به دیدار رنگین‌کمان در عمارت ییلاقی

و در توی خیابان‌های یک محله قدیمی، باغ و عمارتی است به جا مانده از عهد قدیم.

همشهری آنلاین _ مژگان مهرابی:  ت قدمتش به ۱۵۰ سال پیش، شاید هم بیشتر برمی‌گردد؛ یعنی اواخر دوره قاجار. پنجره‌های مشبک و دیوارهای منقش به گل و مرغ، سقف بلند تالار، ایوان بزرگ مشرف به حیاط و… از ویژگی‌هایی است که دیدنشان هر انسان خوش‌ذوقی را به گذشته دور می‌برد و تصویری از آن زمان را برایش زنده می‌کند؛ انگار که برگی از دفتر تاریخ را بخواند. باغ و عمارت را آن‌طور که می‌گویند «میرزا حسن خان وثوق‌الدوله» صدراعظم ناصرالدین شاه، ساخته؛ آن هم برای اهل و عیالش تا روزهای گرم تابستان را در این خانه ییلاقی سپری کنند و خوش باشند. این بنای تاریخی به همین دلیل به عمارت «وثوق‌الدوله» مشهور است. معماری آن مثل ده‌ها بنای تاریخی به جامانده از دوران ناصری سبک خاص خود را دارد. عمارت و باغ وثوق‌الدوله تا مدتی پیش در تملک بنیاد مستضعفان بود و همین امکان حضور مردم در فضای باغ را غیرممکن می‌کرد که البته با تلاش شهرداری منطقه ۱۴، خریداری و تبدیل به بوستانی شد که حالا از تفرجگاه‌های دلنشین شهر به شمار می‌آید.

باغ وثوق‌الدوله در همین نزدیکی‌هاست. داخلی یکی از کوچه‌های فرعی‌های خیابان نبرد و درست در همسایگی بوستان سهند. تا اندکی پیش که شهرداری آن را تملک نکرده بود، باغ و عمارت پشت دیوارهای بلندی قرار داشتند که امکان سرک کشیدن به داخل باغ را برای رهگذران ناممکن می‌کرد. اهالی تنها چیزی که درباره عمارت می‌دانستند این بود که یادگاری از وثوق‌الدوله، صدراعظم ناصرالدین شاه است. اما حالا که خبری از حصار آجری نیست می‌توان به راحتی در باغی که به بوستان تبدیل شده، قدم زد و از زیبایی‌هایش لذت برد. ورودی باغ وثوق‌الدوله یا بوستان سلیمانیه، طاق‌نمایی است تازه‌ساز؛ حاصل دست معماران شهری تهران برای اینکه جلوه خاصی به آن دهند. طاق‌نما بزرگ است و انگار که در میان دستان پرتوانی قرار گرفته باشد، روی ۸ ستون طلایی رنگ سوار شده است. وجودش فضای دنجی را درست کرده برای گفت‌وگوهای دوستانه و البته بانشاط شدن از طراوت بوستان آن هم هنگام باریدن باران.

  •  عمارت قجری

بعد از طاق‌نما پیاده‌راهی هست که در نهایت به عمارت منتهی می‌شود. مسیری مطول و سنگفرش شده که در طرفین و میانه آن باغچه‌های پر از گل و بوته قرار گرفته است. به فاصله هر چند قدم یک نیمکت چوبی و یک پایه چراغ در دل خاک جا خوش کرده و محلی شده برای استراحت گذری رهگذران. اما باغچه میانی پر از درختچه‌های کوتاه و بلند است و گل‌های بنفشه که در میان بوته‌ها پنهان شده‌اند. پیاده‌راه هنوز به انتها نرسیده، عمارت هویدا می‌شود؛ بنایی ۲ طبقه با معماری قجری. قدمتش زیاد است اما با وجود سالخوردگی، این ساختمان چه خوب توانسته ظاهر خود را حفظ کند. حوض بزرگی جلو ساختمان وجود دارد که روزگاری میزبان فرزندان کوچک و بزرگ میرزا حسن خان وثوق‌الدوله بوده است. برای رفتن به عمارت ۲ مسیر سنگی از فضای چمنزار عبور می‌کند که به ورودی ساختمان منتهی می‌شوند.

سنگ‌ها با فاصله‌های منظم از هم قرار دارند و لابه‌لای آنها رد سبزه و گل‌های خودرو دیده می‌شود. انگار این مسیر ابداعی معمار عمارت بوده تا اهل خانه هنگام‌ تردد لباس و کفششان گلی نشود. عمارت نمای آجری دارد. طبقه اول تالار بزرگی است با سقف بلند و دیوارهای منقش به گل و مرغ که چشمنوازی سالن را دوچندان کرده است. به نظر می‌رسد تالار محل گردهمایی مهمانان میرزا حسن خان بود و برای برگزاری مراسم استفاده می‌شد. پنجره‌های عمارت مشبک و البته چوبی هستند با شیشه‌های رنگی که در اثر تابش نور خورشید رنگین کمانی را در سالن نشیمن یا همان تالار ایجاد می‌کنند. خشت خشت دیوارهای این خانه شاهد هیاهو و سر و صدای بچه‌هاست. وقتی که با هم بازی می‌کردند و خنده‌های مستانه سر می‌دادند.

  • چهره منفور وثوق‌الدوله

در گوشه تالار درست کنج شرقی آن، راه پله‌ای چوبی به چشم می‌خورد که به طبقه دوم راه دارد. در طبقه دوم خبری از تالار نیست. اما تا دلتان بخواهد اتاق دارد؛ اتاق‌هایی بزرگ با همان نقش و نگارهای گل و مرغ و ایوانی که به باغ مشرف است. آن‌گونه که در کتاب‌های تاریخی نوشته اند: «میرزا حسن خان فرزند ارشد ابراهیم خان معتمدالسلطنه بوده که به دلیل استعداد و معلومات بالایی که داشته مورد توجه ناصرالدین شاه قرار می‌گیرد. او یک روز همراه پدر برای دستبوسی نزد ناصرالدین شاه می‌رود و از قضا رضایت شاه را جلب می‌کند. همین عاملی می‌شود تا ناصرالدین شاه لقب وثوق‌الدوله به او عطا کند و در شمار مستوفیان قرار بگیرد. بعد از مدتی وثوق‌الدوله با دوشیزه مریم، دختر آصف‌الدوله ازدواج می‌کند که ثمره زندگی مشترکش ۸ دختر و یک پسر است.» اما دلیلی که باعث شد وثوق‌الدوله چهره منفوری بین مردم داشته باشد به عقد قرارداد ۱۹۱۹ برمی‌گردد. پیرو این قرارداد همه امور کشوری و لشکری ایران به مستشاران انگلیسی داده شد و علت دیگر اینکه او رئیس هیئتی بود که حکم اعدام شیخ فضل‌الله نوری را صادر کرد. وثوق‌الدوله سرانجام سال ۱۳۰۴ در ۸۰ سالگی‌دار فانی را وداع گفت.

 

  • فرسودگی خانه بزرگ آقا

موضوعی که هر گردشگری را متأثر می‌کند، فرسودگی عمارت است که متأسفانه نه میراث فرهنگی و نه هیچ نهاد دیگری به آن توجه ندارد. تا ویرانی ایوان عمارت چیزی نمانده و بدتر از آن تبله دیوارها که بر اثر رطوبت به وجود آمده است. بخشی از سریال شهرزاد (خانه بزرگ آقا) در این عمارت فیلمبرداری شده که آسیب جدی به بنای تاریخی آن وارد کرده است.

شهرها و روستاهای ملی صنایع‌دستی، زیرساخت توسعه پایدار کشور

از آنجا که توسعۀ پایدار بدون اتکا به منابع تجدیدپذیر فاقد معنا خواهد بود، نمی‌توان آن را از طریق استحصال منابع محدود و انتهاپذیری چون انرژی‌های فسیلی نظیر نفت و گاز فراهم ساخت. بلکه باید این مهم را از طُرُقی محقَّق ساخت که امکان تجدید مداوم را دارا باشد.

بنابراین، هنگامی که از اشتغال سخن به میان می‌آید نیز، ضروری است که این شاخص در نظر قرار گیرد و به اشتغال پایدار اندیشیده شود.

صنایع‌دستی ایران یکی از بهترین نمونه‌های اشتغال پایدار، و در عین حال صنایع خُرد- و در برخی موارد سبز- محسوب می‌شود که دارای محاسن دیگری مانند توجه به ارزش‌ها و سبک زندگی اصیل ایرانی – اسلامی، ارزش افزودۀ بالا، اتکا به دانش و فناوری بومی، عدم نیاز به واردات در بسیاری موارد و امکان آموزش کوتاه‌مدت است.

بنابراین می‌توان با پرداختن به صنایع دستی، ضمن حرکت در مسیر توسعۀ پایدار، بسیاری از اهداف فرهنگی و اقتصادی را نیز تأمین کرد.

اما برای دستیابی به این امر، زیرساخت‌هایی نیاز است که بتواند ضمن ارتقای کیفی و پاسخگویی کمّی تولیدات، حیثیت این امکان عظیم را نیز به عنوان ارزشی والا تضمین کند.

یکی از راهکارهایی که معاونت صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور در دهۀ گذشته برای تحقق این امر در پیش گرفته، ثبت جهانی و ملی شهرها و روستاهای صنایع دستی است. اما همین فعالیت، به ویژه برای تداوم و امکان استفاده در زمینه‌های گردشگری، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نیز نیازمند تمهیداتی است که ضمن سرعت‌بخشی به فرایند ثبت‌های ملی و جهانی که به واسطۀ شیوع بیماری کرونا متوقف شده بود، بتواند دیگر مناطق را نیز به جُنب و جوش واداشته و آن‌ها را مستعد تقویت خود برای امکان ورود در این رقابت جهانی کند.

