویی تا ساکنین از ورودت مطلع شوند. یک چراغ در کف پل نمانده، یک متر سیم برق باقی نگذاشته‌اند، همه و همه دود شده رفته هوا، در و دیوار پر از دیوار نوشته…اما داستان این عکس؛ در بعضی دهانه‌ها مسیر عبوری باز شده. به کجا؟ نمی‌دانم و صدای آدم‌هایی درون آن به گوش می‌رسد. ظاهراً مشغول‌اند. مزاحمشان نمی‌شوم. وظیفه من نبوده و نیست. فقط اطلاع‌رسانی می‌کنم که تا سی‌وسه دهانه پابرجاست، فکری کنید.»

یک روز بعد، چهارباغ را گز کردم تا سی‌وسه‌پل و آن دهانۀ تخریب‌شده را ببینم. سر ظهر بود. دسته‌دسته جوان، با زیرانداز و قلیان به سمت پل روانه می‌شدند و زیر دهانه‌ها به جای آب، از آدم پر می‌شد؛ انگارنه‌انگار کرونایی هم هست.

میانه‌های پل، آن دهانه را دیدم. درست همان‌طور که در عکس ثبت‌شده بود. محل، آن‌قدر ناامن بود که ترسیدم جلوتر بروم. از یکی از جوان‌های دور و بر خواهش کردم این کار را انجام بدهد و به من بگوید که ته این راه‌پله به کجا می‌رسد. رفت و گفت: «این آخر هیچ چی نیس آبجی. فقط یک اتاقکه با یه زیرانداز و پتو!»

لابد او هم ترسید مستأجر اتاقک سر برسد که موها و شلوارش را تکاند و قبل از آنکه سؤال‌های بیشتری بپرسم از روی سکو پرید پایین و دور شد.

چند دقیقه‌ای ایستادم و با کمی فاصله، به این دهان باز سیاه نگاه کردم؛ حتی همین ساعت روز، بستر مناسبی برای انجام انواع جرم‌ها بود، چه رسد به وقتی که هوا تاریک‌تر می‌شد.

با ۱۱۰ تماس گرفتم و شرح واقعه کردم، از امکان بزه گفتم و اپراتور جواب داد: «زنگ بزنید به ۱۳۷. با شهرداری. بررسی می‌کنه و نیاز باشه با ما هماهنگ می‌کنه.»

به ۱۳۷ زنگ زدم و همان نگرانی‌ها را تکرار کردم، مردی آن سوی خط پرسید: «الان شخصی داخل این راهرو بود؟» گفتم: نه. اما هر لحظه می‌تواند باشد. گفت: «کدوم سمت پل؟ سی‌وسه‌پل که اصلاً نباید با این وضعیت برند.» گفتم: باز است و همه هم هستند. گفت: «اینجا مال میراثه، یه سانتش رو هم کسی نمی‌تونه تخریب کنه. به میراثم اعلام کنین. این در حیطه وظایف ما نیست. ما به یک سانت اینجا نمی‌تونیم دست بزنیم.»

تلفن پاسخگوی ۲۴ ساعتۀ یگان حفاظت میراث فرهنگی اصفهان را گرفتم؛ داخلی ۱۱ شمارۀ ۳۲۲۴۱۱۶۰ و برای اپراتور توضیح دادم که چه خبر شده. جوابش این بود: «اگه تخریبی صورت گرفته به میراث فرهنگی مربوطه. الان گزارش شما را ثبت می‌کنم تا بچه‌ها برن بازدید کنن. اگه جا درست کردن و خلافی شده به ۱۱۰ مربوطه، بهشون اطلاع بدید که برن بازرسی کنن.»

برگشتم خانه و دنبال فیلم‌هایی گشتم که چندی پیش، روی همین پل از مرتضی فرشته نژاد، پیشکسوت مرمت و حفاظت بناهای تاریخی اصفهان گرفته بودم. فرشته نژاد سال ۱۳۷۹ سی‌وسه‌پل را مرمت کرده بود و بر همۀ مصائب آن اشراف داشت.

