سفر به «سمیه»، مرتفع‌ترین ایستگاه راه‌آهن سراسری

راه‌آهن سراسری ایران اواخر مردادماه ۱۳۱۷ به پایان رسیده است؛ سوم شهریور همان سال، دو خط شمال و جنوب در ایستگاه راه‌آهن «فوزیه» به هم می‌رسند و بهره‌برداری از این خط طویل ریلی آغاز می‌شود. ایستگاه راه آهن «فوزیه» که حالا به «سمیه» تغییر نام داده، تا چند سال قبل جزیی از حوزه ریلی استان مرکزی بود، اما حالا به حوزه استان لرستان ملحق شده است.

ایستگاه سمیه مرتفع‌ترین نقطه ریلی کشور هم هست. این ایستگاه ۲۲۱۷ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و ما به سمت ایستگاه سمیه می‌رویم؛ برای دیدار از مکانی که ۸۳ سال قبل، اتصال دو خط ریلی شمال و جنوب در آن رقم خورده است.

راه‌آهن سراسری، از قاجار تا پهلوی

اولین خط قطار، در ۱۲۲۷ شمسی از رشت به بندر پیربازار و بندر انزلی کشیده شده است. بقایای این مسیر هنوز وجود دارد. ۳۴ سال بعد، در ۱۲۶۱ شمسی خط تراموایی بین تهران و حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (شاه‌عبدالعظیم) کشیده می‌شود. این تراموا در حافظه پایتخت‌نشین‌ها به عنوان «ماشین دودی» ثبت شده است.

سال ۱۲۶۵ شمسی خط راه‌آهن محمودآباد به آمل احداث می‌شود که قرار بوده تا تهران ادامه یابد، اما با کارشکنی‌های پیمانکارهای بلژیکی به شکست می‌انجامد. ۳۰ سال بعد روس‌ها راه‌آهن جلفا به تبریز و صوفیان به شرفخانه را می‌سازند اما این راه‌آهن به دلیل نبود لوکوموتیو بی‌استفاده می‌ماند تا اینکه مجلس شورای ملی در ۲۴ اردیبهشت ۱۳۰۴ به درخواست دولت، پرداخت مبلغ یکصد و هفتاد هزار تومان را به تصویب می‌رساند که بخشی از آن هزینه خرید لوکوموتیو و واگن و راه‌اندازی راه‌آهن جلفا به تبریز شود. این راه‌آهن، هنوز هم در حال بهره‌برداری است.

در سال ۱۲۹۷انگلیسی‌ها راه‌آهنی از بوشهر تا برازجان به طول ۶۰ کیلومتر می‌کشند که بیشتر جنبه نظامی داشته. با خروج نیروهای انگلیسی این راه‌آهن هم بی‌استفاده می‌ماند تا اینکه در سال ۱۳۱۱ دولت، با هزینه ۴۰۰هزار تومان، این راه‌آهن را دوباره فعال می‌کند.

در نوزدهم آذر ۱۳۰۳ طرحی به امضای نمایندگان مجلس می‌رسد که انحصار کامل واردات «قند و شکر و چای و شیرینی‌جات» را به دولت واگذار کند تا دولت در ازای صدور مجوز واردات این کالاها برای هر تاجر، از هر یک من قند یا شکر یا شیرینی‌جات، دو قران، و از هر یک من چای، شش قران دریافت کند و درآمد حاصله آن برای ساخت راه‌آهن هزینه کند. طرح در نهم خرداد ۱۳۰۴ به تصویب می‌رسد و بودجه ساخت راه آهن و احداث کارخانه ذوب آهن برای تامین قطعات، از این راه فراهم می‌شود.

در سال ۱۳۰۶ قرارداد نقشه‌برداری برای احداث خطوط راه‌آهن با کمپانی آمریکایی و شرکت‌های آلمانی بسته می‌شود و بهره‌برداری کامل از راه‌آهن در سال ۱۳۱۴ آغاز می‌شود و سی‌ام بهمن ۱۳۱۵ راه‌آهن به تهران می‌رسد.

خط قم- یزد هم از نهم آذر ۱۳۱۷ از قم آغاز و نوزدهم خرداد بهره‌برداری آن آغاز می‌شود. آخرین قطعه این راه‌آهن هم در ایستگاه فوزیه یا سمیه فعلی، کار گذاشته می‌شود و عملا دو خط اصلی راه‌آهن به هم می‌پیوندد. مراسم افتتاح این ایستگاه که مراسم اتصال این خط اصلی راه‌آهن سراسری هم هست، روز سوم شهریورهمان سال با حضور پهلوی اول، برگزار می‌شود و بعد از آن، از این روز به عنوان روز راه‌آهن یاد می‌شود.

تماشای مناظر پیش رو، از کابین راننده قطار

در این سفر تنها نیستم. شانس یاری‌ام کرده و با یکی از لوکوموتیوران‌های قدیمی همسفر شده‌ام؛ کسی که به خاطر تجارب فراوانش حالا سال‌هاست در جایگاه استادی و آموزش رانندگان قطار فعالیت دارد. حسن ملک‌حسینی، ۶۲ سال دارد و ۴۰ سال است که در پیچاپیچ خطوط آهنی از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشور و حتی خطوط فرامرزی را پیموده. اگرچه خلاف قوانین راه آهن است، اما او به‌خاطر گزارشی که قرار است برای مردم بنویسم، مرا به کابین راننده هدایت می‌کند تا هم فضای کابین را ببینم و هم مناظر و محدوده خط ریلی را. ملک‌حسینی، حتی پیش از آن که کارش را در راه‌آهن آغاز کند، عاشق قطار بوده است. بعد هم که در راه‌آهن مشغول به کار شده، سال‌ها طول کشیده تا لوکوموتیوران بشود. مسیرهای ریلی را مثل کف دستش می‌‎شناسد. می‎‌داند کدام ایستگاه قطار، نزدیک‌ترین ایستگاه به هر کدام از شهرهاست. خاطرات فراوانی دارد از سفر روی ریل‌های آهنی؛ از بچه‌هایی که در قطار به دنیا آمده‌اند و آدم‌هایی که آخرین مناظرشان را از پشت شیشه‌های قطار تماشا کرده‌اند؛ از رزمنده‌هایی که با همین واگن‌ها عازم جبهه شده‌اند و نوعروس‌هایی که اولین سفر مشترک‌شان را با همین قطارها تجربه کرده‌اند.

سفر با قطار، جزو ایمن‌ترین سفرهاست

هرچه از ایستگاه دورتر می‌شویم سرعت قطار بیشتر می‌شود. از شیشه کابین راننده قطار، نمای بازی از مسیر پیش رو می‌شود دید؛ مسیری که دو خط موازی با هم، در آن پیچ و تاب خورده‌اند و پیش رفته‌اند. اگرچه امسال بارندگی کم بوده و طبیعت جانی ندارد، اما در مسیر از میان باغ‌ها می‌گذرد و میوه‌های آویزان بر شاخه‌ها در تلالو نور خورشید میان برگ‌های سبز درختان می‌درخشند. نگاهم خیره به خط آهنی است که مسیر سر بالایی‌اش از کابین راننده به وضوح پیداست و غرق زیبایی طبیعت است.

ملک‌حسینی از نحوه کشیه دن قطار توسط لوکوموتیو شروع می‌کند و این که موتور محرکه لوکوموتیوها در این سال‌ها چه تغییراتی کرده‌اند، پرحوصله توضیح می‌دهد. در بین توضیحاتش تأکید می‌کند «سفر با قطار، جزو ایمن‌ترین سفرهاست.»

متوجه گذر زمان نمی‌شوم که تابلو ایستگاه سمنگان، اولین ایستگاه مسیر با کم شدن سرعت نمودار می‌شود؛ ایستگاهی در ۱۶ کیلومتری اراک. این‌جا یک خط از خط اصلی جدا می‌شود و به شرکت پتروشیمی و نیروگاه می‌رود. سرعت زیادتر می‌شود و دورنمایی از دو شرکت بزرگ که خط دوم به آن جا منتهی می‌شود، پیداست.

ملک حسینی از هر کدام از این ایستگاه‌ها خاطره‌ای دارد.

از روستای جمال‌آباد و پل کوتاهش که می‌گذریم، شیب تمام می‌شود و قطار در مسیری مستقیم، سوت‌زنان به پیش می‌رود تا به ایستگاه شازند می‌رسیم؛ ایستگاه، نزدیک کارخانه نیمه مخروبه قند شازند است که زمانی نه‌تنها کل کشور بلکه بخشی از خاورمیانه را با تولیداتش تغذیه می‌کرد و این روزها به‌کل خوابیده است.

ایستگاه سمیه، مرتفع‌ترین ایستگاه راه‌آهن

سرعت در هنگام عبور از تقاطع دو خط ریلی و آسفالت کم می‌شود. اینجا دوباره خط در مسیری با شیب رو به بالا پیش می‌روند. درختان غرق در میوه، از پشت شیشه‌های لوکوموتیو، دلربایی می‌کنند. در عبوراز گذرگاه‌ها، جایی که قطار از جلوی خودروهای ایستاده پشت توقفگاه روستای پلنگ‌در می‌گذرد، شاخه‌های درختان آن‌قدر نزدیک است که احساس می‌کنی اگر دست دراز کنی می‌توانی یکی از هلوهای آبدار یا خوشه سبز گردوهای رقصان بر شاخه را بچینی.

