ره‌آوردهای روسیه ،پهناورترین کشور جهان

روسیه یکی از کشورهای پهناور جهان و همسایه دریایی ایران است، این کشور جاذبه‌های گردشگری و تاریخی بسیاری را در خود جای داده و هرساله تعداد زیادی گردشگر را از سراسر دنیا به خود جذب می‌کند. کسب اطلاعات درخصوص سوغات هر کشور و مقصد سفر، گردشگران را با آداب و فرهنگ آن کشور آشنا می‌کند و سبب می‌شود مسافران به راحتی تصمیم‌گیری کرده و سوغاتی خریداری کنند. به همین جهت در ادامه با تعدادی از سوغات کشور روسیه آشنا می‌شویم.

والنکی روسیه

«والنکی» یا چکمه نمدی نوعی پاپوش است که قدمتی بالای ۱۵۰۰ سال دارد و هدف از ساخت آن راه رفتن روی یخ و برف در فصل زمستان بوده است. ابتدا تولید این چکمه به‌ صورت سنتی انجام، اما بعدها به ‌صورت صنعتی نیز تولید می‌شده است. گفتنی است که در نوع صنعتی این چکمه نمدی از ترکیبات شیمیایی استفاده می‌شود، اما در نوع سنتی آن این پاپوش تماما با دست و از پشم تولید می‌شود.

چکمه‌های نمدی در برابر سرما از پا محافظت می‌کنند، اما ضد آب نیستند و باید به همراه آن‌ها از کفش‌های لاستیکی نیز استفاده کرد. یکی از کوچک‌ترین والنکی‌ها در روسیه توسط هنرمند روسی به نام لوشا ساخته شده که اثری شگفت‌انگیز بوده که به کمک ذره‌بین قابل دیدن است و اندازه‌ای یک میلی‌متری دارد.

عروسک ماتروشکا روسیه

عروسک ماتروشکا با نام روسی «بابوشکا» از واژه ماتریونا و ماتریوشا به‌ معنای مادربزرگ الهام گرفته ‌است. این عروسک‌ها مجموعه‌ای از دخترانی هستند که لباس گل‌دار رنگی روستایی روسی به تن دارند، همه به یک شکل بوده و تنها در اندازه متفاوت‌ هستند و به ‌صورت تودرتو داخل هم قرار گرفته‌اند؛ این نحوه چیدمان جذابیت خاصی برای این عروسک‌ها پدید آورده است.

این عروسک‌های جذاب سنتی یکی از صنایع‌دستی سنتی روسیه محسوب می‌شود و امروز هنرمندان معاصر این هنر را به اشکال دیگر هم تعمیم داده‌اند. تعداد این عروسک‌ها معمولا از سه تا ۱۰عدد متغیر است، اما در برخی موارد نادر می‌تواند به ۵۰ و حتی بیشتر برسد.

جعبه‌های نقاشی شده روسیه

این جعبه‌ها با ظرافتی خاص و هنرمندانه طراحی شده‌اند و اغلب طرح‌های آن‌ها از داستان‌های قدیمی اقتباس شده است. جعبه‌های طراحی شده علاوه بر کاربردهای بسیار زیبا و خیره‌کننده‌ای که دارند توانسته‌اند توجه و نظر بسیاری از گردشگران را به خود جلب کنند.

کهربا روسیه

«کهربا» صمغ درختانی است که پس از سال‌ها در زیرآب قرارگرفته و با گذر زمانی نزدیک به ۵۰ سال تبدیل به یک ماده سخت مانند سنگ شدند که به آن‌ها کهربا گفته می‌شود. طبق تحقیقات نمونه‌های قدیمی این سنگ ارزشمند، تصویری از گذشته زمین را با حشرات، گیاهان و … که در دام این صمغ افتاده‌اند و به راحتی در داخل سنگ‌ها دیده می‌شوند، در اختیار محققین می‌گذارد.

کهربا به دلیل زیبایی طبیعی و ویژگی‌های جادوییش بسیار مشهور است و می‌تواند از رنگ قهوه‌ای تیره تا لیمویی کم رنگ باشد. طبق اعتقادات مردم روسیه کهربا علاوه بر زیبایی، خواص بسیاری دارد که مهمترین آن‌ها آرامش‌بخش، دفع انرژی‌های منفی و نشاط‌آور بودن آن است. معمولا کهربا زینت‌بخش وسایلی همچون گردنبند، گوشواره، انگشتر و دیگر زیورآلات و برخی ظروف تزئینی تلقی می‌شود.

گفتنی است که یکی از زیباترین آثار هنری که با کهربا ساخته شده اثر «اتاق کهربا» در سنت‌پترزبورگ روسیه است که زمانی عنوان هشتمین عجایب جهان را به خود اختصاص داده بود، این اثر مجموعه‌ای بود که دیواره آن از کهربا، طلا و سنگ‌های قیمتی پوشیده شده بود.

روسری و شال روسیه

یکی دیگر از سوغات‌های روسیه روسری‌های بزرگی است که طرح‌های شرقی و سنتی زینت‌بخش آن‌هاست. زمانی تولید روسری و شال در روسیه به‌ صورت سنتی انجام می‌شد، اما بعدها شمایل صنعتی به خود گرفت و هم‌زمان با صنعتی شدن، شهرت جهانی یافت. شهر پائولو پاساد یکی از مشهورترین شهرهای تولید این نوع روسری است. این روسری‌ها که زمینه‌ای سورمه‌ای یا مشکی با گل‌هایی به رنگ‌های روشن دارند یکی از محبوب‌ترین صنایع‌دستی روسیه نیز به حساب می‌آیند.

گژل

«گژل» ظرف سرامیکی بسیار زیبایی است که با نقاشی‌هایی از طبیعت و زندگی روزمره مردم با رنگ آبی تزئین می‌شود. این سبک نقاشی از نقاشی هلندی الهام گرفته شده و از روستایی با همین نام متولد شده است. سرامیک گژل‌ها همیشه با دست ساخته می‌شود و امروزه بسیاری از مردم روسیه از این ظرف برای تزئین خانه‌های خود در قالب، فنجان‌ها، کوزه‌ها، سماور، ساعت، قوری‌ها و مجسمه‌های خنده‌دار استفاده می‌کنند.

سماور

سماور یک ظرف فلزی است که به طور سنتی برای گرمایش آب در مراسم چای استفاده می‌شود؛ اغلب در ادبیات و آهنگ‌های فولکلور ذکر شده است و امروزه توسط کتری‌های مختلف جایگزین می‌شود. با این وجود این سماورها به دلیل هویت فرهنگی، همچنان محبوب هستند.‌

ظروف خولخوم

«ظروف خولخوم روسیه» ظروفی از جنس چوب هستند که زمینه طلایی ‌رنگ دارند و طرح‌های زیبای سنتی روی آن‌ها ایجاد شده‌ است. عناصر اصلی این طراحی‌ها گل، شاخه و دانه‌های قرمز رنگ تمشک هستند و همچنین از این طراحی‌ها بر روی خیلی از اشیا و وسایل دیگر مانند گل سرهای زنانه نیز استفاده می‌شود که خرید آن‌ها می‌تواند برای هر گردشگری بسیار جذاب و خاطره‌انگیز باشد.

بالالایکا

«بالالایکا» سازی است با دسته‌ای بلند و بدنه‌ای مثلث‌ شکل که سه سیم برای آهنگ‌های سنتی روسی دارد و باید هم‌زمان از سه سیم آن استفاده کرد، به طوری که حرکات دست باید محکم و سریع باشد. چند اسم برای این ساز رایج است که رایج‌ترین این اسامی از صداهای این ساز گرفته شده است. گوش انسانی که به بالالایکا گوش می‌دهد معمولامجموعه‌ای از صداهای (با)، (لا) و (لالا) می‌شنود؛ بالالایکا، همچنین برای استفاده تزئیناتی نیز بسیار زیبا است.

منبع:ایسنا

آداب و رسوم نوروزی در آذربایجان غربی

آداب و رسوم عید در آذربایجان غربی از اسفند آغاز می‌شود، اسفند که در اصطلاح بایرام آیی نیز گفته می‌شود در بیشتر نقاط استان به ویژه مناطق روستایی به ۴ چهارشنبه تقسیم می‌شود، چهارشنبه اول چیلله قووان، چهارشنبه دوم کوله چارشنبه، چهارشنبه سوم موشتولوق و آخرین چهارشنبه، آخیر چارشنبه گفته می‌شود.

جشن نوروز با استقبال از فصل بهار شروع می‌شود که یکی از این مراسم تکم‌گردانی است، تکم بز چوبی دستی ساخته تکم‌گردان است که در این ایام، کوی و برزن را زیر پا گذاشته و با خواندن اشعاری، از اهالی شهر و روستاها انعام می‌گیرد.

خانه‌تکانی زنان که در اصطلاح ترکی هیس آلماق گفته می‌شود از نیمه دوم اسفند آغاز می‌شود، در این رسم نیز زنان این خطه  گرد و غبار خانه را از خانه‌های خود زدوده و تمیز می‌کنند.

رویاندن سبزه از دیگر کارهایی است که بانوان در این ایام انجام می‌دهند.

زیارت اهل قبور که در آخرین پنجشنبه سال انجام می‌شود از دیگر مراسم استقبال از نوروز است که  به آن عارافات آخشامی می‌گویند و در این روز مردم بر مزار گذشتگان خود حاضر شده و ضمن قرائت فاتحه و پخش کردن خیرات، سبزه نوروزی بر سر مزار می‌گذارند.

آغاز استقبال از نوروز با چهارشنبه سوری

تدارکات اصلی برای آغاز جشن نوروزی با چهارشنبه سوری آماده می‌شود و از روزهای قبل برای این روز  آجیل مخصوصی تهیه می‌کنند که به چارشنبه یمیشی معروف بوده که شامل گردو، بادام، کشمش، نقل و … است.

