لبه غربی فلات ايران به علت شرايط مناسب جغرافيايی و زيست محيط از ديرباز مورد توجه گروههای انسانی بوده و آثار بهجایمانده از گذشتگان بازگوكننده اين موضوع است.
بررسیها و مطالعات باستانشناختی نشان میدهد که شهرستان کنگاور در شرق زاگرس مرکزی از جمله مناطق بسیار مهم باستانشناسی در زاگرس مرکزی است.
شهرستان کنگاور در شرق استان کرمانشاه و در امتداد جاده ارتباطی قدیمی که بینالنهرین (عراق) را به فلات ایران متصل میکند، ایجاد شده است. این مسیر ارتباطی در طول تاریخ یکی از شریانهای مهم سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران بوده و از اهمیت استراتژیکی سنتی ویژهای برخوردار بوده است. جاده ارتباطی مذکور، در دوره ماد بخشی از جاده اکباتان به بابل، در دوره هخامنشی بخشی از جاده شاهی و در دوره ساسانی فلات ایران را به بینالنهرین ارتباط داده است. در سدههای میانه نیز به جاده بزرگ خراسان و بعدها به دروازه آسیا معروف شده است.
گودینتپه
گودینتپه و معبد آناهیتای کنگاور دو اثر تاریخی – فرهنگی در شهرستان کنگاور به شمار میروند که در دهههای پیش از انقلاب از سوی پژوهشگران داخلی و خارجی مورد کاوش قرار گرفتند. گودینتپه در یک کیلومتری شمال روستای گودین و در کنار رودخانه خرم رود واقع شده است. بهترین راه دستیابی به این تپه از طریق جاده آسفالته کنگاور- تویسرکان و قبل از روستای بزرگ گودین در ضلع شمالی جاده امکان پذیر است. کاوشهای باستانشناسی «در گودین تپه» در سال ۱۳۴۴ خورشیدی (۱۹۶۵ میلادی) توسط «پروژه گودین موزه سلطنتی اونتاریو» با حفر دو گمانه توسط کایلر یانگ توالی استقراری این اثر شناسایی شد و در سالهای بعد با گسترش کاوشها حجم زیادی از ساختارهای معماری شناسایی شد. براساس لایهنگاری انجام شده توسط هیات کانادایی در گودینتپه کنگاور هفت دوره فرهنگی مشخص شده است. کایلر یانگ باستانشناس کانادایی تاریخ ۵۵۰۰ پیش از میلاد را برای لایه هفتم و برای جدیدترین لایه ۷۵۰ پیش از میلاد را پیشنهاد داده است.
گودینتپه به لحاظ داشتن توالی استقراری از دوره پیش از تاریخ تا دوره تاریخی به عنوان شاخصترین محوطه باستانی در زاگرس مرکزی است که مبنای گاهشناختی و شناخت توالی استقراری دیگر مکانهای باستانی در زاگرس مرکزی و مناطق پیرامونی است. از لایههای هفتگانه گودین، لایه پنجم آن از سوی پژوهشگران به عنوان ایستگاه شوشی که محل اسکان بازرگانان و تجار شوشی و بین النهرینی بوده از اهمیت بالای برخوردار است.
طی فعالیتهای باستان شناختی از داخل ساختمان «دژگونه» لایه پنجم گودین تپه، حجم زیادی از مواد فرهنگی که احتمالا برای امور سیاسی و اقتصادی بودهاند، بدست آمده است. در مجموع در این لایه فرهنگی ۴۳ لوح سالم و شکسته شناسایی شده است. از مجموع الوح بدست آمده ۱۳ لوح دارای اثر مهر هستند. در واقع طرف معامله گودین در مبادلات تجاری مرکز بزرگ شوش در خوزستان بوده است. درباره حضور بازرگانان شوش در گودینتپه عقیده بر این است که آنها در درون دژ میزیستند و مورد حمایت روستاییان پایین دژ بودهاند. در واقع این دژ حالت پایگاه تجاری داشت که از طریق آن بازرگانان شوشی قادر بودند بر شعاع بیشتری از مناطق شمالی نظارت داشته باشند. به بیانی دیگر شوشیها با استفاده از این پایگاه میتوانستند کالاهای صادراتی خود را نه تنها در سرزمینهای کوهستانی زاگرس مرکزی بلکه به مناطق فلات مرکزیح ایران صادر کنند.
براساس کاوشهای باستانشناختی مهمترین و شناختهشدهترین لایه فرهنگی گودینتپه لایه دوم آن است. این لایه فرهنگی از سوی کاوشگر به دوره ماد و بازه زمانی ۸۰۰ پیش از میلاد نسبت داده شده است.
این محوطه شاخص در زاگرس مرکزی در کاوشهای باستانشناختی در لایه دوم آن، ساختارهای معماری منسجمی بدست آمد که به لحاظ باستانشناسی و تحولات فرهنگی با بناهای مهم هزاره اول پیش از میلاد همچنون حسنلو در دره سلدوز در آذربایجان، نوشیجان در ملایر و باباجان در نورآباد لرستان قابل مقایسه است. بناهای نوشیجان و حسنلو به لحاظ بازه زمانی به همراه گودینتپه کنگاور به دوره ماد و تازه واردان به داخل فلات ایران تعلق دارد. بنابراین کشف دژ یا حاکم نشین مادی بر روی مرتفعترین قسمت محوطهها که شامل تالارهای ستوندار، فضاهای خدماتی، انبارها و برج بارو و احتمالا فضاهای مسکونی که در طبقه دوم قرار داشتهاند، حاکی از اهمیت این تپه در دوره تاریخی است. تالار ستوندار گودینتپه دارای ۳۰ ستون چوبی در پنج ردیف ششتایی بوده است. در گودینتپه برای ساخت ستونها از چوب درخت سپیدار استفاده شده است.
معبد آناهیتای کنگاور
یکی از مهمترین یادمانهای به جای مانده از دوره تاریخی در فلات ایران، بنای موسوم به معبد آناهیتای کنگاور است. این بنا به لحاظ اهمیت باستانشناسی آن در دوران تاریخی، در سال ۱۳۴۷ شمسی در کنار دیگر بناهای مهمی همچون تخت جمشید، هفت تپه، جرجان و بیشاپور توسط باستانشناس ایرانی شادروان سیف الله کامبخش فرد مورد کاوش قرار گرفت. این بنای سنگی که امروزه توسط شهر کنگاور محصور شده است در مسیر شاهراه کهنی که در دوران باستان هگمتانه را به بابل متصل میکرد، قرار دارد. ایزیدور خاراکسی جغرافیا نویس یونانی در سال ۳۷ میلادی اولین کسی است که از معبد آناهیتا به نام آرتمیس نام میبرد. او مینویسد: در سه سخونی (۱۳ تا ۱۴ کیلومتر) مرز ماد بزرگ شهر کنکوبار قرار دارد و آن معبد آرتمیس است. در دوره سلوکی کنگاور (کنکوبار) شهری کلنی نشین بوده و یونانیان مهاجر در کنار پارتها (اشکانیان) در ایران شهر استراتژیک هم پایگاه نظام داشتهاند و هم معبد آناهیتا را بر بنیان نیایشگاه فضای باز دوره هخامنشیان در این مکان مقدس بنا کردهاند.
معبد آناهیتا بنایی مذهبی و سترگ از دوران تاریخ ایران است که کالبد معماری آن در یک چهار دیواری ستوندار و از قطعات بسیار بزرگ سنگهای لاشهای و پاکتراش به صورت خشکه چین و ملات گچ در شالوده و بر بستری از صخره و صفه (سکوی) بنا شده است. این مجموعه مربع شکل مساحتی با ۶/۴ هکتار وسعت (۲۲۰*۲۳۰ متر) دارد که در هر وجه آن دیواری به عرض ۱۸ متر ساخته شده است. تکنیک تراش اجزای حجاریها (پایه ستون، ستون، سرستون، گیلوییها) برگرفته از حجاری و معماری بناهای هخامنشی تخت جمشید، پاسارگاد و سبک دوریک یونان است.
این بنا در بخش میانی، صفهای دیگر به ابعاد ۹۴*۹۴ داشته که طی کاوشهای باستانشناختی دیوار جنوبی آن به طور کامل بدست آمده است. اما از معبد اصلی بنا براساس گزارش کاوشگر به استثنای سنگ فرش کف آن، هیچ گونه اثری از آن وجود ندارد. اگر چه برای اثبات این نظریه نیازمند کاوشهای گستردهای در این بنای عظیم هستیم. در ضلع جنوبی اثر، پلکانی دو طرفه ساخته شده که به لحاظ سبک پلکانهای دو طرفه در ایران با نمونه تخت جمشید قابل مقایسه است.
معبد آناهیتا به موجب پارهای از یافته و شواهد باستانشناختی در دوره ساسانی نیز به عنوان پایگاهی مذهبی دارای شکوه و رونق گذشته بوده و به جای معبد اصلی بالای صفه، آتشگاهی در آنجا ساخته شده که در آغاز اسلام تخریب و از بین رفته است.
مورخین و جغرافیانگاران تازی و پارسی از سده سوم هجری قمری به بعد در نوشتههای خود به این موضوع پرداختهاند که بنای تاریخی کنگاور معبد نیست بلکه قصر و کاخی ساسانی بوده است. با این اوصاف، با سقوط امپراطوری ساسانی و حضور تازیها در ایران، معبد موسوم به آناهیتای کنگاور همانند بسیاری از بناها و یادمانهای ایرانی از حمله تازیها در امان نماند و آسیبهای زیادی بر آنها وارد شد.
مع الوصف، براساس کاوشهای باستانشناختی و مدارک بدست آمده در خصوص بازه زمانی و کارکرد این اثر فرهنگی دو دیدگاه از سوی پژوهشگران ارایه شده است. برخی بنای کنگاور را معبدی برای الهه آناهیتا، نماد آب و پاکی در ایران زمین میدانند که در دوره اشکانی ساخته شده است و برخی دیگر از پژوهشگران بر این باور هستند که بنای مذکور، کاخی است که در دوره ساسانی و در بازه زمانی حکومت خسرو دوم (خسرو پرویز) ساخته شده و جزو پروژههایی است که توسط این شاهنشاه ساسانی در امتداد جاده ارتباطی شرق به غرب ساخته شده است. امروزه آنچه از این بنای سترگ و عظیم به جای مانده است شکوهی ماندگار از یک هویت پایدار است که ضرورت دارد نهادهای ذی ربط توجه ویژهای به این اثر داشته باشند.
https://gashttour.ir/wp-content/uploads/2021/12/61abdf7a17c4742ea42dc442.jpg535800Shahrzad Dehghanihttps://gashttour.ir/wp-content/uploads/2019/09/logo-300x138.pngShahrzad Dehghani2021-12-09 04:15:032021-12-09 04:15:03كنگاور با ۲ اثر در تراز جهانی
گورش، نوعی کشتی آیینی و سنتی در جشنهای ترکمنهاست که ورزشکاران با بستن شالی بهدور کمر به زورآزمایی میپردازند و در نهایت کسی که با گرفتن شال حریف موفق به برهم زدن تعادل و زمین زدن حریف شود، برنده بازی است. این ورزش سنتی از رشتههای محبوب و پرطرفدار در میان ترکمنهای خراسان شمالی به شمار میرود.
انسانها در وقایع مهم نظیر وقایع مذهبی، طبیعی و یا مراحل گذار و… جشنهایی را برگزار میکنند که در قالب جشنهای مذهبی، تاریخی طبیعی و عامه مطرح میشوند. یکی از این جشنها که در ایران صورت میگیرد آیینهای مرتبط مراحل گذار است. یکی از این آئینها و ورزشهای سنتی، بومی و محلی است که در جشن ازدواج انجام میشود.