در سفرهایش، بارها از ایستگاه سمیه هم گذشته است. معتقد است این ایستگاه از آن ایستگاه‌هایی است که در همه این سال‌ها تغییر چندانی نکرده است. توضیح می‌دهد که «از اراک به سمیه تمامی مسیر سربالایی است از شیب ۵ تا ۱۵هزار در نوسان است تا جایی که به مرتفع‌ترین مکان نسبت به سطح دریا می‌رسیم که نزدیک همین ایستگاه سمیه است.» روی یک صندلی در لوکوموتیو نشسته‌ام و دارم روی خط آهن پیش می‌روم. برای ساعتی، انگار از همه تعلقات زندگی جدا شده‌ام و آرام و سبک، فقط به رفتن فکر می‌کنم؛ به گذشتن و دیدن منظره‌های تازه. ملک‌حسینی می‌گوید: «عمر من هم مثل همه لوکوموتیوران‌ها، در همین سفرهای مدام گذشت؛ روی همین ریل‌های آهنی.»

سفر به ۸۳ سال پیش از این

لوکوموتیوران پرسابقه هنوز دارد از خاطرات قدیمش می‌گوید. قطار از سه تونل کوتاه پشت سر هم با تاریکی‌های موقت و پی در پی و ترانشه‌های برف‌گیر سمت چپ ریل می‌گذرد. صدای سوت بلند در کلام سخنگو می‌پیچد و بلندگوی قطار رسیدن به ایستگاه سمیه را اعلام می‌کند. بلاخره به ایستگاه سمیه رسیده‌ایم.

در ایستگاه سمیه نخستین چیزی که چشمم را مجذوب می‌کند معماری قدیمی ایستگاه است. ساختمان‌های اداری ایستگاهی که از زمان جنگ جهانی همچنان روی پا مانده و دو ستون مرمرین که قطار از میان آن عبور می‌کند؛ ستون‌هایی مکعب شکل به ابعاد یک در دو متر؛ ارتفاعی هفت‌متری که دروازه‌ای ساخته‌اند برای ورود قطار به ایستگاه. انگار در زمان به عقب رفته‌ام؛ به ۸۳ سال پیش؛ و مهندسان جوان را می‌بینم که می‌روند و می‌آیند و آخرین جزئیات را چک می‌کنند تا قطار به ایستگاه برسد. استاد ملک‌حسینی می‌گوید تا اوایل انقلاب این ستون‌ها با یک سنگ افقی به هم متصل بودند که بر روی آن، نوشته‌ای حکاکی شده بود که تاریخ افتتاح ایستگاه را بیان می‌کرد؛ حالا اما از آن سنگ‌نوشته خبری نیست. اما ایستگاه سمیه هنوز سرپاست تا نشان بدهد که صنعت حمل و نقل ریلی، در ایران، حالا دیگر یک صنعت بومی است که سابقه‌ای طولانی دارد.

منبع:میراث آریا

کلوت شهداد؛ زیباترین کویر ایران

کلوت‌ها از بزرگترین عارضه‌های طبیعی دنیا هستند، کلوت شهداد در حدود ۴۰ کیلومتری شمال شرق شهر شهداد و در قلب کویر واقع شده‌ است که طولی در حدود ۱۴۵ کیلومتر و عرضی در حدود ۸۰ کیلومتر دارد. باد و آب مهمترین عامل شکل‌گیری این سازه‌ زیبای طبیعی است.

محمد بلبلی – همشهری آنلاین: شهداد از شهرهای بسیار قدیمی استان کرمان است و کلوت‌های شهداد شهرتی جهانی دارند. علاوه‌ بر ایرانیان، گردشگران خارجی زیادی برای دیدن کلوت‌ها به ایران سفر می‌کنند، این کلوت‌ها جزئی از بیابان لوت هستند.

کلوت شهداد از جکله مکان‌های طبیعت‌گردی در ایران است که با «گرند کنیون» آمریکا مقایسه می‌شود و به عنوان یکی از گرند کنیون‌های ایران نیز معروف است.

گرند کنیون دره‌ای در ایالت آریزونای آمریکاست که رود «کلرادو» از میان آن می‌گذرد. البته طول این دره از تنگه شیرز خیلی بیشتراست. طول گرند کنیون ۴۴۶ کیلومتر است و عرض آن در برخی نقاط به ۲۹ کیلومتر هم می‌رسد. با این حال، به خاطر ساختار زمین‌شناختی مشابه این دو دره، اعطای لقب گرند کنیون ایران به تنگه شیرز بی‌انصافی نیست.

در سرزمین کلوت‌ها باد نرمی در گوش زمزمه می‌کند و آدمی را به تماشای وقار کویر لوت می‌خواند.

اگر هنگام طلوع یا غروب آفتاب در میان کلوت‌ باشید، محال است چیزی جز تحسین این شگفتی به ذهن‌تان خطور کند. آفتاب که رو به غروب می‌گذارد، آرام آرام ستاره‌ها پیدا می‌شوند تا پهنه‌ سیاه آسمان را به زیباترین تصویر در دنیا بدل کنند. به هنگام شب خیلی ساده می‌توان در آسمان شهر کلوت‌ها غرق تماشای ستاره‌ها شد.

کرمان در کنار آثار تاریخی‌اش جاذبه‌های مختلف بسیاری دارد. نبکاها، جنگل‌های انبوه بافت و رابر، ارتفاعات مملو از گل لاله و گلزار در شهرستان بردسیر، دره مدیترانیه‌ای دلفارد در جنوب استان تا جنگل‌های کهور، اما کلوت‌های شهداد از شگفتی‌ها و مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری و طبیعت‌گردی در این استان هستند.

کلوت چیست؟

کلوت نام عوارضی طبیعی و جغرافیایی در بیابان لوت ایران است که در اثر ساز و کار شگفت‌انگیز آب و باد و فرسایش زمین و طی حدود ۲۰ هزار سال به وجود آمده است.  کلوت‌ها پدیده‌ای منحصربه‌فرد و یکی از باشکوه‌ترین مناطق دیدنی و طبیعی جهان به شمار می‌روند.

کلوت شهداد با ۸۰ کیلومتر عرض و ۱۴۵ کیلومتر طول در دل کویر لوت قرار دارد.  واژه‌ی کلوت از دو بخش «کل» و «لوت» تشکیل شده است، «کل» به معنای شهر و آبادی بوده و «لوت» همان کویر لوت است.

آسمان‌خراش‌های کلوت‌های شهداد

وقتی برای نخستین بار از این منطقه عبور می‌کنید و چشم‌تان به کلوت‌ها می‌افتد، احساس می‌کنید انسان در ساخت‌وساز آنها نقش داشته است، اما در واقع کلوت‌ها که در اصطلاح علمی به آنها «یاردانگ» گفته می‌شود، سازه‌هایی هستند که به دست طبیعت ساخته شده‌اند. به زبان ساده، باد و آب مهم‌ترین عوامل در شکل‌گیری کلوت‌ها هستند.

کلوت‌ها از لحاظ شکل، ناهمواری و شرایط پیدایش در دنیا بی‌نظیر هستند و اسرار بی‌شماری درباره‌ اصول و خواص پیدایش آنها وجود دارد. از دور دست که به کلوت‌ها نگاه می‌کنیم، شهری بزرگ با آسمان خراش‌های فراوان را تداعی می‌کند و همین امر باعث شده که برخی جهانگردان خارجی از آن به‌عنوان «شهر ارواح» یاد کنند.  در کویر شهداد، ۱۰۰ هکتار نمکزار به شکل جوشش تخم مرغی وجود دارد که در هیچ جای دنیا مشابه آن وجود ندارد. در این شهر کسی زندگی نمی‌کند و هر چه هست سراسر سکوت و آرامش است.

کلوت‌ها از شمال به جنوب حدود ۱۴۵ کیلومتر طول و از غرب به شرق نزدیک به ۷۰ کیلومتر عرض دارند و در موازات تل ماسه‌های عظیم شرق کویر قرار گرفته‌اند.

رود شور شهداد

هر بارانی که بر کویر لوت می‌بارد، صورتی تازه برای کلوت می‌سازد. در معماری زیبای کلوت‌ها عامل دیگری هم دست داشته است، رودی به نام «شور»، که در اعماق خشک‌ترین مناطق ایران جاری است، البته احتمالا این رود شور نیست و به دلیل عبور از کویر شور می‌شود.

همین رود است که بر مرطوب کردن دیواره کلوت‌ها اثر کافی گذاشته و فرسایش آنها را تسهیل کرده است. رود شور، تنها رود دائمی است که در اعماق کویر لوت جریان دارد و در طول سال پرآب است و از کوه‌های شمال غرب بیرجند سرچشمه می‌گیرد. این رود که از شورترین آب‌های جهان است و بیشترین املاح معدنی را در خود نهفته دارد، پس از طی مسافت تقریبی ۲۰۰ کیلومتر به‌سمت جنوب‌شرق، در نزدیکی شهداد و در منطقه‌ای به نام چاله‌ معدن نمک، که محلی‌ها آن را گود نمک می‌نامند، آرام می‌گیرد.

شش‌ضلعی‌های نمکی ایجاد شده در اطراف دریاچه نمکی یکی دیگر از جاذبه‌های طبیعی کویر لوت است. وجود این رودخانه نقش مهمی در استحکام نسبی و پایداری کلوت‌ها دارد.

کلوت‌های شهداد؛ زیباترین کویر دنیا

پروفسور پرویز کردوانی، بیابان‌شناس معروف و استاد دانشگاه‌های تهران، اعتقاد دارد کویر شهداد، زیباترین کویر دنیاست. وی معتقد است بیابان دشت لوت شهداد عجایب و شگفتی‌هایی دارد که مردم ایران آنها را نشناخته‌اند و در هیچ جای دنیا نیز چنین کلوت‌های زیبایی وجود ندارد.