می‌گفت که به‌واسطه پیاده‌روی روزانه، هر روز از این مسیر عبور می‌کند و به نظرش رسیده که پل، به کل رها شده است. مهم‌ترین نگرانی‌اش را ابتدا و این‌گونه برایم شرح داد: «زمانی که ما پل را مرمت می‌کردیم، یک آب شرشره درست کردیم که آب به‌صورت پله‌ای از روی آن رد شود و به بستر رودخانه بریزد اما چند وقت است که سنگ‌های آن از دو سوی چپ و راست پل از بین رفته و می‌بینم جوان‌هایی که احساس پهلوانی می‌کنند، آن‌ها را برمی‌دارند، می‌کوبند توی سر هم و می‌شکنند، شهرداری هم با بیل مکانیکی خرده‌سنگ‌ها را برمی‌دارد و می‌برد آن‌طرف‌تر. کسی نیست که بیاید این سنگ‌ها را دوباره سر جای خودشان بگذارد و آن‌هایی که ملاتشان از بین رفته مرمت کند تا از بدنه پل جدا نشوند. عاقبت این بی‌توجهی همان بلایی را سر سی‌وسه‌پل می‌آورد که چند سال پیش سر پل مارنان آمد.

ماجرای پل مارنان را پرسیدم و تعریف کرد: «مارنان دچار آب شستگی شد. آب چرخش پیدا کرد و از دو طرف رفت زیر پی، هر چه گفتیم خطرناک است کسی گوش نکرد، دست آخر هم پنج دهانه‌اش ریخت و خودمان رفتیم آن را مرمت کردیم. نمی‌خواهم این بلا سر سی‌وسه‌پل هم بیاید. این پل شاهکار معماری پل سازی در دنیاست. الان سنگ‌ها فقط از کناره‌ها جدا شده و قابل مرمت است، نباید اجازه بدهند  تمام این سنگ‌ها از بین برود تا بعد دست‌به‌کار شوند.»

پرسیدم به اداره کل میراث این مشکل را گزارش کرده‌اید؟ و جواب داد: «بله اول به خودشان گفتم. گفتند کارشناس‌هایمان آمده‌اند سی‌وسه‌پل را گشته‌اند و چیزی پیدا نکرده‌اند. گفتم پس همه‌چیز هستند، جز کارشناس.»

عضو پیشین شورای فنی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان، یادآور شد که بنا هم مثل انسان نیاز به رسیدگی مداوم و نظافت دارد، منتها چون دست و پا و دهان ندارد، ما باید نیازهایش را برطرف کنیم: «در علم مرمت اصلی هست که می‌گوید هر بنای تاریخی به‌صورت مرتب و مداوم نیاز به مرمت دارد. همان‌طور که اگر انسان هفته‌به‌هفته حمام نرود شپش و بیماری می‌گیرد، بنا هم اگر مرمت نشود عمرش کوتاه می‌شود.»

فرشته نژاد، به یک نمونه از مواردی اشاره کرد که غفلت از آن، خسرانی جبران‌ناپذیر داشت: «نمی‌دانم خاطرتان هست یا نه، سال گذشته یک کودک روی همین پل بر اثر برق‌گرفتگی افتاد توی آب و مرد. حالا سی‌وسه‌پل مقصر است یا برق؟ هیچ‌کدام. کسانی مقصرند که به مشکلات پل توجه نمی‌کنند؛ نهادهایی که می‌توانند به میراث فرهنگی با آن اعتبارات محدودش کمک کنند، اما با گفتن این جمله که فلان اثر میراثی است، خودشان را کنار می‌کشند.

سال ۱۳۷۹ نورپردازی زیر پل انجام شد. برای این کار مشابه گل‌میخ‌های پل، پایه‌هایی را ایجاد کردیم و داخل آن پروژکتورهایی گذاشتیم که به همت آقای فروتن شهردار شریف منطقه یک اصفهان از امارات و قطر خریداری‌شده بود. آن زمان ایران کارخانه لامپ ال. ای. دی نداشت. روی این پروژکتورها را هم دریچه‌ای با شیشه بسیار محکم قرار دادیم و بعد از مدتی عده‌ای راه دزدیدنشان را یاد گرفتند.