در این روز با تاریک شدن هوا چوب‌های هیزم که از قبل جمع‌آوری شده را آتش می‌زنند و هر یک از اهالی برای دور شدن از پلیدی با خواندن اشعاری از روی آتش می‌پرند، با خاموش شدن آتش مراسم شال‌اندازی آغاز می‌شود و در طی آن هر کس با در دست داشتن شالی به پشت بام خانه‌ها می‌رود و هدیه‌ای که عموما شیرینی و تنقلات است را از صاحب‌خانه به عنوان عیدی هدیه می‌گیرد که امروزه این مراسم نیز به مانند سایر مراسم‌ها دستخوش تغییراتی شده است.

هدیه فرستادن به خانه نوعروسان از دیگر مراسم ایام نوروز است که همه ساله از سوی بزرگ خانواده و یا در غیاب او از سوی اولاد ذکور خانواده این کار انجام می‌شود.

برپایی بایرام سورفاسی

در فرهنگ کهن این سرزمین برپایی سفره هفت‌سین چندان مرسوم نبوده، آنچه در این ایام شاهد آن بودیم سفره‌ای به نام بایرام‌ سورفاسی است، مردم این خطه در عید نوروز پارچه‌ سفید رنگی را در مهمان‌خانه پهن می‎‌کنند و با چیدن شیرینی‌جات و تنقلات از مهمانان پذیرایی می‌کنند و خوراک خاص این سفره دلمه برگ مو است.

با نزدیک شدن به موعد تحویل سال تمام اهل خانه پای سفره جمع شده و پس از قرائت دعای تحویل سال، بزرگترها اسکناس‌های نویی که لای صفحات قرآن گذاشته شده را به کوچک‌ترها به منظور خیر و برکت هدیه می‌دهند.

بعد از تحویل سال، دید و بازدیدها آغاز شده و ابتدا کوچک‌ترها به دیدار بزرگت‌تر شتافته و در ادامه همگی به دیدار خانواده‌هایی می‌روند که در سال گذشته عزیزی را از دست داده‌اند که به این مراسم قره بایرام یا عید سیاه می‌گویند و در این دیدار با قرائت فاتحه‌ای از این خانواده دلجویی می‌کنند، زیارت مشایخ، روحانیون و سادات نیز از دیگر آداب این روز است.

سیزده‌بدر خاتمه جشن نوروز است که اهالی از چند روز قبل برای تهیه تدارکات این روز تلاش می‌کنند.

در باور مردم آذربایجان غربی همچون سایر نقاط کشور سیزده‌بدر، نحس است و حتما برای رفع نحوست آن باید از خانه بیرون رفت، خارج کردن سبزه نوروزی از دیگر عادات این روز است چرا که ماندن سبزه نوروزی را بدشگون می‌دانند.

از جمله مراسمی که در جنوب استان در سال‌های نسبتا دور انجام می‌شده است، می‌توان به مراسم میرمیرن اشاره کرد که در ایام نوروز فردی از اهالی روستا را به عنوان میر و سرور سیزده روزه انتخاب می‌کردند که این فرد سیزده روز را در منطقه حکم‌رانی می‌کرد و هر آنچه او دستور می‌داد را عموما به صورت نمادین انجام می‌شد.

منبع:میراث آریا

آشنایی با جاذبه‌های گردشگری سمنان

استان سمنان با وسعتی برابر ۹۸۵۱۵ کیلومتر مربع ۸/۵ درصد از مساحت کل کشور است. وسعت سمنان حدود چهار برابر تهران است و از نظر مساحت ششمین استان کشور محسوب می‌شود. سمنان ۴ شهرستان ۱۴ شهر ۱۰ بخش و ۲۸ دهستان دارد. برای آشنایی بیشتر با مکان‌های دیدنی سمنان از جمله عمارت و باغ امیر، موزه سکه و… با ما همراه شوید.

همشهری آنلاین: هرساله با فرا رسیدن عید نوروز سفرها و گردشگری‌ در شهرها و روستاهای مختلف کشور آغاز می‌شود اما امسال شیوع ویروس کرونا بیشتر مردم را خانه نشین کرد. ما سفر را تنها به این عنوان می‌شناسیم که حتما خودمان در مکان‌های گردشگری حضور داشته باشیم، اما شاید بد نباشد امسال برای نخستین بار به شکلی دیگر راهی سفر شویم.

در جنوب رشته کوه البرز شهر قدیمی سمنان واقع شده که مرکز استان سمنان است. مردم سمنان به زبان فارسی سخن می‌گویند. سمنان جاذبه‌های تاریخی و باستانی و چند موزه دارد. مسافرانی که از تهران راهی مشهد می‌شوند، از این شهر هم می‌گذرند. بنابراین، سمنان در طول سال میزبان مسافران زیادی است.

دیدنی‌های استان سمنان

مسجد جامع، مسجد امام، تیمچه پهنه، راسته بازار و گرمابه پهنه از دیدنی‌های تاریخی و معماری سمنان به‌شمار می‌روند. دروازه‌ی ارگ سمنان، خانه‌ی تدین، گرمابه یا حمام نخست، تکیه ناسار، گرمابه‌ ناسار و گرمابه‌ قلی از دیدنی‌های دیگر سمنان هستند.

موزه سکه

موزه‌ مهر و سکه کومش، بازار سمنان و بازار شیخ علاالدوله، کوچه‌باغ‌های کویری، بقعه امامزاده یحیی، قلعه پاچنار و بقعه سی‌سر دیگر جاذبه‌های گردشگری سمنان هستند. موزه مهر و سکه در خیابان امام خمینی شهر سمنان در تیمچه تکیه واقع شده است.

خانه تدین

خانه‌ تدین با نام خانه‌ محمدیه هم شناخته می‌شود و متعلق به یکی از تجار سرشناس سمنانی بوده. این خانه‌ تاریخی در خیابان طالقانی سمنان، در راسته بازار شمالی-جنوبی قرار دارد. خانه‌ تدین در دوران قاجار ساخته شده و سازمان میراث فرهنگی در حال مرمت این بناست. شما در این خانه حوض‌خانه، تالارهای زمستان‌نشین و تابستان‌نشین، اصطبل، آشپزخانه و حیاط مرکزی را می‌بینید که در آن معماری گودال باغچه به کار رفته که یکی از تکنیک‌های معماری سنتی ایرانی به شمار می‌رود.

بخش تابستان‌نشین این بنا، بادگیری بلند و حجیم دارد که یکی دیگر از ویژگی‌های منحصر به فرد این بناست. خانه‌ تدین از ۲ بخش اصلی تشکیل شده است: حیاط اندرونی برای زندگی افراد خانواده و حیاط بیرونی برای پذیرایی از میهمانان و ملاقات‌های تجاری. البته فضای جانبی دیگری هم به عنوان بخش خدماتی وجود دارد که به حیاط اندرونی وصل است. هر کدام از این بخش‌ها، دارای ۳ در ورودی مجزا هستند. هم‌اکنون از این خانه به عنوان ساختمان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری استان سمنان استفاده می‌شود.

خانه ترابی

خانه‌ ترابی سمنان در محله‌ کهنه‌دژ این شهر قرار دارد که در دوران قاجار ساخته شده است. این خانه یکی از خانه‌های باارزش بافت تاریخی سمنان است که سازمان میراث فرهنگی در سال‌های اخیر اقدام به بازسازی و مرمت آن کرده است. از ویژگی‌های منحصر به فرد این بنا می‌توان به وجود ساباط (راهگذر میان دو خانه که دارای سقف است) اشاره کرد؛ ساباط یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد خانه‌های مناطق گرمسیر و کویری است که در ساخت این بنا نیز به کار رفته است. خانه ترابی در محله کهنه دژ- پشت پاساژ شاهجویی- روبروی حمام تاریخی قلی قرار دارد.

عمارت و باغ امیر

عمارت و باغ امیر یکی از خانه‌های تاریخی شهر سمنان است که در خیابان باغ فردوس این شهر قرار دارد. این بنا در دوران قاجار، بین سال‌های ۱۲۷۵ تا ۱۲۸۵، توسط استاد معمارباشی و به دستور میرزا آقا فامیلی احداث شده است. این عمارت در مجاورت باغ بزرگ امیر اعظم (مشهورترین حاکم ایالت قومس) قرار دارد و به همین علت نام آن را عمارت و باغ امیر گذاشته‌اند. در ساخت این بنا از اصول معماری صفویه استفاده شده و حدود ۳ هزار متر مربع وسعت دارد.

این عمارت شامل دو باغ و منزل مسکونی است که دارای فضاهای عمومی، خصوصی و نیمه‌خصوصی است. امروزه این باغ توسط شهرداری خریداری شده و آن را به خانه‌ سمنان تبدیل کرده‌اند که به ۲ فاز تقسیم شده است: فاز اول که موزه است و شامل بخش‌هایی همچون چاپ، رادیو، تلفن و مخابرات، اسناد، موسیقی، عکس و سینماست؛ فاز دوم هم سفره‌خانه‌ سنتی است که هنوز به بهره‌برداری نرسیده است. در این خانه می‌توانید بزرگترین سند و وقفنامه آب سمنان به طول شش متر، شیرهای آب قدیمی و ساعت آبی، بالغ بر ۱۰۰ سند قدیمی از اواخر قاجاریه تا دوره معاصر از جمله کوپن آذوقه مربوط به جنگ جهانی اول و دوم، اولین قرارداد تجاری سمنان با دولت روسیه، برگه تعرفه انتخابات مجلس سنا و شورای ملی مربوط به سال ۱۳۳۱ را ببینید. این عمارت در ۹ آبان سال ۱۳۷۷ با شماره‌ی ۲۱۴۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

امامزاده یحیی‌بن‌موسی(ع)

امامزاده یحیی‌بن‌موسی در بافت قدیمی سمنان، در انتهای بازار جنوبی و جنوب غربی تکیه‌ مشهور پهنه قرار دارد. گفته می‌شود اینجا آرامگاه فرزند امام موسی‌ابن جعفر است که هنگام سفر امام رضا(ع) از مدینه به خراسان، همراه ایشان بود. امام رضا برادر خود را برای ارشاد مردم این منطقه مامور می‌کند و بعد از شهادت ایشان، حضرت یحیی نیز در سمنان به شهادت می‌رسد.