ورزشهای سنتی از جمله ورزشهای بومی هستند که در منطقه یا مناطق و یا کل کشور مقبولیت عام پیدا کرده و بهصورت رسم محلی درآمده است و از این دیدگاه موردتوجه و پذیرش قرار گرفته است، این ورزشها ریشههای تاریخی طولانی نیز دارد و از جمله مراسم ملی محسوب میگردد. از آئینهای که هنوز هم در مناطقی از ایران مشاهده شده و برگزار میشود کشتی است.
احیا و ترویج بازیهای سنتی، بومی و محلی نیاز به برنامهریزی مشخصی دارد که از آن جمله میتوان وجود منابع مناسب که موجب دسترسی آسان متخصصان و کارشناسان مربوطه جهت معرفی به علاقهمندان و مخاطبین و باتوجهبه نیازهای آنان، آنها را راهنمایی و هدایت نماید که بهنوعی میتواند بیانگر نمادی از فرهنگ ملی و مذهبی ما باشد.
با توجه به نقش و ارزش بازیهای محلی در حفظ و احیای فرهنگ و سنت گذشتگان و با اعتقاد به اینکه در حال حاضر باتوجهبه توسعه وسایل الکترونیکی و پیشرفته که متأسفانه با سرعت غیرقابلتصور الگوها، هویتهای محلی و بومی و فرهنگ ساده و بیآلایش دوران گذشته ما را تحتتأثیر قرار دادهاند، همخوانی این بازیها با اقلیم و ارزشهای فرهنگی منطقه، تقویت مهارتهای زبانی و ادبی از طریق اشعار نهفته در بخشهای مختلف این بازیها، تقویت روحیه جمعگرایی و فعالیتهای گروهی نقش بسزایی دارد و احیا حفظ آنها بخشی از تاریخ و خاطره نیاکان و فرهنگ ما است.
بازیهای محلی دنیایی از باورهای فرهنگی یک قوم، قبیله یا محل را در دل خود به امانت دارد و حفظ این بازیها علاوه بر سرگرمی سالم و بدون هزینه، احیای رفتارهای دست جمعی و تمرین زندگی جمعی است. ازاینرو طرح شناسایی بازیهای بومی و محلی استان خراسان شمالی از اولویتهای پژوهشی است.
کشتی سنتی گورِش (گوارش – گورشمک)
یکی از مراسم بسیار قدیمی و موردعلاقه در بین ترکمنها با قدمت بسیار بالا برگزاری مسابقات کشتی ترکمنی (کشتی با شال) است که در پایان مراسم عروسی در یک محوطه باز در حیاط صاحب جشن با حضور پهلوانان ترکمن برگزار میشود.
گورش در زبان ترکمنی به معنی «دیدار» است و ترکمنها این اسم را به کشتی سنتی خود دادهاند که به نظر به معنی «مواجهه رودررو» در این نوع کشتی است. گورش در اعیاد و جشن عروسی ترکمنها برگزار میشود. خود ترکمنها به این کشتی «گورش» میگویند. گورش که در بین ترکمنها از کودکی و در سنین پایین در مراسم مختلف به آن پرداخته میشود و بسیار موردتوجه است و افراد مستعد زیادی در این عرصه وجود دارند.
کشتی گورش جزو میراث ناملموس ترکمنها بهحساب میآید که از جمله شیوههای ماندگاری فرهنگ پهلوانی و جوانمردی در بین طوایف ترکمن است. گورش آنقدر برای مردم منطقه اهمیت دارد که هیچ جشنی بدون آن برگزار نمیشود و این مسابقات با صفآرایی بهترینهای گورش و آلیش کشور و دنیا با حضور کشتیگیرانی از گلستان و استانهای خراسان برگزار میشود.
نحوه اجرای مراسم سنتی کشتی
در این مراسم جمعیت بهصورت دایرهوار مینشینند و میایستند و کشتیگیران در دو سوی این فضای دایرهوار روبروی هم قرار میگیرند و داوران نیز که از کشتیگیران پیشکسوت هستند در سه تا چهار نقطه مسابقه مستقر میشوند. قبل از شروع مسابقات روحانیان و ریشسفیدان دعای خیر میکنند و با اجازه آنان مسابقه آغاز میشود. این کشتی نیروی بسیار نیاز دارد. در این کشتی، وزن شرکتکنندگان یا زمان بازی محاسبه نمیشود.
مردم ترکمن کشتی گورش را بهعنوان نماد رادمردی، ایثارگری، تحکیم روابط با سایر ملل، وطندوستی و حسن همجواری تلقی میکنند. در زمانهای نهچندان دور مسابقات در زمینهای خاکی بدون آمادهسازی انجام میگرفت از ده پانزده سال به اینور قبل از برگزاری مسابقه زمین را خوب شخم میزنند و خوب آماده میکنند تا مبادا هیچ پهلوانی آسیب ببیند.
هرسال عید سعید قربان در جرگلان با عروسیها و جشنهای محلی و مسابقات گورش همراه میشود. امروزه برای مسابقات کشتی ترکمنی در مراسم عروسی اطلاعیههای جداگانهای چاپ و پخش میشود.
پهلوانان ترکمن گورش متمایزتر از سایر رشتههای دیگر در بین ترکمنها از احترام بالایی برخوردار هستند، ترکمنها پهلوانان ترکمن گورش را همیشه الگو و نماد غیرت و مردانگی میدانند. داستانهای زیادی در طایفههای مختلف و یا روستاهای ترکمننشین از پهلوانان قدیم خود نقل میکنند. پدران و پدربزرگان ترکمن برای نوادگان خود از غیرت و قدرت پهلوانان قدیم تعریف میکنند.
گورش ورزشی است که پهلوانان در آن زورآزمایی میکنند و قدرت و تعصب خود را به رخ حریفان میکشند و در همین حال طرفداران هر منطقه همگام با پهلوانان خودشان هستند. درگذشته رسانهای در کار نبود ولی بااینوجود پهلوانان کل ترکمنصحرا برای مردم شناخته شده بودند در عروسیها همیشه گورش حرف اول را میزد و گهگاهی حتی فقط پهلوانان همان روستا باهم کشتی میگرفتند زیرا کمتر شهر یا روستای وجود داشت که پهلوان نداشت.
تاریخچه و قدمت
قدمت این آیین در ایران به زمان توران برمیگردد که معمولاً در اعیاد و جشنهای ملی و مجالس عروسی برگزار میشده است. اما دلیل اینکه بیشتر موردتوجه اقوام مختلف قرار گرفته، این است که؛ اقوام بهخاطر مسائل گوناگون با هم دیگر اختلاف پیدا کرده و نتیجه به جنگ و نزاع ختم میشده است؛ لذا بهمنظور حلوفصل مسالمتآمیز معمولاً قویترین مردان از دو طرف انتخاب کرده و بین آنها مسابقه کشتی برگزار میکردند و پهلوان هر یک از اقوام که برنده بود، در واقع پیروزی آن قوم بر قوم دیگر بود. این رشته در اصل متعلق به فرهنگ ایران بوده و بافرهنگ کشورهای آسیایی خصوصاً کشورهای آسیای میانه عجین شده و به مراسم سنتی و آداب ملی آنان تبدیل گردیده است.
آیین سنتی کشتی گورش با شماره ۲۱۹۰ در فهرست میراث ناملموس کشور به ثبت رسیده است.
شروع انقلاب اتاقهای شیشهای فکر در گردشگری کشور راهحلی برای سینرژیکسازی گردشگری پایدار است.شاید این موضوع در برخی استانها در مرحله ایجاد باشد و در برخی دیگر به مرحله رشد و شکوفایی خود رسیده باشد، اما آنچه ضروری است همکاری اتاقهای فکر هر استان با دیگر استانهاست.
اتاقهای شیشهای فکر گردشگری پایدار در جهت ایجاد خلاقیتهای ذهنی افراد و به اشتراکگذاری در یک گروه مطمئن برای تولید محتوای گردشگری ایجاد میشوند.
از آنجا که بسترهای لازم برای گفتمان اینترنتی در کشور عزیزمان ایران فراهم شده از این تکنولوژی میتوان در جهت برگزاری جلسات مشارکتی استفاده کرد و تجربیات هر اتاق با مابقی استانها در جهت ایجاد گردشگری پایدار به اشتراک گذاشته شود. اما آنچه که باعث انسجام و خارج شدن این برنامه از چند نشست بینتیجه و کسلآور میشود ایجاد یک برنامه سالانه و منظم است که میتوان آن را با تقویم گردشگری هر شهر و ایونتهای هر استان برنامهریزی کرد و بهصورت حضوری و دعوت از فعالان گردشگری کشور در هر منطقه به آن انسجام بخشید تا تمامی مباحث گردشگری هر استان اعم از نقاط ضعف و قوت به صورت حرفهای توسط افراد ماهر بررسی شود.
بهبودی و آیندهنگری
آنچه برای رسیدن به اهداف این نوع از اتاقهای کار میتواند یاری رسان باشد حمایتهای دولتی و سرمایهگزاران بخش گردشگری است، پس برای این موضوع بایستی خروجی کار از اتاق فکر هر استان به صورت مجله یا مقالههای الکترونیک در فضای مجازی و در یک بخش کاملا مجزا در هر خبرگزاری و هر گونه سایت خبری ارائه شود تا بهعنوان یک منبع برای بازدید همگان در دسترس باشد، پس از آن باید یک لینک پاسخگویی بیطرف که به صورت خصوصی که از طرف اتاقهای فکر کنترل میشود پاسخگوی تمامی افرادی که برای اطلاعات بیشتر تماس خواهند گرفت ایجاد شود، چراکه در تمامی اتاق فکرهای گردشگری ترس افراد از ارائه ایده و نظراتشان بهصورت عمومی و سوءاستفاده وجود دارد و راه حل آن ایجاد و تشکیل یک کمیسیون ثبت ایدههای گردشگری در وزارتخانه و به تبع آن ایجاد این کمیسیون در استانهاست تا پس از خلق و ایجاد ایده در اتاق توسط فرد یا گروه به ثبت رسیده تا برای شکلگیری و سرمایهگذاری تمامی حقوق آن رعایت شود.
آیا کسب درآمد از اتاقهای فکر یک امر عادی است؟
شاید بسیاری از افراد اینگونه فکر کنند که تشکیل اتاقهای فکر گردشگری صرفا با دریافت یک بودجه برای هر استان از طرف وزارتخانه باشد که ممکن است برای هزینههای جاری هر اتاق مصرف شود و به گونهای درآینده اگر شفافسازی نباشد قطعا اتاق فکر که با بودجه بیتالمال تشکیل میشود به یک اتاق خصوصی و غیر کارآمد تبدیل خواهد شد. اما اگر همه مسائل در اتاق شیشهای انجام شود و هر اتاق بتواند با خلق ایده کسب درامد برای خود و افراد تشکیل دهنده آن داشته باشد بهصورتیکه دولت و سرمایهگذاران را راغب به ایجاد سرمایهگزاری کند نه تنها از راه خود خارج نمیشود بلکه باعث تداوم و ایجاد انگیزه در هر اتاق فکری میشود. اینگونه تمامی فعالان گردشگری برای بالابردن سطح اطلاعات خود به دلیل رقابتی شدن کار و صنعت گردشگری تلاش خواهند کرد و سطح و لول هر استان بعد از مدتی اندک مشخص خواهد شد و بدین شکل استانهایی که از لحاظ کمی و کیفی در جایگاه پایینتری قرار دارند با کمک گرفتن از سایر استانها خود را به سطح استاندارد مشخصی خواهند رساند و اتاقهای فکر به هدف خود یعنی ایجاد انگیزه و درآمد در سطح ملی و رعایت حقوق مصرف کننده در گردشگری پایدار خواهند رسید.