شهردار شریف اصفهان آن زمان آقای ملک مدنی بود. او چه کرد؟ گفت هر کدام را که دزدیدند باید سریع جایگزین شود و همین کار را کردند. این کار به دزدها پیام می‌داد که ما مواظب پل هستیم اما حالا چه؟ آب نیست و تمام سیمان‌هایی که ما برای استتار کابل‌های برق کف پل کشیده بودیم شکسته و هیچ‌کس هم به دادش نرسیده، در خبرها هم نوشته‌اند که سی‌وسه‌پل جان یک کودک را گرفته است. شنیدم بچه دچار برق‌گرفتگی شده و بعد، پرت شده توی آب. تمام شد و رفت.»

این مرمتگر باسابقه اصفهان تصریح کرد: «اگر دقت کرده باشید، لابه‌لای سنگ و آجرهای سی‌وسه‌پل گیاه سبز شده است. فکر نمی‌کنم کار سختی باشد که به‌صورت مداوم این گیاه‌ها را بیرون بکشند. به‌هرحال آب با خودش دانه گیاه را می‌آورد و این دانه‌ها لای منفذها گیر می‌افتند و سبز می‌شوند اما ما تا زنده هستیم و سی‌وسه‌پل را سرمایه ملی می‌دانیم، نباید اجازه بدهیم این گیاه در جای نامناسب رشد کند، چون ریشه آن به‌مرور باعث تجزیه و خرد شدن سنگ‌های سی‌وسه‌پل می‌شود.»

او توضیح داد: «باید توی رودخانه آب باشد که سطح آب‌های تحت‌الارضی اصفهان پایین نرود و فرونشست آثار تاریخی ارزشمند آن را تهدید نکند. حالا که آب را از پل دریغ کرده‌اند، لااقل اجازه ندهند مردم آزادانه به دهانه‌های زیرین پل وارد شوند و کارهایی را بکنند که آثارش مشهود است.»

بعد از گفتن این حرف‌ها، تا دهانۀ میانی پل رفتیم. فرشته نژاد، دستش را دراز کرد و دود آتش و خط و خش یادگارهایی که غفلت، مثل یک نگهبان وفادار از آن محافظت می‌کرد، به من نشان داد و گفت: «آتش باعث می‌شود سنگ‌های پل که جنس آن از آهک است، از بین برود. چرا برخی این‌قدر احساس امنیت دارند که تُله به تله زیر پل آتش روشن می‌کنند؟ نهادهای مرتبط باید این امنیت را از این بزهکاران بگیرند، چون کارشان غیرقانونی است و باعث تخریب تدریجی یک سرمایه ملی می‌شود.

سال ۱۳۷۹ ما تمام دیوار نوشته‌ها را پاک کردیم اما حالا چند سال است که دوباره تمام آجرها و سنگ‌ها پر شده از نوشته. وقتی یک نفر می‌آید می‌بیند بقیه نوشته‌اند و هنوز اثرشان پابرجاست، او هم ترغیب می‌شود که بنویسد. نگهبان و ناظر و مجازاتی هم که نیست، پس با خیال راحت کارش را انجام می‌دهد.

صداوسیما و رسانه‌های مختلف باید به اشکال گوناگون و به‌کرّات به مردم گوشزد کنند که این کار جرم است، اشتباه است، گناه است. آموزش‌وپرورش باید از کودکی به بچه‌ها یاد بدهد که این بناهای تاریخی با ارزش‌اند و باید مواظبشان بود.

میراث فرهنگی هم نباید بیاید و فقط یک رنگ روی فحش‌های درشتی که اینجا نوشته‌اند بکشد و برود. مرمت، روش‌های مختلفی دارد و استفاده از این روش‌های میانبر برای چنین مکان مهمی درست نیست.»