پوشش گیاهی کلوت‌ها

از کوه‌های سیرچ به‌سمت کلوت‌ها زندگی نباتی کاهش پیدا می‌کند. در طول مسیل‌ها درختان گز به صورت پراکنده قابل‌مشاهده هستند. در حاشیه‌ی کلوت‌ها، بوته‌های گز روی گلدان‌های ماسه‌ای قرار گرفته‌اند که به آنها «نبکا» می‌گویند.

این منطقه انتهای مرز نباتی است و در داخل مسیل‌هایی که وارد کلوت‌ها می‌شوند، بوته‌های پراکنده‌ای از استراگال قابل‌مشاهده است که با پیشروی به داخل کلوت محو می‌شوند. از کویرهای پای کلوت به‌سمت شرق و در داخل چاله‌های کلوت و روی کلوت‌ها هیچ زندگی نباتی قابل‌مشاهده نیست.

منبع:همشهری

افسانه ماندگار مینا و پلنگ در کندلوس

داستان مینا و پلنگ، افسانه‌ای واقع‌گون در کندلوس مازندران است که در آن پلنگی عاشق صدای دختری به‌نام مینا شود.

مریم ورشو – همشهری آنلاین: اگر به قصه‌های عاشقانه و رازآلود علاقه‌مند هستید حتما سری به کندلوس یکی از روستاهای ییلاقی و گردشگری مازندران دربخش کجور بزنید تا به خانه مینا و پلنگ برسید. افسانه‌ عجیب و جذاب و البته واقعی مینا و پلنگ سال‌هاست که با بغض و اندوه هنوز میان مردمان کندلوسی به ‌ویژه کهنسالان نقل می‌شود. از زمان وقوع این قصه‌ بیش از یک قرن می‌گذرد، اما همچنان سرانجام ناتمام مینا و پلنگ روایت می‌شود. حتی اشعار مختلفی در این زمینه سروده شده است.

طبق گفته‌ها و روایت‌ها، مینا چشمانی به سرخی یاقوت داشت. برای همین مردم به او مینای گرگ چشم یا «ورگ چشم» می‌گفتند. مینا دختری یتیم بود که تنها در کلبه خود زندگی می‌کرد. خانه‌ای که هنوز در  کندلوس پابرجاست و امروزه به یکی از نقاط دیدنی و گردشگری مازندران تبدیل شده است، خانه‌ای که در یکی از کوچه‌های باریک و زیبای کندلوس پنجره‌اش ما را به یاد پلنگی می‌اندازد که از پشت آن به صدای مینا گوش می‌داد.  کهنسالان و روایان می‌گویند با وجودی که مینا زیبا بود، اما چشمان سرخش سبب می‌شد که  بچه‌ها از او بترسند و با دیدنش فرار کنند.

ماجرا از آنجا شروع شد که مینا دختر کندلوسی صدای دلنشینی داشت. ازطرفی به‌دلیل اینکه یتیم بود باید خیلی از کارها را خودش به‌تنهایی انجام می‌داد. به‌عنوان نمونه باید به‌دل جنگل می‌رفت تا برای بخاری هیزمی‌اش چوب تهیه کند. او زمانی که به‌دنبال جمع‌کردن چوب بود با صدای بلند آواز می‌خواند تا بر ترس و تنهایی خود در جنگل غلبه کند، همین کار باعث شد پلنگی عاشق صدای زیبایش شود تا حدی که ردپای مینا را بو ‌کشید و خانه‌اش را پیدا کرد تا شب‌ها هم او را ببیند. یک شب پلنگ از روی شاخه یک درخت بالا رفت و به پشت‌بام خانه مینا راه یافت. همین کار باعث شد تا مینا سرو صدایی از پشت‌بام بشنود، بنابراین از نردبان بالا رفت و وقتی پلنگ را دید بی‌هوش شد. هنوز این نردبان در موزه کندلوس نگهداری می‌شود تا سندی باشد بر قصه زیبای مینا و پلنگ.

وقتی مینا به هوش آمد پلنگ بالای سرش بود، مینا با ترس و لرز و لکنت زبان پرسید تو اینجا چه می‌کنی؟ بعد از مدتی وقتی دید پلنگ کاری به کارش ندارد و به او حمله نمی‌کند بر ترسش غلبه کرد. کم کم دوستی بین این دو پدید آمد و رنگ مشابه چشمان مینا و پلنگ و تنهایی هردویشان آنها را هر روز به‌هم نزدیک‌تر کرد تا جایی که  در جنگل پلنگ در گردآوری و حمل چوب به مینا کمک می‌کرد.  روزها مینا به جنگل می‌رفت و شب‌ها پلنگ به خانه او می‌آمد و به این ترتیب مدام همدیگر را می‌دیدند. کم کم این رفت و آمد پلنگ از چشم مردم دور نماند و  داستان عشق مینا و پلنگ در روستا پخش شد؛  قصه پلنگی که شیفته چشمان سرخ مینا و آواز زیبایش شده و هر شب سر خود را از پنجره به درون کلبه مینا می‌اندازد.

کندولسی‌ها وقتی به عشق مینا و پلنگ پی بردند از کشتن پلنگ منصرف شدند، اما خیلی از آنها می‌ترسیدند که شب‌ها بیرون بروند. تا اینکه مینا به یک عروسی در روستای کناری کندلوس یعنی نیچکوه دعوت شد. مینا دلش نمی‌خواست به این عروسی برود، اما دختران و زنان کندلوسی اصرار کردند که به این عروسی برود. او می‌ترسید پلنگ برای دیدارش ردش را بو بکشد و به نیچکوه بیاید. در شب عروسی هم بیشتر مردان تفنگ به دست بودند و خطر بزرگی پلنگ را تهدید می‌کرد.

هنگام شب پلنگ به روستا آمد وقتی مینا را ندید، بوی او را دنبال کرد و به سمت روستای نیچکوه راه افتاد. به نزدیک ده که رسید سگ‌ها  به او حمله کردند. پلنگ پس از جنگ و درگیری زخمی شد. با اینحال خود را به روستا و خانه‌ای که مراسم عروسی در آن برگزار می‌شد رساند و مینا را با نعره‌ای صدا زد.   میهمانان مراسم عروسی ترسیدند و سرو صدای زیادی از ترس به پا شد. مردان به پلنگ تیراندازی و او را زخمی کردند.

وقتی مینا فهمید پلنگ تیر خورده و شاید مرده باشد،  شروع به شیون و زاری کرد و  بر سر و روی خود زد. آه و ناله‌های مینا چنان عمیق و دردناک بود که مردم ده از اندوه او ناراحت شدند و گریه کردند.

مینا تا پایان زمستان خود را در خانه زندانی کرد و به هیچ کس اجازه دیدار هم نمی‌داد. تا اینکه در یکی از روزهای مه‌گرفته بهار، مینا از خانه خود بیرون آمد و به سوی جنگل رفت و در مه گم شد و دیگر هرگز برنگشت.

مردم و بستگان نگرانش شدند و و فانوس گرفتند تا در دل جنگل او را بیابند. اما مینا هیچ وقت پیدا نشد.

کم کم شایعه شد که  پلنگ زنده مانده بود و برگشت و او را با خود به جنگل برد تا همیشه با هم زندگی کنند. با این حال مردم سال‌ها منتظر برگشت مینا ماندند و ازخانه‌اش مراقبت کردند. خانه‌ای که تا امروز در کندلوس پابرجاست  و ما را به یاد این افسانه زیبا می‌اندازد. مجسمه مینا و پامگ هم در کندلوس ساخته شده و در معرض دید عموم قرار گرفته است.

منبع:همشهری

لیست کامل و معرفی جزایر گردشگری جنوب ایران

جزایر جنوب ایران مخصوصا خلیج‌فارس یکی از مشهورترین و پرطرفدارترین مقاصد گردشگری خارجی و ایرانی است. جنوب کشور دارای ۳۰ جزیره بسیار زیبا است که از جزایر زیبای آن می‌توان جزیره کیش، جزیره قشم، جزیره لارک و… را نام ‌برد.

کیش و قشم، پادشاهان جزایر خلیج‌فارس را بیشتر بشناسید.

جزیره کیش و قشم از بزرگ‌ترین و محبوب‌ترین جزایر موجود در جنوب ایران است.

جزیره کیش

جزیره کیش یکی از مشهورترین جزایر جنوب کشور است که از زمان حکومت هخامنشیان تا به امروز جزئی از کشور ایران محسوب شده است. امروزه نیز به عنوان توریستی‌ترین جزیره کشور شناخته شده که قطب سفرهای زمستانی نیز به شمار می‌رود. اگر قصد سفر به این جزیره زیبا را دارید بی‌شک قبل از سفر اقدام به رزرو هتل یا اجاره خانه در کیش در همجواری مراکزی که مد نظر دارید مانند ساحل، مراکز خرید و … بپردازید.

این جزیره یک منطقه توریستی بسیار معروف است که از جاذبه‌های گردشگری بسیار جذاب آن می‌توان پارک دلفین‌ها، ساحل مرجانی، شهر باستانی، کشتی‌های یونانی، شهر باستانی حریره و… را نام برد. اگر شما به‌قصد خرید به این جزیره بسیار زیبا سفر کنید، می‌توانید در مراکز خرید و بازارهای بزرگ آن، هر آنچه دوست دارید را خریداری کنید.