سخنرانان اصلی
از کارشناسان کلیدی در این زمینه دعوت میشود تا دانش خود را در مورد موضوعات مرتبط با موضوع کلی اتاق فکر به اشتراک بگذارند.
کارگاهها
هر اتاق فکر فرصتی را برای شرکت کنندگان فراهم میکند تا جنبههای موضوعی را برجسته و کشف کنند. از تکنیکهای کارگاهی برای شناسایی حوزههای محتوا و نتایج یادگیری استفاده میشود که میتواند توسط مربیان در گردشگری پایدار استفاده شود. این کارگاهها همچنین فرصتی را برای شناسایی موضوعات و زمینههایی که نیاز به تحقیقات بیشتر دارند فراهم میکند. بنابراین، نتایج کلیدی این کارگاهها شامل طرحهای درسی و برنامههای تحقیقاتی است. برخی از اندیشکدهها همچنین منجر به تولید مواد دیگری مانند اسلایدهای پاورپوینت، کتابها و فیلمها میشوند.
شرکتکنندگان
اتاق فکر برای دانشگاهیان، مربیان، محققان، مقامات دولتی، کارشناسان صنعت، کارشناسان پایداری، کارشناسان محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمینه گردشگری باز است. اشتیاق به موضوع پایداری کمک میکند. کسانی که مایل به خلاقیت، کشف ایدههای جدید، راحت با رویکردهای غیر متعارف هستند و به دنبال چشماندازی گستردهتر از این زمینه هستند، مورد استقبال قرار میگیرند.
https://gashttour.ir/wp-content/uploads/2021/12/61ab08edc897bd7a5132aea2.jpg438890Shahrzad Dehghanihttps://gashttour.ir/wp-content/uploads/2019/09/logo-300x138.pngShahrzad Dehghani2021-12-09 04:03:192021-12-09 04:03:19اتاقهای فکر گردشگری، مکانی برای توسعه
اگر قصد سفر به کویر و قرار گرفتن در همچین حال و هوایی را دارید و در پایتخت زندگی میکنید، بهتر است با بهترین کویرهای نزدیک تهران آشنا شوید.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از صدا و سیما، بیگمان یکی از بهترین نقاطی که میتوان فارغ از هیاهوی شهر، زیر قاب درخشان ستارههای آسمان به دنبال آرامش گشت، کویر و شبهای کویری است. اما قدم زدن روی شنها و رملهای نرم آفتاب خورده کویر هم حس و حال خود را دارد. حالا خود را روی تپهای ماسهای در حال تماشای غروب خورشید تصور کنید، در حالی که افق دید شما را مرز بیکرانی از تپهها و شنزارهای بی انتهای کویر پوشانیده! تصورش سخت نیست، مخصوصا زمانی که بدانید کویر نزدیک تهران نیز وجود دارد.
اگر قصد سفر به کویر و قرار گرفتن در همچین حال و هوایی را دارید و در پایتخت زندگی میکنید، شما را با بهترین کویرهای نزدیک تهران آشنا خواهیم کرد. امکان دسترسی به بهترین کویرهای اطراف تهران بسیار آسان است و به راحتی میتوانید یک سفر کوتاه (حتی یک روزه) را برای خود در بهترین فصل سفر به کویر، برنامهریزی کنید.
کویر متین آباد
شاید بتوان گفت که مجهزترین نقطه کویری و نزدیک به تهران «متین آباد» است. متین آباد نخستین اکو کمپ ایران است. این کمپ از نظر امکانات رفاهی، تجهیزات، اقامتگاههای مختلف که در اختیار مسافران و گردشگران قرار میدهد و برخورداری از بسیاری ویژگیهای دیگر، یکی از تمام و کمالترین مناطق کویری ایران برای گردشگران است که با تهران نیز فاصله مناسبی دارد و میتوان سفر خوبی را به این منطقه برنامهریزی کرد.
با توجه به مسیر، تعدد امکانات تفریحی و کارهای مختلفی که میتوانید در اکو کمپ متینآباد انجام دهید، اگر مدت زمان سفر بین یک روز یا بیشتر برنامهریزی شود، تجربه سفر بهتری از این منطقه برای خود رقم خواهید زد. سه نوع اقامتگاه (اتاق، کومه کاهگلی و چادر) در کمپ متینآباد قابل انتخاب است و شما میتوانید با توجه به تعداد نفرات و بودجه خود از میان آنها بهترین گزینه را برای خود انتخاب کنید.
تجهیزات سرمایشی و گرمایشی، امکانات تفریحی گوناگون مانند: دوچرخه، موتور چهار چرخ، رصد ستارگان، شترسواری، مزارع ارگانیک، زمین بازی کودکان، بازدید از مرکز پرورش شترمرغ و… از نمونه امکانات خوب این کمپ هستند. گفتنی است که در این کمپ از انرژی پاک بهره میگیرند، انرژی خورشید و انرژی حاصل از بازیافت و دفع صحیح زبالهها که خود در پر آوازهتر کردن این کمپ بیتاثیر نبوده است.
وجود سرویس بهداشتی، تلویزیون، یخچال و تجهیزات دیگر، به بینقصتر کردن این کمپ کمک فراوانی کرده است. فراموش نکنید که پیادهروی روی رملهای نزدیک به کمپ و روستای متینآباد را فراموش نکنید! منطقه نمونه گردشگری متین آباد در سال ۲۰۱۴ در لیست ۱۸ سایت برتر جهان نیز قرار گرفته است.
آدرس کمپ متین آباد: کیلومتر ۵۵ اتوبان کاشان به اصفهان وبسایت: www.matinabad.com
کویر مرنجاب
بعد از متینآباد نوبت به یکی از معروفترین نقاط کویری کشور، یعنی کویر مرنجاب میرسد. جایی که در حاشیه دریاچه نمک و در ۴۰ کیلومتری شهر آران و بیدگل قرار گرفته است. در این کویر کاروانسرای شاهعباسی قرار گرفته است که میتوانید در آن اقامت و شب را سپری کنید. بهترین مدت زمان پیشنهادی برای سفر به مرنجاب، حدود یک و نیم روز است؛ چراکه شبهای پرستاره کویر در مرنجاب به بهترین نوع خود تجربه میشود.
باید گفت که به دلیل سفرهای فراوانی که به این منطقه کویری میشود، همچنین رعایت نشدن بسیاری از اصول سفر و ملاحظات محیط زیستی از سوی مسافران، کویر مرنجاب بکر بودن خود را تا حدودی از دست داده، اما با این حال همچنان زیباییهایی نیز برای مرنجاب باقی مانده. راه رفتن روی رملهای نرم کویر، غرق شدن در آسمان پر ستاره شبهای مرنجاب، شترسواری، آفرود (با افراد با تجربه و دلسوز محیط زیست) و… از جذابیتهای کویر مرنجاب هستند.
بهتر است برای عبور از جادهای که به کویر مرنجاب ختم میشود، از ماشینهای مناسب استفاده کنید، اما با این حال، رفتن به این منطقه با سواری شخصی نیز ممکن است، تنها باید احتیاط کنید و آرام برانید. حتما از جزیره سرگردان هم که در نزدیکی مرنجاب است و در دریاچه نمک قرار گرفته دیدن کنید. تغییر مکان این جزیره به دلیل وجود خطوط افق، دلیل نام نهادن جزیره سرگردان به آن است.
آدرس کویر مرنجاب: برای دسترسی به کویر مرنجاب، ابتدا باید خود را به آران و بیدگل برسانید، سپس وارد بلوار ارتش شده و مسیر را ادامه دهید. پس از آن به تابلوی مرنجاب بر خواهید خورد که حدود ۴۰ کیلومتر باید این مسیر را ادامه دهید.
کویر ابوزیدآباد
از دیگر کویرهای نزدیک تهران، کویر ابوزید آباد بوده که مقصد بسیاری از مسافران است. این کویر در نقطهای واقع شده که دسترسی بسیار خوبی به چند منطقه تماشایی دیگر نیز دارد و با سفر به این منطقه میتوانید با یک تیر چند نشان بزنید.
ابوزید آباد هم مانند دیگر کویرها دارای رملهای نرم، شبهای پر ستاره و جاذبههای کویری دیگر است، اما تفاوت آن در این است که اطراف این کویر، شهر تاریخی نوشآباد، شهر زیرزمینی اویی، آب انبار صفوی و قلعه کرشاهی و مناطق دیدنی دیگری نیز وجود دارد که به دلیل فاصله به نسبت کمی که با کویر ابوزیدآباد دارند، امکان بازدید از آنها نیز برای شما وجود خواهد داشت.
شهر تاریخی نوش آباد
در فاصله ۳۵ کیلومتری از این کویر، روستای ابیانه کاشان قرار گرفته که یکی از زیباترین روستاهای ایران است و به واسطه خانههای تاریخی قرمز رنگ، موقعیت جغرافیایی، لباسهای محلی و… از اهمیت بالایی برخوردار است.
آدرس کویر ابوزید آباد: این کویر در شمال شرقی کاشان و شمال ابوزیدآباد قرار گرفته و بخشی از بیابان بند ریگ محسوب میشود.
کویر مرکزی ایران
مسیر کویرهای نزدیک تهران بیشتر از سمت جنوب پایتخت است. کویر مرکزی ایران کویر نزدیک تهران است که میتوانید آن را انتخاب کنید. برای دسترسی به این کویر باید از سمت جاده ورامین به سمت جوادآباد رفته و مسیر را تا مقصد ادامه دهید. برای رسیدن به کویر مرکزی ابتدا باید داخل پارک ملی کویر ایران بشوید. جایی که به دلیل وجود گونههای نادر گیاهی و حیوانات کمیاب، محافظت میشود.
کویر مرکزی که از کویر نزدیک تهران به حساب میآید، در خود کاروانسراهای مختلفی را جای داده است که از میان آنها میتوان به کاروانسرای دیرگچین (معروف به مادر کویرهای ایران)، کاروانسرای عینالرشید و کاروانسرای قصر بهرام اشاره کرد. توجه داشته باشید که برای رفتن به قصر بهرام و اقامت در آن باید از سازمان محیطبانی و محیط زیست مجوز بگیرید.
آدرس کویر مرکزی ایران: برای رسیدن به این کویر باید از جاده ورامین بگذرید و به سمت جوادآباد بروید و از پیشوای ورامین نیز عبور کنید. کویر مرکزی در ۳۰۰ کیلومتری شرق و جنوب تهران واقع شده و از غرب به کاشان و آران بیدگل منتهی میشود
سخن آخر
حالا که با کویرهای اطراف تهران آشنا شدید، این را هم درنظر بگیرید که برای رفتن به یک تور کویر یک روزه حتی اگر کویر نزدیک تهران و محل زندگیتان هم باشد، باید لوازم و ابزار مناسبی را همراه خود ببرید، بنابراین بهتر است پیش از قصد سفر، کاملا از تجهیزات مورد نیاز اطلاع کسب کنید و چک لیست تجهیزات سفر کویری را تهیه کنید و سپس اقدام به شرکت در سفر کنید.
