امضای برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان ایران و بلغارستان

 وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ایران و وزیر گردشگری جمهوری بلغارستان با هدف تقویت و توسعه گردشگری، «برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری» میان دو کشور را امضا کردند.

به‌ گزارش گروه فرهنگی ایرنا از میراث‌آریا،علی‌اصغر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی و استلا بالتوا وزیر گردشگری جمهوری بلغارستان در ارتباطی ویدئوکنفرانسی ضمن گفت‌وگو درباره ظرفیت‌ها و جاذبه‌های گردشگری، برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان دو کشور را امضا کردند.

مونسان در مراسم امضای برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان ایران و بلغارستان گفت: بلغارستان کشوری زیبا و مردمان خوبی دارد، بازدیدی که در سال ۲۰۱۸ از کشور بلغارستان داشتم جزء یکی از خاطرات خوب من است، خوشحالم که روابط دو کشور نیز همیشه خوب بوده است.

او افزود: معتقدم گردشگری علاوه بر کارکردهای اقتصادی، نقش مهمی در شناخت جوامع و ملت‌ها از یکدیگر دارد و موجب می‌شود مردم بیشتر با هم آشنا شوند، این موضوع به صلح جهانی نیز کمک می‌کند، همچنین صلح و دوستی میان ملت‌ها را افزایش می‌دهد. به این بخش به اندازه کارکردهای اقتصادی اهمیت می‌دهم.

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی تصریح کرد: بسیاری از مشکلاتی که در جهان وجود دارد به دلیل عدم شناخت از یکدیگر است. شیوع ویروس کرونا در توسعه گردشگری فاصله انداخت اما مطمئنم زمانی که دنیا بر کرونا پیروز شود، گردشگری به شدت توسعه پیدا می‌کند.

مونسان عنوان کرد: برپایه روابط خوب میان ایران و بلغارستان می‌توانیم روابط گردشگری دو کشور را افزایش دهیم. ایران کشوری تاریخی با بیش از هفت هزار سال تمدن بوده که دارای بناهای تاریخی متعددی است.

او با اشاره به وجود بیش از ۷۰۰ موزه دولتی و خصوصی در ایران گفت: ایران چهار فصل را به صورت همزمان دارد و دارای به لحاظ طبیعی جاذبه‌های زیادی مانند جنگل و دریا است به طوری‌که در شمال و جنوب کشور ما دریا وجود دارد و  اختلاف دما بین دو نقطه در ایران حدود ۲۵ درجه است.

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی بیان کرد: طی چندسال اخیر به شکل جدی به گردشگری روستایی و اکوتوریسم پرداختیم و در کنار گردشگری تاریخی به طبیعت‌گردی نیز توجه کردیم.

او ادامه داد: پزشکان و بیمارستان‌های خوبی در ایران وجود دارد به همین دلیل گردشگری سلامت را مورد توجه قرار دادیم، به‌طوری‌که سالانه تعداد زیادی از گردشگران خارجی برای موضوعات بهداشت و درمان به ایران سفر می‌کنند.

مونسان با اشاره به آغاز گردشگری کشاورزی در ایران تصریح کرد: اخیرا گردشگری کشاورزی را آغاز کردیم، به طوری‌که مزارع کشاورزی‌مان تبدیل به فضاهایی برای استفاده گردشگران شده است. همچنین طی چند سال اخیر خانه‌های روستایی به فضاهای اقامتی گردشگران تبدیل شده که این موضوع مورد استقبال گردشگران قبل از شیوع کرونا قرار گرفته بود.

وزیر میراث‌فرهنگی افزود: خدمات بسیار ارزانی برای گردشگران خارجی ارائه کردیم. مردم مهماندوست و خونگرمی داریم که از گردشگران استقبال می‌کنند. قبل از شیوع کرونا گردشگری ایران به سرعت در حال رشد بود، امیدواریم پس از پایان کرونا به این نقطه برسیم.

مونسان از اعلام آمادگی کامل برای همکاری با کشور بلغارستان خبر داد و اظهار کرد: «آمادگی داریم گردشگری میان دو کشور را ارتقا دهیم و معتقدم با این برنامه اجرایی که به امضا رسید به توسعه گردشگری کمک خواهد کرد.

وجود ظرفیت‌های بالقوه‌ برای توسعه همکاری‌های گردشگری میان ایران و بلغارستان

استلا بالتوا وزیر گردشگری جمهوری بلغارستان که به شکل ویدئو کنفرانس در این مراسم حضور داشت گفت: در سال‌های اخیر مشارکت و همکاری‌های خوبی در زمینه گردشگری میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بلغارستان انجام شده است.

او افزود: گردشگری در بلغارستان در حال رشد است و قبل از کرونا روند رو به رشد ادامه داشته است.

بالتوا تصریح کرد: بازدید دکتر مونسان از بلغارستان در سال ۲۰۱۸ قدم مهمی در همکاری‌های مشترک میان دو کشور بود. کشورم این ظرفیت را دارد تا برای تمام فصول مقصد گردشگران خارجی باشد. همچنین ساحل و دریای زیبایی نیز دارد.

وزیر گردشگری بلغارستان گفت:همکاری در زمینه گردشگری شامل حوزه‌های سلامت، فرهنگی‌، غذا و … می‌شود. با توجه به اینکه بلغارستان طبیعت زیبایی دارد، مردم بسیاری را از سراسر دنیا جذب می‌کند.

او ادامه داد: ظرفیت‌های بالقوه‌ زیادی برای توسعه همکاری‌های گردشگری میان دو کشور وجود دارد. امضای برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان دو کشور فرصت بیشتری را برای ارتقای همکاری در حوزه‌ گردشگری فراهم می‌کند. معتقدم با این برنامه طرفین فرصت این را خواهند داشت تا دستاوردهای خود را در حوزه گردشگری میان دو کشور بررسی کنند و فرصت‌های جدید را نیز شناسایی کنند.

بالتوا با بیان اینکه دو کشور ایران و بلغارستان  علاوه بر ادامه همکاری‌های دوجانبه می‌توانند طرح های مشترک جدیدی را اجرا کنند، عنوان کرد: اجرای این طرح‌ها به اشتغال‌زایی، تبادل اطلاعات گردشگری و توسعه منابع انسانی کمک می‌کند.»

وزیر گردشگری بلغارستان باتشکر از مونسان برای همکاری‌ها و مشارکت‌های دیرینه‌ای که داشتند، تصریح کرد: امیدوارم برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان ایران و بلغارستان موجب تقویت هر چه بیشتر دوستی و مودت میان دو کشور شود.

بخشی از بندهای برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان ایران و بلغارستان شامل تبادل تجارب در زمینه سرمایه‌گذاری و توسعه گردشگری، مبادله اطلاعات مربوط به رویدادها،‌ نمایشگاه‌ها و کنفرانس‌های بین‌المللی گردشگری، گسترش همکاری‌های خود در زمینه برنامه راه ابریشم سازمان جهانی گردشگری، تبادل اطلاعات و تجربیات در زمینه آموزش حرفه‌ای پرسنل شاغل در صنعت گردشگری و… است.

در مراسم امضای برنامه اجرایی همکاری‌های گردشگری میان وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی جمهوری اسلامی ایران و وزارت گردشگری جمهوری بلغارستان علیرضا ایزدی مدیرکل دفتر حوزه وزارتی و امور بین‌الملل و ولی تیموری معاون گردشگری کشور حضور داشتند.

منبع:ایرنا

اورامانات نمایانگر سنت‌های فرهنگی و تمدن زنده‌ و ارتباط دوسویه با طبیعت

اورامانات با تداوم تاریخی هزاره‌ها، نمایانگر سنت‌های فرهنگی و تمدن زنده‌ مردم هورامان و ارتباط دوسویه پایدار با طبیعت پیرامون بوده است.

ثبت بیست و ششمین اثر جمهوری اسلامی ایران در فهرست میراث جهانی، موجد فرصت دوباره‌ای است تا پرچم کشور عزیزمان، ایران  بار دیگر در مجامع بین‌المللی به اهتزاز درآید.