راه حل این مسئله نیز، طبق بررسی‌های دقیق و کارشناسانه که حاصل ساعت‌ها جلسۀ تخصصی با متخصصان فن بوده، در نوع جدیدی از ثبت داخلی تحقق یافته که «ثبت شهرها و روستاهای ملی صنایع‌دستی» مطاق با استانداردها و معیارهای شورای جهانی صنایع دستی برای ثبت جهانی است.

این راهکار جدید، می‌تواند تا حد ممکن به مثابه راه حل بلندمدت بسیاری از چالش‌های کنونی مانند مهاجرت روستاییان به شهرها و کلان‌شهرها، اشتغال جوانان، برندسازی، فرهنگ سازی، گفتمان سازی، نیاز به درآمدهای مکمل و… مورد توجه قرار گیرد.

زیرا با ثبت ملی یک شهر یا روستا، مشخص می‌شود که آنجا دارای ظرفیت‌هایی است که مستعد توجه بوده و همچنین می‌تواند نویدبخش ثبت جهانی باشد.

بنابراین، ضمن ایجاد انگیزه برای رشد رشته‌ای که شهر یا روستا به واسطۀ آن ثبت شده، انسجام و همدلی و ایجاد مطالبۀ عمومی ضرورتاً زیرساخت‌های دیگری مانند امکانات فروش، ترویج و پذیرایی از گردشگران و علاقه‌مندان حوزۀ هنر و همچنین باز کردن باب بازرگانی داخلی در ابتدا و سپس بازرگانی خارجی برای محصولات مورد نظر مهیا شود. فرآیندی که به طور مستقیم و غیرمستقیم تمهیدات لازم را برای توسعۀ شهر یا روستای ثبت شده فراهم می‌سازد.

البته نباید فراموش کرد که این کار، یعنی ثبت ملی، به نحوی در راستای انجام تکالیف قانونی نیز بوده است. زیرا در بند ب ماده ۹۸ قانون برنامه ششم توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آمده است: «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف است به منظور حفظ و صیانت از میراث فرهنگی اقدام لازم را با همکاری و هماهنگی سایر دستگاههای اجرایی ذی‌ربط به منظور شناسایی، مستندسازی، حفاظت و مرمت و معرفی میراث فرهنگی (اعم از ملموس و ناملموس) میراث طبیعی، ایجاد شهرهای جهانی صنایع دستی و احیای هنرهای سنتی در حال زوال در حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی و ثبت در فهرست میراث جهانی را طبق بودجه سنواتی به‌عمل آورد.»

اما تحقق این امر، خود، نیازمند تمهیداتی است که آن نیز به عنوان مصوبه شورای عالی سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری در ۲۳ خرداد ماه ۱۳۹۶ بدین شرح اعلام شده است: «دستگاه‌های اجرای موضوع ماده (۵) قانون مدیریت خدمات کشوری در اجرای تکالیف قانونی خود، موظف است نسبت به تأمین زیرساخت‌های شهرها و روستاهای جهانی صنایع‌دستی با هماهنگی سازمان میراث‌فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری اقدام و گزارش سالانه خود را به دستگاه ذیربط جهت انعکاس به شورای عالی میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری اعلام نمایند.»

در راستای برنامه‌ریزی برای دستیابی به این هدف نیز شورایی با عنوان شورای راهبردی انتخاب شهرها و روستاهای ملی صنایع‌دستی متشکل از مجموعه‌ای از افراد متخصص، مطلع و مرتبط تشکیل شده که برای تصمیم‌گیری نهایی درمورد پرونده‌های شهرها و روستاهای ملی در جلسات مربوطه شرکت می‌کنند.

البته لازم به توضیح است پرونده‌هایی که در این شورا بررسی می‌شوند ماحصل تصمیم گیری و مصوبات کمیته‌های استانی هستند و پس از بازرسی‌های میدانی، تصویب و تایید، پرونده‌ها با رأی مثبت اکثریت اعضای جلسه، ثبت ملی خواهند شد.

شاید اکنون این پرسش به ذهن متبادر شده باشد که تعریف دقیق شهرو روستای ملی صنایع‌دستی چیست؟ در واقع شهر و روستای ملی به شهر و روستایی اطلاق می‌شود که با توجه به شاخصه‌های تولید، تعداد کارگاه‌های فعال، فروش، مدیریت شهری و روستایی، تعداد تشکل‌های غیردولتی، جاذبه‌های فرهنگی و تاریخی، زیرساخت‌های موردنیاز و… در کمیته‌های استانی تأیید و پس از ارزیابی پرونده‌های مربوطه در شورای راهبردی انتخاب شهرها و روستاهای ملی کشور به ثبت ملی رسیده باشد. لازم به ذکر است که ادارۀ جلسات این شورا و ریاست آن برعهدۀ معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی است.

از مهم‌ترین اهداف این کار نیز می‌توان به ارتقا جایگاه صنایع‌دستی در ایران و جهان، حفظ و تثبیت عنوان شهر و روستای ملی و جهانی صنایع دستی، تلاش و برنامه ریزی برای ارتقا و تبدیل شهر و روستای ملی به جهانی، توسعه زیرساخت‌های منطقه در راستای رشد صنایع‌دستی هر منطقه، ارتقای وضعیت اقتصادی و معیشتی ذی نفعان صنایع‌دستی، معرفی صنایع‌دستی کشور در داخل و خارج کشور، تقویت ارتباط بین شهرها و روستاهای جهانی ایران با سایر کشورها، شناسایی و معرفی آثار و همچنین هنرمندان و صنعتگران صنایع دستی مرتبط در منطقه، برندسازی برای تولیدات منطقه و ارتقای وضعیت فروش و صادرات منطقه اشاره کرد.

خوشبختانه در این شورا تا کنون ۵۶ شهر و روستای ملی صنایع دستی ثبت شده و با نظارت مستمر، امکان ورود آن‌ها را به رقابت‌های آتی ثبت جهانی شهرها و روستاهای صنایع دستی فراهم است.

امیدواریم با تداوم این روند که منجر به توسعۀ کیفی و رشد کمّی شهرها و روستاهای ملی خواهد شد، ثبت‌های جهانی بیشتری را امکان‌پذیر کنند تا به این وسیله به واسطۀ هویت بخشی، ایجاد انگیزه حرکت درونی، گسترش بازرگانی و گردشگری داخلی و نیز از طریق گسترش بازرگانی و گردشگری خارجی، امکان توسعۀ پایدار را فراهم آورند. مخصوصا این که در بعضی از این مناطق صنایع‌دستی تنها عامل توسعه محسوب می‌شود.

منبع:میراث آریا

میراث خوشنویسی در مشهد جاری است

دستاورد خوشنویسی تا همیشه تاریخ هنر برقرار خواهد ماند

خطاطی و خوشنویسی در مشهد قدیم با نام سلطانعلی مشهدی آغاز و پس از چند قرن در دوران معاصر متصل می‌شود، به نام مرحوم استاد اعتضادی از خطاطان و مرمت‌کاران مبرز آستان‌قدس رضوی بوده‌اند که در کنار خطاطی و عشق‌ورزی به هنر بزرگانی در حضورش از شاگردی به استادی رسیده و دستاورد آن تا به امروز و همیشه تاریخ هنر برقرار خواهد ماند.

از جمله استاد سیدغلامرضا موسوی خطاط که بسیاری از اساتید دیروز و امروز از شاگردان وی بوده و هستند.

از دیگر شاگردان استاد اعتضادی رضا مافی است، وی در عین وفاداری به خوشنویسی سنتی و احیاء شیوه و نام میرزا غلامرضا اصفهانی، ابداعاتی در ترکیب خط و نقاشی داشت که موجب شکل‌گیری موج جدیدی در تاریخ هنر معاصر ایران گشت و او را یکی از سردمداران نقاشی‌خط در ایران می‌دانند.

پایه‌گذاری خوشنویسی معاصر در مشهد

جریان خوشنویسی معاصر در مشهد توسط بزرگانی چون استاد سید غلامرضا موسوی اسماعیلی قوچانی و مصطفی مهدیزاده تحت عنوان کانون خوشنویسان خراسان پایه‌گذاری شد.

همزمان با حضور استاد سیدحسین میرخانی در مشهد و برگزاری کلاس‌های تابستانی در سال‌های ۱۳۴۷ نطفه تشکیل انجمن خوشنویسان ایران شعبه مشهد شکل گرفت و در سال ۱۳۵۱ رشما آغاز به‌کار کرد.

کلاس‌های خوشنویسی در این دوران با سرپرستی مصطفی مهدیزاده در فضایی پر مهر و صفا در مشهد بنیان گرفت که به همراه عزیزانی چون استاد اسماعیل قوچانی، حبشی‌زاده، بلوریان، خیامی، ابراهیم‌نیا توکلی، کاظمیان، کریمی، نامجو، مردادی و… قوت و اعتبار یافت.

این کلاس‌ها در اماکن مختلف برگزار و در نهایت در ساختمان مجتمع امام رضا (ع) در پارک ملت مستقر شد، مسئولان وقت استادان و اعضای انجمن خوشنویسان در پی تقاضای محلی مستقل بودند که با تلاش و پیگیری زمینی در منطقه قاسم‌آباد مشهد زمینی تهیه و مجتمع فرهنگی سلطانعلی مشهدی را ساختند تا برای برگزاری امتحانات و برنامه‌های آموزشی، فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.

بهره‌‎مندی خوشنویسان مشهدی از حضور استادان بزرگ

به‌لطف وجود آقا امام رضا (ع) در این سال‌ها خوشنویسان مشهد از حضور استادان بزرگی بهره‌مند شدند که در تقویت شناخت ارزش‌های خوشنویسی مفید و موثر بوده‌اند، از جمله کلاس‌های استاد غلام‌حسین امیرخانی در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲، استاد اخوین در سال ۱۳۶۷ که ثمره تهیه مرقع چلیپای بحر عشق بوده است، هم‌چنین حضور استاد صمدی در سال‌های ۱۳۸۲-۱۳۸۵ که باید شکرگزار بود از لطف حضورشان و نتیجه آن حضور خوشنویسان مشهدی در جشنواره‌های هنری داخلی و خارجی، برگزاری نمایشگاه‌ها و کارگاه‌های آموزشی، خطاطی و چاپ کتاب‌های هنری، آموزش و ادبی بوده است.