با کویرهای اطراف تهران که به شما معرفی شد، دیگر سوال «مگر کویر نزدیک تهران هم هست؟!» بیپاسخ نمیماند و در عوض گزینههای مختلفی برای مطرح کردن وجود دارد. حال این شما هستید کدام منطقه را برای سفر انتخاب میکنید؛ انتخاب شما کدام کویر نزدیک به تهران است؟
منبع:همشهری
https://gashttour.ir/wp-content/uploads/2021/12/4614690.jpg533800Shahrzad Dehghanihttps://gashttour.ir/wp-content/uploads/2019/09/logo-300x138.pngShahrzad Dehghani2021-12-07 06:55:452021-12-07 06:55:45نزدیکترین کویرها به تهران کجاست؟
امروزه غذا یکی از مهمترین شاخصههای جذب گردشگر در دنیاست. غذا زبان مشترک مردم جهان و نیاز روزمره انسانهاست، لذا غذا یکی از شاخصههای مهم شناخت فرهنگ هر جامعه بهویژه جامعه متکثر ایرانی از منظر فرهنگی به شمار میرود.
با توجه به اینکه بخش بزرگی از ساختار صنعت گردشگری اختصاص به شناخت ساختار فرهنگی جوامع مختلف دارد، امروزه غذا یا خوراک نیز بهعنوان بخشی از شاخصههای فرهنگی جوامع، یکی از انگیزههای اصلی سفر یک گردشگر به مقاصد مختلف و آشنایی با فرهنگ میزبان شناخته میشود.
در گردشگری غذا بسیاری از سفرها بهمنظور تست غذاهای معروف آن مقصد صورت میگیرد. کشور ایران با بیش از ۲۵۰۰ نوع غذاهای سنتی شناخته شده، یکی از غنیترین سفرههای جهان را در اختیار دارد و شیوه طبخ غذای ایرانی بعد از سبک پخت غذای چینی و رومی سومین سبک شناخته شده در جهان در مکاتب غذایی بینالمللی است، لذا خوراکهای بسیاری در ایران هست که بهعنوان میراث معنوی ایرانیان قابلیت ثبت در فهرست میراث معنوی را دارند.
در استان اصفهان از منظر فرهنگ تهیه غذاهای سنتی تنوع بسیاری وجود دارد که از جمله دلیلهای این تنوع غذایی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
– تنوع در وضعیت جغرافیایی و شرایط جوی خاص بهعنوان مهمترین عامل در رژیم غذایی هر منطقه
– تنوع قومی، نژادی و خرده فرهنگها
– تنوع گیاهان دارویی در مناطق مختلف استان
غذاهای سنتی، انواع نوشیدنیهای سرد و گرم، انواع ترشیجات، دمنوشها، انواع آشها و سوپها و محصولات لبنی محلی از جمله ظرفیتهای فرهنگی در راستای تهیه غذاهای محلی در استان اصفهان بهشمار میرود.
در حال حاضر ۳۱ مورد خوراکی و غذا شامل نان سنتی، غذا، شیرینی و آش در استان اصفهان تا پایان سال ۱۳۹۹ در فهرست میراث ناملموس ثبت شده که از آن جمله میتوان به مهارت پخت کباب در گلپایگان، مهارت پخت غذاهای بریانی و خورش ماست در اصفهان، مهارت تهیه کلوچه سنتی در کاشان، آیین سنتی پخت سمنو نذری در شهرضا، آیین سنتی گلابگیری در کاشان، مهارت کاشت خربزه در گرگاب و آیین تهیه غذای نذری گوشت و نخود در کاشان اشاره کرد.
مبرهن است که امروزه پرداختن به داشتههای فرهنگی مناطق مختلف نقش مهمی در رونق تجاری و اقتصادی آنها داشته و بهعنوان یک شاخصه مهم میتواند به ظرفیتسازی در توسعه صنعت گردشگری آنها منجر شود. لذا گونههای جدید گردشگری همچون گردشگری غذا، فرصتی است برای عرضه و ارائه فرهنگ و سبک زندگی اصیل کشورمان در عرصه ملی و بینالملل و باعث احترام متقابل به تنوع فرهنگی و شیوههای گوناگون زندگی در کنار دستاوردهای اقتصادی میشود.
جشنوارههای گردشگری غذا در استان اصفهان
تا پیش از بروز بحران همهگیری بیماری کرونا، برگزاری جشنوارههای مختلف در حوزه غذا در راستای معرفی غذاهای بومی و محلی و همچنین محصولات غذایی، سوغات محلی، برندهای مطرح غذایی و برگزاری نمایشهای آیینی مرتبط با غذا در مناطق مختلف استان اصفهان اجرا میشد، با اینحال با پایان تدریجی همهگیری این بیماری مهلک بهنظر میرسد با کسب تجربه از برنامههای قبلی در راستای توسعه گردشگری غذا در استان اصفهان مواردی به شرح زیر را باید در نظر داشت:
– برندسازی غذای ایرانی در صنعت گردشگری در سطح ملی و استانی
– برگزاری مسابقات متنوع و معرفی آشپز برتر و پیوند آنها با مراکز پذیرایی گردشگری
– توجه به غذاهای سنتی و هدایت واحدهای پذیرایی گردشگری بهمنظور ارایه غذاهای بومی و محلی به گردشگران
– معرفی و ترویج فرهنگ غذای سنتی سالم، مفید، کم هزینه و حلال ایرانی به هموطنان و گردشگران علاقهمند به این گونه گردشگری
– کشف طعمهای جدید غذاهای سنتی
– حمایت از فرهنگ توسعه غذای ایرانی و هنر آشپزی بومی
– تشویق خانوادهها به استفاده از غذاهای سنتی و محلی
امروزه با توجه به تنوع اقلیمی و فرهنگی هنوز هم بسیاری از سنتهای آشپزی و طعم غذاها شهرستانها، شهرها و روستاهای استان اصفهان با بیش از ۱۰۷ هزار کیلومتر مربع وسعت، ۲۸ شهرستان (۴شهرستان در سال ۱۴۰۰ به شهرستانهای استان افزوده شد) و ۱۰۹ شهر، ناشناخته مانده است. لذا با یک برنامهریزی مناسب در حوزه صنعت گردشگری و با تکیه برگونه گردشگری غذا و ایجاد جشنوارهها میتوان آنها را احیا کرد.
در این راستا پیشنهادهایی چند به شرح زیر ارایه میشود:
– پرداختن به جشنوارههای غذای سنتی در رویداد نوروزگاههای استان
– ادامه تدوین طرح دانشنامه اطلس غذایی استان بهصورت دیجیتال و مکتوب
– تهیه نماهنگ و فیلمهای مستند در حوزه گردشگری غذا از مناطق مختلف استان و ارایه آنها در فضاهای مختلف تبلیغاتی بهویژه شبکههای مجازی
– آموزش پخت و تهیه غذاهای سنتی در مراکز خدماترسان گردشگری
– آموزش عمومی پخت غذاهای سنتی به علاقهمندان بهصورت حضوری و مجازی.
شیرینی مخصوص اراکیها را ناصرالدین شاه نامگذاری کرده است.
شیرینی گوشفیل اراک که بهدلیل نوع پخت و مواد اولیهاش بسیار ترد و خوشمزه است در کنار دوغ محلی اراک میتواند خوشمزهترین ترکیب عصرانۀ شما باشد. به همین خاطر سوغات اراک را نباید بدون گوشفیل آن فراموش کرد.
تاریخچه و قدمت گوشفیل
نقل است ناصرالدینشاه با همراهانش در سفری به اراک میآیند. شاه در برج شیشه که الان دیگر اثری از آن نیست اتراق میکند. ورود او به اراک مصادف با شب اول ماه رمضان بوده. شاه در کنار همه غذا و میوههای محلی، شیرینی میبیند بیضی شکل که قسمتی از آن کشیدهتر شده، به خنده میگوید: “این بهواقع چیزی شبیه به گوش فیل است.” او که قبلا سابقه سفر به هند داشته از درباریان میخواهد برایش قلم و کاغذ بیاورند و عکس گوش فیل را برای قناد میکشد و میگوید برای فردا به این شکل برای شاه درست کند. قنادباشی روز بعد به همان شکل خمیر را با دست فرم میدهد و شیرینیاش را به شکل «گوش فیل» درمیآورد و سرخ میکند. ناصرالدین شاه با دیدن شیرینی به قناد انعام خوبی میدهد و از آن به بعد در اراک در کنار شیرینیهای دیگر گوشفیل هم تهیه میشود.
اینها را فرخنده خانم میگوید؛ مادر برادران طالبی که بیش از ۵۰ سال است در اراک حرفهشان قنادی است. فرخنده خانم در کارگاه استاد فن و ناظر کارهاست. کارگاه با نظارت مادر، همیشه تمیز است و مرتب و بوی عطر گلاب و زعفران و طبقهای چیده شده شیرینیاش وسوسهانگیز. بیش از ۵۰ سال است که این کارگاه با عطرو بوی شیرینی آشناست. حرفه خانوادگیست و از پدر به پسران رسیده. پس از فوت پدر در سال ۱۳۵۸، دو برادر در کنار مادر ماندهاند و قنادی پدر را میچرخانند.
آماده کردن مواد لازم برای پخت گوشفیل
خمیر گوشفیل تا رسیدن ما در دستگاه خمیرهمزن، استراحت کرده و آماده باز شدن است. بهلول، خشکهپز کارگاه، از ساعاتی قبل همه مواد ۸ عدد تخم مرغ و ۵۰۰ گرم آب را با ۸۰۰ گرم ماست و ۳۰۰ گرم نشاسته همراه با ۳ کیلو و نیم آرد مخلوط و در خمیرهمزن حسابی ورز داده است؛ شربت را هم که شهد غلیظی است از ترکیب شکر و آب و زعفران و گلاب و نوک قاشق جوهرلیمو آماده کرده؛ نسبت شکر به آب سه به یک است.
مرحله اول:
به محض ورود ما بهلول و وردستش محمد کار را شروع میکنند. خمیر پهن کن خمیر را به ضخامت ۳ میلیمتر پهن میکند. سپس خشکه پز کارگاه، خمیر را روی میزی که کمی آرد پاشیدهاند با وردنه صاف میکند و قالب میزند. محمد، شاگرد کم سن و سال بهلول، سریع خمیرهای قالب زده را روی هم چیده و با پلاستیک میپوشاند. در مرحله بعد خمیرها به شکل بیضیهای ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتری در میآیند. هر بیضی از وسط با دست جمع و چینهای کوتاه میخورد طوری که هر بیضی دو گوش فیل میسازد.
مرحله دوم:
شکل دهی گوش فیلها با آقای طالبی است. هر گوشفیل که شکل گرفت، محمد آنها را سریع به بهلول میرساند و او آنها را در روغنی که حسابی داغ شده میاندازد و با زیر و رو کردن در روغن پس از کمی تغییر رنگ، با کفگیر بزرگ مخصوص از روغن در آورده و در شهدی که حرارت ملایم دارد میریزد. وردست دیگر با کفگیری بزرگ آنها را از شهد خارج و کنار ظرفی که مثل آبکش است میچیند تا شهد اضافیاش گرفته شود و نفر بعد در سینی مخصوص چیده و روی آنها را مغز پسته میپاشد.
حالا فرخنده خانم چند تا از گوشفیلها را در دست میگیرد که از میزان نازکی و رنگ قهوهای روشنش مطمئن شود. او فوت اصلی کار را در نازکی خمیر میداند و میگوید: «هرچه خمیر نازکتر، گوشفیل مرغوبتر» و ادامه میدهد: الان همه کارها با دستگاه برقی و اجاق گاز راحت شده. قدیم همه اینها دستی بود از خمیرزنی تا پهن کردن و قالب زدن. ضربات مشت کارخمیرزن را میکرد و کف دست خمیرپهن کن و قالب زن بود و پشت سینیهای روحی و مسی به جای میز و اجاق نفتی یا چوبی سرخ کن.»