منظر فرهنگی اورامانات بیست و ششمین اثر ثبت شده جمهوری اسلامی ایران در فهرست میراث جهانی است که به‌دلیل انطباق با معیارهای سوم و پنجم مرکز میراث جهانی به ثبت رسیده است. اورامانات با تداوم تاریخی هزاره‌ها، نمایانگر سنت‌های فرهنگی و تمدن زنده‌ مردم هورامان و ارتباط دوسویه پایدار با طبیعت پیرامون بوده است.

این منطقه هماره به‌عنوان پناهی برای ساکنان زیسته در ادوار مختلف تاریخی با فراز و نشیب‌های بسیار شناخته می‌شود و توانسته است بدون کوچک‌ترین خللی در اصالت مردم منطقه، آیین‌ها، سنت‌ها و پوشش آن‌ها یا صدمه‌ای بر جان طبیعت، خود را به هم اکنون برساند.

گویی طبیعت پیرامون خواسته است نقش خود را در هم‌کناری با انسان‌ها در طول زمان در قالب سنت‌های ماندگار آوایی، موسیقایی و حماسی بر جای بگذارد. این هم‌کناری مولود پیدایش منظر فرهنگی تاریخی از جنس روستاها، هوارها، باغستان‌ها و انسان‌هایی با سنت‌های کهن بوده است.

این ویژگی‌های فرهنگی و ارزش‌های منحصربه‌فرد در روزگاری که فرهنگ‌های محلی و منطقه‌ای به‌سرعت و در تمام ابعاد (معماری، پوشش، گویش، آداب و…) در جهت زوال در حرکت‌اند، به پشتوانه تجارب فرهنگی زیسته و در طول زمان توانسته است تأثیرات مخرب اندکی را پذیرا شود.

به‌راستی راز این اصالت و یکپارچگی فرهنگی و وابستگی مردم این منطقه به هورامانات چیست؟

مردم هورامان در نتیجه و تجربه هزاران ساله زندگی بر دامنه کوه‌ها و دره‌های زاگرس، با کوه و دره و رودخانه و در یک کلام با طبیعت چنان درآمیخته‌اند که در یک زندگی ایده‌آل و مطلوب، کوه‌ها و منابع طبیعی جزئی از دارایی‌شان شده و حفاظت از طبیعت به‌مثابه حفاظت از زندگی‌شان است.

بدیهی است ثبت این اثر بی بدیل بدون تلاش‌ها و فداکاری مردم بومی و جامعه محلی با این پشتوانه فرهنگی و تاریخی میسر نمی‌شد. آن‌ها توانستند برای قرارگیری این اثر در فهرست میراث جهانی یک بار دیگر تصمیم به ماندگاری بگیرند و برای آن تلاش کنند.

به طور یقین پی‌گیری این امر  بدون تلاش‌های بی‌دریغ  انجمن‌ها، دانشگاهیان، دستگاه‌های اجرایی، مدیران ارشد و همکاران وزارتخانه متبوع، مدیران ارشد دو استان کردستان و کرمانشاه، ائمه جمعه و روحانیون منطقه، نمایندگان فعلی و پیشین مردم شریف منطقه محقق نمی‌شد.

 در این راستا، از مداومت، جد و جهد و یاری تمامی عوامل و افراد دخیل در تحقق این امر که نقش غیرقابل انکاری در حفاظت از این اثر با ارزش، توسعه اقتصادی مبتنی بر گردشگری پایدار و ارتقای جایگاه فرهنگی و صنایع‌دستی منطقه خواهد داشت، عمیقاً سپاسگزارم و این دستاورد بزرگ را به محضر شریف ملت بزرگ ایران، فرهنگ‌دوستان و به‌ویژه هورامیان، کردزبانان و مردم شریف و نجیب منطقه تبریک عرض می‌کنم و از خداوند منان برای صیانت این آثار بی‌بدیل با مشارکت همه میراث‌داران عزیز استعانت می‌طلبم.

منبع:میراث آریا

جهله، بازمانده سفالگری جنوب ایران

تولید ظروف سفالی در جنوب ایران قدمتی بیش از ۵هزار سال دارد و ابزار و ادوات به‌دست‌آمده در کاوش‌های مهروموم‌های اخیر استان، مؤید این نکته است. بر این اساس کلپورگان و میناب مهم‌ترین و قدیمی‌ترین مراکز صنعت سفال در جنوب کشور بوده اند، فرضیه‌ای که از یکی دو دهه گذشته مطرح شد و هرروز شواهد بیشتری در اثبات این مدعا به دست می‌آید.

پیشینه سفالگری در هرمزگان

در سال ۶هزار پیش از میلاد، سفالگری در فلات ایران و آناتولی خاوری و شمال عراق رواج یافته بود. در جنوب شرقی ایران منطقه کلپورگان واقع در استان سیستان و بلوچستان و در جنوب ایران دریکی از تاریخی‌ترین و باستانی‌ترین شهر این مناطق یعنی میناب این رشته دارای سابقه چند هزارساله است.

شرایط آب و هوایی خاص، خاک مساعد فراوان، و تولیدکنندگان بسیار این منطقه را به یکی از قطب‌های سفالگری در جنوب کشور و کشورهای اطراف تبدیل کرده است.

طی بررسی و پژوهش‌های باستان‌شناسی در استان هرمزگان، در حال حاضر پیشینه ساخت و وجود کوره‌هایی برای پخت سفال منطقه به هزاره سوم پیش از میلاد (۵ هزار سال قبل) می‌رسد.

طی دو فصل باستان‌شناسی در این شهرستان هم‌چنین شهرستان رودان، نتایج به‌دست‌آمده حاکی از آن است که:

– استمرار شیوه ساخت سفال درگذشته در حال حاضر در بعضی از کارگاه‌های میناب به چشم می‌خورد که بعضی از نقوش این سفال‌ها مشابه نقوش سفال‌های هزار سوم پیش از میلاد است.

– ظروف سفالی به‌دست‌آمده عموماً چرخ‌ساز و تعدادی نیز دست‌ساز است.

– کشف آثار به‌جامانده از کوره سفال‌پزی در کاوش باستان‌شناسی «تم ماروم» شهرستان رودان در هزاره سوم پیش از میلاد.

– نتایج آزمایش ترمنومیسانس از گونه‌های مختلف سفال حاصل از کاوش محوطه نخل ابراهیمی میناب و تعدادی از محوطه‌های هم‌جوار آن‌که در آزمایشگاه مرمت وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی انجام شد قدمت ۲۰۹۰ تا ۳ هزار سال را از قطعات سفال‌ها به ما ارائه داده که این سفال‌ها بومی میناب هستند.

آثار به‌دست‌آمده در این منطقه، ابزار و ادوات این رشته، چرخ سفالگری که با دست به حرکت درمی‌آید و… بیانگر قدمت سفالگری این خطه است.

«در شش هزار سال پیش از میلاد مسیح، نخستین نشانه‌های استفاده از کوره در صنعت سفالگری دیده می‌شود و بازیافته‌ها حاکی است که در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری ساده‌ای که با دست حرکت می‌کرده و هم‌اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع شهرستان میناب) و کلپورگان (از توان سراوان) رایج است به خدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.»

جهله

جهله یا همان کوزه آبخوری باقاعده کروی و غیر ایستا (در سطوح شنی با هر وضعیتی ایستایی دارد) امروزه تنها در این منطقه کشور (میناب، روستای شهوار) تولید می‌شود. نمونه‌هایی از این فرم خاص در کشورهای واقع در شرق آفریقا و هم‌چنین در کشور هندوستان سفالینه‌هایی جون جهله دیده‌شده است.

مهاجرت دوسویه بین ایران و هند از گذشته به علل مختلف تاریخی، تداخل فرهنگی و قومی بسیار و مشترکات هنری و تشابهات بسیاری در زندگی مردم این دو تمدن کهن ایجاد کرد که نمونه‌های آن در جنوب ایران، غرب و جنوب هند بسیار است.