این بقعه، گنبدی بزرگ و ایوانی کاشی‌کاری شده دارد و ارتفاع ایوان آن حدود ۱۲/۵ متر است.  در دو طرف ورودی این بقعه، دو طاق‌نما با کاشی‌های لاجوردی قرار دارد که روی یکی از آنها زیارت‌نامه‌ امامزاده یحیی‌بن‌موسی و روی دیگری آن دعای اذن دخول حک شده است. در ضلع شمالی و ضلع جنوبی ایوان نیز دو طاق‌نمای دیگر وجود دارد که حاوی متن سوره‌ توحید و آیه‌الکرسی است. گفته می‌شود گنبد عظیم این بقعه در قرن هشتم و در دوران مغول ساخته شده است. این گنبد پیازی‌شکل بوده و نمای خارجی آن را با کاشی‌های فیروزه‌ای زینت داده‌اند. در ضلع شمالی حرم، شهدای شهر سمنان آرام گرفته‌اند.

خانه رجبی

خانه‌ رجبی از دیگر خانه‌های تاریخی شهر سمنان است که در میدان ابوذر غفاری، خیابان ابوذر غفاری قرار دارد. این خانه در اواسط دوران قاجار ساخته شده و متعلق به خانواده‌ رجبی (کانتر وقت سمنان) بوده است. این خانه شامل یک حیاط مرکزی، باغچه، یک راهروی طولانی که از هشتی به حیاط متصل است، اتاق‌های تابستانی دارای بادگیر رو به شمال، اتاق‌های زمستانی رو به غرب در ۲ طبقه و با ارتفاع کم است. خانه‌ رجبی دارای یک بادگیر منحصر به فرد است که در قسمت جنوبی ساختمان قرار دارد. اتاق‌های شمالی در زمستان و اتاق‌های رو به شرق که در غرب خانه قرار دارد، در پاییز و بهار مورد استفاده قرار می‌گرفته است. قسمت جنوبی، شرقی و غربی این خانه نسبت به ضلع شمالی آن، زیباتر است و تزئینات بیشتری در آن به‌کار رفته است. این بنا در تاریخ ۱۲ آذرماه ۱۳۷۵، با شماره‌ی ۱۷۸۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

محصولات کشاورزی و دامی

تعدادی از شهرستان‌های استان، در تولید برخی محصولات کشاورزی چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی، مشهور هستند و در کنار تامین نیاز بازار داخلی، سهم ویژه‌ای در صادرات دارند.

شهرستان دامغان

با توجه به شرایط مناسب اقلیمی، انواع مرغوب پسته در این شهرستان برداشت می‌شود. تولید پسته در دامغان، قدمتی بیش از ۷۰۰ سال دارد. هم‌زمان با فصل برداشت پسته یعنی از اوایل مرداد تا اواخر مهر، علاوه بر داخل شهر، در مسیرهای منتهی به شهر دامغان نیز، این محصول صادراتی به صورت تازه و در مابقی ایام سال به صورت خشک به مسافران عرضه می‌شود.

شهرستان شاهرود

این شهرستان یکی از مراکز مهم تولید انگور در کشور است و باغات بیشتر روستاهای آن به کشت این میوه اختصاص دارد. بیش از ۵۰ نوع انگور در شاهرود برداشت می‌شود که برخی از آنها فقط در این شهرستان تولید می‌شوند. به واسطه‌ این‌که این انواع انگور فصل برداشت متفاوتی دارند، مسافران می‌توانند از ابتدای تابستان تا اواسط پاییز طعم انگورهای شاهرود را تجربه کنند.

شهرستان مهدیشهر

این شهرستان، خاستگاه یکی از ایل‌های بزرگ عشایری کشور یعنی عشایر سنگسری است.  عشایر سنگسری مهارت ویژه‌ای در تولید انواع لبنیات از شیر گوسفند و بز دارند. به همین دلیل فراورده‌های لبنی تولید شده در این شهرستان، بسیار مرغوب هستند. یکی از مشهورترین این فراورده‌ها وارهون (روغن زرد) است که طرفداران زیادی دارد. عشایر سنگسری علاوه بر لبنیات، نوعی آبنبات محلی به نام «چیکو» نیز تولید می‌کنند که از سوغاتی‌های شهرستان مهدیشهر است. گردوی شهرستان مهدیشهر نیز بسیار مشهور است، بزرگترین باغ گردوی جهان با مساحتی در حدود ۷۵۰ هکتار در شهمیرزاد واقع شده است. بر خلاف بسیاری از مناطق استان سمنان که کویری هستند، این منطقه‌ کوهستانی و خوش آب‌وهوا، مقصدی مناسب برای مسافران است.

نان‌های سنتی

یکی از جنبه‌های شهرت استان سمنان، نان‌های محلی و سنتی آن است که در کنار کیفیت بالا، تنوع بی‌نظیری نیز دارند. سابقه‌ تاریخی پخت برخی از این نان‌ها از یک قرن هم می‌گذرد و نام تعدادی از آنها در سفرنامه‌های قدیمی آمده است. استقبال مسافران از نان‌های سمنانی باعث رونق چشمگیر مراکز پخت و عرضه‌ این نان‌ها شده است و علاوه بر شهر سمنان، در برخی از شهرهای دیگر استان مانند سرخه نیز عرضه می‌شود. از مشهورترین انواع نان در سمنان می‌توان به بقسمات، کماج و شیرمال اشاره کرد. بقسمات که به نان چای نیز معروف است، نوعی شیرینی سنتی است،  مواد اصلی تشکیل‌دهنده‌ آن، آرد، ماست، تخم‌مرغ و کره‌ حیوانی است. کماج نانی است که به روش سرخ کردن پخته می‌شود و شیرمال که در تهیه‌ خمیر آن از شیر به جای آب استفاده می‌شود.

صنایع دستی

استان سمنان از استان‌های صاحب نام در زمینه‌ صنایع‌دستی است که از مشهورترین آنها می‌توان به سفالگری، منبت چوب، چاپ قلمکار و گلیم‌بافی اشاره کرد. استان سمنان در زمینه‌ صنعت سفالگری، پیشینه‌ای درخشان دارد. در کاوش‌های باستان‌شناسی اطراف دامغان، سفالینه‌هایی کشف شده است که قدمت آنها به قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد. مرغوبیت خاک، تحت تاثیر اقلیم کویری، از دلایل رونق سفالگری در استان است.

منبت، ایجاد نقش‌های برجسته روی چوب از طریق کنده‌کاری است. با توجه به آثار به‌جای‌مانده در برخی از اماکن مذهبی، منبت‌کاری در استان سمنان، قدمتی بیش از ۲۰۰ سال دارد. امروزه نیز دسترسی به چوب‌های جنگلی به دلیل وجود راه‌های ارتباطی فراوان در استان با شمال کشور، موجب توسعه و رواج این صنعت در استان شده است به نحوی که شغل بیشتر اهالی در برخی از روستاها، منبت‌کاری است.

چاپ قلمکار

نوعی چاپ سنتی با استفاده از قالب‌های چوبی دارای نقوش برجسته است. شهرستان دامغان از مراکز صاحب امتیاز این صنعت به شمار می‌رود و تولیدات آن از نظر کمی و کیفی قابل توجه هستند. رومیزی، پرده، سفره و سایر اقلام تزیین شده با چاپ قلمکار در دامغان، به خارج از کشور صادر می‌شود.

گلیم‌بافی

گلیم‌بافی از هنرهای اصیل ایرانی است که در بسیاری از روستاهای استان به یادگار مانده است و گلیم بافته شده در هر منطقه از کشور، خصوصیات ویژه‌ای دارد؛ مثل تفاوت در روش بافت، نقشه‌ها،  طرح‌ها و مواد اولیه. در استان سمنان، برخلاف روش‌های رایج در بافت گلیم که در آن از نخ پنبه‌ای به عنوان تار و از نخ پشمی به عنوان پود استفاده می‌شود، از نخ پشمی هم به عنوان تار و هم به عنوان پود استفاده می‌کنند.

منبع:همشهری

شیرز ، دره آبشارها

دره یا تنگه شیرز در ۵۵ کیلومتری کوهدشت و در نقطه تلاقی سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان قرار دارد و به طول تقریبی ۵ کیلومتر از روستای «گدارگه» تا کناره رود «سیمره» کشیده شده است.

به گزارش همشهری آنلاین، دره شیرز در ضلع شرقی کوه «وره‌زرد» یا به اصطلاح محلی در امتداد نسار وره‌زرد قرار گرفته و از نزدیکی روستای گدارگه آغاز و در پرتگاه «هفت‌رِک» و انتهای دره به اوج خود می‌رسد. این دره ۵ کیلومتر طول دارد و در میان آن رودخانه‌ای در جریان است که در دهانه ورودی شیرز به رودخانه سیمره در خط مرزی لرستان و ایلام می‌پیوندد. این تنگه شگفت‌انگیز با دیواره‌هایی به ارتفاع ۱۵۰ تا ۲۰۰ متر محصور شده است. کوتاه‌ترین ارتفاع دیواره‌ها ۱۰ متر است و هرچه به سمت انتهای دره می‌رویم، ارتفاع صخره‌ها اضافه می‌شود. در نقاطی از دره شیرز این دیوارها و صخره‌ها آنقدر به هم نزدیک می‌شوند که حتی نمی‌توانید آسمان را ببینید.

دره شیرز در بعضی از قسمت‌های خود به «دره پادشاهان» (تریتوری) استرالیا، بخشی از پارک ملی واتارکا در تریتوری شمالی شبیه است که البته ارتفاع دیواره‌های آن به ۳۰۰ متر می‌رسد. دره شیرز در بعضی از نقاط به دره «گرند کنیون» هم شبیه است به طوری که گردشگران و مردم محلی لقب‌ گرند کنیون ایران را به شیرز داده‌اند. گرند کنیون دره‌ای در ایالت آریزونای آمریکاست که رود «کلرادو» از میان آن می‌گذرد و طول ۴۴۶ کیلومتری دارد. با وجود تفاوت در طول دره به خاطر ساختار زمین‌شناختی مشابه این دو دره، اعطای لقب گرند کنیون ایران به تنگه شیرز بی‌انصافی نیست.

