ثبت ۲۰ سایت دیگر در فهرست میراث جهانی

به‌گزارش میراث‌آریا، کمیته میراث جهانی یونسکو در دو روز آخر کارش ۲۰ مکان فرهنگی را به فهرست میراث جهانی یونسکو و یک مکان ضمیمه دیگر را به یک سایت فرهنگی موجود در مکزیک اضافه کرد. چشم انداز معدن Roșia Montană (رومانی) هم در جلسه روز سه‌شنبه در لیست میراث جهانی در معرض خطر قرار گرفت به این امید که تهدیدهای موجود بر یکپارچگی آن که ناشی از فعالیت‌های استخراج احتمالی است، برطرف شود.

این مکان‌ها در طی چهل و چهارمین جلسه کمیته میراث جهانی که بصورت آنلاین و به میزبانی فوژو (چین) برگزار شد و نامزدهای سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ در آن بررسی شدند، به ثبت رسیدند. برنامه ثبت‌ها در فهرست میراث جهانی یونسکو تا ۲۸ ژوئیه (برابر با ۶ مرداد) ادامه پیدا کرد.

شرح مختصری از سایت‌های تازه ثبت شده به قرار زیر هستند:

هندوستان، دولاویرا: یک شهر هاراپانی

شهر باستانی دولاویرا (Dholavira)، مرکز جنوبی تمدن هاراپان (Harappan)، در جزیره خدیر در ایالت گجرات واقع شده است. این محوطه باستان‌شناسی بین حدود ۳۰۰۰-۱۵۰۰ قبل از میلاد یکی از بهترین سکونتگاه‌های شهری این دوره در جنوب شرقی آسیا به شمار می‌رفته است و شامل یک شهر مستحکم و یک گورستان است. دو رود فصلی آب این منطقه را تامین می‌کنند که یک منبع کمیاب در منطقه به شمار می‌رود. خودِ شهر حصاری که شامل قلعه‌ای بسیار محکم و زمین تشریفاتی و همچنین خیابان‌ها و‌ خانه‌هایی با کیفیت متناسب است که حکایت از یک طبقه‌بندی اجتماعی دارد. یک سیستم پیشرفته مدیریت آب، نبوغ مردم دولاویرا را در تلاش برای زنده ماندن و رشد در یک محیط سخت نشان می‌دهد. این سایت شامل یک گورستان بزرگ با شش نوع بنای یادبود است که گواه نگاه منحصر به فرد هاراپان‌ها در مورد مرگ است. در حین کاوش‌های باستانشناسی در این سایت، کارگاه‌ها و مصنوعات ساخت مهره از انواع مختلف مانند مس، سنگ، جواهرات از سنگ‌های نیمه‌قیمتی، سفال، طلا، عاج و سایر مواد پیدا شده است که دستاوردهای هنری و فنآوری فرهنگی این مردم را به نمایش می‌گذارد. مدارکی هم از این منطقه کشف شده است که دال بر وجود تجارت بین‌منطقه‌ای با سایر شهرهای هاراپان و همچنین با شهرهای منطقه بین‌النهرین و شبه‌جزیره عمان است.

جمهوری اسلامی ایران، منظر فرهنگی هورامان:

منطقه کوهستانی هورامان/اورامانات گواه بر فرهنگ سنتی مردم هورامی، یک قبیله کردی است که از حدود ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در این منطقه سکونت داشته است. این منطقه، در قلب کوه‌های زاگرس در استان‌های کردستان و کرمانشاه و در امتداد مرز غربی ایران قرار دارد. زمین‌های شیب‌دار و معماری سنگی، پرورش دام و کوچ فصلی از جمله ویژگی‌های بارز فرهنگ محلی و زندگی مردم نیمه‌عشایر هورامی است که در فصول مختلف سال در مناطق پست و مرتفع زندگی می‌کنند. وجود غارها و پناهگاه‌های سنگی، تپه‌ها، بقایای مکان‌های اسکان دائمی و موقت، کارگاه‌ها، گورستان‌ها، جاده‌ها، روستاها ، قلعه‌ها و وجود ۱۲ روستا در این منطقه نشان‌دهنده تمدن تکامل‌یافته مردم هورامی در مواجهه با کمبود زمین حاصلخیز در محیط کوهستانی هورامان طی هزاران سال است.

ژاپن، سایت‌های ماقبل تاریخی دوره جومون:

این منطقه شامل ۱۷ مکان باستانی در قسمت جنوبی جزیره هوکایدو و شمال توهوکو در موقعیت‌های جغرافیایی از کوه‌ها و تپه‌ها گرفته تا دشت‌ها و از خلیج‌های داخلی تا دریاچه‌ها و رودخانه‌ها است. این منطقه شاهد توسعه بی‌نظیر بیش از ۱۰ هزار سال فرهنگ جومون پیش از دوران کشاورزی همراه با ساکنین غیرمهاجر و بومی و اعتقادات و آیین‌های پیچیده آن بوده است. این امر به ظهور، توسعه، بلوغ و سازگاری با تغییرات محیطی جامعه ساکن شکارچی-ماهیگیر انجامید که متعلق به ۱۳۰۰۰ سال قبل از میلاد است.اعتقادات مردم جومون در اشیایی مانند گلدان‌های لاکی، لوح‌های سفالی، مجسمه‌های معروف دوگو و همچنین در اماکن مذهبی از جمله سنگر و دایره‌های سنگی بزرگ به قطر بیش از ۵۰ متر دیده می‌شود.

رومانی،معدن روشیا مونتانا:

این معدن که در غرب رومانی واقع شده است، دارای شاخص‌ترین، گسترده‌ترین و متنوع‌ترین تکنیک زیرزمینی استخراج طلای رومی در حال حاضر است. لوح‌های نوشتاری چوبی با روکش موم، اطلاعات دقیق حقوقی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیتی و زبانی را در مورد فعالیت‌های استخراج روم، نه تنها در آلبورنوس مایور بلکه در سراسر استان داکیان، ارائه داده است. این سایت تلفیقی از فناوری استخراج معدن رومی با تکنیک‌های توسعه‌یافته محلی را نشان می‌دهد که برای مناطق دیگر در همین دوران اولیه ناشناخته است. استخراج معادن در این سایت نیز البته به میزان کمتری در زمان‌های قرون وسطی و دوران مدرن انجام شده است.

اردن،سلط،شهری معروف به مهمان‌نوازی:

 این شهر در سه تپه با فاصله نزدیک در ارتفاعات بلقا در غرب اردن مرکزی ساخته شده بود.سلط، یک پل ارتباطی تجاری مهم بین کویر شرقی و غرب بود. در دوره ۶۰ ساله عثمانی‌ها، این منطقه از ورود و استقرار بازرگانانی از نابلس، سوریه و لبنان رونق گرفت که ثروت خود را از راه تجارت، بانکداری و کشاورزی به دست آورده بودند. این رونق موجب جذب صنعتگران ماهر از مناطق مختلف منطقه شد که در زمینه تبدیل سکونتگاه روستایی ​​به یک شهر  با طرحی متمایز و معماری خاص بر روی ساختمان‌های عمومی بزرگ و اقامتگاه‌های خانوادگی ساخته شده از سنگ‌های آهکی زرد محلی، کار می‌کردند. مرکز این شهر شامل تقریباً ۶۵۰ ساختمان مهم تاریخی است که ترکیبی از سبک‌های نوین هنری و استعماری در اروپا و سنت‌های محلی را به نمایش می‌گذارد. توسعه غیرتفکیکی شهر بیانگر ارتباط بین مسلمانان و مسیحیان است که موجب شهرت سنت‌های مهمان‌نوازانه در مدافاس (مهمانسراها ، معروف به دواوین) شده است.

ساحل عاج، مساجدی به سبک سودانی در شمال ساحل عاج:

هشت مسجد کوچک خشتی با الوارهای برآمده، تکیه‌گاه‌های عمودی از جنس سفال یا تخم‌ شترمرغ و مناره‌های مخروطی در این منطقه دیده می‌شود.این نحوه ساخت تفسیری از سبک معماری قرن چهاردهمی شهر جنه است که آن زمان در تملک امپراطوری مالی بود و در آن تجارت طلا و نمک رونق داشت.این سبک از قرن شانزده در زمین‌های هموار سودان و مناطق جنوبی گسترش یافت. این مساجد در میان ۲۰ بنایی که در ساحل عاج باقی مانده است، بیشتر تحت حفاظت قرار گرفته‌اند. سبک متمایز سودانی مساجد، مخصوص منطقه زمین‌های هموار در آفریقای غربی، بین قرون ۱۷ و ۱۹ گسترش یافت  زیرا بازرگانان و دانشمندان از امپراطوری مالی به جنوب رفت و آمد داشته و مسیرهای تجاری صحرایی را به سمت مناطق جنگلی گسترش دادند.

فرانسه، نیس، شهر تفریحی زمستانی ریویرا:

شهر مدیترانه‌ای نیس در نزدیکی مرز ایتالیا، به دلیل آب و هوای معتدل شهر و موقعیت ساحلی در دامنه کوه‌های آلپ شاهد تحول در اقامتگاه اقلیمی زمستانی است. از اواسط قرن هجدهم، نیس تعداد زیادی از خانواده‌های اشرافی عمدتا انگلیسی را جذب خود کرد. اکثر آنان زمستان‌های خود را در آن‌جا سپری می‌کردند. در سال ۱۸۳۲، نیس که آن زمان بخشی از پادشاهی ساردنی بود، طرح شهری را تصویب کرد که هدفش جذب خارجی‌ها بود.اما پس از واگذاری شهر به فرانسه در ۱۸۶۰ ، ریویرا به تفرجگاه معتبری تبدیل شد. در طول قرن بعد، تعداد بسیاری از ساکنان کشور‌های دیگر، به ویژه روسیه، به این شهر می‌آیند.

برزیل، سیتیو روبرتو برول مارکس:

این سایت در غرب ریودوژانیرو واقع شده است. این پروژه در طول بیش از ۴۰ سال توسط معمار منظر و هنرمند، روبرتو برول مارکس (۱۹۴۹-۱۹۹۹)، برای ایجاد یک «اثر هنری زنده» و «آزمایشگاه منظره» با استفاده از گیاهان بومی ایجاد شده است. ساخت این باغ، با استفاده از ایده‌های مدرنیسم، از سال ۱۹۴۹ آغاز شد. این سایت دارای ویژگی‌های کلیدی است که باغ‌های ساخت برول مارکس را مشخص می‌کند و بر توسعه باغ‌های مدرن در سطح بین‌المللی تأثیر می‌گذارد. این باغ با اشکال مارپیچی، گیاهان پرپشت،  تضادهای رنگی چشمگیر، استفاده از گیاهان گرمسیری و ترکیب عناصر فرهنگ عامیانه سنتی از سایر سایت‌هیا مشابه متمایز می‌شود. در این سایت، ۳۵۰۰ گونه کشت‌شده از گیاهان گرمسیری و نیمه‌گرمسیری در هماهنگی با پوشش گیاهی بومی منطقه، به ویژه مانگروها، رستینگا(نوع متمایز از جنگل پهن برگ مرطوب گرمسیری و نیمه گرمسیری ساحلی) و گیاهان جنگل آتلانتیک رشد می‌کنند. این سایت اولین باغ گرمسیری مدرن است که در فهرست میراث جهانی ثبت شده است.