جهله با توجه به ویژگی، فرم خاص و سایر مواد موجود در گل سفال، در خنک نگه‌داشتن آب کارایی خارق‌العاده‌ای دارد. جهله قرن‌ها فرم باستانی خود را حفظ کرده و استفاده کاربردی از آن امروزه با توجه به پیشرفت و تغییر در نوع زندگی مردم و ورود یخچال و آب‌سردکن‌ها، به میزان قابل‌توجهی کاهش‌یافته و امروزه بیشتر به‌منظور تزیین از آن استفاده می‌شود.

ساخت این ظرف منحصربه‌فرد در دو مرحله با چرخ‌دستی و کار با دست انجام می‌شود و به‌مراتب سخت‌تر و پیچیده‌تر از ساخت یک کوزه عادی است و نیاز به مهارت و تجربه خاصی دارد.

چرخ سفالگری دستی در میناب (روستای شهوار) 

این چرخ در نوع خود در جهان کم‌نظیر است. اما مشابه آن در کشور هند نیز دیده‌شده است، در کشور ما در حال حاضر تنها در روستای شهوار میناب در حال کار است. «بازیافته‌ها حاکی است در سه هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح، چرخ سفالگری ساده‌ای با دست حرکت می‌کرده و هم‌اینک نیز استفاده از آن در روستاهای شهوار (از توابع شهرستان میناب) و کلپورگان (از توان سراوان) رایج است به خدمت سفالگران درآمده و تحول بزرگی در این صنعت به وجود آورده است.»

این چرخ بازمانده‌ای از دوران باستان تلقی شده اما تاکنون تحقیق جامع و کاملی در این خصوص انجام‌نشده است. چرخی با توان بالای تولید که تداوم چرخشی خود را تنها با یک‌بار گردش سریع و به‌واسطه وزن صفحه قادر است تا حدود ۱۰ دقیقه حفظ کند و با گردش دوباره سفالگر این چرخش مجدداً در صفحه ادامه می‌یابد.

مشخصات دستگاه

– صفحه چرخ

مهم‌ترین واصلی‌ترین قسمت دستگاه، چرخ یا همان صفحه گرد آن است، به قطر یک متر و به ضخامت ۶ تا ۷ سانتی‌متر و با وزن تقریبی ۳۰ الی ۴۰ کیلوگرم. جنس آن از گل سفالگری با ترکیب درصدی از پهن الاغ است و ساخت آن نیز تخصص، مهارت و تجربه خاصی می‌خواهد تا چرخ بتواند در حین کار از عهده برآمده، استحکام و کارایی خود را داشته باشد. برای داشتن چرخی خوب و محکم بعد از ساختن آن با گل، صفحه را به مدت ۳ ماه در زیر گل و خاک و در زیرزمین مدفون می‌کنند تا فرآیند سخت شدن به‌آرامی و طی زمانی مشخص انجام شود.

قبل از قرار دادن صفحه در دل زمین، باید کلیه سوراخ‌ها و کنده‌کاری‌های لازم بر روی صفحه انجام شود. . ابتدا درروی صفحه و در حاشیه کناری نزدیک به محیط دایره به تعداد لازم سوراخ‌هایی به فاصله ۵ سانتی‌متر مانده به کناره بافاصله منظم تقریباً ۲ سانتی‌متر به قطر ۳ الی ۴ سانتی‌متر و عمق ۲ الی ۳ سانتی‌متر تعبیه می‌کنند. این سوراخ‌ها محل قرار گرفتن نوک چوب‌دستی است که سفالگر باید برای گردش درآوردن چرخ، چوب‌دستی خود را به‌سرعت و سهولت در آن قرار داده و صفحه سنگین ۴۰ کیلویی را بگرداند.

مهم‌ترین و دقیق‌ترین بخش در ساخت صفحه چرخ، تعیین دقیق نقطه کانونی مرکز صفحه در زیر چرخ به‌منظور تعبیه سوراخ برای قرار گرفتن بر روی میخ چوبی مهارشده در زمین است.

در این قسمت برای جلوگیری از فرسایش ناشی از گردش و اصطکاک بر روی میخ چوبی، صفحه سنگی کوچکی را در مرکز زیرین صفحه تعبیه می‌کنند که سوراخ درروی آن ایجادشده است.

محل این سنگ باید با دقت زیادی انتخاب شود تا تعادل صفحه ازنظر وزنی برقرار باشد به‌طوری‌که بعد از قرار گرفتن صفحه اصلی بر روی میخ چوبی، صفحه چندین ثانیه باید کاملاً متعادل بر روی چوب باقی بماند و ازیک‌طرف نیافتد.

– میخ چوبی

این چوب به‌عنوان محور چرخ عمل می‌کند. در زمین تکه چوب سر تیزی بانام محلی تج (Tej) به ضخامت ۵ الی ۷ سانتی‌متر و به ارتفاع ۲۵ الی ۳۰ سانتی‌متر در زمین کوبیده و اطراف آن را باسیمان محکم می‌کنند از این چوب باید به میزان ۱۰ الی ۱۵ سانتی‌متر آن بیرون از سطح زمین باشد تا صفحه چرخ سفال بر روی آن قرارگرفته و بچرخد.

– چوب‌دستی

چوب نسبت محکمی به طول تقریبی یک متر با سطح مقطع دایره‌ای به قطر تقریبی ۲ سانتی‌متر و از درخت خرما که سفالگر با قرار دادن نوک آن دریکی از حفره‌های ایجادشده در اطراف محیط چرخ، به حرکت دادن چرخ در حول محور وسط اقدام و چرخ را به حرکت درمی‌آورد.

مراحل ساخت جهله

سفالگر ابتدا چهارزانو بر روی چرخ خم‌شده دودست خود را به‌صورت بازبین زوایای ۹۰ الی ۱۲۰ درجه‌دو نقطه صفحه را محکم گرفته و باقدرت از چپ به راست می‌گرداند. سپس چوب‌دستی را برداشته به‌سرعت انتهای چوب را به لبه صفحه که در آن حفره‌ها به‌صورت منظم قرار دارند، نزدیک می‌کند و در یک‌لحظه چوب را داخل یکی از حفره‌ها کرده و ابتدای چوب‌دستی را که در دست دارد با این چرخش تنظیم و تا لحظات کوتاهی حرکت چوب به‌عنوان متحرک تابعی از حرکت چرخ می‌شود. از این لحظه به بعد سفالگر بامهارت خاصی، فشار وارده به چوب و چرخ را متعادل می‌کند و سپس آرام‌آرام فشار چوب‌دستی را به‌صورت دورانی بر چرخ زیاد می‌کند. از این زمان چوب‌دستی به‌صورت محرک عمل کرده و چرخ متحرک می‌شود. بدین ترتیب سفالگر هر چه در توان دارد و شرایط مکانیکی چرخ اجازه بدهد بر دور چرخ می‌افزاید و در مناسب‌ترین زمان چوب را از صفحه جدا و آماده لقمه برداری و قرار دادن گل بر روی صفحه در حال گردش و مرکز نمودن آن می‌کند.

چرخ مانند یک فرفره غول‌پیکر در حال گردش عمل می‌کند و بسته به وزن گل و فشار وارده بر آن بین ۱۵ الی ۱۰ دقیقه بدون هیچ انرژی وارده دیگری قادر است به گردش خود ادامه دهد.

جهله‌سازی دارای سه مرحله است:

مرحله اول: انگاره

در این مرحله سفالگر شروع به ساخت می‌کند بعد از لحظات کوتاهی گل را به‌صورت یک گل دراز با گردنی باریک بلند و دهانه‌ای که بتواند یکدست را داخل جای دهد، درمی‌آورد. سپس آن را از صفحه توسط نخی جدا کرده در کناری قرار می‌دهد و با برداشتن لقمه بعدی، کوزه‌ای دیگر را بدین ترتیب می‌سازد. جهله ساز در طی یک ساعت بین ۱۰ الی ۱۵ انگاره (هنوز جهله نشده است) را می‌تواند تولید کند. بعد از تولید به تعداد موردنیاز، کار متوقف و تا روز بعد انگاره‌ها در هوای آزاد رها می‌شود تا آب خود را ازدست‌داده و آماده فرم‌پذیری با دست و مرحله بعدی شوند، روز بعد زمانی که کوزه‌ها تا حدودی به حالت چرمینگی رسیدند جهله ساز کار را با ابزار و ادوات خاص خود، آغاز می‌کند.