چشم نوازی آثار استادان خوشنویسی مشهد در حرم مطهر رضوی

همچنین آثار استادان خوشنویس مشهد در حرم مطهر رضوی شامل کتیبه‌ها خطاطی، بیوگرافی ضریح مطهر، کتابخانه‌ها و ده‌ها مورد دیگر که چشم‌نواز زائران دائمی آقا امام رضا (ع) است در منظر دیدگان اهل دل قرار دارد.

نهالی که پنج دهه پیش استادان این خطه هنرپرور به ودیعه گذاشتند ثمره‌اش درختی است پرشاخ و برگ با میوه‌های شیرین که آینه آن وجود بیش از ده‌ها استاد، صدها مدرس و تعداد بی‌شماری هنرجو علاقه‌مند درشعبه‌های شهرستان‌های خراسان رضوی و به ویژه شعبه‌های مختلف سطح شهر مشهد است.

مشهد قطب دوم خوشنویسی ایران به لحاظ کمی و کیفی است

به سراغ محمدعلی باقرزاده طوسی رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی می‌روم، او درباره فعالیت این انجمن در مشهد می‌گوید: «انجمن خوشنویسی مشهد حدود نیم قرن فعالیت می‌کند و مشهد قطب دوم خوشنویسی ایران به لحاظ کمی و کیفی است.»

این استاد خوشنویسی ادامه می‌دهد: «خراسان رضوی و به ویژه مشهد همواره در مسابقات و جشنواره‌های داخلی و بین المللی همیشه صاحب جایگاه و مقام بوده است.»

او می‌افزاید: «انجمن خوشنویسان مشهد ۹ شعبه در سطح شهر مشهد دارد البته طی دوسال گذشته به دلیل شیوع ویروس کرونا برگزاری کلاس‌های خوشنویسی با افت شدید هنرجو مواجه شده است و اگر چه در گذشته سالیانه بیش از ۱۵۰۰ هنرجو در مقاطع مختلف در حال هنرآموزی بوده‌اند اما اکنون به کمتر از ۲۰۰ نفر کاهش یافته است.»

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی درباره وضعیت خوشنویسی خراسان رضوی و مشهد می‌گوید: «در کشور حدود ۳۰۰ نفر دارای کرسی استادی هستند که ۱۱ نفر از این استادان در مشهد حضور دارند.»

او به فعالیت ۴۲ مدرس خوشنویسی نیز اشاره می‌کند: «این افراد که دارای درجه خوشنویس فوق‌ممتاز نیز در انجمن خوشنویسان خراسان رضوی هستند آموزش خوشنویسی را در کنار استادان در خطوط نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ، ثلث و خط تحریری آموزش می‌دهند.»

باقرزاده طوسی با اشاره به آزمون‌های سالیانه خوشنویسی می‌گوید: «این آزمون‌ها در سال سه نوبت در پنج سطح مقدماتی، متوسط، خوش، عالی و ممتاز و در سال یک نوبت آزمون‌های مرحله فوق ممتاز برگزار می‌شود.»

او با بیان این‌که جریان خوشنویسی در خراسان رضوی و به‌ویژه مشهد همواره زنده و پویاست و جریان دارد، تصریح می‌کند: «فارغ‌التحصیلان خوشنویسی در مدارس ممتاز و بالاتر در مشهد حدود ۴۰۰ نفر هستند هم‌چنین نصف همین تعداد نیز در شهرستان‌های استان حضور دارند.»

باقرزاده طوسی یادآور می‌شود: «در ۱۴ شهرستان استان نیز شامل نیشابور، سبزوار، گناباد، کاشمر، تربت‌حیدریه، تربت‌جام، تایباد، سرخس، فریمان، درگز، بینالود (طرقبه‌شاندیز)، بجستان و خواف نیز انجمن خوشنویسان شعبه دارد و فعالیت خوشنویسی در حال انجام است.»

آینده روشن خوشنویسی

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی می‌گوید: «آینده خوشنویسی را با اقداماتی که صورت گرفته بسیار روشن می‌بینم، هر روز هم پیشرفت‌هی خوبی را در عرصه هنر خوشنویسی می‌بینیم، در جشنواره‌ها و نمایشگاه‌ها داخلی و خارجی که خوشنویسان حضور دارند درخشش و روند رو به رشدشان به خوبی مشخص می‌شود. »

به عقیده او هنر خوشنویسی با ادبیات عجین شده و با مردم و فرهنگ مردم گره خورده است: «خوشنویسی روز به روز ارتقاء پیدا می‌کند و آثار جدید را شاهد هستیم، خوشنویسی نوین نیز در شکل‌ها و فرم‌های مختلف از جمله خط‌نقاشی، خط در گرافیک و… خود را به خوبی نشان داده و مورد استفاده قرار می‌گیرد.»

خوشنویسی و چندهزار سال تمدن

رئیس انجمن خوشنویسان مشهد و مدیر انجمن‌های خوشنویسان خراسان رضوی به سابقه دیرینه خوشنویسی در ایران اشاره می‌کند: «خوشنویسی هنر چند هزارساله تمدن ایران است که هم‌چنان رو به رشد است و طی چند دهه اخیر خطوطی از جمله معلی و کرشمه ابداع شده است، هم‌چنین خطوط دیگری را برخی استادان ابداع کرده که در حال خطاطی و ثبت اصول و قواعد آن هستند.»

باقرزاده طوسی از اهمیت ثبت جهانی این میراث می‌گوید: «با توجه به این برخی کشورها هنر خوشنویسی را متعلق به خود می‌دانستند و برخی ادعاها را در این زمینه مطرح می‌کردند ثبت آن در فهرست میراث جهانی یونسکو اقدامی بسیار ارزشمند است.»

این استاد خوشنویسی یادآور می‌شود: «هنر نگارش ایران ریشه در تمدن بین‌النهرین دارد، حدود ۷ هزار سال پیش سومریان خط را ابداع کرده و در لوح‌های گلی ثبت کردند و به طور طبیعی این خواستگاه با سابقه چند هزار سال به چین و مصر راه پیدا کرد.»

او ادامه می‌دهد: «خوشنویسی در ایران نیز ه دوره خطوط اوستایی و پهلوی برمی‌گردد و نشانه‌های خوشنویسی ایران را در این دوره‌ها می‌توان یافت.»

باقرزاده طوسی می‌افزاید: «بعد از اسلام نیز همان خطوطی را که نگارش می‌شد خطوط کوفی نامیده شد که این خطوط همان خطوطی است که توسط ایرانی‌ها ابداع شده بود و چند قرن بعد از ورود اسلام به ایران خط کوفی جایگزین خط پهلوی شد و با ادغام خط کوفی و خط پهلوی، خطوط نسخ و ثلث توسط هنرمندان ایرانی جایگزین شد.»

او می‌گوید: «البته ابداع خطوط خوشنویسی نسخ و ثلث دارای شاخه‌های متعددی است که به اقلام شش‌گانه معروف است، این خطوط در طول سال‌های مختلف پالایش و شاخه‌های متعدد پیدا کرده تا این که به دوره معاصر رسید و در دوره معاصر این خطوط تدریس می‌شود.»

قدمت ۶۰۰ساله نستعلیق به عنوان عروس خطوط ایرانی اسلامی

این استاد خوشنویسی به سابقه این خطوط اشاره می‌کند: «فقط خط نستعلیق که به عروس خطوط ایرانی‌اسلامی لقب گرفته بیش از ۶۰۰ سال قدمت دارد.»

باقرزاده طوسی با اشاره به ثبت جهانی برنامه ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی ایران در فهرست میراث ناملموس یونسکو می‌گوید: «ثبت جهانی این میراث موجب می‌شود که هنر خوشنویسی به تمام مردم فرهنگ دوست دنیا معرفی شود و باعث اعتباربخشی به فرهنگ و هویتی ملی و فرهنگی ما شود.»

او تاکید می‌کند: «ثبت جهانی این میراث نقطه عطفی برای ارتباطات فرهنگی این هنر و فرهنگ ایرانی اسلامی با دیگر فرهنگ‌ها دنیا خواهد بود.»

منبع:میراث آریا

کشف‌‌های مهم باستان‌ شناسی سال

قدیمی‌ترین نقشه اروپا، شهر طلایی گم‌شده در مصر و یک تپه‌نگاره عظیم در هند از جمله اکتشافات مهم و قابل‌توجهی به شمار می‌روند که در سال جاری میلادی به وقوع پیوستند.

میراث‌فرهنگی جهانی ایران را بشناسیم

 ۲۶ اثر میراث‌فرهنگی ملموس ایران از سال ۱۳۵۸ تا ۱۴۰۰ در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده است و اکنون ایران در میان ۱۰ کشور اول جهان در ثبت جهانی آثار میراث فرهنگی قرار دارد.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ایرنا، ثبت ۲۶ اثر فرهنگی تاریخی و طبیعی در فهرست جهانی یونسکو پس از انقلاب اسلامی نشان از جایگاه درخشان فرهنگی، تاریخی و تمدنی ایران دارد. آثاری که ثبت و معرفی آنها نه تنها منجر به جذب گردشگر و توسعه گردشگری فرهنگی -که ایران عموماً در این گروه از گردشگری قرار می‌گیرد- می‌شود، بلکه شان و جایگاه فرهنگی کشور را در جوامع بین‌المللی ارتقا می‌دهد.