پرو، مجتمع نجومی باستانی شانکیلو:

این مجتمع یک مکان ماقبل‌تاریخی است که در حدود ۲۵۰-۲۰۰ سال قبل از میلاد در ساحل شمالی مرکزی پرو، در دره کاسما ساخته شده است و شامل مجموعه‌ای از سازه‌های مختلف در یک منظره بیابانی است که همراه با ویژگی‌های طبیعی این منطقه به یک ابزار نجومی و تقویمی تبدیل شده بود.آن‌ها از خورشید برای مشخص کردن روزها در طی سال استفاده می‌کردند. این سایت شامل یک مجموعه تپه‌ای سه‌جداره، معروف به معبد مستحکم، دو ساختمان با کاربری رصدخانه و مرکز اداری، یک ردیف از ۱۳ برج مکعبی که در امتداد یال تپه ساخت شده و… می‌شود.

اروگوئه، کلیسای آتلانتیدا:

این کلیسا همراه با ناقوس خود و تعمیدگاه زیرزمینی‌اش در ۴۵ کیلومتری مونته‌ویدئو واقع شده است. این اثر با الهام از معماری مذهبی کهن مسیحی و قرون وسطایی ایتالیا، در سال ۱۹۶۰ افتتاح شد. این بنا نمایانگر استفاده‌ای نو از آجرهای تقویت‌شده برای ساخت طاق‌های سقفی است. این کلیسا با سطح‌مقطعی مستطیلی و تالاری منفرد ساخته شده و دارای دیوارهای متمایز است که سقفی قوس‌دار را پشتیبانی می‌کنند و دارای دنباله‌ای از طاق‌های گاوسی است که با آجر مسلح ساخته شده است. برج ناقوس استوانه‌ای از جنس آجر اکسپوز ساخته شده است که از زمین به سمت راست نمای اصلی کلیسا بلند می‌شود، هم‌چنین تعمیدگاه زیرزمینی در سمت چپ پارویس واقع شده که از ورودی منشوری‌شکل قابل دسترسی است.

شیلی، مومیایی‌های مصنوعی در فرهنگ چینچورو:

این ملک سه جز دارد که هر سه آن‌ها در منطقه‌ای روستایی واقع شده‌اند. مدراکی دال بر حضور شکارچیان دریایی وجود دارد که از حدود ۵۴۵۰ قبل از میلاد تا ۸۹۰ قبل از میلاد در سواحل خشک صحرای آتاکاما در شمالی‌ترین قسمت شیلی اقامت داشته‌اند. این ملک قدیمی‌ترین شواهد باستان‌شناسی شناخته‌شده درباره مومیایی مصنوعی را ارائه می‌دهد که هم اجسام مومیایی شده مصنوعی و هم برخی از آنها را که به دلیل شرایط محیطی حفظ شده‌اند، در خود جای داده است. با گذشت زمان، چینچورو شیوه‌های پیچیده تدفین مردگان را به مرحله بالایی رساند. در این مرحله از تدفین، آن‌ها بدن مردها، زنان و کودکان متوفی از کل طیف اجتماع را به طور مرتب تکه‌تکه و دوباره جمع می‌کردند تا مومیایی‌های «مصنوعی» ایجاد کنند. این مومیایی‌ها دارای خصوصیات مادی، هنری و زیبایی شناختی هستند که نقش اساسی مردگان را در جامعه چینچورو منعکس می‌کنند.

مکزیک، کلیسای جامع بانو:

این مجموعه صومعه به همراه کلیسای جامع بانو اولین برنامه ساخت‌وسازی بود که در سال ۱۵۲۴ برای تبلیغ مسیحیت و استعمار سرزمین‌های شمالی مکزیک آغاز شد. این مجموعه یکی از پنج خانقاه اولیه است که توسط فرانسیسکان، دومنیکن و آگوستین تاسیس شده و یکی از  این سه ساختمان هنوز پابرجاست. دو بنای دیگر هم‌اکنون در فهرست میراث جهانی ثبت شده‌اند. این ساختمان دو ویژگی خاص دارد یک برج مستقل و یک مدجن چوبی که در سایر صومعه‌هایی که قبلاً در فهرست میراث جهانی ثبت شده‌اند، به عنوان بخشی از املاک کلیسا یافت نمی‌شود. این امر به درک بهتری از توسعه مدل معماری جدیدی کمک می‌کند که تا قرن ۱۸ بر توسعه شهری و ساختمان‌های صومعه و کلیسا تأثیر گذاشته بود.

آلمان/هلند، مرزهای امپراطوری روم:

در امتداد ساحل سمت چپ رودخانه راین، به طول تقریبی ۴۰۰ کیلومتر در آلمان، تا ساحل دریای شمال در هلند، این منطقه شامل ۱۰۲ مولفه از مرزهای امپراتوری روم است که در قرن دوم میلادی، در سراسر اروپا، خاور نزدیک و آفریقای شمالی، بیش از ۷۵۰۰ کیلومتر امتداد داشته است. این ملک شامل مناطق و زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی است که از قرن ۱ تا ۵ میلادی مرز پایینی آلمان را مشخص کرد‌ه بودند. بقایای باستان‌شناسی در این ملک شامل پایگاه‌های نظامی، قلعه‌ها، برج‌ها، اردوگاه‌های موقت، جاده‌ها، بندرها، پایگاه ناوگان، یک کانال و یک قنات و همچنین شهرک‌های غیرنظامی، شهرها، گورستان‌ها، پناهگاه‌ها، سالن آمفی‌تئاتر و… است.

آلمان، سایت‌های ShUM در شهرهای اشپیر، ورمس و ماینتس:

این اماکن در شهرهای مذهبی اشپیر، ورمس و ماینتس، در بخش بالادست رودخانه راین واقع شده‌اند. این سری از بناها شامل دادگاه یهودیان، کنیسه بانوان و مدراس مذهبی بوده و کیفیت خود را حفظ کرده است. این ملک همچنین شامل مجموعه کنیسه ورمس ساخته شده در قرن ۱۲ و کنیسه زنان در قرن ۱۳، سالن اجتماعات و میقوه بزرگ (نوعی حمام) قرن ۱۲ بود. این مجموعه شامل قبرستان یهودیان قدیمی در ورمس و قبرستانی دیگر در ماینتس هم می‌شود. عبارت SHUM مخفف حروف اول عبریSpeyer ،  Worms و Mainz است.

ایتالیا، رواق‌های بولونیا:

این سری املاک شامل دوازده جز متشکل از مجموعه‌ای از رواق‌ها و مناطق ساخته‌شده در اطراف آن‌ها است که از قرن ۱۲ تا امروز در منطقه شهری بولونیا واقع شده است. این مجموعه‌ رواق‌ها به عنوان شاخص‌ترین در میان دیگر رواق‌های شهر در نظر گرفته می‌شوند که در کل ۶۲ کیلومتر مساحت دارند. بعضی از رواق‌ها از چوب، برخی دیگر از سنگ یا آجر و همچنین بتن تقویت‌شده ساخته شده‌اند که جاده‌ها، میادین، ​​مسیرها و مسیرهای پیاده‌روی در یک یا هر دو طرف خیابان را می‌پوشانند. این ملک شامل ساختمان‌های رواقی است که با ساختمان‌های دیگر پیوستگی ایجاد نمی‌کند و بنابراین بخشی از یک راهرو یا معبر سرپوشیده جامع نیست. از رواق‌ها به عنوان راهروهای سرپوشیده و مکان‌هایی برای فعالیت‌های بازرگانان در نظر گرفته می‌شود. این ساختمان‌ها که زمانی ملک خصوصی تلقی می‌شدند اکنون برای استفاده عمومی فعال هستند و به عنصری از هویت شهری بولونیا تبدیل شده‌اند.

اسلوونی،آثار یوژه پلچنیک (Jože Plečnik)، طراحی شهری با محوریت انسان:

کاری که یوژه پلچنیک در طی جنگ جهانی اول و دوم در لیوبلیانا انجام داد، نمونه‌ای از یک طراحی شهری انسان‌محور است که پس از انحلال امپراطوری اتریش-مجارستان، از یک شهر معمولی به پایتخت نمادین مردم اسلوونی تبدیل شد. او با دیدگاه شخصی و عمیق انسانی خود در مورد شهر، بر اساس الهام معماری از سبک قدیمی شهر، ضمن تأمین نیازهای جامعه نوظهور مدرن قرن ۲۰ این تحول را ایجاد کرد. این ملک شامل مجموعه‌ای از فضاهای عمومی (میادین، پارک‌ها، خیابان‌ها ، تفرجگاه‌ها، پل‌ها) و موسسات عمومی (کتابخانه ملی، کلیساها، بازارها و گورستان‌ها) است و در تشکیل بافت شهری از عناصر طبیعی و فرهنگی که از قبل وجود داشتند کمک گرفت و آن‌ها را با هویت جدید شهر ادغام کرد. او با وجود منابع محدود و فضای شهری کم، به خوبی از عهده طراحی این شهر برآمد.

پادشاهی بریتانیا و ایرلند شمالی، منظر سنگی شمال غربی ولز:

چشم انداز سنگی واقع در شمال غربی ولز، دگرگونی سنگ معدن و استخراج تخته سنگ صنعتی را در محیط روستایی، کوه‌ها و دره‌های توده اسنودان نشان می‌دهد. این سرزمین، از دامنه کوه به ساحل دریا گسترش می‌یابد، فرصت‌ها و محدودیت‌هایی را به وجود می‌آورد. با استفاده از فرآیندهای صنعتی در مقیاس بزرگ، مالکان زمین و سرمایه‌گذاران این منظر کشاورزی را به یک مرکز صنعتی برای تولید تخته‌سنگ تغییرشکل دادند. این ملک شامل شش جز است که معادن و مکان‌های مربوط به پردازش صنعتی تخته‌سنگ، سکونتگاه‌های تاریخی، گورستان، باغ‌های تاریخی و خانه‌های بزرگ، بنادر و اسکله ها و سیستم‌های راه آهن و جاده‌ای را دربرمی‌گیرد. این ملک نه‌تنها برای صادرات تخته‌سنگ، بلکه همچنین برای صادرات فناوری و کارگران ماهر از دهه ۱۷۸۰ تا اوایل قرن ۲۰ در سطح بین‌المللی قابل‌توجه بوده است.