مرحله دوم: چاپا

در این مرحله انگاره آماده‌شده در مرحله قبل باید توسط ابزارآلات خاصی تغییر شکل پیدا کنند این ابزار که بسیار ابتدایی و ساده هستند به شرح ذیل است:

– سونده: (چاله‌ای نیم‌کره در زمین که انگار در آن گرد می‌شود)

– قاشق‌های چوبی: بانام‌های کوتک ()، چاپا ()، واگر ()، ماتوم ()

– سنگ: جنس آن از گل بوده و در مشت گرفته و برای گرد کردن انگاره استفاده می‌شود.

– خار نقاشی: شبیه شانه‌ای کوچک است. تکه‌ای گل ذوزنقه‌ای شکل که تعدادی سوزن خیاطی در آن به‌صورت منظم چیده شده است و برای ایجاد خش، نقش و طرح بر روی جهله استفاده می‌شود.

در این مرحله جهله ساز یکی از ابزارهای اشاره‌شده بالا را به نام‌سنگ (از جنس سفال) در مشت خود می‌گیرد سپس دست خود را تا آرنج داخل انگاره می‌کند و مقداری خاکستر نرم که آن‌هم از بقایای سوخته هیزم کوره به دست می‌آید را بر روی انگاره می‌مالد. آنگاه یکی از قاشق‌های چوبی را در دست راست خود گرفته درحالی‌که به‌صورت منظم و آهسته ظرف را می‌گرداند، به‌آرامی شروع به ضربه زدن و کوبیدن قسمت پایین کوزه می‌کند. با این عمل، حجم پایین ظرف بزرگ و بزرگ‌تر و هم‌چنین کروی نیز می‌شود و چیزی شبیه جهله نهایی اما تا حدودی کوچک‌تر و ضخیم‌تر ساخته می‌شود. عمل خاکستر مالیدن بر قاشقک‌ها و بدنه ظرف در طول ضربه زدن به‌دفعات انجام می‌شود. جهله ساز در این مرحله از قاشق‌های مختلف استفاده می‌کند.

بعدازاین که جهله اولیه به دست آمد و سطح کروی آن آماده شد جهله ساز آن را برداشته و برای چاپا کردن اقدام می‌کند. او به‌صورت ایستاده جهله را به‌آرامی به روی زمین صاف می‌فشرد به‌طوری‌که نیمه کروی پایین جهله مجدداً صاف و تخت می‌شود، مانند گلابی‌ای که نیمه پایین آن بریده‌شده باشد. این عمل برای استحکام بیشتر جهله در مرحله بعدی است زیرا جهله به دلیل نرم بودن تحمل در آغوش گرفتن جهله ساز را ندارد. در حالت چاپا ۲ الی ۳ ساعت وقت لازم است تا ظرف رطوبت لازم را ازدست‌داده و آماده مرحله بعدی شود.

در این فرصت استاد جهله ساز ۴ الی ۶ تکه کوچک گل را به‌صورت مخروطی کوچک که «پستون» نامیده می‌شود بر گردن جهله می‌چسباند. سپس توسط خار نقاشی، نقش‌های زیبایی را با سرعت بسیار زیاد روی کوزه ایجاد می‌کند که تاکنون نزدیک به ۳۰ طرح آن شناسایی‌شده است. انواع ماهی، خورشید، ماه و ستاره، درخت و موجی تنها چند نمونه از طرح‌های جهله است.

مرحله سوم: جهله

در این مرحله با مالیدن خاکستر بر بدنه و اطراف چاپا و قاشق‌های چوبی، جهله ساز ظرف را در آغوش گرفته و مجدداً سنگ را در مشت کرده داخل ظرف فرومی‌برد و مانند مرحله قبل، با قاشق زدن اما این بار باظرافت و دقت بیشتر انجام می‌دهد و جهله را به‌اندازه‌ای که مدنظر است، می‌رساند. قاشق نهایی با دو قاشق دیگر کمی متفاوت است و استاد خود می‌گوید برای ضربه زدن باید گردش کوزه در دست، فشار سنگ و کوبش قاشقک‌ها باهم هماهنگ باشد و این مرحله مشکل‌ترین مرحله ساخت جهله است.

استادکار در این مرحله چندین بار جهله را به داخل چالهِ سونده که به خاکستر آغشته است می‌برد تا به کروی شدن بیشتر جهله کمک کند.

آخرین مرحله قاشق کاری یا عمل کتک بسیار نرم، ظریف و اصطلاحاً مخملی است به‌طوری‌که احساس می‌شود جهله در دست فقط گردش می‌کند و قاشقک تنها اشاره‌ای کوتاه و در حد لمس کردن دارد. در پایان بدنه جهله به‌قدری نرم و یکدست می‌شود که محال است اثری از ضربه‌های قاشق را مشاهده کرد. به نظر می‌آید یک دستگاه تراش مجهز این ظرف را پرداخت کرده است.

آب چگونه در جهله خنک می‌شود؟ 

نظرات بسیاری در این خصوص عنوان‌شده از قبیل فرم خاص و منحصربه‌فرد جهله، نوع خاک منطقه و… اما یک فرضیه از سایر نظریات منطقی‌تر است و آن این‌که وجود خاکستر نرم در کوبش‌های مراحل ساخت، فضاهای بسیار ریزی را در کنار گل سفال به خود اختصاص می‌دهد که بعد از خشک شدن و یک‌بار شست‌وشو، خاکسترها خارج‌شده و منفذهای بسیار ریزی از خود به‌جا می‌گذارند که در جریان گذار هوا از اطراف ظرف، آب درون ظرف خنک می‌شود.

کوره

جهله سازان برای پختن جهله‌های خود ابتدا تولیدات خود را یک روز در سایه و چند روز در آفتاب خشک می‌کنند و غال با در آخر هفته در کوره قرار می‌دهند.

کوره جهله بسیار ساده، ابتدایی و بازمانده‌ای از هزاره‌های گذشته است که در کشفیات باستان‌شناسی اشاره‌شده در منطقه، غالب کوره‌های کشف‌شده به این صورت بوده است.

کوره‌های پخت سفال در روستاهای استان هرمزگان شکل بسیار ساده و ابتدایی دارد و ساختمان آن از یک حفره حلقوی به قطر تقریبی ۲۰۰ سانتی‌متر و عمق ۱۵۰ سانتی‌متر که در زیر دارای آتشخانه‌ای جهت سوزاندن هیزم است، تجاوز نمی‌کند. کوره به‌مانند دو فنجان است که از قاعده به هم چسبیده و بر روی زمین گذاشته‌شده‌اند. (در حالت عادی کوره‌ها سر باز هستند) در بالا حوضچه‌ای قرار دارد که جهله‌ها در آن قرار داده می‌شود و در پایین حفره‌ای وجود دارد که برای ریختن هیزم در نظر گرفته‌شده است. برای پوشاندن سقف کوره از روش بدیع و جالب پر کردن بالای کوره از جهله شکسته‌ها و تکه سفال‌های استفاده‌شده و تمام جهله‌های خام در زیر تکه سفال‌ها قرار داده می‌شود.

سوخت کوره فقط باید هیزم و شاخه‌های خشک درخت نخل باشد. زمان پخت در این کوره‌ها حدود ۴ ساعت است. به دلیل ابتدایی بودن ساختمان کوره وعدم امکان کنترل درجه حرارت از یک‌سو و ناخالصی خاک پاره‌ای نقاط از سوی دیگر در بیشتر موارد میزان ضایعات بالا است. جهله‌ها بعد از چیده شدن در دهان بالای این کوره، توسط انبوهی از ضایعات کوره قبلی و ظروف شکسته سفالی پوشیده می‌شود. بعد از ۴ الی ۵ ساعت کوره را خاموش و یک روزبه همان شکل رها می‌کنند و سپس جهله‌ها را بیرون می‌آورند.