منطقه بکر و شگفت انگیز دره شیزر محل بازدید و تفریح تابستانی مردم لرستان و گردشگران و طبیعت گردان زیادی است که روزهای تعطیل کنار آبشارها و سایه وسیع درختان و زیبایی‌های این تنگه خستگی خود را در می‌کنند.

دیدنی‌های دره شیرز

تنگه شیرز از متفاوت‌ترین و شگفت انگیزترین مناطق طبیعی ایران است که هر گردشگر و طبیعت‌گردی را محصور خود می‌کند. طبیعت منطقه دارای پوشش گیاهی زیادی نیست و اغلب صخره‌ای است. فرسایش سنگ‌ها و کوه‌ها، کوه‌های مرتفع و دره‌های نسبتاً عمیق، شکل خاص صخره‌ها، آب زلال و پوشش گیاهی و جنگلی بکر چهره‌ای اعجاب‌آور و شگفت انگیز به منطقه داده است. چشمه و آبشارهای زیادی در تنگه وجود دارد که از این میان آبشار شیرز و آبشار پرندگان از زیباترین آنها هستند. در صخره‌ها و سنگ‌های آبشار پرندگان، سوراخ‌های کوچک و مشبکی وجود دارد که پرندگان در آنها لانه‌سازی کرده یا استراحت می‌کنند و این یکی از تماشایی‌ترین جاذبه‌های طبیعی شیرز است.

پل خدا غاری به طول ۱۵۰ متر که در میان مردم محلی به پل خدا معروف است هم از دیدنی‌های این منطقه محسوب می‌شود. از کف غار آب زلالی عبور می‌کند که ارتفای آن نزدیک به ۵۰ سانتیمتر است. اگر وارد غاز شدید قید خشک ماندن لباس‌های‌تان را بزنید.

در تنگه شیرز صخره‌ای به نام «مناره سنگی» هم وجود دارد. این صخره فوق‌العاده زیبا ارتفاعی حدود ۸۰ متر و قطری در حدود ۱۰ متر دارد.

یکی از جاذبه‌های خاص طبیعت زیبای شیرز وجود میوه‌های وحشی مثل انگور، انجیر و گلابی وحشی است و چشیدن طعم طبیعی این میوه‌ها بسیار لذت‌بخش خواهد بود. اگر خوش‌شانس باشید، ممکن است هنگام گشت‌زدن در شیرز دسته‌ای از بزهای کوهی وحشی با شاخ‌های زیبا را ببینید. پیاده‌روی در تنگه شیرز و صدای رود در طول مسیر، بسیار زیبا و سحرآمیز است.

چه وقتی به دره شیرز سفر کنیم؟

شیرز در منطقه‌ای سرد و کوهستانی قرار دارد و با پاییز و زمستان‌هایی بسیار سرد در فصل بهار و تابستان آب و هوایی معتدل دارد و بسیار ایده‌آل برای طبیعت‌گردی است.

بهترین مسیر رسیدن به شیرز

به دلیل دسترسی آسان و هوای خوب منطقه هر ساله گردشگران زیادی از این تنگه بازدید می‌کنند. برای رفتن به دره باید به تلاقی سه استان کرمانشاه، ایلام و لرستان برویم. ۵۵ کیلومتر مانده به کوهدشت لرستان در بخش زردلان، وارد جاده‌ اولاد قباد می‌شویم و پس از طی ۲ کیلومتر جاده خاکی باید خودرو خود را پارک می‌کنیم و مسیر پیاده روی شروع می‌شود.  پیاده‌روی تا تنگه ۱۰ دقیقه طول می‌کشد و اگر بخواهید تا انتهای تنگه را ببینید که فضایی بسیار زیبایی دارد حدود ۱ ساعت راه دارید.

منبع:همشهری

چرنداب، اهراب و لیل‌آباد، ۳ محله کلیدی در تاریخ تبریز

این محله از شرق با نوبر، از غرب با گجیل و کوچه باغ، از شمال با محله خیابان کوچک و از جنوب با اراضی یانیق آن روزگار همسایه بوده است. خیابان خیام این محله را از کوچه باغ و خیابان‌های فردوسی و طالقانی آن را از محله نوبر جدا می‌کند.

طبق نقشه قدیم مرز نوبر و میارمیار از کاروانسرای حاج علی‌اکبر در جنوب خانه بیگلربیگی واقع در محله خیابان کوچک شروع و به سمت ارک امتداد می‌یابد، به طوریکه مساجد استاد و شاگرد و دال ذال در محله مهاد مهین و قراولخانه و حمام داداش در محله نوبر واقع می‌شوند.

پس از ارک بر پهنای محله مهاد مهین رفته‌رفته افزوده می‌شود و می‌توان از ارک به پایین خیابان طالقانی امروز را مرز بین دو محله قلمداد کرد. در مورد علت نام‌گذاری مهاد مهین به معیار اختلاف‌نظر وجود دارد. دکتر مشکور در مورد نام این محله  به وقف‌نامه مسجد جهانشاه (کبود) اشاره کرده و نام آن را‌ مهاد میان ذکر می‌کند. نادر میرزا نیز در مورد این محله چنین می‌نویسد: «این کوی را پیشینیان این روزگار مهاد میهن، باستانیان معیار میان و امروزه بومیان تبریز معیار گویند و به دفتر همان مهاد مهین نویسند.»

او همچنین اشاره به آبادی، نامداری و بزرگی داشته و این کوی را دارای برزن‌ها می‌داند که یک قسمت از آن ارمنستان است. او به سکونت مسیحیان این محله اشاره کرده و آن‌ها را دارای ثروت و مکنت می‌داند و می‌نویسد: «آن‌ها زرگران، جواهرسازان و خیاطان ماهری بوده و تجار و پیله‌ورهای مسیحی پول و اعتبار زیادی دارند. سفرای دولت‌های فرنگ و عثمانی در این کوی ساکن‌اند و به هر سفارتخانه بیرق افراشته‌اند.»

در تبریز آن زمان چهار سفارتخانه وجود داشت، سفارت عثمانی، سفارت روس، سفارت فرانسه و سفارت انگلستان. محله مهاد میهن محله‌ای با افراد ثروتمند و متشخص بود و به همین دلیل مهاد مهین یا مهد بزرگان نامیده شده است. این کوی دو کدخدا داشت یکی حبیب‌الله خان که برادر حاجی‌آقا خان قلعه بیگی، جوانی با دانش و نیک نهاد که کدخدای اهل اسلام بود و دیگری حاجی محمدتقی خان معروف به حاجی امیرخان فرزند قلعه بیگی جوانی موقر و دانا که کدخدای مسیحیان بود. امروزه در میان اهالی محله  مهاد مهین را معیار می‌نامند و ظاهراً به معنای منار میان است.

دروازه میارمیار

این دروازه یکی از دروازه‌های هشتگانه تبریز بود که بر روی باروی احداث شده از سوی نجفقلی خان دنبلی قرار داشت. محل دقیق این دروازه که امروزه اثری از آن بر جای نمانده است نزدیکی چهارراه شریعتی امروزی بوده است. در میان اهالی قدیم تبریز دروازه میارمیار به قالا قاپوسی (درب قلعه) شهرت داشته است. شکل تمام دروازه‌های تبریز از اصول واحد پیروی می‌کرد.

چرنداب مهم‌ترین کوی محله میارمیار است و از سمت شرق با محله نوبر همسایه است. این کوی در نقشه دارالسلطنه تبریز با عنوان چهار انداب میارمیار نوشته شده است. چرنداب از واژه چهار انداب گرفته شده است و با توجه به اینکه انداب محل گذر آب است لذا چرنداب به معنی محل گذر ۴ رود آب است. اهمیت این کوی بیشتر به خاطر گورستان تاریخی آن است که در میان مورخان به مقبره الوزرا  شهرت یافته است.

گورستان چرنداب

در محله چرنداب تبریز در خیابان طالقانی و در ایستگاه لاله زار گورستانی وجود داشت که از گورستان‌های قدیمی و تاریخی در تبریز محسوب می‌شد. این گورستان قسمت بزرگی از محله چرنداب را اشغال کرده بود. تعدادی از وزرا و صاحبان سیاست  و قلم در آن دفن شده بودند، از جمله خواجه شمس‌الدین محمد جوینی، خواجه صیرفی، سلمان ساوجی،  خواجه ابراهیم کججایی و … . تمام خانقاه‌ها، زاویه‌ها و مقابر موجود در این گورستان تاریخی در اثر زلزله‌های مکرر تبریز از بین رفته و گورستان تبدیل به مکان مخروبه و متروکه‌ای شده بود. در سال۱۳۱۳هجری شمسی اداره دارایی تبریز بخشی از گورستان چرنداب را از شهرداری خریداری کرده و برای کسب درآمد بیشتر از عوارض و مالیات عمارت بزرگی را برای تولید الکل و مشروبات الکلی احداث کرد. با همت مدیرکل فرهنگ آذربایجان و با همکاری شهرداری و اداره اوقاف تبریز در تمام اراضی گورستان چرنداب از جمله در بخش جنوبی آن دبیرستان امیرخیزی، اداره آموزش ضمن خدمت، مدرسه عدالت، مدرسه جاوید، مدرسه شهید محمودی، دبیرستان شکیب و مولانا و اداره آموزش و پرورش ناحیه ۳ و هنرستان بزرگ شهید چمران، در قسمت شمالی گورستان متروکه دبیرستان زینب کبری یا امیرنظام سابق، خانه پیشاهنگی و خانه معلم  احداث شد و کارخانه مشروب سازی به خارج شهر انتقال یافت.

محله اهراب نیز یکی از کوی‌های معروف مهاد مهین است و می‌توان آن‌ها را محدوده بین خیابان خیام و کوچه بارناوا در نظر گرفت. نادر میرزا در کتاب خود اهراب را به‌عنوان یکی از برزن‌های چرنداب معرفی کرده است. اما طبق نقشه دارالسلطنه تبریز، اهراب جزو محله بزرگ مهاد مهین است. اهراب به معنای جایی است که درختان زبان گنجشک (قوش دیلی) که در کنار آب باشند یا زمین و منطقه‌ای که سراسر آن پوشیده از درخت گنجشک زبان باشد.