روسیه، سنگ‌نگاره‌های دریاچه اونگا و دریای سفید:

این سایت شامل ۴۵۰۰ سنگ‌نگاره است که در دوره نوسنگی (۶ تا ۷ هزار سال پیش) در دل سنگ‌ها تراشیده شده و در جمهوری کارلیا در روسیه واقع شد‌ه‌اند. این سایت یکی از بزرگترین‌ها در نوع خود در اروپا است که دارای سنگ‌نگاره‌هایی برای اثبات وجود فرهنگ در دوران نوسنگی هستند. سنگ‌نگاره‌های دریاچه اونگا بیش‌تر پرندگان، حیوانات، موجودات نیمه‌انسان و نیمه‌حیوان و همچنین اشکال هندسی را به تصویر می‌کشند که ممکن است نمادی از ماه و خورشید باشند. سنگ‌نگاره‌های دریای سفید بیش‌تر شامل کنده‌کاری‌هایی است که صحنه‌های شکار و قایقرانی را همراه با تجهیزات مربوط به آن‌ها و همچنین ردپای حیوانات و انسان‌ها به تصویر می‌کشد. این سنگ‌نگاره‌ها ویژگی‌های هنری قابل توجهی از خود نشان می‌دهند و مدرکی دال بر خلاقیت عصر حجر هستند. سنگ‌نگاره‌ها با مکان‌هایی از جمله آبادی‌ها و گورستان‌ها در ارتباط هستند.

گابن، پارک ملی ایویندو:

در شمال گابن، درست بر روی خط استوا، منطقه بکری با وسعت تقریباً ۳۰۰ هزار هکتار وجود دارد که در میان آن شبکه‌ای از رودخانه‌های آرام و پرآب عبور می‌کنند. به علاوه، این‌ منطقه از رودخانه‌های تند و آبشارهای هم‌مرز با جنگل‌های بارانی دست‌نخورده برخوردار است که منظره‌ای بسیار زیبا را خلق می‌کند. زیستگاه‌های آبی این سایت گونه‌های متفاوتی از ماهی‌های آب شیرین بومی را در خود جای داده‌اند اما ۱۳ مورد از آنها در معرض انقراض قرار دارند. هفت گونه گیاه و همچنین حیواناتی بومی مانند طوطی خاکستری، گربه طلایی آفریقایی، فیل‌ها، شامپانزه‌ها و گوریل‌ها در معرض خطر انقراض قرار دارند.

بوسنی و هرزگوین/ چک/ فرانسه/ایتالیا/ مقدونیه شمالی/لهستان/ اسلواکی/سوئیس، جنگل‌های راش باستانی:

گسترش فراملی سایت جنگل‌های راش باستانی و تلاش برای ثبت آن توسط ده کشور اروپایی به ارزش جهانی برجسته و یکپارچگی این املاک می‌افزاید که هم‌اکنون شامل ۹۴ جز مختلف در ۱۸ کشور است. این ملک گسترده یک نمونه برجسته از جنگل‌های معتدل و انبوه را نشان می‌دهد و طیف گسترده‌ای از الگوهای زیست‌محیطی به همراه جنگل‌های راش اروپا را در انواع شرایط محیطی به نمایش می‌گذارد.

مرزهای امپراتوری روم – دانوب لایمز (بخش غربی) با اجزایی در اتریش، آلمان و اسلواکی

این سایت تقریباً ۶۰۰ کیلومتر از کل مرز دانوب امپراتوری روم را پوشش می‌دهد. این ملک بخشی از مرز بسیار وسیع امپراتوری روم بود که دریای مدیترانه را احاطه کرده بود. دانوب لایمز (بخش غربی) ویژگی‌های متعددی از این قسمت از مرز روم را در خود دارد، از جمله جاده، قلعه‌های لژیونر و شهرک‌های مربوط به آنها، قلعه‌های کوچک و اردوگاه‌های موقت و نحوه ارتباط این سازه‌ها با توپوگرافی محل.

منبع:میراث آریا

پشت صحنه تبلیغ صبحانه‌های شناور هتل‌ها

دقت کرده اید که چقدر صبحانه‌های شناور در دنیا محبوب شده اند؟ فکر می‌کنید چرا و چه چیزی در پشت صحنه این صبحانه‌های شناور رنگی تبلیغ شده توسط هتلها است؟

به گزارش خبرنگار مهر، اگر صفحات مجازی اقامتگاه‌های مجلل یا صفحات اینفلوئنسرها را دنبال می‌کنید احتمال اینکه حداقل یک صبحانه شناور دیده باشید زیاد است. به خصوص اقامتگاه‌های کشورهای خارجی که بسیاری از آنها دارای استخر در کنار اتاق هتل هستند. یا استخری رو به فضای سرسبز دارند.

خبرگزاری سی. ان. ان. در گزارشی به این موضوع پرداخته و در بخش‌هایی از آن حقایقی از پشت صحنه این تصاویر زیبا و گول زننده آورده است.

در واقع این صبحانه‌ها جزو خدمات عالی هتل‌ها به حساب می‌آیند که همراه با نان تست، میوه و قهوه و مانند آن تزئین شده و به جای اتاق یا تخت خواب در استخر یا وان آب گرم سرو می‌شوند. این صبحانه‌ها را معمولاً روی بشقاب بزرگ یا سبدهای رنگارنگ می‌گذارند سپس با گل‌های گرمسیری تزئین می‌کنند تا حالت فتوژنیک بگیرند.

این صبحانه‌ها به ویژه در استراحتگاه‌های خصوصی ویلایی با آب و هوای گرم در مکان‌هایی مانند تایلند، فیجی و مالدیو از محبوبیت خاصی در آسیا و اقیانوس آرام برخوردار هستند. تقریباً همه موافقند که این روند از بالی آغاز شده است.

این صبحانه‌ها در پنج سال گذشته در منوهای رستوران‌ها معمول شده، اما همه گیر شدن ویروس کرونا باعث محبوبیت آنها بیش از هر زمان دیگری شد چون مهمانان هتل از حضور در بوفه و اتاق‌های غذاخوری مشترک پرهیز می‌کنند.

جان هس ، مدیر کل Amanjiwo در بالی به سی. ان. ان. گفت: در طول سال گذشته، ناهار خوری در داخل اتاق به ویژه برای کسانی که به دنبال آرامش و راحتی در مجموعه خود هستند بسیار محبوب شده است. همچنین صبحانه شناور یک انتخاب محبوب است.

به هر حال، صبحانه شناور به یک استخر برای شناور شدن احتیاج دارد. یک استخر خصوصی انتخاب بسیار بهتری نسبت به استخر مشترک است. چرا که ممکن است یک نفر آن را سرنگون کند!

حالا باید دید آیا این صبحانه‌ها فقط برای شبکه‌های اجتماعی و صفحات مجازی تهیه می‌شوند و یا مردم واقعاً از خوردن آنها لذت می‌برند؟

این صبحانه‌ها برای شبکه‌های اجتماعی دارای زرق و برق زیادی هستند اما به نظر می‌رسد مشکلاتی برای استفاده از آنها وجود داشته باشد. یک خبرنگار به نام جیمز بوث مستقر در سیدنی گفته که به یک استراحتگاهی در بالی در سال ۲۰۱۹ رفتم چون محیط مرطوب بوده فهمیدم بیرون گذاشتن صبحانه ممکنه ایده آل نباشد. اگرچه غذا از قبل سرد شده بود ولی مصمم بودم تا قبل از خوردن، عکس آن را در اینستاگرام بگذارم آن هم با چشمانی خواب آلود!

او تمام تلاشش را کرده که بتواند از آن سینی شناور صبحانه عکس مناسبی بگیرد در این راه کارکنان هتل هم به او کمک کرده‌اند. ولی در نهایت همه چیز خراب شد چون مقداری قهوه در آب ریخت و نان هم خیس شد!

او گفته شاید جالب نباشد که وقتی از خواب بیدار می‌شوید اول در آب بپرید اگر می‌خواستم این تجربه را دوباره انجام دهم تغییراتی در آن به وجود می‌آوردم مثلاً اول قهوه را می‌نوشیدم چون باید کاملاً هوشیار باشم بعد داخل استخر بپرم! سپس جایی را در استخر پیدا می‌کنم که بتوانم آنجا راحت بنشینم و صبحانه را بخورم نه اینکه غوطه ور در آب بایستم!

تصاویر صبحانه‌های شناور با انواع خوراکی‌های رنگی یکی از محبوب‌ترین تصاویر و البته تبلیغ برای هتل‌ها و مراکز اقامتی هستند به خصوص برای هتل‌هایی که در فضای بسیار سرسبز و آبی قرار گرفته‌اند. اما اگر کمی به نظر کاربران توجه شود، مشاهده خواهید کرد که خیلی هم این صبحانه‌های شناور قابل استفاده نیستند حداقل به شکلی که منتشر می‌شوند. مانند بسیاری از تصاویری جذابی که در صفحات مجازی برای فریب مخاطب منتشر می‌شود. مثلاً یکی از کاربران این فضاهای مجازی نوشته هتلی که من در آن اقامت داشتم این آفر را برای من داشت که بتوانم با صبحانه شناور آن عکس یادگاری بگیرم وگرنه باید برای صرف صبحانه به رستوران می‌رفتم!

دیگری نوشته که در هتلی که اقامت داشتم، گرفتن عکس یادگاری با صبحانه شناور در استخر که رو به منظر جالبی داشت، ۲۰ یورو قیمت دارد و من باید بعد از پرداخت آن تنها فرصت دارم ۵ دقیقه عکس مطلوبم را بگیرم چون افراد زیاد دیگری هستند که آن طرف پشت دوربین ایستاده و منتظر هستند کار عکس برداری من تمام شود و آنها هم با همان صبحانه شناور عکس بگیرند. تازه اگر شانس بیاوریم و نوشیدنی‌ها نریزد چون در آن صورت باید پول قهوه و آب میوه‌ای که سینی صبحانه را خراب کرده بپردازیم.

کاربر دیگری نوشته است که آنقدر خوردن چنین صبحانه‌ای در حالی که پایت روی زمین نیست، سخت است که ترجیح می‌دهی آن را به کناری برده و روی یک سکو بنشینی و با خیال راحت صبحانه بخوری از طرفی باید مراقب باشی تا نوشیدنی نریزد در آن صورت سینی و تمام آن خوراکی‌های رنگارنگ فاجعه می‌شود. اینها در صورتی است که بتوانی یک استخر خلوت پیدا کنی یا منظره‌ای که فقط خودت باشی!