یاد خاطره‌ای افتاد که مرحوم حسین آقاجانی از سفر به شهر ممنوعه چین برایش تعریف کرده بود: «آقای آقاجانی یکی از کارشناسان خوب میراث فرهنگی بود که متأسفانه در اثر تصادف از دنیا رفت. برای من می‌گفت آدم از دیدن کاخ‌های امپراطوران چین در شهر ممنوعه حظ می‌کند. این‌طور که می‌گفت خودش آن‌قدر از دیدن سقف یکی از این کاخ‌ها حیرت‌زده بوده که دستش را به دیوار تکیه داده و همان‌دم دو مأمور سراغش آمده‌اند و تذکر داده‌اند که دستت را بردار. گفته من کاری ندارم، قصد آسیب رساندن ندارم. گفته‌اند عرق دستت حتی اگر مقدارش کم هم باشد برای دیوار ضرر دارد! خب آن چین است، این هم سی‌وسه‌پل ماست که پاتوق معتادها و خلاف‌کارها شده و دورتادورش را دوده گرفته. کاش این چیزها را از چین یاد بگیریم.»این پیشکسوت باسابقه مرمت، ضرورت تثبیت بندها، رفع علت شوره زدن مصالح، پر کردن مداوم لایه‌بندی سنگ‌ها و آجرها و همچنین بررسی ناودان‌های سی‌وسه‌پل را نیز یادآور شد و گفت: «همه نهادهای اصفهان باید دست‌به‌دست هم بدهند و از گنجینه‌های شهر حفاظت کنند. نباید فکر کنند که نگهداری فقط وظیفه اداره میراث است و بروند روی بحث گردشگری تمرکز کنند. باید بدانند که گردشگر می‌آید این میراث را ببیند و نفت و گاز تمام می‌شود اما این سرمایه‌ها هستند و می‌توانیم از آن‌ها دلار دربیاوریم؛ چنان که ایتالیا و سایر کشورهای خارجی این کار را می‌کنند.

کارهایی مثل آتش‌بازی کنار پل‌های تاریخی، پرواز هلی کوپتر بر فراز آن‌ها و انجام حرکات ورزشی آسیب‌زا باید ممنوع شود چون تن و بدن این بناها را می‌لرزاند و اثراتش در طولانی‌مدت مشخص می‌شود.»

زمانی که فرشته نژاد این توصیه‌ها را بیان می‌کرد، فقط سه چهار آجر از آن دهانۀ خبرساز سی‌وسه‌پل کم شده بود و اگر چه ۲۱ فروردین‌ماه امسال، به همت گروه امانی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان این دهانه برای دومین بار در سه ماه گذشته تیغه شد، اما پروندۀ سی‌وسه‌پل و نیازهایش هنوز هم باز است.

علی‌محمد فصیحی نائینی، مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان در پاسخ به این سؤال که «برای نجات سی‌وسه‌پل چه باید کرد؟» به ایسنا می‌گوید: سیستم ما به‌عنوان دولت، بخش خصوصی یا هر نهاد دیگری باید به این نتیجه برسد که در کل دنیا و ایران، اصفهان است و پنج پل شگرفش تا با علم به این مهم، بتواند اولویت‌بندی درست‌تری برای فعالیت‌های خود داشته باشد.

او با تأکید بر اینکه اگر قرار است اتفاقی در سی‌وسه‌پل بیفتد، امکان‌پذیر نیست مگر با اجماعی همگانی، ادامه می‌دهد: سی‌وسه‌پل هم بخشی از شریان پیاده راه اصفهان است و بخشی از توجهی که به مقوله پیاده راه می‌شود باید معطوف به این پل باشد.

فصیحی، تصریح می‌کند که میراث فرهنگی، در حد توان به آثار ارزشمند رسیدگی می‌کند، اما معضلات سی‌وسه‌پل بیش از آنکه کالبدی باشد، فرهنگی است و تمام نهادهای مرتبط از جمله شهرداری، بهزیستی و… نیز باید برای رفع آن بسیج شوند.

مسئول پایش پل‌های تاریخی اصفهان خبر می‌دهد: ما نسبت به برگزاری یک کارگروه مشارکتی بین این نهادها اقدام می‌کنیم و نیازمند همت جمعی آن‌ها و صد البته نیازمند مشارکت مردمی هم هستیم تا بتوانیم این میراث ملی را صحیح و سالم به دست آیندگان برسیم.

حالا سی‌وسه چشم و هزاران دل، منتظر تشکیل این کارگروه، برای رسیدن به اجماعی بین نهادها و رفع مشکلات ریز و درشت چشم‌وچراغ اصفهان‌اند؛ منتظر روزی که اپراتورها هم به این باور رسیده باشند که سی و سه پل، از آنِ همۀ کسانی است که دوستش دارند، نه فقط ادارۀ میراث.