آثار و بناهای تاریخی و باستانی، تولیدات هنرهای‌ سنتی، چشم‌اندازهای طبیعی، بخشی از دارایی‌های فرهنگی، در گروه آثار و محصولات و میراث فرهنگی ملموس قرار دارند، که یا در قالب یک محوطه باستانی و یا به عنوان اموال فرهنگی در موزه حفظ و نگهداری می‌شوند، اما آثار فرهنگی ناملموس شکل‌هایی از فرهنگ به‌شمار می‌روند که اگر چه قابلیت ثبت و ضبط دارند، اما قابلیت ذخیره در یک محل فیزیکی مانند موزه را ندارند و به واسطه ویژگی‌های ذاتی و خاص خود، قابل انتقال، تکرار و تجربه‌کردن هستند.

تا پیش از انقلاب اسلامی هیچ‌کدام از آثار فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور در فهرست میراث‌جهانی به ثبت نرسیده بود؛ در سال ۱۳۵۸ سه اثر چغازنبیل، تخت‌جمشید و میدان امام (نقش جهان) اصفهان در فهرست میراث‌جهانی قرار گرفت و از آن سال تا قبل از دولت یازدهم طی ۳۵ سال، ۱۶ اثر تاریخی جهانی شد و در دولت یازدهم و دوازدهم، به رغم تعویق اجلاس‌های یونسکو در دوران شیوع کرونا (از سال ۹۸ تا مرداد ۱۴۰۰)، ۱۰ اثر ثبت جهانی شده است.

اکنون با ثبت شهر سوخته، منظر فرهنگی میمند، محوطه باستانی شوش، بیابان لوت، قنات‌های ایرانی، شهر تاریخی یزد، منظر باستان‌شناسی ساسانی فارس و جنگل‌های هیرکانی، راه‌آهن سراسری ایران و منظر فرهنگی اورامانات/ هورامان در فاصله سال‌های ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۰، ایران با ثبت ۲۶ اثر ملموس فرهنگی، تاریخی و طبیعی در فهرست جهانی سازمان علمی، فرهنگی‌وآموزشی ملل متحد (یونسکو) در رتبه نهم جهان قرار دارد.

نیایشگاه چغازنبیل در خوزستان، تخت جمشید در فارس و میدان نقش جهان در استان اصفهان در سال ۱۳۵۸ (١٩٧٩) در حافظه میراث‌جهانی یونسکو ثبت شده است. از آن سال به بعد در حدود ۲۴ سال هیچ پرونده‌ای برای ثبت‌جهانی تشکیل نشد و بعد از بیش از دو دهه، تخت سلیمان در آذربایجان‌غربی در سال۱۳۸۲ (٢٠٠٣) و مجموعه ارگ بم کرمان ۱۳۸۲ و مجموعه پاسارگاد در فارس در سال ۱۳۸۳ (٢٠٠۴) در یونسکو به ثبت جهانی رسید. این روند در سال‌های بعد ادامه پیدا کرد و گنبد سلطانیه در زنجان در سال ۱۳۸۴ (٢٠٠۵) و محوطه بیستون در کرمانشاه در سال ۱۳۸۵ (٢۰٠۶) هفتمین و هشتمین اثر ملی ایران هستند که در یونسکو ثبت‌جهانی شده‌اند.

مجموعه کلیساهای آذربایجان شامل قره کلیسا، سن استپانوس و زُر زُر در سال ۱۳۸۷ (٢٠٠٨) و سازه‌های آبی شوشتر در خوزستان در سال ۱۳۸۸ (٢٠٠٩) نهمین و دهمین آثار ثبت شده ایران هستند که در فهرست جهانی ثبت شده‌اند و در ادامه این روند در سال ۱۳۸۹ (٢٠١٠) ایران موفق به ثبت دو اثر در فهرست جهانی شد، بازار تبریز در استان آذربایجان‌شرقی و بقعه شیخ صفی‌الدین اردبیلی در استان اردبیل به دلیل ویژگی‌های معماری و تاریخی در حافظه جهانی قرار گرفت.

با ثبت مجموعه باغ‌های ایرانی شامل ۹باغ پاسارگاد در مرودشت فارس، باغ ارم شیراز، چهل‌ستون اصفهان، باغ فین کاشان، عباس‌آباد بهشهر، باغ شاهزاده کرمان، اکبریه بیرجند، باغ دولت‌آباد یزد، پهلوان‌پور مهریز یزد در سال ۱۳۹۰ (٢٠١١)، مسجد جامع اصفهان و برج گنبد قابوس در گلستان در سال ۱۳۹۱ (٢٠١٢) و مجموعه فرهنگی تاریخی (کاخ) گلستان تهران سال ۱۳۹۲ (٢٠١٣)، در یونسکو تعداد آثار جهانی ایران به ۱۶ اثر رسید.

ثبت جهانی لوت و هیرکانی دو اثر طبیعی و راه‌آهن، میراث صنعتی

شهر سوخته در سیستان‌وبلوچستان در سال ۱۳۹۳ (٢٠١۴)،  منظر فرهنگی روستای میمند در کرمان و محوطه باستانی شوش در استان خوزستان در سال ۱۳۹۴ (٢٠١۵)، بیایان لوت که در پهنه استان‌های کرمان، خراسان جنوبی و سیستان‌وبلوچستان قرار دارد در سال ۱۳۹۵ (٢٠١۶) جایگاه جهانی پیدا کرد؛ همچنین در این سال مجموعه یازده رشته قنات و کاریز ایرانی شامل قصبه گناباد، بلده فردوس، باغ زارج یزد، حسن‌آباد مهریز، آسیاب‌آبی میرزانصرالله مهریز، گوهرریز جوپار کرمان، دوقلوهای اکبرآباد و قاسم‌آباد بروات، مون اردستان، وزوان میمه و مزدآباد اصفهان که از قدیمی‌ترین و عجیب‌ترین سیستم‌های آبرسانی جهان و شاهکار معماری و مهندسی ایرانی است، ثبت جهانی شد.

با ثبت شهر تاریخی یزد به عنوان نخستین شهر تاریخی ایران در سال ۱۳۹۶ (٢٠١٧)، چشم‌انداز باستان‌شناسی ساسانی فارس در سال ۱۳۹۷ (٢٠١٨) و جنگل‌های هیرکانی در استان‌های خراسان شمالی، گلستان، مازندران، گیلان و سمنان در سال ۱۳۹۸ (٢٠١٩)، و بعد از وقفه‌ای دو ساله ثبت راه‌آهن سراسری ایران (مسیر ریلی از بندر ترکمن در شمال کشور تابندر امام‌خمینی (ره) در جنوب کشور حدود ۱۴۰۰ کیلومتر) و  همچنین منظر فرهنگی اورامانات/ هورامان ۱۴۰۰ (۲۰۲۱)، تعداد آثار ثبتی ایران در فهرست یونسکو به ۲۶ مورد رسید.

استان اصفهان و کرمان در صدر آثار جهانی در ایران

در طول ۴۳ سال گذشته از مجموع ثبت ۲۶ پرونده در یونسکو، ۵۹ اثر فرهنگی،‌ تاریخی، طبیعی و صنعتی ملموس ایران از ۲۰ استان جایگاه جهانی پیدا کرده‌اند که ۲۰ اثر پرونده مستقل و ۳۹ اثر پرونده‌های مشترک داشته‌اند. پرونده قنات‌های ایرانی با یازده اثر، باغ‌های ایرانی با ۹ اثر، جنگل‌های هیرکانی از ۵ منطقه استانی، کلیساهای تاریخی با ۳ اثر، بیابان لوت از ۳ منطقه استانی و راه‌آهن سراسری از مسیری با عبور از ۸ استان (گلستان، مازندران، سمنان، تهران، قم، مرکزی، لرستان و خوزستان) در یونسکو ثبت جهانی شده‌اند.

استان‌های اصفهان و کرمان هر کدام با ۷ اثر جهانی در رتبه اول کشور، استان یزد با ۶ اثر، استان فارس با ۵ اثر به ترتیب در جایگاه دوم و سوم، استان‌ خوزستان ۴ اثر در جایگاه چهارم و استان‌های آذربایجان‌غربی و خراسان جنوبی، مازندران و گلستان هر کدام با ۳ اثر در فهرست جهانی یونسکو، در جایگاه پنجم استانی قرار دارند.

استان‌های آذربایجان‌شرقی، سیستان‌وبلوچستان، کرمانشاه، تهران و سمنان هر کدام دارای دو اثر جهانی هستند، و استان‌های زنجان، مرکزی، اردبیل، خراسان‌شمالی، قم و گیلان هر کدام با یک اثر ثبت شده جهانی در یونسکو، در جهان شناخته می‌شوند.

اگر چه حفاظت از آثار فرهنگی تاریخی و طبیعی یک وظیفه عمومی برای ملت‌ها و دولت‌هاست، اما تشکیل پرونده، معرفی و ثبت این آثار در فهرست ملی و فهرست جهانی در سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان یونسکو یکی از ماموریت‌ها و مسئولیت‌های ویژه دولت‌هاست. اکنون حفاظت و حراست بیشتر و دقیق‌تر از این ۲۶ اثر جهانی، رسالت همه ایرانیان اعم از مردم و دولت است و باید پس از مهار کرونا، برای حضور و بازدید از همه گردشگران جهان دعوت شود تا شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن ایرانی را در مقابل چشمان جهانیان به زیبایی به نمایش گذاشته شود.

منبع:ایرنا

سفری همراه با انگیزه‌های مالی در «گردشگری تجاری»

گردشگری تجاری یا سفر تجاری به شکلی از سفر گفته می‌شود که شامل فعالیت‌های تجاری خارج از خانه است.

سازمان جهانی گردشگری(UNWTO)  گردشگران را افرادی تعریف می‌کند که به مکان‌هایی خارج از محیط معمول خود سفر می‌کنند و در آن تا بیش از یک سال متوالی برای اوقات فراغت، کسب و کار و اهداف دیگر اقامت می‌کنند. بنابراین گردشگری تجاری زیرمجموعه گردشگری قرار گرفته و تجارت در آن به بخش مهم و جدایی‌ناپذیر این نوع از گردشگری تبدیل شده است.