محله اهراب تبریز خاستگاه عده‌ای از مشاهیر و بزرگان تبریز بوده و افرادی چون میرزا جعفر خامنه‌ای بنیانگذار شعر نو (قبل از نیما یوشیج) در ایران، ابوالحسن خان اقبال آذر استاد آواز ایران، میرزا طاهر خوشنویس و حیدرخوندل شاعر مرثیه‌سرای آذربایجان روزگاری در این محل سکونت داشتند.

ارمنستان یکی دیگر از کوی‌های مهم محله مهاد مهین است که در شمال غربی این محله و در همسایگی محله گجیل واقع شده است. از کوچه‌های معروف این کوی می‌توان به کوچه آرامیان و کوچه بارناوا اشاره کرد که بسیاری از ارامنه تبریز در این کوچه سکونت دارند. کنسولگری‌های دولت‌های خارجی که دوران قاجاریه در کوی ارمنستان واقع بودند که متأسفانه پس از روی کار آمدن رضاخان از اهمیت سیاسی تبریز رفته‌رفته کاسته شد و در نهایت منجر به تعطیلی آن‌ها شد.

کوچه پستخانه

در زمان قاجاریه اولین پستخانه ایران در یکی از گذرهای قدیم شهر تبریز و نزدیک بازار دایر شد و این گذرگاه به نام کوچه پستخانه معروف شد. بعد از احداث خیابان شریعتی شمالی این کوچه به دو قسمت تقسیم شد. از مکان‌های جالب ‌توجه همسایه و هم‌جوار کوچه پستخانه باید از چند مکان مهم نام برد که عبارت‌اند از مسجد صمصام خان که روزگاری مرکز اجتماع مردم مبارز شهر در انقلاب مشروطه بود و یکی از کانون‌های مهم و ارزشمند پایگاه بزرگ بر علیه حکومت ستم‌شاهی محمد علیشاه بود. قبل از تشکیل پستخانه این ساختمان در انقلاب مشروطه تبدیل به بیمارستان شده بود که قهرمانان مشروطه در آن بستری بودند. در محدوده پستخانه قدیم اکثر کنسولگری‌های خارجی مقیم بودند.

کوچه پاساژ

پاساژ به معنای پیاده راه و  لغتی فرانسوی است. پاساژ بعد از کودتای ۱۲۹۹ هجری شمسی رضاخان و زمانی که عبدالله خان طهماسبی امیر لشکر، حاکم نظامی آذربایجان به احداث خیابان پهلوی سابق (امام خمینی) اقدام کردند این منطقه نیز به طرز معماری جالبی به سبک فرانسوی‌ها احداث شد که از یک طرف به کوچه پستخانه قدیم و آرامیان و ایچری ارمنستان راه ورودی داشت و از طرفی به محله معیار و خیابان امام خمینی راه ارتباطی بود. با الگوبرداری از پاساژ قدیمی فرانسه، گراند هتل نیز در این محل احداث شد و به علت کثرت اتباع خارجی در تبریز در آن دوره، پاساژ به‌عنوان محلی برای قدم زدن و گپ و گفتگو برای آن‌ها شد. بعدها با احداث خیابان شهناز شمالی معبر این پاساژ در پشت جبهه اصلی تردد قرار گرفت و باعث شد از رونق آن کاسته شده و رفته‌رفته تبدیل به محلی برای خوش‌گذرانی و عیاشی افراد معلوم‌الحال شد. چندین رستوران به‌علاوه یک سینما به نام سینما سعدی (سینما میهن سابق) که در زیرزمین آن کارخانه لیموناد سازی، باشگاه بیلیارد،  رستوران خورشید، یک کلیسا، قهوه‌خانه‌های پاتوق افراد معلوم‌الحال، دواخانه، عینک‌سازی و تعدادی خواروبارفروشی و غذاخوری ترکیب صنفی معبر مذکور در آخرین وضعیت در پیش از انقلاب بود که در قیام ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ تبریز برخی از این مراکز فساد و بدنام به آتش کشیده شد.

کلیسای معروف مستقر در پاساژ، کلیسای کاتولیک یا کلیسای عذرای توانا نام دارد و در سال ۱۹۱۰ میلادی به هزینه یک فرد ثروتمند فرانسوی بنام اوژن پوره به شیوه معماری گوتیک بنا شد که مثل اغلب کلیساهای جهان طرح صلیبی دارند. کل بنا از آجر ساخته‌شده و در سال ۱۹۲۳ میلادی آثار هنری داخل کلیسا از سوی فرانس کوردون هنرمند فرانسوی تهیه شده است. چندین تابلوی گران‌بها در اطراف محراب کلیسا وجود دارد که اغلب در فرانسه و در سال‌های ۱۹۰۰ و ۱۹۲۶ میلادی ترسیم و به این کلیسا اهدا شد.

کوچه آرامیان یکی از کوچه‌های محله ایچری ارمنستان یا ارمنستان داخلی است که در بخش شرقی آن کوچه پستخانه قرار داشت و امروزه در ضلع غربی انتهای شریعتی شمالی واقع است و یکی از راه‌های ورود به کلیسای بزرگ و معروف مریم مقدس از کوچه آرامیان است. این کوچه به نام یکی از معروف‌ترین و بزرگ‌ترین بازرگانان ارمنی نام‌گذاری شده است و اولین سالن نمایش و تئاتر ایران در شهر تبریز در این محله ارمنی‌نشین به نام صحنه آرامیان افتتاح شد. ارامنه تبریز نمایش‌هایی در این محله به روی صحنه می‌بردند. در سال ۱۲۹۱ هجری شمسی چند تن از این هنرمندان با ذوق گرد هم آمدند و یک هیئت آکتورال بنام خیریه ترتیب دادند که نمایشنامه‌هایی را کارگردانی و اجرا می‌کردند. اکثر این نمایشنامه‌ها به زبان ترکی آذری برگردانده و اجرا می‌شد.

کوچه بارناوا (بارون آواک)

محله بارون آواک یا بارناوا بین محلات لیلاوا، اهراب و میارمیار واقع شده است. مکان محله بارون آواک پس از زلزله ۱۱۹۳هجری قمری و احداث دروازه‌های هشتگانه در محدوده خارج شهر قرار گرفته است. محل برج و بارو خندق بزرگی بود که در زمان ناصرالدین‌شاه این برج، دیوار و خندق تخریب و تبدیل به کوی و محله شد و شخصی بنام بارون آواک این قسمت از اراضی شهری را از دولت گرفت و اجازه گرفت تا ارامنه متوسط‌الحال، فقیر و کسانی را که از سایر مناطق به تبریز مهاجرت می‌کردند، در آنجا اسکان دهد. بارون آواک از بزرگان ارامنه ننه بود و ریش‌سفید ارامنه به شمار می‌رفت. پس از آنکه محله بارون آواک به وجود آمد یکی از جالب‌ترین کلیساهای ارامنه بنام کلیسای سرکیس مقدس و مدارس وابسته به آن احداث شد.

این دبیرستان و مراکز آموزشی برای فرزندان ارامنه بنام مدرسه تامارا تومانیانس نامیده شد. سپس در کنار این دبیرستان تاریخی مدرسه جدیدی به هزینه یک ارمنی ثروتمند بنام ساهاکیان ساخته شد که از سوی اداره فرهنگ آذربایجان، دبیرستان اسدی نام‌گذاری شد. تاریخ احداث مدرسه تامارا تومانیانس ۱۸۹۶ میلادی و تاریخ احداث کلیسای سرکیس مقدس ۱۸۲۰ میلادی است و در سال ۱۸۴۵ تجدید بنا شده است. در محوطه کلیسا بنا و یادمان مجاهدان ارامنه به چشم می خورد.

منبع:میراث آریا

بهار رویایی دلنشین در گلستان‌کوه استان اصفهان

گلستان در کویر، چیزی شبیه به یک رویاست اما این بهار رویایی دلنشین را در کویر مرکزی ایران می‌توان دید، این روزهای بهاری معاشقه گل‌های واژگون “گلستان‌کوه” استان اصفهان در دامن زاگرس سر بلند تابلوی زیبای طبیعت کشورمان را به غایت دلپذیر می‌کند که باید مانا بماند.

به گزارش ایرنا، بهار که به چله می‌نشیند، گلستان‌کوه دامن گلدارش را به تن می‌کند. در کشاکش دامنه زاگرس، دشت و دامن کوه، سراسر لاله زار می‌شوند.دشت گل‌های سرخ ،سرمست از عطر گل‌ها و گیاهان خودرو، در جایی میان کویر حکم عروس را دارد. عروسی که بهار مشاطه آن بوده و زلف گزانگبین‌ها را با لاله‌های سرخ‌گون آراسته است.

حرف از گلستان کوه است. در ۱۵ کیلومتری خوانسار که چیزی حدود ۱۵۰ کیلومتر با اصفهان فاصله دارد. این طبیعت بی همتا در آغوش زاگرس و کویر مرکزی ایران در شمار مناطق حفاظت شده قرار دارد. منطقه حفاظت شده به محدوده‌ای از منابع طبیعی از جنگل، مرتع، دشت، محیط‌های آبی و کوهستان گفته می‌شود که به جهت حفاظت و تکثیر زیستمندان گیاهی و جانوری دارای اهمیت زیادی است و از این رو باید تحت حفاظت باشند.

گلستان‌کوه نیز به دلیل وجود لاله‌ها ،گیاهان بوته ای و گون‌ها، اهمیت خاصی برای حفاظت دارد اما در این میان همیشه تیغ گردشگری ناهمسو و مخرب گلوی میراث طبیعی را خراشیده و می‌خراشد. بوته‌کنی آفت دیگر طبیعت گلستان‌کوه است که در سایه نادانی افراد ناآگاه تیشه به ریشه قامت  استوار طبیعت گلستان‌کوه می‌زند.