منبع:خبرگزاری مهر

نگران میراث فرهنگی هستم

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی با ابراز نگرانی از آینده میراث فرهنگی گفت: امیدوارم روند ایجاد شده در حوزه میراث‌فرهنگی در دولت آتی نیز ادامه داشته باشد و این حوزه رها نشود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی، گزارش عملکرد معاونت میراث‌فرهنگی با حضور علی‌اصغر مونسان وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، مصطفی پورعلی مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی، هادی احمدی روئینی مدیرکل دفتر حفظ و احیای بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی، فرهاد عزیزی مدیرکل دفتر امور پایگاه‌ها و محمدرضا کارگر مدیرکل موزه‌ها و اموال منقول تاریخی ظهر امروز نهم مرداد ماه ۱۴۰۰ در سالن فجر وزارتخانه برگزار شد.

مونسان این نشست گفت: این حوزه به هیچ عنوان نباید رها شود و یا تحت فشارهای خاص اقدامات غیرکارشناسی در آن صورت گیرد. در سخت‌ترین شرایط اقتصادی کشور توانستیم اتفاقات خوبی را رقم برنیم و حتی موفق به جذب منابعی خارج از بودجه مصوب شدیم که اقدامی بی‌سابقه بوده است. از سوی دیگر نیز با پای کار آوردن مردم کمک‌های زیادی به این حوزه انجام شد. نگران این حوزه در آینده هستم و امیدوارم مدیریت و وزیر بعدی هم به این حوزه توجه داشته باشد و از آن حمایت کند.

وزیر میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ابراز امیدواری کرد که این روند ایجادشده در دولت آتی نیز ادامه داشته باشد.

مرمت و احیای توس با بودجه ۹۰ میلیارد تومانی

مونسان همچنین برای اقدامات انجام شده در مرمت و احیای توس با بودجه ۹۰ میلیارد تومانی ابراز خوشحالی کرد و گفت: خوشحالم که برای شخصیتی مثل فردوسی که پاسدار زبان فارسی بوده، اقدامات خوبی در توس انجام شده است و این یکی از یادگاری‌های خوب در دوره ما محسوب می‌شود.

در ادامه محمدرضا کارگر افزود: از ابتدا چند رویکرد جدید را ملاک کار قرار دادیم. در گذشته عموماً سایر دستگاه‌ها از اهمیت تاریخی آثار تاریخی که در اختیارشان بود، اطلاعی نداشتند و در این زمینه سامان‌دهی وجود نداشت و عدم این آگاهی باعث از دست رفتن برخی فرصت‌ها می‌شد. نظامی در هیچ وزارتخانه‌ای برای ثبت تاریخی شفاهی و آثار ملموس نداشتیم. در همین راستا اولین رویکرد ما در امر حفاظت برگزاری جلسه و مکاتبه با تمامی وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها بود. بر همین اساس بخشنامه‌ای از سوی دولت ابلاغ شد که اموال تاریخی و فرهنگی باید در چارچوب وزارت میراث‌فرهنگی به ثبت برسد.

صدور بی‌سابقه تعداد مجوز برای مجموعه‌دارها

او با اشاره به حمایت و سامان‌دهی حوزه بخش خصوصی گفت: بخش خصوصی بسیار گسترده و وسیع است و چندین برابر آثار فرهنگی‌تاریخی موجود در مجموعه دولتی در اختیار بخش خصوصی است. تعداد موزه‌های بخش خصوصی که تا قبل از دولت یازدهم حدود ۳۰ عدد بود در این مدت به ۱۷۸ عدد رسید.

مدیرکل موزه‌ها و اموال منقول تاریخی تغییر رویکرد حفاظتی از دولت به مردم را بزرگ‌ترین اتفاق این دوره دانست و گفت: بخش خصوصی متوجه شد که ایجاد موزه، اعتباری برای آن‌ها محسوب می‌شود. قبل از انقلاب ۴۰ موزه در کشور وجود داشت و طی ۳۵ سال بعد از انقلاب این عدد به ۴۰۹ رسید. از سال ۹۲ تا پایان سال گذشته ۳۰۰ موزه احداث شد که رشد ۵۴ درصدی در این حوزه اتفاق افتاده است. این اتفاق چیزی جز تغییر رویکرد و نگاه مردم نیست.

او همچنین به حفاظت و مرمت ۳۶ هزار ۶۷۶ عدد شیء فرهنگی تاریخی منقول (۳۰۲۷ دولتی و ۴۶۴۹ خصوصی)، ورود ۱۷۸ هزار و ۶۲۷ قلم شیء فرهنگی تاریخی به موزه‌های تحت پوشش وزارتخانه از مبادی ورودی پژوهش‌های باستانی، خرید، استرداد، کشف اتفاقی، توقیفی و اهدا، استرداد حدود ۱۸ هزار قلم شیء، سامان‌دهی ۴۷۶ هزار و ۴۷۶ قلم از اموال منقول فرهنگی‌تاریخی موجود در موزه‌های تحت پوشش وزارتخانه، سامان‌دهی ۱۴۹ هزار و ۶۶ قلم از اموال منقول فرهنگی‌تاریخی مجموعه‌دارها در بخش خصوصی، صدور ۱۳۲ مجوز مجموعه‌داری، ثبت ۶۶۱ هزار و ۳۸۷ قلم از اموال منقول فرهنگی‌تاریخی در سامانه جام و برگزاری شش نمایشگاه خارجی، نظارت بر مطالعه، طراحی، اجرا، تجهیز و سامان‌دهی ۳۴۲ پروژه در سطح کشور، نظارت بر ایجاد ۱۹۰ موزه در سطح کشور و تکمیل و راه‌اندازی موزه منطقه‌ای خلیج فارس از جمله اقدامات دیگری بود که کارگر به آن‌ها اشاره کرد.

او به رشد آمار بازدیدکنندگان از موزه‌ها و اماکن تحت پوشش در سال ۹۸ اشاره کرد و افزود: «بیش از ۲۱ میلیون نفر یعنی یک سوم جمعیت کشور بازدیدکننده بر اساس فروش بلیت داشته‌ایم و از آنجا که ما توریست خارجی به میزان بالایی نداریم، این آمار بسیار خوبی نسبت به سایر کشورها است.»

ثبت ۱۳ هزار و ۷۸۰ بنا و آثار منقول

در ادامه احمدی رویینی درباره اقدامات انجام‌شده در حفظ و احیای بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی گفت: این حوزه حجیم‌ترین بخش وزارتخانه است و شرح وظایف مفصلی دارد. بزرگ‌ترین مشکل عدم تناسب وظایف و منابع مالی، انسانی و نرم‌افزاری است.

او به ثبت ۱۳ هزار و ۷۸۰ بنا و اثر منقول، ۱۹۰ هزار و ۲۰۷ تپه و محوطه‌، ۱۶۸ بافت شهری و ۱۲۰۰ بافت روستایی اشاره کرد.

احمدی روئینی کاهش طرح ۲۰۰۱ و افزایش طرح ۲۰۱۴، نظام‌دهی و پالایش طرح ۲۰۰۸، برنامه‌ریزی و انضباط بودجه‌ای ادارات کل استان‌ها، نظارت بر اقدامات از محل بودجه‌های استانی و صدور پروانه مرمت برای مداخلات در آثار تاریخی، برنامه‌های تشویقی بودجه‌ای برای استان‌های ضابطه‌مند و فعال، احصای پروژه‌های مکرر و بی‌نتیجه و حذف از برنامه‌ها، اعمال نظر و پیگیری مصوبات و دستورات کار شورایعالی معماری و شهرسازی، نظارت و پیگیری حفاظت حین و پس از کاوش‌ها، شناسنامه‌دار کردن محوطه‌های باستانی، به حداقل رساندن کاوش و حفاری‌های باستان‌شناسی، بررسی طرح‌های فنی عمرانی بزرگ کشور، به‌عنوان استراتژی‌های این دفتر نام برد.

آشتی بدنه صاحب‌نظر و دولت

مدیرکل دفتر حفظ و احیای بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی همچنین در خصوص برنامه‌های ثابت و مستمر و میزان اعتبارات طرح‌های دفتر حفظ و احیا گزارشی را ارائه کرد.

او به برگزاری ۲۱ کارگاه آموزشی ملی و بین‌المللی اشاره کرد و افزود: در مرمت بناهای تاریخی اتفاق بزرگی افتاد و سرمایه‌گذاری‌های بالایی وارد این حوزه شد. همچنین در این هشت سال بین میراث‌فرهنگی و بدنه صاحب نظر حوزه آشتی اتفاق افتاد و این بزرگواران در شورای فنی کنار ما قرار گرفتند.

در ادامه عزیزی با اشاره به ثبت جهانی راه‌آهن سراسری و اورامانات گفت: در دولت نهم و دهم پایگاه‌ها به طور کلی تعطیل شده بودند و با روی کار آمدن دولت یازدهم کارها در این حوزه مجدداً آغاز شد. در حال حاضر در بحث حفاظت زمینه مناسبی به وجود آمده و شبکه منسجمی در سراسر کشور ایجاد شد.

او با اشاره به اهمیت شناسایی، آماده‌سازی و راه‌اندازی پایگاه‌های میراث جهانی اشاره کرد و گفت: در گذشته بحث اعتبارات و ساختار دو مشکل عمده پایگاه‌ها بود که در سال‌های اخیر روند رو به بهبود و رشدی را در تخصیص‌ها شاهد بودیم. همچنین موفق به اخد اعتباراتی خارج از اعتبارات مصوب شدیم. در حال حاضر ۱۰۰ پایگاه ملی و ۴۸ پایگاه جهانی داریم و ۲۱۸۴ پروژه در این چهار سال انجام شده است.

او با اشاره به اتفاق مهمی که در پایگاه‌ها افتاده است، افزود: در گذشته حتی یک کارگاه حفاظت در مکانی مثل تخت جمشید وجود نداشت و در حال حاضر تخت جمشید، آثار پیرامون آن، پاسارگاد و میدان نقش جهان از جمله مکان‌هایی هستند که وضعیت حفظ، مرمت و زیرساخت‌هایشان سامان‌دهی شده است.

برگزاری هشت کارگاه بین‌المللی، برگزاری بیش از ۵۰۰ رویداد علمی‌فرهنگی در پایگاه‌های سراسر کشور، انعقاد تفاهم‌نامه‌های متعدد در حوزه‌های مستندسازی و فیلم‌سازی همچنین برگزاری هفته‌های فرهنگی، انعقاد ۴۰ تفاهم‌نامه بین‌المللی در پایگاه‌های جهانی سراسر کشور، همکاری مشترک با تلویزیون آرته فرانسه در تهیه فیلمی با عنوان «ایران از فراز آسمان»، مستندنگاری آثار ساسانی در غرب ایران، حفاظت و مرمت ایوان غربی محوطه میراث جهانی تخت سلیمان منسوب به ایوان خیرو با همکاری دانشگاه درسدن آلمان از جمله اقدامات انجام شده طی هشت سال گذشته بود که عزیزی به آن‌ها اشاره کرد.

سطح‌بندی پایگاه‌های میراث جهانی با شاخصه‌های مشخص از دیگر موضوعات مورد اشاره او بود.