فعالیت‌های گردشگری تجاری شامل شرکت در جلسات، کنگره‌ها، نمایشگاه‌ها، سفرهای تشویقی و میهمان‌نوازی شرکتی می‌شود. از نظر آکادمیک ادبیات زیادی در مورد توصیف گردشگری تجاری یا سفر تجاری وجود ندارد؛ با این حال صاحب‌نظران گردشگری تجاری را مربوط به کسانی می‌دانند که برای اهداف مرتبط با کارشان سفر می کنند.

گردشگری تجاری یکی از قدیمی‌ترین اشکال گردشگری به شمار می‌رود. گردشگری تجاری وسیله‌‎ای برای سفر است که با هدف اولیه فعالیت‌های مرتبط با شغل و کار انجام می‌شود. این نوع از گردشگری تأثیر به‌سزایی بر اقتصاد ایجاد می‌کند و به نوعی یک رابطه قوی و همبستگی بین اقتصاد یک کشور و گردشگری تجاری وجود دارد.

مسافران تجاری نسبت به هزینه‌های خود حساسیت کمتری دارند زیرا معمولا تنها کسری از هزینه را شخص گردشگر می‌پردازد؛ به گونه‌ای که بر اساس تحقیقات مسافران تجاری در طول سفر خود تا چهار برابر بیشتر از هر نوع گردشگر دیگری هزینه می‌کنند.

بنابراین گردشگری تجاری کمک‌های اقتصادی قابل توجهی به اقتصاد محلی و جهانی می‌کند. همچنین توسعه زیرساخت‌های پیشرفته و سیستم‌های حمل‌ونقل را ارتقا می‌دهد که برای دیگر اشکال گردشگری و همچنین جمعیت محلی سودمند خواهد بود.

بر این اساس گردشگری تجاری از صنعت میهمان‌نوازی، یعنی رزرو هتل و رزرو رستوران نیز پشتیبانی می‌کند. علاوه بر این این نوع سفر بر گردشگری تفریحی نیز اثرگذار است زیرا مسافران تجاری تمایل دارند فعالیت‌های تجاری و تفریحی را ترکیب کرده و از هر ۲ گونه گردشگری بهره‌مند شوند.

فعالیت‌های گردشگری تجاری انواع مختلفی دارد که از نمونه‌های آن‌ می‌توان به غرفه‌داران و نمایشگاه‌های بین‌المللی اشاره کرد زیرا مسافران تجاری ممکن است به منظور شرکت در نمایشگاه به سفر بپردازند. نمایشگاه‌ها فرصت‌هایی را برای کسب و کارها فراهم می‌کند تا با جامعه صنعت بین‌المللی ارتباط برقرار کنند.

جلسات و همایش‌ها نیز از دیگر فعالیت‌های این نوع از گردشگری محسوب می‌شود. گردشگران تجاری در طول سفرهای کاری خود جلساتی برای شرکت محل کار خود خواهند داشت که جلسات قرار ملاقات با مشتریان، جلسه هیات مدیره در شرکت فعلی یا شعب بین‌المللی و جلسه توجیهی با کارکنان یک شعبه جدید را در بر می‌گیرد.

با توجه به اینکه مقاصد گردشگری تجاری متنوعی در سراسر جهان وجود دارد اما عمدتا این نوع گردشگری در کشورهای شمالی جهان صورت می‌گیرد زیرا کشورهای شمال جهان توسعه یافته هستند و در آن منابع و زیرساخت‌هایی مجهز برای دسترسی آسان به گردشگری تجاری و در نتیجه انتخابی مطلوب برای مسافران این نوع گردشگری فراهم شده است.

در ادبیات گردشگری تجاری اغلب اصطلاح MICE مورد استفاده قرار می‌گیرد. در واقع واژه MICE مرجعی برای جلسات، مشوق‌ها، کنفرانس‌ها و رویدادهاست که بر اساس تعریف سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل متحد به عنوان صنعت گردهمایی شناخته شده است.

از جمله شهرهایی که گردشگری تجاری در آن‌ها رواج یافته است می‌توان هنگ‌کنگ، لندن، دبی، توکیو، پاریس، نیویورک و… را نام برد.

منابع:

www.tradeforum.org

tourismteacher.com

منبع:ایسنا

«کاروتعطیلات» راهکار فیلیپین برای احیای گردشگری

به‌گزارش میراث‌آریا، اقتصاد فیلیپین که کشوری با سواحل شنی جذاب، مکان‌های غواصی معروف، سرگرمی‌های پرجنب‌وجوش، میراث فرهنگی متنوع و حیات‌وحش منحصربه‌فرد است، به گردشگری وابسته است . در سال ۲۰۱۹، ۵۱ تریلیون پزو (معادل ۵۰ میلیارد دلار) درآمد داشته که تقریباً ۱۳درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد.

با شیوع بیماری همه‌گیر کرونا در سال ۲۰۲۰، اکثر مقاصد گردشگری در فیلیپین مجبور به تعطیلی شدند و ضربه بزرگی به این بخش وارد شد، زیرا درآمد آن به ۹۷۳میلیارد پزو کاهش یافت و ورود گردشگران خارجی ۸۲درصد و سفرهای محلی تقریباً ۷۸درصد افت پیدا کرد.

با گذشت نزدیک به دو سال از شروع همه‌گیری، این کشور آسیای جنوب شرقی تا حد زیادی در مهار شیوع COVID-۱۹ با قرنطینه و اقدامات واکسیناسیون موفق بوده است. تعداد ابتلا در جمعیت ۱۱۰میلیون نفری این کشور از اواسط سپتامبر به طور پیوسته کاهش یافته است و به طور متوسط ​​به کمتر از ۳۰۰ مورد جدید در روز رسیده است و بیش از ۴۰درصد فیلیپینی‌ها به طور کامل در برابر این ویروس واکسینه شده‌اند.

کاهش نرخ ابتلا به مقامات این امکان را داده است که به تدریج بخش گردشگری را به ویژه برای مسافران داخلی بازگشایی کنند. مسافران کاملاً واکسینه شده از کشورهایی که توسط مقامات فیلیپین به عنوان «افراد کم‌خطر» طبقه‌بندی شده‌اند، می‌توانند وارد این کشور شوند.

برنادت رومولو پویات، وزیر گردشگری فیلیپین، اوایل این هفته در مصاحبه‌ای گفت: «سناریوی فعلی گردشگری به طور کلی خوش‌بینانه به نظر می‌رسد، زیرا به پایان سال ۲۰۲۱ نزدیک می‌شویم. برای سال ۲۰۲۲، ما مشتاقانه منتظر حفظ شتاب بهبود برای بسیاری از مقاصد خود هستیم که عمدتاً توسط بازار داخلی هدایت می‌شود.»

برای مسافران بین‌المللی، فیلیپین بر روی آنچه که او آن را «مدل‌های توسعه گردشگری پایدار» می‌خواند، تمرکز خواهد کرد.

پویت در ادامه گفت: «تمرکز ما بر ارائه تجربیات باکیفیت به مهمانان است نه گردشگری انبوه و دستاوردهای کوتاه مدت. این روند چیزی بود که به عنوان نیاز کارمندانی که در طول همه‌گیری از خانه دورکاری می‌کردند، به وجود آمد، ما مطمئن هستیم که با توجه به اهمیت روزافزون کار از راه دور، این روند حتی پس از همه‌گیری نیز ادامه پیدا خواهد کرد.»

او گفت که وزارت گردشگری برای بازگشایی آماده شده است و بیش از ۸۶ درصد از کارگران صنعت گردشگری کشور تا اواسط دسامبر به طور کامل واکسینه شده‌اند.

پویات گفت: «خوشبختانه، توسعه واکسن‌های ضد کووید-۱۹ امیدی دوباره به ما داده است تا این صنعت در نهایت به مسیر ثابت به سمت بهبودی کامل ادامه دهد.»

اجلاس جهانی WTTC که تاثیرگذارترین رویداد برای متخصصان سفر و گردشگری در نظر گرفته می‌شود، قرار است در اواخر ماه مارس در مانیل برگزار شود. دولت فیلیپین و ذینفعان اصلی بخش مهمان‌نوازی و گردشگری این کشور نسبت به این نشست خوشبین هستند. بنیتو بنگزون، مدیر اجرایی اتحادیه هتلداران فیلیپین، عنوان کرد: «با توجه به گزارش‌هایی که در مورد تعداد مبتلایان به کووید-۱۹ سه رقمی شده است، احساس می‌کنیم که از سال ۲۰۲۲ به بعد نه تنها برای هتل‌ها و سایر امکانات اقامتی، بلکه برای صنعت گردشگری به‌طور کلی شاهد سیر صعودی خواهیم بود ما کاملاً مطمئن هستیم که صنعت هتلداری به طور خاص شروع به بهبود خواهد کرد.»

آرتور لوپز، رئیس PHOA افزود: «با این حال، ممکن است چند سال طول بکشد تا بازگشت کامل انجام شود، زیرا پروازهای بین‌المللی نیز باید از سر گرفته شوند. سفر و گردشگری رونق خواهد گرفت، زیرا همه می‌خواهند بعد از مدت‌ها تعطیلی سفر کنند و کسانی که می‌خواهند سفر کنند پول زیادی برای این کار کنار گذاشته‌اند؛ اما من فکر می‌کنم ما باید واقع‌بین باشیم.

انجمن بین‌المللی حمل‌ونقل هوایی قبلاً گفته بود که سال ۲۰۲۴ تنها آغاز کار است؛ بنابراین، به عبارت دیگر، رونق گردشگری باید دو یا سه سال پس از شروع به اوج خود برسد.»

منبع:میراث آریا

این زن هم کلیددار مسجد است هم کلیسا

توران، خواهر ناتنی رفت ترکیه و ماندگار شد، ایران خانم اما همین جا ماند در روستای «سِر». حالا او، هم کلیددار مسجد است هم کلیددار کلیسا.