انواع جهله

نظر به وسعت منطقه و فراوانی کارگاه‌ها درگذشته و همچنین کاربردهای مختلف، جهله‌ها ازنظر اندازه و فرم، تفاوت‌هایی باهم داشته‌اند:

۱– بزرگ‌ترین جهله که شاخص‌ترین آن نیز محسوب می‌شود به جهله جمالی معروف بود. ساخت این جهله نیاز به مهارت زیادی داشت که غال با توسط باتجربه‌ترین جهله سازان ساخته می‌شد.

۲– جهله (اندازه عادی)

۳– نیم جهله (از اندازه اصلی کوچک‌تر و گاهی هم قاعده آن صاف بود)

۴– گدوک (ربع اندازه جهله عادی) که آن‌هم در دو فرم گردن کوتاه و گردن بلند ساخته می‌شد.

۵– خرکی (از گدوک کوچک‌تر و گردن آن نیز کمی بلندتر بود.)

جهله ازنظر فرم و رنگ

جهله شهواری: این جهله با اندازه متوسط و معمولی ساخته می‌شد و به‌واسطه نوع خاک منطقه شهوار بعد از پخت به رنگ سفید و کرم روشن درمی‌آمد.

جهله حکمی: ازنظر فرم و اندازه شبیه جهله شهواری اما به دلیل نوع خاک، رنگ آن قهوه‌ای بود.

کاربردهای دیگر جهله

حمل آب، خنک کردن آب، آبیاری درختان، نگهداری حبوبات، اجرای موسیقی (جهله نوازی)

جهله‌های نو معمولاً برای نگهداری آب استفاده می‌شده است چراکه به دلیل تازگی سفال آن و وجود خلل و فرج بسیار، کارایی خوبی در خنک کردن آب داشتند.

جهله‌های باقی‌مانده از سال‌های قبل برای سایر موارد همچون حمل آب از چشمه یا نگهداری حبوبات، خرما و حتی آبیاری درختان (جهله‌های پرآب را در زیر درختان قرار می‌دادند و به‌این‌ترتیب به‌آرامی در مدت‌زمان طولانی درخت رطوبت لازم را از جهله دریافت می‌کرد.) استفاده می‌کردند.

از کوچک‌ترین مدل جهله یعنی گدوک خرکی، برای نگهداری خرمایی که هسته و پوست آن را درآورده بودند استفاده می‌کردند.

منبع:میراث آریا

از جنگ چالدران تا طراحی سایت‌موزه‌ برای گرامیداشت یاد شهدا

یک مورخ ایتالیایی به نام کاترینوزنو می‌نویسد: «شاه اسماعیل در ۱۳ سالگی شروع به برقراری امنیت در کشور کرد او سیمایی نجیب و ظاهری شاهانه داشت صفات روحی او با جمال جسمانی‌اش متباین نبود هوشی سرشار و نظری بلند داشت، که در این سن باور کردنی نبود قوت حافظه و سرعت انتقال و لیاقت ذاتی او را هیچ یک از معاصرین نداشتند.»

بر مبنای ادعای منابع تاریخی ایران؛ نبرد شاه اسماعیل صفوی با سلطان سلیم عثمانی در دشت چالدران که در ۶۴ فرسخی تبریز و در شمال غربی خوی قرار دارد به وقوع پیوسته است دشتی وسیع که بین دو رشته کوه قرار گرفته و ۷۵۰ کیلومتر مربع وسعت دارد.

شاه صفوی به روایتی با حدود ۲۰هزار نفر، آماده نبرد شد این جنگ با لشکرکشی طرف مقابل در بامداد روز چهارشنبه دوم رجب ۹۲۰ هجری قمری رخ داد تلفات دو سپاه در جنگ چالدران، که از ساعت ۹ و نیم تا سه بعدازظهر، دوام یافته بود به گفته نویسندگان ایرانی به ۵هزار تن می‌رسید که از آن جمله ۲هزار تن از سپاهیان قزل‌باش و ۳هزار نفر از لشکر ترک بودند.

شاه اسماعیل که جنگ‌های زیادی کرده و در تمامی آن‌ها پیروز شده بود در جنگ چالدران که نخستین نبرد دولت صفوی با عثمانی و مهم‌ترین جنگ پارتیزانی تاریخ ایران بود بر اثر کثرت سپاه عثمانی و مجهز بودن به تفنگ و توپخانه، لشکر ایران عقب‌نشینی کرد و شاه اسماعیل برای نخستین بار در یک جنگ طعم شکست را چشید و تعداد زیادی از سپاهیان دو طرف کشته شدند سپس شاهاسماعیل تا حدود همدان عقب‌نشینی کرد و سلطان سلیم نیز تبریز را اشغال کرد ولی به زودی بر اثر مقاومت ملی، مجبور شد تبریز و آذربایجان را تخلیه کند.

پس از بازگشت سلطان‌سلیم، شاه اسماعیل دیگر بار به آذربایجان و تبریز رفت و به تعمیر خرابی‌های به جا مانده از لشکریان عثمانی پرداخت، گویند پس از این واقعه، دیگر کسی شاه‌اسماعیل را خندان ندید.

او پس از این شکست، همیشه درصدد تلافی و جبران بود و با اینکه چهار سال پس از مرگ سلطان‌سلیم زنده بود ولی به خاطر اشتغالات زیادش در ناحیه شرق و کردستان و غیره، فرصت جبران را نیافت او همیشه لباس سیاه می‌پوشید و عمامه به سر می‌کرد، شاه‌اسماعیل، پیکر کشته‌شدگان نبرد را از دشت چالدران جمع‌آوری کرد و به اردبیل انتقال داد این آرامگاه از زمان صفویان به بعد به شهیدگاه شهرت یافت پیکرهای منتقل شده، طی مراسمی با حضور شاه اسماعیل یکم به خاک سپرده شدند.

در مقیاس ملی، جنگ چالدران به عنوان یکی از بزرگ‌ترین نبردهای تاریخ ایران و نشان شهامت و شجاعت ایرانیان در دفاع از اسلام و شهادت حدود ۲۰هزارنفر در دشت چالدران و همچنین رشادت و دلیری شیرزنان ایرانی، مانند نگینی در تاریخ شیعه می‌درخشد علاوه بر این در سطح جهانی نیز این واقعه تنها یک پاورقی در تاریخ نیست بلکه نبردی با اهمیت فراوان است که همین اهمیت موجب شده تا مورخان از ایرانی تا ترک و اروپایی، به تحلیل وقایع آن بپردازند.

نتایج جنگ چالدران همچنان در خاورمیانه مدرن نیز مشاهده می‌شود ومی‌توان گفت که با تعیین مرزهای امپراطوری صفوی و امپراطوری عثمانی در نبرد چالدران، خاورمیانه مدرن شکل گرفت.

امروزه، محل دفن کشته‌شدگان جنگ چالدران در محوطه شیخ صفی‌الدین اردبیلی که از آثارثبت شده ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو است، توسط سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری ایران بازسازی شده و به عنوان «موزه سنگ قبر جان باختگان جنگ چالدران» به بازدید عموم گذاشته شده است.

مقبره سید صدرالدین

میرسید شریف‌الدین علی صدر قاضی عسگر شیرازی ملقب به «سیدصدرالدین» از امرای شاه اسماعیل صفوی است که در نبرد چالدران به شهادت رسید و مقبره وی از آن زمان مورد تکریم و احترام اهالی چالدران و مناطق اطراف است.

این مقبره متعلق به عصر صفویه است و در کوهپایه شمال غربی چالدران (چهار کیلومتری شهرستان چالدران) و درکناره جنویی جاده آسفالت روستای گل‌اشاقی به سعدل قرار دارد.

این آرامگاه از بیرون شش‌گوشه و درون مدور بوده، بنای موجود از سه ماده اصلی سنگ عمدتا سفید با ملات گل و آهک ساخته شده است بنا بر روی یک کرسی چینی سنگی ساخته شده و بالابودن آب‌های تحت‌الارضی، پی مقبره را از بین برده است، همچنین سنگ‌های حجاری شده به کار رفته در بنا از نوع آتشفشانی و اسیدی متعلق به کواترز بوده و عمدتاً به رنگ سفید هستند.