جزیره قشم

جزیره قشم، یکی از بزرگ‌ترین جزایر موجود در جنوب ایران است که ازنظر شهرت و محبوبیت بعد از جزیره کیش قرار دارد. جزیره قشم ۱۵۰۰ کیلومتر مساحت دارد و دارای آب‌وهوای آفتابی است که در خلیج‌فارس مانند نگینی زیبا می‌درخشد.

این جزیره علاوه بر زیبایی‌های طبیعی فراوان، مراکز خرید، آثار باستانی و تفریحات آبی دارد که سبب تبدیل‌شدن این جزیره به یک مقصد گردشگری جذاب و محبوب شده است. همچنین جزیره قشم اولین ژئوپارک خاورمیانه است، به همین دلیل تحت حمایت یونسکو قرارگرفته است.

این جزیره دومین بندر آزاد تجاری ایران است که ۱۵ بندر تجاری و صیادی دارد. از مناطق گردشگری و جذاب این می‌توان جنگل‌های حرا، جزیره هنگام، دره ستاره‌ها و تنگه چاهکوه را نام برد. همچنین اولین و بزرگ‌ترین پارک کروکدیل خاورمیانه در این جزیره قرار دارد که از زیباهای منحصربه‌فرد آن است.

با جزایر بکر و خاص، اما گمشده از نگاه‌ها در جنوب کشور آشنا شوید

جزایر زیبایی که برخی گردشگران از حتی روحشان نیز از آن‌ها خبر ندارد اما جالب است بدانید که در این مناطق شاهد مناظر خیره کننده‌ای خواهید بود. در ادامه برخی از این جزایر را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

جزیره لاوان

یکی دیگر از بزرگ‌ترین جزایر خلیج‌فارس، جزیره لاوان است که ازنظر میزان وسعت بعد از جزیره کیش و قشم قرار می‌گیرد. وسعت این جزیره مسکونی به میزان ۷۶ کیلومتر است.

جزیره لاوان برخلاف جزیره کیش، پاساژ و رستوران ندارد اما می‌توانید مواد غذایی و لوازم موردنیاز خود را از سوپرمارکت‌ها خریداری کنید. برای اقامت نیز سوئیت‌هایی باقیمت‌های متفاوت و مکان‌هایی برای چادر زدن و اسکان وجود دارد.

جزیره هنگام

جزیره هنگام در جنوب غربی جزیره قشم قرارگرفته که دارای طبیعتی زیبا و بسیار جذاب است. این جزیره ۵۰ کیلومتر مساحت دارد و یکی از دیدنی‌ترین جزایر موجود در جنوب کشور است.

اکثر ساکنان جزیره هنگام، افراد بومی خود جزیره است که شغل آن‌ها ماهیگیری و پذیرایی از مسافران و گردشگران است.

این جزیره به علت طبیعت بکر و موقعیت جغرافیایی عالی که داشت سال‌های زیادی تحت تصرف کشور پرتغال و انگلیس قرارگرفته بود که بقایای حضور آن‌ها در جزیره دیده می‌شود. از جاذبه‌ها و مکان‌های دیدنی این جزیره می‌توان به بازارهای بومی و سنتی، سواحل نقره‌ای و تماشای دلفین‌ها اشاره کرد.

جزیره هرمز

جزیره هرمز به جزیره خاک‌های رنگی معروف است چون در این جزیره رنگ قرمزی خاک و رنک آبی دریا باهم ترکیب می‌شوند. این جزیره اقامتگاه ندارد و اگر قصد ماندن در آنجا را دارید باید کمپ بزنید.

ناگفته نماند این جزیره یکی از جاهایی است که باید قبل از مرگ آن را ببینید. به علت هوای گرمی که این منطقه دارد پیشنهاد می‌شود نزدیک طلوع آفتاب به آنجا سفر کنید تا آفتاب مستقیم شما را اذیت نکند و فرصت کافی برای دیدن جزیره داشته باشید.

جزیره لارک

جزیره لارک در حواشی جزیره قشم و در کنار جزیره هرمز قرار دارد. اتوبوس‌های دریایی در روزهای پنج‌شنبه و جمعه از سمت اسکله حقانی قشم به جزیره لارک می‌روند.

برای رفتن به این جزیره می‌توانید از اسکله دوحه نیز استفاده کنید. بهتر است قبل از سفر به این منطقه مواد غذایی و نوشیدنی تهیه کنید و به همراه خود داشته باشید. همچنین پیشنهاد می‌کنیم حتما یک‌شب در این جزیره زیبا اقامت کنید و از دیدن فیتوپلانگتون‌ها و ساحل بی‌نظیر آن لذت ببرید.

جزیره مینو

یکی دیگر از جزایر زیبای جنوب کشور جزیره مینو است که طبیعتی بکر دارد و از شن‌زارهای انبوه و نخلستان‌ها پوشیده شده است. در این جزیره ۵ رودخانه جریان دارد که با سفر به آنجا می‌توانید با صنایع‌دستی، فرهنگ‌های بومی، غذاهای سنتی و… این منطقه آشنا شوید.

منبع:همشهری

یک فنجان اسپرسو؛ برزیل چگونه امپراطوری قهوه را به نام خود زد؟

پس از این‌که هلندی‌ها توانستند انحصار مسلمانان در تولید قهوه را بشکنند، با یک توطئه عجیب نهال‌ قهوه را از دربار لوئی چهاردم سرقت کرده و با انتقال به مارتینیک، تولید، پرورش و نشاء آن را در آمریکای جنوبی آغاز کردند.

بولونیا، شهری با پیشینه‌ای تاریخی ۳۰۰۰ ساله

سفر پس از دوره‌ای طولانی محدودیت و درگیری با بیماری می‌تواند لذت وصف ناشدنی برای مردم داشته باشد. به همین دلیل انتخاب هوشمندانه مقصد می‌توان لذت سفر را دوچندان کرده و تجربه‌های متفاوت‌تری را برای مسافران که پس از شیوع گسترده کرونا در سراسر جهان قصد سفر کرده‌اند، به همراه داشته باشد.

سفر به بولونیا، شهری در شمال ایتالیا، می‌تواند یکی از بهترین گزینه‌ها برای آغاز سفر پس از مدت‌ها محدودیت باشد چرا که در این شهر می‌توان مدرنیته، تاریخ و لذت طعم‌های ایتالیایی را همزمان با هم تجربه کرد.

این شهر که سراسر پوشیده از کانال‌های آبی است، از قدمتی دیرینه برخوردار بوده و جاذبه‌های گردشگری بسیاری را در خود جای داده که افراد زیادی را برای سفر به این شهر مشتاق می‌کند. بولونیا هفتمین شهر پرجمعیت ایتالیاست و به عنوان یکی از پرترددترین شهرها نیز که سالانه میزبان گردشگران زیادی از اقصی نقاط جهان بوده شناخته می‌شود.

از آنجایی که با مطرح شدن نام کشور ایتالیا آشپزی و غذاهای لذیذ این کشور سریعا به ذهن خطور خواهد کرد، گفته می‌شود که بولونیا پایتخت آشپزی ایتالیاست و افراد با سفر به این کشور و شهر در کنار بازدید از جاذبه‌های تاریخی آن طعم‌های لذیذی را نیز تجربه خواهند کرد.

گفته می‌شود پیشینیه تاریخی بولونیا به ۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد و سال‌ها تحت فرمانروایی خانواده‌هایی چون ولزنا، فلسینا، سلت‌ها و رومیان بوده است که حضور آن‌ها حال شهر بولونیا را به مکانی منحصر به‌ فرد برای بازدید علاقه‌مندان به تاریخ و معماری تبدیل کرده است.

این شهر در کنار تاریخی بودن به عنوان یکی از شهرهای ثروتمند و صنعتی کشور ایتالیا شهرت دارد که تاثیر بسیاری بر اقتصاد داشته است. گفته می‌شود عمده فعالیت‌های اقتصادی این شهر در حیطه‌ محصولات کشاورزی، ماشین‌آلات صنعتی، انرژی، خودرو، کفش، پارچه، مواد شیمیایی و چاپ و نشر است.

همانطور که گفته شد این شهر به دلایل زیادی از جمله تاریخ غنی، معماری‌های خیره‌کننده، غذاهای لذیذ، حضور قدیمی‌ترین دانشگاه جهان و مراکز خرید متعدد بین گردشگران محبوبیت بالایی دارد. همچنین علاقه‌مندان و گردشگران می‌توانند در کنار بازدید از آثار تاریخی قرون وسطی این شهر از حضور در سالن‌های اپرا و تئاتر لذت برده و روز خود را با تجربه‌های هیجان‌انگیز آشپزی ایتالیایی در کافه‌ها و رستوران‌های شهر بولونیا به پایان برسانند.

یکی از اماکن تاریخی که چشم هر بیننده‌ای را خیره خواهد کرد، ساختمان دانشگاه بولونیاست که در سال ۱۰۸۸ میلادی تاسیس شده و قدیمی‌ترین دانشگاه دنیای غرب است. بنای این دانشگاه قدیمی در سال ۱۵۶۲ الی ۱۵۶۳ ساخته شده و در حال حاضر حدود ۸۰۰۰ دانشجو در آن مشغول به تحصیلند. این دانشگاه یکی از مراکز بین‌المللی آموزش در اروپاست.