راه‌آهن سراسری ایران با ۱۴۰۰ کیلومتر اثر ویژه‌ای تلقی می‌شود

در ادامه مصطفی پورعلی مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی با بیان اینکه در مجموعه آثار ملی ثبت‌شده کشور رشد قابل توجهی داشته‌ایم به سختی‌ها و رایزنی‌ها برای ثبت جهانی راه‌آهن سراسری کشور اشاره کرد و گفت: این اثر پنجمین راه‌آهن ثبت شده در دنیا است که تمامی آن‌ها زیر ۲۰۰ کیلومتر هستند و راه‌آهن سراسری ایران با ۱۴۰۰ کیلومتر اثر ویژه‌ای تلقی می‌شود. همچنین در دولت یازدهم ۱۸ هزار و ۲۲۲ اثر و در دولت دوازدهم ۴۸۳۰ اثر ثبت ملی شد.

شفاف‌سازی فرآیندها و انتشار پنج جلد کتاب تخصصی شامل شرح دستورالعمل‌های اجرایی ثبت حریم و ارتقای سامانه جام از دیگر نکات مورد اشاره پورعلی بود.

مدیرکل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیا میراث‌معنوی و طبیعی امضای تفاهم‌نامه با دیوان عدالت اداری در خصوص ثبت آثار ملی را موضوعی اساسی عنوان کرد و گفت: با این تفاهم‌نامه جایگاه شورای ثبت ملی ما پذیرفته شد و تمامی ثبت‌ها با ارجاع کارشناسی انجام می‌گیرد.

او در خصوص بهسازی فرآیندها توضیح داد: بر این اساس تمامی میراث در فهرست‌های جداگانه تفکیک شدند. در خصوص اموال منقول نیز با رایزنی‌های انجام شده اموال در اختیار مجموعه‌دارها و تندیس‌های شاخص به ثبت رسیدند.

پورعلی در پایان ارزیابی پرونده‌های میراث جهانی (ارزیابی میدانی ایکوموس جهانی از پرونده میراث جهانی کاروانسرای ایرانی و پرونده دیزمار غربی)، ارسال سه پرونده جدید میراث جهانی ناملموس-یونسکو (جشن تیرگان، بادگیر و…)، ارسال یک پرونده جدید میراث جهانی تاریخی فرهنگی-یونسکو، ارسال ۱۰ پرونده تاریخی و فرهنگی برای آیسسکو (پنج پرونده ارسال شده و پنج پرونده جدید ارسال می‌شود) را برنامه‌های اولویت‌دار در سال ۱۴۰۰ عنوان کرد.

منبع:خبرگزاری مهر

افسانه‌های غبار گرفته «گاومیشان»

مرمت پل تاریخی گاومیشان که به‌صورت مشترک به نام ایلام و لرستان به‌ثبت رسیده‌، چشم به‌راه اعتبار است.

بر فراز رودخانه سیمره، بقایای یکی از حیرت انگیزترین پل‌های تاریخی غرب کشور، به‌جا مانده از دوران ساسانیان خودنمایی می‌کند؛ پل تاریخی و کهن «گاومیشان»، در مرز 2 استان ایلام و لرستان، در شهرستان دره دشت قرار گرفته و با اینکه حدود 90درصد از سازه پل در لرستان قرار دارد، در ابتدا به‌عنوان آثار تاریخی ایلام به ثبت رسید، اما در سال1398 وزیرمیراث فرهنگی در اصلاحیه‌ای، ثبت مشترک پل تاریخی گاومیشان را در فهرست آثار ملی کشور به استانداران لرستان و ایلام ابلاغ کرد. در سال۱۳۸۴ اختلاف برسر تملک پل گاومیشان میان استان‌های ایلام و لرستان عملیات مرمت و کاوش دراین محوطه را متوقف گذاشت؛ تخریب دراین پل ساسانی به‌حدی بود که فقط یک مرمت اضطراری می‌توانست آن را نجات دهد. در اواخر همان سال 50میلیون تومان از محل اعتبارات ملی برای بازسازی پل تاریخی «گاومیشان» در ایلام در اختیار اداره‌کل میراث فرهنگی این استان قرار گرفت و نخستین فصل مرمت پل در سال۱۳۸۷ به پایان رسید. هرسال بخش‌هایی از این پل به‌صورت جزئی مرمت و بازسازی می‌شود، اما امسال به‌دلیل نبود اعتبار، هنوز کار مرمت پل آغاز نشده‌است.

قدمت تاریخی پل 
مورخان با مطالعه تاریخ کهن دره‌شهر، آن را نخستین شهر دوران ساسانیان می‌نامند که قدمتی چندهزارساله دارد. پل تاریخی و زیبای گاومیشان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی و البته گردشگری دراین شهرستان بوده و براساس نظریات مختلف، وجه تسمیه نام این پل برگرفته از «گومیشه» یعنی محل پرورش گاو است. مردمان این دیار براین باورند که گاومیش نر در قدیم جفت خود را گم می‌کند و درپی یافتن آن تمامی دره‌ها و غارها را درهم می‌نوردد و سرانجام آن را در غاری دراین محدوده می‌یابد و ازآن‌پس این منطقه را گاومیشان نامیده‌اند.
مورخ و باستان‌شناس ایلامی درباره این پل تاریخی به همشهری می‌گوید: این پل تاریخی از 5چشمه بزرگ تشکیل‌شده‌است که درحال‌حاضر فقط یکی از چشمه‌ها سالم است. قوس‌های جناقی آجری و سایر تعمیرات سنگی و نمای فعلی پل بیانگر مرمت این پل در دوران بعد، به‌ویژه در دوران اتابک لر کوچک است.

«افسانه حجت‌زاده» می‌افزاید: یکی از دهانه‌های پل پس از عقب‌نشینی سپاه ایران در جنگ با اعراب، برای جلوگیری از نفوذ آنان تخریب شد. این پل بسیار فنی و پیچیده ساخته‌شده‌است و رقیبی جدی برای پل‌های مهم دیگر ایران به‌شمار می‌رود. این پل به‌گونه‌ای مستحکم است که انگار به‌تنهایی جلوی تمام بلایای طبیعی و انسانی ایستاده‌است.

وی ادامه می‌دهد: پایه‌ها و تکیه‌گاه‌های اصلی پل مدور و قطور است و مصالح آن از سنگ‌های مکعبی بزرگ و تراشیده در ابعاد مساوی است که به‌صورت «رگ چین» روی هم چیده شده‌اند و پایه اصلی پل را به‌وجود آورده‌است. داخل پایه‌ها نیز از قلوه سنگ و ملات گچ پر شده و مصالح پل از سنگ و ملات گچ و در سقف طاق‌ها از آجر است که همگی در پیچیدگی این پل نقش دارند.

حجت‌زاده اضافه می‌کند: تاق‌های جناغی، دالان‌ها و راهروها همگی از آجرهایی به ابعاد 20 در 25سانتیمتر ساخته شده‌است و نمای این پل تاقچه‌های مسدود و باز و موج‌شکن‌هایی دارد که به‌وسیله راهروها با چند پل به‌هم متصل می‌شوند که این نیز حتی در دوران کنونی بسیار مهندسی شده به‌نظر می‌رسد.

این باستان‌شناس ایلامی معتقد است وجود پله‌ها درمیان دالان ستون میانی، بیانگر این است که این پل فقط کارکرد ارتباطی نداشته‌است، بلکه راهروهای داخل و پلکان نشان از این دارد که کاروان‌ها از این پل به‌عنوان سرپناه به‌هنگام عبور استفاده می‌کردند و شب‌ها را در دل این دالان‌ها به صبح می‌رساندند.

مرمت پل؛ چشم‌به‌راه اعتبار
یکی از مورخان تاریخ به نام «سرهنری راولینسون» در سفرنامه خود درباره این پل می‌نویسد: «پلی که هم‌اکنون بر روی سیمره (دره‌شهر فعلی) قرار دارد، یکی از بهترین پل‌های ایران است که حسین‌خان بزرگ (والی بزرگ و معروف ایلام و لرستان) به سال 1008هجری‌قمری آن را تعمیر کرده‌است». به اعتقاد مورخان، این پل یک‌بار در سال 1334 هجری‌قمری براثر زلزله از بین رفته است.

مدیرکل میراث فرهنگی استان ایلام می‌گوید که همه ساله در ایام تعطیل مسافران و گردشگران زیادی به دیدن این اثر تاریخی رهسپار ایلام می‌شوند. «عبدالمالک شنبه‌زاده» به همشهری توضیح می‌دهد: پل تاریخی گاومیشان در سال 1377 به شماره 2222 در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده‌است. 3سال پیش سیل باعث تخریب قسمتی از حاشیه این بنای تاریخی و ریزش جزیی آن شد که به‌صورت اضطراری مرمت و استحکام‌بخشی شد.

وی با بیان اینکه هرسال مرمت‌های جزئی در محوطه و روی بنای پل انجام می‌شود، اما این مرمت‌ها باید ادامه‌دار باشد، می‌گوید: خوشبختانه مشکل خاصی پل را تهدید نمی‌کند، اما هرسال باید استحکام‌بخشی‌های لازم صورت گیرد. به‌دلیل اینکه این پل در مسیر اصلی ایلام به لرستان واقع شده، بازدیدکننده زیادی دارد و ما هرسال از محل اعتبارات ملی، بودجه مرمت را دریافت و پایه‌های پل و بدنه بنا را مرمت می کنیم.

شنبه‌زاده ادامه می‌دهد: امسال اما محل دریافت اعتبار تغییر کرده و پایگاهی تشکیل شده به نام پایگاه ملی پل‌های کشور که قرار است اعتبارات از این پایگاه اختصاص پیدا کند، اما هنوز اعتبار امسال مرمت پل به استان داده نشده‌ و پیگیری‌های ما هم به نتیجه نرسیده‌است.
مدیرکل میراث فرهنگی استان ایلام اضافه می‌کند: پل گاومیشان یکی از پل‌های مهم کشور است و تعیین حریم آن هم صورت گرفته و قرار است محلی برای گردشگری باشد. بنابراین ضروری است مدیران وزارت میراث فرهنگی کشور نگاه ویژه‌ای به این پل داشته باشند.

منبع:همشهری

زایگان در دل کوه‌های الـبرز

«زایگان» یا آن‌گونه که شهرت یافته «زاگون» روستایی سرسبز و آرام از توابع رودبار قصران شمیران است.

 زایگان در دل کوه‌های شمیران و در کنار رودخانه‌های پرآب جا قدمتی چندین هزارساله دارد و مردمانی باصفا که با پرورش درختان میوه در باغ‌هایی که از گذشته به یادگار مانده است روزگار می‌گذرانند. طبیعت بکر و زیبایی که روستا را احاطه کرده است گردشگران بسیاری را به‌ویژه در فصول بهار و تابستان راهی این روستا می‌کند. اما این روستا چرا به این نام شهرت یافته است؟ چند تن ازپژوهشگران واهالی محلی درباره قدمت روستا و نام زایگان روایت‌های مستندی برایمان نقل کرده‌اند.