این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۳۲۵۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، در ورودی محوطه مقبره مجسمه شاه اسماعیل اولین بنیانگذار حکومت شیعه دوازده امامی به صورت ایستاده و به ارتفاع ۵/۳ متر از فایبرگلاس و بتن به رنگ برنز قرار دارد گنبد زیبای این یادمان یه صورت دوپوش طراحی شده و ارتفاع بنا با احتساب آن به ۲۵ متر می‌رسد.

بنای اولیه مقبره به صورت ساختمانی مدور از سنگ و گل به صورت ساده بود که پس از انجام مطالعات باستان‌شناسی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در سال ۱۳۷۸ به پاس احترام به شهدای حماسه تاریخی چالدران یا حفظ پلان مقبره یک یادمان آجری گنبددار از روی پی اصلی احداث کرد.

با توجه به اهمیت واقعه جنگ چالدران که در دوران صفوی به وقوع پیوست به منظور معرفی و شناخت این واقعه، نیاز به ایجاد سایتی در جوار مقبره سیدصدرالدین در شهرستان چالدران بود لذا با هدف مطالعات تاریخی و ایجاد فضای مناسب برای معرفی و اهمیت این جنگ، نسبت به تعریف پروژه‌ای برای تامین این اهداف اقدام شد، این پروژه در سفر رئیس‌جمهور به آذربایجان غربی مورد تصویب قرار گرفت و پس از آن در اولین تخصیص اعتبار انجام گرفته نسبت به شروع مطالعات و تملک بخشی از سایت و ساماندهی مقبره سیدصدرالدین اقدام شد.

در سال ۱۳۹۹ از محل اعتبارات سفر ریاست‌جمهوری برای مطالعات این سایت‌موزه مبلغ ۳ میلیارد ریال، اجرا ۵ میلیارد ریال و تملک ۲ میلیارد ریال تخصیص اعتبار یافت که در این راستا برای تملک زمینی در روستای گل‌اشاقی اقدام شد و سپس اجرای ساماندهی جداره مقبره سید صدرالدین انجام یافت.

در خصوص مطالعات جنگ چالدارن نیز با مهندسین مشاور عمارت خورشید طی قراردادی امضا شد که در حال حاضر مشاور اقدام به تهیه نقشه‌های فاز دو می‌کند.

سناریوی محتوایی طرح در راستای تکریم قهرمانان نبرد چالدران و گرامی‌داشت رشادت و دلیری آنان در قالب فضاهای زیر تدوین شده که ایده و المان نمادین هر بخش به صورت سروستان، باغ مقابر و جاده رشادت است.

موارد مورد طراحی نیز شامل شاخص کردن ورودی مجموعه، ساماندهی جداره ورودی مجموعه سید صدرالدین، ساماندهی فضایی قبرستان موجود در مجموعه، تعریف یک مسیر (لوپ) پیاده برای بازدید کنندگان، پیش‌بینی فضایی برای پارکینگ خودرو و تعبیه فضاهای ساخته شده خدماتی در جداره شمالی محوطه سید صدرالدین است.

منبع:میراث آریا

سفر ارزیاب ایکوموس به ایران برای بررسی پرونده «کاروان‌سراها»

مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیا آثار میراث‌معنوی و طبیعی اظهار داشت: پرونده «کاروان‌سراهای ایران» سال آینده در کمیته میراث جهانی یونسکو ارائه می‌شود و ارزیابان شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌های تاریخی (ایکوموس) برای بررسی مستندات این پرونده تا پایان مرداد به ایران می‌آیند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، هفتم اردیبهشت ۱۴۰۰ علی‌اصغر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی از پرونده‌های ارسالی میراث ناملموس و ملموس ایران شامل نوغان‌داری و ابریشم‌ریسی، ترکمن‌دوزی، جشن مهرگان، مهارت ساختن و نواختن عود، جشن یلدا، کاروان‌سرای ایرانی، الحاق میراث طبیعی دیزمار به جنگل‌های هیرکانی، الحاق نقش رستم و نقش رجب به پارسه، الحاق کلیسای وانک به مجموعه کلیساهای ایران برای ثبت در فهرست میراث جهانی یونسکو رونمایی کرد.

در آن جلسه محمدحسن طالبیان معاون میراث‌فرهنگی وزارت میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع‌دستی گفت که «امسال پرونده کاروان‌سراهای ایرانی با ۵۶ کاروان‌سرا از دوره‌های مختلف تاریخی موجود در ۲۴ استان کشور، و همچنین الحاق میراث طبیعی دیزمار به جنگل‌های هیرکانی، تکمیل و در روند ثبت جهانی قرار می گیرند؛ خراسان رضوی دارای بیشترین تعداد کاروان‌سرا و پس از آن استان‌های سمنان و اصفهان هستند.»

اکنون با ثبت راه‌آهن سراسری ایران و منظر فرهنگی اورامات/هورامان در فهرست میراث جهانی یونسکو در اجلاس چهل و چهارم، تعداد میراث فرهنگی ملموس ایران در این فهرست به ۲۶ اثر رسید و وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی اقدامات نهایی برای ثبت جهانی پرونده کاروان‌سراهای ایران به عنوان بیست‌و هفتمین اثر ملموس ایران را برای اجلاس بعدی کمیته میراث جهانی یونسکو آغاز کرده است.

مصطفی پورعلی درباره روند تکمیل و ارسال پرونده کاروان‌سراهای ایران برای ثبت جهانی به خبرنگار فرهنگی ایرنا گفت: ارزیاب شورای بین‌المللی بناها و محوطه‌های تاریخی (ایکوموس ICOMOS) تا پایان مرداد ١۴٠٠ برای بررسی پرونده کاروان‌سراهای ایران به ایران می‌آید و این پرونده به عنوان سهمیه سالانه کشور سال آینده ١۴٠١ (٢٠٢٢) به کمیته میراث جهانی یونسکو ارایه می‌شود.

مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیا آثار میراث‌معنوی و طبیعی اظهار داشت: همچنین پرونده الحاق منطقه دیزمار به پرونده جنگل‌های هیرکانی (که از میراث طبیعی ایران است و سال ٩٨ ثبت شد) تدوین شده و سال آینده برای بررسی و تصویب به کمیته میراث جهانی یونسکو ارایه می‌شود؛ محدوده دیزمار در  منطقه ارسباران نزدیک رود ارس و پل خداآفرین است که به جنگل‌های هیرکانی الحاق می‌شود.

منبع:ایرنا

روزی برای اردبیل

۴ مردادماه در تقویم رسمی کشور به‌عنوان روز بزرگداشت شیخ صفی‌الدین اردبیلی و همچنین «روز اردبیل» نامگذاری شده‌است؛ مناسبتی که می‌تواند فرصت ویژه‌ای برای پاسداشت تاریخ و تمدن سترگ این خطه از ایران اسلامی باشد. اگرچه در یکی‌دو سال اخیر به‌دلیل همه‌گیری ویروس کرونا، روز بزرگداشت اردبیل آنچنان که باید، با برنامه‌های ویژه‌ای همراه نشده‌است، اما اهمیت این روز در تاریخ ایران ظرفیتی بی‌بدیل است که باید در هر شرایطی گرامی داشته شود.

با توجه به این موضوع، روز چهارم مردادماه، به‌عنوان سالروز استقرار سلسله صفویه و نقش این سلسله در تثبیت سیاسی- تاریخی ایران، فرصتی برای معرفی هرچه بیشتر جاذبه‌ها و ظرفیت‌های بی‌بدیل اردبیل است؛ روزی که پس از پیگیری‌های فراوان، در ۹ مردادماه ۱۳۸۹ به نام اردبیل به‌ثبت رسید تا انگیزه‌ای باشد برای بررسی فرصت‌ها و تهدیدهایی که پیش‌روی این استان زرخیز قرار دارد.