منبع:ایسنا

همکاری استانهای غربی برای تعریف گردشگری ضعیف است

کرمانشاه سرزمینی است که از دیرباز به واسطه موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی خاص خود یکی از نخستین زیستگاه های بشری بوده و همین قدمت طولانی باعث شده تا آثار تاریخی متعددی در این دیار وجود داشته باشد، بگونه ای که طبق برآوردها تاکنون حدود 4200 اثر تاریخی شناخته شده در آن کشف شده که می‌تواند یک امتیاز بزرگ برای جذب گردشگران علاقمند به تاریخ باشد.

محوطه تاریخی بیستون که به ثبت جهانی رسیده، تاق‌بستان باشکوه، معبد الهه آب‌ها، عمارت خسرو، تاق‌گرا، قلعه اسرارآمیز یزدگرد، زیج منیژه، آنوبانی‌نی 4000 ساله، گوردخمه‌های رازآلود و… گوشه‌هایی از آثار تاریخی کم‌نظیر این استان هستند که هرساله می‌توانند گردشگران زیادی را به سمت خود بکشانند.

البته کرمانشاه فقط یک استان تاریخی نیست و طبیعت این سرزمین هم بکر و بی نظیر است. کوه های سربه فلک کشیده پرآو و شاهو، دره های عمیق و جادویی اورامانات، جنگل های زیبای بلوط، آبشارهای بلند و سحرانگیز، رودخانه های خروشان و سراب های پر آب فراوان نیز از جاذبه های طبیعی این استان به شمار می روند که این جاذبه ها هم می توانند پای گردشگران طبیعت گرد را به کرمانشاه باز کند.

درکنار همه این ها، کرمانشاه هند ایران است. دیاری که در آن اقوام و مذاهب مختلفی وجود دارد و تنوع قومی و مذهبی این دیار باعث شده تا رنگین کمانی از فرهنگ ها و آداب و رسوم را در این استان داشته باشیم که در نهایت آرامش و امنیت در کنار هم زندگی می کنند و همین می تواند هر گردشگری را مسحور تنوع خود کند.

و اما این سرزمین غنی از جاذبه ها، هیچگاه آنطور که باید فرصتی برای خودنمایی نداشته و نتوانسته همانند شهرهایی مانند اصفهان و شیراز و یا شهرهای شمالی کشور پذیرای خیل زیادی از گردشگران باشد، باوجود اینکه به اذعان بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری، کرمانشاه از نظر تنوع و وجود جاذبه های گردشگری متعدد چیزی از این استان ها کم ندارد.

به گزارش ایسنا، اینکه چرا کرمانشاه با وجود همه این ظرفیت ها و جاذبه ها هیچگاه نتوانسته به جایگاه واقعی خود در گردشگری ایران برسد، سوالی است که در نظر داریم طی سلسله گزارشاتی با کمک کارشناسان و فعالین گردشگری استان برای آن پاسخی پیدا کنیم.

سابق حسینی از کارشناسان ارشد برنامه ریزی گردشگری استان کرمانشاه در پاسخ به این پرسش، عوامل متعددی را عنوان می کند و معتقد است عواملی همچون تعداد کم آثار ثبت جهانی شده، عدم ثبات مدیریتی و عدم همگرایی بین مجموعه گردشگری، نداشتن زیرساخت های لازم، عدم تعامل استانهای منطقه غرب کشور برای تعریف یک محور گردشگری، بی توجهی به رویدادسازی ها، نپرداختن دانشگاه های استان به مقوله گردشگری و … می تواند از علل عدم تبدیل شدن کرمانشاه از یک معبر گردشگری به مقصد گردشگری باشد.

حسینی در گفت و گو با ایسنا در تشریح این موضوعات اظهارکرد: تعدد آثار ثبت جهانی شده در استان هایی مانند اصفهان باعث شده که به عنوان یکی از مقاصد گردشگران خارجی در کشور شناخته شود، چراکه بواسطه آثاری که در این استان ها ثبت جهانی شده، یونسکو بیشتر به آنها می پردازد و همین پای گردشگران خارجی بیشتری را به آنها باز می کند.