با وجود این، طعم گوشفیل به گفته فرخنده خانم این سالها بهتر شده است. دستگاهها به کمک آمدهاند و مواد اولیه مرغوبی در بازار پیدا میشود و همینها هم موجب شده گوشفیل از حالت یک شیرینی خانگی بیرون بیاید و تبدیل به سوغاتی شناخته شده اراک شود. فرخنده خانم گوشفیلهایی که سرد شدهاند را تعارف میکند تا ما هم طعم این شیرینی پر قصه را چشیده باشیم.
گردشگران در گردشگری غذایی که به آن گردشگری آشپزی یا گردشگری غذایی نیز گفته میشود، به دنبال تجربیات آشپزی برای گسترش درک خود از یک فرهنگ یا سبک زندگی در حین سفر هستند.
گردشگران غذایی تورهایی را آغاز می کنند که نه تنها تجربه طعمهای گوناگون را به دنبال دارد بلکه به آنها آموزش میدهد ارتباط بین غذا و آداب و رسوم محلی را شناسایی کنند. گردشگران غذایی به دنبال تجربیات آشپزی معتبری هستند که آنها را در معرض طعمها، بافتها و سنتهای جدید قرار دهد.
گردشگری غذایی یک اصطلاح نسبتا جدید است اما در حال حاضر تعاریف متعددی برای توصیف و تعریف آن وجود دارد. از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۸ گردشگری غذا با کمک پلتفرمهای رسانههای اجتماعی و برنامههای تلویزیونی غذایی با حضور سرآشپزها، رستورانها و رویدادهای مشهور جهان وارد جریان اصلی شد و گردشگری غذایی را به یک صنعت تجربی مبدل ساخت.
طبق اعلام WFTA(انجمن جهانی مسافرتهای غذایی) چهار فعالیت برتر سفر غذایی شامل غذا خوردن در رستورانهای لذیذ، ناهار خوری در یک رستوران معروف، لذت بردن از غذاهای خیابانی و لذت بردن از یک تجربه کلی غذاخوری میشود. گردشگری غذایی به عنوان فعالیتهایی تعریف میشود که تجربیات مصرف و قدردانی از غذا و نوشیدنیها را ارائه میدهند، به گونهای که تاریخ، فرهنگ و محیط یک منطقه خاص را ارزشگذاری میکند.
گردشگری غذایی و شناسایی غذاهای مختلف همیشه با لحظات فراغت و سفر همراه بوده اما مفهوم گردشگری غذایی اخیرا به گونهای تکامل یافته است که فعالیتهای گردشگری و سرگرمی را نیز شامل میشود؛ به این معنی که سنتهای آشپزی به عنوان ستونی از هویت منطقهای و میراث فرهنگی در این حوزه قرار میگیرند و رابطه میان غذا و جامعه اهمیت مییابد. در نهایت به واسطه این امر میتوان از این طریق توسعه اقتصادی را در لایههای مختلف جامعه گسترش داد و تجربیات شخصی و معتبرتری را به مسافر ارائه کرد.
شرکت در یک تور غذای خیابانی، مزه کردن غذاها و نوشیدنیهای محلی، سفر در مسیرهای محصول منطقهای، غذا خوردن در رستورانهای سنتی، به اشتراک گذاشتن وعدههای غذایی با مردم محلی، شرکت در رویدادها و جشنوارههای غذایی، تماشای بازارهای محلی، مراجعه به مزارع و تولیدکنندگان صنعتگر با تولید موادغذایی از جمله فعالیتهای گردشگری غذایی به شمار میرود. برای مثال میتوان به تور «گشت در مزرعه فلفل سیاه کامبوج» اشاره کرد که علاقهمندان زیادی از این حوزه را به خود جذب کرده است.
همچنین از دیگر مواردی که در گردشگری غذا میتوان از آنها یاد کرد، گردشگری غذایی در مزارع برنج بالی در سفر به اندونزی و غرفه سبزیجات در بازار محلی زئوس است که به عنوان بخشی از گردشگری غذایی در لائوس در حال انجام است و در ادامه بازدید علاقهمندان و حاضران در تور به یک مدرسه آشپزی ختم میشود.
در نتیجه گردشگری غذایی با تمرکز بر آشناسازی گردشگران با فرهنگ مقصد گردشگری، علاوه بر منحصر بهفرد و خاطرهانگیز بودن برای مسافران و گردشگران، توسعه اقتصادی و اجتماعی را نیز به همراه خواهد داشت.
بر این اساس چنانچه گردشگری غذایی با شیوهای درست انجام شود و به نوعی احترام به هویت جامعه و به ویژه جامعه محلی را مورد توجه قرار دهد، در زمینه تعدیل و کاهش تأثیرات منفی گردشگری و جدایی میان مردم و غذای واقعی مؤثر خواهد بود. اینت در حالی است که گردشگری همیشه با توسعه پایدار همراه نخواهد بود و بسیاری از مقاصد با عدم تقارن منطقهای و فصلی با مشکلاتی مواجه هستند.
البته میتوان به این نکته اشاره کرد که گردشگری غذایی اخیرا در ایران نیز رواج یافته و زمینه تنوع غذایی موجود تحت تاثیر جغرافیای کشور و تنوع قومی و نژادی ایرانیان است. به عنوان مثال یکی از غذاهای محبوب ایران آبگوشتهای شمال غرب کشور است که مواد آن از مراتع و شرایط جوی منطقه که امکان پرورش هر چه بهتر گیاهان و دامها در آن فراهم است، تهیه میشود.
همچنین غذاهای نواحی مرکزی ایران نیز که آبوهوایی خشک دارد و برای تهیه غذاهای خود از سبزیهای خشک بیشتر استفاده میکنند، محبوبیت خاصی دارد. در جنوب کشور نیز به سبب وجود دریا و اقیانوس، محصولات غذایی برگرفته از دریا بسیار بیشتر طبخ میشوند و از استثناییترین آنها میتوان به «سوراغ» اشاره کرد که با خاک قرمز جزیره هرمز تهیه میشود و تنها غذایی است در آن خاک ریخته میشود.
در نهایت باید گفت که کشور ما با وجود تنوع آبوهوایی که دارد میتواند منطقهای مناسب برای جذب گردشگران غذایی باشد.
https://gashttour.ir/wp-content/uploads/2021/12/62111149.jpg427640Shahrzad Dehghanihttps://gashttour.ir/wp-content/uploads/2019/09/logo-300x138.pngShahrzad Dehghani2021-12-07 04:58:532021-12-07 04:58:53تجربه طعمهای جدید و آشنایی با فرهنگ تغذیه ملل مختلف با گردشگری غذا
یک راهنمای گردشگری گفت: شیوع کرونا آسیبهای جدی به گردشگری وارد کرده و راهنمایان گردشگری از قشرهای آسیبدیده این ماجرا هستند. به همین دلیل این راهنمایان برای جبران خسارات خود به فعالیتهایی چون بازاریابی و مارکتینگ گرایش پیدا کردهاند.
مرتضی ازقندی در گفتوگو با ایسنا به مشکلات راهنمایان گردشگری در دوران کرونا پرداخت و اظهار کرد: در شرایط مواجه با کرونا صنعت گردشگری و راهنمایان این صنعت از جمله اقشار متضرر بودند. در واقع راهنمایان گردشگری سرمدار و نوک پیکان این صنعت هستند اما متاسفانه در این دوران با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم کردند.
وی در مورد تغییر شغل راهنمایان گردشگری در دوران رکود کرونا اضافه کرد: در حال حاضر تعداد زیادی از دوستان و همکاران را میتوان مثال زد که به طور کامل حرفه راهنمایی گردشگری را کنار گذاشتهاند. آنها در طول این مدت درآمد مستمری که تا قبل از شیوع کرونا داشتند را از دست داده و حالا با ورود به یک صنعت جدید ضرر قابل ملاحضهای در زندگی خود متحمل شدند.
ازقندی تصریح کرد: در حال حاضر و پس از گذشت مدتی نسبتا طولانی تصمیمی مبنی بر اهدای وامی پنج میلیونی آن هم به صورت محدود به تعدادی از راهنمایان گردشگری شده که این کار از کم لطفیهایی بود که در حق راهنمایان گردشگری شد. باید بدانیم که راهنمایان گردشگری سفیران فرهنگی کشور در تورهای داخلی و خارجی بوده و هر کدام به نوعی عهدهدار انتقال فرهنگ و همچنین نشان دادن جاذیههای گرشگری این مرز و بوم بهشمار میآیند.
این راهنمای گردشگری خاطرنشان کرد: متاسفانه حمایتی که باید در این دوران از راهنمایان گردشگری صورت نگرفت و گردشگری از ابتدا شیوع کرونا به شدت زیر صدمات قرار گرفت چرا که با گسترش و پیک شدن این ویروس مردم سفر و گشتوگذار را از اولویتهای زندگی خود خارج کردند.
ازقندی اضافه کرد: اگر چه این انتخاب مردم اقدام صحیحی برای گذر از این اپیدمی بود اما اولین و مهمترین بخشی که آسیب بزرگی دید، صنعت گردشگری بود. همچنین از آنجایی که بالاترین مسئولیت یک تور گردشگری بر عهده راهنمای آن است، این قشر صدمه زیادی از کرونا دیدند.
وی در خصوص اقدامات حمایتی مسئولان و مدیران برای پشتیبانی از صنایع مختلف تصریح کرد: ما امید داشتیم که این بیماری ظرف چند ماه برطرف شود اما متاسفانه با هر بار جهش جدید این ویروس شرایط خطرناکتر شد و اقدامات حمایتی نیز صورت نگرفت. به عبارتی مدیران و مسئولان در ابتدا به نوعی با یک سردرگمی در حفظ و کنترل شرایط رو به رو بودند.
ارائه بستههای حمایتی نتوانست چارهساز خسارتهای ۲ ساله راهنمایان باشد
این راهنمای گردشگری اظهار کرد: نهایتا پس از گذشت ۲ سال و تحمل خسارتهای فراوان شاهد ارائه یک بسته حمایتی بودیم که نتوانست چارهساز خسارات ۲ ساله راهنمایان گردشگری باشد.
ازقندی تصریح کرد: قبل از کرونا سهم کاری هر تورلیدر ۲ الی سه سفر در ماه بود. در حال حاضر یک تورلیدر حدود ۴۰ تا ۵۰ تور گردشگری را از دست داده است. در آمد بسیاری از راهنمایان گردشگری نیز از همین راه تامین میشد. در چنین وضعیتی ارائه یک بسته ناچیز پس از ۲ سال نشاندهنده این امر است که مدیران این حوزه تا چه میزان ضعیف عمل کردهاند.
این راهنمای گردشگری در خصوص اقدامات سایر کشورها برای حمایت از راهنمایان گردشگری عنوان کرد: این موضوعی کلان است؛ هر چند کشورهایی هستند که توانستند زودتر و موثرتر از ما اقداماتی برای صنعت گردشگری خود انجام دهند. برای مثال میتوان به کشورهایی چون ترکیه، یونان و سنگاپور اشاره کرد که بخشی از اقتصاد کشورشان از طریق گردشگری تامین میشود.
ازقندی ادامه داد: اقدامات آنها در سطوح کلان انجام گرفت و با تصمیمات درستی که در جهت واکسینه شدن و کاهش ابتلا به کرونا در کشورهایشان انجام شد، صنعت گردشگری خود را سریعتر از آنچه که باید به حالت اولیه بازگرداندند. علاوه بر موارد گفته شده اقدامات بازدارنده و کنترل کننده در خصوص رعایت پروتکلهای بهداشتی بر موفقیت کشورهای مذکور در بازاریابی صنعت گردشگری بسیار تاثیرگذار بود.