براین اساس باید توجه داشت که شهرت اردبیل در طول تاریخ از این جهت است که با ظهور شیخ صفی‌الدین و خاندان صفوی، این شهر اعتبار ویژه‌ای یافت، به‌طوری‌که در زمان تیمور، به‌عنوان «دارالارشاد» و در زمان سلاطین صفوی «دارالامان» شناخته می‌شد.

روز اردبیل به روایت اسناد تاریخی
در اوایل قرن دهم هجری‌قمری، جغرافیای سیاسی ایران در شکننده‌ترین وضعیت تاریخی خود قرار داشت؛ درچنین شرایطی بود که جوانی به نام «اسماعیل صفوی»، به کمک همراهان شیعه‌مذهب خود به نام «قزلباش‌ها»، پس از مراجعت به اردبیل و پیوستن ارادتمندانی از خلخال، طارم، طالش، اردبیل، آناتولی و ماورای ارس به آنان، توانست ضمن شکست دادن سرکرده «آق قویونلوها» در تبریز، بر اریکه قدرت تکیه بزند و پس از ۹قرن، هویت‌ملی ایران را قوامی دوباره بخشد و درعرض ۱۰سال، تقریبا تمام سرزمین‌های ایران را به سرحد دوره ساسانیان برساند.

برهمین اساس ۴مردادماه، سالروز تاجگذاری شاه اسماعیل‌صفوی، به نام «روز اردبیل» نامگذاری شده‌است. این نامگذاری با استفاده از اسناد تاریخی موجود دراین زمینه و بعد از مکاتبه‌ها و رایزنی‌های فراوان با مرکز تقویم موسسه ژیوفیزیک دانشگاه تهران و ازطریق محاسبه‌های انجام شده در اسنادی که به تقویم میلادی، شمسی و قمری نگاشته شده بودند، محقق شد؛ موضوعی که می‌تواند به‌عنوان مبدأ مهمی در تحولات توسعه‌ای برای استان اردبیل مطرح شود.

چرایی اهمیت صفویه در تاریخ ایران
اما دراین میان با نگاهی به پیشینه این نامگذاری، درمی‌یابیم که شرق‌شناسان همواره در مطالعات خود پیرامون فلات ایران، توجه ویژه‌ای نسبت به واکاوی ویژگی‌های سلسله صفویه، به‌عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایران از خود نشان داده‌اند. به‌همین دلیل صفویه‌شناسان بسیاری تاکنون دراین حوزه دست به پژوهش‌های بسیاری زده‌اند که یکی از آنان «آفاق قنبراوا»، استاد دانشگاه‌های باکو و صفویه‌شناس است.

او براین اعتقاد است که کار شاه اسماعیل‌ صفوی که توانست کشور تکه‌تکه شده ایران را یکپارچه کند و به مذهب تشیع رسمیت دهد، در نوع خود بی‌نظیر است. قنبراوا شاه اسماعیل را فردی با ویژگی‌های یک شاعر عرفانی معرفی می‌کند و معتقد است که رفتار و سلوک پایه‌گذار سلسله صفویه در اشعاری که در دیوان شعرش به یادگار گذاشته، نمایان است.

ضرورت معرفی اردبیل
گذشته از واکاوی تاریخی زمینه‌های ثبت سالروز استقرار سلسله صفویه به نام «روز اردبیل»، باید اشاره کرد که این موضوع چه جایگاهی در شناساندن هرچه بیشتر ظرفیت‌های اردبیل درسطح کشور و جهان دارد. معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار اردبیل دراین باره به خبرنگارهمشهری می‌گوید: موضوع استقرار مذهب تشیع که سرآغاز حکومت شیعی در کشور بوده‌است، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، به‌طوری‌که بزرگداشت این روز و معرفی هویت تاریخ اردبیل دراین روز، می‌تواند تاثیر به‌سزایی در شناساندن هرچه بهتر قابلیت‌ها و ظرفیت‌های اردبیل در کشور و حتی جهان داشته باشد.

«بهروز ندایی» می‌گوید: با استقرار سلسله صفویه، مذهب تشیع و ح   کومت شیعی در ایران مستقر شد. بنابراین بزرگداشت این روز تاریخی و تبیین هویت صفویه، در شناساندن جایگاه اردبیل در دنیا اهمیت محوری دارد و بیش‌ازپیش باید به تبیین زوایای مختلف آن پرداخت.

وی اضافه می‌کند: گرامیداشت این روز با یادآوری شکوه گذشته و در کنار امید برای ساختن آینده‌ای بهتر، می‌تواند میراثی ماندگار برای آیندگان باشد.

نگین گردشگری اردبیل
اردبیل به‌دلیل قدمت تاریخی‌اش، از معدود شهرهای کشور است که در کنار جاذبه‌های طبیعی کم‌نظیر مانند «شورابیل» (تنها دریاچه طبیعی داخل شهر کشور)، «بالیخلوچای» به‌عنوان رودخانه و شاهرگ حیاتی اردبیل که در داخل شهرجاری است و هوای مطبوعش، جاذبه‌های تاریخی فراوانی هم دارد که می‌توان گفت بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی با آن آوازه جهانی‌اش، نگین گردشگری تاریخی دراستان محسوب می‌شود.

این بقعه در مرکز شهر با بنای چشم‌نواز و سراهای پررمز و راز تاریخی‌اش، چشم گردشگران داخلی و خارجی را به خود خیره می‌کند. «چله‌خانه»، «جنت سرا»، «چینی‌خانه»، «خلوت‌خانه خانقاه»، «قندیل‌خانه»، «شهیدگاه» و «گنبد الله الله» هریک تاریخ و زیبایی ویژه‌ای دارند که از بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی یک بنایی جهانی ساخته است.

ردپای نیاکان صفوی در اردبیل
اما جاذبه‌های تاریخی اردبیل تنها محدود به این بقعه چشم‌نواز نیست. بقعه «شیخ جبرائیل» در کلخوران (یکی از محله‌های حاشیه‌ای اردبیل)، مزار «شیخ امین‌الدین جبرائیل» پدر «شیخ صفی‌الدین اسحاق اردبیلی» و جد سلاطین صفوی است که از ویژگی‌های مهم تاریخی برخوردار است. مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی استان اردبیل درباره ویژگی‌های تاریخی این بقعه به خبرنگارهمشهری می‌گوید: بنای بقعه مربوط به اوایل قرن دهم هجری‌قمری است که در قرون بعدی، تعمیر و مرمت شده‌است.

«نادر فلاحی» می‌افزاید: در محوطه بقعه شیخ امین‌الدین جبرائیل، چند قبر مربوط به مشایخ و مفاخر روزگار صفوی ازجمله «سیدمحمد اعرابی» و «عوض‌الخواص» پسر «فیروزشاه زرین‌تاج» قرار دارد. این بنا در سال ۱۳۱۰ به شماره ۶۵ در فهرست آثارملی کشور به ثبت رسیده‌است.
وی ادامه می‌دهد: بقعه شیخ جبرائیل به‌دلیل معماری و تزئینات داخلی ارزشمندی که دارد بسیار مورد توجه است، چراکه سبک معماری دوره صفوی و پیش از آن را در همان نگاه اول جلوه‌گر می‌کند، اما کاشیکاری‌ها و مقرنس‌های گچی این بنای ارزشمند دچار تخریب شده بود که درحال‌حاضر مرمت‌هایی برای احیای این بقعه تاریخی در دست انجام است.

جمعه‌مسجد
یکی دیگر از جاذبه‌های تاریخی مهم شهراردبیل، «جمعه‌ مسجد» است که با برخورداری از نشانه‌هایی از معماری دوران سلجوقی، ایلخانی و صفوی، بسیار موردتوجه علاقه‌مندان به معماری و تاریخ کشورمان قرار دارد. این مسجد در محله «پیرشمس‌الدین» درمیان گورستانی قدیمی قرارگرفته و بقایای یک بنای بزرگ از دوره سلجوقی است که کارشناسان معتقدند ساختمان قبلی مسجد، مربوط به یک آتشکده بوده و قدمت کهن‌تری دارد.
خانه‌های تاریخی، بازار تاریخی اردبیل با سراهای تودرتو و پل‌های قدیمی که بر روی رودخانه «بالیخلوچای» در قلب اردبیل ساخته شده‌است، همه گویای تاریخ کهن این شهر است که نیازمند معرفی بهتر و بیشتر است تا بتوان با بهره‌گیری از ظرفیت‌های گردشگری تاریخی، در مسیر توسعه روزافزون اردبیل گام‌های موثرتری برداشت.