روستای زایگان یا به گویش محلی زاگون در مسیر روستاهای سادات روته، لالان، آبنیک و گرمابدر واقع شده است. زایگان در رودبار قصران و میانه کوه‌ها، تاریخی چند هزار ساله دارد که «غلامرضا کسرائی» از اهالی روستا با بررسی شواهد تاریخی به آن می‌پردازد: «رودبار قصران در منطقه قصران قرار دارد و همان‌طور که در اسناد تاریخی آمده است قصران به بخش کوهستانی ری باستان اطلاق می‌شد. بنابراین می‌توان گفت زاگون جزو رودبار قصران و عضوی از پیکره ری باستان است.

ری باستان از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین شهرهای تاریخی است که با نام‌های‌ام المشایخ، ‌ام البلاد (مادر شهرها) و عروس البلاد (زیباترین شهرها) و شیخ البلاد (بزرگ شهرها) شهرت داشته است. آن‌طور که دکتر حسن کریمان در کتاب ارزشمند قصران نوشته است، زندگی و حضور انسان در قصران و رودبار قصران به اندازه تاریخ ری قدمت دارد. یعنی اگر ری ۶، ۷ هزار سال تاریخ مدنیت و شهرنشینی دارد، قدمت قصران نیز با ری برابری می‌کند. بنابراین می‌توان گفت که قصران به تبع ری هویتی ۶، ۷ هزار ساله دارد. آثار باستانی که نشاندهنده قدمت تاریخی رودبار قصران است، در روستای ایگل و روستاهای اطراف پیدا شده که بر قدمت تاریخی این منطقه دلالت دارد. بررسی نامه‌ها و اسنادی که دست ما رسیده است این موضوع را برای ما ثابت می‌کند که از حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال پیش در زاگون زندگی جریان داشته و اگر بپذیریم که زاگون قسمتی ازرودبار قصران است، هویت چند هزار ساله این روستا دور از ذهن نیست.»

  •  درمسیر تردد به مازندران

به جز اسناد و نامه‌های به یادگار مانده چه شواهد دیگری می‌تواند تاریخ و قدمت این روستا را اثبات کند؟ کسرائی در پاسخ به این سؤال از چند دلیل دیگر نام می‌برد که به موقعیت جغرافیایی این روستا مربوط است: «زاگون یکی از راه‌های دسترسی و تردد به استان مازندران و شهرستان بخش نور بوده است. برای رفتن به شهرستان نور یا برای رفتن به بلده بهترین راه این بود که از فشم به سمت زاگون، گرمابدر و لار رفته و بعد از رسیدن به بلده به سمت نور حرکت کنند. پس می‌توان گفت که زاگون محل‌ تردد مسافران بوده است.» سرسبزی درختان و باغ‌های میوه در کنار ۲ رودخانه زاگون این روستا را به یکی از جاذبه‌های گردشگری شمیرانات تبدیل کرده است. زاگون میان «دو رون» یا (دو رود) واقع شده است. یکی از رودخانه‌ها از سمت لالون و کوه‌های ورزا و رودخانه دیگر از سمت لار و اشتر به زاگون می‌رسد. کسرائی دومین دلیل برای قدمت زاگون را جاری بودن این رودخانه‌ها می‌داند و اضافه می‌کند: «هر جا رودخانه باشد زندگی هم جریان دارد. به همین دلیل از گذشته تا امروز در کنار این رودخانه‌ها باغ‌های میوه و مزارع کشاورزی وجود داشته است و مردمی که به دامداری و باغداری اشتغال داشته‌اند.»

  •  محلی امن در دل کوه

«سرقلاع» که صخره سنگی بزرگی است و اهالی آن را کشک می‌نامند سال‌هاست در این روستا جا خوش کرده است. به گفته کسرائی، سرقلاع مانند سپری زاگون را از خطر سیل‌های مهیب محافظت کرده و اگر هم سیل اتفاق افتاده باشد فقط بخش کوچکی از زمین‌های زاگون آسیب زده است. کسرائی همجواری با سرقلاع که مانند دژی محکم از ساختمان‌ها و خانه‌های روستاییان در برابر سیل محافظت کرده را دلیلی بر تداوم زندگی در زاگون می‌داند.
آفتابی به وسعت آسمان زاگون
«روستای زاگون از تابش آفتاب خالی نیست.» این توصیفی است که کسرائی برای روستای محل زندگی‌اش بیان می‌کند و می‌گوید: «روستای زاگون به دلیل موقعیت جغرافیایی‌اش همیشه و در تمام ساعت‌های روز از تابش آفتاب بهره‌می‌برد. آفتاب از نخستین ساعات صبح و تا آخرین لحظات روز بر زاگون می‌تابد. به نظر من این نیز دلیلی بر پربار بودن مزارع کشاورزی و باغ‌های این منطقه است و می‌توان در مجموع این شرایط را از دلایل قدمت این روستا برشمرد.»

  •  گنج گردن

زاگون آبشارهایی دارد که در تابستان منبع تأمین آب آشامیدنی و در زمستان مانند یخچال عمل می‌کرد. «علی‌اکبر آب‌محله» از اهالی قدیمی در وصف این آبشارها می‌گوید: «نخستین منظره طبیعی و دیدنی این روستا دره حسندر و آبشار آن است. زمانی که خبری از یخچال نبود، این آبشار یخی در بهار و تابستان منبع تأمین یخ بود. از جاذبه‌های کوهنوردی این روستا می‌توان از کوه خاجرو نام برد. بالاتر از این کوه به ملارسم می‌رسیم. گنج گردن، مرتفع‌ترین قسمت این روستاست که از بالای قله آن شعله‌های نفت شهرری دیده می‌شود.» باغ‌های میوه سیب شمیران و گلابی شاه میوه، زردآلو و گردو زایگان از محصولاتی است که تابستان‌ها مشتری‌های فراوانی دارد. به گفته اهالی زاگون کمبود خدمات رفاهی، امکانات ورزشی و اماکن تفریحی و از مشکلاتی است که در این روستا وجود دارد. این خطه هنرمندانی را نیز در دل خود جا داده است؛ مانند شعرایی مثل بنیامین آب محله، داود آقاملایی و پیکرتراشان و مجسمه سازانی مثل محمد آقاملایی و علی‌اکبر آب‌محله.

  • زاگـون یا زرگـون

روستایی که اکنون به نام زایگان شناخته می‌شود گویش‌های دیگر هم دارد که به وجود معادن مربوط است. در تحقیقی که «محمد نادی» و «ابوالقاسم میرمحمدی میگونی» از شاعران و پژوهشگران شمیران درباره ریشه‌های مرتبط با این نام انجام داده اند آمده است: «زاج ماده‌ای است معدنی که معادن آن در انواع و رنگ‌های گوناگون در برخی نقاط کشورمان موجود است و برخی از انواع آن مصارف طبی دارد. در جاده هراز در منطقه آب اسک رود کوچکی جاری است که در حوضچه‌های آن رسوبات زاج قابل مشاهده است. آب زاج این حوضچه برای افرادی که مشکل پوستی دارند مفید است. مکان‌هایی که در آن زاج یافت می‌شود را زاجکلان یا زاچکلان یا به اختصار زاکان یا زایگان می‌گویند. چنانچه زاکان قزوین روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان قزوین و زاجکان(سفلی و علیا) روستایی از توابع طارم سفلی است. به نظر می‌رسد زایگان از روستاهای قصران نیز مانند این روستاها همگی نام خود را از ماده معدنی زاج گرفته‌اند. برخی دوستان در منطقه این نام را به زاغون نسبت داده‌اند که دلیل آن به داشتن چهره‌ای روشن و چشمانی زاغ مربوط است. برخی دیگر معتقدند زاکان در زبان طبری به معنی فرزندان است اما به نظر نمی‌رسد این نام ارتباطی با کلمه زایش و زادگاه داشته باشد.»
«ابوالقاسم میرمحمدی میگونی» از پژوهشگران رودبار قصران نیز درباره نام این روستا با استناد به مطلبی از استاد علی بیگی می‌گوید: «رنگ سبز در زبان پهلوی با واژه‌های سبز، زرگون و زریون آمده است (اگرچه زرگون و زریون به معنی زرد طلایی هم اطلاق می‌شود). به همین دلیل سرزمین‌های سبز و خرم با این واژگان نام گرفته‌اند مانند: زرگان(در خوزستان)، زرقان(در آذربایجان شرقی و فارس) و… بنابراین این احتمال که روستای زاگون در رودبار قصران نیز ممکن است در اصل همان زرگون باشد دور از ذهن نیست.»

منبع:همشهری

یادگارهای مشروطیت و مشروطه‌خواهان

حدود ۱۱۶ سال از نهضت مشروطیت در ایران می‌گذرد و منطقه ۱۲ به‌عنوان منطقه‌ای که تهران قدیم در آن مستقر بوده است.

این روزهاراوی قصه‌هایی است که در جریان صدور فرمان مشروطه اتفاق افتاده است؛ از خانه شیخ فضل‌الله نوری در خیابان بهشت گرفته تا مدرسه و مسجد معمارباشی که نخستین شهید مشروطه در صحن و سرای آن جان داد. بناهای تاریخی و باارزشی که هر کدامشان می‌توانند ما را به گذشته‌های دور ببرند.

خانه شیخ فضل‌الله نوری در منطقه ۱۲ یکی از بناهای تاریخی ارزشمند است که جدا از قدمت خانه بخشی از هویت و تاریخ این سرزمین است. گرچه این خانه سال‌های سال به واسطه دیوارکشی مقابل درش میزبان هیچ گردشگری نبود، اما اوایل دهه ۹۰ این خانه در حاشیه محله‌گردی‌های اعضای شورای‌شهر مورد توجه قرار گرفت.
خانه شیخ فضل‌الله، در کوچه‌ای است به همین نام که به مسجد شیخ فضل‌الله نوری چسبیده است. البته این تنها یادگار مشروطه در منطقه ۱۲ نیست، بلکه خانه آیت‌الله بهبهانی که او هم از بزرگان مشروطه بوده، در نزدیکی این خانه قرار دارد و در سراشیب ویرانی کامل است، با ذکر این نکته که بخش‌ اعظم خانه آیت‌الله بهبهانی پیش‌تر تبدیل به پاساژ شده و تنها نام او در حد یک تابلو آبی کوچک شهرداری روی دیوارها به جا مانده، اما هنوز امکان زنده کردن بخش باقی‌مانده وجود دارد که البته به نظر چندان در دستور کار مسئولان مربوطه نیست.