تسریع واکسیناسیون در بهبود شرایط گردشگری بسیار حائز اهمیت است
وی در پاسخ به این سوال که با تمام شدن کرونا چه میزان زمان لازم است تا صنعت گردشگری به حالت اول خود بازگردد، گفت: اتفاقات ناشی از کرونا مردم را به شدت نیازمند سفر و رفتوآمدهای خانوادگی خواهد کرد. از دیدگاه من این موضوع انگیزهای است تا در یک زمان بسیار کوتاه پس از پشت سر گذاشتن بیماری کرونا صنعت گردشگری بتواند دوباره روزهای خوبی را تجربه کند.
این راهنمای گردشگری در خصوص اقداماتی که لازم است مدیران برای بهبود شرایط گردشگری انجام دهند، خاطرنشان کرد: مدیران متولی این حوزه با تشویق تورلیدرها برای تذکر مکرر نسبت به رعایت پروتکلهای بهداشتی میتوانند اتمام گردش کرونا را تسریع بخشند. تداوم روند واکسیناسیون در جامعه که در حال انجام است نیز میتواند در این خصوص بسیار حائز اهمیت باشد.
کمکهای مالی دولت میتواند صنعت گردشگری را پا بر جا نگاه دارد
ازقندی بیان کرد: پایه و اساس صنعت گردشگری بر محور اقتصادی آن است و کمکهای مالی از جمله اعطای وام از سوی دولت و دیگر کمکهای مالی به ارکان مهم این صنعت از جمله خانههای بومگردی، آژانسهای مسافرتی، مکانهای اقامتی و تورلیدرها میتواند بهترین و مهمترین گزینه برای پا بر جا نگهداشتن این صنعت باشد.
وی ادامه داد: این کمکها به خصوص در زمینه بیمه کارمندان و قسطبندی وامها باید از طریق برنامهریزیهای کارشناسی شده و حرفهای پیش رود تا در دوران پساکرونا فعالیت تمام شاغلان در این حوزه بهتر از قبل ادامه پیدا کند.
این راهنمای گردشگری ورود افراد جوان به حرفه گردشگری را با توجه به شرایط پیش رو چندان مثبت ندانست و بیان کرد: در حال حاضر کسانی که با گذراندن کلاسهای مختلف و اخذ کارت تورلیدری قصد ورود به این پیشه را دارند، با بازاری مواجه میشوند که نمیتوانند در آن هیچگونه فعالیتی داشته باشند. همین موضوع ممکن است زمینه سرخوردگی را در آنها به وجود آورد.
ازقندی گفت: یکی از مهمترین ویژگیهایی که افراد برای حضور در این صنعت باید آن را داشته باشند، صبر و حوصله است چرا که در شرایط بحرانی و غیر قابل پیشبینی این آیتمها در تورهای داخلی و خارجی میتواند یکی از ارکان موفقیت یا شکست یک تور باشد.
https://gashttour.ir/wp-content/uploads/2021/12/62111387.jpg457640Shahrzad Dehghanihttps://gashttour.ir/wp-content/uploads/2019/09/logo-300x138.pngShahrzad Dehghani2021-12-07 04:50:292021-12-07 04:50:29گرایش راهنمایان گردشگری به مارکتینگ و بازاریابی با شیوع کرونا
سازمان جهانی گردشگری در خلال مجمع عمومی خود که در اسپانیا برگزار شد، فهرست بهترین روستاهای گردشگری را که شامل ۴۴ روستا از کشورهای مختلف میشود، اعلام کرد.
بهگزارش میراثآریا، در مجمع عمومی سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) در مادرید، بهترین روستاهایی که گردشگری را برای ایجاد فرصت و پیشبرد توسعه پایدار پذیرفتهاند، معرفی شدند.
ابتکار بهترین دهکدههای گردشگری توسط UNWTO برای پیشبرد نقش گردشگری در حفاظت از روستاها، همراه با مناظر طبیعی، تنوع زیستی و فرهنگی و ارزشها و فعالیتهای محلی آنها، از جمله خوراکشناسی محلی، راهاندازی شد.
در سال ۲۰۲۱، در مجموع ۴۴ روستا از ۳۲ کشور در سراسر پنج قاره جهان به رسمیت شناخته شدند. معیار انتخاب این روستاها حفظ منابع طبیعی و فرهنگی خود و همچنین اقدامات مبتکرانه و متحولکننده و تعهد به توسعه گردشگری در راستای توسعه گردشگری روستایی بوده است که از اهداف توسعه پایدار (SDGs) به شمار میرود.
این ابتکار، روستاهایی را که متعهد به تبدیل گردشگری به یک محرک قوی برای توسعه و رفاه مردم خود هستند، به رسمیت میشناسد.
روستاها توسط یک هیئت مشورتی مستقل بر اساس مجموعهای از معیارها که ۹ حوزه را پوشش میدهند، ارزیابی شدند:
حفظ منابع فرهنگی و طبیعی
ترویج و صیانت از منابع فرهنگی
پایداری اقتصادی
پایداری اجتماعی
پایداری زیستمحیطی
پتانسیل گردشگری و توسعه و یکپارچهسازی زنجیره ارزش
حاکمیت و اولویتبندی گردشگری
زیرساخت و اتصال
بهداشت، ایمنی و امنیت
همه ۴۴ روستای انتخابشده از ۱۰۰ امتیاز ممکن، در مجموع ۸۰ امتیاز یا بالاتر کسب کردند.
گردشگری بهعنوان محرک توسعه روستایی و شمول اجتماعی
زوراب پولولیکاشویلی، دبیرکل سازمان جهانی گردشگری UNWTO میگوید: «گردشگری میتواند با ترویجِتوزیع عادلانهتر مزایا و امتیازها در سرتاسر مناطق مختلف و توانمندسازی جوامع محلی، محرک انسجام و شمول اجتماعی باشد. این ابتکار روستاهایی را که متعهد به تبدیل گردشگری به یک محرک قوی برای توسعه و رفاه خود هستند، به رسمیت میشناسد.»
طرح بهترین دهکدههای گردشگری توسط UNWTO شامل سه رکن است:
بهترین روستاهای گردشگری از نظر UNWTO: روستاهایی به رسمیت شناخته میشوند که نمونه برجستهای از مقصد گردشگری روستایی با داراییهای فرهنگی و طبیعی شناختهشده هستند که ارزشها، محصولات و سبک زندگی روستایی و جامعهمحور را حفظ و ترویج میکنند و تعهد روشنی به نوآوری و ابتکار دارند. پایداری در تمام جنبههای آن – اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی – در این روستاها احساس میشود.
برنامه ارتقای بهترین دهکدههای گردشگری توسط UNWTO: برنامه ارتقا برای تعدادی از روستاها که به طور کامل معیارهای دریافت تقدیرنامه را ندارند نیز امتیازاتی ارائه میدهد. این روستاها از سوی سازمان جهانی گردشگری UNWTO و همکاران آن در زمینه بهبود حوزههای ذکرشده در فرآیند ارزیابی، حمایت خواهند شد. شبکه بهترین دهکدههای گردشگری توسط UNWTO: این شبکه فضایی برای تبادل تجربیات و شیوههای موثر، فرصتها و یادگیری را فراهم میکند که شامل نمایندگان روستاهایی خواهد بود که به عنوان «بهترین دهکده گردشگری توسط UNWTO» شناخته شدهاند، روستاهای شرکتکننده در برنامه ارتقاء، و همچنین کارشناسان، شرکای بخش دولتی و خصوصی که در ترویج گردشگری برای توسعه روستایی فعالیت خواهند داشت.
در مجموع ۱۷۴ روستا توسط ۷۵ کشور عضو UNWTO (هر کشور عضو حداکثر میتواند سه روستا را ارائه دهد) برای طرح آزمایشی ۲۰۲۱ پیشنهاد شده است. از این میان ۴۴ روستا به عنوان بهترین روستاهای گردشگری توسط UNWTO شناخته شدند. ۲۰ روستای دیگر وارد برنامه ارتقای این ابتکار خواهند شد. همه این ۶۴ روستا بخشی از شبکه بهترین دهکدههای گردشگری UNWTO خواهند بود.
ایران سه روستای برندق (استان اردبیل)، خرانق (استان یزد) و لارک (استان هرمزگان) را به این طرح پیشنهاد کرده بود.
دور بعدی این طرح در فوریه ۲۰۲۲ افتتاح میشود.
به این ترتیب، فهرست بهترین دهکدههای گردشگری عبارتند از:
فهرست بهترین روستاهای گردشگری ۲۰۲۱
ردیف
نام روستا
نام کشور
۱
بخوو
فدراسیون روسیه
۲
بکاسین
لبنان
۳
بوجو
فیلیپین
۴
کاسپالا
آرژانتین
۵
کاستلو رودریگو
پرتغال
۶
کوئتزالان دل پروگرسو
مکزیک
۷
کومئادا
پرتغال
۸
گرویرس
سوئیس
۹
باتو پوته
مالزی
۱۰
کائونرتال
اتریش
۱۱
لو مورن
موریس
۱۲
لکونبری
اسپانیا
۱۳
مانی
مکزیک
۱۴
مصفت العبریین
عمان
۱۵
میاما
ژاپن
۱۶
موکرا گورا
صربستان
۱۷
مورلا
اسپانیا
۱۸
مصطفی پاشا
صربستان
۱۹
نگلانگران
اندونزی
۲۰
نیسکو
ژاپن
۲۱
نکوتسی
رواندا
۲۲
بندر بزرگ قدیمی
موریس
۲۳
اولرگسالی
کنیا
۲۴
اولانتایتامبو
پرو
۲۵
پانو لفکارا
قبرس
۲۶
پیکا
شیلی
۲۷
پوچامپلی
هند
۲۸
پورتو ویلیامز
شیلی
۲۹
رادولیکا
اسلوونی
۳۰
رجال العمعا
عربستان سعودی
۳۱
تستو آلتو
برزیل
۳۲
ساس فی
سوئیس
۳۳
سن کاسمه
پاراگوئه
۳۴
سن جینزیو
ایتالیا
۳۵
سیدی کائوکی
مراکش
۳۶
سولچاوا
اسلوونی
۳۷
سوفلی
یونان
۳۸
تاراکلی
ترکیه
۳۹
جزیره بنفش
جمهوری کره
۴۰
آنگوک
جمهوری کره
۴۱
والپوشیاوو
سوئیس
۴۲
وونچی
اتیوپی
۴۳
ژیدی
چین
۴۴
یوکون
چین
علاوه بر این، UNWTO با روستاهای زیر که در برنامه ارتقاء مشارکت دارند کار خواهد کرد:
نظامی گنجوی شاعر پارسیگوی و خداوندگار حماسههای عاشقانه ایران، از ستونهای شعر و ادب این سرزمین و دارای شهرتی جهانی است و به نظر پژوهشگران فرهنگ و ادبیات، جعل عنوان و دیوان او با هدف هویتتراشی از سوی هر کشور دیگر، تحریف تاریخ و حقیقت محسوب میشود.
حکیم ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی ابن مؤید نظامی شاعر معروف ایرانی قرن ششم هجری قمری، در سال ۵۳۵ هجری قمری از پدر و مادری ایرانی در شهر گنجه متولد شده و از فنون حکمت و علوم عقلی و نقلی و طب و ریاضی و موسیقی بهره کامل داشته و از عالمان فلسفه و حکمت بوده است.
شهر گنجه، زادگاه نظامی در شمال غربی جمهوری آذربایجان و از شهرهای تاریخی قفقاز است و این سرزمین تا حدود دویست سال پیش جزو کشور ایران بود اما در جنگهای ایران و روسیه، طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای به روسیه الحاق شد.