بهار در گلستان‌کوه با ابهت کوهستان و در فرودست آن، طنازی دشت لاله‌ها زیبا و دیدنی است. طبیعت کوهستانی و برفگیر گلستان کوه، آرام آرام چهره از نقاب زمستان بیرون می‌کشد و بنابراین بهار که به چله بنشیند، بهترین فرصت دیدار از زیبایی های گلستان‌کوه است. زمانی که زمین پوست می ‌رکاند و لاله ها از دل خاک دشت سر بیرون می‌کنند. بوی آویشن از همین زمان است که سرتاسر گلستان‌کوه را فرا می‌گیرد و تیهوها و کبک‌ها سرمست از آمدن بهار و باروری زمین آواز سرمی‌دهند.

گلستان کوه به واسطه برفگیر بودن دامنه‌ها، چشمه سارهایی دارد که بهار با دشت لاله‌ها کار تابلوی زیبای طبیعت این منطقه را به غایت زیبا و دلپذیرتر می‌کند.

شاید هنوز گلستان‌کوه در پایان زمستان رفته، سپیدی برف مانده را بر پیشانی داشته باشد و این در حالی است که در دامن کوه، جایی که دشت باردار انواع رستنی‌هاست، لاله‌های واژگون در پهنه سبز گون‌ها و گزانگبین‌ها خودنمایی می‌کنند. رستنی‌های این ناحیه در برخی موارد اندمیک و منحصر به همین منطقه هستند. جالب اینجاست که بدانید لاله‌های واژگون که اروپایی‌ها آنها را “گل سر به زیر” می‌خوانند در شمار گل‌های طبیعی اقلیم ایران و دامنه های زاگرس هستند که بیشتر از ۴۳۰ سال پیش توسط جهانگردان اروپاییبرای پرورش و تکثیر به اتریش برده شدند.

در حالی که این لاله زیبا و منحصربه فرد طبیعت ایران از گزند ناآگاهی محلی‌ها و  بوته کنی‌ها در معرض آسیب است در اروپا این گل سربه زیر تکثیر و پرورش داده‌ می‌شود. شوربختانه باید گفت که ما از مواهب و میراث طبیعی مان غافل‌ایم و پاسداران  خوبی از طبیعت خدادادی سرزمینمان نیستیم چراکه تیغ توسعه گردشگری نامانوس از یک سو  و عدم آگاهی محلی‌ها از سوی دیگر  به همراه هزار آفت ناشی از غفلت جان و حیات طبیعت ما را نشانه گرفته است.

بهار ،لاله‌های آتشی، لاله‌های سرنگون حنایی، لاله بیشه زار و لاله کوهی  سر و بن ، دشت و دامنه گلستان کوه را سراسر فرا می‌گیرند. در شرایط این روزهای کرونا که خوانسار هم در شمار شهرهای قرمز و نارنجی درآمده است، سفر و دیدار از طبیعت گلستان‌کوه را به اردیبهشت وعده بدهید. چرا که هیچ چیزی برای از دست دادن وجود ندارد و طبیعت گلستان کوه تازه در چله بهار دیدنی است و شاید تا آن زمان هم شرایط بهتری برای سفر به خوانسار و دیدار گلستان کوه فراهم شود.

گلستان‌کوه کوهی است در نزدیکی خوانسار که به دلیل رویش انواع لاله‌ها در فصل بهار شهره است. این منطقه از شمار مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع استان اصفهان است. طبیعت زیبا و سبز گلستان‌کوه دارای ۷۰ گونه گیاهی است و کبک و تیهو از جمله پرندگان متمرکز در این ناحیه هستند.

استان اصفهان دارای یک اثر طبیعی ملی، دو پارک ملی، پنج پناهگاه حیات وحش، چهار منطقه حفاظت شده، ۱۱ منطقه شکار ممنوع و یک تالاب بین المللی است.

منبع:ایرنا

قنات، میراثی برای توسعه گردشگری در مناطق روستایی

بزرگ‌ترین سهم ايران در تأسيسات آبياری و فن آب‌رسانی، ابداع قنات و عرضه آن به نقاط ديگر جهان شمرده‌شده است. ابداع قنات و كاربرد آن در زمینه آب‌رسانی به مراكز سكونتی و مزارع اطراف آن‌ها، عامل اصلی دگرگون كردن شرايط سكونت در قسمت‌های مركزی ايران بوده است.

بدین‌سان اين منابع تازه، موجب پيدايش سکونتگاه‌های جديدی شدند كه اندازه هر يک به وسعت اين منابع بستگی تمام داشت و به دنبال آن، نحوه مكان‌گزينی سکونتگاه‌ها، نحوه شکل‌پذیری و پراكندگی خانه‌ها و مزارع، نحوه مالكيت و بهره‌برداری از زمين و شکل‌گیری شیوه‌های توليد جمعی، تا اندازه چشمگيری متأثّر از چگونگی دستيابی به آب و منابع آن بوده است.

بنابراين، قنات به هر جا راه پیداکرده و به‌طور مناسب از آن بهره‌برداری شده، ايجاد سكونتگاه، سكونت دائم، رونق كشاورزی و دام‌پروری، عمران و آبادی و رونق اقتصادی با خود به ارمغان آورده است.

همگام با تغييرات ایجاد شده در روابط اجتماعی ايران و نيز در نتيجه تغييرات در روابط توليدی، نحوه مالكيت و نيز روش‌های بهره‌برداری از عوامل طبيعی توليد، به‌ویژه منابع آب با دگرگونی‌هایی هم‌زمان با اجرای اصلاحات ارضی شدت گرفت. بيش از هر چيز، تغيير روابط مالكيت و در نتيجه اختصاصی‌تر شدن عوامل توليد از جمله آب، كاربرد روش‌های خصوصی تهيه و بهره‌برداری از منابع آب را ضروری کرد. در اين ميان، بسياری از كارشناسان روش‌های سنّتی استخراج و بهره‌برداری منابع آب را ابتدايی، نارسا و عاملی بازدارنده در راه افزايش توليد زراعی به شمار می‌آورند.

روی آوردن به احداث چاه‌های عميق و نيمه عميق و گسترش روزافزون آن‌ها به‌ویژه از دهه ۱۳۴۰ موجب تغييراتی شديد در نظام بهره‌برداری از منابع آب شد كه پيش از هر چيز، موجب از بين رفتن روش‌های سنّتی استخراج و بهره‌برداری از منابع آب شد. در استان گلستان که از مناطق خشک و نیمه‌خشک کشور است، تا پيش از اصلاحات ارضی و انقلاب اسلامی، قنوات نقش عمده‌ای در آبياری بر عهده داشتند، اما پس ‌از آن با ورود چاه‌های عميق و نيمه عميق به‌ویژه از دهه ۱۳۶۰ و نحوه تصرّف و بهره‌برداری آب، تحولات بنيادين در ابعاد گوناگون زندگی روستایی به وجود آمده است. هرچند اين تحولات سبب افزايش و تنوع محصولات كشاورزی، شیوه‌های توليد، گسترش ادوات پيشرفته كشاورزی، افزايش سطح زير كشت و در مواردی افزايش درآمد روستاييان شده است.

از طرف ديگر، رقابت بر سر بهره‌کشی از منابع آب، سبب پايين رفتن سطح آب‌های زيرزمينی، کم‌آبی و خشک شدن قنوات شده است. با توجه به بهره‌برداری چاه‌ها با فن‌آوری به‌طور عمده شهری يا تأسيسات زيربنايی چون مواد سوختی و برق، مشكلات خاص خود از جمله تأمين هزینه‌های نگهداری چاه را موجب شده است. چنين تحولات و جریان‌هایی، پيامدهای گوناگونی همچون وابستگی و مهاجرت بيشتر به شهر، كاهش همیاری‌های اجتماعی، افزايش هزینه‌های توليد و …  برای روستاها به همراه داشته است.

در نتيجه هم ‌اکنون چاه‌ها و قنوات، مهم‌ترین منابع آب در دسترس هستند. بنابراين توجه و اهميت دادن به اين دو و استفاده درست و بهينه از آن‌ها می‌تواند راهكاری برای توسعه پايدار روستايی تلقی شود.

قنات، يكی از كارآمدترين روش‌های مديريت آب است

يكی از عوامل به وجود آورنده و تشديدکنندۀ بحران آب در ايران، توجه نكردن به مديريت و فرهنگ بهره‌برداری سنتی از منابع آب است. زيرا، موفقيت فرآيند برنامه‌ریزی مديريت مدرن در یک كشور، به توانایی‌ها و ویژگی‌هایی که مديريت از فرهنگ سنتی كشور می‌گیرد، وابسته است. هرچه مديريت مدرن با مهارت‌ها و شرايط محلی انطباق داشته باشد، نتايج امیدوارکننده‌تری به دنبال خواهد داشت. بدون ترديد، مديريت و بهره‌وری بهینه از روش‌های سنتی دسترسی به منابع آبی، می‌تواند محور آموزش و ترويج روش‌های جديد قرار گيرد، و این مهم، مگر با تدوین برنامه‌ای مدون در سیاست‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت آموزشی و فرهنگی کشور در زمینۀ قنات و آب، و همچنین با ايجاد انگيزه در قشر تحصیل‌کرده و افكار عمومی برای همسو شدن در راستای حفظ و احيای ميراث ملی میسر نخواهد بود.

تأثیر آموزش و فرهنگ‌سازی در احیای قنات و شکوفایی صنعت گردشگری

بی‌شک هیچ تغییر و تحولی بدون زیربنایی محکم شکل نگرفته و نمی‌گیرد. برای قدم برداشتن در راه تحول رویکرد قنات‌ها و رابطۀ آن با صنعت گردشگری، توجه به دو عنصر آموزش و فرهنگ‌سازی، بسیار ضروری به نظر می‌رسد. دو عنصری که رابطۀ نزدیک و مستقیمی با یکدیگر دارند. چراکه آموزش، بدون وجود بستر فرهنگی لازم در جامعه و سامانۀ اداری کشور، کاری از پیش نخواهد برد و از سویی دیگر، فرهنگ‌سازی و آماده کردن بستر فکری جامعه، بدون داشتن علوم، دانش و فنّاوری روز بی‌شک یا با شکست مواجه خواهد شد و یا مسیری بسیار طولانی را طی خواهد کرد.