به گزارش ایسنا، روزنامه «ایران» در ادامه نوشت: سِر را با سپیدارهای بی‌برگش در غروب سرد آخرین روزهای پاییز، آرمیده بر دامان کوه می‌بینم، با خانه‌های سنگچین و کوچه‌های سپید از برف. سِر در چند کیلومتری ارومیه روستایی است مثل همه روستاها؛ پر از آرامش و سکوت، آسمانی آبی، هوایی زلال و مردمی آرام اما سِر اسرار  زیادی دارد و ایران خانم یکی از آنهاست. او را کنار انباری خانه‌اش می‌بینم درحالی که با مرغ‌هایش حرف می‌زند. می‌گوید عکس نگیر لباسم خوب نیست. منتظر می‌مانم برود برگردد. همسرش عصمت هم می‌آید با دو نوه کوچک و زیبایشان. ایران خانم در کلیسا را باز می‌کند و دختربچه‌ها با لباس‌های رنگارنگ زمستانی در حیاط سفید از برف، دنبال هم می‌دوند. کلیسا درست رو به روی خانه ایران خانم است و مسجد نوساز روستا روی تپه انتهای کوچه.

می‌گویم چرا نامت را ایران گذاشتند؟ می‌گوید: «تنها دختر زن دوم پدرم بودم، عزیز دردانه بودم. خواهرم توران هم تنها دخترش از همسر اول است اما حتماً امید داشته باز دختردار شود.» توران واژه‌ای ایرانی است و کلمه‌ای رایج در کردی به معنای قهر کردن. از خودم می‌پرسم پدر ایران خانم از کجا می‌دانسته یکی از خواهرها قهر خواهد کرد؟ عصمت و ایران مثل بقیه کردهای روستا از طایفه «هرکی» هستند. شاخه‌ای از کردهای شمال یا کرمانج اما روستا آسوری و آذری هم دارد؛ هرکی‌های سنی شافعی، آذری‌های شیعه و آسوری یا آشوری‌های مسیحی که تشخیص‌شان برای غریبه‌ای مثل من سخت است چون هر سه زبان در سِر متداول است و آشوری کردی حرف می‌زند و کرد، ترکی آذربایجانی و آذری کردی.

یک سمت حیاط، ساختمان نوساز سالن اجتماعات است و یک سمت، ساختمان قدیمی کلیسای «یوحنای رسول» با در آهنی منقش به صلیب و دو پنجره بلند هلالی. کنار سالن اجتماعات می‌ایستم و به مسجد با آجرنمای زرد درخشانش نگاه می‌کنم. کلیسا اما مثل خانه‌های روستا دیواری سنگچین دارد که قدیمی است و دیواری از آجر سرخ که نشان می‌دهد چند سال پیش بازسازی شده است. این کلیسا در سال ۱۲۵۳ خورشیدی توسط نسل اول مسیونرهای مذهبی امریکایی ساخته شد که فرزند یکی از آنها ژوزف کاکران متولد ۱۲۳۳ ارومیه است. او ۱۳ ساله بود که برای تحصیل طب در کالج پزشکی نیویورک به امریکا رفت و پس از ازدواج به ارومیه و نزد خانواده بازگشت و در سال ۱۲۵۷ یعنی ۵۶ سال پیش از دانشگاه تهران، نخستین دانشکده پزشکی ایران و دو بیمارستان ۱۵۰ تختخوابی زنانه و مردانه را در ارومیه تأسیس کرد. اگر فیلم «گل‌های داوودی» را دیده باشید، می‌دانید کجا را می‌گویم. مدرک نخستین فارغ‌التحصیلان دانشکده پزشکی ارومیه را هم مظفرالدین شاه و کاکران باهم امضا کردند.

کلیسا محرابی ساده دارد با چند تصویر از حضرت عیسی و حضرت مریم، دو ردیف نیمکت چوبی برای نشستن و کاج تزئین شده‌ای رو به روی در ورودی در کنج. دختربچه‌ها لا به لای نیمکت‌ها راه می‌روند اما حواس‌شان به گفت‌وگوی من و ایران خانم و عصمت هست. عصمت می‌گوید: «سه دختر دارم و یک پسر. ۴۰سال است که در سِر ساکنیم. قدیم روستا همه آشوری بودند که خیلی‌های‌شان رفتند؛ بعد که مرزها ناامن شد کردها و آذری‌ها آمدند. الان هم شورای روستا دو نفرشان کرد است یکی آشوری. ایران معتمد همه اهالی است؛ ۱۳ سال پیش وقتی کلیسا را تعمیر کردند، کلیدش را دادند دست ایران، پنج سال پیش هم وقتی مسجد ساخته شد گفتند کلیدش دست تو باشد.»

از او می‌خواهم گشتی در کوچه‌های پیچ در پیچ روستا با آن دیوارهای سنگی زیبایش بزنیم و اگر شد برویم در خانه سرگیس عضو مسیحی شورا. سرگیس اما خانه نیست. برای شب نشینی به خانه یکی از آذری‌های روستا رفته. عصمت آنقدر مشت به در می‌کوبد که اویغن بنیامین و همسرش پیده بیرون می‌آیند زوجی آسوری و حدود هشتاد ساله که نمی‌توانند شادی‌شان را از دیدن ما و عصمت پنهان کنند. پیده خانم که بالای پله ایستاده ترکی آذربایجانی حرف می‌زند و اویغن که وسط کوچه عصمت را در آغوش گرفته کردی فارسی. دستش را روی شانه عصمت می‌گذارد و می‌گوید این برادر من است، فقط برادر نه، برادر بزرگ من است: «چند وقت پیش افتادم سرم شکست، عصمت نبود مرده بودم. برد سرم را ضد عفونی کرد و بست. بعد زنگ زد به پسرم که بیا پدرت را ببر بیمارستان.»

پیده با لرزش از رؤیای زنان باردار سِر می‌گوید: «چند سال مدام هر زنی که اینجا باردار می‌شد، خواب می‌دید حضرت مریم روی تخته سنگ پایین کوچه نشسته و به عیسی(ع) شیر می‌دهد. این خواب آنقدر تکرار شد که پسرم رفت روی تخته سنگ یک اتاقک ساخت. حالا مردم می‌روند شمع روشن می‌کنند و دعا می‌خوانند.»

به تماشای اتاقک می‌روم؛ کلیسایی کوچک کنار باغستان روستا که به اندازه نشستن یکی دو نفر جا دارد، با قالیچه‌ای به بزرگی پادری و چند تصویر از عیسی مسیح و حضرت مریم و جایی برای روشن کردن شمع، کنار در آبی کوچکش. ماه لرزان از لا به لای درختان بالا می‌آید و شب‌نشینی و دورهمی اهالی شروع می‌شود. ایران خانم می‌گفت عزا و عروسی ما یکی است، به قول خودش خیر و شر. به زور از دست‌ عصمت درمی‌روم؛ دستم را گرفته و سمت خانه می‌کشد. می‌گوید شام نخورده بروید عیب است بخدا. نمی‌گویم شب را همین جا میهمانم که ناراحت نشود. اما همین چند دقیقه پیش می‌فهمم که دو روستای سِر هست؛ سِر بالا و سِر پایین و سِر پایینی آن طرف کوه است، کوه سِر. از آن هیجان‌انگیزتر اینکه قبرستان مسیونرهای امریکایی و خانواده کاکران هم بالادست روستاست. فردا تکه‌ای دیگر از اسرار سِر را خواهم فهمید.

ابرهای تیره، آسمان را پوشانده و هوای صبح آخرین روز پاییز، مثل تکه‌های تیز یخ، پوست را می‌شکافد. قبرستان امریکایی‌ها و قبرستان قدیمی آشوری‌های روستا زیر برف مدفون است. روی تابلوی سنگی کنار در، تاریخ ۱۸۵۵ حک شده است. یکی از اهالی می‌گوید قبرستان در سبز زیبایی داشت که از جا کنده‌اند. چند جا دیوار فرو ریخته و تبدیل به انبار کاه و علوفه شده و شاخه‌های خشک بوته‌های خودرو از کپه‌های برف بیرون مانده است. هر قبر تخته سنگی مکعب مستطیل است با خطوط و نقوش انگلیسی و قبر دونیم شده کاکران درست وسط قبرستان است. می‌گویند به هوای گنج، سنگ را شکسته‌اند. راستش را بخواهید اگر همین حالا سنگ‌ها را بار بزنید و بروید هم کسی خبردار نمی‌شود.

قبر مورال، سرکنسول انگلستان در تبریز را کنج قبرستان پیدا می‌کنم که برای درمان به ارومیه آمده و همان جا مرده است. خاک فروریخته از سراشیبی، نیمی از قبر را پوشانده. می‌گویند مظفرالدین شاه هم وقتی ولیعهد بود از تبریز برای درمان به ارومیه و نزد کاکران آمده است.

راهی آن یکی روستای سِر با کوچه‌های چشم نواز و پاکیزه‌اش می‌شوم؛ یکی از مقاصد گردشگری ارومیه با کلیسای زیبای «مارسرکیز» که قدمت آن به دوره ساسانی می‌رسد. اینجا همه اهالی آسوری‌اند اما هوا چنان سرد است که خبری از هیچ جنبنده‌ای نیست و در کلیسا هم بسته است. روی تابلو ورودی نوشته: «این کلیسای آسوری با مصالحی از جنس سنگ‌های لاشه و رسوبی ساخته شده و متشکل از دو ساختمان به هم پیوسته است. بخش نخست آن شامل ورودی کوچک، سالن نیایش و محراب کلیسا و بخش دوم سالنی که به موازات سالن اول ساخته شده است. این دو بخش با یک ورودی داخلی به هم متصل هستند. طاق‌های هر دو قسمت به سبک پارتی – ساسانی و به‌صورت طاق گهواره‌ای با توریزه نعلی شکل است.» گشتی در کوچه‌های سنگفرش دور و بر می‌زنم و برمی‌گردم.