یکی از نکاتی که شنیدن آن در مورد بولونیا خالی از لطف نیست، این است که سازمان یونسکو این شهر را در سال ۲۰۰۶ به عنوان شهر موسیقی به ثبت رساند. دلیل ثبت بولونیا تحت این عنوان این است که موسیقی غنی دارد و موسقی در این شهر یکی از عوامل جنب و جوش و تکامل بولونیا به‌شمار می‌رود و به همین جهت به عنوان اولین شهر موسیقی ایتالیا نیز شناخته می‌شود.

بولونیا به شهر برج‌ها نیز شهرت دارد و افرادی که بازدید از برج‌هایی چون برج پیزا آن‌ها را به وجود می‌آورد، این شهر می‌تواند انتخاب خوبی برایشان باشد. یک جفت برج در بولونیا از معروف‌ترین نمونه‌های باقی مانده از برج‌های ساخته شده در قرن دوازدهم میلادی است که احتمالا از آن برای دیده‌بانی و پناه دادن افراد در زمان حمله دشمن استفاده می‌شده است.

۲ برج گاریسندا و دیلی آزینلی حدود ۴۸ متر ارتفاع دارد که برج گاریسندا همچون برج پیزا کج شده است. البته می‌توان با بالا رفتن از ۴۹۸ پله برج دیلی آزینلی نمای شهر بولونیا را به تماشا نشست و تجربه آن برای افرادی که سختی راه را به دوش کشیده‌اند، بهترین هدیه به آن‌ها خواهد بود.

این شهر همچنین میزبان تعداد زیادی کلیسا است که معروف‌ترین آن‌ها «کلیسای سن پترونیو» است. این کلیسا در اواخر قرن هفت توسط معمار معروف ایتالیایی آنتونیو دی ساخته شده است که بازدید از آن‌ علاقه‌مندان به تاریخ را شگفت‌زده خواهد کرد.

علاقه‌مندان می‌توانند تجربه‌ای جدید در بازارهای قرون وسطی این شهر داشته باشند چرا که علاوه بر مشاهده تاریخ می‌توانند غذاهای سنتی ایتالیا را نیز تجربه کنند و خاطره‌ای خوش برایشان باقی بماند. بازار «بولنزی» یکی از همین بازارهای قدیمی بولونیا و ایتالیاست که مردم منطقه در آن محصولات سنتی خود را به عنوان سوغاتی شهرشان به فروش می‌رسانند.

یکی دیگر از جاذبه‌های منطقه بولونیا «ایوان سن لوکا» است که از آن به عنوان بزرگ‌ترین ایوان دنیا نیز یاد می‌شود که دارای بیش از ۶۰۰ طاق زیبا و خیره‌کننده است. این کلیسا و طاق‌های آن مسیری در حدود چهار کیلومتر را در بر گرفته‌اند و با قرار گرفتن بر فراز تپه‌ای بلند، مجموعه‌ای زیبا و جذاب را برای گردشگران به وجود آورده‌اند.

بولونیان علاوه بر کلیسا، برج و بازارهای قدیمی میزبان موزه‌ها و گالری‌های هنری بسیاری است. یکی از موزه‌های پرطرفدار این شهر در خانه Palazzo pepoli واقع شده است، این خانه محل اقامت قدیمی یکی از مهم‌ترین خانواده‌های قرون وسطایی بولونیاست. گفته می‌شود که این موزه تقریبا تمام تاریخ بولونیا از استقرار اولین مردم در آن تا دوران قرون وسطی که این شهر در اوج قدرت خود بود را در خود جای داده است.

گالری هنری ملی «پیناکوتِکا ناسیوناله» از آثار هنرمندانی که از قرن سیزدهم تا اوایل قرن نوزدهم در بولونیا و منطقه امیلیا رومانیا زندگی و کار کرده‌‎اند مراقبت کرده و آن‌ها به نمایش گذاشته است. در کلکسیون‌های این گالری، آثاری از هنرمندان برجسته نظیر رافائل، پروجینو، تینتورتو و دیگر هنرمندان عصر رنسانس به چشم می‌خورد.

منبع:

www.britannica.com

www.numbeo.com

منبع:ایسنا

شهرت دست‌بافته‌های فارس در بازار اروپا به واسطه قالی قشقایی

فرش دست‌بافت ایرانی همیشه شهره جهان بوده و هنوز هم طرفداران زیادی در سراسر دنیا دارد. همچنین فرش ایرانی در افسانه‌ها و داستان‌ها نشان از حسن سلیقه و ثروت است.

البته شناخت ما ایرانی‌ها به وسطه اینکه فرش‌های دست‌بافت ایرانی که بخشی از فرهنگ و سنت ماست، همیشه در دسترسمان بوده کمتر است و باید برای شناخت بیشتر این فرهنگ اصیل بیشتر تلاش و مطالعه کنیم.

عبدالله احراری، عضو انجمن علمی فرش ایران، در گفت‌وگو با ایسنا به معرفی قالی‌های قشقایی فارس پرداخت و اظهار کرد: ایل قشقایی یکی از بزرگ‌ترین قبایل عشایری ایران است که در منطقه وسیعی در شمال غربی شیراز اسکان دارند و دست‌بافته‌های آن بسیار محبوب است. فرش قشقایی عمدتا توسط زنان بافته می‌شود و تار و پود و پرز فرش قشقایی از پشم است. گره کاربردی بافنده قشقایی گره سنه است اما برخی از قبایل آن از گره قیوردز نیز استفاده می‌کنند.

وی در خصوص رنگ‌ و طرح فرش‌های قشقایی ادامه داد: رنگ‌های مسلط بر قالی قشقایی قرمز، قهوه‌ای متمایل به قرمز و آبی و کرم است. فرش قشقایی معمولا دارای ترنج بوده و زمینه فرش با اشکال هندسی که بسیار ماهرانه کنار هم قرار داده می‌شود، پوشیده شده است. ممکن است نقوش حیوانی و نباتی از قبیل سگ، پرنده، گلبرگ، گل تزئینی، شاخ قوچ و در مواردی ستاره نیز در طرح فرش قشقایی وجود داشته باشد.

عضو انجمن علمی فرش ایران خاطرنشان کرد: به لحاظ کیفیت بهترین دست‌بافته‌های عشایری استان فارس مربوط به ایل قشقایی است. از عمده‌ترین ویژگی‌ قالی‌های قشقایی می‌توان به این مورد اشاره کرد که به استثناء گبه که چند پود است، باقی دست‌بافته‌های قشقایی ۲ پود و عمده پود مصرفی آن نیز بنفش رنگ است.

احراری اضافه کرد: به غیر از ۲ طایفه دره‌شوری و کشکولی که از گره فارسی استفاده می‌کنند، باقی طوایف از گره ترکی در دست‌بافته‌های خود استفاده می‌کنند.

وی ادامه داد: همچنین استفاده از نقوش اشکالی(متن فرش پر از خورده و ریزه نقشه)، نقوش منتظم(ماهی درهم، مازه و محرمات) و نقوش خاص(نقشه وزیر مخصوص و گبه‌های شیری شیراز) از دیگر ویژگی‌های فرش‌های این منطقه است. رنگ‌بندی فرش‌های قشقایی نیز روشن و شفاف است و بین هشت تا ۱۲ رنگ تنوع دارد. تولید فرش‌ها در اندازه‌های کوچک پارچه از دیگر ویژگی‌های فرش‌های قشقایی است.

عضو انجمن علمی فرش ایران بیان کرد: دست‌بافته‌های قشقایی اعم از قالی‌ها و گبه‌های متنوع قشقایی در بازار داخلی و خارجی از استقبال بسیار خوبی برخوردار است. دست‌بافته‌های این منطقه در بازار اروپایی جایگاه خاصی دارد و داخل کشور نیز بسیار مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد.

احراری اظهار کرد: قالی قشقایی دارای تنوع طرح است و از مواد اولیه خوب در بافت آن استفاده می‌شود. عمدتا با رنگ‌های طبیعی رنگرزی و در گروه دست‌بافته‌های عشایری تقسیم‌بندی می‌شود. این قالی‌ها در اکثر کشورها خرید و فروش می‌شود.

وی اضافه کرد: قالی‌های قشقایی در سایزهای مختلفی بافته می‌شود؛ با اینکه در گذشته در سایزهای کوچک پارچه بافته می‌شد اما در حال حاضر این دست‌بافته‌ها در اندازه‌‎های ۶، ۹ و ۱۲ متر آن هم در تعداد بالا تولید می‌شوند.

عضو انجمن علمی فرش ایران در خصوص مواد اولیه‌ای که در فرش‌های قشقایی استفاده می‌شود، خاطرنشان کرد: مواد اولیه دست‌بافته‌های قشقایی می‌تواند ۱۰۰ درصد پشمی و یا پشمی پنبه‌ای باشد. البته اخیرا تولیدکنندگان و بافندگان فرش در این منطقه در مواردی محدود به تولید فرش‌هایی با ابریشم نیز می‌پردازند.

احراری بازار شیراز و بازار تهران را مهم‌ترین بازارهای داخلی فروش فرش قشقایی معرفی کرد و ادامه داد: البته در سایر کلان‌ شهرهای ایران و تمام فروشگاه‌ها می‌توان فرش‌ها و قالی‌های قشقایی را دید.

منبع:ایسنا

تحلیلی بر نقوش دست‌بافته‌های عمارلوی رودبار

جمعیت عمارلو مرکب از بومیان و مهاجرانی است که در طول تاریخ فرهنگ آنان به هم آمیخته شده است. در میان روستاهای عمارلو روستای انبوه مرکز اصلی بافندگی در این منطقه است و ساکنان آن مرکب از اقوام تات، کرد و گروه‌‌هایی از اهالی کلاردشت هستند که در اثر مجاورت با یکدیگر به انتقال فرهنگ و سنت‌های خویش پرداخته‌اند و تأثیرات ناشی از آن در هنر ایشان منعکس شده است.