منبع:همشهری

ایده‌ای دانشجویی که یک روستا را به جاذبه گردشگری تبدیل کرد

خلاقیت دانشجویان محلی شهر مالنگ اندونزی وضعیت بد یک روستا قدیمی را تغییر داد و آن را به یک مقصد شناخته شده گردشگری تبدیل کرد.به گزارش همشهری آنلاین، شهرت برخی شهرها به تاریخ باشکوه آن‌ها بر می‌گردد و برخی دیگر مدرن و پیشرو هستند اما دانشجویان یک دانشگاه محلی در شهر مالنگ، جاوای شرقی (اندونزی) نشان دادند می‌شود با ایده‌ای ساده زندگی مردم محلی را زیرورو کرد.

این روزها اندونزی با آشفتگی کروناییش درگیر بیماری‌های عفونی دیگر نیز گشته و با شلوغی بیش از حد بیمارستان‌هایش به مرکز آسیایی کووید تبدیل شده است. وضعیت نگران کننده بزرگترین کشور مسلمان جهان منجر به بسته شدن مرزها شده و زیبایی‌های این سرزمین وسیع از دید گردشگران پنهان مانده است.

اما ما همچنان و به لطف دنیای مجازی می‌توانیم سفری ایمن به منطقه جاوا داشته باشیم و از روستایی رنگارنگ دیدن کنیم.

پارک ملی Bromo Tengger Semeru به عنوان محلی برای انجام برخی از ماجراجویی‌ها و فعالیت‌های طبیعی مانند کوه نوردی و عکاسی شناخته می شود. در این منطقه یک دهکده بی‌نظیر به نام جودیپان وجود دارد که با خانه‌های رنگارنگ خود در کنار رودخانه برانتاس قرار گرفته است.

اما این روستای توریستی که با نام وارنا-وارنی یا رنگارنگ شهرت دارد در گذشته یک زاغه نشین بوده! آلودگی و وضعیت بد اقتصادی زندگی ساکنان آن را بسیار رقت بار کرده بود تا اینکه هشت دانشجوی مدیریت از یک دانشگاه محلی در این منطقه تصمیم گرفتند با همکاری یک شرکت رنگ‌سازی بومی این روستا را آباد کنند.

با همکاری مردم محلی، بیش از دو هزار و هفتصد کیلو رنگ اهدایی را برای رنگ آمیزی کل روستا استفاده کردند و باعث شهرت آن در سراسر جهان شدند.

تا پیش از کرونا، چندین سازمان متولی برگزاری مسابقات عکاسی در این منطقه بودند زیرا موقعیت خوب این روستا در کنار رودخانه و پلی که مشرف به جودیپان است مناظر خوبی برای عکاسی ایجاد کرده‌اند.

جودیپان با وجود ظاهر جوان و جذاب خود در واقع یکی از قدیمی‌ترین روستاهای شهر مالنگ است و گردشگران می‌توانند از زندگی و غذاهای محلی این منطقه نیز لذت ببرند.

منبع:همشهری

سونامی گردشگران در تعطیلات کرونایی به سمت شمال

تعطیلات شش روزه تهران و کرج، موج عظیمی از مسافران را راهی شمال کشور کرد. با وجود اعمال محدودیت‌ها و جریمه‌هایی که در نظر گرفته شده، مسافران حاضر هستند جریمه یک میلیونی را پرداخت اما به سواحل شمالی دست یابند.

خشکسالی؛ برگ برنده میراث سیستان و بلوچستان

معاون میراث‌ فرهنگی استان سیستان و بلوچستان گفت: این روزها در نبود اعتبارات لازم برای حفاظت از میراث‌ فرهنگی، خشکسالی تبدیل به برگ بنده میراث در حوزه حفاظت شده است.

قلعه‌ سرخه، جلوه‌ای از معماری اصیل ایرانی

براساس شواهد موجود و گفته افراد مطلع به تاریخ منطقه و اهالی روستای قلعه‌ سرخه، این قلعه توسط حاج‌اسکندرخان احمدخسروی در اواخر دوره قاجار (حدود دوره سلطنت مظفرالدین‌شاه و محمدعلی شاه) بنا شده است.

اسکندرخان احمدخسروی با همراهی عموزادگان و برادران خود، ار بزرگان منطقه هلایجان و نوترکی بودند و از این خاندان بناهای دیگری نیز در منطقه به یادگار مانده است.

الگو و فناوری ساخت بنا، برگرفته از معماری اصیل ایرانی در حوزه فلات مرکزی است و در ساخت بنا و بناهای دیگری که منتسب به این خاندان هستند، از سنگ‌لاشه، قلوه‌سنگ و گچ نیم‌کوب محلی به عنوان ملاط و اندود استفاده شده است.

این بنا و دیگر بناهای مرتبط با خاندان احمدخسروی مانند خانه‌های اربابی «وَر زَرد» و «مال‌سیدی (سعیدی)» و…، توسط معماران اصفهانی و یزدی ساخته شده که حداقل نامی که از این معماران برجای مانده، نام یک معمار اصفهانی به نام اوس رحیم بوده که خانه اربابی «وره‌زرد» توسط او بنا شده است.

بنای قلعه‌ سرخه، به شکل پلان مربع و در سه ضلع، دارای فضاهای سرپوشیده مانند آغل / اصطبل، یک فضای مسکونی با سالن مرکزی و اتاق‌های اندرونی، آشپزخانه و سرویس بهداشتی است. وجه تسمیه این بنا به سبب استفاده از لاشه‌سنگ‌های محلی رایج در منطقه که مایل به رنگ سرخ هستند، قلعه‌ سرخهنام گرفته است.

با توجه به ساختار و ویژگی‌های دفاعی مورد انتظار در قلعه‌های نظامی، باید گفت این بنا بیشتر کاربرد عمارت اربابی را داشته است. قلعه‌ سرخهباتوجه به ویژگی‌هایش از خانه‌های افراد عادی ممتاز شده است؛ بنابراین این بنا بیشتر یک خانه اربابی برای سکونت خان یا خوانین بوده است تا یک قلعه نظامی.

در مقابل این بناها، از بناهای شناخته‌شده دیگری که در منطقه مالمیر (ایذه کنونی) ممکن بود کاربری قلعه را داشته باشند، می‌توان به قلعه‌اناری رکعت در بخش دهدز اشاره کرد که دارای برجک بلند بر بدنه خود و مزغل‌های تیرکش بوده است و به دلیل آبگیری سد کارون ۳، در زیر دریایی از آب برای همیشه به خواب رفته است.

گفتنی این‌که، اگرچه عمارت اربابی مال‌سیدی نیز دارای برجک است، اما این بنا به دلیل موقعیت متزلزل آن در برابر حملات پراکنده، ممکن نیست یک قلعه یا کاروان‌سرا باشد و باید گفت در واقع این بنا نیز یک عمارت اربابی برای خوانین منطقه بوده است.

به دلیل موقعیت ویژه منطقه مالمیر برای خوانین بختیاری به عنوان قشلاق، از این‌گونه بناها در بیشتر روستاهای شهرستان ایذه قابل مشاهده است که به مرور زمان به نسبت متروک و تخریب شده‌اند.

احیای این بناها ظرفیت بسیار بالایی برای جذب گردشگر در خود دارد که در همین راستا پایگاه میراث‌فرهنگی آیاپیر در حال تهیه طرح‌های مرمتی و احیای این بناها است و امید می‌رود با در اختیار قرار گرفتن اعتبارات لازم این بناها احیا و به عملکرد مناسب برسند.

منبع:میراث آریا