دیشب در سِر آن سوی کوه و در روستای ایران خانم، میهمان یحیی‌پور سرهنگ بازنشسته بودم. هرچه اصرار به رفتن کردم نشد. رفتم بالای پشت بام تا ارومیه را از دور تماشا کنم. دانه‌های برف مثل پنبه‌ای که از کمان حلاجی گریخته باشد، دانه دانه این طرف و آن طرف می‌افتاد و ارومیه از دور مثل صندوقچه‌ای از الماس می‌درخشید؛ صندوقچه الماس ایران.

منبع:ایسنا

پرواز نستعلیق ایرانی از تبریز تا یونسکو

الخط نصف‌العلم/ الخط نصف‌العشق

اهل علم به‌واسطه منزلتی که «خط و خوشنویسی» به دانش و فرهنگ بخشیده، گفته‌اند «الخط نصف‌العلم» و آن‌ها که خط و خوشنویسی را با شعر و معماری و قالی درآمیخته‌اند، به قرینه همان جمله متواتر گفته‌اند، «الخط نصف‌العشق».

خوشنویسی از نخستین دوره‌های تکامل، عقل و عشق بشری را چنان مسحور شکوه و زیبایی خود کرده که رسول اکرم (ص) در حدیثی وعده مغفرت داده به هنرمندی که آیه شریفه بسم‌الله الرحمن الرحیم را با خط خوش کتابت کند. (بحارالأنوار، ج ۹۲، ص ۳۵)

«خط» از آغاز سیر اجتماعی خود، غالباً مترادف با «خوشنویسی» بوده است. قباله‌های تاریخی املاک، اسناد بیع، عقدنامه‌ها، عهدنامه‌های سیاسی، کتاب‌های خطی و مکتوبات روزمره اداری، از قدیم، اغلب به خط شکسته یا نستعلیق، یا ترکیبی از هر دو، تنظیم شده است.

به‌این‌ترتیب، در هر دوره تاریخی که خط و خوشنویسی ارج‌وقرب داشته، فراز و نشیب تاریخ نیز به نیکی ثبت و مستند شده و برعکس، هر جا که هنر خطاطی افول کرده، بخشی از تاریخ فراموش یا مخدوش شده است.

اما خوشنویسی برخلاف ظرافت‌های دلبرانه‌اش، سرنوشتِ سهل و ساده‌ای نداشته و همراه با پیچ‌وخم تاریخ نقاط خونین و دردناک در جای‌جای تاریخ این هنر، بسیار بوده است. گواه این ادعا سرگذشت «ابوعلی محمد ابن مُقله عبدالله شیرازی» وزیر فرهیخته ایرانی در دربار خلافت عباسی بوده است.

ابن مُقله، خوشنویس مقتول دستگاه خلافت عباسی

شهرت تاریخی ابن‌مُقله نه به خاطر مواضع سیاسی بلکه به خاطر ابداع خطوط ۶گانه و وضع اصول دوازده‌گانه خوشنویسی است.

ابن‌مُقله، در سه دوره تاریخی وزیر دربار عباسیان بوده و هر بار در مخالفت با ظلم و جور خلفای عباسی از کار برکنار شده است. او از معدود وزرا خوش‌نام عباسی است که به حسن تدبیر، انصاف و حکمت، شناخته می‌شود و در طول زندگی هنری خود، سه قرآن نوشت. خط اسلامی را از کوفی دشوار تا نسخ زیبا و روان به کمال رساند و اصول دوازده‌گانه خوشنویسی (ترکیب، کرسی، نسبت، ضعف، قوت، سطح، دور، صعود مجازی، نزول مجازی، اصول، صفا و شأن) را بنا نهاد.

اگر نبود همت و مجاهدت هنری او، نسخ به‌عنوان یکی از منابع اصلی تمام خطوط اسلامی و ایرانی از میان می‌رفت و درک متون اسلامی (ازجمله قرآن و حدیث و آثار مورخان نامی) بسیار دشوار می‌شد.

بااین‌حال روزی که راضی‌بالله، خلیفه بیدادگر عباسی از نامه‌نگاری ابن‌مُقله با یکی از سران مخالف آگاه شد، دستور داد دست او را از آرنج قطع کنند. ابن‌مُقله هر چه لابه کرد که با اجرای این حکم هنر خوشنویسی زائل می‌شود، گوش خلیفه شنیدار نبود و سرانجام دژخیم عباسی با قطع دست ابن‌مُقله یکی از فرازهای شرم‌آور تاریخ هنر را رقم زدند.

استاد نسخ، مدتی افسرده بود و دست قطع شده خود را در سینه می‌فشرد و می‌گریست. نقل است که مدتی چوب بر آرنج می‌بست و خطاطی می‌کرد. بعدها نیز خوشنویسی را با دست چپ ادامه داد. اما هنوز زبانش سرخ بود و از همراهی مردم ستم‌دیده دست برنمی‌داشت تا آنجا که به دستور خلیفه زبانش را بریدند و زندانی‌اش کردند. مدتی در زندان بود تا در ۳۲۷ هجری درگذشت. اختناق حاکم بر جامعه طوری بود که حتی قبر او نیز چند بار نبش و جابه‌جا شد.

قتل ابن‌مُقله، پیشرفت خط نسخ را به تأخیر انداخت و اجازه نداد رموز و ظرافت‌هایی که این استاد هنرمند با تحقیق و تمرین بسیار به دست آورده در بستر زمانی خود متجلی شود، بااین‌حال آثار به‌جامانده از او و وفاداری معدود شاگردان جوانش، این هنر را در دوره‌های بعدی به شکوفایی رساند.

پرواز نستعلیق ایرانی از تبریز تا بغداد

تاریخ خوشنویسی اسلامی و ایرانی، پس از قتل ابن‌مُقله، تا چند قرن مسیر تقریباً ثابتی داشت و فاقد تحول اساسی بود. تا اینکه در اواسط قرن نهم هجری، «میرعلی تبریزی» «خط تعلیق» را که اسلوبی دشوار و پرپیچ‌وخم داشت از انحصار دربار و دیوان حُکّام درآورد و پس از ترکیب با نسخ، خط نستعلیق را با هویت و شخصیتی مستقل، پدید آورد.

از جزئیات زندگی میرعلی، اطلاع دقیقی در دست نیست اما در برخی رساله‌ها گفته شده میرعلی، قوس‌ها و کشیده‌های نستعلیق را در عالم رویا و از روی پرواز غازها در آسمان، الهام گرفته است.

میرعلی مدتی در بغداد در دربار سلطان احمد جلایر بود. کتابت «خواجوی کرمانی» از آثار همین دوره است که امروز در موزه کتابخانه بریتانیا نگهداری می‌شود.

به‌این‌ترتیب، مسیری که میرعلی در تبریز آغاز می‌کند، دیری نمی‌پاید که در بغداد، فارس و خراسان، جان می‌گیرد تا اینکه یک قرن بعد، چهره نامدار تاریخ نستعلیق، از قزوین ظهور می‌کند: «میرعماد حسنی»

میرعماد، شاگرد مکتب تبریز و شهید نستعلیق

میرعماد در جوانی برای تکمیل هنر خود از قزوین به تبریز مسافرت کرد و از تعلیمات استاد مشهور زمان «ملّا محمدحسین تبریزی» بهره گرفت. می‌گویند میرعماد روزی قطعه‌ای از خط خود را به ملا محمدحسین تبریزی نشان داد؛ استاد فرمود: «اگر چنین توانی نوشت بنویس وگرنه قلم فرو گذار.» میر گفت: «خود نوشته‌ام». استاد روی او را بوسید و خط او را روی چشم گذارد و فرمود: «امروز استاد خوشنویسان هستی» و او را از شاگردی بی‌نیاز دانست.

میرعماد در ادامه، راهی اصفهان می‌شود و مورد حمایت شاه صفوی قرار می‌گیرد. میرعماد در اصفهان با مطالعه و تحقیق آثار پیشینیان، هندسه اجزای خوشنویسی را جلا بخشید و حروف و کشیده‌ها را به دقیق‌ترین ساختار هنری رساند. زاویه گذاری‌های قلم میرعماد چنان با اصول زیباشناسی مطابقت دارد که مخاطب خود را در مواجهه با یک مهندس خلاق و حسابگر می‌بیند. حال‌آنکه، آنچه باعث این مایه از ظرافت و زیبایی است، حس قوی، مراتب فضیلت و صفای روح در هنرمندی چون میرعماد بوده است.

همین امر باعث شد آوازه خوشنویسی او ایران‌مان را نوردیده، به حجاز و هند و عثمانی دور دست برسد؛ آن‌هم در روزگاری که از دستگاه‌های کپی و عکس خبری نبود! خط میرعماد با عقیق یمانی و الماس هندی، مبادله می‌شد و شاه هند، مصمم بود تا برای به دست آوردن میرعماد، طلای هم‌وزن او را به دربار صفوی بدهد.

متأسفانه حضور میرعماد در دربار صفوی، فرجام تلخی داشت. با اوج‌گیری محبوبیت میرعماد حسادت‌ها و بدگویی‌ها نسبت به او آغاز می‌شود، شایعه کردند که میرعماد از شیعه روی‌گردان شده و بدگویی شاه را می‌کند. آن‌هم میرعمادی که از سادات حسنی بود و به سبب ارادت ویژه‌ای که به امام حسن مجتبی (ع) داشت در بیشتر آثار خود، عنوان «الحسنی» را قید می‌کرد.

شبی که میرعماد قصد استحمام داشت، اوباش دربار بر سرش ریختند و کشتندش. فضای سیاسی علیه میر، چنان تیره‌وتار بود که حتی جسد تکه‌تکه شده او چند روز بر زمین ماند و کسی جرأت تدفینش را نداشت. چندی بعد یکی دو تن از شاگردانش پیکر او را در مسجد ظلِمات اصفهان دفن کردند.