عده‌ای از کردهای عمارلو نیز که در روستای پاکده ساکن هستند، از نقوش خاصی در دستبافته‌های خویش استفاده می‌کنند که با نقوش روستای انبوه و نواحی مجاور آن متفاوت است. به طور کلی بر روی دستبافته‌های عمارلو نقوش متنوعی به چشم می‌خورد که به لحاظ تکنیک بافت به صورت هندسی است و از عوامل گوناگونی نشأت یافته‌اند.

طبیعت یکی از عواملی است که پیوسته مورد توجه و الهام‌بخش بشر در ایجاد و خلق نقش‌مایه‌های کم‌نظیر و بدیع بوده است. ساکنان عمارلو نیز این پدیده شگرف را مورد توجه قرار داده‌اند و خلاقیت و ابتکار آن‌ها در ایجاد نقوش زیبا ملهم از عناصر موجود در طبیعت به نحوی آشکار به چشم می‌خورد. در میان عناصر طبیعی تنها گیاهان و جانوران در دستبافته‌های عمارلو نقش شده‌اند و عناصر دیگر دیده نمی‌شوند.

نقوش گیاهی نقش شانه به سر، کلمَک(کرم)، کلنگ رَچَّه، مرغ و مار است. در مورد نقش «کلنگ رچّه» نکاتی قابل ذکر است. کلنگ در اصطلاح محلی نام نوعی پرنده مهاجر –احتمالا قو- و رچّه به معنی صف است. این پرندگان به هنگام مهاجرت به صورت دسته‌جمعی در صفی منظم در آسمان پرواز می‌کنند و نقش کلنگ رچّه نمایانگر آن است. یکی دیگر از نقوشی که می‌توان در این طبقه گنجاند نقش «گربه‌پا» است که ملهم از پنجه گربه می‌باشد.

برخی نقوش عمارلو ملهم از اشیا و ابزاری ساده است که در زندگی روزمره این مردمان کاربرد دارد و با شیوه زندگی آنها مطابقت دارد. نقش‌های پله، نردبان، خرک، شانه، هیکله و حوضه از این دسته‌اند. پله نوعی پلکان است که در خانه‌های سنتی عمارلو برای ورود به طبقه دوم ساخته می‌شود و جنس آن از چوب است. خَرَک نوعی نردبان است که تنها یک پله دارد. شانه وسیله‌ای است که با آن پشم را حلاجی می‌کنند،  هِیکله نوعی بازوبند است که در گذشته بر دست می‌بستند و نشان قبیله یا خاندانی بود که بدان تعلق داشتند و نقش حوضه نیز نمایانگر حوض آب است.

در دست‌بافته‌های عمارلو برخی از نقوش از اشکال هندسی مشتق شده‌اند. این نقوش شامل نقش مُرواری، اَستام، قُنّی، پیچه، گیشه نقش، حلقه نقش، کِرا، کلانقشه، چهارخانه، مَفرش لاچ، ایلات قالی، سلیمانی و… می‌باشند.

درخصوص منشأ الهام نقش «استام» در میان بافندگان عمارلو نظرات متفاوتی وجود دارد. استام نوعی کفگیر است که برای برداشت خمیر نان از آن استفاده می‌شود. برخی از بافندگان عمارلو بدان «زلف عروسان» گویند که نمادی از موهای ریخته شده بر روی پیشانی است و در گذشته موی عروسان را بدین ترتیب می‌آراستند. برخی نیز آن را نقشی هندسی می‌دانند و بدان مداخل گویند.

در مورد نقش «مفرش لاچ» باید گفت که بافت این نقش تنها در میان برخی بافندگان که از اقوام کرد مهاجرند متداول است و نقشی وارداتی است. این نقش از خانواده نگاره‌های مرغی قوچکی است که در دست‌بافته‌های بختیاری‌ها به وفور به چشم می‌خورد. از آنجا که این نقش بر روی مفرش بافته می‌شد بدان مفرش لاچ گویند و در بافت گلیم‌ها نیز از آن استفاده می‌شود.

نقش ایلات قالی هم در میان این گروه رایج است و به نظر می‌رسد که بر روی قالی‌های ایلیاتی بافته می‌شده است و برای همین بدین نام خوانده می‌شود.

در میان نقوش هندسی تنها یک نقش است که در بافت آن از خطوط منحنی استفاده می‌شود و آن نقش «کِرا» است. نقش کرا احتمالا نمایانگر راه‌های مالرو است. در میان دست‌بافته‌ها نقشی به نام کلا نقشه نیز دیده می‌شود. از آنجا که بافت این نقش در میان کلاردشتی‌های مهاجر به منطقه عمارلو رایج بوده بدین نام خوانده شده است و منظور از کلا همان کلاردشت است.

برخی نقوش هندسی نیز ملهم از مواد خوراکی پیرامون این مردمان است؛ مانند نقش کلوچه، حلوا قاچه (برش حلوا) و برنج برنجه. در میان نقوش دست‌بافته‌های عمارلو نقشی به نام انگشت نیز دیده می‌شود که ملهم از انگشتان دست انسان است. این نقش در میان گروهی از کردهای مهاجر رواج دارد. به طور کلی می‌توان گفت که عوامل مؤثر در شکل‌گیری نقوش دست‌بافته‌های عمارلو طبیعت پیرامون و فرهنگ این مردمان است. بافندگان عمارلو عناصر طبیعت و اشیاء محیط پیرامون خویش را به صورتی ساده و انتزاعی بر روی دست‌بافته‌های خویش منعکس کرده‌اند و همچنین به حفظ و ترویج نقش‌های به جا مانده از نیاکانشان پرداخته‌اند. البته در گذر زمان پیشینه و منشأ این نقوش به دست فراموشی سپرده شده است، اما آنچه بر جای مانده خود گویای فرهنگ و هنر و ذوق و سلیقه و تفکرات بافندگان گمنامی است که در میان نقش‌هایشان جاودانه شده‌اند.

رنگ که از عناصر جدایی‌ناپذیر طبیعت است از گذشته‌های دور تا به امروز همواره توجه بشر را به خود جلب کرده و وسیله‌ای برای بیان احساسات و باورهای وی به شمار آمده است. هر رنگ دارای سه صفت یا سه بعد بصری مستقلا تغییرپذیر است؛ فام، درخشندگی، اشباع. فام صفتی از رنگ است که جایگاه آن را در سلسله رنگی (از قرمز تا بنفش) مشخص می‌کند. درخشندگی، درجه نسبی تیرگی و روشنی و اشباع یا پرمایگی میزان خلوص فام آن را مشخص می‌کند. به علاوه مطالعه درباره رنگ ملاحظاتی را در زمینه‌های فیزیک، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می‌آورد. یکی از ملاحظات روانشناختی که در کاربرد هنری رنگ اهمیت دارد، بررسی تأثیر متقابل رنگ‌ها است. جلوه یا اثر هر رنگ در جوار رنگ دیگر تغییر می‌کند. رویکرد روانشناختی رنگ به احساس‌های معینی نیز بستگی دارد که رنگ‌های عینی در بیننده بر می‌انگیزند. رنگ‌های سرد مختصر کاهش در دمای بدن نگرنده ایجاد می‌کنند و رنگ‌های گرم باعث مختصر افزایش دمای بدن می‌شوند. منشأ احساس‌هایی چون گرمی، سردی، پیشایندگی، پسروندگی، وزن و اندازه رنگ‌ها، همانا سه صفت اساسی رنگ، یعنی فام و درخشندگی و اشباع است.

در دست‌بافته‌های سنتی عمارلو میزان بکارگیری رنگ‌های گرم در سطح کار بر رنگ‌های سرد غالب است و رنگ‌ها از درجه درخشندگی و تیرگی نسبتا بالایی برخوردارند. رنگ‌های به کار رفته عبارتند از قرمز، سیاه، سفید، آبی، سبز، زرد، قهوه‌ای، نارنجی (در اصطلاح محلی بدان کاش گویند) که از طبیعت به دست می‌آیند.

رنگ غالب در دست‌بافته‌های سنتی عمارلو رنگ قرمز است که قسمت‌های زیادی از زمینه را در بر می‌گیرد و رنگی که در کنار آن قرار می‌گیرد اغلب سیاه است. البته کاربرد رنگ سفید در جوار این رنگ‌ها از تیرگی سطح کار می‌کاهد و تعادل و زیبایی خاصی بدان می‌بخشد. در مجموع برای بافت زمینه دست‌بافته‌های عمارلو، بیشتر از رنگ‌های سیاه، قهوه‌ای، قرمز و آبی استفاده می‌شود و رنگ‌های دیگر اغلب در بافت نقوش به کار می‌روند. در حال حاضر بافندگان عمارلو از همین رنگ‌ها برای بافت دست‌بافته‌های پشمی استفاده می‌کنند، اما به دلیل استفاده از مواد شیمیایی به جای مواد گیاهی رنگ‌های حاصل از درخشندگی و مرغوبیت کمتری برخوردارند. در دست‌بافته‌هایی که در دهه‌های اخیر تولید شده رنگ سرمه‌ای نیز به کار می‌رود.