از این ‌رو توجه بیشتر به پیشبرد هر دو عنصر به‌ موازات یکدیگر در این برهۀ حساس بسیار مهم به نظر می‌رسد. ضروری است مسئولان مربوطه با ایجاد تحول در نظام آموزشی کشور از یک‌سو، و برگزاری دوره‌های ضمن  خدمت برای کارکنان سازمان‌های ذی‌ربط، زمینۀ رشد علمی جامعه را فراهم آورده و از سوی دیگر با استفاده از وسایل ارتباط‌جمعی، بستر فرهنگی لازم را برای رویکردی متحول به احیای آثار تاریخی، به‌ویژه قنات‌ها فراهم آورند.

بی‌شک تأثیر این هم‌راستایی در مدت‌زمانی نه‌چندان طولانی سبب رشد و شکوفایی صنعت گردشگری و متعاقب آن کمک به چرخۀ اقتصاد کشور، اشتغال‌زایی، کارآفرینی و زیبایی منظر شهری در نقاط مختلف ایران، به‌ویژه نقاط گرمسیر کشور که معمولاً با استقبال کمتر گردشگر مواجه‌اند، خواهد شد. این امر چندان دور از دسترس نیست و یکی از نمونه‌های بارز آن، می‌توان به کاریز جزیره کیش اشاره کرد که با احیایی به‌جا به یکی از جاذبه‌های گردشگری کشور تبدیل‌شده است.

همچنین نکتۀ امیدبخش اینکه، يكی از مهم‌ترین نهادهای يونسكو، كميتۀ ميراث جهانی كه در سال ۱۹۷۲ ميلادی كار خود را آغاز كرده و مسئول انتخاب، ثبت، حفاظت و حراست از مناطق طبيعی و فرهنگی كشورهای عضو است، از آنجا که گنجینه‌هایی كه به‌عنوان ميراث جهانی انتخاب می‌شوند، نمونه‌هایی هستند كه خط‌مشی ملی و بومی یک جامعه را به نمايش می‌گذارند، می‌توان اميدوار بود كه با معرفی این میراث ارزشمند، هماهنگی ايرانيان با طبيعت را به جهانيان معرفی کرد.

این‌که نیاکان ما، در دل كوير، آب را بدون اينكه قطره‌ای از آن تبخير شود، کیلومترها راه از زیرزمین هدايت می‌کردند و باغ سبزی را به نمايش در می‌آوردند، نه‌تنها اعجاب‌آور است و هويتمان را احيا می‌کند، بلكه قادر است الگويی برای دنيای مدرن باشد و گردشگران كنجكاو را به سرزمينمان راهنمايی كند. این‌ها تنها گوشه‌ای از ميراث صنعتی و فعاليت اقتصادی ايرانيان از ديرباز تاکنون است كه آشنايی با آنان هم با اهداف گردشگری و هم با نياز امروز جامعۀ بشری قابل انطباق است.

منبع:میراث آریا

نوروز، نماد صلح‌ جهانی و بزرگ‌ترین رویداد چند ملیتی جهان

در این دگرگونی طبیعت بخش‌هایی از کره خاکی درگیر جشن و شادی است و تغییر فصل موجب شادی سردترین نقاط جهان تا گرم‌ترین جغرافیای خشک جهان می‌شود، با این تفاسیر، این جشن بزرگ ظرفیت یک رویداد جهانی را داراست و می‌تواند نقش مهمی در ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جهان ایفا کند.

پرداختن به موضوع نوروز به عنوان کهن‌ترین و سمبلیک‌ترین جشن جهانی باید دست‌مایه اقتصادی در جغرافیای نوروز قرار گیرد که این امر با تعریف رویداد پایتخت‌های گردشگری کشورهای اکو، به‌ عنوان اصلی‌ترین بازیگران صحنه فرهنگی نوروز یک گام به پیش است.

تعریف جشن نوروز در بسته رویداد جهانی و منطقه‌ای اکو زمینه‌ساز تجدید حیات فرهنگی، هنری و اقتصادی در جغرافیای رنگارنگ سرزمین‌هایی است که نوروز را مبارک دانسته و زمینه‌ساز همدلی و همگرایی می‌دانند.

از آنجایی‌ که نخستین رویداد پایتخت‌‌های گردشگری کشورهای عضو  اکو در سال ۲۰۲۲ در ساری مرکز استان مازندران به نمایندگی از ایران برگزار می‌شود، می‌توان نقش مهم ایران و استان مازندران را در این رویداد بزرگ بین‌الملی پررنگ کرد و ماندگاری بزرگ‌ترین و کهن‌ترین جشن فرهنگی چند ملیتی جهانی را با ظرفیت‌های اقتصادی صنعت گردشگری پیوند زد.

بی‌شک کلیدی‌ترین نقش اجتماعی و همگرایی تمام مسئولان و مردم استان مازندران با همدلی و همزبانی، می‌تواند مسیر عقلانیت در توسعه مازندران را کلید بزند تا مازندران برای همیشه جایگاه سفرهای بین‌المللی خود را پیدا کند و از ظرفیت اقتصادی این رویداد بزرگ جهانی بهره مناسب را ببرد.

منبع:میراث آریا

مسجد جامع گناباد، نخستین مسجد سبک خراسانی

شکوه و عظمت معماری ایرانِ دوران سلجوقیان (۵۲۲-۴۳۲ه.ق) در دورۀ خوارزمشاهیان (۶۲۸-۴۹۰ه.ق) با تغییراتی ادامه یافت از جملۀ آن تغییرات، دگرگونی در تزیینات معماری بود، مانند گرایش به استفاده از تزیینات آجرتراش در دورۀ خوارزمشاهی به جای تزیینات آجری قالب زده و تلفیق آجر و کاشی در تزیینات معماری.

اما مهم‌ترین تغییرات، در نقشۀ مساجد رخ داد و جالب این بود که خاستگاه آن تغییرات، خراسان بود. به همین دلیل آندره گدار شیوۀ جدید ساخت مساجد خراسان را سبک خراسانی نامیده است. مساجد دو ایوانی سبک خراسانی که در ادامۀ مساجد چهار ایوانی رواج پیدا کرد، در سال ۶۰۹ ه.ق با ساخت مسجد جامع گناباد در میانۀ شهر جنابد قدیم آغاز شد و به دیگر شهرهای خراسان از جمله زوزن، سنگان، تون (فردوس)، فریومد و رقه تسری پیدا کرد.

این نوع مساجد مشتمل بود بر یک میان‌سرا یا صحن، دو ایوان به طرف قبله و مقابل آن، دو شبستان بر دو سوی ایوان قبله و دو رواق بر دو جانب شرقی و غربی صحن.

این مسجدها معمولا درون‌گرا و آکنده از تزیینات آجری، کاشی و گچ‌بری بودند. مسجد جامع گناباد که اکنون در کوی شرقی (قصبه شهر قدیم) قرار گرفته، تغییر و تحولات فراوان به خود دیده است.

وجود طاقی با کتیبۀ کوفی آجری واقع در شبستان شرقی ایوان قبله شاهد بر این است که در دوران سلجوقی نیز در این محل مسجد با عظمتی وجود داشته و با استناد به سنۀ ۶۰۹ ق در پایان کتیبه اطراف ایوان قبلۀ مسجد کنونی به نظر می‌رسد که عمدۀ فضاهای مسجد در آن تاریخ ساخته شده باشد، اما در دوران ایلخانی هم مسجد تغییراتی به خود دیده و ایوان مقابل ایوان قبله با مختصر انحرافی نسبت به ایوان قبله تجدید بنا شده و در مشرق آن نیز شبستانی با یک محراب گچ‌بری به شیوۀ محراب‌های دوران ایلخانی با کتیبۀ نسخ ساخته شده است.

احتمالا در دوران صفویه هم رواق شرقی مسجد عریض‌تر و با اضافه کردن یک ردیف ستون به شبستان تبدیل شده و در شمال آن شبستان دالانی تعبیه شده و علاوه بر ورودی اولیه شرقی، یک ورودی هم از گوشۀ شمال‌شرقی به مسجد راه یافته است و محراب ایوان قبله با بلوک‌های گچ قالب‌ریزی شدۀ منقوش به نقوش گیاهی و هندسی زینت یافته است.

مرمت تزیینات قبله در سال ۱۳۵۳

در دوران قاجار بر بالای ورودی شمال‌شرقی تزیینات گچی برجسته به صورت نقوش گیاهی و پرنده نقش بسته است.
در  سال ۱۳۴۷ به دنبال وقوع زلزله‌ای مهیب، مسجد خسارات جدی دیده و آسیب زیادی به ساختار و تزیینات آجری و گچی ایوان قبله وارد آمده که در سال ۱۳۵۳ مرمت و تثبیت شده است.

بقایای کتیبه‌های کوفی آجری بر پاکار سقف چندبخشی و جناقی ایوان قبله، حاکی از وجود احتمالی کتیبه‌ای سرتاسری در آن ناحیه است.

در گمانه‌زنی‌های کف مسجد علاوه بر بقایای معماری سده‌های اولیۀ هجری قمری، در مرکز صحن، حوضی مستطیل با دیوارها و کف که با ساروج اندود شده بود ظاهر شد که بعدها با خاک پر شده بود. بقایای معماری باقی‌مانده در میانۀ حوض این فرضیه را تقویت می‌کرد که گویا یک بنای چهارطاقی کوچک در آن جا وجود داشته که از میان رفته است.

شواهد نشان می‌داد که آن حوض در زمان خوارزمشاهیان همزمان با تجدید بنای مسجد دوران سلجوقی ساخته شده است.

در حال حاضر مسجد جامع گناباد با صحنی به طول۶۶ و عرض۴۴ متر، ایوان قبله در سمت جنوب با دهانۀ ۹ متر و عمق ۱۸ متر، ایوان مقابل ایوان قبله در شمال مسجد با دهانۀ ۶/۵، عمق ۱۱ و ارتفاع ۱۲ متر، یک شبستان تخریب شده در سمت غربی ایوان قبله، یک شبستان مربع شکل با قاعدۀ ۱۰ متر در سمت شرقی ایوان قبله و یک شبستان در شرق ایوان شمالی به شکل مستطیل به طول ۱۷ متر و عرض ۱۱/۵ متر است.