مهمترین اثر نظامی گنجوی “پنج گنج” یا “خمسه نظامی” نام دارد و دیوان اشعار او مشتمل بر قصاید، غزلیات، قطعات و رباعیات است؛ وی در سال ۶۱۴ هجری قمری وفات یافته است.
پیشینه تحریف هویت نظامی گنجوی
طبق اطلاعات و اسناد موجود، گویا نخستین بار استالین در شوروی با “آذربایجانی خواندن نظامی” این قضیه را آغاز کرده است و جلال متینی مورخ و محقق تاریخ و فرهنگ ایران می نویسد؛ « دولت شوروی تصمیم گرفت در هر یک از جمهوریهای خود، مراسمی به منظور تجلیل از یکی از بزرگان آن سرزمین برپا کند، چون تَرک نامداری را در آذربایجان شوروی نیافتند، به سراغ نظامی رفتند و چون میدانستند کسی ادعای ترک بودن نظامی را نمیپذیرد، به استالین متوسل شدند.» (متینی، ۱۳۸۰: ۲۴۷).
«سرگئی آقاجانیان» شرق شناس معروف در مقاله «پنجاهمین سالگرد یک تحریف فرهنگی» که در مجله ایرانشناسی چاپ شد، نوشته است که استالین در سوم آوریل ۱۹۳۹ میلادی در روزنامه«پراودا» ارگان حزب کمونیست، نظامی را با استناد به یک بیت شعر از او، شاعری متعلق به آذربایجان و ترک زبان معرفی کرده است.
او می نویسد؛ «زمامداران شوروی که خطر بروز جنگ دوم جهانی را حدس زده بودند، برای افزایش قدرت دفاعی و روحیهمردم مناطق مختلف کشورشان، تصمیم به تقویت حس میهن پرستی و غرور ملی آنها می گیرند. به همین منظور، جعل هویت نظامی توسط استالین در راستای همین سیاست عوام فریبانه صورت گرفته است.» (آقاجانیان، ۱۳۷۱: ۶۶).
بنابر نوشته های جلال متینی؛ «پس از استالین نوبت به گورباچف رسید. در دوران زمامداری وی در مراسم هشتصد و پنجاهمین سال تولد نظامی از مجسمه او در مسکو پرده برداری شد و حکمدار مسکو نظامی را «خادم بزرگ آذربایجان» نامید!» (متینی، ۱۳۸۰: ۲۴۸).
اما رئیس بنیاد ایرانشناسی دانشگاه سینت پیتسریگ شوروی سابق، طی مقالهای در رد نظر استالین نوشته است: « مجسمه نظامی را در خیابانی نصب میکنند و او را تُرک معرفی میکنند. در حالی که او حتی یک بیت به زبان ترکی ندارد. این مجسمهسازیها و هویتسازیها، ریشه در ناسیونالیسم دارد». (آقاجانیان، ۱۳۷۱: ۷۰)
هر چند خاستگاه نظامی آذربایجان بوده است اما این نیز ترک بودن زبان وی را ثابت نمی کند زیرا محققان معتقد هستند زبان رایج در منطقه آذربایجان در دوره حیات نظامی، زبان آذری بوده است.
«زبان فارسی دری، زبان مادری نظامی نیست و احتمالاً آن را باید آموخته باشد. زبان متداول ناحیه آذربایجان در عهد نظامی و مدتها پس از زمان وی، زبان آذری بوده است و زبان مادری نظامی در هر حال، ترکی یا دری نبوده است.» (پورنامداریان، ۱۳۸۹: ۶)
مطابق اطلاعات موجود، هویت تراشان برای فراهم کردن شعر ترکی به نام نظامی گنجوی، بخشی از اشعار تُرکی شاعری به نام «نظامی قارامانلی» که ۲۵۰ سال بعد از نظامی گنجوی در آناتولی زندگی می کرده است را به نام دیوان تُرکی نظامی گنجوی در ایران چاپ کرده اند در حالی که دیوان نظامی قارامانلی حدود ۵۰ سال پیش در ترکیه چاپ شده بود.
استاد فقید یحیی شیدا از شاعران نامدار تبریز که در احیای آثار زبان و ادبیات آذری سابقه درخشان دارد، گفته بود این کتاب جعلی است و به شاعری به نام «نظامی قارامانلی» از سخنسرایان سده هشتم و اوایل سده نهم هجری در آسیای صغیر تعلق دارد.
تحریفات جدید در هویت شاعر ایرانی
در اوایل آذرماه ۱۴۰۰ خبرهایی مبنی بر حذف عنوان شاعر پارسی از دیوان شعر نظامی در جمهوری آذربایجان و معرفی این شاعر ایرانی به نام شاعر ملی این کشور همسایه، در برخی خبرگزاری ها و سایت های خبری انتشار یافت و بار دیگر واکنش های استادان زبان و ادبیات فارسی و ترکی و دلسوزان به میراث و فرهنگ اصیل ایران را برانگیخت.
جمهوری آذربایجان سال جاری ۲۰۲۱ میلادی را در این کشور سال نظامی گنجوی نامگذاری کرده است و در خبرهای منتشره به نقل از مرکز ترجمه دولتی جمهوری آذربایجان گزارش شده که باکو در اقدامی اعلام کرده امسال کتاب «هفت پیکر» را برای ارسال به اروپا به زبانهای اسپانیایی، روسی و انگلیسی ترجمه کرده است و در توضیحات مربوط به نظامی گنجوی عنوان «شاعر پارسی »را برداشته و آن را «شاعر ملی جمهوری آذربایجان» خوانده است.
همچنین در این خبرها آمده است که دولت جمهوری آذربایجان پیش از این نیز اشعار کاشی کاریشده پارسی بر روی بدنه مقبره نظامی را با اشعار ترکی جایگزین کرده و سفیر جمهوری آذربایجان در لندن به معرفی نسخه خطی خمسه نظامی گنجوی، به عنوان اثر فرهنگی ایرانی در کتابخانه ملی انگلیس معترض بوده است.
تارنماهای خبری مدعی شده اند جمهوری آذربایجان در سال های گذشته با نصب مجسمه نظامی در کشورهای مختلف جهان، او را شاعری منصوب به خود معرفی کرده است و در استمرار
تلاش برای زدودن نشانه های فرهنگ و تمدن درخشان ایران از ناحیه ارّان و قفقاز، کتیبه های فارسی را از مقبره نظامی برداشته و به جای آنها اشعار ترکی آذری جایگزین کرده اند.
فراموش نکنیم که کتاب هفت پیکر در سال ۲۰۰۰ در مادرید اسپانیا با پیشگفتاری با عنوان نظامی گنجوی شاعر بزرگ پارسی منتشر شده است و خوانندگان اروپایی، نظامی گنجوی را به نام شاعر پارسی میشناسند.
۱۰۰درصد اشعار نظامی فارسی است
دکتر مجتبی عالمخواه پژوهشگر و استاد پیشین ادبیات دانشگاه های گیلان، هویت تراشی برای نظامی و معرفی کردن او به عنوان شاعر ترک و آذری زبان را صددرصد نادرست و خلاف اسناد و مدارک حقوقی، سیاسی، ادبی و تاریخی دانست.
اینکه نظامی ساکن گنجه بوده و این شهر در حال حاضر جزو قلمرو جمهوری آذربایجان است، دلیل بر وجود اشعار ترکی از این شاعر نیست.
وی تاکید کرد: این ادعای برخی جریان ها و افراد متعصب و افراطی وابسته به انگلیس، رژیم صهیونیستی و آمریکاست و به نیت جدایی و تفرقه افکنی و تحقیر ایران و بزرگان ادب فارسی صورت می گیرد.
وی تصریح کرد: کم کاری های ما و برخی راهبردهای افراد به نسبت ناآگاه و غیرمتعهد به فرهنگ و ادب ایرانی و اسلامی نیز از دلایل این تحریف است که متاسفانه به جای پاسداشت سرمایه های ادبی و ملی، سبب نفی هویت اصیل ما می شود.
عالمخواه افزود: اینکه نظامی ساکن گنجه بوده و این شهر در حال حاضر جزو قلمرو جمهوری آذربایجان است، دلیل بر وجود اشعار ترکی از این شاعر نیست و اگر به این مساله با دید هویت تاریخی بنگریم، درمی یابیم که ۱۰۰درصد اشعار نظامی فارسی بوده است.
استاد پیشین دانشگاه و مولف ۷۴ کتاب و مقاله علمی و ادبی ادامه داد: هیچکدام از شاعران قرن های ششم، هفتم و هشتم که پیرو سبک عراقی شاخه آذربایجان بوده اند، هرگز شعر ترکی نسروده اند و اشعارشان همه فارسی بوده است و آن زمان، کشوری به نام جمهوری آذربایجان نبوده و شاعران آن دوره در قلمرو ایران بزرگ بوده اند.
او گفت: متاسفانه تحلیل نادرست و هویت تراشی در خصوص مولانا نیز اتفاق افتاده است در حالی که او نیز ایرانی بوده و همه اشعارش به زبان فارسی است، اما ترکیه آن را از آن خود می داند و رومی نام نهاده است و افغانستان نیز مولوی را بلخی می شمارد، در حالیکه باید در تعیین هویت ها به تاریخ حیات آنها توجه داشته باشیم.
نظامی قابل مصادره نیست
عضو هیات علمی دانشگاه تبریز تحریف آثار نظامی را عملی مذبوحانه و نعل وارونه زدن دانست و گفت: هفت پیکر نظامی به دلیل پیچ در پیچ بودن و داشتن انواع عناصر ایرانی، هرگز قابل مصادره نیست مگر اینکه در هفت پیکر که بهرام نامه و هفت گنبد نیز نامیده می شود، کل شخصیت ها را عوض کنند؛ مثلا بهرام را تبدیل به الهام یا فرد دیگر کنند.
دکتر محمد خاکپور ادامه داد: نظامی هفت پیکر را طوری ساخته که همه عناصر و واژگان و توصیفات آن، جز بهرام کسی را شامل نمی شود و هویت بهرام نیز معلوم است و از سوی دیگر نظامی از قرن ها پیش در دنیا شناخته شده و بسیاری از آثار آو به چند زبان ترجمه گردیده و ترجمه های روسی و آلمانی آن مشهور است.
هفت پیکر نظامی به دلیل پیچ در پیچ بودن و داشتن انواع عناصر ایرانی، هرگز قابل مصادره نیست مگر اینکه در هفت پیکر که بهرام نامه و هفت گنبد نیز نامیده می شود، کل شخصیت ها را عوض کنند.
وی افزود: هیچ کدام از ترجمه های نظامی اصالت فارسی ندارند زیرا ترکیبات، استعاره های پیچیده و انتزاعی، مجازات و کنایات او که در اغلب موارد، ایهام و استعاره دیگری را از درون خود خلق می کنند، ترجمه پذیر نیستند.
او تصریح کرد: من به عنوان مثال، ترجمه مخزن الاسرار را مطالعه کرده ام خیلی از نظامی دور است؛ کتابی را هم از محققان آذربایجانی در مورد موسیقی شعر نظامی داوری کرده ام که ارتباطی به نظامی نداشت و ده ها کتاب و مقاله را از طریق سفارت بررسی کرده ام و با وجود اینکه جاعلان ره به جایی نبرده اند اما به زور تحریف می کنند.