منبع:میراث آریا

افزایش هزینه گاز، ترمز تولیدکنندگان شیشه و آبگینه را کشید

علی روحی ۳۵ سال است که عمرش را پای این کوره گذاشته است. خودش می‌گوید: «شغل آبا و اجدادی‌مان است.» او صاحب کارگاه بلورسازی «مهدی صنعت» در قرچک است و به‌عنوان نایب رئیس انجمن شیشه و بلور قرچک و ورامین نیز فعالیت دارد اما از مشکلاتی صحبت می‌کند که این روزها دامن هنرمندان شیشه، بلور و آبگینه را گرفته است.

روحی زمستان و تابستان را اینجا سپری کرده و عمری برای این کار گذاشته است. صبح که می‌آید تا غروب همراه کارگرانش پای کوره است و از دل آتش نان در می‌آورد. وقتی با او صحبت می‌کنم با عشق و علاقه از کارش حرف می‌زند. از این که با آتش روزگار گذرانده و حکایت دوستی او با کوره حالا تبدیل به رفاقتی ۳۵ساله شده است.

لابه‌لای حرف‌هایش از روزهایی می‌گوید که این کارگاه حداقل ۷۵ کارگر و استادکار داشت با پنج کوره روشن اما حالا ۳۰ کارگر دارد و یک کوره روشن.

او از نامهربانی به صنایع‌دستی و هنر شیشه‌گری و بلورسازی گلایه دارد و می‌گوید: «روز به روز مشکلاتمان بیشتر می‌شود. این دو سال اخیر هم که کرونا بلای جان ما شده و حالا هم قبض‌های نجومی گاز شده است قوز بالا قوز. من که خودم نایب رئیس انجمن در این شهرستان هستم نمی‌توانم از پس مشکلات و هزینه‌ها برآیم آن وقت چطور می‌توان از دیگر فعالان و صاحبان کارگاه‌ها انتظار داشت که مشکلات‌شان را برطرف کنند. »

این استاد پیشکسوت صنایع‌دستی می‌افزاید: «من هر ماه برای هزینه و درآمدی که در کارگاه دارم برنامه‌ریزی می‌کنم اما وقتی ماه بعد به یک باره قبض گاز ۲۰میلیون تومان نسبت به دوره قبل افزایش پیدا می‌کند، چطوری می‌توانم برنامه‌ریزی داشته باشم؟»

دوباره مشغول کار می‌شود. با علاقه کارکردنش را نگاه می‌کنم. شیشه گداخته را از کوره در می‌آورد. باد داغی به صورتم می‌خورد. گرمای شیشه داغ را به راحتی احساس می‌کنم. آهی می‌کشد و می‌گوید: «همین روزهاست که اینجا را تعطیل کنم. دیگر از پس هزینه‌های سرسام‌آور برنمی‌آیم.»

مشت نمونه خروار

کارگاه این استاد پیشکسوت، تنها یک نمونه از کارگاه‌های شیشه‌گری و بلورسازی است که مشکلات متعدد از جمله افزایش بهای گاز مصرفی باعث شده تا بعد از ۳۵ سال فعالیت در این حوزه به فکر تعطیلی و فروش کارگاه بیفتد.

هنرمندان صنایع‌دستی به‌عنوان زحمت‌کش‌ترین قشر مدتی است که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می‌کنند. با شیوع کرونا مشکلات صاحبان کارگاه، استادکاران، صنعتگران و هنرمندان افزایش یافت و حالا افزایش مبلغ قبض گاز مشکلات برخی از تولیدکنندگان از جمله صاحبان کارگاه‌های شیشه و آبگینه را دوچندان کرده است.

با گشت‌وگذاری در شهرری، قرچک و ورامین و بازدید از کارگاه‌های شیشه‌گری و صحبت با تولیدکنندگان شیشه و آبگینه به عمق فاجعه پی می‌برم. افزایش بی‌ملاحظه قیمت گاز مصرفی و قبض‌های نجومی که کمر تولیدکنندگان را شکسته تنها یکی از مشکلات این کارگاه‌ها است.

تعدیل نیرو به دلیل افزایش مبلغ قبض گاز

جلال قاری قرآن صاحب کارگاه تولید شیشه و آبگینه سپیدارجام در شهر ورامین است که دل پردردی از این افزایش قبض‌ها دارد. او می‌گوید: «از افزایش مبلغ روی قبض گاز شوکه شدیم چون یک‌باره انجام شد و همه ما را غافلگیر کرد. من به گمان خودم امسال سود کرده‌ام اما با دیدن قبض گاز متوجه شدم ضرر کرده‌ام و باید تمام سودی را که به دست آورده‌ام برای قبض گاز بپردازم.»

این صنعتگر صنایع‌دستی می‌افزاید: «اسفند ۹۹ هر مترمکعب گاز ۱۲۰تومان برای ما محاسبه می‌شد، خرداد ۱۴۰۰ این عدد به ۲۵۰تومان در هر مترمعکب رسید و در مهرماه امسال نیز هر مترمکعب گاز ۵۰۰ تومان برای ما محاسبه شد که این افزایش چهار برابری بهای گاز مصرفی باعث شده تا دخل و خرج ما جور در نیاید.»

او اضافه می‌کند: «این افزایش مبلغ قبض گاز در کنار سایر موارد باعث شده تا با تعدیل نیرو هزینه‌های کارگاه را کاهش دهیم و در حالی که سال گذشته ۱۲ کارگر و استادکار در این کارگاه مشغول فعالیت بودند و امسال تعداد آن‌ها به چهار نفر کاهش پیدا کرده است.»

افزایش مبلغ قبض گاز معیشت هنرمندان را تهدید می‌کند

نوروز تقی‌پور رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرری از دغدغه جدی صاحبان کارگاه‌های شیشه و آبگینه در این منطقه خبر می‌دهد و می‌گوید: «واقعیت این است که هنرمندان و استادکاران صنایع‌دستی نیازمند توجه و حمایت ویژه هستند. این افراد با مشکلات متعددی روبه‌رواند که افزایش مبلغ قبض گاز یکی از آن‌ها است.»

او می‌افزاید: «شیوع کرونا ضربه سختی به هنرمندان صنایع‌دستی وارد کرد. در شهر ری حداقل ۵۰ کارگاه شیشه‌گری داریم که در هر کارگاه به طور متوسط ۱۰ تا ۱۵ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشغول فعالیت هستند و در صورت ادامه این مشکلات معیشت این هنرمندان به خطر می‌افتد.»

تقی‌پور ادامه می‌دهد: «مشکل افزایش مبلغ قبض گاز را پیگیری کرده‌ایم اما مشکل باید در سطح ملی برطرف شود. گاز مصرفی این کارگاه‌ها صنعتی محاسبه می‌شود و نسبت به سال قبل شاهد افزایش چهار تا پنج برابری قبض گاز کارگاه‌ها هستیم.»

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرری می‌افزاید: «در کنار کارگاه‌های شیشه‌گری و تولید شیشه و آبگینه در شهرری برخی از افراد در گارگاه‌های کوچک و یا خانگی نقاشی پشت شیشه انجام می‌دهند که در صورت تعطیلی کارگاه‌های شیشه‌گری، فعالیت این افراد نیز به خطر می‌افتد.»

مشکلی که باید در سطح ملی پیگیری شود

ژیلا خدادادی رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان ورامین نیز با اشاره به مشکلات هنرمندان کارگاه‌های شیشه و آبگینه در این شهرستان می‌گوید: «مشکل افزایش مبلغ قبض گاز این کارگاه‌ها عزم ملی می‌خواهد و باید در سطح ملی پیگری و برطرف شود.»

او خاطرنشان می‌کند: «ما در سطح شهرستان این موضوع را پیگیری کرده‌ایم و حتی با فرماندار هم در این باره صحبت شده اما مشکل ملی است و شرکت ملی گاز، وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، وزارت صمت و… باید در این باره فکر اساسی کنند.»

خدادادی می‌افزاید: «در دو سال گذشته شیوع کرونا باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی برای هنرمندان شده است. این در حالی است که موضوعات دیگر مانند افزایش مبلغ قبض گاز کارگاه‌های شیشه و آبگینه در شهرستان ورامین باعث شده تا مشکلات صاحبان کارگاه و هنرمندان صنایع‌دستی در این شهرستان دو چندان شود.»

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان ورامین، اظهار می‌کند: «این موضوع باعث گلایه‌مندی صاحبان کارگاه‌ها شده است، در این رابطه با فرمانداری شهرستان ورامین و نیز رئیس شرکت گاز این شهرستان صحبت کردیم، اما مشکل کشوری است و باید در سطح ملی بررسی و برطرف شود.»

خدادادی ادامه می‌دهد: «دلیل افزایش مبلغ قبض گاز کارگاه‌های شیشه و آبگینه شهرستان ورامین این است که گاز مصرفی آن‌ها صنعتی محاسبه می‌شود، متاسفانه این مشکلات در یکی دو سال اخیر شدت بیشتری یافته و نسبت به سال قبل شاهد افزایش چهاربرابری مبلغ قبض گاز کارگاه‌ها هستیم.»

او با بیان این که ۲۲ کارگاه در سطح شهرستان ورامین با مجوز اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی مشغول فعالیت هستند، اضافه می‌کند: «حدود ۱۵۰۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم در کارگاه‌ها مشغول به فعالیت هستند و از این طریق امرار معاش می‌کنند، اگر فکری به حال مشکلات این کارگاه‌ها نشود، خطر تعطیلی یا تعدیل نیروی انسانی این کارگاه‌ها را تهدید می‌کند.»