وجود زیباترین و طولانی‌ترین کتیبه کوفی

بر گرد ایوان قبله یکی از طولانی‌ترین و زیباترین کتیبه‌های کوفی نقش بسته و به موازات کتیبه، آجرهای مشبک در درون قابی سرتاسری تزیینات پایه‌ها و پیشانی ایوان را کامل کرده است. نبش داخلی پایه‌های ایوان نیز با ستون نماهای استوانۀ تریینی زینت یافته است.

بر نمای پایه‌های ایوان شمالی و لچکی‌ها، آجرهای مشبکی نصب شده که هر یک با قبه‌ای از کاشی فیروزه‌ای ترصیع شده است. تزیینات آجری و تلفیق آجر و کاشی از ویژگی‌های مسجد جامع گناباد است. ویژگی دیگر مسجد جامع گناباد کتیبۀ آجری پنهانی بر دیوار شرقی ایوان مسجد است. به این معنی که  چیدمان آجر از مقابل خفته راسته به نظر می‌آید در حالی‌که از زاویۀ ۴۵ درجه کتیبۀ معقلی با مضمون الله الله ظاهر می‌شود.

مسجد جامع گناباد از جمله مساجد معدودی است که هنوز کاربری عبادی خود را حفظ کرده و با همت اداره کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی و متولیان مسجد در امر مرمت و رسیدگی به آن، موجبات دوام و بقایش فراهم شده است.

منبع:میراث آریا

تفتان ظرفیت نهفته برای گردشگران علمی و زمین شناسی

کوه آتش‌فشان نیمه فعال تفتان در سیستان و بلوچستان در کنار گردشگری و طبیعت گردی بهشتی نهفته برای گردشگران علمی و زمین شناسی بحساب می آید.

به گزارش ایرنا قله زیبا و سربه فلک کشیده تفتان همه ساله پذیرای گردشگران و کوهنوردانی از اقصی نقاط کشور است که طبیعت بکر و زیبای این اثر طبیعی آنان را مجذوب خویش کرده است، بهار بهترین فصل برای گشت و گذار در این کوه و حاشیه های زیبای آن است، آب و هوای ملایم و پاکیزه همراه با بوی معطر پونه و سایر گیاهان وحشی سفری به یادماندنی را برای گردشگران رقم می زند.
تفتان دارای پوشش گیاهی با غنای گونه ای زیاد از جمله بنه، کسور، بادام کوهی، انجیر کوهی، زرشک، آویشن، درمنه، شیرین بیان، کاسنی، پونه، آرچین و غیره است.
علاوه بر قله در اطراف تفتان مناظر و باغات زیبا و چشمه های متعددی وجود دارد که از جمله آنها چشمه های آب معدنی جم چین و سایر چشمه های آب سرد و گرم است که هر یک از جذابیت خاصی برخوردار است.

کوه آتش‌فشان نیمه فعال تفتان از نظر سوق الجیشی و موقعیت استراتژیک در حوزه سه شهرستان سیستان و بلوچستان واقع شده بطوریکه از جنوب به مرکز شهرستان تفتان، از شمال به میرجاوه و از غرب به خاش متصل است به همین سبب باید سه فرماندار این شهرستان ها در نشست های تخصصی راهکارهای لازم برای توسعه گردشگری و جذب سرمایه گذار علاقه‌مند به سرمایه‌گذاری در حوزه گردشگری ارائه دهند.

فعالیت تفتان به عنوان یک آتشفشان دارای ویژگی های منحصربفرد است و اینکه از دل زمین بخار و مواد مذاب را متصاعد می کند گردشگران و کارشناسان را به شگفتی واداشته است.
دماوند، بزمان، تفتان، سبلان و سهند از جمله آتشفشانهای نیمه خاموش و مهم کشور هستند.
بنابر نظریات کارشناسان زمین شناسی آتشفشان دماوند به دلیل نزدیکی به تهران، تفتان و بزمان به دلیل قرار گرفتن در قسمتهای جنوب شرق و جنوب غرب شهرستان پر جمعیت زاهدان و سبلان و سهند به دلیل نزدیکی آنها به مشکین شهر و تبریز حائز اهمیت هستند.
به گفته یک کارشناس زمین شناسی؛ از میان این پنج کوه آتشفشانی به جز سهند که در سالهای اخیر نشانه ای از فعالیت در آن دیده نشده است سایر آتشفشانها به دلیل خروج دائمی گاز و بخار از دهانه و وجود چشمه های آب گرم ‘احتمال’ فعالیت مجدد در آنها وجود دارد.
سازمان زمین شناسی گامهای اولیه برای پیمایش این چهار آتشفشان نیمه فعال برداشته است.
این اقدامات شامل تهیه نقشه های زمین شناسی کوه های آتشفشانی و پایش دائمی پدیده های اطراف این آتشفشانها شامل اندازه گیری دما و ترکیب چشمه های آب گرم دامنه آنها می شود.
زمانی که آتشفشانی شروع به فعالیت می کند، ماگما از سمت پایین به سمت بخش مرکزی حرکت می کند که دراین صورت دامنه آن متورم می شود.
این پدیده با چشم قابل دیدن نیست و با استفاده از تجهیزات ویژه قابل اندازه گیری است که در طرح پایش سازمان زمین شناسی نصب این دستگاه ها برای بررسی تغییرات ارتفاع دامنه در دستور کار قرار گرفته است.

یکی از اساتید دانشگاه سیستان و بلوچستان در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: استان سیستان و بلوچستان با داشتن اشکال زیبا و متنوع ژئومورفولوژیکی می تواند یکی از مناطق جاذب گردشگری ایران باشد و همواره ژئوتوریست های(زمین گردشگری) بسیاری را به این نقطه از ایران بکشاند.

عبدالرضا پرتابیان افزود: از مهمترین اشکال ژئومورفولوژیکی سیستان و بلوچستان گل افشان و آتش فشان نیمه خاموش تفتان است که هر کدام از اینها با توجه به ویژگی و کاربردهایی که دارند دارای جاذبه های خاصی برای ژئو توریست ها هستند و می توانند با جذب گردشگران این استان را از ره آوردهای مثبت این نوع گردشگری بهره مند سازند.

وی ادامه داد: کوه تفتان در کنار جاذبه‌های گردشگری به دلیل ظرفیت های مختلف در حوزه زمین شناسی نظیر انرژی زمین گرمایی، کانی و فلزات گرانبها و انرژی های پاک فرصت بی نظیری را از نظر علمی برای پژوهشگران فراهم کرده است که از نظر پژوهشی بسیار بکر مانده است.

این استاد دانشگاه سیستان و بلوچستان افزود: موقعیت جغرافیایی ویژه و مناسب استان سیستان و بلوچستان سبب شده که ظرفیت های بی نظیر در حوزه مواد معدنی و فلزات گران‌بها مانند کرومیت، مس، منگنز، سرب و روی، قلع، تنگستن، طلا و کانسارهای غیرفلزی نظیرتالک، منیزیت، گل سفید، فلدسپات، کائولن، سیلیس و سنگ‌های ساختمانی به ویژه گرانیت در آن به وفور یافت شود و این ظرفیت در دامنه کوه تفتان به دلیل ویژگی خاص زمین شناسی دوچندان است.

گرچه قله آتشفشان نیمه فعال تفتان به عنوان بام شرق ایران برای بیشتر هموطنان نامی پر آوازه است اما ظرفیت گردشگری این منطقه از سیستان و بلوچستان مغفول و ناشناخته مانده که در صورت آگاهی گردشگران داخلی و خارجی از زیبایی‌ها و طبیعت بکر آن شاهد رشد صنعت گردشگری این استان خواهیم بود.

تفتان و روستاهای سرسبز آن با باغهای میوه که همواره آغوش گشوده ای به روی گردشگران دارند اکنون بیش از هر زمان دیگری نیازمند سرمایه گذاری بخش های دولتی و خصوصی است.
وقتی برای نخستین بار وارد حوزه شهرستان خاش در میانه استان سیستان و بلوچستان می شوی و می خواهی نگاهت را با لطافت زیبایی های تفتان بیارایی، طنازی های عروس زیبای کوهستان بام شرق ایران، به پیشوازت می آید، تو را مسحور خود می کند و خاطره قطعه ای از بهشتی منحصر به فرد را در ذهنت ماندگار می سازد.
تفتان تنها یک کوه یا آتشفشان نیمه فعال نیست بلکه در واقع قسمتی از بهشت زمینی است که اگر به دیده دل بنگری، عمق قدرت و مهربانی آفریدگار را بخوبی نظاره می کنی.
چشمه ساران و دریاچه های تفتان همراه با درختان انبوه باغهای میوه، شبانگاهان وقتی تو را در میان خود می یابند، نجوا کنان زمزمه عشق را در گوشت می نوازند و از خود بیخودت می کنند.
شاید برای همین است که بسیاری از دوستداران طبیعت و گردشگران، عصرگاهان عزم خود را برای سفر به تفتان جزم می کنند تا شب را همگام با درختان بلند قامت اطراف آتشفشان نیمه خاموش، ماه را از لابلای شاخ و برگ شان بنگرند.

نام این کوه از تفت به معنای گرم و سوزان گرفته شده و وجه تسمیه آن خروج دود مرکب از بخار آب، خاک و گاز گوگرد از دهانه این قله است.
منطقه گردشگری تفتان تنها پدیده های طبیعی گل فشان پیرگل، گوئیچ، چشمه های متعدد آب گرم و سرد را شامل نمی شود بلکه باید به همه زیبایی های تفتان انواع غارها، رودخانه ها و دریاچه طبیعی “سردریا” که قابلیت قایق سواری دارد را نیز اضافه کرد.
براستی درختان سرو کهنسال “دهپابید و سنگان” که بعضی های‌شان قدمتی ۱۲۰۰ ساله دارند، زیارتگاه و تپه مرتضی علی (ع)، بازارچه سرپوشیده، مسجد جامع و دهها اثر تاریخی دیگر از جمله قلعه های حیدرآباد، ناصری، ایرندگان و کمال آباد، برجک قدیمی بلو و غیره که تاریخ این منطقه را سینه به سینه حفظ کرده اند به زیبایی ها و جاذبه های گردشگری تفتان افزوده است.

منبع:ایرنا