وی افزود: این  درحالی است که کرمانشاه علیرغم اینکه این ظرفیت را دارد که چند اثر ثبت جهانی شده دیگر همچون منظر فرهنگی تاریخی اورامانات و تاق بستان را داشته باشد، اما درحال حاضر تنها یک اثر ثبت جهانی شده-بیستون- دارد.

این فعال گردشگری کرمانشاه افزود: وجود آثار ثبت جهانی شده متعدد در یزد، شیراز و اصفهان باعث شده که این شهرها با تعامل باهم یک مثلث گردشگری را تشکیل دهند و حجم زیادی از گردشگران خارجی که دارای ارزآوری هستند و گردشگران داخلی را به سمت خود بکشانند.

به گفته این کارشناس گردشگری، درحالی استانی مانند کرمانشاه دارای تعداد بسیار بالایی آثار تاریخی است و از آنها استفاده چندانی نکرده که برخی کشورهای عربی برای جذب گردشگر دست به ساخت آثاری دست ساز از آثار تاریخی ما زده اند.

وی تاکید کرد: مدیران این استانها در بحث گردشگری همواره مدیرانی کارآمد با قدرت چانی زنی بالا بوده اند که توانسته اند جایگاه گردشگری خود را ارتقاء ببخشند، چیزی که ما در کرمانشاه چندان آن را ندیده ایم.

حسینی اضافه کرد: استانهای کرمانشاه، همدان و کردستان می توانند یک محور گردشگری را در غرب کشور تعریف کنند و با تعامل باهم گردشگران زیادی را به این سمت بیاورند، اما متاسفانه تاکنون این همراهی و همکاری بین آنها بوجود نیامده است و آنچه هم که بوده، فقط درحد جلسه برگزار کردن و وعده دادن بوده است.

وی در ادامه به نداشتن رویدادسازی ها هم به عنوان یک خلاء برای تبدیل شدن کرمانشاه به مقصد گردشگری یاد کرد و گفت: باید قبول کنیم که در کرمانشاه به اندازه استان های شمالی و جنوبی کشور رویدادسازی نکرده ایم که بتوانیم گردشگران را به استان بیاوریم، درحالی که ظرفیت هایمان برای این کار بسیار زیاد است.

این کارشناس ارشد برنامه ریزی گردشگری به کم کاری دانشگاه ها هم در این زمینه اشاره ای کرد و گفت: متاسفانه دانشگاه های ما که باید به عنوان منبع تولید فکر باشند و بتواند موتور توسعه استان را به حرکت دربیاورند، در حوزه توسعه صنعت گردشگری استان کم کاری کرده اند و تاکنون چندان به این حوزه ورود نکرده اند و راهکاری ارائه نداده اند که شرایط گردشگریمان را بهبود ببخشیم.

وی در ادامه به مشکلات زیرساختی کرمانشاه برای جذب گردشگر هم پرداخت و گفت: در بحث زیرساخت ها مشکلات بسیاری در کرمانشاه داریم، یک مثال بسیار کوچک در این زمینه سرویس های بهداشتی است که در اغلب مسیرهای منتهی به مناطق گردشگرپذیر یا آنها را نداریم و یا اگر هم داریم، وضعیت بسیار نامناسبی دارند که هیچ  گردشگری از آنها استفاده نمی کند.

حسینی با بیان اینکه کرمانشاه در زمینه حمل و نقل نیز برای تبدیل شدن به مقصد گردشگری مشکلات زیادی دارد، عنوان کرد: در هر سه بحث حمل و نقل هوایی، ریلی و جاده ای مشکلاتی داریم که باید مرتفع شوند، بویژه در بحث حمل و نقل هوایی که باید مسیرهای جدید پروازی داشته باشیم.

وی با تاکید بر لزوم آموزش فرهنگ گردشگرپذیری به مردم استان، اظهار کرد: برای اینکه بتوانیم روزی همپای استان هایی مانند اصفهان، یزد و فارس و حتی برخی کشورهای گردشگری دنیا گردشگر داشته باشیم، باید برویم و از نزدیک با تجربیات آنها آشنا شویم و در استان اجرایی کنیم.

منبع:ایسنا