رئیس اداره میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی شهرستان ورامین، در ادامه می‌گوید: «ورامین به‌عنوان «شهر ملی شیشه و آبگینه» ثبت شده و مشکلاتی که امروز صاحبان کارگاه‌های شیشه و آبگینه در این شهرستان با آن روبه‌رو هستند، شایسته این هنرمندان نیست، چرا که در شرایط سخت کرونایی بسیاری از این کارگاه‌ها با حفظ نیروها و کارگران خود تولید را ادامه دادند، اما مشکلاتی مانند افزایش مبلغ قبض گاز باعث شده تا مشکلات کارگاه‌های شیشه و آبگینه در این شهرستان افزایش پیدا کند. »

قبض گاز یک‌میلیارد تومانی

در ادامه تهیه این گزارش سری به کارگاه شیشه‌گری استاد علی‌بابا بختیاری می‌زنم. استاد پیشکسوتی که ۶۳ سال از عمر خود را در این حرفه صرف کرده و کارگاه شیشه‌گری او در شهرری حتی تبدیل به قطب گردشگری شده و گردشگران داخلی و خارجی از این کارگاه بازدید می‌کنند.

وقتی با استاد بختیاری صحبت می‌کنم او هم دل پر دردی از ماجرای قبض‌های گاز دارد و حتی از قبض یک میلیارد تومانی می‌گوید که همین چند وقت پیش برای کارگاه او صادر شده است.

این استاد شیشه‌گری می‌گوید: «چند وقت پیش قبض گازی برایم آمد که یک میلیارد تومان محاسبه شده بود در حالی که دوره‌های قبل نهایتا ۱۷ تا ۱۸ میلیون تومان قبض گاز داشتم. به اداره گاز منطقه مراجعه کردم کارشناسان آن اداره گفتند این قبض مربوط به مصرف گاز در سه ماهه اخیر است. آن‌ها اعتراض مرا قبول نمی‌کردند و می‌گفتند می‌توانید قبض را اقساطی پرداخت کنید.»

بختیاری اضافه می‌کند: «از آنجایی که احتمال می‌دادم اشتباهی در محاسبه گاز مصرفی کارگاه صورت گرفته موضوع را پیگیری کردم تا بالاخره با دستور رئیس اداره گاز کارشناسان برای بازدید از کنتور آمدند و متوجه شدند ایراد از کنتور است و این مبلغ اشتباه محاسبه شده. بالاخره با پیگیری‌های فراوان این عدد به ۱۳۰ میلیون تومان کاهش پیدا کرد که البته نسبت به دوره‌های قبل بازهم زیاد است.»

این استادکار صنایع‌دستی می‌افزاید: «در حالی که تا سال پیش در هر دوره ۱۷ تا ۱۸ میلیون تومان قبض از برایم صادر می‌شد اکنون اما قبض‌هایی با قیمت ۵۰ تا ۶۰ میلیون تومان صادر می‌شود و این باعث شده تا مشکلات کارگاه تولیدی من دوچندان شود.»
بختیاری خاطرنشان می‌کند: «مشکلات هنرمندان صنایع‌دستی روز به روز بیشتر می‌شود. به‌عنوان مثال من قبلا از طریق همین کارگاه به ۱۷ کشور اروپایی صادارات داشتم اما اکنون فقط به دو سه کشور همسایه می‌توانم محصولات خود را صادر کنم. در همین کارگاه ۸۰ نفر فعالیت داشتند، اما حالا فقط ۲۵ نفر مشغول به فعالیت‌اند و اگر روند به همین منوال ادامه داشته باشد معلوم نیست آخر وعاقبت فعالیت ما به چه صورت خواهد بود؟»

از کارگاه شیشه‌گری بیرون می‌آیم. سوار ماشین می‌شوم و به سمت تهران راه می‌افتم از کنار هر کارگاه که می‌گذرم این جمله علی روحی پشتم را می‌لرزاند: «همین روزهاست که اینجا را تعطیل کنم. دیگر از پس هزینه‌های سرسام‌آورش برنمی‌آیم…»

منبع:میراث آریا

رویکردهای وزارت میراث‌فرهنگی برای سامان‌دهی بازار گردشگران عراقی

به گزارش خبرنگار میراث‌آریا، از آبان ماه که منع صدور روادید لغو و مرزها پس از ۱۹ ماه با هدف انتفاع فعالان گردشگری باز شد، عراقی‌ها جزو اولین گردشگرانی بودند که وارد کشور شدند. از آنجا که سالانه حدود ۴میلیون گردشگر از عراق وارد ایران می‌شود سروسامان دادن به این بازار، حذف دلال‌ها و سفر گروهی جزو اولویت‌های وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی قرار گرفت.

ورود به موقع وزارتخانه

رزرو مراکز اقامتی مجاز در مرحله صدور ویزا از اولین پیش‌شرط‌هایی بود که این وزارتخانه در مذاکره با وزارت امور خارجه بر آن تاکید داشت و صدورویزا را منوط به آن عنوان کرد. رویکردی که در ابتدای کار به دلیل آماده نبودن زیرساخت‌ها نتوانست عملیاتی شود و موجب اعتراضاتی شد؛ اما وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی ورودی بموقع داشت.

در نخستین گام، نشستی در مشهد با حضور ۵۵ شرکت خدمات مسافرتی عراقی، محمود ادیب مدیرکل کنسولی وزارت امور خارجه، مجتبی کریمی سرکنسول ایران در کربلا برگزار شد که علی‌اصغر شالبافیان معاون گردشگری کشور و جواد موسوی مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی به نمایندگی از این وزارتخانه در این نشست حضور داشتند.

آغاز تماس آژانس‌های عراقی برای فرستادن گردشگران گروهی

سعید ولی‌زاده رئیس انجمن دفاتر خدمات مسافرتی خراسان درباره برگزاری این نشست به میراث‌آریا گفت: «دعوت از آژانس‌های عراقی که به همت مدیرکل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی خراسان رضوی و با هدف حذف دلال‌ها و انجام سفر گروهی گردشگران عراقی به ایران انجام شد، اتفاقی مهم بود. پیش از این نشست شاهد برخی نابسامانی‌های به‌وجود آمده بودیم، اما در این نشست کنسولگرمان در کربلا قول مساعد داد که درخواست سفرها تنها از طریق آژانس‌های مسافرتی مجاز انجام شود.»

نشست‌های B۲B آژانس‌های مسافرتی دو طرف از دیگر محسنات این گردهمایی بود که در آن مذاکرات خوبی پیرامون هدف‌های مطرح شده صورت گرفت و آن‌طور که ولی‌زاده می‌گوید پس از این مذاکرات تماس‌ها‌یی از سوی عراقی‌ها برای فرستادن گروه‌های گردشگری آغاز شده و به زودی عراقی‌ها در قالب گروهی وارد کشور می‌شوند.

اقدامات وزارتخانه برای سامان‌دهی بازار گردشگران عراقی

در این نشست برخی سیاست‌ها و رویکردهای وزارتخانه از سوی شالبافیان مطرح شد که حمایت از شرکت‌های رسمی و قانونی عراقی، تقویت همکاری بین شرکت‌های دو طرف و طراحی سامانه‌ای با همکاری وزارت امور خارجه برای نظم دادن به این موضوع و صدور روادید از طریق خدمات ویزای الکترونیک از آن جمله بودند.

طراحی یک سامانه برای صدورویزای الکترونیکی و تنظیم یک سند همکاری

همچنین او برای تنظیم پیش‌نویس سند همکاری‌های گردشگری در حوزه ورود زائران و گردشگران عراقی از شرکت‌های عراقی خواست که اطلاعات درست و دقیقی ارائه دهند.

راه‌اندازی دفتر مشترک ایران و عراق در تمامی مبادی ورودی و خروجی پیشنهادی بود که از سوی معاون گردشگری کشور مطرح شد. سامان‌دهی چهار مرز زمینی و همکاری مدیران کل و بخش خصوصی برای برنامه‌ریزی گردشگران عراقی از دیگر اشارات شالبافیان بود که از روزهای اول لغو ممنوعیت صدور روادید و در وبیناری با مدیران کل استانی نیز بر آن تاکید کرده بود.

آژانس‌های عراقی نیز خواهان تنظیم تفاهم‌نامه‌ای بین شرکت‌های ایرانی و عراقی برای رسمیت بخشیدن به سفرهای گروهی شدند و پیشنهاد کردند که مبادله گردشگر و زائر از طریق پروتکلی مشخص و به صورت قانونی، با ارائه مدارک سفر از سوی آژانس‌های مورد تایید دولت ایران انجام شود.

برگزاری تورهای آشناسازی برای معرفی سایر ظرفیت‌های ایران به عراقی‌ها

آشنایی فعالان گردشگری کشور عراق از ظرفیت‌ها و جاذبه‌های گردشگری کشوراز دیگر رویکردهایی‌ست که وزارت گردشگری در پیش گرفته و به‌ همین‌ منظور تورهای آشناسازی توسط ادارات کل استان‌های مختلف در حال برگزاری است. تا کنون استان‌های کردستان، کرمانشاه و خراسان‌رضوی و گلستان میزبان فعالان بخش خصوصی و اصحاب رسانه تخصصی کشور عراق بوده‌اند تا در قالب تورآشناسازی با ظرفیت‌ها، جاذبه‌ها و تاسیسات گردشگری سایر استان‌های کشور آشنا شوند. برگزاری این تورها می‌تواند مقاصد و محصولات گردشگری جدید و متنوعی را به گردشگران عراقی معرفی کند.

منبع:میراث آریا