  • پیرمرد را در میدان توپخانه اعدام کردند

خانه شیخ فضل‌الله شاهد وقایع و اتفاقات تاریخی زیادی بوده است. این بنای قدیمی یادگار دوره قاجار است و تمامی ظرافت‌های معماری ایرانی را در خود جای داده؛ از پنجره‌های اروسی و طاقچه‌های هلالی متقارن گرفته تا حوض آبی کوچک در میانه حیاط که هر گوشه‌اش شاهد وضو گرفتن شیخ و آماده شدنش برای شرکت در مجالس وعظ و خطابه بوده است. این خانه و رج‌به‌رج آجرها و سازه قدیمی‌اش هنوز واقعه دستگیری شیخ را به خاطر دارند؛ از محاصره خانه به‌دست مأموران تا انتقال او به زندان و در نهایت اعدامش. پیرمرد را در میدان توپخانه اعدام کردند، اما شیخ باز در همین خانه آرام گرفت و خانواده‌اش بعد از تحویل پیکر، او را در خانه قدیمی‌شان به خاک سپردند. این در حالی بود که در قبرستان به‌طور نمادین قبری برای او درست کردند، ولی جنازه شیخ شهید را در یک اتاق کوچک دفن کردند و درهای آن اتاق را تیغه کردند و مراسمی ظاهری گرفتند.
قصه دفن شیخ در خانه کم‌کم نقل محافل و مجالس شد و به خاطر همین مردم و مریدان اواز صبح تا شب پشت دیوار خانه فاتحه می‌خواندند و می‌رفتند و می‌آمدند. جریان که به گوش بدخواهان و مأموران رسید، سر و صدا بلند شد. از این جهت تصمیم گرفتند که پیکر شیخ شهید را به قم انتقال دهند. پس از ۱۸ ماه، سرانجام قبر را شکافتند و سپس پیکر شیخ فضل‌اللّه نوری را در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپردند. اما این روزها که ۱۱۶ سال از مشرطه می‌گذرد و خانه شیخ فضل‌الله نوری‌ در خیابان بهشت، حال و روز خوشی ندارد.

  • قیام مشروطه‌خواهان از مسجد معمارباشی

در کنار خانه علمای قدیمی که در صدور فرمان مشروطیت نقش داشتند، در منطقه ۱۲ یک مدرسه و مسجد قدیمی هم هست که شاهد به شهادت رسید نخستین شهید مشروطه بود. صحبت از مدرسه و مسجد معمارباشی است.
مسجد و مدرسه معمارباشی از شمال شرق به میدان باغ پسته‌بک، از جنوب به خیابان پانزده خرداد و از غرب به خیابان مصطفی خمینی راه دارد. کتیبه‌ای سنگی که بر سردر آن کار شده به خط «محمدابراهیم تهرانی»، مشهور به میرزا محمود، و حجاری آن هنر دست استاد «عبدالرسول حجار» است. روی این کتیبه وقف‌نامه بنا نگارش شده است و اشاره شده که درآمد کدام موقوفات برای مخارج و نگهداری مدرسه و مسجد هزینه شود.
ورودی این مسجدو مدرسه مذهبی محله در کوچه امامزاده یحیی واقع شده است. مانند همه بناهای مذهبی و قدیمی دارای هشتی زیبا و دالانی نیمه‌تاریک است که شما را به حیاط آن می‌رساند. این مدرسه هم، مانند همه مدارس مذهبی، ویژه مردان بود و خدمات آموزشی در آن ارائه می‌شد. معماری بنا ساده، اما در عین حال بسیار زیباست و کمترین تزیینات معماری را می‌توان در مجموع آن به چشم دید. تنها قسمتی که با شیشه‌های رنگی آراسته شده است شبستان مسجدمدرسه است که در قسمت جنوب غربی حیاط واقع شده است. حیاط مدرسه هم با حوض بزرگی که در میانه‌اش قرار گرفته صفایی خاص به مجموعه بخشیده است.
«حمیدرضا حسینی»، پژوهشگر تاریخ، درباره آنچه در این مسجد و مدرسه گذشته می‌گوید: «سال ۱۲۸۵ بود که شیخ “محمد واعظ اصفهانی بالای منبر مطالبی را علیه عین‌الدوله مطرح می‌کند. این سخنان باعث می‌شود که عین‌الدوله در ۱۹ تیرماه ۱۲۸۵ فوج عظیم قزاق‌ها را برای دستگیری او روانه محله چال میدان کند. شیخ را نزدیک مدرسه میرزا قنبرعلی دستگیر می‌کنند و به طرف گذر امامزاده یحیی می‌برند تا به خانه عین‌الدوله منتقل کنند. وقتی قزاق‌ها با شیخ از مقابل مدرسه معمارباشی رد می‌شوند، طلاب مدرسه متوجه موضوع می‌شوند و طی یک درگیری می‌خواهند مانع این کار شوند.

درگیری بالا می‌گیرد و طی آن طلبه جوان ۲۲ ساله‌ای به نام «سیدعبدالحمید» تیر می‌خورد. پیکر نیمه‌جان سید عبدالحمید روی دست طلبه‌های دیگر وارد مدرسه می‌شود. او همین‌طور که نفس‌های آخر را می‌کشدطلب آب می‌کند، اما قبل از خوردن آب از دنیا می‌رود تا عنوان نخستین شهید مشروطه را از آن خود کند. با شهادت او مردم عصبانی‌تر می‌شوند، پیراهن سیاه او را بر سر چوبی می‌زنند به حکم پرچم و جنازه او را روی دست می‌گیرند و به سمت مسجدجامع بازار حرکت می‌کنند. این حرکت سرآغاز تحصن مسجدجامع بزرگ بازار تهران می‌شود. به دنبال این تحصن، کشتار بزرگ متحصنین رقم می‌خورد و بعد از آن خروج اعتراضی علما از تهران به سمت قم.»او ادامه می‌دهد: «بعد از خروج علما، متحصنین به نشانه اعتراض، در مقابل سفارت انگلیس، بست می‌نشینند تا اینکه سرانجام فرمان مشروطیت در ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ صادر می‌شود.»
مجموعه میرزاابوالحسن معمارباشی در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۰۱۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

منبع:همشهری

قصه آسیاب کوچیکه و حاجی دستگیر

آسیاب آبی یوسف‌آباد، بعد از حدود ۱۵۰ سال، تنها آسیاب سنگی به‌جامانده از قدیم است که از گزند روزگار و تخریب در امان مانده و استوار روی پای خود ایستاده است.

همشهری آنلاین_معصومه حق‌جو:  این آسیاب که به آسیاب کوچک معروف است در سال ۱۳۸۶ توانست نام خود را در فهرست آثار ملی به ثبت برساند.

«علیرضا زمانی»، تهران‌شناس، درباره این اثر تاریخی می‌گوید: «در گذشته در شمال تهران تعداد زیادی روستا داشتیم که شماری از آنها جزء مجموعه‌های شمیران بودند و یکی از آنها روستای ونک بود. پایین ونک زمین‌هایی وجود داشت که چندین خانوار در آنها و در روستایی بی‌نام زندگی می‌کردند. میرزا یوسف آشتیانی، معروف به مستوفی‌الممالک، صدراعظم ناصرالدینشاه، این اراضی را که در اختیار دولت بود، گرفت وآباد کرد. این روستا به نام میرزا یوسف که ونک را هم گرفته بود، به یوسف‌آباد مشهور شد. او پایین این روستا اراضی دیگری را هم‌آباد کرد و به نام دخترش، بهجت‌آباد، نامید. حسن‌آباد هم به نام پسرش بود که جزء محدوده‌های شهری و در شمال تهران قرار داشت. جاده‌ای که به سمت تهران می‌آمد یوسف‌آباد نام گرفته بود و امروز حافظ نامیده می‌شود. زمین‌ها در آن زمان بیشتر مربوط به کشاورزی و باغ و گندمزار و… بود. هرجا کشاورزی و به‌خصوص گندم بود، آسیاب هم وجود داشت.»
به گفته زمانی، در یوسف‌آباد آن زمان، ۲ آسیاب وجود داشت. البته غیر از اینها، آسیاب‌های دیگری هم در تهران بود که امروزه تخریب شده‌اند یا کارکرد خود را از دست داده‌اند. او ادامه می‌دهد: «آسیاب گیلاسی یکی از آسیاب‌های معروف و قدیمی شمیران بود که حالا فقط کوچه‌ای که در آن قرار داشت، نامش را یدک می‌کشد. آسیاب چیذر هم بعدها کارکرد خود را از دست داد و به حوزه علمیه تبدیل شد. آسیاب کهک هم مخروبه شده است. آسیاب‌ها یا دائم‌گرد بودند مثل کهک و با آب قنات کار می‌کردند یا مانند آسیاب گیلاسی زمستان‌گرد بودند و به آب رودخانه نیاز داشتند تا بتوانند آرد تولید کنند.»

  •  قدمت ۱۵۰ ساله

او درباره قدمت این آسیاب‌ها می‌گوید: «آسیاب‌های یوسف‌آباد در اختیار خاندان میرزا یوسف بود و بعد از فوت او به پسرانش رسید. گفته شده قدمت این آسیاب‌ها به دوره قاجار می‌رسد، ولی بر اساس برخی نشانه‌ها و حدس و گمان می‌گویند که قدمت آنها به ۱۵۰ سال قبل می‌رسد.»
زمانی می‌گوید که قدیمی‌های یوسف‌آباد و ونک، چون این آسیاب مرز بین یوسف‌آباد و ونک بوده، به یاد دارند که کشاورزان آن دوره، گندم‌ها را به شخصی به نام آسیابان می‌دادند تا آنها را تبدیل به آرد کند. به نسبتی که آرد به دست می‌آمد به آسیابان دستمزد تعلق می‌گرفت.
آسیاب‌ها معمولاً در مسیر رودخانه قرار می‌گرفتند، چراکه باید برای به حرکت درآوردن چرخ آسیاب از نیروی آب استفاده می‌شد و خبری از برق نبود. این تهران‌شناس در این‌باره توضیح می‌دهد: «این آسیاب کوچک و آسیاب گاومیشی در مسیر قنات بهجت‌آباد قرار داشتند. آب قنات که بالا می‌آمد این ۲ آسیاب را می‌چرخاند و به سمت بهجت‌آباد سرازیر می‌شد. هر ۲ در مسیر خاکی بین روستای ونک و یوسف‌آباد قرار داشتند تا در دسترس همه باشند. آب از این روستاها جدا و در تنوره ذخیره می‌شد. امروزه تنوره آسیاب کوچک و گاومیشی در منزل یکی از اهالی یوسف‌آباد هنوز وجود دارد. تنوره به شکل چاه بزرگی است که آب در آن جمع می‌شود. در انتهای تنوره، از طریق تَنبوشه یا همان لوله‌هایی سفالین که در گذشته برای جابه‌جایی آب در آبراه‌های سرپوشیده، زیر زمین یا زیر دیوار کار می‌گذاشتند، آب با کمترین نشتی و با حجم زیادی عبور و با فشار به پره‌های آسیاب برخورد می‌کرد و آن را به حرکت وامی‌داشت.»
به گفته زمانی، سال ۱۳۱۱ سالی بود که میرزا حسن‌خان، پسر یوسف‌خان مستوفی‌الممالک، فوت کرد و از آنجا که مالک زمین‌های پدرش همچون یوسف‌آباد و ونک و بهجت‌آباد بود، کم‌کم این زمین‌ها به دست ورثه افتاد. او ادامه می‌دهد: «آسیاب را شخصی به نام «ابوالقاسم عجایبی» که کشاورز بود، از ورثه خریداری کرد. عجایبی اصالتاً متعلق به ده‌ ونک بود و زمین‌های انتهای ونک را در اختیار داشت. بین ده‌ونک تا شمال یوسف‌آباد گندمزارهایی بود که متعلق به او بود. او این آسیاب کوچک را نیز خرید تا خودش و دیگر کشاورزان از آن بهره‌مند شوند. عجایبی چندین قهوه‌خانه هم در محدوده ونک و یوسف‌آباد داشت و افرادی هم در این قهوه‌خانه‌ها به کار مشغول بودند.»