خاکپور گفت: اگر کسی با ارجاعات برون متنی نظامی به ویژه درباره اصطلاحات حکمی، کلامی، فقهی، تفسیری، مباحث مربوط به طب قدیم، جانورشناسی و ضرب المثل ها آشنا نباشد، هر چه قدر هم مترجم زبردستی باشد، نمی تواند متن را ترجمه کند. به عنوان مثال به چند نمونه ناچیز اشاره می کنم؛ تخته اول که قلم نقش بست بر در محجوبه احمد نشست حلقه حی را کالف اقلیم داد طوق ز دال و کمر از میم داد امی گویا به زبان فصیح از الف آدم و میم مسیح *** مرا در کویت ای شمع نکویی فلک پای بز افکندست گویی بسیاری از این ابیات حتی بزرگ ترین نظامی پژوهان را به خطا و بیراهه انداخته است؛ “امی” چگونه می تواند گویا و دارای زبان فصیح باشد؟ آیا “محجوبه” می تواند معنای ایهامی داشته باشد یا نه؟ “پای بز افکندن” یعنی چه؟ به ویژه در معراجنامه ها و در خلوت های دل و نیز توصیفات نظامی مطالبی مطرح می شود که اهل زبان نیز به تنگنا می افتند و نیز در نظر داشته باشیم که قدما تا قرن هشتم برای کلمات به خاطر حفظ حرمت مخاطب هرگز نقطه نمی گذاشتند.
به عقیده این عضو هیات علمی دانشگاه تبریز وقتی به سراغ نطامی می رویم باید به بافت تاریخی، مذهب و حوادث اجتماعی منطقه قفقاز به همراه ویژگی های فنی بوطیقای (فرم و ویژگی های شعری) نظامی توجه داشته باشیم و بدانیم که عدم توجه به بافت متن و تحولات صورت گرفته موجب می شود با متر و معیار امروزین به سراغ نطامی برویم و اینجاست که دست تحریف کنندگان رو می شود.
به گفته خاکپور در این نهصد سال بعد از نظامی تحولات عظیمی در حوزه سیاست و زبان و ایدئولوژی صورت گرفته است و تا ما به قرن ششم برنگردیم، به هیچ وجه به درک درستی از نظامی نخواهیم رسید و قدیم ترین نسخه شناخته شده از نظامی ۲۰۰ سال با او فاصله دارد و این امر و ویژگی های بوطیقای نظامی، مشکل ما را در درک و دریافت شعر او بسیار دشوارتر می کند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تبریز ادامه داد: متاسفانه افرادی احساساتی و ضد ترک، به دروغ هویت می تراشند و اسم فاعل عربی ناصر را ” ناصیر” کلمه عبرانی ابراهیم را ” ایبراهیم” ترک را ” تورک، آذربایجان را” آزربایجان و هزاران کلمه عربی و فارسی را تغییر می دهند.
شعرهای ترکی منسوب به نظامی جعلی است
استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علوم پزشکی استان البرز و دانشگاه آزاد اسلامی کرج در پاسخ به مدعیان وجود اشعار ترکی از نظامی گنجوی می گوید: نظامی، اشعار ترکی نداشته است و متاسفانه بعضی شعرهای ترکی را که به این شاعر بزرگ ایرانی نسبت می دهند، سروده هایی جعلی است و با سبک و زبان نظامی و عصر او سازگاری ندارد.
دکتر غلامحسن پیرزاده تصریح کرد: زبان رایج در منطقه زندگی نظامی گنجوی در قرن ششم، فارسی بوده و حاکمان و درباریان به زبان فارسی سخن می گفته اند و حتی زبان کوچه و بازاری اغلب مردم نیز فارسی بوده است.
نظامی، اشعار ترکی نداشته است و متاسفانه بعضی شعرهای ترکی را که به این شاعر بزرگ ایرانی نسبت می دهند، سروده هایی جعلی است و با سبک و زبان نظامی و عصر او سازگاری ندارد.وی، ترجمه های منسوب به نظامی را محل اشکال دانست و گفت: برخی ترجمه هایی که به زبان ترکی از آثار نظامی صورت گرفته است، بسیار ناشیانه است و ایرادات صرف و نحوی فراوان در آن وارد شده است. استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علوم پزشکی استان البرز و دانشگاه آزاد اسلامی کرج، ادامه داد: زبان ترجمه در این قبیل آثار، با زبان حاکم با عصر نظامی همخوانی و تناسب لازم را ندارد. پیرزاده به سبک و شیوه اشعار ترکی نسبت داده شده به نظامی نیز اشاره ای کرد و گفت: این شعرهای منسوب به شاعر پارسی گوی، نه تنها با گویش رایج در عصر او هم خوانی ندارد، بلکه از لحاظ نوع دستوری واژگان اعم از فعل، اسم و حرف نیز با آثار نظامی فاصله زیادی دارد.
نظامی حماسه سرای عشق و انسان
دکتر شهروز دولتخواه جامعه شناس و دکترای ارتباطات بین الملل، میهن دوستی عاشقانه را امری اخلاقی و نشان دهنده حس تعلق درونی یک انسان به تاریخ و فرهنگ و ادبیات غنی (اسطوره ها و افسانه های کهن ) سرزمین خود دانست و گفت: نظامی با تخیل قوی و شورانگیز و در متعالی ترین شکل در قالب سروده ها و منظومه های عاشقانه و احساسی به آن پرداخته است.
وی دوست داشتن تاریخ و تمدن پرافتخار ایران را بهترین وجه شخصیتی نظامی برشمرد و افزود: این شاعر پارسی گوی، علاقه و عشق خود را به تاریخ باستانی ایران نشان داده و با شناخت از روحیه و مقتضیات خیال پردازنه مردم سرزمین اش، با روایت عشق و احساس از زبان قهرمانانش با آنان به گفت و گو نشسته است.
او ادامه داد: پیر گنجه بر بلندای داستان سرایی ایران زمین و به عظمت کل تاریخ جای دارد و نه امکان مصادره اش هست و نه خیال تحریف در جهان و جان او می تواند موجب جدایی او از ایران و مردمان عاشق اش باشد.
چندین نسل از قصه پردازان ایران دنباله رو شیوه داستان سرایی نظامی شده اند و این شیوه داستان سرایی، متعلق به جغرافیا و فرهنگ ایران است و امکان جدا کردن وجود ندارد.
دولتخواه، تاریخ ادبیات ایران زمین را سرشار از قصه ها و سروده های شورانگیز و خیال پردازانه ای معرفی کرد که نظامی، در طول سالیان دراز به فرزندان این خاک و بوم هدیه کرده است.
او می گوید: مردمان ایران زمین، حیات اجتماعی و فرهنگی و زندگی روزمره خود را با نظامی و قصه های عاشقانه او پیوند زده اند و در درازی زمان، با سروده های او خو گرفته، به داستان سرایی هنرمندانه اش افتخار کرده و طی چندین نسل، یاد و خاطرش را زنده نگه داشته و سروده هایش را دهان به دهان نقل کرده اند و همچنان با داستان هایش زندگی می کنند.
به عقیده این جامعه شناس و استاد ارتباطات بین الملل، آموزه های فرهنگی و اجتماعی در گستره شعر و ادب پس از نظامی و متاثر از ادبیات توصیفی و تمثیلی او، تقویت شده و چندین نسل از قصه پردازان ایران دنباله رو شیوه داستان سرایی او شده اند و این شیوه داستان سرایی، متعلق به جغرافیا و فرهنگ ایران است و امکان جدا کردن وجود ندارد.
دولتخواه افزود: نظامی خیال مردمان را به بیستون سرفراز پرواز می دهد و دل و جانشان را با قصه روح نواز خسرو و شیرین آکنده می کند و تعلق خاطر و علاقه اش را به ایران باستان نشان می دهد و مردمان عاشق صفت و میهن دوست را با جزییات فرهنگ و تاریخ و ادب پرافتخار ایران آشنا می سازد.
وی گفت: اندیشه میهن دوستانه و عاشقانه نظامی در خسرو و شیرین، تفکر حکیمانه و نوع دوستانه او در حماسه دل انگیز لیلی و مجنون در لابلای چادرها و زندگی قبیله ای یا واحه ای مردمان بادیه نشین، پردازش بی نظیر و عالمانه و با شکوه به شخصیت و حهان بینی اسکندر و در هم آمیختگی دنیای فکری و فرهنگی اسکندر با عظمت تاریخ و فرهنک کهن ایران، نمونه های برجسته ای از اندیشه جهانگرایی همراه با میهن دوستی نظامی اوست.
این جامعه شناس و دکترای ارتباطات بین الملل اظهار کرد: خمسه نظامی که نشان از تاثیرات اجتماعی و فرهنگی تاریخ و تمدن ایران بر ذهن و جهان فکری شاعران و ادیبان این سرزمین دارد، سرشار از ستایش خداوند به همراه جهان بینی انسان دوستانه، اخلاق، تعلیم و تربیت و موعظه های حکیمانه نظامی در باب زندگی و دین و دنیای مردمان است.
دولتخواه ادامه داد: خسرو و شیرین اش نظامی بازگو کننده شکوه باستانی و عظمت تاریخی ایران زمین است و لیلی و مجنون اش، دنیایی از خیال و خاطره و عشق و کشمکش های قبیله ای و بررسی موشکافانه اخلاقیات و پیوندهای فرهنگی ناگسستتی سنت و عرف و محدودیت های دست و پاگیر است.
در مقابل جعل و تحریف چه باید کرد؟
به نظر می رسد برای پاسداشت بهتر میراث فرهنگی و ادبی ایران زمین، باید به قدری به دست درازی و جعل و تحریف در این حوزه حساس باشیم که گویی عاملی بیگانه وارد آب و خاک و جغرافیای ما می شود.
وقتی در خارج از کشور جهت جبران خلاهای فرهنگی به دنبال شخصیت سازی و جعل عنوان و دیوان هستند، نباید ارزش و اهمیت سرمایه ها و داشته های تاریخی خود را در طاقچه عادت و روزمرگی فراموش کنیم.
تلاش های صورت گرفته از سوی برخی کشورها برای ثبت ساز تار، موسیقی عاشیقی، بازی چوگان، نان لواش و شب یلدا و موارد دیگر در فهرست آثار فرهنگی جهان، که متاسفانه برخی از آنها به نام دیگران ثبت شده است، تسامح دستگاه های مسئول را می رساند و در صیانت از میراث نظامی گنجوی نیز نباید فقط به نامگذاری ۲۱ اسفندماه به نام این شاعر اکتفا کنیم.
در مقابل تحریفات صورت گرفته در خصوص این شاعر پارسی گوی در خارج از کشور، باید هم از ظرفیت دستگاه دیپلماسی استفاده شود، هم برای آشنایی بیشتر نسل جوان با این چهره ادبی فاخر در مراکز علمی و دانشگاهی برنامه ها اجرا شود و کرسی های زبان و ادب فارسی حول این موضوع فعال شود و انجمن ها و تشکل هایی نظیر خانه ادبیات و موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران واکنش مقتضی نشان بدهند.
تعریف جایزه ادبی نظامی گنجوی برای تجلیل از مفاخر ادبی، استمرار برگزاری کنگره های بزرگداشت و عکس العمل به جا و متقن رسانه های گروهی با تولید محتواهای مستند و موثر می تواند در رویارویی فرهنگی و تبلیغاتی با جاعلان و تحریف کنندگان دست برتر را داشته باشد تا از این پس، غباری از سر تساهل تا تغافل بر تندیس مفاخر ملی ما ننشیند.
تاخت و تاز بیگانه بر روی هویت ها و شخصیت های تاریخی نتیجه ای جز سستی بنیان های اعتقادی و باورهای وحدت آفرین نخواهد داشت و برای جلوگیری از این خسران بزرگ، باید عشق به ایران و فرهنگ و ادب اصیل ایرانی اسلامی را بیش از پیش رواج دهیم و همچون نظامی که فرموده ” همه عالم تن است و ایران دل / چون که ایران دل زمین باشد” مرزهای فرهنگی تاریخی خود را پاس بداریم.