علیرضا عباسی تبریزی، کتابت عشق در کتیبه گنبد رضوی (ع) 

دیگر چهره درخشان تاریخ خط و خوشنویسی، «علیرضا عباسی تبریزی» است. عباسی متولد تبریز و ملقب به «شاه نواز» است. او نیز مانند میرعماد، خوشنویسی را در تبریز نزد «ملامحمدحسین تبریزی» آموخت و بعدها به خط ثلث و نسخ روی آورده است. پس از تصرف تبریز توسط عثمانی‌ها به قزوین، پایتخت دولت صفوی رفت و در مسجد جامع آن شهر منزل گرفت و به کار کتابت مشغول شد و قسمتی از کتیبه‌های آن مسجد تمام کرد.

علیرضا به‌مرور در زمره ندیمان مخصوص شاه قرار گرفت تا آنجا که شاه جمعی از خوشنویسان مانند محمدرضا امامی اصفهانی، محمدصالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی را بدو سپرد، تا زیردست او خط ثلث را بیاموزند. عباسی تا پایان عمر در زمره معتمدترین نزدیکان شاه بود و رفاقت بین او و شاه‌عباس تا پایان عمر ادامه داشت.

این نوشتار، نگاهی به سهم عمده تبریز در مسیر تکامل هنر خوشنویسی داشت. چهره‌هایی که در عرصه خوشنویسی بیشتر زبانزد هستند، اما شاید بخشی از مخاطبان حوزه فرهنگ از اصالت تبریزی هنر این افراد مطلع نباشند. از دیگر قدمای تبریزی صاحب‌نام در عرصه خوشنویسی، میرزا جعفر تبریزی، اظهر تبریزی، محمدحسین تبریزی و میرحیدر حسینی تبریزی است که نقش هر یک در سیر تکامل هنر خوشنویسی می‌تواند موضوع مقالات و گزارش‌های مبسوط باشد.

منابع: 

– وزیران ایرانی محبوس و مقتول، از اموی تا صفوی/ بیژن کشاورز/ ۱۳۹۷

– اطلس خط، تحقیق در خطوط اسلامی / حبیب‌الله فضائلی / ۱۳۹۰

منبع:میراث آریا

فراز و فرودهای گردشگری ایران در چند سده اخیر

عضو هیات علمی دانشگاه بینالود گفت: آنچه در تمام این سیر تاریخی از شیوه‌های سفر به ایران به چشم می‌خورد، توجه به طبیعت و گذر از مسیرهای طبیعی بکر و زیبای ایران است و باید گفت که تاریخ‌نگاران و سیاحانی که به ایران سفر داشته‌اند همیشه به طبیعت زیبا و متنوع کشورمان اشاره کرده‌اند.

سیامک منصوری در گفت‌وگو با ایسنا به تاریخچه گردشگری ایران در سده‌های اخیر پرداخت و اظهار کرد: سفر در ایران عهد باستان به اشکال مختلفی انجام می‌شده و رایج بوده است. جهانگردی و گردشگری از دیرباز در ایران رونق داشته و قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم، رفت‌وآمد خاورشناسان، وجود کاروانسراها، چاپارخانه‌های قدیمی و راه‌های ارتباطی گسترده دلیلی بر این ادعاست.

وی ادامه داد: در دوره‌ها و در حکومت‌های مختلف از جمله هخامنشیان، سلوکیان و … به این مسئله بر اساس شرایط گوناگون توجه شده است. یکی از درخشان‌ترین دوران سیاحت در ایران زمان صفویه رقم خورده است که مهمترین عامل آن توسعه، افزایش امنیت، راه‌های ارتباطی مناسب و تاسیسات متعددی بوده که در آن دوره ایجاده شده است.

عضو هیات علمی دانشگاه بینالود در خصوص سفر با کاروان یا مکاری افزود: این نوع سفر به صورت گروهی و با سرعت کم به همراه کاروان‌های تجارتی یا کاروان‌های مسافرتی که توسط چاروادارها هدایت می‌شد، انجام می‌گرفت.  سفر در روز انجام می‌شد و هر روز معمولا یک منزل یا ۶ فرسخ معادل ۳۶ کیلومتر راه طی می‌شد و شب را در مکانی استراحت می‌کردند و روزهای بعد، سفر را به همین ترتیب ادامه می‌دادند تا به مقصد برسند.

منصوری تصریح کرد: سفر دسته‌جمعی مزایای زیادی برای مسافران داشته است. از جمله اینکه در مقابل دزدها و راهزنان بهتر می‌توانستند از خود دفاع کنند، در مشکلات می‌توانستند همپای هم باشند، در بیماری‌ها مراقب هم بودند، در تهیه خورد و خوراک به هم کمک می‌کردند و هزینه‌های سفر را نیز بین خود تقسیم می‌کردند.

وی در شرح سفرهای خصوصی اضافه کرد: در این نوع سفرها یک خانواده و یا چند نفر بعد از تهیه اسب و اثاث مختصر با یک چاروادار قرارداد می‌بستند تا آن‌ها را هدایت کند. در واقع کاروان‌هایی خصوصی تشکیل می‌دادند و سفرشان آزادانه‌تر و بی‌قید و شرط بود. یکی از مزیت‌های این نوع سفر آزادی عمل از نظر زمان حرکت، سرعت حرکت ، انتخاب مسیر و مقدار راهی بود که گروه باید در طی یک روز طی می‌کرد. به همین دلیل بیشتر مسافران و سیاحان عقیده داشتند که این نوع سفر یکی از راحت‌ترین شیوه‌های سفر بوده است.

رواج سفرهای پستی از اواسط دوره ناصرالدین‌شاه

عضو هیات علمی دانشگاه بینالود در مورد سفر با پست و سفر چاپاری تشریح کرد: تا قبل از دایر شدن پست به شکل امروزی، ارتباطات پستی کشور توسط اداره چاپارخانه‌ها انجام می‌شد که در راس آن فردی به عنوان چاپارچی باشی قرار داشت و این شخص از طرف شاه انتخاب می‌شد. چاپارخانه علاوه بر انجام خدماتی که شامل سرویس ‌دادن به چاپارخانه‌ها، پیک‌ها، ماموران دولتی و محوله‌های پستی بود وظیفه دیگری تحت عنوان ارائه خدمات و جابجایی به مسافران و سیاحانی که تمایل داشتند از امکانات ارتباطی چاپارخانه استفاده کنند برعهده داشت و این راه یکی از منابع درآمد چاپارخانه به حساب می‌آید.

منصوری اضافه کرد: این نوع سفر از اواسط دوره ناصرالدین‌شاه قاجار و با رایج‌ شدن استفاده از وسایل نقلیه دو یا چهار چرخه که با اسب کشیده می‌شدند همچون درشکه، گاری، کالسکه، دلیجان و .. مرسوم شد. اداره پست با دایرکردن سرویس‌های مسافری در کنار خدمات پستی، مسافران را در مسیرهای پستی و چاپاری از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌برد.

استفاده اداره پست از کالسکه چاپاری برای جابجایی مسافران

وی گفت: در سال‌های بعد و با رواج استفاده از کالسکه در سفرهای بین ایالتی، در زمان تصدی میرزا علی‌خان امین‌الدوله بر امور پستی ایران، تعدادی کالسکه سفری از اروپا خریداری شد و در راه‌های چاپاری مورد استفاده قرار گرفت. به تدریج و با بهبود وضع جاده‌ها استفاده از کالسکه چاپاری که یکی از وسایل راحت سفر بود، رایج شد.

عضو هیات علمی دانشگاه بینالود ادامه داد: استفاده از کالسکه در آن دوران بیشتر در راه تهران- اصفهان و تهران- رشت رواج داشت. در سال‌های بعد به تدریج باقی جاده‌های چاپاری نیز کالسکه‌رو شدند که از این جمله می‌توان به جاده تهران- مشهد اشاره کرد که طبق سفرنامه‌های موجود، مردم می‌توانستند با کالسکه ۱۰روزه از تهران به مشهد بیایند. رواج کالسکه تا زمان آمدن اتومبیل به ایران ادامه داشت و با آمدن اتومبیل و پیشرفت آن به تدریج از رونق افتاد و منسوخ شد.

ایران، مقصد سوم آمریکایی‌ها در سال‌هایی نه چندان دور

منصوری بیان کرد: تا اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی، ایران توجه اندکی به گردشگری به شکل یک صنعت پول‌ساز و مستقل داشت. کمبود امکانات و زیرساخت‌های مسافرت، سفر در ایران را بسیار سخت کرده بود. سرانجام از دهه ۴۰ شمسی به بعد با اقداماتی نظیر سنگ‌فرش کردن راه‌ها، ساخت بزرگراه و هتل، شمار گردشگران وارد شده به ایران به طور پیوسته گسترش یافت. در اسناد سازمان جلب سیاحان آمار رویایی گردشگری در سال ۴۰ و ۵۰ شمسی رتبه سوم سفر را به شهروندان آمریکایی داده است.

وی عنوان کرد: در میان سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷ همچنین موافقت‌نامه‌های جهانگردی با کشورهایی در جهان و عضویت در سازمان جهانی جهانگردی و اتحادیه جهانی سازمان‌های رسمی جهانگردی توسط سازمان جهانگردی و وزارت اطلاعات ایران به امضا رسیدند که شرایط را بهتر نمود.

اثرگذاری تحریم‌های اقتصادی و جنگ تحمیلی بر کاهش سرعت رشد گردشگری

عضو هیات علمی دانشگاه بینالود خاطرنشان کرد: از دلایل کاهش سرعت رشد گردشگری در ایران دوران پس از انقلاب می‌توان به محدودیت‌های حاصله از دوران جنگ تحمیلی ایران و عراق اشاره کرد. همچنین تحریم‌های اقتصادی آمریکا سرعت رشد گردشگری ایران را بسیار کاهش داد هر چند که متوقف نکرد.

منصوری ادامه داد: آنچه در تمام این سیر تاریخی از شیوه‌های سفر به ایران به چشم می‌خورد، توجه به طبیعت و گذر از مسیرهای طبیعی بکر و زیبای ایران است و باید گفت که تاریخ‌نگاران و سیاحانی که به ایران سفر داشته‌اند همیشه به طبیعت زیبا و متنوع کشورمان اشاره کرده‌اند.

منبع:ایسنا