  •  وقتی آسیاب‌ها متروکه شدند

این تهران‌شناس با اشاره به اینکه تا دهه ۴۰ اراضی یادشده و آسیاب در اختیار عجایبی بود، می‌گوید: «کم‌کم شهر به سمت صنعتی شدن رفت و وجود برق و موتورهای برق باعث شد تا استفاده از آسیاب کمرنگ شود. زمین‌های کشاورزی به مناطق مسکونی تبدیل شدند و محصول گندم هم به‌صورتی نبود که هر محله‌ای نیاز به آسیاب داشته باشد. بنابراین، آسیاب‌ها به سمت و سوی متروکه شدن پیش رفتند.»
زمانی درباره آسیاب گاومیشی که هم‌دوره آسیاب کوچک بود، می‌گوید: «آسیاب گاومیشی در نزدیکی آسیاب کوچک، روی تپه‌ای قرار داشت. درباره وجه تسمیه آن گفته شده که به علت وجود گاومیش‌داری یا گردش آسیاب با گاومیش به این نام معروف است. اطراف این آسیاب محل تمرین سواره‌ها و نیروهای نظامی بود. قهوه‌خانه‌ای هم کنار آن بود که نیروهای نظامی آنجا را پاتوق خود برای گذراندن اوقات فراغت کرده بودند. آسیاب گاومیشی در دهه ۴۰ مخروبه شد و فقط تنوره آن باقی ماند. بقایایی که از آن وجود داشت در زمان ساخت تونل رسالت از بین رفت.»
به گفته این تهران‌شناس، آسیاب کوچکی که امروز جزء میراث تاریخی محله یوسف‌آباد است رو به تخریب بود، ولی «اسماعیل عجایبی»، پسر ابوالقاسم عجایبی، مالک اصلی آسیاب آبی، زمانی که برای انجام برخی کارها به کشور برگشته بود، تصمیم گرفت این آسیاب مخروبه را که از پدرش باقی مانده، به‌عنوان میراث فرهنگی ثبت و بعد از بازسازی تبدیل به موزه کند.

  • موزه آسیاب

حدود یک قرن قبل و در زمان قاجار، گندم‌های اهالی ونک، درکه و یوسف‌آباد بار قاطر می‌شدند و به سمت آسیاب حاج «ابوالقاسم دستگیر» یا همان «آسیاب کوچک» که در باغی ۵۰ هزارمترمربعی قرار داشت، آورده می‌شدند. آن زمان که آسیاب پر آب بود، روزانه بین ۱۰ تا ۱۵ خروار آرد تولید می‌کرد. حاج «سید ابوالقاسم عجایبی» که کشاورز بود، بیش از ۹۰ سال پیش عرصه این آسیاب کوچک فعلی را خرید و اعیانش را اجاره داد. او صاحب چند نانوایی در محله یوسف‌آباد هم بود. عجایبی که اهالی محل به خاطر ویژگی‌های اخلاقی و کمک‌هایش به مردم به او لقب «دستگیر» داده بودند، در آن زمان مسجد سادات را هم در محله احداث کرد که هنوز سرپاست و یکی دیگر از یادگارهای او در محله یوسفآباد به شمار می‌رود.
پشت‌بام آسیاب با خیابان اسدآبادی همسطح است. امروزه فضای سبزی که در کنار آسیاب ایجاد شده، همان باغی است که آسیاب در آن قرار داشته است. این بنای تاریخی به‌صورت چارطاقی ساخته شده است. در این نوع معماری، از چهار طرف ستون‌هایی نصب می‌شد تا بار پشت‌بام و سقف بر دوش ستون‌ها قرار بگیرد و مانع از فروریختن آن شود. از دو، سه سال قبل مرمت این بنای تاریخی آغاز شد و قرار است به‌عنوان موزه آسیاب بازگشایی شود.

منبع:همشهری

شب یلدا به نام ایران و افغانستان در یونسکو ثبت می‌شود

وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان از ثبت سه اثر در فهرست میراث‌های ناملموس فرهنگی جهان درسازمان آموزشی، علمی و فرهنگ سازمان ملل یا یونسکو به نام کشورش خبر داد.در خبرنامه تازه این نهاد آمده که ثبت این آثار به درخواست این وزارت صورت گرفته و از سوی یونسکو پذیرفته شده است.
وزارت اطلاعات و فرهنگ گفته که قرار است برای سال ۲۰۲۲ سبک بهزاد هنر مینیاتوری به نام افغانستان به گونه مستقل، صنعت تولید ابریشم به گونه مشترک میان افغانستان، آذربایجان، ایران، ترکیه، ترکمنستان و ازبکستان و شب یلدا/چله به گونه مشترک میان افغانستان و ایران ثبت شوند.
این اداره این اقدام یونسکو را دستاورد بزرگ خوانده و به حفاظت و حراست از میراث‌های فرهنگی اطمینان داده است.
وزارت اطلاعات و فرهنگ افغانستان در حالی از ثبت این میراث‌های فرهنگی خبر داده که پیش از این ثبت میراث‌های فرهنگی اختلافاتی را میان کشورهای منطقه از جمله ایران و افغانستان به دنبال داشته است.
در آخرین مورد از این جدال‌ها، حدود هفت ماه پیش ثبت هنر مینیاتور به عنوان میراث ناملموس کشورهای ایران، ترکیه، آذربایجان و ازبکستان بدون ذکر نام افغانستان، شکایت رسمی دولت افغانستان را به دنبال داشت.

ثبت‌های جهانی؛ محوری برای گفت‌وگو و صلح میان ملت‌ها

کارشناسان و مدیران فرهنگی در نت‌گپ یونسکویی با موضوع ثبت جهانی هورامان بر اهمیت ثبت‌های جهانی به‌عنوان محوری برای گفت‌وگو، دوستی و صلح میان ملت‌ها تاکید کردند.

نوروز دریا؛ روزی که دریا خواهر می‌شود

به اعتقاد مردم جنوب ایران، عمان، هندوستان و حتی زنگبار آفریقا، نهم تا یازدهم مردادماه هر سال دریا آرام و به اصطلاح خواهر می‌شود. ساکنان این مناطق مراسمی در این روزها برگزار می‌کنند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، شبان میرشکرایی دبیر باشگاه نوروز در نت گپ یونسکو که با عنوان نوروز صیادان و دریا نوردان دیشب (شنبه) برگزار شد، درباره آداب و رسوم و موضوعیت پیدایش این آیین گفت: در این آیین همچون آیین نوروز جریان اصلی، نو شدن است و با مشاغل حوزه دریا مانند صیادی و بازرگانی دریا ارتباط دارد.
وی درباره زمان نوروز دریا گفت: زمان  این نوروز پس از پایان یافتن طوفان های دریایی و آرامش دریاست و از روزگاران کهن در میان مردم مناطق جنوبی کشور رواج داشته است. می تواند قدمتی همانند نوروز ملی داشته باشد و نمی توان زمان دقیقی برای سابقه این آیین برآورد کرد.
وی درباره آیین های که در نوروز دریا وجود دارد، گفت: خانه تکانی، رفتن افراد و دام‌هایشان به آب دریا، نخوردن گوشت ماهی در این روز از جمله مناسک نوروز دریا است.
میر شکرایی  با بیان این که این مراسم هم اکنون در جزیره های خلیج فارس از جمله کیش، قشم همچنین دیگر روستاهای خلیج فارس و دریای عمان برگزار می شود، گفت: از سواحل غربی خلیج فارس تا سواحل هندوستان و حتی در سواحل شرقی آفریقا در زنگبار این آیین در این روزها برگزار می شود.

در صدد تهیه پرونده جهانی برای این آیین هستیم. این آیین با مشاغل دریایی و هم نشینی انسان با طبیعت مرتبط دارد.

دبیر باشگاه نوروز زمان تقریبی برگزاری این آیین را در تمام نقاط مهم برگزار کننده آن، ۹ تا یازدهم مردادماه اعلام کرد.
در ادامه عبدالرضا دشتی زاده رییس اداره میراث‌فرهنگی سازمان منطقه آزاد قشم با بیان این که سالمندان از این آیین به عنوان نوروز دریا نام می برند، گفت: به گفته قدیمی ترها ماهیت و شکل مراسمی که این روزها برگزار می شود با گذشته تفاوت دارد. امروزه تلاش شده تا به منظور جذب گردشگر، جذابیت های محلی به این مراسم افزوده شود.
وی درباره ماهیت این آیین گفت: قشمی ها معتقدند آیین نوروز دریا روزی است که دریا به اصطلاح خواهر است یعنی آرامش دارد. در این آیین، دریا، موسیقی و مذهب نقش زیادی دارد.

در نوروز دریا، همچون نوروز باستانی زنان نقش تاثر زیادی دارند. خانه تکانی می کنند و گلگ( خاک قرمز) را به در دیوار خانه، شاخ حیوانات و سر صورت افراد می زنند.

دشتی زاده افزود: در ایام این آیین خوردن ماهی ممنوع است، زیرا مردم معتقدند ماهیان در این روزها مشغول تخم ریزی هستند و نباید از گوشت آنها خورد.
وی در ادامه با بیان این که برگزاری این گونه آیین ها  توانسته به جذب گردشگر نیز کمک کند، گفت: این آیین همچنین به دور هم جمع شدن اعضای روستا در این روزها در کنار یکدیگر نیز کمک کرده است.
سید احمد محیط طباطبایی پژوهشگر و رییس باشگاه نوروز در ادامه این نشست با اشاره به اشتراک فرهنگ و آیینی در میان مردم سواحیلی گفت: آیین نوروز دریا در مناطقی جنوبی ایران، عمان، هندوستان و آفریقا مشترک است.

منبع:ایرنا